حدیث غدیر و عدم توجه با وجود متواتر بودن

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حدیث غدیر و عدم توجه با وجود متواتر بودن

در صورت صحت واقعه غدیر چرا افراد سقیفه و مردم مدینه سخنی به زبان نیاوردند؟؟؟؟
برای پاسخ به این سوال باید موقعیت زمانی این قطعه از تاریخ و جریانات سیاسی و اجتماعی از زمان واقعه غدیر تا وفات پیامبر صلی الله علیه واله بررسی شود.

1- اقتضاءزندگی قبیله ای تا قبل از حکومت پیامبر صلی الله علیه واله که شرط رهبر را صفاتی چون سنّ،سخاوت،شجاعت و شراف میدانستند و اینکه رهبر از میان فرزندان و خویشان نباید تعیین شود.

2- پیامبر صلی الله علیه واله نخستین کسی بود که ارزشهای فراقبیله ای ارائه داد و قبایل را تحت یک واحد متمرکز سازد و مردم دولتش را الهی میدانستند.

3-گسترش اسلام تا قبل از فتح مکه .

4- دشوار بودن آموزه تعیین جانشینی از سوی مردم زیرا:
الف)از دید مردم فقط پیامبر صلی الله علیه واله دارای بعد الهی بود و نه جانشین او.
ب) هنوز بسیاری از مردم خود را به اطاعت از دستورات دنیوی پیامبر صلی الله علیه واله مقید نمیدانستند. مثل اعتراض به صلح حدییبیه و تقسیم غنایم حنین،1

ج)بسیاری از مردم اطاعت ازدستورات پس از زندگی پیامبر صلی الله علیه واله نمیپذیرفتند.
د)برخی قریشیان گمان میکردند پیامبر صلی الله علیه واله در راستای رقابت قبیله ای مسأله نبوت را مطرح کرده است و با اقبلا عمومی به او جرأت مخالفت نداشتند ولی در باب جانشینی به ویژه اینکه از قبیله بنی هاشم باشد بیشتر اعتراض خود را آشکار کردند.
ه)درزمان جاهلیت راه یافتن در مجلس مشورتی(دارالندوه)فقط برای افراد 40 سال به بالا بود لذا پذیرش فردی که داماد پیامبر صلی اله علیه واله باشد و کمتر از 40 سال سخت بود.

1-محمدبن عمر،واقدی ،المغازی ،ج1،ص 606-607.

:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

5- دو نکته در باره حضرت علی علیه السلام:
الف)نداشتن چهره مثبت در جنگهای بدر و احد در کشتن بزرگان مشرکین قریش.که باعث تبلیغات سوء و گسترده علیه او شد.
ب)درک مردم قبایل با توجه به لیاقتهای بنی هاشم اگر انگاره "جانشینی"در میان آنها تثبیت شود هرگز از آن خاندان بیرون نخواهد رفت.

6-پیامبر صلی الله علیه واله به جانشینی علی علیه السلام به دید الهی و فراتر از روابط خویشاودی و قیله ای مینگریست.لذاعلی علیه السلام که آشناترین فرد و به کتاب و سنت و شجاعترین و کوشاترین شخص به حفظ آیین وحی بود انتخاب و در موقعیتهای مختلف ویژگی های حضرت را متذکر میشد.که سرانجام طبق ایه 67 مائده مأمور به ابلاغ جانشینی حضرت علی علیه السلام در اجتماع یکصد هزار تن شد. و خداوند که طبق"والله یعصمک من الناس "وعده ایمنی رابه پیامبر صلی الله علیه واله که دغدغه حضرت ازشرّزبان مردم و هجوم فیزیکی و یکباره انها بود ،داد.

7-حوادث بین غدیر و وفات پیامبر صلی الله علیه واله شدت اهتمام حضرت را برگزینش جانشین و گستره تلاش مخالفان را نشان میدهد.
الف)فرستادن سپاه اسامه به دورترین مرزهای کشور که در راستای تثبیت جانشینی علی علیه السلام و دور کردن مخالفان جا نشینی بود. انتصاب جوانی 18 ساله به فرماندهی و عدم توجه به اعتراضات صحابه چون ابوبکر و عمر ،طلحه و زبیرو... و جمله تآکیدی بر "لعن الله من تخلف عن جیش اسامه"و معاف شدن از جنگ ،کسانی چون عمار ،مقدادو سلمان که موافق جانشینی علی علیه السلام بودند،گواه این مطلب است.
ب)جلوگیری ازنگارش وصیت پیامبر صلی الله علیه واله متهم کردن حضرت به هذیان گویی که از نگارش این سند مهم- که تاریخ فقط خلیفه دوم را نام میبرد.1-جلوگیری کرد.

8-نخستین افراد حاضر در سقیفه برای تعیین خلیفه غیر علی علیه السلام انصار که با وجود اینکه هنوز بدن پیامبر صلی الله علیه واله غسل داده نشده بود با عجله آمده بودند .چون از به قدرت رسیدن علی علیه السلام نا امید بودند به این نتیجه رسیدند مهاجران که اندیشه قدرت را در سر داشتند با بهره گیری از پیوند نزدیک قریش و مهاجران در پی انتقام از انصارکه سران قریش را کشته بودند بر ایند ؛لذا به سقیفه آمدند به تا ازبه دست گرفتن کامل قدرت توسط غاصبان حق حضرت علی علیه السلام باز دارند و جامعه انصار را از توطئه های اتی حفظ کنند.

بنابراین طبق موارد 8گانه فوق همگان حادثه غدیر را به یاد داشتند و دلالت آن رابر جانشینی بلافصل علی علیه السلام مسلم میدانستند ولی مشاهده علنی مخالفت باغدیرو سرکوب حرکت طرفداران غدیر با شدید ترین روش، آنها را ازتلاش در جهت احیا یاد غدیر باز می داشت و با توجه به زمینه های قبلی تلاش و استدلال خود را آب در هاون کوبیدن میدیدند.

ولی آنچه مهم است حقیقت هیچ گاه پشت ابر نمیماند.

1-عبد الرحمن البکری، من حیاةالخلیفة عمربن خطاب،صص101-107.
ر.ک.محمد رضا مظفر،السقیفه،ص 77و 81.
"" .محمد شهرستانی،الملل و نحل،ج1،ص14.
"" .محمدبن سعد کاتب،واقدی،طبقات الکبری،ج4،صص54-58.

البته بسياري هم بودند كه باتوجه به جريان غدير از بيعت باابوبكرامتناع كردند وهمچنان برحمايت از حضرت علي عليه السلام اصرارداشتند علاوه بر منابع شيعه كه به وفور اين مطلب راآورده منابع اهل سنت نيز متعرض آن شده اندكه با انتشار خبر بیعت سقیفه، افزون بر علی(علیه السلام)، عباس، ابوسفیان و دست کم دوازده صحابه برجسته دیگر پیامبر به بیعت انجام شده اعتراض کردند. اگرچه ابوسفیان، پس از آن که به علی روی آورد ايشان کدام پیشنهاد او را نپذیرفتند، به زودی تغییر عقیده داد و با خلیفه اول بیعت کرد، اما اصحاب نامور پیامبر تا چند ماه بعد که علی(علیه السلام) بیعت با ابوبکر را ضروری شمرد، هم چنان از بیعت امتناع کردند، کسانی مانند: سلمان فارسی، ابوذر غفاری، مقداد بن عمرو، ابی بن کعب، براء بن عازب، خالدبن سعید العاص، ابوایوب انصاری، حذیفة بن یمان، خزیمة بن ثابت، ابوالهیثم بن تیهان، عثمان بن حنیف، سهل بن حنیف، بریدة بن خضیب اسلمی، ابوالطفیل. جز این صحابه، تعدادی دیگر از اصحاب رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نیز در بیعت العامه سبقت نجستند و حضوری چشم گیر از خود نشان ندادند. اینان تنها و مدتی بعد، حاضر به بیعت با ابوبکر شدند. تعدادی از مشهورترین این صحابه به این قرارند: زبیر بن عوام، عبدالله بن عباس، فضل بن عباس، عتبة بن ابی لهب، ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطلب، عبدالله بن ابوسفیان بن حارث، حسان بن ثابت، حباب بن منذر، عبدالله بن مسعود و بشیر بن سعد.1
یک روز پس از بیعت سقیفه، صحابه ثلاثه بر آن شدند تا با فراخواندن مسلمانان به مسجد پیامبر، بیعت چند نفره روز گذشته را به بیعت عام تبدیل کنند. این اقدام انجام شد، اما باز هم علی(علیه السلام)که به مسجد کشانده شده بود از بیعت امتناع کرد و خلافت را حق انکارناپذیر خویش شمرد.2به دنبال مقاومت علی(علیه السلام)، فاطمه دختر پیامبر نیز در دفاع از حق علی(علیه السلام)به پا خاست، اما تمام کوشش های وی نیز بی پاسخ ماند و یگانه دختر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) با بی مهری، مورد اذیت و آزار قرار گرفت

------------------
1. یعقوبی، احمدبن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، ج 1، چاپ سوم: تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1363ر.ك، ج 1، ص 523 527.
2 .مسعودی، ابوالحسن علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چاپ دوم: تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1365.
ج 1، ص 657.

موضوع قفل شده است