او با سپاهي از شهيدان خواهد آمد

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
او با سپاهي از شهيدان خواهد آمد

با سلام
يك جمله معروفي وجود دارد به نام «او با سپاهي از شهيدان خواهد آمد»
منظور اين جمله اين است كه همراه امام زمان(عج) ، گروهي از شهيدان هم خواهند آمد(رجعت خواهند كرد).
حالا من مي‌خواستم ببينم آيا اين جمله ريشه در متون مذهبي ما اعم از قرآن، حديث يا حتي در ادعيه مفاتيح دارد يا خير؟
التبه منظور عين معناي اين جمله نيست بلكه جمله يا عبارتي كه همين مفهوم را برساند.

تکته قابل ذکر اینکه بنده در اصل رجعت هيچ شكي ندارم و اينكه بين رجعت كننده تعدادي از شهدا هم خواهند بود شكي نيست.
فقط مي‌خواستم ببينم اين جمله‌اي كه من در بالا نوشتم، ريشه در روايات و متون مذهبي دارد يا اينكه همين طوري و از روي ذوق بيان شده است. و اگر منبعي دارد كجاست.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد پیام

بصورت عمومی هر بنده صالحی منتظر ظهور وهمراهی امام زمان (عج) است ولوبعد از مرگ:

اللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَ بَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً

خدايا اگر حائل شد ميان من و او آن مرگى كه قرار داده اى آن را بر بندگانت حتمى و

فَاَخْرِجْني مِنْ قَبْري ، مُؤْتَزِراً كَفَنى ، شاهِراً‌ سَيْفي ، مُجَرِّداً قَناتي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَ الْبادي

مقرر پس بيرونم آر از گورم ، كفن به خود پيچيده با شميشر آخته ، و نيزه برهنه ، پاسخ ‌گويان به نداى آن خواننده بزرگوار در شهر و باديه (بخشی از دعای عهد)

به نظر می‌رسد، بازگشت مجدد این دو گروه به زندگی برای تکمیل یک حلقه تکاملی در گروه اول و چشیدن کیفر دنیوی در گروه دوم است. به عبارتی گروهی از مؤمنان خالص که در مسیر تکامل معنوی با موانعی در زندگی خود روبه رو شده‌اند و تکامل آن‌ها ناتمام مانده است، بنا بر حکمت می‌بایست مسیر تکاملی خود را از طریق بازگشت به این جهان ادامه دهند، شاهد و ناظر حکومت جهانی حق و عدالت باشند و در بنا و ایجاد این حکومت شرکت کنند؛ زیرا شرکت در تشکیل چنین حکومتی از بزرگ‌ترین افتخارات به شمار می‌آید و برای آن‌هایی که قبل از رجعت مرده‌اند، این بازگشت فرصتی است که شهید شوند.

عده‌ای از مؤمنان خدمت اهل بیت علیهم السلام می‌آمدند و می‌گفتند که گناه ما چیست که نباید شهید شویم، مخصوصاً مؤمنان زمان امام صادق، امام باقر، امام رضا و امام کاظم علیهم السلام ؛ زیرا در زمان این امامان جنگ آنچنانی رخ نداد. ایجاد این فرصت برای شهید شدن مؤمنان نیز تضمینی است؛ زیرا در روایت آمده است مؤمنان که قبل از رجعت مرده‌اند در رجعت شهید می‌شود و آنانی که قبل از رجعت شهیده شده‌اند، در رجعت می‌میرند. امام رضا علیه السلام نیز در این باره می‌فرماید: «هر مومن در بستر بمیرد، در رجعت کشته می‌شود و هر مؤمنی کشته شود، در رجعت در بستر خود می‌میرد».(1)
همچنین پیشوایان دین کارهایی را که نتوانسته اند قبل از رجعت به دلیل توطئه‌های دشمن انجام دهند، در رجعت انجام می‌دهند. اما رجعت برای منافقان و جباران برای این است که علاوه بر کیفر خاص خود در رستاخیز، باید مجازات‌هایی نیز در این جهان، نظیر آنچه اقوام سرکشی مانند فرعونیان و عاد و ثمود و قوم لوط دیدند، ببینند و تنها راه آن رجعت است.

هر انسانی که برای انتقام و تنبیه رجعت می‌کند، هرگز به میل و اراده خود بر نمی‌گردد؛ بلکه از روی اجبار به رجعت تن می‌دهد


چنانکه امام صادق علیه السلام در حدیثی فرموده است: «أنّ الرجعةَ لیست بِعامة و هی خاصة، لایُرْجَعُ إلا مِنْ مَحض الأیمانِ مَحَضاً، أو مَحْضِ شرک مَحْضاً؛ رجعت عمومی نیست؛ بلکه جنبه خصوصی دارد، تنها گروهی بازگشت می‌کنند که ایمان خالص یا شرک خالص دارند».(2) ممکن است این آیه شریفه که می‌فرماید: «وَ حَرامٌ عَلی قَرْیَةٍ أَهْلَکْناها أَنَّهُمْ لا یَرْجِعُونَ»؛ « و حرام است بر شهرها و آبادی‌هایی که (بر اثر گناه) نابودشان کردیم (که به دنیا بازگردند؛) آن‌ها هرگز باز نخواهند گشت »(3)
نیز اشاره به همین معنا باشد؛ زیرا مسئله عدم بازگشت در مورد کسانی مطرح می‌شود که در این جهان بر کیفر شدید خود رسیده باشد و از آن روشن می‌شود گروهی که چنین کیفرهائی را ندیده‌اند، باید بازگردند و مجازات شوند. ممکن است که بازگشت این دو گروه، در آن مقطع خاص تاریخ بشر، به عنوان دو درس بزرگ و دو نشانه مهم از عظمت خدا و مسأله رستاخیز (مبدأ و معاد) برای انسان‌ها باشد تا با مشاهده آن به اوج تکامل معنوی و ایمان برسند و از هیچ نظر کمبودی نداشته باشند.
ممکن است این سؤال نیز پیش آید که آیا رجعت اختیاری است یا خیر؟ در پاسخ باید گفت روشن است که هر انسانی که برای انتقام و تنبیه رجعت می‌کند، هرگز به میل و اراده خود بر نمی‌گردد؛ بلکه از روی اجبار به رجعت تن می‌دهد. اما در مورد مؤمنین به نظر می‌رسد که اختیاری خواهد بود، نه اجباری. اگر چه هرگز ممکن نیست که برای مؤمنی رجعت پیشنهاد شود و او سرباز زند؛ چنانچه از یک حدیث استفاده می‌شود که در مورد مؤمنان رجعت اختیاری است.


مفضل بن عمر گوید: در خدمت امام صادق علیه السلام از حضرت مهدی علیه السلام و افرادی که عاشقانه انتظار ظهورش را می‌کشند و پیش از نیل به چینن سعادتی از دنیا می‌روند، گفتگو شد، فرمود: « هنگامی که حضرت مهدی قیام کند، مأمورین الهی در قبر با اشخاص مؤمن تماس می‌گیرند و به آنها می‌گویند: ای بنده خدا! مولایت ظهور کرده است، اگر می‌خواهی که به او بپیوندی، آزاد هستی و اگر بخواهی در نعمت‌های الهی متنعم بمانی، باز هم آزاد هستی.»(4)
سؤال دیگری که ممکن است پیش آید، اینکه آیا رجعت، پس از ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با تکلیف سازگار است؟ با توجه به اینکه مشهور است در زمان ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، مؤمن محض و کافر محض به دنیا بر می‌گردند. حال کافر بعد از آنکه می‌میرد، وضع آخرت را مشاهده و به مبدأ و معاد پیدا یقین می‌کند، چگونه ممکن است در بازگشت به دنیا «کافر» باشد. مؤمن نیز که دوره تکلیف خود را گذرانیده است، چگونه مجدداً مکلّف خواهد شد؟
در پاسخ باید گفت کسی که در مدّت حیاتش حجت الهی بر او تمام گردیده و آیات و بیّنات الهی را مشاهده نموده و ایمان نیاورده و بیانات پیامبران در او اثری نکرده است، اگر هزاران مرتبه بمیرد و زنده شود، ایمان نخواهد آورد؛ زیرا اگر می‌خواست ایمان بیاورد، همان مرتبه اولیّه ایمان می‌آورد. سرّ این مطلب در این است که چنین شخصی حیات انسانی ندارد و حیوانی بیش نیست.
مؤمنی که قبل از اجل حتمی، کشته شده باشد، در زمان ظهور رجعت می‌نماید تا بقیه عمر اولش را درک نماید و به سعادت فایز گردد. مؤمنی نیز که به سعادت شهادت در راه خدا نرسیده و مرده باشد، باز می‌گردد تا به فیض شهادت که مورد آرزویش بوده، برسد


کافر پس از رجوع به دنیا مثل حیات اولیه‌اش مشغول به دنیا و شهوات آن خواهد گردید و آنچه را که از اوضاع موت و برزخ مشاهده نموده است، فراموش می‌کند و اگر هم متذکر شود، آن را به منزله خوابی وحشتناک برای خود قرار می‌دهد. کسی که اهل نسیان و فراموشی شد، هزاران مرتبه هم که بمیرد و زنده شود، همان حیوان اولی است و کسی که اهل عناد شد، در جمیع عوالم چینن خواهد بود.
اما در مورد حال مؤمن در زمان رجعت، باید گفت که در آن زمان تکلیف نیست؛ بلکه برای رسیدن مؤمن به بعضی از مراتب جزای ایمان و اعمال حیات اولیّه خود که عبارت از دیدن سلطنت اهل بیت علیهم السلام و شاد گردیدن به آن است، می‌باشد. همچنین ممکن است برای برخی از مؤمنین علاوه بر آنچه ذکر شد، نوعی تکلیف نیز باشد که در حیات اولیّه به واسطه حوادث واقعه موفقیت پیدا نکرده بود، مانند رسیدن به درجه شهادت در رکاب امام علیه السلام که اگر مورد آرزوی او بوده است، ممکن است در زمان ظهور به دنیا برگردد تا به این مرتبه از کمال نایل شود.
بنا بر روایات شریفه، مؤمنی که قبل از اجل حتمی، کشته شده باشد، در زمان ظهور رجعت می‌نماید تا بقیه عمر اولش را درک نماید و به سعادت فایز گردد. مؤمنی نیز که به سعادت شهادت در راه خدا نرسیده و مرده باشد، باز می‌گردد تا به فیض شهادت که مورد آرزویش بوده، برسد.(5)

[/HR] پی نوشت:
1. بحارالأنوار، ج 53، ص33.
2. همان، ص39.
3. انبیا: 95.
4. بحارالانوار، ج53، ص 92.
5. آیت الله دستغیب، هشتاد و دو پرسش، ص 125.

شهیدان ومومن واقعی اهل رجعت:

رجعت به معنى عودت وبازگشت است. در اينجا به معناى بازگشت به سوى دنيا مى‏باشد و در اصطلاح معناى رجعت از نظر علما و دانشمندان شيعه چنين است : رجعت از مسلمات مذهب شيعه مى‏باشد به اين معنا که بعضى از انسان‏هايى كه قبل از ظهور امام(عج) از دنيا رفته‏اند به زندگى دنيوى باز مى‏گردند، يكى از گروه‏هايى كه رجعت مى‏كنند، ائمه مى‏باشند.«رجعت» به معناي خاص آن جزء عقايد شيعه است واعتقاد به آن ضروری است وانکار آن , بر اساس بعضی از روایات انسان را از دایره تشیع خارج می سازد . پيرامون رجعت دلايل متعددى از آيات و روايات هم بر وقوع آن در بين امتهاي پيشين هم بر اشاره به آن در اخر الزمان وجود دارد. امام صادق(ع) مى‏فرمايد: ان الرجعة ليست بعامة و هى خاصة لايرجع الا من محض الايمان محضاً او محض الشرك محضاً؛ رجعت همگانى نيست؛ بلكه خاص است و فقط كسانى به دنيا باز مى‏گردند كه مؤمن خالص يا مشرك محض باشند، (ميزان‏الحكمه، ج 4، ص 1984، ح 6941). از حضرت رضا(ع) نقل شده است: مأمون به امام رضا عرض كرد: اى ابالحسن نظر شما درباره رجعت چيست. حضرت فرمود: حقيقت دارد. در ميان امت‏هاى پيشين نيز وجود داشته است و قرآن از آن سخن به ميان آورده و رسول خدا(ص) فرموده است: هر چه در امت‏هاى گذشته بوده در ميان اين امت نيز عيناً و مو به مو پيش خواهد آمد، (ميزان‏الحكمه، ج 4، ح 6927، ص 1980) . 3-
لازم به ذکر است رجعت خاص كه در دوران ظهور اتفاق مي افتد، دو مرحله زماني دارد مرحله اول مقارن با ظهور و قيام امام زمان(عج) اتفاق مي افتد و افرادي كه در گذشته زندگي مي كرده اند مانند برخي از اصحاب پيامبر(ص) وائمه(ع) به دنيا باز مي گردند واز اصحاب امام زمان(عج) مي شوند و حضرت را در قيامش ياري مي كنند. مرحله دوم رجعت كه زمان بازگشتن ائمه(ع) به دنياست، هنگام رحلت امام زمان(عج) اتفاق مي افتد. اولين امامي كه با رجعت ايشان رجعت ائمه(ع) آغاز مي شود، امام حسين(ع) است.
زنده شدن برخى از اموات، (رجعت) در امتهاى پيشين واقع شده است و آيات قرآن و بر آن دلالت دارد: 1. رجعت عده‏اى از بنى اسرائيل: «و اذ قلتم يا موسى لن نؤمن لك حتى نرى الله جهره فاخذتكم الصاعقه و انتم تنظرون * ثم بعثناكم من بعد موتكم لعلّكم تشكرون» ؛ و هنگامى را كه گفتيد اى موسى هرگز به تو ايمان نمى‏آوريم مگر آنكه خدا را آشكارا ببينيم پس صاعقه شما را فراگرفت در حالى كه مى‏نگريستيد * سپس شما را پس از مردنتان برانگيختيم، شايد سپاسگزارى كنيد»، (بقره / 55 و 56). 2. رجعت هزاران نفرى كه از شهر خود بيرون آمدند: «الم ‏تر الى الذين خرجوا من ديارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احياهم ان الله لذو فضل على الناس و لكن اكثر الناس لا يشكرون»؛ آيا به كسانى كه براى گريز از مرگ از شهر خود بيرون آمدند در حالى كه هزاران نفر بودند، ننگريستى. پس خدا به آنان گفت بميريد سپس آنها را زنده ساخت. بى‏ترديد خداوند بر مردم بخشش فراوانى دارد و لكن بيشتر آنان سپاسگزارى نمى‏كنند»، (بقره / 243 امام زمان در زمان رجعت امامان از دنیا می رود . مطالب در مورد چگونگي رحلت حضرت (عج) (شهادت يا مرگ طبيعي) مختلف است. در کتابي به شهيد شدن امام زمان (عج) توسط يک پيرزن با اوصاف خاص اشاره شده (الزام الناصب، ص 190) اما سند معتبري بيان نشده است .لذا نمي توان آن را پذيرفت. در مورد شهادت حضرت، روايات کلي هم وجود دارد که بر اساس آنها، هيچ امامي نيست، مگر اين که کشته يا مسموم مي شود. (من لا يحضره الفقيه، ج2، ص 585، ح 3192) . ظاهر اين گونه روايات، شهادت حضرت را بيان مي کند، (کفايه الاثر، ص 227) اما دليل قطعي بر شهادت شخص حضرت، وجود ندارد. در روايات آمده، امام حسين (ع) و يارانش در اواخر حيات امام زمان (عج) رجعت مي کنند و امام زمان (عج) بعد از معرفي آنها و شناخت مردم، از دنيا رحلت مي کند و امام حسين (ع) غسل و دفن حضرت را بر عهده مي گيرد. (کافي، ج8 ، ص 206؛ بحارالانوار، ج 53، ص 93، ح 102 از کافي) سپس سالهاي طولاني حضرت امام حسين (ع) حکومت مي کند و رهبري را بر عهده مي گيرد. طبق اين نوع روايات امام زمان (عج) به مرگ طبيعي از دنيا مي روند و اين احتمال قوي تر به نظر مي رسد. مطلب مربوط به شهادت حضرت در الزام الناصب چنين است :
«فاذا تمت السبعون سنه اتي الحجه الموت فتقتله امرأه من بني تميم اسمها سعيده و لها لحيه کلحيه الرجل بجاون صخر من فوق سطح و هو متجاوز في الطريق. فاذا مات تولي تجهيزه الحسين(ع)؛ با پايان يافتن هفتاد سال از آمدن امام زمان(عج) زني از قبيله بني تميم به نام سعيده او را شهيد مي کند. وي همچون مردان، داراي ريش مي باشد و در حالي که امام زمان(عج) از راهي مي گذرد، با هونگي از جنس سنگ امام را به شهادت مي رساند. پس از فوت امام زمان(عج)، امام حسين(ع) غسل، تکفين و تدفين او را انجام مي دهد» (محمد الصدر، موسوعه الامام المهدي، الکتاب الثالث، تاريخ ما بعد الظهور، ص 881، دارالتعارف للمطبوعات) اشکالاتي چند در اين مطلب وجود دارد از جمله اينکه اين سخن روايتي از يکي از معصومين(ع) نيست ، بلکه سخني منقول از يکي از علماست، آن هم عالمي ناشناخته. اگر هم عبارت ياد شده به مضمون روايات اشاره داشته باشد، در اين صورت هم به دليل ناشناخته بودن سند، مرسل به حساب آمده و به دليل ضعيف بودن از ناحيه سند، پذيرفته نيست، از اين رو نمي تواند بيانگر رويدادي تاريخي باشد. ريش دار بودن قاتل نيز که خود يک زن است، روايت را با اشکالات فراواني روبرو مي کند از جمله: - هر چند به گونه اي نادر، برخي از زنان، ريش بسيار مختصري در مي آورند، ولي هيچ گاه ميزان آن به اندازه ريش يک مرد نمي رسد، آن گونه که در روايت بدان اشاره شده است. - در تاريخ سابقه ندارد که حتي يک زن به صورت ريش کامل يک مرد، ريش درآورده باشد ولي در روايت بدان تصريح شده است. اگر هم گفته شود چنين چيزي به عنوان يک استثناء و به قدرت الهي موجود شده تا با قاتل ولي عصر(عج) قرار گيرد پاسخ آن است که اگر چنين زني مدتي در ميان مردم آن زمان زندگي کند، با توجه به سخن گفته شده از او در کتاب ها به عنوان قاتل امام زمان(عج)، در اين صورت حکومت حضرت مهدي(عج) درباره آن تصميمي خاص مي گرفت.

موضوع قفل شده است