آیا آیه 31 سوره توبه، شامل علمای اسلام نمی شه؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا آیه 31 سوره توبه، شامل علمای اسلام نمی شه؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

آیه ی مبارک 31 از سوره ی شریف توبه رو ببینیم :

"اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُواْ إِلاَّ لِيَعْبُدُواْ إِلَـهاً وَاحِداً لاَّ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ " [آنها] دانشمندان و راهبان خويش را معبودهايى در برابر خدا قرار دادند، و [همچنين‏] مسيح فرزند مريم را؛ در حالى كه دستور نداشتند جز خداوند يكتائى را كه معبودى جز او نيست‏، بپرستند، او پاك و منزه است از آنچه همتايش قرار مى‏دهند!
(ترجمه ی آیت الله مکارم)

من هرگاه به این آیه می رسم ، یک شبهه ای میاد تو ذهنم. ما از یک مرجع تقلید ، تقلید می کنیم و اگه هم درست و حسابی تقلید کنیم ، همه ی نظراتش رو اجرا می کنیم. خوب.
از یه طرف هم ، با خودمون می گیم که ما که اوون مرجع رو پرستش نمی کنیم ، فقط [="Blue"]دستورات خداوند[/] رو از اوون دریافت می کنیم.

حالا اگه دستوری که مرجع تقلید می ده ، سهواً یا عمداً دستور خدا نباشه ، مصداق آیه نمی شیم ؟

یه سوال دیگه ، چه طوری می تونیم این مشکل رو حل کنیم؟ یعنی بفهمیم دستوری که دریافت کردیم ، دستور خدا هست ؟ :Gig: حداقل بفهمیم ، عمدی در کار نبوده؟:Gig:


با نام و یاد دوست

به نام خدا
با سلام

بابک 113;336045 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم سلام آیه ی مبارک 31 از سوره ی شریف توبه رو ببینیم : "اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُواْ إِلاَّ لِيَعْبُدُواْ إِلَـهاً وَاحِداً لاَّ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ " [آنها] دانشمندان و راهبان خويش را معبودهايى در برابر خدا قرار دادند، و [همچنين‏] مسيح فرزند مريم را؛ در حالى كه دستور نداشتند جز خداوند يكتائى را كه معبودى جز او نيست‏، بپرستند، او پاك و منزه است از آنچه همتايش قرار مى‏دهند! (ترجمه ی آیت الله مکارم) من هرگاه به این آیه می رسم ، یک شبهه ای میاد تو ذهنم. ما از یک مرجع تقلید ، تقلید می کنیم و اگه هم درست و حسابی تقلید کنیم ، همه ی نظراتش رو اجرا می کنیم. خوب. از یه طرف هم ، با خودمون می گیم که ما که اوون مرجع رو پرستش نمی کنیم ، فقط دستورات خداوند رو از اوون دریافت می کنیم.

براي فهم بيشتر ايه شريفه و نيز ارتباط آن با سوال شما بهتر است در ابتدا توضيح مختصري در مورد پرستش رهبان و اهبار كه در آيه آمده است داشته باشيم .
در تفسير نمونه ضمن نقل روايتي تعبير "اربابا من دون الله " را چنين تفسير مي كند:
"يهود و نصارى در برابر علماء و راهبان خود سجده نمى ‏كردند و براى آنها نماز و روزه و يا سائر عبادتها را انجام نمى ‏دادند ، ولى از آنجا كه خود را بدون قيد و شرط در اطاعت آنان قرار داده بودند و حتى احكامى را كه بر خلاف حكم خدا مى‏ گفتند واجب الاجرا مى‏ شمردند قرآن از اين پيروى كوركورانه و غير منطقى تعبير به عبادت كرده است .
اين معنى در روايتى كه از امام باقر و امام صادق (عليه‏ السلام‏) نقل شده ، آمده است كه فرمودند : اما و الله ما صاموا لهم و لا صلوا و لكنهم احلوا لهم حراما و حرموا عليهم حلالا فاتبعوهم و عبدوهم من حيث لا يشعرون : به خدا سوگند آنان ( يهود و نصارى ) براى پيشوايان خود روزه و نماز بجا نياوردند ولى پيشوايانشان حرامى را براى آنان حلال ، و حلالى را حرام كردند و آنها پذيرفتند و پيروى كردند و بدون توجه آنان را پرستش نمودند ."(1)
لذا مراد از "اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله " اين است كه سخن و اوامر احبار و رهبان را حتي در صورتي كه خلاف حكم صريح خدا بود مي پذيرفتند و براي احبار و رهبان استقلال در مقابل خداوند قائل بودند در اينصورت به دليل اينكه حكم احبار و رهبان ، در راستاي حكم خدا و عبوديت الهي نبود لذا اين خود نوعي شرك در عبادت محسوب مي شود .



(1)- تفسير نمونه ، ج 7،ص365


بابک 113;336045 نوشت:
حالا اگه دستوری که مرجع تقلید می ده ، سهواً یا عمداً دستور خدا نباشه ، مصداق آیه نمی شیم ؟

اما در خصوص مراجع عظام تقليد بايد چند مورد را مد نظر قرار داد:
اول اينكه مقام مرجعيت ، يك مقام اختصاصي غير قابل دسترسي نيست بلكه هر فردي حتي بنده و شما هم مي توانيم براي دريافت و استنباط احكام و دستورات الهي از آيات و روايات ، علمش را بياموزيم و درس بخوانيم و به درجه اجتهاد برسيم اما اگر اين كار براي ما مقدور نيست طبعا بايد از يك مرجع آنهم در امور فقهي و احكام فرعي شرعي تقليد كنيم .
دوم اينكه مرجعي كه براي تقليد از احكام شرعي انتخاب مي كنيم بايد ويژگي هايي داشته باشد و علاوه بر يكسري ويژگي هاي كلي بايد اعدل ، اتقي و اعلم باشد .
عادل به كسي گفته مي شود كه گناه كبيره نكند و بر صغيره هم اصرار نداشته باشد
در خصوص تقوي و علم و عدالت هم بايد از ميان مراجع موجود آنكه عادل تر و با تقوي تر و عالم تر است انتخاب شود لذا مرجعي كه داراي چنين صفاتي باشد ، نهايت تلاشش را مي كند تا حكمي مغاير با دستورات الهي صادر نكند بنابراين چنين فرد عالم متقي و عادلي چگونه مي تواند به عمد خلاف حكم خدا حكمي بيان كند ؟ !! واگر حتي يك مورد عمل حرامي از او سر بزند كه تعمدي و خلاف حكم خدا باشد ، چنين مرجعي از عدالت ساقط است و براي امامت در نماز جماعت هم نمي شود به او اقتدا كرد چه رسد تقليد .
بابک 113;336045 نوشت:
چه طوری می تونیم این مشکل رو حل کنیم؟ یعنی بفهمیم دستوری که دریافت کردیم ، دستور خدا هست ؟ حداقل بفهمیم ، عمدی در کار نبوده؟

همانطور كه عرض كردم شما يا بايد خودتان متخصص شويد يا به نظر متخصصين ديگر رجوع كنيد - اين حكم عقل است و در تمامي زمينه ها و علوم ديگر اينگونه است ، شما يا بايد پزشك شويد يا به نظر پزشك اعتماد كنيد - و اگر مي خواهيد صائب ترين و نزديك ترين نظر در خصوص احكام را بدانيد و به آن عمل كنيد اما توان يا وقت كسب تخصص فقهي را نداريد بايد به عالمترين، عادلترين و متقي ترين فرد در اين حوزه مراجعه كنيد و به نظر او اعتماد كنيد البته اين دقت و تاكيد و اصرار و حساسيت در انتخاب فقيه ، براي تبعيت از نظر او درحوزه احكام فرعي شرعي است وگرنه در زمينه اعتقادات هر فردي خودش بايد تحقيق كند و به يقين در اعتقادات برسد و نمي تواند در اين زمينه از كسي تقليد نمايد .
بنابراين تلاش براي تقليد در احكام فرعي شرعي از عالمترين وعادلترين و متقي ترين مرجع ، در واقع تلاش براي دريافت نزديكترين حكم به مراد خداوند است .

موضوع قفل شده است