اولين پايه ها ي جهان بيني كودك در سن 2 تا 3 سالگي شكل مي گيرد

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
اولين پايه ها ي جهان بيني كودك در سن 2 تا 3 سالگي شكل مي گيرد




یکی از مهم ترین عوامل در تربیت و تقویت ارزش ها و رفتارهای دینی عامل محبت است. ژان پیاژه بر این باور است که در پی ریزی ذهنی کودک سه نوع احساس موثر است و نخستین احساس یک نوع نیاز به دوست داشتن است و حتی در برخی روایات اسلامی محبت مساوی دین معرفی شده است. شیوه تکریم شخصیت نیز راهی است برای ارضای غریزه حب ذات. اگر به شخصیت کودک بهای لازم داده شود دارای روحیه ای معتدل و طبیعی خواهد شد و در غیر این صورت احساس پستی و خودکم بینی وی را به سمت امور منفی سوق می دهد.


۲ تا ۳ سالگی سن پرسیدن است و تقریبا همه پدر و مادرها با سیل و هجوم پرسش هایی رو به رو می شوند که گاه در عین سادگی پاسخ روشنی برای آنها نمی یابند از آن شمار: خدا کجاست؟ ما از کجا می آییم؟ چرا می میریم و بعد از مرگ چه اتفاقی می افتد و ….
پایه های نخستین جهان بینی کودک در همین سنین شکل می گیرد و آموزش معارف اسلامی هم بهتر است از همین سال ها آغاز شود و از آنجا که تفکر در کودکان ازحدود ۷ سالگی ظهور می کند و به تدریج شوق مذهبی او بیشتر می شود در سن ۸ تا ۹ سالگی اصول اخلاقی در کودک درونی شده و ضابطه ای از درون او را تحت کنترل در می آورد. در مجموع دوره دبستان نسبت به مراحل قبل و یا بعد از دوره ثبات و آرامش و سازگاری به شمار می رود. در این سال ها بحران عمیق شخصیت دیده نمی شود و در نتیجه زمینه های بسیار خوبی برای درونی کردن و تقویت رفتار های دینی فراهم است و چنانچه حاصل دوره تمهید آن باشد که کودک، آمادگی کفایت مطلوب برای شناخت، انتخاب و عمل را به دست آورد مقصود برآورده شده است.
شرایط مختلف اجتماعی آثار متفاوتی در انسان به جای می گذارند و برای نهادینه کردن ارزش های اسلامی در کودکان باید برای کارآیی و تقویت عوامل مثبت در محیط زندگی و آموزش کودک برنامه ریزی صحیح کرده و برای رفع عوامل نامطلوب و مخل با شیوه های علمی و استفاده از تجربیات دیگران اقدام کرد.
از جمله این روش ها، الگوسازی است. در این روش باید نمونه ای از رفتار و کردار مطلوب عملا در معرض دید کودک قرار داده شود تا کودک سعی کند با ایجاد رابطه رضایت بخش با آن نمونه ویژگی های رفتاری آن فرد را برای خود سرمشق قرار دهد. در این رابطه اهمیت نقش الگویی معلم تا بدان حد است که خواجه عبدالله انصاری در این باره می گوید: دود از آتش نشان دهد و خاک از باد که ظاهر از باطن و شاگرد از استاد. و همچنین بزرگی به معلم فرزندانش گفته: نخستین وظیفه تو در اصلاح فرزندانم این است که قبلا خود را اصلاح کنی زیرا چشمان آنها به تو دوخته شده است.
استفاده از ظرافت های هنری برای بیان حالات عاطفی و باورهای اعتقادی همواره مدنظر بشر بوده است. در قرآن جنبه های مختلف هنری به تکرار دیده می شود که عبارتند: ساختار هندسی سور قرآن، آهنگ در قرآن، داستان ها، تمثیل ها و تشبیه ها در قرآن. از آنجا که ذهن کودک با داستان مانوس تر است از جنبه های داستانی سور قرآن می تواند برای شکل گیری مایه های فطری دین و مذهب در وی بهره گرفت.
یکی از مهم ترین عوامل در تربیت و تقویت ارزش ها و رفتارهای دینی عامل محبت است. ژان پیاژه بر این باور است که در پی ریزی ذهنی کودک سه نوع احساس موثر است و نخستین احساس یک نوع نیاز به دوست داشتن است و حتی در برخی روایات اسلامی محبت مساوی دین معرفی شده است.
شیوه تکریم شخصیت نیز راهی است برای ارضای غریزه حب ذات. اگر به شخصیت کودک بهای لازم داده شود دارای روحیه ای معتدل و طبیعی خواهد شد و در غیر این صورت احساس پستی و خودکم بینی وی را به سمت امور منفی سوق می دهد. تکریم شخصیت به کودکان مجال می دهد تا انضباطی را برای خود فراهم آورند که آن را در صحنه عمل کشف نمایند و نیازی نیست تا ندانسته به پذیرش یک نظم پیش ساخته و خشک بیرونی تن در دهند! پیامبر گرامی اسلام با آن شخصیت عظیم خود همواره به کودکان سلام می کرد و می فرمود: پنج چیز است که تا لحظه مرگ آنها را ترک نمی کنم یکی از آنها سلام گفتن به کودکان است و در انجام این عمل آن قدر مراقبت می کنم تا پس از من به صورت سنتی بین مسلمین بماند.
در مجموع کودکی که از طریق این روش ها، خصلت های نیک فطری و ذاتی اش تقویت می شود در دوره های بعدی زندگی نیز، مبانی اعتقادی مستحکم تری نسبت به همسالان خود دارد و در جوانی خوش بینانه تر به دین می نگرد و باور دارد که دین، تنها ضامن اجرای اخلاق و نیرو و پشتوانه او است.