کابالا چیست؟

تب‌های اولیه

43 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کابالا چیست؟


[=&quot]یکی از جریان های فاسد فکری و فرهنگی که ابتدا مرزهای اخلاقیات را در کشورهای اروپایی و آمریکایی در هم شکسته و سپس به سرزمین های شرقی رسید شیطان پرستی یا شیطان گرایی است.
ایران اسلامی علی الخصوص در سال های پس از پیروزی انقلاب نسبت به دیگر کشورهای اسلامی و شرقی با بیشترین حجم و تنوع آسیب ها و تهدیدات فرهنگی دست به گریبان بوده است. در این میان تلاش کشورهای غربی برای استحاله فرهنگی نیز به عنوان عامل شتاب دهنده نقش موثری ر ایفا کرده است . هدف پژوهش حاضر بررسی اجمالی شکل گیری این نحله در جهان غرب و سپس راهیابی آن به کشورمان است.
شیطان پرستی یکی از جریان های ضد فرهنگی بین المللی است که به دلیل ماهیت و عملکرد دارای زوایای پنهانی می باشد . لکن در گردآوری داده ها سعی شده است از کامل ترین اطلاعات موجود و قابل دسترسی بهره برداری شود ، اما علی رغم تدابیر علمی متخذه احتمال تاریک ماندن برخی از ابعاد این " تهدید خاموش فرهنگی " نیز وجود دارد . [/]

[=&quot]پژوهش در یک نگاه [/]

[=&quot]1) آشنایی با شیطان پرستی [/]

[=&quot]1. تعریف کلی [/]

[=&quot]سال های پس از رنسانس را می توان به سال های افسار گسیختگی جهان غرب در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی و جنبه های متعدد منتهی به روابط انسانی توصیف کرد .
پس از برداشته شدن یوق تعالیم متعصب کلیسای کاتولیک از گردن انسان غربی ، چند کنش عمده فکری و فلسفی شکل گرفت که شرح آن در حوصله این مطلب نمی گنجد ، لکن آنچه قابل توجه است ، رویکر د های متفاوت به مساله انسان و رابطه او با خدا است که زمینه های شکل گیری بسیاری از جریان های فلسفی را فراهم آورد .
نکته ای که نباید از ذهن دور بماند ، تاثیرات گسترده مکاتب یونانی و شرقی بر اندیشه متفکران غربی است .

[/]

[=&quot]در هر حال با در نظر گرفتن موارد فوق الذکر دامنه انتقاد گرایی به مباحث اصلی توحیدی یعنی جایگاه خدا ، انسان و شیطان نیز رسید .
قرن ها بعد یعنی در سال های آغازین قرن بیستم برخی از عناصر فاسد الاخلاق با اتکا به گرایشات و نظریات توراتی و پروتستانی به صورت مخفیانه جریان " شیطان پرستی " را با ویژگی هایی همچون گناه گرایی ، قتل ، تجاوزات جنسی ، هدم اصول اخلاقی ، بی توجهی به مسائل توحیدی و ... پایه گذاری کردند .
اگرچه فطرت خداجوی انسانی عاملی بازدارنده در تمایل یافتن تعداد وسیعی از افراد جامعه انسانی به این جریان شده ، لکن استفاده از موسیقی های جذاب و متنوع ، انجام اعمال خارق العاده و دور از ذهن ، تهی شدن انسانی غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض موجبات گرایش افراد اندکی را به این گروه ها فراهم آورد .
نکته حائز اهمیت آن است که علی رغم عدم استقبال عمومی از عضویت در گروه های شیطان پرستی ، آموزه ها و تعالیم گمراه کننده ای توسط ایشان و به وسیله ابزارهایی که در اختیار ایشان توسط قدرت های بزرگ سیاسی قرار گرفته ، منتشر شده و می شود و این گروه ها در سراسر جهان همواره به عنوان کانون های فحشا و فساد شناخته می شوند .
سال 1960 را می توان به صورت جدی آغاز دور جدید حیات و فعالیت شیطان پرستان در آمریکا دانست ، صرف نظر از انواع شیطان پرستی که طی سالیان متمادی باستانی همچون یونان ، عراق ، ایران و ... وجود داشته است . هدف این پژوهش بررسی و مطالعه جریان خاص شیطان پرستی مسیحی است که در سال 1960 میلادی رسماً در کشور آمریکا فعالیت خود را به عنوان یک فرقه و مکتب آغاز کرده است .
نکته ضروری نقش قابل توجه یک مامور شناخته شده سازمان مرکزی جاسوسی آمریکا در شکل گیری جریان مذکور می باشد که طی پژوهش به آن اشاره خواهد شد .
2. شیطان پرستی دینی
اگرچه ضروری است که متذکر شویم اینکه اساساً آیا می توان شیطان پرستی را دینی خواند ، محل سوال های جدی است ، لکن با توجه به اینکه در اغلب کشورها چنین دسته بندی ارائه شده است از عنوان " شیطان پرستی دینی " عیناً استفاده می شود .
مبنای بنیادین این نوع از گرایش به شیطانیسم ، پرستش یک نیروی ماوراء الطبیعه اساطیری و یا چند خدایی می باشد . عمده پیروان آن به " خدایان " رم باستان ، الهه های شرقی
و ... گرایش دارند [/]
[=&quot]. اما رکن اصلی این نوع نیز مانند سایر انواع تاکید بر پرورش استعدادهای شخصی انسان و در حقیقت خودپرستی است . [/]

[=&quot]. شیطان پرستی فلسفی
این نوع گرایش عبارت است از اینکه محور و مرکز عالم انسان است " این شاخه از شیطان پرستی به پایه گذاری این فرقه به نام " آنتوان لاوی " نسبت داده می شود .
این نوع شیطان گرایی نیز مانند دو نوع دیگر یعنی دینی و گوتیک از مبنای اعتقادی یهودیت نشات گرفته است .
* آشنایی گذرا با " آنتوان لاوی "
نام کامل وی " آنتوان شزاندر لاوی " (
[=&quot]Anton Szandor Lavey) می باشد . وی در یازدهم آوریل سال 1930 میلادی در شیکاگو آمریکا متولد و به همراه خانواده اش به سانفرانسیکو عزیمت نموده و تا زمان مرگش در آنجا ساکن می شود . وی شخصیتی ناهنجار و ناسازگار بوده که در سن 17 سالگی ضمن فرار از تحصیل و حضور در خانه به عنوان خدمه و دلقک به یک سیرک می پیوندد . لاوی در سال 1950 میلادی در دایره جنایی پلیس آمریکا به عنوان عکاس جنایی مشغول به کار می شود . که تاثیرات عمده ای را نیز می پذیرد . آنتوان در سال 1952 با " کارول لنسیگ " ازدواج می کند اما بنابر دلایلی اعم از عدم
التزام به اصول اولیه اخلاقی و پایبندی به روابط خانوادگی و شیفتگی به زن دیگری به نام " داین هگارتی " از همسر اولش جدا شده و از سال 1960 به بعد روابط نامشروعی را با وی آغاز می کند . لاوی یک فرزند نامشروع از هگارتی که هرگز با وی ازدواج نکرد را به دست می آورد . وی همچنین علاقه وافری به نوازندگی پیانو داشته و طبق اطلاعات موجود در همین سال ها روابط جدی و پردامنه را با برخی عناصر سازمان (CIA) همچون " مایکل آکینو برقرار می کند .
این فرد مرتبط با سازمان جاسوسی آمریکا در تاریخ 30 آوریل 1966 در حال که برای جمعی از اعضای حلقه های سری " دایره اسرار آمیز " با سری تراشیده سخن می گفت ، مدعی بنیان گذاری " کلیسای شیطان " شد .
نامبرده کتابی را تحت عنوان " انجیل شیطان " و کتاب دیگری نیز با نام " آئین پرستش شیطانی " به چاپ رساند . روز مرگ لاوی با نام " هالووین " در آمریکا شناخته می شود .
4. شیطان پرستی گوتیک .
این نوع شیطان گرایی نیز مانند دو نوعی که در گذشته اشاره شده نوعی از شر پرستی با اشاره به تاریکی و از کثیف ترین فرقه انحرافی به حساب می آید . در موسیقی متالیکا نیز سبکی
به نام گوتیک وجود دارد .

امیر احمدی;72700 نوشت:
. شیطان پرستی فلسفی
این نوع گرایش عبارت است از اینکه محور و مرکز عالم انسان است " این شاخه از شیطان پرستی به پایه گذاری این فرقه به نام " آنتوان لاوی " نسبت داده می شود .
این نوع شیطان گرایی نیز مانند دو نوع دیگر یعنی دینی و گوتیک از مبنای اعتقادی یهودیت نشات گرفته است .
* آشنایی گذرا با " آنتوان لاوی "
ن

بزرگوار چیزی از کابالا ندیدیم.

[=&quot]کثیف ترین اعمال مانند خوردن نوزادان ، تجاوزات جنسی و ... به این گروه نسبت داده می شود. (گرچه گفتنی است برای تمام گروه های شیطانی این اعمال از واجبات ! به حساب می آید.) میل و درخواست به " برگشت تاریکی " در این شاخه بارز است . همانند اعضای
گروه " آکنکار " که با لباس های تیره به غارها و تاریکی ها برای فریاد کشیدن پناه می برند !
2) بسترهای شیطان پرستی در غرب
1. فلسفه یونانی
یکی از مواردی که اغلب ، کارشناسان فرق و مذاهب در خصوصی تحلیل شیطان گرایی از آن بهره برداری می نمایند ، دیدگاه ادیان نسبت به مساله " شیطان " و معرفت خاصی دینی نسبت
به این شر مطلق است .
در همین رابطه نیز ادعای لاوی در استناد به ذهنیات موهن خود مبنی بر تغییر واژه یونانی (
[=&quot]Devil) یا شیطان به devil و انتساب آن به زبان سانسکریت که آن گاه معنای الهه می یابد قابل توجه است . در واقع نظریه پردازان طریقت گمراهی مذکور دست به مغالطه ای می زنند و سپس در بستر آن به تبیین نظریاتشان می پردازند .
بخش دوم ارتباط شیطانیسم یا فلسفه یونانی نیز در نگاه به اسطوره ها ، افسانه ها و خدایان یونان باستان است . همانطور که در بخش قبلی نیز اشاره شد از یکسو میل به پرستش که امر فطری و طبیعی است و از سوی دیگر بنای فکری گروه قابل توجهی از ایشان منجر به آن می شود تا از " درد بی خدایی به خدایان دروغین " پناه ببرند .
2. پروتستانیزم
کلیسای کاتولیک و نهاد مستهلک آن طی 10 قرن فجایع اخلاقی ، عقیدتی ، سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی را علیه غرب به راه انداخت . پس از اقدام مارتین لورتر و کالوین در اعلام
" خریداری شدن جهنم " (8) جامعه مسیحیان به صورت افسار گسیخته و با جهتی کاملا غیر دینی رویکردهایی را نسبت به مولفه های فوق اتخاذ کردند .
باید توجه داشت که عده ای از شیطان گرایان نیز قصد دارند که با ارجاع مستقیم تاریخ تشکیل شان به سال 1565 در حقیقت دست به نوعی تاریخ سازی بزنند که فاقد عنصر استناد است.
اما ضروری است یادآور شویم که ریشه ای اولیه این حرکت انحرافی به دوران رنسانس یا همان تاریخ ادعایی می رسد اما در آن دوره گزارش تاریخی مستندی از شیطان گرایی وجود ندارد ، بلکه برخی افراد با ادعایی از دل سپردن به شیطان سعی در راه اندازی یک حرکت انتقادی علیه کلیسا را داشتند و بس .

[=&quot]اما اصول شیطان پرستی پروتستانی که به دروغ به آنتوان لاوی منصوب می شود شامل
موارد ذیل است :
" 1. شیطان می گوید دست و دلبازی کردن به جای خساست .
2. شیطان می گوید زندگی حیاتی به جای نقشه خیالی و موهومی روحانی
3. شیطان می گوید دانش معصوم به جای فریب دادن ریاکارانه خود .
4. شیطان می گوید محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند به جای عشق ورزیدن به نمک نشناسان .
5. شیطان می گوید انتقام و خون خواهی کردن به جای برگرداندن صورت [ اشاره به تعالیم مسیحیت که می گوید هرگاه برادری به تو سیلی زد ، آن طرف صورتت را جلو بیاور تا ضربه ای به طرف دیگر بزند]
6. شیطان می گوید مسئولیت پذیری در مقابل مسئولیت پذیران به جای نگران بودن خون آشام های غیر مادی
7. شیطان می گوید انسان مانند دیگر حیوانات است ، گاهی بهتر ولی عذاب بدتر از آنهایی که روی چهار پا راه می روند ، به دلیل آنکه انسان دارای خدای روحانی و پیشرفت های روشنفکرانه ، او را پست ترین حیوانات ساخته است .
8. شیطان تمام آن چیزهایی که گناه شناخته می شوند ارائه می دهد چون که تمام آنها به یک لذت و خوشنودی فیزیکی ،روانی یا احساسی منجر می شوند .
9. شیطان بهترین دوست کلیساست چراکه در میان تمام این سال ها وجود شیطان دلیل ماندگاری کلیساها است . [/]

[=&quot]قوانین فوق و 11 بندی که در ادامه می آید تنها متنی است که در سال 1490 و در کتاب
" پتک جادوگران " در باب شیطان پرستی نوشته شده و صرفا ترجمه اش آن هم به دروغ به شیطان پرستی لاوییان و یا معاصر نسبت داده می شود که نگاه به 11 اصل بعدی علی رغم آنکه آشکارا نکات انحرافی نیز دارد ، نشان می دهد که این نوع شیطان پرستی یک حرکت انتقادی صرف بوده و نمی توان میان آن و جریان معاصر رابطه ای برقرار کرد :
" 1. هرگز نظراتت را قبل از آنکه از تو بپرسند بازگو نکن.
2. هرگز مشکلاتت را قبل از آنکه مطمئن شوی دیگران میخواهند آن را بشنوند بازگو نکن.
3. وقتی مهمان کسی هستی ، به او احترام بگذار و در غیر این صورت هرگز آنجا نرو.
4. اگر مهمانت مزاحم تو است، با او بدون شفقت و با بیرحمی رفتار کن.
5. هرگز قبل از آنکه علامتی از طرف مقابلت ندیده ای به او پیشنهاد نزدیکی جنسی نده.
6. هرگز چیزی را که متعلق به تو نیست برندار، مگر آنکه داشتن آن برای کس دیگری سخت است و از تو میخواهد آن را بگیری.
7. اگر از جادو به طور موفقیت آمیزی برای کسب خواسته هایت استفاده کرده ای قدرت آن را اعتراف کن. اگر پس از بدست آوردن خواسته هایت قدرت جادو را نفی کنی، تمام آنچه بدست آوردی را از دست خواهی داد.
8. هرگز از چیزی که نمی خواهی در معرض آن باشی شکایت نکن.
9. کودکان را آزار نده.
10. حیوانات -غیر انسان- را آزار نده مگر آنکه مورد حمله قرار گرفته ای یا برای شکارشان می روی.
11. وقتی در سرزمینی آزاد قدم بر میداری، کسی را آزار نده، اگر کسی تو را مورد آزار قرار داد، از او بخواه که ادامه ندهد. اگر ادامه داد، نابودش کن . "
لازم به ذکر است دلیل پرداختن جدی تر به این بخش استناداتی است که شیطان پرستان برای دوره های تاریخی از آنها بهره می برند .
3. معرفت شناسی یهودی از شیطان
اگرچه در بخش بعدی به تفضیل در باب رابطه " صهیونیسم و شیطانیسم " سخن به میان خواهیم آورد ، لکن ضروری است صرفا اشاره شود حرکت اعتراضی رنسانس و جنبش ها و گرایش های بعدی آن عمیقا تحت تاثیر آموزه های یهودیان بوده است .
همچنین نفوذ آثار یهودیان ، بر روی برخی از رهبران رنسانس در گذشته و نظریه پردازان فعلی قابل ملاحظه می باشد .
4. افول معنویت
آنگاه که چراغ عالم افروز معنویت رو به افول نماید ، بدیهی است که انواع و اقسام منحرف ترین سراب هایی رخ نموده و انسان معاصر را به دام بلا می کشاند .
در این محور باید تاکید شود که تعویض جای معنویت و نقش خداوند با آموزه های مستعمل و فرسوده امروزی یکی از علل اصلی شکل گیری این گروه ها بوده است .
باید اشاره کرد که موسسان شیطان گرایی علی الخصوص لاوی به صورت جدی تحت تاثیر فلاسفه پوچ گرا و بدون معنویتی همچون " نیچه " بوده اند .
5. رمانس گرایی
رمانس گرایی در جهان غرب عمدتا با اسطوره گرایی در جهان اسلام و یا آئین شرق ارتباط کپی گرایانه دارند .
بدین معنا که غربیان به دلیل احساس نیاز به وجود قهرمان شخصیت های تخیلی و دروغین با قدرت های نیک و بد آفریدند تا خلاء ناشی از عدم حضور اسطوره ها را در فرهنگ جبران نمایند.
از این منظر میل به قهرمان یک رمانس شدن همیشه در روح و روان و اندیشه انسان غربی وجود دارد آنقدر که حاضر است برای آن حتی به " شیطان " هم بدل شود .
3) صهیونیسم و شیطانیسم
در این فصل به رابطه میان صهیونیسم و یهودیت و ارتباط آن با شکل گیری و دوام شیطانیسم می پردازیم .
لازم به ذکر است که متون دینی یهود و عمده ترین عامل ایجاد این نحله فاسد فلسفی و فرهنگی (بخوانید ضدفرهنگی) بوده است .
1. متون
از منظر یهودی و نقش آنها در شکل گیری شیطان پرستی چند نکته ذیل قابل توجه است .
1ـ1 براساس آموزه های یهودی و عبرانی شیطان نه یک موجود بد ، بلکه یک فرشته خادم برای آزمایش انسان ها است .
2ـ1 در مکاشفات نیز به عدد 666 عدد مقدس شیطان پرستان اشاراتی شده و آن عدد وحش توصیف شده است که باید شمرده شود .
3ـ1 خواه ناخواه متون یهودی منبع برداشت برای مسیحیان نیز قلمداد می شوند و نگاه خاصی یهودیت به شیطان تاثیرات فراوانی را بر مسیحیت داشته است .
2. تصوف یهودی (کابالا)

[/]

[=&quot]کابالا یا قبالا یا همان تصوف یهودی آئینی است که به نوع خاصی از ریاضت های شیطانی یهودیت دلالت دارد .
برابر نظریات کارشناسان ملل و نحل این فرقه تحت تاثیر عرفان و تصوف اسلامی در اثر هم نشینی مسلمانان آندلس با برخی از یهودیان تشکیل شده است .
کابالا بخش رمز آلود و بسیار سری دین یهودی طی 500 سال اخیر محسوب شده و عمده تحولات جهان توسط کابالیست ها دنبال می شود .
کریستف کلمب و همکارانش همگی کابالیست بودند و از فنون جادوگری کابلایی و منجمان آن در راه پیدا کردن قاره آمریکا بهره برداری نمودند . کابالا عمیقا بر برخی باورهای خرافی همچون جادوگری استوار است و رسماً برای آن تقدس قائل است و این عمده ترین نقطه اشتراک شیطان پرستی در گذشته و حال با شیطان پرستی است .
هم اکنون اصطلاح کابالا وصف کننده تمرین آئین و دانش محرمانه یهود است . مهم ترین منابع و کتب کابالیستی که به عنوان ستون فقرات و پایه اصلی آئین کابالا درآمدند ، شامل مجموعه کتب عبری " بهیر " (به معنای کتاب روشنایی) و " هیچالوت " (به معنای کاخ ها) می شوند که به قرن اول میلادی بازمی گردند . نهایتاً در قرن سیزدهم میلادی کتاب " زوهار " نوشت شد که تفکر و شکل کنونی " آئین کابالا " را تشکیل داد .
دکتر " عبدا... شهبازی " نویسنده مجموعه کتاب های زرسالاران یهودی و پارسی و متخصص تاریخ ، در پایگاه خود درباره فرقه کابالا مقاله جامعی دارد و دیدگاه های وی با آنچه در دانشنامه ویکی پدیا آمده است ، متفاوت است .
شهبازی در قسمت نخست مقاله خود درباره تعریف کابالا می نویسد :
" کابالا نامی است که بر تصوف یهودی اطلاق می شود و تلفظ اروپایی " کباله "
عبری است به معنی " قدیمی " و " کهن " . "
این واژه به شکل " قباله " برای ما آشناست . پیروان آئین کابالا یا کابالیست ها این مکتب را " دانش سری و پنهان " خاخام های یهودی می خوانند و برای آن پیشینه ای کهن قائل اند . برای نمونه ، مادام بلاواتسکی رهبر فرقه تئوسوفی ، مدعی است که کابالا (قباله) در اصل کتابی است رمزگونه که از سوی خداوند به پیامبران ، آدم و نوح و ابراهیم و موسی نازل شد و حاوی دانش پنهان قوم بنی اسرائیل بود . به ادعای بلاواتسکی ، نه تنها پیامبران بلکه تمامی شخصیت های مهم فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی تاریخ چون افلاطون و ارسطو و اسکندر و غیره ، دانش خود را از این کتاب گرفته اند . مادام بلاواتسکی برخی از متفکرین غربی ، چون اسپینوزا و بیکن و نیوتون را از پیروان آئین کابالا می داند [/]

[=&quot]شهبازی در رد این ادعا می گوید :
" این ادعا نه تنها پذیرفتنی است بلکه برای تصوف یهودی ، به عنوان " یک مکتب مستقل فکری " پیشینه جدی نمی تواند یافت . "
شهبازی دیرینه مکتب کابالا را به اوایل سده سیزدهم میلادی محدود کرده و ماقبل آن را گرته برداری یهودیان از مکتب فیلو اسکندرانی در فرهنگ هلنی و فلسفه یونانی و کپی برداری از آموزه های عرفانی مکتب اسلام می داند .
وی در قسمت دوم مقاله خود می نویسد :
" سرآغاز طریقت کابالا به اوایل سده سیزدهم میلادی و به اسحاق کور (1160 ـ 1235 م) می رسد . او در بندر ناربون (جنوب فرانسه) می زیست و برخی نظرات عرفانی بیان می داشت . "
وی در جایی از قسمت اول مقاله خود درباره گذشته تصوف یهود ، پیش از ظهور کابالا ، می نویسد :
" مشارکت یهودیان در نحله های فکری رازآمیز و عرفانی به فیلواسکندرانی در اوایل سده اول میلادی می رسد . "
سپس می افزاید :
" در دوران اسلامی نیز چنین است . نحله های فکری گسترده عرفانی رازآمیز که در فضای فرهنگ اسلامی پدید شد بر یهودیان نیز تاثیر گذارد و برخی متفکرین یهودی آشنا با مباحث عرفانی پدید شدند که مهم ترین آنان ابویوسف یعقوب اسحاق القرقسانی (سده چهارم هجری / دهم میلادی) است . "
شهبازی درباره نمونه تاثیرات فرهنگ اسلامی بر تصوف یهود می نویسد :
" بسیاری از مفاهیم آن [کابالا] شکل عبری مفاهیم رایج رد فلسفه و عرفان اسلامی است . در واقع اندیشه پردازان مکتب کابالا ، به دلیل زندگی در فضای فرهنگ اسلامی و آشنایی با زبان عربی ، به اقتباس از متون مفصل عرفان اسلامی دست زدند و با تاویل های خود به آن روح و صبغه یهودی دادند . این کاری است که یهودیان در شاخه های متنوع علوم و دانش انجام دادند . برای نمونه باید به مفاهیم " هوخمه " (حکمت) ، " کدش " (قدس) ، " نفش " (نفس) ، " نفش مدبرت " (نفس مدبره) ، " نفش سیخلت " (نفس عاقله) ،
" نفش حی " (نفس حیات بخش) ، " روح " و ... در کابالا اشاره کرد .
مکتب کابالا نیز به دو بخش " حکمت نظری " و " حکمت علمی " تقسیم می شود . در تصوف کابالا بحث های مفصلی درباره خداوند و خلقت وجود دارد که مشابه عرفان اسلامی است به ویژه در تاریک فراوان آن بر مفهوم " نور " و مراحل تجلی آن . "
این استاد تاریخ در انتهای بحث خود می افزاید :
" آنچه از زاویه تحلیل سیاسی حائزاهمیت است ، " شیطان شناسی " و " پیام
مسیحایی " این مکتب است و دقیقاً این مفاهیم است که کابالا را به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی معنادار می کند . "
* مناسک جنسی در فرقه کابالا
مسئله دیگری که در فرقه کابالا حائز اهمیت است مناسک جنسی این فرقه است که از نیمه سده هجدهم و براساس آموزه های فری به نام یعقوب بن یهودا لیب ، که با نام یاکوب فرانک (1719 ـ 1726) شهرت دارد ، ظهور کرد .
یاکوب فرانک شاخه " فرانکسیت " فرقه کابالا را بر بنیاد میراث شاخه های متعلق به
" شابتای زوی " و " ناتان غزه ای " بنا نهاد . وی که به یک خانواده بنا نهاد . وی که به یک خانواده ثروتمند تاجر و پیمانکار یهودی ساکن اوکراین تعلق داشت و همسرش نیز از یک خانواده ثروتمند تاجر بود ، در جوانب به طریقت کابالا جذب شد ، کتاب " ظُهَر " (
[=&quot]Zohare) (کتابی که موسی بن شم تاولئونی در سال های 1280 ـ 1286 میلادی نوشت و با تدوین این
کتاب ، تصوف راز امیز کابالا به صورت یک نظام فکری و عملی سازمان سافته و منسجم درآمد و شکل نهایی یافت) را خواند و به عضویت شاخه شابتای زوی درآمد . در دسامبر 1755 فرانک از سوی سران فرقه دونمه برای تصدی ریاست این فرقه در لهستان به همراه دو خاخام راهی زادگاه خود شد . فرانک در راس فرقه شابتای در پودولیا قرار گرفت ولی کمی بعد ، در ژانویه 1756 کارش به رسوایی کشید .

سلام :Gol:
و تشکر از مطالب مفیدتون :Gol:
این تاپیک مرتبط هم مطالعه بفرمایید
بسیار آموزنده است
http://www.askdin.com/showthread.php?t=9665

سلام و درود بر همه عزیزان

پونه عزیز اجازه بدهید ایشان مطالب را هر چند تکراری هم باشند درج نمایند.

دلیل درخواست بنده این است که هربار در باب این موضوع مطلبی درج میشود در خود مباحث جدیدی دارد که قبلا در مقالاتی با موضوع مشابه آن بدان اشاره نشده.

آگاه شدن از مطالب این تاپیک واجب و فرض است بر تمام مومنین. آنها لازم و واجب است بدانند و حق شرعی آنهاست.

و البته مطلبی را هم بنده در ادامه مباحث ایشان دوباره درج میکنم تا مراجعه کنندگان به ماخذ جامعتری دست پیدا کنند .

و پونه عزیز شما و همه دوستان هم همین کار را بکنید.

آنقدر بر سر شیطان زمان فریاد بزنید تا کر شود.

ادامه....


روش تهیه مجموعه "The Arrivals"


روش اول دانلود این مجموعه است.

در این آدرس ( پائین صفحه )

http://www.alvadossadegh.com/fa/download/view.download/10/30.html

ولی این سریال 52 قسمتی که هر قسمت آن حدودا 30 مگابایت است برای همه عزیزان مقدور نیست.


روش دوم خرید پکیج 2500 تومانی که هزینه 2 دی وی دی و 500 تومان هزینه پستی آن است.


علاقمندان می‌توانند مبلغ 2500 تومان (2000 تومان هزینه‌ی دی وی دی و 500 تومان هزینه پست) را به شماره حساب 0101711720001 بانک ملی شعبه فخر رازی (کد 86) یا جاری 1999در همان شعبه در وجه موسسه فرهنگی موعود واریز و اصل فیش را همراه با تلفن و آدرس دقیق به نشانی تهران، صندوق پستی 8347-14155 پست و یا از طریق تماس با موسسه (021-66956167-8) فاکس و یا به آدرس ایمیل --> این ایمیل آدرس توسط Spambot ها محافظت شده، برای مشاهده آن باید جاوا اسکریپت را فعال کنید ارسال نمایند. لوح فشرده ارسال خواهد شد.



دانلود پی دی اف مقاله «فراماسونری: دجال آخرالزمان»

نسخه اصلاح شده این کتاب جامع را که 21 مگابایت است بطور یکجا از

http://parsaspace.com/files/9094938884/freemasonry_-_dajjal_of_apocalypse.rar.html

دانلود یا اینکه

بصورت فایهای 1.5 تا 3.5 مگابایت از اینجا

http://www.persiangig.com/pages/download/?dl=http://alvadossadegh.persiangig.com/other/Freemasonry%20Dajjal%20of%20Apocalypse.part1.rar

http://www.persiangig.com/pages/download/?dl=http://alvadossadegh.persiangig.com/other/Freemasonry%20Dajjal%20of%20Apocalypse.part2.rar

http://alvadossadegh.persiangig.com/other/Freemasonry%20Dajjal%20of%20Apocalypse.part3.rar

http://alvadossadegh.persiangig.com/other/Freemasonry%20Dajjal%20of%20Apocalypse.part4.rar

http://alvadossadegh.persiangig.com/other/Freemasonry%20Dajjal%20of%20Apocalypse.part5.rar

http://alvadossadegh.persiangig.com/other/Freemasonry%20Dajjal%20of%20Apocalypse.part6.rar

http://alvadossadegh.persiangig.com/other/Manabe%20-%20Freemasonry%20Dajjal%20of%20Apocalypse.rar

دانلود نمایئد.

منبع :

alvadossadegh.com

[=Arial Black]
متاسفانه این مطالب حقیقت محض است :

دانلود مقدمه و بخش اول مجموعه"The Arrivals" با فرمت 3gp

و همینطور جلسه شیطان پرستان ایرانی

دانلود فایل تصویری کابالا با فرمت FLV با حجم 21 مگابایت



شما فرمتهای FLV & 3GP را میتوانید با نرم افزارهای

KM PLAYER
OR KLITE PLAYAER

مشاهده کنید.


بالاخره سایت فروشگاه سایت ارائه دهنده این محصولات رو پیدا کردم.

http://yaranshop.ir

محصولات بسیار جالبی دارد که واقعا برای دوستانیکه بدنبال تحقیق هم هستند و یا اینکه حتی مطالبی در حد دانستن را میخواهند خدمات بسیار ارزان قیمتی را ارائه میدهد.

در این صفحه

http://yaranshop.ir/product/153

فراماسونری ودجال آخرالزمان/
فراماسونری موضوعی است که قرن ها برسرآن بحث های بسیاروجود داشته است. برخی آن را به جنایات و اعمال خلاف عرف متهم نموده اند. فراماسونری نیز دربرابر این اتهامات برنفوذ پنهانی خود افزوده و ترجیحا خود را به صورت نهاد های اجتماعی که البته این گونه نیستند معرفی کرده اند. لوح فشرده حاضر سعی دربررسی عملکرد های این تشکیلات مخفی خصوصا درزمینه نمادگرایی ماسونی دارد.

مستند فاز 3/
مجموعه مستند فاز3 در بیست قسمت تولید وتکثیر شده است. پس از مجموعه « ظهور» این اثر پرده از جنایاتی برمیدارد که سران « صلیب و صهیون» به صورت برنامه ریزی شده و به منظور دستیابی به حکومت جهانی در حق ساکنان مظلوم ومستضعف جهان روا میدارند. فاز3- جهان را آنجنان که هست می نمایاند نه آنچنان که از دید ما مخفی نگه داشته شده است.

تلفن دختر فروش

(8)66956167-021

حتما سری به این سایت بزنید

یاحق

http://yaranshop.ir/product/215

bina88;72816 نوشت:
سلام و درود بر همه عزیزان

پونه عزیز اجازه بدهید ایشان مطالب را هر چند تکراری هم باشند درج نمایند.

دلیل درخواست بنده این است که هربار در باب این موضوع مطلبی درج میشود در خود مباحث جدیدی دارد که قبلا در مقالاتی با موضوع مشابه آن بدان اشاره نشده.

آگاه شدن از مطالب این تاپیک واجب و فرض است بر تمام مومنین. آنها لازم و واجب است بدانند و حق شرعی آنهاست.

و البته مطلبی را هم بنده در ادامه مباحث ایشان دوباره درج میکنم تا مراجعه کنندگان به ماخذ جامعتری دست پیدا کنند .

و پونه عزیز شما و همه دوستان هم همین کار را بکنید.

آنقدر بر سر شیطان زمان فریاد بزنید تا کر شود.

ادامه....

سلام :Gol:
جناب bina88 من جلوی ایشون را گرفتم که مطلب ننویسند؟؟؟!!! من کی گفتم تکراری است??/
گفتم اون تاپیک هم مرتبطه میتوانید از ان استفاده کنید
سپاس از شما و سایر دوستان:Gol::Gol::Gol:

po0neh;72772 نوشت:
سلام :gol:
و تشکر از مطالب مفیدتون :gol:
این تاپیک مرتبط هم مطالعه بفرمایید
بسیار آموزنده است

po0neh;72922 نوشت:
جناب bina88 من جلوی ایشون را گرفتم که مطلب ننویسند؟؟؟!!! من کی گفتم تکراری است??/ گفتم اون تاپیک هم مرتبطه میتوانید از ان استفاده کنید


سلام بر پونه عزیز

بابت اشتباهم از شما عذر میخواهم.

و سپاسگذارم از صبوری شما در قبال اشتباه بنده.

موفق و موید باشید

یاحق

[=&quot]کثیف ترین اعمال مانند خوردن نوزادان ، تجاوزات جنسی و ... به این گروه نسبت داده می شود. گرچه گفتنی است برای تمام گروه های شیطانی این اعمال از واجبات ! به حساب می آید. میل و درخواست به " برگشت تاریکی " در این شاخه بارز است . همانند اعضای
گروه - آکنکار - که با لباس های تیره به غارها و تاریکی ها برای فریاد کشیدن پناه می برند !
2. بسترهای شیطان پرستی در غرب
1. فلسفه یونانی
یکی از مواردی که اغلب ، کارشناسان فرق و مذاهب در خصوصی تحلیل شیطان گرایی از آن بهره برداری می نمایند ، دیدگاه ادیان نسبت به مساله - شیطان - و معرفت خاصی دینی نسبت
به این شر مطلق است .
در همین رابطه نیز ادعای لاوی در استناد به ذهنیات موهن خود مبنی بر تغییر واژه یونانی -
[=&quot]Devil - یا شیطان به devil و انتساب آن به زبان سانسکریت که آن گاه معنای الهه می یابد- قابل توجه است . در واقع نظریه پردازان طریقت گمراهی مذکور دست به مغالطه ای می زنند و سپس در بستر آن به تبیین نظریاتشان می پردازند .
بخش دوم ارتباط شیطانیسم یا فلسفه یونانی نیز در نگاه به اسطوره ها ، افسانه ها و خدایان یونان باستان است . همانطور که در بخش قبلی نیز اشاره شد از یکسو میل به پرستش که امر فطری و طبیعی است و از سوی دیگر بنای فکری گروه قابل توجهی از ایشان منجر به آن می شود تا از " درد بی خدایی به خدایان دروغین " پناه ببرند .
2. پروتستانیزم
کلیسای کاتولیک و نهاد مستهلک آن طی 10 قرن فجایع اخلاقی ، عقیدتی ، سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی را علیه غرب به راه انداخت . پس از اقدام مارتین لورتر و کالوین در اعلام
" خریداری شدن جهنم . جامعه مسیحیان به صورت افسار گسیخته و با جهتی کاملا غیر دینی رویکردهایی را نسبت به مولفه های فوق اتخاذ کردند .
باید توجه داشت که عده ای از شیطان گرایان نیز قصد دارند که با ارجاع مستقیم تاریخ تشکیل شان به سال 1565 در حقیقت دست به نوعی تاریخ سازی بزنند که فاقد عنصر استناد است.
اما ضروری است یادآور شویم که ریشه ای اولیه این حرکت انحرافی به دوران رنسانس یا همان تاریخ ادعایی می رسد اما در آن دوره گزارش تاریخی مستندی از شیطان گرایی وجود ندارد ، بلکه برخی افراد با ادعایی از دل سپردن به شیطان سعی در راه اندازی یک حرکت انتقادی علیه کلیسا را داشتند و بس .

هرچی هست فعالیت های زیر زمینی هست که مربوط به شیطان پرستی و فراماسونی میشه
که شدیداً در ایران در حال ترویج هست

سلام به همه خسته نباشید
من طرفدار هری پاتر هستم این فیلم هم کابالیستی هست
اما چه کنیم کارگردان ها بلد بودند ما رو عاشق فیلم کنند
خوش حال میشم کسی بیاد با هم صحبت کنیم و من رو متقاعد کنه که دیگه طرفدارش نباشم

مرسی

اما اصول شیطان پرستی پروتستانی که به دروغ به آنتوان لاوی منصوب می شود شامل
موارد ذیل است :
" 1. شیطان می گوید دست و دلبازی کردن به جای خساست .
2. شیطان می گوید زندگی حیاتی به جای نقشه خیالی و موهومی روحانی
3. شیطان می گوید دانش معصوم به جای فریب دادن ریاکارانه خود .
4. شیطان می گوید محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند به جای عشق ورزیدن به نمک نشناسان .
5. شیطان می گوید انتقام و خون خواهی کردن به جای برگرداندن صورت اشاره به تعالیم مسیحیت که می گوید هرگاه برادری به تو سیلی زد ، آن طرف صورتت را جلو بیاور تا ضربه ای به طرف دیگر بزند.
6. شیطان می گوید مسئولیت پذیری در مقابل مسئولیت پذیران به جای نگران بودن خون آشام های غیر مادی
7. شیطان می گوید انسان مانند دیگر حیوانات است ، گاهی بهتر ولی عذاب بدتر از آنهایی که روی چهار پا راه می روند ، به دلیل آنکه انسان دارای خدای روحانی و پیشرفت های روشنفکرانه ، او را پست ترین حیوانات ساخته است .
8. شیطان تمام آن چیزهایی که گناه شناخته می شوند ارائه می دهد چون که تمام آنها به یک لذت و خوشنودی فیزیکی ،روانی یا احساسی منجر می شوند .
9. شیطان بهترین دوست کلیساست چراکه در میان تمام این سال ها وجود شیطان دلیل ماندگاری کلیساها است . "
قوانین فوق و 11 بندی که در ادامه می آید تنها متنی است که در سال 1490 و در کتاب
" پتک جادوگران " در باب شیطان پرستی نوشته شده و صرفا ترجمه اش آن هم به دروغ به شیطان پرستی لاوییان و یا معاصر نسبت داده می شود که نگاه به 11 اصل بعدی علی رغم آنکه آشکارا نکات انحرافی نیز دارد ، نشان می دهد که این نوع شیطان پرستی یک حرکت انتقادی صرف بوده و نمی توان میان آن و جریان معاصر رابطه ای برقرار کرد :

1. هرگز نظراتت را قبل از آنکه از تو بپرسند بازگو نکن.
2. هرگز مشکلاتت را قبل از آنکه مطمئن شوی دیگران میخواهند آن را بشنوند بازگو نکن.
3. وقتی مهمان کسی هستی ، به او احترام بگذار و در غیر این صورت هرگز آنجا نرو.
4. اگر مهمانت مزاحم تو است، با او بدون شفقت و با بیرحمی رفتار کن.
5. هرگز قبل از آنکه علامتی از طرف مقابلت ندیده ای به او پیشنهاد نزدیکی جنسی نده.
6. هرگز چیزی را که متعلق به تو نیست برندار، مگر آنکه داشتن آن برای کس دیگری سخت است و از تو میخواهد آن را بگیری.
7. اگر از جادو به طور موفقیت آمیزی برای کسب خواسته هایت استفاده کرده ای قدرت آن را اعتراف کن. اگر پس از بدست آوردن خواسته هایت قدرت جادو را نفی کنی، تمام آنچه بدست آوردی را از دست خواهی داد.
8. هرگز از چیزی که نمی خواهی در معرض آن باشی شکایت نکن.
9. کودکان را آزار نده.
10. حیوانات -غیر انسان- را آزار نده مگر آنکه مورد حمله قرار گرفته ای یا برای شکارشان می روی.
11. وقتی در سرزمینی آزاد قدم بر میداری، کسی را آزار نده، اگر کسی تو را مورد آزار قرار داد، از او بخواه که ادامه ندهد. اگر ادامه داد، نابودش کن .
لازم به ذکر است دلیل پرداختن جدی تر به این بخش استناداتی است که شیطان پرستان برای دوره های تاریخی از آنها بهره می برند .
3. معرفت شناسی یهودی از شیطان
اگرچه در بخش بعدی به تفضیل در باب رابطه ، صهیونیسم و شیطانیسم ، سخن به میان خواهیم آورد ، لکن ضروری است صرفا اشاره شود حرکت اعتراضی رنسانس و جنبش ها و گرایش های بعدی آن عمیقا تحت تاثیر آموزه های یهودیان بوده است .
همچنین نفوذ آثار یهودیان ، بر روی برخی از رهبران رنسانس در گذشته و نظریه پردازان فعلی قابل ملاحظه می باشد .
4. افول معنویت
آنگاه که چراغ عالم افروز معنویت رو به افول نماید ، بدیهی است که انواع و اقسام منحرف ترین سراب هایی رخ نموده و انسان معاصر را به دام بلا می کشاند .

در این محور باید تاکید شود که تعویض جای معنویت و نقش خداوند با آموزه های مستعمل و فرسوده امروزی یکی از علل اصلی شکل گیری این گروه ها بوده است .
باید اشاره کرد که موسسان شیطان گرایی علی الخصوص لاوی به صورت جدی تحت تاثیر فلاسفه پوچ گرا و بدون معنویتی همچون ، نیچه ، بوده اند .
5. رمانس گرایی

رمانس گرایی در جهان غرب عمدتا با اسطوره گرایی در جهان اسلام و یا آئین شرق ارتباط کپی گرایانه دارند .
بدین معنا که غربیان به دلیل احساس نیاز به وجود قهرمان شخصیت های تخیلی و دروغین با قدرت های نیک و بد آفریدند تا خلاء ناشی از عدم حضور اسطوره ها را در فرهنگ جبران نمایند.
از این منظر میل به قهرمان یک رمانس شدن همیشه در روح و روان و اندیشه انسان غربی وجود دارد آنقدر که حاضر است برای آن حتی به " شیطان " هم بدل شود .
3 . صهیونیسم و شیطانیسم
در این فصل به رابطه میان صهیونیسم و یهودیت و ارتباط آن با شکل گیری و دوام شیطانیسم می پردازیم .
لازم به ذکر است که متون دینی یهود و عمده ترین عامل ایجاد این نحله فاسد فلسفی و فرهنگی بخوانید ضدفرهنگی بوده است .
1. متون
از منظر یهودی و نقش آنها در شکل گیری شیطان پرستی چند نکته ذیل قابل توجه است .
1ـ1 براساس آموزه های یهودی و عبرانی شیطان نه یک موجود بد ، بلکه یک فرشته خادم برای آزمایش انسان ها است .
2ـ1. در مکاشفات نیز به عدد 666 عدد مقدس شیطان پرستان اشاراتی شده و آن عدد وحش توصیف شده است که باید شمرده شود .
3ـ1. خواه ناخواه متون یهودی منبع برداشت برای مسیحیان نیز قلمداد می شوند و نگاه خاصی یهودیت به شیطان تاثیرات فراوانی را بر مسیحیت داشته است .

تصوف یهودی کابالا
کابالا یا قبالا یا همان تصوف یهودی آئینی است که به نوع خاصی از ریاضت های شیطانی یهودیت دلالت دارد .
برابر نظریات کارشناسان ملل و نحل این فرقه تحت تاثیر عرفان و تصوف اسلامی در اثر هم نشینی مسلمانان آندلس با برخی از یهودیان تشکیل شده است .
کابالا بخش رمز آلود و بسیار سری دین یهودی طی 500 سال اخیر محسوب شده و عمده تحولات جهان توسط کابالیست ها دنبال می شود .
کریستف کلمب و همکارانش همگی کابالیست بودند و از فنون جادوگری کابلایی و منجمان آن در راه پیدا کردن قاره آمریکا بهره برداری نمودند . کابالا عمیقا بر برخی باورهای خرافی همچون جادوگری استوار است و رسماً برای آن تقدس قائل است و این عمده ترین نقطه اشتراک شیطان پرستی در گذشته و حال با شیطان پرستی است .
هم اکنون اصطلاح کابالا وصف کننده تمرین آئین و دانش محرمانه یهود است . مهم ترین منابع و کتب کابالیستی که به عنوان ستون فقرات و پایه اصلی آئین کابالا درآمدند ، شامل مجموعه کتب عبری " بهیر " به معنای کتاب روشنایی و ، هیچالوت ، به معنای کاخ ها می شوند که به قرن اول میلادی بازمی گردند . نهایتاً در قرن سیزدهم میلادی کتاب " زوهار " نوشت شد که تفکر و شکل کنونی " آئین کابالا " را تشکیل داد .
دکتر " عبدا... شهبازی " نویسنده مجموعه کتاب های زرسالاران یهودی و پارسی و متخصص تاریخ ، در پایگاه خود درباره فرقه کابالا مقاله جامعی دارد و دیدگاه های وی با آنچه در دانشنامه ویکی پدیا آمده است ، متفاوت است .
شهبازی در قسمت نخست مقاله خود درباره تعریف کابالا می نویسد :
کابالا نامی است که بر تصوف یهودی اطلاق می شود و تلفظ اروپایی ، کباله
عبری است به معنی قدیمی و کهن .
این واژه به شکل قباله برای ما آشناست . پیروان آئین کابالا یا کابالیست ها این مکتب را دانش سری و پنهان خاخام های یهودی می خوانند و برای آن پیشینه ای کهن قائل اند . برای نمونه ، مادام بلاواتسکی رهبر فرقه تئوسوفی ، مدعی است که کابالا ،قباله، در اصل کتابی است رمزگونه که از سوی خداوند به پیامبران ، آدم و نوح و ابراهیم و موسی نازل شد و حاوی دانش پنهان قوم بنی اسرائیل بود . به ادعای بلاواتسکی ، نه تنها پیامبران بلکه تمامی شخصیت های مهم فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی تاریخ چون افلاطون و ارسطو و اسکندر و غیره ، دانش خود را از این کتاب گرفته اند

مادام بلاواتسکی برخی از متفکرین غربی ، چون اسپینوزا و بیکن و نیوتون را از پیروان آئین کابالا می داند .
شهبازی در رد این ادعا می گوید :
" این ادعا نه تنها پذیرفتنی است بلکه برای تصوف یهودی ، به عنوان یک مکتب مستقل فکری پیشینه جدی نمی تواند یافت .
شهبازی دیرینه مکتب کابالا را به اوایل سده سیزدهم میلادی محدود کرده و ماقبل آن را گرته برداری یهودیان از مکتب فیلو اسکندرانی در فرهنگ هلنی و فلسفه یونانی و کپی برداری از آموزه های عرفانی مکتب اسلام می داند .
وی در قسمت دوم مقاله خود می نویسد :
" سرآغاز طریقت کابالا به اوایل سده سیزدهم میلادی و به اسحاق کور -1160 ـ 1235 م- می رسد . او در بندر ناربون ،جنوب فرانسه ، می زیست و برخی نظرات عرفانی بیان می داشت . "
وی در جایی از قسمت اول مقاله خود درباره گذشته تصوف یهود ، پیش از ظهور کابالا ، می نویسد :
" مشارکت یهودیان در نحله های فکری رازآمیز و عرفانی به فیلواسکندرانی در اوایل سده اول میلادی می رسد .
سپس می افزاید :
" در دوران اسلامی نیز چنین است . نحله های فکری گسترده عرفانی رازآمیز که در فضای فرهنگ اسلامی پدید شد بر یهودیان نیز تاثیر گذارد و برخی متفکرین یهودی آشنا با مباحث عرفانی پدید شدند که مهم ترین آنان ابویوسف یعقوب اسحاق القرقسانی -سده چهارم هجری / دهم میلادی، است . "
شهبازی درباره نمونه تاثیرات فرهنگ اسلامی بر تصوف یهود می نویسد :
" بسیاری از مفاهیم آن کابالا شکل عبری مفاهیم رایج رد فلسفه و عرفان اسلامی است . در واقع اندیشه پردازان مکتب کابالا ، به دلیل زندگی در فضای فرهنگ اسلامی و آشنایی با زبان عربی ، به اقتباس از متون مفصل عرفان اسلامی دست زدند و با تاویل های خود به آن روح و صبغه یهودی دادند . این کاری است که یهودیان در شاخه های متنوع علوم و دانش انجام دادند . برای نمونه باید به مفاهیم هوخمه حکمت ، کدش قدس ، نفش نفس ، نفش مدبرت نفس مدبره ، نفش سیخلت نفس عاقله ،
نفش حی " نفس حیات بخش ، روح و ... در کابالا اشاره کرد .
مکتب کابالا نیز به دو بخش حکمت نظری و حکمت علمی تقسیم می شود . در تصوف کابالا بحث های مفصلی درباره خداوند و خلقت وجود دارد که مشابه عرفان اسلامی است به ویژه در تاریک فراوان آن بر مفهوم نور و مراحل تجلی آن .

این استاد تاریخ در انتهای بحث خود می افزاید :
آنچه از زاویه تحلیل سیاسی حائزاهمیت است ، شیطان شناسی و پیام
مسیحایی این مکتب است و دقیقاً این مفاهیم است که کابالا را به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی معنادار می کند .
مناسک جنسی در فرقه کابالا
مسئله دیگری که در فرقه کابالا حائز اهمیت است مناسک جنسی این فرقه است که از نیمه سده هجدهم و براساس آموزه های فری به نام یعقوب بن یهودا لیب ، که با نام یاکوب فرانک -1719 ـ 1726- شهرت دارد ، ظهور کرد .
یاکوب فرانک شاخه فرانکسیت فرقه کابالا را بر بنیاد میراث شاخه های متعلق به
" شابتای زوی " و " ناتان غزه ای " بنا نهاد . وی که به یک خانواده بنا نهاد . وی که به یک خانواده ثروتمند تاجر و پیمانکار یهودی ساکن اوکراین تعلق داشت و همسرش نیز از یک خانواده ثروتمند تاجر بود ، در جوانب به طریقت کابالا جذب شد ، کتاب " ظُهَر
Zohare

کتابی که موسی بن شم تاولئونی در سال های 1280 ـ 1286 میلادی نوشت و با تدوین این
کتاب ، تصوف راز امیز کابالا به صورت یک نظام فکری و عملی سازمان سافته و منسجم درآمد و شکل نهایی یافت را خواند و به عضویت شاخه شابتای زوی درآمد . در دسامبر 1755 فرانک از سوی سران فرقه دونمه برای تصدی ریاست این فرقه در لهستان به همراه دو خاخام راهی زادگاه خود شد . فرانک در راس فرقه شابتای در پودولیا قرار گرفت ولی کمی بعد ، در ژانویه 1756 کارش به رسوایی کشید .

زمانی که فرانک و پیروانش در یک خانه در بسته مشغول اجرای مناسک جنسی مرسوم در فرقه شابتای بودند ، به علت باز شدن تصادفی پنجره ها ، مردم مطلع شدند و ... .
یکی از مواردی که توانسته از کابالا به شیطان پرستی راه یابد نماد " پنتاگرام " یا ستاره
پنج پر است که در بخش بعدی اشاره بدان خواهد شد . این نماد به مثابه ابزاری برای جادوگران کابالیست مورد استفاده قرار می گرفته .
همچنین شنیدنی است که بخش عمده ای از بازیگران و خوانندگان فحشا محور جهان همچون مدونا،کابالیست می باشند .
مدونا ، سال 2005 رسما عضویتش را در گروه های کابالا اعلام کرد و نام یهودی
استر را بر خود نهاد.
نقطه دیگر اشتراک کابالا با شیطان پرستی دیدگاه جنسی این دوست که در هر دو نحله فاسد لذت جنسی در اولویت قرار دارد .
بنیان گذاران کابالا همان افرادی هستند که سپس نهضتی را با عنوان پرستش زنان تشکیل دادند که می توان به صراحت آن را یک جریان شهوت محور خطاب کرد .

این گروه جریانی را در ادامه بنا نهاد تا رابطه جنسی نه به مثابه یک عمل برای تداوم نسل بلکه در راستای هدف انسان در زندگی به آن نگاه شود . برخی از کارشناسان بر این باورند که کابالیست ها ذائقه جنسی مردان و زنان را در سراسر عالم مورد دست خوش تغییر و تحول به سمت توحش قرار داده اند ، مانند تغییر جنسیت " مایکل جکسون " و ... . اگرچه ذکر سایر توضیحات مناسب این نوشتار ارزیابی نمی شود لکن یادآوری این نکته ضروری است که یهودیان و صهیونیست ها به شدت از سخن راندن در باب کابالا پرهیز دارند و امروز تنها یک کتاب فارسی در این خصوص قابل دسترسی بوده و در صفحات مقالات اینترنتی نیز تا دو سال قبل به جز " کابالا شدن مدونا " خبری در دسترس عموم قرار نداشت . 3. نمادها در بررسی نمادهای متعلق به شیطان پرستی خط بسیار روشنی از ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح قابل مشاهده است . در ذیل برخی از نمادها که به عنوان نگین انگشتر ، گردنبند ، تصاویر بر روی دست بندها ، پیراهن ، شلوار ، کفش ، ادکلن ، ساعت و ... درج شده و از جمله به ایران اسلامی نیز راه یافته است ، مورد بررسی و معرفی قرار می گیرد : اگر نوشته وسط نماد یعنی -Satanism -به معنای شیطان گرایی به همراه دایره حذف کنیم ، آن وقت یک ستاره پنج ضلعی بر جای می ماند که همان نشانه ستاره صبح یا پنتاگرام pentagram ، باقی می ماند . اگر خوانندگان محترم با یاد داشته باشند این همان ابزاری است که در نجوم کابالایی مورد استفاده قرار می گرفت و انواع آن در علائم شیطان پرستی دیده می شود . این سمبل نیز همان پنتاگرام است ، با فرق اینکه انواع آن گاه پنج ضلعی وارونه snvertedpentagram ،یا دیو baphomet و به شکل در میان نمادهای شیطان پرستان به چشم می خورد . لازم به یادآوری است که برخی از شیطان گرایان محدوده جغرافیایی " تحت سلطه " این نماد و در واقع منطقه نفوذ شیطان گرایی را در نقشه ذیل توصیف می نمایند . محدوده در ایسلند و اروپا درمیان پنتاگرا های قبلی تصویر سر یک بز تعبیه شده است که اقدامی ضد مسیحی ، به این معناست که مسیحیان معتقدند که مسیح همچون یک بره برای نجات ایشان قربانی شده است و با توجه به اینکه ایشان بز را نماد شیطان و در برابر بره می دانند این آرم را انتخاب کرده اند .

گروهی از جوانان اخیرا به ترویج آموزه‌های فرقه موسوم به «کابالا» که به گفته آنان، نشات گرفته از نوعی عرفان یهودی است، در میان جوانان ایرانی می‌پردازند. این فرقه در پوشش عرفانی علاوه بر ترویج عقاید و باورهای یهود صهیونیسم به بی‌بندوباری جنسی نیز می‌پردازد. سردمداران این جریان ضددینی همچنین از برخی از خوانندگان غربی از جمله «مدونا» و «بریتنی اسپیرز» برای ترویج فرقه مذکور استفاده می‌کنند.این گزارش حاکی است سرمایه‌داران صهیونیست آمریکایی از جمله حامیان مالی این فرقه هستند و می‌کوشند با جذب برخی از چهره‌های ورزشی و هنری زمینه گسترش فرقه را در میان جوانان کشورهای جهان از جمله ایران اسلامی فراهم کنند. هم اکنون علاوه بر مدونا،‌ بریتنی اسپیرز، بکهام،‌ الیزابت تیلور، روزین بار و ... به این فرقه پیوسته‌اند و برخی از جوانان مسیحی غرب بدون توجه به اهداف پنهان این فرقه، دین خود را رها کرده و به این جریان پیوسته‌اند. فرقه کابالا به تدریج در جمع جوانان ایرانی نیز ترویج می‌شود که بسیار هشدار برانگیز است. به تازگی یک سایت فارسی زبان که از سوی بی‌بی‌سی مورد حمایت مالی و فنی قرار دارد و برخی از نویسندگان روزنامه‌های زنجیره‌ای در آن فعالیت‌ می‌کنند، گزارشی درباره جشن موسوم به 49 سالگی مدونا در یک جمع کوچک جوانان تهرانی منتشر و به تشویق و ترغیب مخاطبان برای پیوستن به این فرقه پرداخت. این سایت در گزارش خود نوشت.

میهمانان جشن، نخ‌های رنگی به مچ دست چپ خود بسته‌اند ... این نشانه فرقه کابالاست.
نوعی عرفان یهودی که مدونا به آن اعتقاد دارد ... مدونا نگاهی عرفانی به زندگی دارد(!) و با رقص‌هایش رابطه مراد و مریدی دارد(!) ...»
کابالا نامی است که به تصوف یهودی اطلاق می‌شود. اگر چه تاریخچه اصطلاح آئین کابالا به درستی معلوم نیست،
اما دکتر عبدالله شهبازی محقق و پژوهشگر سیاسی ایرانی در این باره تحقیقاتی انجام داده است. شهبازی با رد ادعای این که برخی متفکران غربی نیز به این آئین گرایش داشته‌اند،‌ می‌نویسد: ... این ادعا نه تنها پذیرفتنی نیست، بلکه برای تصوف یهودی به عنوان یک مکتب مستقل فکری پیشینه جدی نمی‌توان یافت ...
گفتنی است فرقه کابالا، علاوه بر کمک‌های مالی کلان صهیونیسم جهانی، از روش‌های خاصی برای کسب درآمد بهره می‌برد. این فرقه آب معدنی معمولی را در کانادا به نام آب کابالا به قیمت هر بطری 8 دلار می‌فروشد.
کابالیست‌ها مدعی‌اند که این آب دارای انرژی مثبت است و بیماری سرطان را مداوا می‌کند.
این فرقه همچنین نمادی به اصطلاح از چشم شیطان تهیه کرده و هر عدد را 26 دلار می‌فروشند.
عوامل این فرقه همچنین به ترویج بی‌بند وباری جنسی، مصرف مواد مخدر، موسیقی تهییج کننده می‌پردازند. اگر چه روند عضوگیری این فرقه در ایران بسیار کند است،
اما هر گونه غفلت از شکل‌گیری این فرقه و شیوه‌های تبلیغی و جوان‌ پسند آن می‌تواند زمینه گسترش فعالیت این فرقه را در ایران فراهم کند.

چكيده هايي از مباني اعتقادي دين يهود
سيزده اصول ايمان يهود
1. خداوندِ متبارك، موجود (حاضر) و ناظر است.
2. او واحد و يكتاست.
3. او جسم ندارد و شباهتي هم به جسم ندارد.
4. او مُقدم بر هر موجود قديمي ‌‌در جهان است.
5. عبادت موجودي به غير از او جايز نيست.
6. او از نيت و افكار انسانها آگاه است.
7. نبوت حضرت موسي سرور ما حقيقت دارد.
8. حضرت موسي به لحاظ نبوت از ديگر انبياي بني ‌‌اسرائيل برتر است.
9. تورات مقدس از آسمان (ازجانب خداوند) وحي شده است.
10. تورات در هيچ زماني تغيير نيافته و نخواهد يافت.
11. خداوند، شريران را مجازات خواهد كرد و پاداش و اجر نيكوكاران را خواهد پرداخت.
12. ماشيَحِ پادشاه (منجي جهان) خواهد آمد. 13. مردگان در آينده زنده خواهند شد.


گزيده‏اي از ده فرمان اصلي تورات مقدس 1
. من خداوند خالق تو هستم كه تو را از اسارت و بندگي مصر آزاد ساختم.
2. تو را معبود ديگري جز من نباشد. هيچ تصويري از آنچه در آسمان و يا بر روي زمين و يا در آب است، نساز و آنها را پرستش ننما.
3. نام خداي خالقت را بيهوده بر زبان نياور (از آن سوءاستفاده نكن).
4. روز شنبه را به ياد داشته باش تا آن را مقدس بداري.
5. پدر و مادرت را احترام بگذار...
6. قتل نكن. 7. زنا نكن. 8. دزدي نكن.
9. در مورد همنوعت شهادت دروغ نده.
10. چشم طمع به مال و ناموس ديگران نداشته باش ...

تـورات به معناي شريعت يا قانون و مهمترين قسمت تنخ و متشكل از 5 (جلد) است: 1- برشيت(Bereshit - پيدايش) 2- شموت(Shemot - خروج) 3- وييقرا(Va-ighra - لاويان) 4- بميدبار(Bamid-bar - اعداد) 5- دِواريم(De-varim - تثنيه). تـورات با آفرينش جهان آغاز مي‌شود و با مرگ حضرت موسي پايان مي‌‌يابد. همه دستورها و فرمانهايي كه يك يهودي موظف به اجراي آنهاست (613 فرمان)، از آن نشأت گرفته‌‌اند. تـورات را حضرت موسي به بني‌‌اسرائيل طي 40 سال اقامت در بيابان آموزش داد كه داراي 5845 پاسوق (آيه) و 54 پاراشا (بخش) است. نيز هر هفته در روز شنبه و به طور معمول، يك بخش از روي توراتي كه بر پوست حيوان حلال گوشت و با دست نوشته شده قرائت مي‌شود و بدين وسيله در طول يك سال، يك بار تـورات به طور كامل خوانده مي‏شود. ب) نويئيم (انبيا) دومين قسمت از تنخ و شامل 8 جلد است. نويئيم به معناي انبيا و متشكل از نبوت پيامبراني است كه پس از درگذشت حضرت موسي تا اوايل آبادي معبد دوم بيت‏المقدس، در مدتي نزديك به هزار سال، به هداي و ارشاد مردم براساس دستورات تورات پرداخته‌‌اند. انبياي يهود 55 تن بوده كه 48 نفر آنها مرد و 7 نفر زن هستند. ( انبياي يهود، طبق تفاسير كتاب مقدس بسيار زياد بوده‏اند. بيشتر آنها به سبب احراز صفات بارز اخلاقي و عقلاني براي رسيدن به كمال فردي، از جانب خداوند به نبوت رسيده ‏اند. ولي اين پنجاه و پنج تن كه نامشان ثبت شده است. انبيايي بوده‏اند كه نبوت آنها نه تنها براي مردم دوره خود بوده بلكه براي ساير نسل‏ها نيز مفيد و ضروري بوده است). كتب نويئيم عبارتند‌‌از: 1- يهوشوع(Ye-ho-shoa - يوشع) : با نبوت يهوشوع و ورود بني‌‌اسرائيل به سرزمين مقدس شروع مي‌‌شود و تاريخچه ملت يهود را پس از آن بيان مي‌‌كند. 2- شوفطيم(Shoftim - داوران) : از رخدادهاي زمان داوراني چون – دوورا (Devora)- ، - گيدعون(Gid-oon) و شيمشون كه پس از يهوشوع رهبري مردم را به عهده گرفتند، سخن مي‌‌گويد. دوورا از پيامبران زن يهود است كه با ايجاد اتحاد ميان بني‌‌اسرائيل بر ظالمان وقت قيام كرد و آنها را شكست داد. 8- (كتب دوازده گانه) : داراي نبوت 12 تن از پيامبران بني‌‌اسرائيل است كه به علت كم حجمي آنها در يك جلد گردآوري شده و شامل نبوتهـــاي هوشع(Ho-sha) ، يوئل(You-el) ، عاموس(A-mos) ، عووديا(O-va-dia)، يونا (You-Na - يونس)، ميخا، ناحوم، حبقوق(Ha-ba-ghogh) ، صفنيا(Se-Fa-nia) ، حگي(Ha-ga-e)، زخريا (Za-kha-ria - زكريا) و ملاخي(Ma-La-khi) است. حبقوق نبي: در حدود 2500 سال قبل مي‌‌زيسته و از پيامبران بني‌‌اسرائيل است كه آرامگاه او در ايران و شهر تويسركان از توابع همدان جاي دارد. ملاخي: آخرين پيامبر بني‌‌اسرائيل است كه در حدود 2300 سال پيش در اوايل آبادي معبد دوم بيت‏ المقدس مي‌‌زيسته است. او در نبوتهاي خود به انجام دادن صحيح فرمانهاي الهي و به ياد داشتن و آموزش تـورات تأكيد دارد.

كتوبيم (مكتوبات) به سومين بخش تنخ گفته مي‌‌شود كه شامل 11 كتاب است: 1- تهيليم يا كتاب مزامير حضرت داوود : داراي فصل و بيشتر آنها از نبوتهاي حضرت داوود است. در نمازهاي يهوديان فصولي از مزامير داوود گنجانده شده كه در ميان كتابهاي تنخ پس از تـورات، بيشتر از كتب ديگر مورد مطالعه و علاقه مردم است. تهيليم تفاوت بارزي با ديگر كتب پيامبران يهوديان دارد. در نوشتار انبيا، اين خداوند است كه به وساطت پيامبرانش با انسانها سخن مي‌‌گويد؛ ولي در مزامير، اين انسانها هستند كه به صورت فردي يا جمعي با خدا سخن مي‌‌گويند، گاه با نماز و استغاثه و گاهي با شكرانه و ستايش. 4-3-2- سه كتاب ميشله (جامعه Mish-leh) قوهلت ( امثال سليمان Gho-Helet) و شيرهشيريم (سرود سرودها Shir-ha-shirim): از نبوتهاي حضرت سليمان هستند كه وي در دو كتاب اول، بيشتر به نكات اخلاقي و عبرت آموز مي‌‌پردازد و در كتاب سوم (شيرهشيريم)، بحثي عرفاني بين بني‌‌اسرائيل و خداوند بيان مي‌‌شود. 5- كتاب ايوب : برخي آن را نوشته حضرت موسي مي‌‌دانند كه از زندگي ايوب، آزمايشها و بحثهاي او و دوستانش درباره علت عذابهايي كه انسان در طول حياتش متحمل مي‌‌شود، سخن مي‌‌گويد. 6- كتاب روت : گرايش يك زن بت‌‌پرست (روت) به راه خداوند و پايداري او را در اين مسير توضيح مي‌‌دهد. اين زن با ايماني راسخ مشكلات را تحمل مي‌‌كند و سرانجام از روت، خاندان داوود پديد مي‌‌آيد. 7- اخا (E-kha- مراثي يرميا): پيش‌‌بيني و مراثي يرمياي نبي در مورد خرابي معبد اول بيت‏المقدس است كه در شب و روز نهم ماه عبري آو خوانده مي‌‌شود. 8- كتاب استر (Ester) يا مگيلت استر(Megilat Ester ): از زندگي يهوديان در ايران و زمان پادشاهي خشايارشا (حدود 2400 سال پيش) همراه با توطئه هامان - نخست‌‌وزير وقت- عليه يهوديان سخن مي‌‌گويد. اين كتاب با عنوان مگيلاي استر، طي مراسمي ‌در شب و روز چهاردهم ادار (جشن پوريم) خوانده مي‌‌شود. آرامگاه استر و مردخاي در ايران و در شهر همدان جاي دارد. 9- كتاب دانيئل (Da-Ni-El- دانيال نبي): از پيش‌‌بيني‌‌هاي دانيال، نبوتهاي او به هنگام اسارت يهوديان در بابل و شكست حكومت بابل به دست داريوش (پادشاه ايران) تشكيل شده است. آرامگاه دانيال نبي در شهر شوش استان خوزستان ايران قرار دارد. 10- كتاب عزرا- نحما(Ezra-Nehem-Ya) : به ذكر اعمال اين دو پيامبر در ارشاد مردم و بازگشت يهوديان به ياري كورش به سرزمين مقدس و ساخت معبد دوم بيت‏المقدس به مدد كورش و داريوش دوم كه هر دو از پادشاهان ايران بودند، مي‌‌پردازد. 11- كتاب ديوره هياميم(Divreh – Ha- Yamim - تواريخ ايام ) : شجره‌‌نامه بني‌‌اسرائيل را از حضرت آدم تا اوايل آبادي معبد دوم بيت‏المقدس دربردارد و برخي از وقايع زمان پادشاهان را نيز شرح داده است.

لمود (تورات شفاهي) از زمان نزول تورات به حضرت موسي همراه با فرامين مختلف بيان شده در متن تورات، نحوه اجراي آن دستورات و سنت‏ها، به صورت شفاهي به بني‏اسرائيل توسط آن حضرت آموزش داده شد كه تورات شفاهي يا هلاخا نام گرفت. زيرا در بسياري از موارد، خداوند در تورات – كتبي – دستوري مي‏دهد، اما نحوه انجام دادن آن را به طور صريح بيان نمي‏كند. مثلاً در تورات گفته مي‏شود: همانطور كه به تو دستور دادم ذبح كن ... اما چگونگي انجام ذبح، شرايط فرد ذابح، محل ذبح و ... به وضوح بيان نمي‏شود. نحوه صحيح اجراي دستورات خداوند را حضرت موسي طي چهل سال به بني‏اسرائيل آموزش داد كه اين آموزه‏ها به صورت شفاهي، سينه به سينه از استاد به شاگرد يا از پدر به فرزند منتقل مي‏گرديد تا اينكه پس از ويراني معبد دوم بيت‏المقدس و پراكندگي يهوديان و سختي در اين نحوه آموزش در حدود 1800 سال پيش تورات شفاهي توسط دانشمندي بزرگ ربي يهودا هناسي با همكاري بسياري از علماي زمانه در شش جلد شامل 63 رساله به نام ميشنا جمع ‏آوري گرديد. ميشنا طوري تنظيم نشده بود كه بتواند به تمام پرسشهاي عامه مردم درباره قوانين دين يهود پاسخ قطعي بدهد، بلكه ‎براي آن تدوين شد تا كمكي جهت دانشمندان يهود به هنگام تصميم‌‌گيري و صدور فتوا درباره يك مسئله ديني باشد. اين مجموعه، قوانين و نتيجه بحثهاي دانشمندان را به صورت كوتاه، مختصر، مفيد و بدون ذكر استدلال و اثبات آنها بيان مي‌‌كند. بنابراين به زودي پس از تدوين ميشنا، گردآوري تفسيرهايي كه حاوي توضيح مطالب ميشنا و اثبات قوانين آن با استفاده از آيات تـوراي كتبي بودند، در دانشگاههاي ديني آن زمان شروع شد و سرانجام، كتابي به نام گمارا- Gemara - مكمل) در دسترس دانش‌‌پژوهان قرار گرفت. مؤلفان گمارا را امورا (E-mora- توضيح دهنده يا مفسر) مي‌‌گويند. به مجموعه ميشنا و گمارا، تلمود گفته مي‌‌شود كه به معناي آموزش و تعليم است. دو نوع تلمود وجود دارد: 1 - تلمود يروشلمي ‌‌(Ye-Ro-Shalmi- اورشليمي) كه در مدتي كمتر از 100 سال پس از تدوين ميشنا در بيت‌‌المقدس (اورشليم) تدوين شد. 2- تلمود بابلي ‎(Ba-Beli)‎ كه نزديك دو قرن پس از تلمود يروشلمي و در حدود 1500 سال پيش (4260 عبري) راو آشه (Rav-A-she) و راوينا در37 جلد در بابِل و ايران گردآوري و تأليف كردند. تلمود بابلي مفصل‌تر و در بحث‏ها، غني‌‌تر از تلمود يروشلمي‌‌است، بنابراين بيشتر مورد مطالعه قرار مي‌‌گيرد. با تأليف تلمود، مطالب تـوراي شفاهي كه از زمان حضرت موسي، پيامبران و رهبران مذهبي يهود، آن را از نسلي به نسل ديگر منتقل كرده بودند، تدوين گشت و احتمال نابودي و فراموش شدن آنها از ميان رفت.

شولحان عاروخ پس از كتابت تلمود، تفسيرات و توضيحات مختلفي بر آن نوشته شده است. با توجه به مفصل بودن تلمود، دانشمنداني به جمع ‏آوري قوانين و شرعيات به صورت خلاصه و بدون ذكر اثبات پرداخته ‏اند كه در اين ميان كتاب شولحان عاروخ با توجه به اينكه همه قوانين در آن به شكلي ساده و قابل فهم براي عامه مردم در حدود 400 سال پيش تنظيم گرديده است ويژگي خاصي دارد. شولحان عاروخ را مي‌‌توان كتاب توضيح‌‌المسائل يا آيين نامه مذهبي دانست كه هر فرد با دانستن زبان عبري مي‌‌تواند به آن مراجعه كند و به آساني، موضوع مورد نظر و پاسخ پرسش خود را بيابد. شولحان‌‌عاروخ از 4 قسمت يا جلد تشكيل شده است: 1. قوانين مربوط به امور روزمره، بهداشت، دعاهاي مختلف، نمازهاي روزانه، روز مقدس شنبه (شبات) و ديگر اعياد و روزه‌‌هاي مذهبي . 2. قوانين مربوط به ذبح شرعي، حلال و حرام خوراكيها (كشروت)، صدقه دادن، طهارت، بيماران و پزشكان، عزاداري و... . 3. قوانين مربوط به ازدواج و طلاق و شرايط آنها. 4. قوانين مربوط به خريد و فروش، امانتها، امور مالي و دادگاه ها. معرفي منابع تحقيق در فرهنگ يهود از مهمترين فعاليت‌هاي كميته فرهنگي انجمن كليميان، پاسخگويي به مراجعين محقق درباره فرهنگ و آيين يهود است، عليرغم تلاش اين كميته، تاكنون انتشار كتابي درباره كليات دين و فرهنگ و احكام يهود از سوي انجمن كليميان كه متناسب با نيازهاي جامعه امروزي ايران باشد، ميسر نگشته است و پاسخ‌هاي شفاهي و موردي، زحمت پژوهشگران اين عرصه را دو چندان كرده است. دو مرجع اصلي يهود، اول تورات و مجموعه كتب انبياي يهود است كه در ايران به نام عهد عتيق در بخش اول كتاب مقدس توسط هموطنان مسيحي به فارسي ترجمه و اكنون در بازار نشر موجود است. دوم، تلمود است كه هيچگاه به طور كامل به فارسي ترجمه نشده اما ترجمه انگليسي آن براي مطالعه در كتابخانه مركزي انجمن موجود است. علاوه بر آن، دايره المعارف عظيم جودائيكا (فرهنگنامه يهود) نيز به زبان انگليسي براي پژوهشگران در اين كتابخانه در دسترس است. كتاب‌هاي فرهنگ و بينش يهود دوره دبيرستان نيز گزيده‌اي از مباحث ديني را در بر دارد كه از انتشارات اين انجمن است. خوشبختانه، در بازار نشر، كتب متعددي درباره اديان و از جمله تاريخ و فرهنگ يهود منتشر شده است كه فهرست گزيده‌اي از آنها در ادامه خواهد آمد. لازم به توضيح است كه معرفي اين كتاب‌ها، به معناي تاييد و موافقت با كليه مندرجات آنها از سوي انجمن يا جامعه كليميان نخواهد بود.

[=&quot].[/][=&quot]از ابتدای خلقت آدم، شیطان کینه ی بشر را در دل پروراند و به دنبال سرپیچی از دستور خداوند متعال و رانده شدن از درگاه الهی، با خود عهد کرد تا پایان مهلتی که از خداوند متعال دریافت کرده بود، به فریب، انحراف و انحطاط نسل بشر بپردازد و جمع کثیری از انسان ها را [/][=&quot]بجز افراد مومن[/][=&quot]با خود به قعر جهنم بکشاند[/][=&quot]. [/][=&quot]

[/][=&quot]در جهت نیل به این مقصود، همانگونه که اعمال خیر به دو دسته ی فردی و اجتماعی تقسیم می شدند، شیطان و اصحابش نیز به دو صورت فردی و اجتماعی [/][=&quot][/][=&quot]سازمان یافته[/][=&quot] [/][=&quot]به اغواء و تباهی بشر همت گماشتند[/][=&quot]. [/][=&quot]بدین ترتیب، شیطان و یارانش علاوه بر وسوسه و فریب فرد فرد انسان ها، به صورت جمعی و سازمان یافته نیز به انحراف و به فساد کشیدن جوامع پرداختند[/][=&quot].

[/][=&quot]اولین مکانی که شیطان در آن به صورت سازماندهی شده به انحراف جوامع پرداخت، سرزمین [/][=&quot][/][=&quot]بابل [/][=&quot] [/][=&quot]در جنوب بغداد [/][=&quot][/][=&quot]پایتخت فعلی عراق[/][=&quot] [/][=&quot]بود[/][=&quot]. [/][=&quot] [/][=&quot]جایی که شیطان باعث رواج [/][=&quot] [/][=&quot]بت پرستی [/][=&quot] [/][=&quot]و سحر و جادو در میان مردم شد و پایه های تولد [/][=&quot][/][=&quot]دجال [/][=&quot][/][=&quot]فراماسونری[/][=&quot] [/][=&quot] [/][=&quot]نیز از سرزمین بابل شکل گرفت[/][=&quot]. [/][=&quot]همین سرزمین نیز خاستگاه پادشاهان شیطان صفتی چون نمرود بوده و [/][=&quot] [/][=&quot]برج بابل [/][=&quot] [/][=&quot]معروف و مورد علاقه ی فراماسون های امروز نیز در این سرزمین ریشه دارد[/][=&quot]. [/][=&quot]سرزمین [/][=&quot] [/][=&quot]بابل[/][=&quot] [/][=&quot]اولین مکانی بوده است که بشر در آن به بت پرستی پرداخت؛[/][=&quot] [/][=&quot][/][=&quot] به همین دلیل است که فراماسون ها در قرن حاضر نیز سرزمین [/][=&quot] [/][=&quot]بابل [/][=&quot] [/][=&quot]را مقدس می دانند[/][=&quot]: [/][=&quot]

[/]

[=&quot]
[/][=&quot]اعتقاد فراماسون ها به مقدس بودن شهر شیطانی [/][=&quot] [/][=&quot]بابل[/][=&quot] .
[/][=&quot]شهر شیطانی [/][=&quot] [/][=&quot]بابل [/][=&quot] [/][=&quot]در تمام ادیان الهی از جمله دین مبین اسلام مورد لعن و نفرین قرار گرفته است[/][=&quot] .[/][=&quot] [/][=&quot]و حتی معصومین [/][=&quot][/][=&quot]علیه السلام[/][=&quot] [/][=&quot]نیز این شهر را نفرین شده نامیدند و نمازگزاردن در این شهر را مکروه دانستند.[/][=&quot] [/][=&quot]که این مسئله نیز بر شیطانی بودن بابل نیز صحه می گذارد[/][=&quot].
[/][=&quot]در زمان باستان در بین النهرین، حضرت نوح [/][=&quot][/][=&quot]علیه السلام[/][=&quot] [/][=&quot]برای ارشاد اقوام سومری و حضرت ابراهیم [/][=&quot][/][=&quot]علیه السلام[/][=&quot] [/][=&quot]برای ارشاد اقوام بابلی مبعوث گردیدند و مورد آزار و اذیت اصحاب شیطان واقع شدند[/][=&quot]. [/][=&quot] [/][=&quot]در واقع می توان این دو بزرگوار را اولین پیامبران اولوالعزمی دانست که علیه دجال و تعالیم شیطانی به مبارزه برخاستند[/][=&quot].
[/][=&quot]یامبر گرامی اسلام [/][=&quot][/][=&quot]صلی الله علیه و آله و سلم[/][=&quot] [/][=&quot]، درباره ی دجال فرمودند[/][=&quot]:[/][=&quot]
[/][=&quot]إنه لم يكن نبي بعد نوح إلا و قد أنذر قومه الدجال، و إني أنذركموه[/][=&quot] ...
[/][=&quot]هيچ پيامبرى پس از نوح نيامد مگر اينكه امت خود را از دجال بر حذر داشت، و من شما را از او بر حذر می دارم[/][=&quot] ...
[/][=&quot]با دقت در حدیث فوق، درمی یابیم که مسأله ی دجال صرفاً اختصاص به اسلام و مسلمانان ندارد؛ بلکه موضوع دجال، در زمان های قبل از پیامبر اسلام [/][=&quot][/][=&quot]صلی الله علیه و آله و سلم[/][=&quot] [/][=&quot]و حتی در زمان حضرت نوح [/][=&quot][/][=&quot]علیه السلام[/][=&quot] [/][=&quot]نیز مطرح بوده است[/][=&quot]. [/][=&quot] [/][=&quot]این مسأله نشان می دهد که دجال در آن زمان نیز وجود داشته است؛ زیرا اگر در آن موقع وجود نمی داشت، دلیلی نداشت تا حضرت نوح [/][=&quot][/][=&quot]علیه السلام[/][=&quot] [/][=&quot]قومش را از وی بیم دهد[/][=&quot]. [/][=&quot]حال آن که ما می دانیم پیامبران خدا [/][=&quot] [/][=&quot]بالاخص پیامبران اولوالعزم[/][=&quot] [/][=&quot]هیچ حرکت عبثی انجام نمی دادند و این هشدار حضرت نوح [/][=&quot][/][=&quot]علیه السلام[/][=&quot] [/][=&quot]نیز نشان از زنده بودن دجال در زمان وی دارد[/][=&quot]. [/][=&quot][/]

بانام ویادخداوباسلام

کابالا خیلی بیشترازآنکه فکرش راهم بکنیدبه ایران و درمیان نسل جوان راه پیداکرده بدون هیچ ردپایی!! کسی نمیداندکابالا چیست؟ولی خیلیها آلبوم Vovin ازگروه هوی متال (دقیقتربگویم گوتیک متال یا دوم متال بهتراست) Therion یاآهنگ Gothic Kabbalah یا Lemuria یا Abraxas یا The Rise of Sodomand and Gomorrah یا The Number of The Beast ازگروه Iron Maiden یا ......راشنیده اند.درمیان تمام مطالبی که راجع به کابالیست هانوشته شده صرفن به مدونا یا مایکل جکسون و چندنفردیگراشاره شده که به نوعی تاریخ مصرفشان گذشته و دیگرمطرح نیستندواسم این چندنفردرتمامی وبلاگهای تحلیلی درموردکابالا تکرارشده بهترنیست نگاه تازه تری انداخته و کابالیستهای مطرح فعلی حداقل درحوزه ی موسیقی که فراگیرترین و جذابترین شاخه ی جذب جوانان است رااصطلاحن آپ گریدکنیم؟من 45 سالمه وحدوده 30 ساله هوی متال وراک گوش میکنم آهنگهای بیشماری سراغ دارم که تمامن یابخشی ازآنهابسیارظریف وذیرکانه اشاره به روایات وداستانهای دروغین تورات دارند.من همه راردنمیکنم غنای موسیقی یاهمان اینسترومنت دربسیاری ازموزیکهای هوی متال غوغامیکندمثالهای زیادی سراغ دارم که ازاین قطعات در صداوسیما هم استفاده میشوند پس نمیتوان همه رابایک چوب زدبایدابزارتحلیل ودانش به نسل جوان داده شودتابتوانندتحلیلی نسبی داشته باشدوسپس باهدایت وهمفکری به آنهاکمک کرد.من خواهشمندم تاجاییکه میتوانیددرهمه موضوعات دینی کاملن بروزتحلیل کنیدواگرمیخواهیدنمونه ای عنوان کنید کسانی رابگوییدکه همین الان سی دی آنهادرخودرویی که پشت چراغ قرمزدرکنارشماایستاده باصدایی بلندابرازوجودمیکند.باآرزوی موفقیت.والسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم جمیعا
سیدپیمان;203481 نوشت:
ایران و درمیان نسل جوان راه پیداکرده

البته کابالا با نام واقعی اش در میان کلیمیان ایران حضور داشته و دارد. و صد البته با افشاگریهایی که ین چند سال اخیر صورت گرفت کسانی که دنبال چنین موقعیت بودند بدنبالش رفتند.

ولی باز این زنگ خطر ما نیست.

چون طیف مذکور افراد زیادی را در بر نمیگیرند.

نقطه ضعف ما جائی است که مکتبی را به جوانان ما بخورانند با این موضوعات :

1- عرفانهای نوظهور ( اشو ئیسم و... )
2- تعلیمات زوهر با عنوان موفقیت در کار و مسائل روزانه توسط برنامه هائی همچون راز و ...
3- از همه بدتر
اخیرا فرقه ای از تشیع در همین سایت سر و کله اش پیدا شد. با وجود زیر سوال بردنهای متعدد خودشان هرگز خود را نه تنها با عنوان فرقه ای جدا معرفی نمیکردند حتی جالب این بود که بای خود عصمت هم قائل بودند و بواسطه این ادعا علما و مفسرین بزرگ شیعه گرفته تا رهبر را به سادگی زیر سوال میبردند.

این فرقه ها از هر 3 آنها که تا الان نام بردیم خطرناکترند چون نام ائمه را سپر خود کرده اند و بسادگی مورد اعتماد جوانان شیعه قرار خواهند گرفت.

خب به نظر شما این را چه باید کرد ؟

یاحق

bina88;203540 نوشت:
اخیرا فرقه ای از تشیع در همین سایت سر و کله اش پیدا شد. با وجود زیر سوال بردنهای متعدد خودشان هرگز خود را نه تنها با عنوان فرقه ای جدا معرفی نمیکردند حتی جالب این بود که بای خود عصمت هم قائل بودند

میشه در مورد این فرقه بیشتر توضیح بدین یا پست هایی که توسطشون زده شده معرفی کنین؟

nakisa;203612 نوشت:
میشه در مورد این فرقه بیشتر توضیح بدین یا پست هایی که توسطشون زده شده معرفی کنین؟

سلام عليكم

ان شاء الله در آینده . بصورت علنی .
مصادیق به اندازه لازم هست ولی فعلا به اندازه کافی نیست .

ولی اگر یک نشانه دقیق و واضح بخواهید که بتوانید به سادگی بشناسیدشان :
همه آنها و هرکدامشان با ادعایی به بازار دین می آیند.

مثل سید محمد باب که ابتداعا ادعای نیابت امام زمان را کرد.
( اگر نیابت را ادعا نمیکرد نمیتوانست فرقه را بیاندازد )

محمد ابن عبدالوهاب که ادعای سلف صالح و مابقی را تکفیر میکرد.
( ادعای سلفیت و توحید ناب )

مثل سای بابا که ادعای نبوت کرد
و اشو و دیگران نوظهوران

یا مثل کسی که خود را سید یمانی معرفی کرده و در عراق هست.
او نیز ادعای عصمت دارد .

و یا مثل این فرقه که ادعای عصمت دارند.

لذا این برای عوام و خواص واضح است.

و شما و همه میدانند هر آدم عامی ای ادعای عصمت کرد او یهود است.

یاحق

باسمه تعالی
کابالا

الف: عرفان یهود از منابع اصلی خود یعنی کتب مقدی تورات و تلمود ارتزاق می نماید و هر آنچه که بعدها تحت عنوان سنت عرفانی یهود مطرح می شود، همه و همه ریشه در این متون دارد.
عرفان یهود را به سه مرحله 1- عرفان مرکاوا یا مرکابا (مرکبه)، 2- عرفان قبالا یا کابالا، 3- عرفان حسیدیسم یا حسیدی تقسیم می نمایند.
عرفان قابلا یا کابالا
ب: به کار بردن عنوان «قبالا» توسط اندیشمندان این حوزه به دو گونه است. عده ای به کل سنت عرفانی یهود از ابتدا تا کنون را قبالا یا کابالا می گویند که تقریبا معادل همان عرفان و تصوف در سایر ادیان است و حتی «مرکابا» و «حسیدیسم» را نیز مراحل ابتدایی و انتهایی آن به حساب می آورند.
عده ای نیز قبالا را تنها مرحله ای واسطه میان عرفان مرکابا و حسیدیسم بر می شمرند.
ج: واژه قبالا از ریشه عبری (قبل) (qbL)، به معنای «قبول کردن» یا «پذیرفتن» گرفته شده است و از آن به عنوان سنت اصلی عرفان یهود یاد می کنند.
قبالا همان تفسیر سرّی و باطنی از کتاب مقدس است که بسیاری از یهودیان و مسیحیان در قرون وسطی بدان اعتقاد داشتند.
این تفسیر را با آن که عده ای بر اثر تبلیغات، تصور می کنند از حضرت ابراهیم (علیه السلام) نقل شده است، اما حقیقت آن است که در قرون وسطی به قید کتابت درآمده و در قالب متون مقدس عرفانی عرضه شده است.
این مکتب به شدت تحت تاثیر فلسفه نوافلاطونی که نوعی مسلک عرفانیی فلسفی وحدت وجودی است، بوده و با توجه به محیط پرورش و سابقه گذشته خویش، قطعا از سنت های هلنی یونان باستان و فلسفه و عرفان و کلام اسلامی و مسیحی نیز تاثیر پذیرفته است.
د: ظهور قبالا قبل از 1200 میلادی، یعنی قرن دوازدهم میلادی در جنوب فرانسه و اسپانیا صورت پذیرفت و عصر طلایی آن اواخر قرن سیزدهم و قرن چهاردهم می باشد و کتاب مشهور قبالا یعنی «زوهر» نیز در همین دوران نگارش یافت.
برخی از محققین معتقدند که قبالا سنتی شفاهی بوده است که به صورت سینه به سینه میان افراد خاص و برگزیده می گذشته است و مابین قرون دوازده تا چهارده با اقبال عمومی مردم مکتوب گشته است.
با شکل گیری قبالا در جنوب فرانسه، ابراهیم بن داود و پسرش اسحاق کور، به عنوان دو تن از شخصیت های قبالا شروع به تدریس متون قبالایی کردند. پس از آن مرکز قبالا به اسپانیا منتقل گشت.
جنبش قبالا با پیدایش کتاب «زوهر» به اوج خود رسید و شهر «جزونایا گرونا» در «کاتالونیا» به یکی از مهم ترین مراکز قبالایی در اسپانیا بدل شد.
البته قبالائیان، مرکزی نیز در شهر «صفد» در فلسطین برای خود تاسیس نمودند(1421م)
و در قرون چهاردهم و پانزدهم علاوه بر اسپانیا، در ایتالیا و لهستان نیز گسترش یافتند.
برای اطلاع بیشتر ر. ک کابالا عرفان سیاسی یهود/محمد بهزاد کرمانی/مشهد/انتشارت سخن گستر/چاپ اول/1388

موضوع قفل شده است