در تاریخ هست که کسی به قبر امام حسین جسارت کرده باشه؟ عاقبتش چی شده؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
در تاریخ هست که کسی به قبر امام حسین جسارت کرده باشه؟ عاقبتش چی شده؟

در تاریخ هست که کسی به قبر امام حسین جسارت کرده باشه؟ عاقبتش چی شده؟

محمد حسام شجاع;71137 نوشت:
من شنیده بودم که به قبر حر جسارت شده بوده اما بعید میدونم کسی جرات داشته باشه به آقام جسارت بکنه یکی از شاهان ایرانی میخواسته دستمال سر حر را باز کنه و به عنوان تبرک برداره که خون همه جا را برمیداره هر دستمالی بستن باز خون بند نیامده تا اینکه مجبور شدن همان دستمالی که آقام امام حسین به سر حر بسته بوده را به سرش ببندند تا خونش بند آمده و قبر را بستند

با سلام
قضیه جناب حر ونبش قبر ایشان شاه اسماعیل بوده
از اینجا بخوانید
نبش قبر جناب حر(ره)توسط شاه اسماعیل+عکس
http://www.askdin.com/showthread.php?t=9446

سید مهران;71135 نوشت:
در تاریخ هست که کسی به قبر امام حسین جسارت کرده باشه؟ عاقبتش چی شده؟

تخريب بارگاه
متوكل عباسي چند بار بارگاه سيدالشهدا(ع) را تخريب كرد.
دفعات تخريب بارگاه از سوي متوكل
برخي نويسندگان نوشته اند متوكل چهار بار قبر مطهر را تخريب كرد.
http://www.askdin.com/showpost.php?p=68774&postcount=3

[="blue"]بسم الله الرحمن الرحيم
سرانجام متوکل
قتل متوكل و خلافت منتصر

سرانجام متوكل، شبى كه در بزم شراب در كاخ حكومت به مستى فرو رفته بود، با نقشه قبلى فرزندش «منتصر» و با همكارى تركان، همراه وزيرش «فتح بن خاقان» كشته شد (شوال 247) و منتصر به خلافت رسيد(1)/

ماجراى قتل متوكل بدين ترتيب بود كه وى نديمى داشت بنام «عباده مخنّث». عباده در مجلس متوكل متكّايى روى شكم خود زير لباسش مى‏بست و سر خود را كه موهايش ريخته بود، برهنه مى‏كرد و در برابر متوكل به رقص مى‏پرداخت و آوازه خوانان همصدا چنين مى‏خواندند: «اين مرد طاسِ شكم گنده آمده تا خليفه مسلمانان شود» و مقصودشان از اين جمله «على» - عليه السلام - بود. متوكل نيز شراب مى‏خورد و خنده مستانه سر مى‏داد. در يكى از روزها كه عباده طبق معمول به همين كيفيت مسخرگى مى‏كرد، منتصر در مجلس حاضر بود. وى از ديدن اين منظره ناراحت شد و با اشاره، عباده را تهديد كرد/

عباده از ترس ساكت شد. متوكل پرسيد: چه شده؟ عباده برخاست و علت را بيان كرد. در اين هنگام منتصر بپا خاست و گفت: اى امير المؤمنين! آن كسى كه اين شخص اداى او را در مى‏آورد و مردم مى‏خندند، پسر عموى تو و بزرگ خاندان تو است و مايه افتخار تو محسوب مى‏شود. اگر خود مى‏خواهى گوشت او را بخورى بخور، ولى اجازه نده اين سگ و امثال او از آن بخورند. متوكل با تمسخر، به آوازه خوانان دستور داد كه همصدا اين شعر را بخوانند:

غار الفتى لابن عمّه رأس الفتى فى حِرِ امّه اين جوان به خاطر پسر عمويش به غيرت در آمد.

سر اين جوان در... مادرش باد!(2)

به دنبال اين قضيه بود كه منتصر با نقشه قبلى با همكارى تركان پدر را به قتل رساند.

منتصر برخلاف پدر، دوستى با على و خاندان او را آشكار ساخت و به مردم دستور داد به زيارت حسين بن على - عليه السلام - بروند و به علويان كه در زمان پدرش در بيم و وحشت به سر مى‏بردند، ايمنى داد(3)/

از اين گذشته، سه اقدام بزرگ را به مورد اجرا گذاشت:

1 - فدك را به علويان پس داد/

2 - موقوفات علويان را به آنان مسترد كرد/

3 - والى مدينه بنام «صالح بن على» را كه با بنى هاشم بدرفتارى مى‏كرد، بر كنار كرد و به جاى او «على بن الحسين» را به اين سمت منصوب كرد و توصيه نمود كه از نيكى و خدمت به بنى هاشم دريغ نورزد(4)/

ولى از آنجا كه دوران خلافت منتصر كوتاه بود، پس از وى باز اختناق و فشار از سر گرفته شد/

[="red"] منابع:[/]
1) مسعودى، همان كتاب، ج‏4، ص‏38 - حاج شيخ عباس قمى، تتمْ المنتهى، تهران، كتابفروشى مركزى، 1333 ه'.ش، ص 238/
2) ابن اثير، الكامل فى التاريخ، بيروت، دارصادر، ج‏7، ص‏5 - 6 - امام هادى - عليه السلام - سازمان تبليغات اسلامى، واحد ترجمه و تدوين، 1368 ه'.ش، ص‏63/
3) قلقشندى، همان كتاب، ج‏3، ص‏238/
4)ابن اثير، همان كتاب، ج‏7، ص‏116 - مسعودى، همان كتاب، ج‏4، ص‏51، - شريف القرشى، همان كتاب، ص 275/[/]

با سلام

در اوايل تشكيل حكومت آل سعود, زد و خوردهايي با سلطان عثماني انجام مي گرفت , از جمله حمله به دو شهر نجف و كربلا و در مدت ده سال چندين نوبت حمله كردند. اين حملات در سال هاي 1216تا 1225دامه داشت . آنان وقتي وارد شهر كربلا شدند, قتل عام كردند و گنبد روي قبر امام حسين (ع) را ويران ساختند وصندوق روي قبر را كه پر از زمرّد و ياقوت و جواهرات بود و نيز آن چه در شهر از مال و سلاح و لباس و فرش وطلا و نقره و قرآن هاي نفيس بود, به غارت بردند و قريب دو هزار تن از اهل كربلا را كشتند.(2)

پـاورقي
1.علي اصغر فقيهي , وهابيان , ص 251 به نقل از تاريخ جبرتي , ج 3 ص 91
2., همان , ص 273

[=arial black][=&quot]علاوه بر آنچه دوستان عزیز دررابطه باتخریب حرم مطهر ذکر کردند درزمان مهارون نیز یکبار تخریب شده است .[/][/]
[=arial black][=&quot]باتوجه یه سفارشات موکد امامصادق علیه السلام درباره زیارت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام تردد شیعیان به کربلا زیاد شد لذا موقعیت مناسبی مرقد امام در روزگار نخست حکومت عباسیان به دست آورد ، پس از تثبیت حاکمیت عباسیان روش آنان در برخورد باشیعیان وعلویانن تغییر کرد و شیوه آنان در برخورد با علویان دگرگون گشت. بنا به برخی از گزارش های تاریخی هارون در دوران حکومتش (170 ـ 193ق) گاهی خادمان حرم امام حسین(ع) را فرا می خواند واز آنان بازجویی می کرد([/]1[=&quot]) و زائران مرقد امام حسین(ع)، به دستور وی در تنگنا قرار می گرفتند! به دستور او درخت سدری که بر مرقد سایه افکنده بود، از ریشه کنده شد،([/]2[=&quot]) بنای قبر تخریب گردید و زمین آن شخم زده شد.([/] (3
[=&quot]اکنون یکی از در‌های صحن مطهر «باب السدره» نام دارد، شاید سبب نام‌گذاری آن باشد که این در، در جهتی قرار دارد که درخت سدر یاد شده در آن سمت قرار داشت[/].
3[=&quot]ـ بازسازی مرقد در روزگار مأمون[/]
[=&quot]با روی کار آمدن مأمون سیاست تغییر کرد و در دوره حاکمیتش (198 ـ 218) به جهت ابراز علاقه[/]
[=&quot]ظاهری وی به علویان ، دوستداران اهل بیت(ع) بر مرقد امام بنایی را احداث کردند.([/](4[=&quot][/]
[/]
[=arial black]. 1[=&quot]تاریخ طبری، ج 5، ص 21[/].
2[=&quot]ـ جریر بن عبدالحمید وقتی خبر کنده شدن درخت سدر از اطراف قبر سیدالشهدا را شنید، تعجب کرد و گفت: اینک معنای سخن معروف پیامبر(ص) را فهمیدم که از وی نقل شده است که سه بار فرموده بود:‌ «لعن الله قاطع السّدرة؛ نفرین خدا بر قطع کننده درخت سدر» چرا که انگیزة هارون از قطع درخت، ناپدید کردن قبر حسین(ع) از دید مردم است. «طوسی، الامالی، ص 325، شماره 651[/]».
3[=&quot]ـ طوسی، الامالی، ص 325[/].
4[=&quot]ـ تسلیة المجالس، ج 2، ص 473؛ مدینة الحسین، ص 82[/].
[/]

[=&quot]با تشکر فراوران از توضیحات کافی دوستان[/]
[=&quot]روایتی را دیدم که ترجمه اش را صلاح نمی دانم. ولی واقعا شرم آور است. البته او یعنی شخص گناه کار، به سزای عملش رسیده و حتی این کار در نسل او هم اثر می گذارد.[/]
[=&quot]حدثنا يوسف بن موسى، عن جرير، عن الأعمش: أن رجلا أحدث على قبر الحسين فجذم و برص و جنّ، فولده يتوارثون ذلك.[/]
[=&quot]انساب الاشراف، [/][=&quot]بلاذری،چاپ‏ سهیل زكار،ج‏3،ص:426[/]

موضوع قفل شده است