تناقض بین فطرت مال دوستی انسان وتعالیم اسلامی

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تناقض بین فطرت مال دوستی انسان وتعالیم اسلامی

همان طور كه می دانیم انسان دارای فطرتهای بسیاری از قبیل میل به زیبایی و حقیقت جویی و ثروت و...
ازیک سو داریم حضرت رسول اكرم (ص) :
وقتی خداوند برای بنده ای نیكی خواهد ، وی را در كار دین دانا و به دنیا بی اعتنا سازد و عیوب وی را بدو بنمایاند .
وازسوی دیگر احادیثی كه ما را تشویق به همت عالی وسعی وتلاش در جهت وسعت رزق برای خود وخانواده می كند.
وان لیس للانسان الا ما سعی. وان سعیه سوف یری.لطف کنید این تناقض را برای بنده حل نمایید
.


همیشه خداوند روزی افراد را به اندازه كافی(كفاف) تامین می كند، ولی زیادتر از آن را تضمین نمی كند؛ بنابراین بشر با تلاش متعارف خود با مسئله معاش مشكلی ندارد و بیشتر دست خوش توهم و هراس بی مورد در مسئله روزی خویش می باشد.
آن چه در آیات قرآن و روایات ما آمده است به این مسئله اشاره دارد. البته اسلام منعی بر تلاش بیشتر برای ایجاد وسعت بر اهل وعیال ندارد، بلكه ان را مستحب شمرده است؛ ولی خیلی فرق است كه ما نگران معاش خود ـ یعنی اسباب حیات متعارف و لازم خود ـ باشیم، یا آن كه تلاش مضاعف ما تنها برای وسعت بیشتر زندگی باشد! در این حالت انسان دچار فشار روحی در شكست و پیروزیش در این تلاش نیست؛ بلكه با آرامش تصمیم می گیرد و كار می كند.
نكته ای كه مجددا بر آن تأكید می كنیم آن است كه آیات و روایاتی كه روزی را تضمین شده می دانند، ما را از كار بازنمی دارند ـ چرا كه همان روزی مقدر هم احتیاج به تلاش متعارف دارد ـ كما این كه آیات و روایات فوق ما را از تلاش مضاعف برای وسعت در روزی منع نمی كنند، بلكه ضرورت آن را زائل می كنند.
ایجاد این احساس موجب می شود كه ما در صورت تزاحم این تلاش مضاعف با تحصیل معنویت راحت تر بتوانیم جانب معنویت را بگیریم.
نعمت های مازاد بر كفاف و وسعت متعارف زندگی، در بسیاری از موارد علاوه بر آن كه در نهایت حرص و طمع انسان را فرونمی نشاند و آدمی را به دنبال امكانات بیشتر و بیشتر می كشاند ـ حتی اگر بهترین امكانات و مجلل ترین قصرها و لوكس ترین مركب ها را هم داشته باشد ـ احیانا به صلاح و مصلحت او هم نیست و اغلب باعث تباهی و طغیان او می گردد.
به همین سبب در روایات ما امده است كه بالاترین سرمایه ای كه در واقع مشكل انسان را حل می كند، همان حالت روانی "قناعت" می باشد. «القناعة مال لاینفد» یعنی قناعت سرمایه ای است كه تمام نمی شود.
3. آیه شریفه «لیس للانسان...» ناظر به پاداش اخروی است و به مسایل دنیوی ارتباطی ندارد، اگر چه گاه در كاربرد آن اشتباه می شود.

  1. بسمه تعالی
فطرت یعنی نوع خاص خلقت که خاص آفرینش انسان است.فطرت ویژگی های والای انسانی است که در ناحیه بینشها وگرایشهاست.

در ناحیه بینشها فعلا مد نظر نیست ولی در ناحیه گرایشها میتوان گفت :انسان میل به زیبایی ،دانایی،نیکی ومیل به مذهب (خدا پرستی)دارد.
میل به ثروت ومال فطری نیست به تبع یک امر فطری پیش می آید
چون میل به زیبایی دارد گمان میکند با ثروت میتواند این زیبایی را کسب کند.در صورتی که زیبایی واقعی را درک کند میابد که ثروت به تنهایی نمیتواند متعلق امر فطری شودوآنرامحقق سازد.نکته دیگر اینکه روایا ت فراوانی که در مذمت ثروت و ثروت اندوزی وجود دارد به دلیل این است که فقط دید دنیایی داشته باشی وآن را برای رفاه دنیوی بخواهی ولی چنانچه مال را برای امتثال امر الهی برای رفاه خانواده ویا کمک به دیگران ویا انجام امور عبادی و...نه تنها مذمت نشده است که بسیارنیز ثواب وحسنه در بر داردبه تعبیر آیةا...احمدی میانجی به دنیا دیدن خوب است ولی با دنیا دیدن مذموم است



موضوع قفل شده است