****درباره مختار بیشتر بدانیم****
تبهای اولیه
مختار در آیینه روایات
روایاتی که درباره مختار به دست ما رسیده است؛ بر دو قسم است: روایاتی که در مدح و ستایش او ایراد گردیدهاند و دیگر، اخبار و روایاتی است که در مقام مذمت او بیان شدهاند. غالب روایات ذم از اسناد بسیار ضعیفی برخوردار است(1) و از اعتبار چندانی نزد اهل حدیث برخوردار نیستند؛ اما در مقابل روایات مدح از قوت و استحکام اسنادی بیشتری نسبت به روایات ذم برخوردارند.
در بعضی از روایات مدح، به آمدن مختار بشارت داده شده و در بعضی دیگر، عمل او مورد تمجید قرار گرفته و مورد دعای خیر قرار گرفته است. در روایتی از امام باقر(ع) آمده است که فرمود: «به مختار ناسزا نگویید، زیرا او بود که قاتلین شهدای ما را کشت و انتقام خون ما را از دشمنان گرفت و بیوهزنان ما را شوهر داد و در تنگدستی به ما کمک مالی کرد.»(2) شیخ طوسی نیز روایتی را از عبدالله بن شریک نقل کرده که: «روز عید قربان در منا، خدمت امام باقر(ع)رسیدیم؛ در حالیکه امام(ع) در خیمهگاهشان نشسته بودند، ایشان شخصی را در پی سلمانی فرستادند تا بیاید و موی حضرت را اصلاح نماید. من روبروی حضرت نشسته بودم که ناگهان پیرمرد محترمی از اهل کوفه بر امام(ع) وارد شد و خواست دست ایشان را ببوسد؛ اما حضرت نگذاشت، سپس رو به پیرمرد کرده فرمودند: شما کیستید؟ آن مرد عرض کرد: من ابوالحکم فرزند مختار بن ابیعبید هستم. امام(ع) تا او را شناخت با وجود آن که فاصله کمی با آن مرد داشت، دست او را گرفت و به نزدیک خود کشاند تا جایی که نزدیک بود روی زانوی خود بنشاند، سپس او را در کنار خود جای داد. فرزند مختار رو به امام(ع) کرد و عرض نمود: خداوند کارت را اصلاح کند مردم درباره پدرم حرفهای زیادی میزنند و چیزهایی میگویند؛ اما حق همان است که شما بفرمائید؛ امام(ع) پرسید: چه میگویند؟ گفت: میگویند کذّاب؛ امام(ع) با شگفتی فرمود: سبحان الله؛ به خدا سوگند پدرم(ع) به من خبر داد که مهر مادر من همان پولی بود که مختار برایش فرستاده بود، سپس امام(ع) ادامه داده فرمودند: مگر او نبود که خانههای خراب ما را از نو ساخت؟ مگر او قاتل قاتلین ما نیست؛ مگر او خونخواه ما نبود، خدا رحمتش کند. به خدا سوگند پدرم به من خبر داد که هر گاه مختار به خانه فاطمه دختر امیرالمومنین(ع) وارد میشد، آن بانو او را احترام میگذاشت و فرش برایش میگستراند و متکایی میگذاشت مختار بر آن مینشست و از او حدیث میشنید. آنگاه امام باقر(ع) رو به فرزند مختار کرده فرمودند: خدا پدرت را رحمت کند، خدا پدرت را رحمت کند او حق ما را گرفت و قاتلین ما را کشت و به خونخواهی ما قیام کرد.(3)
روایاتی نیز در ذم مختار از سوی ائمه معصومین(ع) بیان شده که بیتردید این روایات یا از روی تقیه از سوی حضرات معصومین(ع) بیان شده و یا ساخته و پرداخته دشمنان اوست که با این ترفند خواستهاند شخصیت ممتاز او را زیر سئوال ببرند تا او را از انظار شیعیان و دوستداران بیندازند این مطلب تازگی ندارد، چرا که درباره علی(ع) نیز چنین کردند و بعدها نیز از این کارها بسیار انجام شده است. (4)
مختار در نگاه علما
در حسن عقیده و درستی کار مختار از سوی علمای بزرگ شیعه سخن بسیار گفته شده است. علامه امینی در کتاب ارزشمند خود الغدیر در شرح حال ابیتمام شاعر، ضمن تعریف و تمجید از شخصیت او به قسمتی از اشعار رائیه او ایراد گرفته از بصیرت و آگاهی او اظهار تعجب میکند که چرا شاعری با این درجه از آگاهی و معرفت نسبت به علوم و فنون مختلف چنین مطلبی را عنوان کرده است. ایشان در ادامه میفرماید: «هر که با دیده بصیرت و تحقیق بر تاریخ و علم رجال بنگرد درمییابد که مختار از پیشگامان دینداری و هدایت و اخلاص بوده است و همانا نهضت مقدس او، تنها برای برپایی عدالت بوسیله ریشه کن کردن ملحدان و ظلم امویها بوده است، سپس علامه، کیسانی بودن مختار را رد کرده آن را تهمتی از سوی دشمنان و منحرفان میداند؛ در ادامه ایشان احادیث ائمه معصومین(ع) در ستایش مختار را متذکر شده، حضرات معصومین(ع) را قدردان همیشگی این خدمت معرفی کردهاند. (5) آیتالله خویی نیز در کتابش از مختار چنین سخن به میان میآورد: «در حسن حال مختار همین بس که او با کشتن قاتلان امام حسین(ع) دل اهل بیت پیامبر(ص) را شاد کرد، این خود خدمتی بزرگ به ساحت مقدس خاندان پیامبر(ص) میباشد که استحقاق پاداش از سوی آن بزرگواران را دارد...». (6)
1 - خویی؛ معجم رجال الحدیث، بیجا، چاپ پنجم، 1413، ج19، ص105.
2- کشی، محمد بن عمر، رجال کشی، دانشگاه مشهد، 1348ش، ص125 و حلی، ابن داود؛ رجال ابی داود، دانشگاه تهران، 1383ق، ص513.
3- رجال کشی، پیشین، ص125 – 126 و رجال ابن داود، پیشین، ص513.
4- معجم رجال الحدیث، پیشین، ص105- 108.
5- علامه امینی؛ الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامه، چاپ اول، 1416، ج2، ص487- 488.
6- معجم رجال الحدیث، پیشین، ص108.
فاطمه دختر حضرت امیرالمومنین(ع) میفرماید: پس از شهادت امام حسین(ع) هیچ زنی از ما حنا نبست و میل سرمهای به چشمش نگردانید و مویش را شانه نکرد تا آن گاه که مختار سر بریده ابن زیاد را به مدینه فرستاد.
هنگامی که مختار سر بریده ابن زیاد را نزد محمد حنفیه فرستاد، وی برای مختار اینگونه دعای خیر نمود: جزاه الله خیرا، جزاه الله خیرا الجزاء، فقد ادرک ثارنا و وجب حقه علی کل ولد عبدالمطلب...؛ خداوند به او پاداش خیر دهد. خداوند به او بهترین پاداش را بدهد. همانا و انتقام ما را گرفت. و رعایت حق او بر همه فرزندان عبدالمطلب (بنیهاشم) واجب گردید.
علامه امینی صاحب الغدیر در دفاع از شخصیت مختار چنین مینگارد: هر که با دیده بصیرت و تحقیق بر تاریخ و حدیث و علم رجال بنگرد؛ در مییابد که، مختار، از پیشگامان دینداری و هدایت و اخلاص بوده است. و همانا نهضت مقدس او تنها برای برپایی عدالت به وسیله ریشهکن کردن ملحدان و ظلم امویها بود. و به درستی که، ساحت مختار از مذهب کیسانی به دور بود. و نسبتها و تهمتهای ناجوانمردانهای که نسبت به او دادهاند، حقیقت ندارد و بیجهت نیست که ائمه هدی و سروران ما مانند امام سجاد(ع) و امام باقر(ع)، به گونهای بسیار زیبا، او را مورد ستایش قرار دادهاند و همیشه خدمات او در نزد اهل بیت(ع) مورد تقدیر و تشکر بوده است... .
علامه بزرگ مرحوم امینی، در ضمن تجلیل فوقالعاده از مقام مختار، هدف قیام او را چنین بیان میکند: «... و همانا نهضت او مقدس نبود مگر برای اقامه عدل یا ریشهکن کردن ملحدان و براندازی اساس ظلم و ستم امویان...»
علامه امینی، اسامی علمای بزرگ شیعه که در مدح و تعظیم و تجلیل مختار سخن گفتهاند، یادآور میشود و میفرماید: اسامی آن دسته از علمای اعلام که در تنزیه و بزرگداشت او سخن گفتهاند عبارتند از:
۱/ جمال الدین ابن طاووس، در رجالش.
۲/ آیت الله علامه حلی، در خلاصه.
۳/ ابن داود، در رجالش.
۴/ فقیه بزرگوار، ابن نما که کتابی مستقل در شخصیت مختار نوشته است. ذوب النضار.
۵/ محقق اردبیلی، در حدیقۀ الشیعه.
۶/ صاحب معالم، در تحریر طاووسی.
۷/ قاضی نوراله مرعشی، در مجالس.
۸/ شیخ ابو علی، در منتهی المقال.
۹/ علامه مامقانی، در تنقیح المقال.
۱۰/ محدث قمی، در منتهی الآمال.
۱۱/ آیت الله خویی، در معجم رجال الحدیث.
۱۲/ استر آبادی، در حاشیهای بر منهج المقال.
۱۳/ مرحوم سید مصطفی، در نقد الرجال.
۱۴/ سید یوسف بن محمد، در جامع الاقوال.
۱۵/ حاج ابراهیم الخوئی، در ملخّص المقال.
۱۶/ سید حسین بروجردی، در منظومه رجالیّهاش به نام زبدۀ المقال.
۱۷/ حاج ملا علی یاری تبریزی، در شرح منظومه فوق الذکر به نام بهجۀ الآمال.
۱۸/ حاج میرزا حبیبالله خوئی، در منهاج البلاغه، شرح نهجالبلاغه.
این بزرگان،همه بر نزاهت و قداست و پاکی و علو مقام و جلالت قدر مختار بن ابیعبید ثقفی اتفاق نظر دادند و همه یک صدا میگویند: مختار از سابقین اخبار است
در زمان قیام مختار بن ابیعبید ثقفی علیه نیروهای ابن زیاد، وقتی که ابن زیاد به هلاکت رسید و سپاهیانش هزیمت شدند، ابراهیم بن اشتر که فرمانده سپاه مختار بود با این پیروزی بر تمام منطقه شمال و غرب عراق، تسلط یافت و موصل را مقرّ استانداری خویش قرار داد و در آنجا ماند زیرا مختار وی را به این پست نصب کرده بود. سپس فرمانداران خود را به شهرهای «جزیره» اعزام نمود که عبارت بودند از:
۱/ اسماعیل بن زفر به فرمانداری قرقیسا.
۲/ حاتم بن نعمان باهلی بر هران و رها و سمیساط.
۳/ عمیر بن حباب سلمی را بر کفر توثا.
۴/ مسلم بن ربیعه را بر آمِد.
۵/ سفاح بن کردوس را بر سنجار.
۶/ عبدالله بن مسلم را بر میافارقین و خود به شهر نصیبین رفت و در آن شهر ماند.
مزار شریف مختار از قدیم الایام جزو مشاهد متبرکه نزد شیعیان بوده و دارای قبه و بارگاه است آن چنان اکه ابن بطوطه جهانگرد معروف عرب در قرن هفتم در سفرنامهاش به آن اشاره دارد و میگوید: در محل شرقی جیانه کوفه قبه و بارگاه مختار میباشد.
مرقد مطهر این بزرگوار از دیر زمان تاکنون به صورتی متروک و غریب باقی مانده و بنای آن، کهنه و مندرس شده بود به خاطر همان بی توجهیها و تبلیغات سوء و تهمتهای ناجوانمردانه و نشر و نقل احادیث دروغ و جعلی که برای ترور شخصیت بارز این قهرمان ثار (قهرمان خون) که در طول تاریخ به کار رفته است.
اما با همه اینها خداوند دلهای بعضی از اویای خود را متوجه این مزار شریف کرده و مورد عنایت بزرگان واقع شده است. و همین توجه و عنایت سبب گردید که نسبت به تفتیش و تحقیق و صحت اصالت و انتساب آن به مختار، اقدام شود و در اثر کاوش مرقد مقدس، خداوند با انوار خود، جای جسد طیب و پاک او را مشخص نمود.
از سالهای قبل این خبر شایع و مشهور و متواتر بود که بعضی از بزرگان علم، توجه و عنایت خوبی نسبت به این مزار مبذول داشتهاند. و علامه بزرگ شیخ عبدالحسین طهرانی(ع) در آن عصر که برای تشرف زیارت عتبات عالیات به عراق آمد، نسبت به تعمیر و تجدید بنا و فحص و تفتیش مزار شریف مختار همت نمود و نشانی قبر او در صحن مسلم بن عقیل چسبیده به مسجد جامع اعظم کوفه روبروی حرم هانی بن عروه بر مومضع مرتفع و دکهای قرار دارد.
بنا به دستور آن عالم بزرگ این موضع حفر شد و آثار بنای مخروبهای کشف گردید که میگفتند در قدیم حمام بوده است و بر همان علامت قبر حفاری و تحقیق را ادامه دادند، در حین حفاری با هدایت و اشاره مرحوم علامه سیدرضا بحرالعلوم(ره) که فرموده بود: پدرم علامه سید مهدی بحرالعلوم میفرمود: مرقد مختار در زاویه شرقی جنب دیوار قدیمی مسجد کوفه میباشد (همین محل قبر فعلی) و مرحوم بحرالعلوم در حسین حفر به حضار و کسانی که مشغول حفاری بودند تاکید میکرد که برای مختار فاتحه بخوانند و با نظارت او و مرحوم شیخ عبدالحسین طهرانی همان موضع معین را حفاری کردند تا به لوحی رسیدند که بر روی آن این جمله نقش بسته بود «هذا قبر المختار بن ابیعبید الثقفی» و بدین گونه قبر مشخص شد و کار ساختمان و تعمیر انجام پذیرفت و بر سر در باب ورودی این جمله را نوشتند: «قد امر السید مهدی بحرالعلوم و الشیخ جعفر کاشف الغطاء بان یشید هذا ضریحا للمختار و عینا هذا الموضع قبرا له» یعنی حسبالامر علامه بحرالعلوم و شیخ جعفر کاشفالغطاء این مکان بازسازی شد و اینجا را محل قبر مختار معین نمودند.
فقیه بزرگ شیعه علامه جعفر بن نما در رساله ذوب النضار که در شرح حال مختار نوشته است، از این مطلب سخت اظهار تاسف میکند که چرا بزرگان و علما به زیارت قبر این مرد بزرگ شیعه عنایت چندانی نشان نمیدهد.
ایشان چنین میفرمایند: از دیر زمان، بزرگان و علما از زیارت مختار خود را کنار میکشند و نسبت به اظهار فضایل او لب فرو میبندند. و همانند سوسماری که از آب فرار میکند از بیان فضائل او دوری میجویند و او را متهم میکنند که قائل به امامت محمد حنفیه بوده است و به قبر او بیتوجهی میکنند و دوری از قبرش را نزدیکی به خدا میپندارند. در حالی که قبر او نزدیک و زیارتش سهل الوصول است. و قبه و برگاه او در حنب قبّه و بارگاه مسلم بن عقیل مانند ستاره میدرخشد و متاسفانه در این کار (دوری و بیتوجهی به مقام مختار) به علم و تحقیق علم نمیکنند و تقلید وار از گذشتگان پیروی میکنند و گویا فراموش کردهاند که مختار با دشمنان امام مقتول و شهید (امام حسین(ع)) چه کرد و از یاد بردهاند که او جهادگر در راه خدا، حق جهاد را ادا نمود و برای جلب رضایت امام سجاد(ع)، به اعلی درجه معنوی نائل شد و آن همه مناقب که از او به جای مانده و چشمههای سعادت از آن جوشیده را به دست فراموش سپردند.
علامه امینی راجع به زیارتنامه مخصوص مختار مینویسند: او در بزرگی و عظمت به مقامی نائل شده که شیخ عالیقدر شیعه، شهید اول در کتاب مزار خود زیارتی خاص برای او نقل کرده است که با آن زیارتنامه او را زیارت میکنند و در آن به شهادت بر رستگاری و پاکی و خیراندیشی او در ولایت اهل بیت(ع) و اخلاص و اطاعت از خدا و محبت امام سجاد(ع) و خشنودی رسول خدا(ص) و امیرمومنان(ع) تصریح شده است:
و انه بذل فی رضا الائمۀ و نصرۀ العترۀ الطاهرۀ و الاخذ بثارهم
و همانا او (مختار) در راه خشنودی اهل بیت و یاری خاندان پاک پیامبر و گرفتن انتقام خون شهدای آنان جانفشانی کرد.
و از نقل این زیارتنامه به دست میآید که از قدیم الایام مرقد مبارک مختار زیارتگاه علاقهمندان شیعه بوده و از مشاهد متبرکه نزد شیعیان بوده است و دارای گنبد و بارگاه میباشد آنچنان که ابن بطوطه در سفرنامه خود به آن اشاره کرده است.
از جمله تهمتهایی که دشمنان شیعه به مختار زدهاند، نسبت کذّاب به اوست. از آنجایی که مختار، صربه مهلکی بر بنیامیّه و سران منافق کوفه وارد کرد، دشمنان او با تمام نیرو در مقابلش ایستاده و ابتدا او را ترور شخصیت کردند. اولین بار بنی امیه و مانند عبدالله بن زیبر، لقب کذّاب را به مختار دادند و این از ناحیه اشراف ضدّ انقلاب کوفه و عاملین فاجعه کربلا بود که ضمن نقل تاریخ، به این گونه تهمتها برخورد میکنیم، سپس دشمنان اهل بیت و کسانی که شیعه را به هر تهمتی متّهم میسازند، مختار را کذّاب، ساحر، مدعی نبوت و... معرفی کردند. کتابهای رجالی اهل سنت هر جا نامی از این قهرمان بزرگ شیعه و خونخواهی شهیدان، برده شد او را «کذّاب» یاد کردهاند.
آیت الله خویی میفرماید: «و از بعضی روایات روشن میشود که قیام مختار با اذن خاص امام سجاد(ع) بوده است»... و یظهر من بعض الروایات ان هذا کان باذن خاص من السجاد علیه السلام... .یعنی ازبعضی ازروایات معلوم می شود که قیام مختاربااذن خاص ازطرف امام سجاد علیه السلام بوده است
به نقل ازسه نقطه