آیا جبرییل 60000 بار بر حضرت محمد نازل شده است؟
تب‌های اولیه
بنام خدا
با درود بر راستپذیران ارجمند
در کتاب معتبر ومورد استناد و اعتماد شیعه یان بنام سنن النبی نوشته ی آقای طباطبایی سخن 848 آمده است
که جبرییل 60 هزار بار بر محمد نازل شده است
خوب محاسبه کنیم که در طی 23 سال روزی چند مرتبه نازل می شد ؟ بیشتر از هفت بار در روز !!!!!
[="Red"] نخست :[/]
چطور شد زمانی که جبرییل و فرشته طبق سوره ی معارج به سوی الله بالا می روند 50 هزار سال طول می کشد از طرفی در همان حال جبرییل روزی 7 بار هم بر محمد نازل می شده است ؟؟؟؟:Gig:
برای این تناقض آشکار چه جواب منطقی دارید ؟؟؟؟
[="red"]دوم [/]
علاوه بر این خود می دانید که گاه اتفاق می افتاده که اگر حادثه ای رخ می داده محمد تا چند روز آینده نمی دانسته که در برابرآن چطور واکنش نشان دهد و به روز های بعد واگذار می کرد چون باید صبر می کرد تا جبرییل برای اووحی و آیه ی شان نزول بیاورد !!!!
پس چطور باید باور کرد که آقای طباطبایی طبق روایات می گوید روزی 7 مرتبه جبرییل نازل شده است ؟؟؟
بنام خدا
با درود بر راستپذیران ارجمنددر کتاب معتبر ومورد استناد و اعتماد شیعه یان بنام سنن النبی نوشته ی آقای طباطبایی سخن 848 آمده است
که جبرییل 60 هزار بار بر محمد نازل شده است
خوب محاسبه کنیم که در طی 23 سال روزی چند مرتبه نازل می شد ؟ بیشتر از هفت بار در روز !!!!!
با سلام
جناب نوری بازم که اشتباه میروید ؟
از نظر شما هضم چنین مسائلی مشکل است؟؟
1-
برگرفته از: کتاب «شرح بر ترکیب‌بند جمال الدین محمد بن عبدالرزاق»، تألیف: دکتر سیدمحمد دامادی.
نخست :
چطور شد زمانی که جبرییل و فرشته طبق سوره ی معارج به سوی الله بالا می روند 50 هزار سال طول می کشد از طرفی در همان حال جبرییل روزی 7 بار هم بر محمد نازل می شده است ؟؟؟؟:gig:برای این تناقض آشکار چه جواب منطقی دارید ؟؟؟؟
تعرج الملئكه و الروح اليه فى يوم كان مقداره خمسين الف سنه
منظور از روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است ، به طورى كه از سياق آيات بعدى بر مى آيد، روز قيامت است ، و مراد از اين مقدار - به طورى كه گفته اند - اين است كه اگر آن روز با روزهاى دنيا و زمان جارى در آن تطبيق شود، معادل پنجاه هزار سال دنيا مى شود، (نه اينكه در آنجا هم از گردش خورشيد و ماه سالهايى شمسى و قمرى پديد مى آيد) منظور از عروج ملائكه و روح در روز قيامت به سوى خدا
منظور از عروج ملائكه و روح به سوى خدا در آن روز، رجوع آنها است به سوى خداى تعالى در هنگامى كه همه عالم به سوى او بر مى گردند، چون روز قيامت روزى است كه اسباب و وسائط از بين مى رود و روابط بين آنها و بين مسبباتشان مرتفع مى گردد و ملائكه ، كه وسائط موكل بر امور عالم و حوادث هستى اند هنگامى كه سببيت بين اسباب و مسببات قطع گردد و آن را خداوند زايل گرداند و همه به سوى او برگردند آنها نيز بر مى گردند و به معارج خود عروج مى كنند.
و همه ملائكه پيرامون عرش پروردگارشان را فرا مى گيرند و صف مى كشند، همچنان كه فرمود: (و ترى الملئكه حافين منحول العرش ) ، و نيز فرموده : (يوم يقوم الروح و الملئكه صفا) .
و از ظاهر كلام چنين بر مى آيد كه مراد از (روح ) آن روحى است كه در آيه شريفه (قل الروح من امر ربى ) آن را از امر خودش خوانده ، و اين روح غير ملائكه است ، همچنان كه از ظاهر آيه (ينزل الملئكه بالروح من امره ) ، اين تفاوت به روشنى استفاده مى شود، پس نبايد به گفتار بعضى از مفسرين اعتنا كرد كه گفته اند: مراد از روح ، جبرئيل است . هر چند كه در آيه (نزل به الروح الامين على قلبك ) ، و آيه (قل نزله روح القدس من ربك ) ، به جبرئيل اطلاق شده ، و ليكن در اولى مقيد شده به قيد (امين ) ، و در دومى به قيد (قدس ) ، و مطلق غير مقيد است .
و در امالى شيخ به سندى كه به امام صادق (عليه السلام ) رسانده از آن جناب نقل كرده كه فرمود: آگاه باشيد و به حساب كشى از نفس خود بپردازيد، قبل از اينكه خداى تعالى از شما حساب بكشد براى اينكه در قيامت پنجاه موقف است ، هر موقفى مثل هزار سال از سالهاى دنيا است ، آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود: (فى يوم كان مقداره خمسين الف سنه ) .
تفسیر المیزان
با سلام به شما جناب غلامعلي نوري
فكر كنم بازم اومدين كه يه سري مطلب بيان كنيد بعد كارشناساي عزيز اين سايت جواب كوبنده اي به شما بدن و بعد شما كم بياريد و دوباره يه بحث ديگه شروع كنيد كه مثلاً بقيه يادشون بره كه تو بحث قبلي كم آوردين
واقعاً احسنت به كارشناساي عزيز اين سايت:Gol:
البته از شما هم تشكر مي كنم كه با اين كارتون لياقت كارشناسان رو به اثبات مي رسونيد
با سلام به همه دوستان
جناب غلامعلی مشابه این سوال رو شما قبلا با عنوان«تعارض نزول و عروج ملائکه و روح در قرآن»
http://www.askdin.com/showthread.php?t=8592
مطرح کردید که به اندازه کافی در اونجا بحث شده و جواب های کاملی به شما داده شد. شاید جواب ها از خاطر شریفتان رفته باشد لذا مجددا رجوع کنید تا تجدید خاطره شود.