آیا امامان به زبان ایرانیان سخن گفته اند؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا امامان به زبان ایرانیان سخن گفته اند؟

آیا امامان به زبان ایرانیان سخن گفته اند؟ مثلا فارسی یا ترکی حرف زده اند؟ در کجا سندش هست؟

سلام :Gol:
سندش در قرآن است .
کجا ؟
سوره نمل . آنجا که گفتگوی سلیمان ع و مورچه و سلیمان ع و هد هد را نقل می فرماید .
چه ربطی به امام زمان و زبان فارسی دارد ؟
واضح است .
سلیمان زمان و حجت خدا امروز امام زمان است و فارسی هم از زبان مورچه و هد هد سخت تر نیست .
موفق باشی عزیز :Gol:

با او

عرض سلام و ادب ؛

من با اینکه اصلا از بیان سخن بدون سند خوشم نمی آید و این مطلب که عرض می کنم الان اصلا دسترسی به سند آن ندارم ، ولی مطرح می کنم تا شاید کسی از دوستان سِرچ کند و منبع این روایت را قرار دهد.انشا الله

گفته شده عده ای فارسی زبان از ایران به مکه و مدینه رفته بودند ، در سفر خدمت امام صادق (ع) هم می رسند ، حضرت به فارسی یک موعظه می فرمایند به این مضمون : « آنچه به باد آید ، به دم برود » .

التماس دعای فراوان
طارق

سید مهران;71682 نوشت:
آیا امامان به زبان ایرانیان سخن گفته اند؟ مثلا فارسی یا ترکی حرف زده اند؟ در کجا سندش هست؟


با سلام به دوستان خوبم
مسلماً اهلبیت(علیهم السلام) زبان فارسي وحتی زبان هاي ديگر را مي دانستند, حتي زبان حيوانات را مي فهميدند. مواردي از قبيل تكلم مار درمسجد كوفه با حضرت علي (ع)(1) فهميدن سخنان دختران يزدگرد كه به زبان فارسي سخن گفتند, وقتي كه آنان را نزد عمر به اسارت آوردند(2) و سخن گفتن امام رضا(ع)به زبان فارسي در تاريخ آمده است .(3)

پـاورقي
1.منتهي الآمال , ج 1ص 155
2.منتهي الآمال , ج 1 ص 155
3.همان , ج 2 ص 293

[=&quot]فارسی صحبت کردن حضرت علی : ابن مسعود نقل می کند که به همراه حضرت علی در کنار حضرت علی در مسجد رسول الله نشسته بودیم. شخصی صدا می زد که کسی هست از او علمی بیاموزم. به او گفتم آیا شنیده ای که پیامبرفرمود من شهر علم هستم و علی در آن شهر است. گفت بله شنیده ام. گفتم: پس کجا می روی؟ این علی بن ابی طالب است. مرد برگشت و در مقابل حضرت علی قرار گرفت. حضرت از وی پرسید کجایی هستی؟ گفت اصفهانی هستم. حضرت 5 حکمت به وی آموخت و آن مرد ادامه داد که بیشتر به من بیاموز. حضرت به لهجه اصفهانی فرمود: « اروت این وس» یعنی برای امروزت این مقدار بس است. مَا رُوِيَ عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ قَالَ كُنْتُ قَاعِداً عِنْدَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ ص إِذْ نَادَى رَجُلٌ مَنْ يَدُلُّنِي عَلَى مَنْ آخُذُ مِنْهُ عِلْماً وَ مَرَّ فَقُلْتُ لَهُ يَا هَذَا هَلْ سَمِعْتَ قَوْلَ النَّبِيِّ ص أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا فَقَالَ نَعَمْ قُلْتُ وَ أَيْنَ تَذْهَبُ وَ هَذَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَانْصَرَفَ الرَّجُلُ وَ جَثَى بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ ع لَهُ مِنْ أَيِّ بِلَادِ اللَّهِ أَنْتَ قَالَ مِنْ أَصْفَهَانَ قَالَ لَهُ اكْتُبْ أَمْلَى عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع أَنَّ أَهْلَ أَصْفَهَانَ لَا يَكُونُ فِيهِمْ خَمْسُ خِصَالٍ السَّخَاوَةُ وَ الشَّجَاعَةُ وَ الْأَمَانَةُ وَ الْغَيْرَةُ وَ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ‏ قَالَ زِدْنِي يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ بِاللِّسَانِ الْأَصْفَهَانِيِّ اروت اين وس يَعْنِي الْيَوْمَ حَسْبُكَ هَذَا.[=&quot][1]
[=&quot]دقت در متن این حدیث کذب بودن آن را اثبات می کند. چرا که امروزه تعصبی ترین شیعیان اهل بیتی را می توان در اصفهان یافت. و بیشتر علمای شیعه شاید از این شهر و توابع آن باشند. به نظر می آید راوی این روایت از اصفهانی ها دل خوشی نداشته است و به دروغ این خصوصیتها را به ایشان نسبت داده است. در دوران دفاع مقدس نیز یکی از شهرهایی که در دفاع از اسلام و انقلاب بیشترین شجاعت ها را نشان داد همین اصفهان بود. و می توان تایید این سخن را از تعداد زیاد شهدا و جانبازان اصفهانی بدست آورد.

[=&quot][1][=&quot] - الخرائج و الجرائح ، راوندی، قم: موسسه امام مهدی، 1409، ج‏2،ص:547؛ بحارالانوار، مجلسی، تهران: اسلامیه، مکرر، ج 41، ص 301.

طی الارض و آشنایی به همه زبانهای دنیا

محمد بن حسن همه آنها را جمع کرد و جایگاهی برای حضرت رضا علیه السلام آماده شد. حضرت نشستند و فرمودند: "سلام علیکم" آن جماعت پرسیدند: "شما کیستید؟" حضرت فرمود: "من علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب و فرزند رسول خدا هستم". امروز صبح، نمازم را با والی مدینه خوانده ام و سپس والی مدینه نامه یکی از دوستانش را برای من خواند و با من در بسیاری از امور مشورت کرد. من راهنماییهایی برای او داشتم و وعده داده ام که همین امروز بعد از عصر نزد او بازگردم و این کار را هم خواهم کرد. « ولاحول ولاقوه الابالله »

آن جماعت که همه حیرت زده شده بودند گفتند: یابن رسول الله! ما دیگر دلیلی برای امامت شما نمیخواهیم. زیرا آمدن از مدینه به بصره و بازگشتن در همان روز به مدینه به هیچ وجه برای یک شخص عادی، مقدور نیست. مگر از طریق “طی الارض”
حضرت فرمود: "من آمده ام تا هر چه میخواهید بپرسید" ابتدا عمرو بن هدّاب گفت: این محمد بن نفس چیزهایی از شما میگوید که قلب نمی پذیرد. او میگوید: شما تمام زبانها و لغات را میدانید!

حضرت فرمود: بله، راست میگوید. عمر بن هداب گفت: "حالا شما را آزمایش میکنیم". رفتند و افرادی که به رومی و هندی و فارسی و ترکی سخن میگفتند، حاضر کردند و حضرت با تمام آنها به لغت خودشان صحبت کرد و پرسشهای آنان را جواب فرمود. حاضرین همه تعجّب کردند و متحیّر شدند.
آنها اقرار کردند که آن حضرت از خود آنها به زبانشان فصیح تر و رساتر سخن می گوید.
تکلم به زبان رومی و سندی و مسلمان شدن مرد نصرانی

جاریه ای خدمت حضرت رسید و با زبان رومی با حضرت سخن گفت و ایشان هم با همان زبان پاسخ گفتند. سپس مردی از اهل سند هندوستان آمد و و حضرت راجع به حقانیّت اسلام بیاناتی فرمود تا بالاخره به زبان سندی شهادتین را بر زبان جاری کرد و شالی را که به کمر بسته بود باز کرد.

دیدند در زیر آن، زُنّار (علامت نصرانیّت) بسته است. گفت: یا بن رسول الله شما به دست خودتان آنرا پاره کنید!" حضرت چاقویی خواستند و آن را پاره کردند و به محمد بن فضل فرمودند او را به حمّام ببر و پاک کن و برای او و عیالش لباس تهیه کن و آنها را جمیعاً به مدینه بفرست.

محمد بن فضل میگوید: آن جماعت به امامت حضرت معتقد شدند. حضرت آن شب را نزد ما خوابید و صبح با آن جماعت وداع کرد. من تا وسط قریه، آن حضرت را بدرقه کردم. سپس حضرت از راه به سویی رفت و چهار رکعت نماز گزارد و به من فرمود: ای محمد بازگرد! چشمهایت را ببند! من چشمهای خود را بستم. سپس فرمود: باز کن!همین که چشمهایم را باز کردم دیدم در خانه خود در بصره ام و دیگر حضرت رضا علیه السلام را ندیدم.

منابع:


  • بحارالانوار، ج 49، ص 73، ح 1. از الخرائج و الجرائح/ 204 تا 206.

کاوه;72007 نوشت:
[=&quot]حضرت به لهجه اصفهانی فرمود: « اروت این وس» یعنی برای امروزت این مقدار بس است.[/]

با سلام و تشكر از كارشناسان محترم

ببخشيد شايد سوالم بي ربط باشه ولي ميخوام بپرسم آيا الان هم اگه يك اصفهاني بخواد بگه براي امروزت بس است همين طوري صحبت مي كنه ؟

من فكر ميكردم لهجه ي اصفهاني خيلي ساده تر از اين حرفاست و فقط "س" خيلي در كلمات شون بكار برده ميشه

ممنون

بازم از اينكه سوالم مربوط به بحث تاپيك نيست معذرت ميخوام ولي سوال برام پيش اومد ديگه چيكار كنم ؟

درادامه مطالب فوق ودر پاسخ به سوال سید مهران محترم :Gol:

باید یادآور شوم که:

امام رضا (ع)در مناظره با هریک از چهره های سرشناس علمی مذاهب گوناگون با زبان خود آنها به گفتگو می پرداخت ،اباصلت هروی می گوید : کان الرضا(ع)یکلم الناس بلغاتهم وکان والله افصح الناس واعلمهم بکل لسان ولغة،امام با مردم به زبان خود آنها سخن میگفت وبه خدا سوگند که او فصیح ترین مردم وداناترین آنان به زبان ها وفرهنگ ها بود.
اباصلت خطاب به حضرت گفت:ای فرزند رسول خدا من از اشراف واحاطه شما به زبانهای گوناگون در شگفتم!! فقال یا اباصلت انا حجةالله علی خلقه وما کان الله لیتخذ حجة علی قوم وهو لا یعرف لغاتهم ،او مابلغک قول امیر المومنین(ع) اوتینا فصل الخطاب،فهل فصل الخطاب الا معرفة اللغات؟.
امام رضا(ع) فرمود :ای اباصلت من حجت خدا بر مردم هستم چگونه میشود که خداوند حجت ودلیل وراهنمایی برای مردم بگمارد ولی او زبان آنان را درک نکند؟!مکر سخن امیر مومنان را در نیافته ای که فرمود به ما فصل الخطاب عطا شده است وآن موهبتی جز شناخت زبانها نیست.(1)
وهمچنین در پاسخ به پیشنهاد نوفلی فرمودند: ای نوفلی میخواهی بدانی که مامون چه زمانی از اقدام خود پشیمان میشود ؟ زمانی که با اهل تورات با تورات شان وبا اهل انجیل با انجیلشان وبا اهل زبور با زبورشان و با صابئین به زبان عبری وبا زردشتیان به فارسی وبا رومیان به رومی وبا هرفرقه ای از علما به زبان خودشان بحث کنم وآنها سخن مرا بپذیرند(2)
برای اطلاع بیشتر در این باره به عیون اخبار الرضا رجوع کنید.(3)

با توجه به مطالب فوق میتوان نتیجه گرفت که حضرت به تمامی زبانها آشنا بود به دلیل اینکه امام معصوم حجت بر مخلوقات است ، و نیز به زبان فارسی نیز سخن گفته اند آنچنانکه باهیر بد زردشتی مناظره کرد.وهمچنین، فصل الخطاب به ائمه عطا شده است وآن ، شناخت زبانهای متفاوت است.و این امر شاید بر ای بعضی افراد باور کردنی نباشد در حالی که چند سال پیش در سیما بافردی ایرانی مصاحبه شد که به تعداد زیادی از زبانها تسلط داشت بنابر این این امور بعید نیست، چراکه بنا به فرمایش حضرت امامان حجت وراهنما ی انسانها به شمار می آیند واقتضا ءاین منصب، لازمه اش آشنایی با زبانها ی متفاوت است تادر صورت لزوم از آن استفاده لازم صورت گیرد.

منابع::Sham:

!-عیون اخبار الرضا(ع)،شیخ صدوق، ترجمه ی علی اکبر غفاری ،تهران، دار الکتب الاسلامیه ،1380ش،ج2،ص553-554:مجله مشکوة،شماره94،بهار1386،ص114.
2-همان،ج1،ص316
3-همان،ج2،صص552-554.

موضوع قفل شده است