دانلود صوتی مختار چگونه کشته می شود ؟سرانجام مختار...

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دانلود صوتی مختار چگونه کشته می شود ؟سرانجام مختار...

[="Blue"]چگونه مختار کشته می شود ؟پاسخ آن را از استاد طباطبایی نژاد

[="DarkGreen"] با لینک مستقیم[/]

حجم فایل : ۱٫۱۶ مگابایت

منبع : شیعه ها[/]


[="Blue"]پاسخ حجت‌الاسلام طباطبايی نژاد
[="Red"]به این سوال که آیا مختار شیعه بوده یا نه؟ [/]
و آیا اهلبیت(ع) قیام مختار را تایید کرده اند یا نه؟
(13:39) [/]


[="Purple"]پرسش و پاسخ تاریخی
توسط استاد پیشوایی
[="Red"] با موضوع «مختارثقفی که بود؟
[/]
وعلت قیامش چه بود و چرا امام حسین(ع) را یاری نکرد؟
و مقصود از واقعه حرّه چیست؟»
(20:33) [/]

مختار در حمله غافلگيرانه مصعب بن زبر به کوفه به شهادت مي رسد مصعب برادر عبدالله بن زبير است که در آن زمان از طرف برادرش حاکم بصره بوده است
طبري قاتلان اصلي مختار را، دو تن از مردم بنى حنيفه، دو برادر يكى به نام طرفه و ديگرى به نام طريفه پسران عبد الله ابن دجاجه مي داند
تاريخ‏الطبري/ترجمه،ج‏8،ص:3413
طبري داستان شهادت مختار راچنين مي آورد
** مختار وقتى سستى و نوميدى ياران خويش را بديد قصد بيرون‏آمدن از قصر راكرد و كسي را پيش زن خويش ام ثابت دختر سمره فزارى فرستاد كه بوى خوش بسيار براى او فرستاد، پس غسل كرد و حنوط ماليد و بوى خوش را به سر و ريش خود زد و با نوزده كس برون شد» و با شمشير خويش ضربت زد تا كشته شد

دراخبارالطوال/ترجمه،ص:351آمده که
مختارهنگام بيرون آمدن از قصر گفت اى غلام جامه جنگى و اسب مرا حاضر كن و زرهش را آوردند پوشيد و بر اسب خود سوار شد و گفت پس از آنچه ديدم ديگر زندگى زشت و ناپسند است، اى دربان در را بگشاى و براى او در را گشودند. مختار همراه سران ياران خود بيرون آمد و جنگى سخت كرد يارانش گريختند، مختار بسوى دار الاماره برگشت، شش هزار تن از سپاه او وارد قصر شده بودند و با او فقط سيصد تن باقى مانده بودند، ياران مصعب در قصر را گرفتند و مختار با همراهان خود به ديوار قصر پناه برد و به تشويق ياران خود پرداخت و همچنان جنگ مى‏كرد تا بيشتر همراهانش كشته شدند، دو برادر از قبيله حنيفه كه از ياران مهلب بودند چندان به مختار شمشير زدند كه بزمين افتاد و هر دو شتابان سرش را بريدند و پيش مصعب آوردند كه سى هزار درم جايزه بان دو داد
روحش شاد

[="blue"][="magenta"]پیشگویی مختار ثقفی [/]
"چون من کشته شوم شما را ذلت و ضعف و خواری فرا گیرد، و اگر به حکم مصعب و یارانش تن در دهید دشمنان شما آمده و هر کدام از شما را به انتقام خون کشته های خود می کشند و شما شاهد کشته شدن دوستان خود خواهید بود"
ابنا: زمانی که یاران مختار کم کم از اطراف او پراکنده شدند و بجز تعداد کمی از یارانش کسی با او باقی نماند پس مختار به قصر دارالاماره کوفه آمد و مصعب با سپاهیانش او را محاصره کردند و هر روز مختار و یارانش از قصر بیرون می آمدند و محاربه می کردند و سپس به قصر باز می گشتند. مختار چون ضعف و نافرمانی یاران خود را دید تصمیم گرفت از قصر دارالاماره کوفه بیرون بیایید و با سپاه مصعب مقاتله کند.

هنگامی که مختار خواست از قصر بیرون بیاید به یارانش گفت: "چون من کشته شوم شما را ذلت و ضعف و خواری فرا گیرد، و اگر به حکم مصعب و یارانش تن در دهید دشمنان شما آمده و هر کدام از شما را به انتقام خون کشته های خود می کشند و شما شاهد کشته شدن دوستان خود خواهید بود و آن وقت است که می گویید: ای کاش مختار را اطاعت کرده بودیم و به رأی او عمل نموده بودیم، اگر با من بیرون آیید و به پیروزی نرسید مرگ شما توأم با ذلت نخواهد بو، در غیر این صورت شما فردا خوارترین افراد روی زمین خواهید بود."

و همانطور که مختار پیش بینی کرده بود شد؛ پس از کشته شدن مختار یارانش به قصر بازگشتند و در آن پناه گرفتند و تعداد آنها 7هزار نفر بود، پس مصعب آنها را امان داد ، عهدنامه را نوشته و در آن تعهد نمود که به هیچ وجه متعرض پناه گرفتگان در قصر نشود.

پس آنها را یک نفر یک نفر آورده و گردن زدند، و این عذر و خیانت و شکستن عهد توسط مصعب یکی از خیانت های مشهور در اسلام است. (1)

بجیر بن عبدالله که یکی از یاران مختار است پس از کشته شدن مختار به محاصره شوندگان در قصر گفت: مختار دیروز به شما پیشنهادی کرد و شما او را اطاعت نکردید و بدانید اگر تسلیم حکم این گروه شوید شما را همانند گوسفند ذبح خواهند نمود، شمشیر های خود را از نیام در آورده تا اگر کشته شدید، کشته شدنتان با خواری و ذلت نباشد.

آنان گفتند: مختار ما را امر کرد ما او را فرمان نبردیم، اکنون تو را اطاعت کنیم؟

پس تسلیم شدند و حکم آنان را پذیرفتند.

مصعب عباد بن حصین را فرستاد آنان را دست بسته بیرون آورد و در حالی که آنها پشیمان شده بودند که چرا مختار را اطاعت نکردند، همه را کشتند.

همچنین نقل شده است که: کسانی را که در قصر پناه گرفته بودند بیرون آوردند و بر مصعب عرضه کردند، مصعب در ابتدا می خواست آنهایی که از نژاد عرب بودند آزاد و دیگران را به قتل برساند، ولی اصحاب او این را نپذیرفته و خواهان کشتن همه آنها شدند. (2)

1. [="red"]تاریخ یعقوبی 2/293[/]

2. [="#ff0000"]کامل ابن اثیر 2/273[/][/]