سوال در مورد طبقات آسمانها وزمین
تبهای اولیه
با عرض سلام
سوال من این است که : چرا خداوند در قرآن به آسمان سماوات گفته و جمع بسته ولی زمین را فقط ارض نامیده است؟
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=27143
چرا السموات جمع و الارض مفرد ؟
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=8677
سوال من این است که : چرا خداوند در قرآن به آسمان سماوات گفته و جمع بسته ولی زمین را فقط ارض نامیده است؟
سلام
آسمان جسم یکی و آسمان معنا متعدد است
موفق باشید
سوال من این است که : چرا خداوند در قرآن به آسمان سماوات گفته و جمع بسته ولی زمین را فقط ارض نامیده است؟
سلام:Gol:
شاید جوابتان در این بخش از خطبه آفزینش حضرت علی (ع) باشد:
آنگاه ، خداوند سبحان فضاهاى شکافته را پديد آورد و به هر سوى راهى گشود و هواى فرازين را بيافريد و در آن آبى متلاطم و متراکم با موجهاى دمان جارى ساخت و آن را بر پشت بادى سختوزنده توفانزاى نهاد . و فرمان داد ، که بار خويش بر پشت استوار دارد و نگذارد که فرو ريزد ، و در همان جاى که مقرر داشته بماند . هوا در زير آن باد گشوده شد و آب بر فراز آن جريان يافت . [ و تا آن آب در تموج آيد ] ، باد ديگرى بيافريد و اين باد ، سترون بود که تنها کارش ، جنبانيدن آب بود . آن باد همواره در وزيدن بود وزيدنى تند ، از جايگاهى دور و ناشناخته . و فرمانش داد که بر آن آب موّاج ،وزيدن گيرد و امواج آن دريا برانگيزد و آنسان که مشک را مىجنبانند ، آب را به جنبش واداشت . باد به گونهاى بر آن مىوزيد ، که در جايى تهى از هر مانع بوزد . باد آب را پيوسته زير و رو کرد و همه اجزاى آن در حرکت آورد تا کف بر سر برآورد ،
آنسان که از شير ، کره حاصل شود . آنگاه خداى تعالى آن کفها به فضاى گشاده ، فرا برد و از آن هفت آسمان را بيافريد . در زير آسمانها موجى پديد آورد تا آنها را از فرو ريختن باز دارد . و بر فراز آنها سقفى بلند برآورد بىهيچ ستونى که بر پايشان نگه دارد يا ميخى که اجزايشان به هم پيوسته گرداند . سپس به ستارگان بياراست و اختران تابناک پديد آورد و چراغهاى تابناک مهر و ماه را بر افروخت ، هر يک در فلکى دور زننده و سپهرى گردنده چونان لوحى متحرک سپس ، ميان آسمانهاى بلند را بگشاد و آنها را از گونهگون فرشتگان پر نمود .
برخى از آن فرشتگان ، پيوسته در سجودند ، بىآنکه رکوعى کرده باشند ، برخى همواره در رکوعند و هرگز قد نمىافرازند . صف در صف ، در جاى خود قرار گرفتهاند و هيچ يک را ياراى آن نيست که از جاى خود به ديگر جاى رود . خدا را مىستايند و از ستودن ملول نمىگردند . هرگز چشمانشان به خواب نرود و خردهاشان دستخوش سهو و خطا نشود و اندامهايشان سستى نگيرد و غفلت فراموشى بر آنان چيره نگردد .
گروهى از فرشتگان امينان وحى خداوندى هستند و سخن او را به رسولانش مىرسانند و آنچه مقدر کرده و مقرر داشته ، به زمين مىآورند و باز مىگردند . گروهى نگهبانان بندگان او هستند و گروهى دربانان بهشت اويند . شمارى از ايشان پايهايشان بر روى زمين فرودين است و گردنهايشان به آسمان فرازين کشيده شده و اعضاى پيکرشان از اقطار زمين بيرون رفته و دوشهايشان آنچنان نيرومند است که توان آن دارند که پايههاى عرش را بر دوش کشند . از هيبت عظمت خداوندى ياراى آن ندارند که چشم فرا کنند ، بلکه ، همواره ، سر فروهشته دارند و بالها گرد کرده و خود را در آنها پيچيدهاند . ميان ايشان و ديگران ، حجابهاى عزّت و عظمت فرو افتاده و پردههاى قدرت کشيده شده است . هرگز پروردگارشان را در عالم خيال و توهم تصوير نمىکنند و به صفات مخلوقات متصفش نمىسازند و در مکانها محدودش نمىدانند و براى او همتايى نمىشناسند و به او اشارت نمىنمايند . :Gig::Gol: