๑۩๑๑۩๑روح پاکی ها(میلاد حضرت عیسی مسیح(ع))๑۩๑๑۩๑
تبهای اولیه
سلام بر عیسی، روح خدا.
«قال انى عبدالله آتانى الکتاب و جعلنى نبياً وجعلنى مبارکا اين ما کنت و اوصانى بالصلوة و الزکوة ما دمت حيا، و براً بوالدتى و لم يجعلنى جبارا شقيا، والسلام على يوم ولدت و يوم اموت و يوم ابعث حيا»
(سوره مريم،30 - 33)
عيسى فرمود:
من بنده خدايم، به من کتاب داده و پيامبر ساخته است. و مرا هر جا که باشم مبارک گردانده، و مرا تا تا زندهام به نماز و زکات سفارش فرموده است. و مرا نيکوکار به پدر و مادر قرار داده و جبار و شقى نساخته است. و درود بر من روزي که به دنيا آمدم و روزى که ميميرم و روزى که زنده برانگيخته ميشوم.
بين حضرت عيسى در مسيحيت و امام حسين عليه السلام در امت اسلام وجه شباهت هايى هست.
درباره حضرت مريم قرآن ميفرمايد:
«و اذ قالت الملائکة يا مريم ان الله اصطفيک و طهرک و اصطفيک على نساء العالمين» (سوره آل عمران، آيه 42)
و آنگاه که فرشتگان گفتند: اى مريم! خداوند تو را برگزيده و پاکيزه ساخته و بر تمام زنان جهان (زمان خودت) برترى داده است. در احاديث نيز وارد شده که نظير اين خطاب براى حضرت زهرا واقع شده است.
شاعر ميگويد:
فان مريم احصنت فرجها *** و جاءت بعيسى کبدر الدجى
در حديث است (نفس المهموم، ص 6، و بحار، جلد دهم، باب 11 ) که مدت حمل سيدالشهداء شش ماه طول کشيد و هيچکس شش ماهه متولد نشد که در عين حال بماند مگر حسين و عيسي عليهماالسلام.
«و وصينا الانسان بوالديه احسانا حملته امه کرها و وضعته کرها و حمله و فصاله ثلثون شهرا حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعين سنة قال رب اوزعنى ان اشکر نعمتک التى انعمت على و على والدى و ان اعمل صالحا ترضيه و اصلح لى فى ذريتى انى تبت اليک و انى من المسلمين» (سوره احقاف، آيه 15)
و به انسان سفارش کرديم به پدر و مادرش نيکى کند که مادرش با زحمت دوران باردارى و وضع حمل او را گذراند، و دوران باردارى و شيرخوارگى وى سى ماه به طول انجاميد تا اينکه به حد بلوغ و رشد خود رسيد و چهل ساله شد. گفت: پروردگار من! مرا الهام ده تا نعمتى را که بر من و پدر و مادرم ارزانى داشتهاى سپاس گزارم و عملى شايسته کنم که مورد پسند تو باشد، و فرزندان مرا صالح گردان، همانا من به درگاهت تو به ميکنم و من از مسلمانان هستم.
« انى من المسلمين».
حضرت در جواب نامهاش نوشت:
«لم يشاقق الله و رسوله من دعا الى الله و عمل صالحا و قال انى من المسلمين»
با خدا و رسول نزاع نکرده است.
ترجمه: و چه کسى خوش گفتارتر است از آنکس که به سوى خدا ميخواند و عمل شايسته ميکند و گويد که من از مسلمانانم.
انى اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقيا (من از تو به خدا پناه مى برم اگر پرهيزکار باشي) و گفت: يا ليتنى مت قبل هذا (اى کاش قبل از اين مرده بودم.)
و حضرت زهرا به واسطه اينکه پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلم خبر داده بود که «فرزند او» کشته خواهد شد، و چون به حضرت گفته شد که ائمه معصومين عليهم السلام از ذريه او خواهند بود، راضى شد.
همچنين در زمينه مبارک بودن نيز بين اين دو شباهت وجود دارد.
عيسى عليه السلام مى فرمايد: «و جعلنى مبارکا» ترجمه: مرا مبارک قرار داد.
و درباره امام حسين نيز آمده است: « و جعل الشفاء فى تربته و الاجابة تحت قبته و الائمة فى ذريته »
ترجمه:
خداوند شفا را در تربت او و اجابت دعا را زير بارگاه او و ائمه معصومين عليهم السلام را از نسل وى قرار داده است.
منبع:
برگرفته از کتاب حماسه حسينى 2 صفحه 145 تا 147
سلام بر تو در روز زاده شدن ات، در روزی که زمین را بدرود گفتی و در روزی که دوباره برانگیخته خواهی شد!»
سلام بر تو که پیام تو، «سلام» و کلام تو «سلام» بود!
سلام بر تو که مادرت سخن نگفت تا ناباوران بدچشم، صدای حقیقت اعجاز را از لابه لای کلمات تو بشنوند!
مادرت سخن نگفت تا تو سخن بگویی، تا ملکوتِ رحمت از حنجره معصومیت تو شنیده شود.
مادرت سخن نگفت تا تو از رازهای قدسی، پرده بگشایی.
اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و این آسمانِ درخشنده، هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند!
و صلیب سرخ جهانی را برای دلخوشیِ ستاره ای هم که شده، تأسیس می کند؛
اما ستاره همچنان بر صلیب سیاه شب کشیده خواهد شد!
و ماه همچنان در دریچه تنگی از انعکاس آب خواهد ماند!
و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
نه فقط در صلیب های به گردن آویخته،
یاد در کلیساهای مجلل و کریسمس های باشکوه،
که در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!
باشد تا ما هم آمدنش را به روشنیِ قدم های «مهدی»(عج) بر سنگفرشِ قلب های منتظرمان به انتظار بنشینیم... .
«خادِمی یَدایَ ودابَّتی رِجلایَ وفِراشِی الْأرضُ ووِسادِی الحَجَرُ ودِفئی فِی الشِّتاءِ مَشارِقُ الْأرضِ ... أبیتُ ولَیسَ لی شَیءٌ وأصبحُ ولَیسَ لی شیءٌ ولَیسَ عَلی وَجهِ الْأرضِ أحَدٌ أغنی مِنّی؛
خدمتکار من دو دست من است و مرکبم دو پای من و بسترم زمین و بالشم سنگ و گرمابخشم در زمستان مکانهای آفتابگیر ... شب و روز خود را با ناداری سپری میکنم و با این حال روی زمین، هیچکس توانگرتر و بینیازتر از من نیست»
دیگر هراسی نیست
مریم آمده است؛
با کودکی در آغوش، با سایه مهربان خداوند
که چون چتر امنی بر سرش گسترده است.
دیگر چه هراس از برق دشنه دشمنیِ دژخیمان؟
دیگر چه هراس اگر جهان، چشم هایش را
به روی پاکدامنی اش بسته باشد؟
دیگر هراسی نیست؛
وقتی مسیح
در آغوش او به سخن می آید
و جذبه سخنش، شهر را فرامی گیرد.
السلام علیک یا روح الله
مهدی (ع) این امت از ما است آن کس که عیسی (ع) در نماز به او اقتداء کند.
اثباة الهداه ج 3 ص 649
به مناسبت روز تولد عیسی (ع) این تصویر را برای دوستان انگلیسی زبان خود ارسال کنید:
این تصویر از جانب عیسی (ع) با شما سخن می گوید:
موهای بلندی داشت اونارو پشت سرش بسته بود یک گیتار بلندی هم دستش بود دوستی اونو بامن آشنا کرد
می گفت سئوالاتی از اسلام و قرآن داره جواب می خواد
می گفت بابام کشیشه من با کشیشا این سئوالات رو اول حسابی مطرح کردم جوابمو دادند الان هم می خوام جواب قرآن رو بفهمم
بهم گفت یه بار ترجمه آیاتی از سوره مریم رو واسه بابام خوندم بهم گفت : پسر توهم تومسائل دینی کم کم داری وارد میشی
تصور می کرد من از کتاب مقدس براش خواندم
راستی این کتاب مقدس اگه دست نخورده بود چقدر شبیه قران بود
مشکل اینه که قرآن بعد از اون اومده قرآن آخرین نسخه کتاب مقدس الهی است و کامل ترین نسخه
آیا حضرت مسیح به آسمان صعود کرد؟
روایات زیادی نیز از طریق اهل سنت(صحیح بخاری و مسلم و بیهقی...) و شیعه رسیده است مبنی بر اینکه: حضرت عیسی (ع) در وقت ظهور حضرت مهدی (عج) از آسمان به زمین نزول می کند، و نیز روایات زیادی داریم که حضرت عیسی الان زنده و در آسمان است، از جمله در تفسیر عیاشی از امام صادق علیه السلام و در عیون اخبار الرضا از امام الرضا علیه السلام.
خلاصه اینکه ظاهر آیات و روایات این است که حضرت عیسی الان زنده است در آسمان زندگی می کند اما اینکه نحوه زندگی ایشان در آنجا چگونه است و اینکه مراد از آسمان چیست؟ در این آیات و روایات توضیحی نیامده است و نیاز به تحقیق و تامل بیشتر دارد.
و در باره علت صعود حضرت مسیح به آسمان هر چند بطور واضح و صریح در آیا ت و روایات توضیحی داده نشده است ولی در مجموع از بیان سرگذشت و تاریح حضرت عیسی می توان فهمید که:
این کار برای رهایی حضرت عیسی از شکنجه و اذیت و آزار و تهمت زدنهای یهود به آن حضرت بوده است، چنانکه قرآن در همین آیات می فرماید (من ترا از کافرین پاکیزه می کنم) که منظور از پاکیزه کردن، نجات از چنگال افراد بی ایمان و پلید و از تهمت های ناروای آنها بوده است.
و این در واقع یک نوع عذاب برای قوم کافرین است چون هیچ نعمتی برای سعادت و رستگاری بشر بالاتر از وجود انبیاء الهی؛ آن مشعل داران هدایت و نور دانش نیست و این سنت الهی است که اگر کفران نعمت الهی بکنیم، خداوند آن نعمت را از ما می گیرد، همانطوریکه شکر نعمت موجب زیادی آن خواهد شد
در جواب قادیانی ها می توان گفت: قرآن یک سند قطعی است و ظاهر بلکه صریح آن این است که حضرت عیسی کشته نشده است بلکه زنده است. و اگر در مورد قرآن شک کنند، در این صورت چاره ای نداریم از اینکه بحث را به توحید و نبوت حضرت رسول اکرم (ص) سوق دهیم.و از این جهت صرف قبول نکردن فکر صعود حضرت مسیح منجر به کفر نمی شود بلکه اگر بداند قرآن به طور صریح آن را بیان نموده است و در عین حال از روی لجاجت قبول نکند و بداند قبول نکردن قرآن مستلزم قبول نداشتن پیامبر (ص) و خداوند می باشد در این صورت چنین انکاری موجب کفر خواهد شد که البته تحقق آن با این شرایط بسیار نادر است.منبع : حوزه
ظهور حضرت مسيح در عصر حضرت مهدي (ع)
ضرورت همة اديان الهي ظهور منجي حقيقي در آخرالزمان است و وعده خداوند و پيامبران بزرگ الهي در ظهور آن بزرگوار و برقراري صلح و عدالت در جهان است.
عقل و فطرت و وجدانهاي بيدار و تجارب بشري نيز اين معنا را تأييد مينمايد كه سمت و سوي كاروان بشريت به سوي حكومت واحد جهاني عدالتخواه و عدالتپرور اخلاقي است.
قرآن كريم و روايات اسلامي نيز بر اين معنا تأكيد و تصريح دارد كه صالحان، وارثان زمين خواهند شد.
جالب آن است كه درمنابع اسلامي به طور دقيق و شفاف ولادت و شخصيت آن بزرگوار كاملاً شناخته و از ذرية فاطمه زهرا(س) و يازدهمين امام از فرزندان حضرت اميرالمؤمنين عليبن ابيطالب(ع) و نهمين فرزند حضرت اباعبدالله الحسين(ع) و همينطور از نسل و ذريه ائمه هدي(ع) و چهارمين فرزند از فرزندان حضرت عليابن موسيالرضا(ع) تا آخر ميباشند. علاقمندان ميتوانند در اين باره به كتاب شريف منتخبالاثر تأليف آيتالله صافي گلپايگاني ـ دامت بركاته ـ مراجعه نمايند كه 49 باب دارد و صدها حديث ارزشمند در اين باره از كتب شيعه و اهل سنت نقل فرموده و خصوصيات آن حضرت و نسبت و ويژگيهاي آن بزرگوار و نشانههاي ظاهري و اينكه از فرزندان ائمه اهل البيت(ع) ميباشند و فرزند سيده اماء(س) و از سبطين رسولالله(ص) هستند و از نسل ائمه اثنيعشر و خلف صالح امام عسكري(ع) مراجعه نمايند.
آري مهدي(عج) دوازدهمين امام از اهل بيت عصمت و طهارت است. خصوصيات آن بزرگوار از لحاظ پدر، مادر، ولادت، نواب خاص و عام، زمان ولادت، كيفيت ولادت، غيبت صغري و كبراي آن بزرگوار، شرايط عصر غيبت و عصر ظهور، و دهها مسئله ديگر توضيح داده شده است.
در زمان ظهور آن حضرت، مسيح(ع) نزول خواهند كرد و در ركاب آن بزرگوار و پشت سر آن بزرگوار اقامه نماز خواهند نمود و اين به مفهوم خاتميت و خاتمالاوصياء بودن آن بزرگوار است و در روايت آمده كه آن بزرگوار به حضرت مسيح(ع) احترام نموده و مسيح(ع) گويد، كسي را نرسد كه بر ائمه اهل البيت(ع) تقدم بجويد و حق تقدم با شماست.1 كتاب منتخبالاثر 25 حديث در اين رابطه نقل نموده است. و در بحارالانوار از جابر نقل شده كه امام عصر(عج) به حضرت عيسي(ع) ميگويد:
بياييد بر ما امامت كنيد.2
و حضرت عيسي(ع) ميگويد:
بعضي از شما بر بعضي ديگر امارت دارد و اين عنايت خداوند نسبت به اين امت است.
آنگاه ميگويد اين حديث صحيح و نيكو است كه بزرگان نقل نمودهاند و دلالت دارد بر اينكه مهدي(عج) به جز عيسي(ع) است و اين به معني تسليم مسيحيت و يهوديت در برابر اسلام و در برابر قرآن و آل البيت(ع) خواهد بود. چيزي كه آن را در طول چهارده قرن گذشته كمتر پذيرفتهاند. و همواره در برابر اسلام با جنگهاي صليبي و صهيونيستي و تهمتها و نسبتهاي ناروا و جنگ رواني و تبليغاتي و عمليات تخريبي تلاش كردهاند تا مانع گسترش و نفوذ آن در جهان بشوند و البته اين ظلم بزرگي است كه نسبت به بشريت و ارزشهاي الهي و اديان الهي و حضرت مسيح(ع) و حضرت موسي كليم(ع) و پيروان راستين اين دو دين و پيامبر بزرگ الهي روا داشتهاند.
دربارة حديثي كه به اين مضمون نقل شده است: «لامهديّ إلّا عيسي بن مريم(ع)؛ مهدي نيست مگر ـ همان ـ عيسيبن مريم» بايد گفت:
1. اين حديث سند قابل اعتماد و قابل قبولي ندارد و نميتوان به آن استناد كرد و راوي آن متهم به سهلانگاري در نقل است. راوي عليبن محمدبن خالد جندي (موذن الجند) است.
مرحوم مجلسي(ره) در اينباره ميگويد:
علماي اهل سنت اتفاق نظر دارند بر آنكه در صورتي كه راوي خبر معروف به تساهل در روايت باشد خبر و حديث او قابل قبول نخواهد بود.3
2. حديث واحد است و خبر واحد به فرض صحت در احكام حجيت دارد نه در مسائل اعتقادي و مباحث عقلي در مسائل اعتقادي علم و حجت شرعي لازم است.
"مسیح"
عیسی(ع) به حواریون گفت: «من خواهش و حاجتی دارم؛ اگر قول می دهید آن را برآورید، بگویم». حواریون گفتند: «هرچه امر کنی اطاعت می کنیم.». عیسی از جا حرکت کرد و پاهای یکایک آنها را شست. حواریون در خود احساس ناراحتی می کردند، ولی چون قول داده بودند خواهش عیسی را بپذیرند، تسلیم شدند و عیسی پای همه را شست. همین که کار به انجام رسید. حواریون گفتند: «تو معلم ما هستی؛ شایسته این بود که ما پای تو را می شستیم، نه تو پای ما را».
[=microsoft sans serif]در مباحثاتی که حضرت رضا علیه السلام در مجلس مأمون کردند و شیخ صدوق در کتاب عیون اخبارالرضا نقل کرده، (مساله بشارت طرح شده است). یکی از علما بر این کتاب حواشیای نوشته است و حتی از بعضی از علمای بزرگ چیزهایی را نقل میکند که نشان میدهد آنها در مورد معنی چند لغت اطلاع نداشتهاند.
[=microsoft sans serif]مثلا در کلام حضرت رضا علیه السلام لفظ " ''بارقلیطا'' " یا " ''فارفلیطا'' " آمده است.
حضرت میگویند این کلمه در انجیل و یا جای دیگری آمده است.
[=microsoft sans serif]برخی علمایی که بعد آمدهاند، گفتهاند " ''فارفلیطا'' " عربی است و شاید به معنای فارق بین حق و باطل است، درصورتی که این کلمه معرب یک لفظ یونانی است، معرب " ''پاراکلیتوس'' " است که به این صورت درآمده است.
[=microsoft sans serif]در یک جا حضرت به آن عالم یهود خطاب میکند: «یا یهودی اقبل علی اسئلک بالعشر الایات التی انزلت علی موسی بن عمران» من تو را قسم میدهم به آن ده معجزهای که بر موسی نازل شد، آیا در تورات، خبر محمد صلی الله علیه و آله و امت او هست یا نه؟
[=microsoft sans serif]آیا با عنوان «اتباع راکب البعیر یسبحون الرب جدا جدا تسبیحا» نیامده است؟
و آن وقت به بنیاسرائیل دستور داده شده است: «فلیفرغ بنواسرائیل الیهم و الی ملکهم لتطمئن قلوبهم» دستور داد مخالفت نکنند،
«فان بایدیهم سیوفا ینتقمون بها من الامم الکافر فی اقطار الارض» در دست آنها شمشیرهایی است که از همه ملتهای روی زمین انتقام خواهند گرفت.
[=microsoft sans serif]«اهکذا هو فی التوراه مکتوب؟» آیا چنین چیزی در تورات هست؟ تصدیق کرد و گفت: بله.
[=microsoft sans serif]بعد خطاب به جاثلیق فرمود: آیا از کتاب شعیا اطلاعی داری؟ گفت: حرف تا حرفش را میدانم.
[=microsoft sans serif]گفت: آیا در آنجا این کلام نیست: «انی رایت صوره راکب الحمار لابسا جلابیب النور و رایت راکب البعیر ضوء مثل ضوء القمر؟»
در مکاشفه خودش گفت: من آن الاغسوار (یعنی عیسی ) را دیدم در حالی که جلبابها و روپوشهایی از نور به خودش گرفته بود، و آن شترسوار را دیدم در حالی که نورش مانند نور قمر میدرخشید؟
[=microsoft sans serif]گفت: بله، شعیا چنین چیزی گفته است
در برخي از آيات، قرآن، مسيح را کلمه خداوند مي خواند: إِذْ قَالَتِ الْمَلآئِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهاً فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ
الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ
در آياتي ديگر از اعطاي بينات به مسيح و تاييدش به واسطه روح القدس سخن به ميان آمده است: وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ
و در سوره مريم داستان ولادت عيسي مسيح ذکر شده و پس از آن برخي از تعاليم اين پيامبر اولوالعزم از جمله اداي نماز و زکات و احترام به والدين بيان شده است: وقَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيّاًوَجَعَلَنِي مُبَارَكاً أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيّاً وَبَرّاً بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِيّاً وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيّاً
همچنين در روايات اسلامي مضامين بسياري در ذکر اوصاف و مدح مسيح آمده است. رسول گرامي اسلام(ص) در روايتي مي فرمايند: من اراد ان ينظر الي زهد عيسي بن مريم فلينظر الي ابي ذر. (هرکس مي خواهد زهد عيسي بن مريم را دريابد به ابوذر بنگرد.)
در روايت ديگري پيامبر اسلام(ص) احوال روز قيامت را ذکر مي کنند و پس از آن مي فرمايند: ثم يخرج رجل في موکب حواله الملائکه قد صف اجنحتها و النور امامهم فيمد اليه اهل الجنه اعناقهم فيقولون: من هذاالذي قد اذن له علي الله؟ فتقول الملائکه: هدا روح الله و کلمته هذا عيسي بن مريم.(در روز قيامت، مردي در هياتي در حالي که ملائکه گرد او را گرفته اند وارد مي شود. همه اهل بهشت به سمت او روي مي گرداند و مي پرسند: اين کيست که ماذون در مقابل خداوند است؟ فرشتگان پاسخ مي دهند: اين روح خدا و کله او عيسي بن مريم است.)
زهد عيسي در بسياري از روايات اسلامي مورد توجه قرار گرفته است کما اينکه امام علي (ع) در نهج البلاغه مسيح را اين گونه معرفي مي کند: فلقد کان يتوسد الحجر و يلبس الخشن و ياکل الجشب و کان ادامه الجوع و سراجه بالليل قمر و ظلاله في الشتاء مشارق الارض و مغاربها و لم تکن له زوجه تفتنه و لا ولد يحزنه و لا طمع يذله، دابته رجلاه و خادمه يداه.(بالش او سنگ بود، لباسش خشن بود و طعام او نامرغوب . چراغ شبانگاهش ماه بود و سايبان زمستانش پهنه آسمان. همسري نداشت که خرج آن کند و نه فرزندي که از برايش غمگين شود و نه طمعي که بواسطه آن ذليل شود. مرکبش پاهايش بود و خادمش دستانش. )
از سوي ديگر بسياري از معارف و نکات اخلاقي در کتب اسلامي با اشاره به وصاياي پيامبران پيشين (که همگي چون نور واحدي بودند) و از جمله حضرت عيسي(ع) بوده است که مي توان به برخي از اين روايات اشاره کرد.
در کتاب شريف بحار الانوار حکايتي از حضرت عيسي بدين شکل نقل شده است:
روزي عيسي مسيح از مسيري مي گذشت که مردي نابينا، از کار افتاده و مبتلا به پيسي را مشاهده کرد. شنيد او شکر خداي مي کند و مي گويد: خدا را شکر که مرا از بلايي که اکثر مردم به آن مبتلا هستند نجات داد. عيسي از او پرسيد: و چه بلاييست که تو به آن مبتلا نيستي؟ مرد پاسخ داد: خداوند من را از بزرگترين بلا مصون داشته و آن بلاي کفر است. پس عيسي او را به اذن الاهي شفا داد و آن مرد از اصحاب حضرت عيسي گشت و همراه عيسي به عبادت خداوند پرداخت.
در حکايتي ديگر تواضع عيسي در مقابل حواريون اين گونه به تصوير کشيده شده است: روزي عيسي طعامي براي حواريون تدارک ديد. پس از پايان غذا، عيسي دست تک تک حواريون را شست. حواريون خطاب به عيسي گقتند: يا روح الله سزاوارتر است ما اين کار را بکنيم نه شما. عيسي پاسخ داد: من اين کار را با شما کردم تا شما نيز با کساني که آنها را مورد تعليم قرار مي دهيد همين کار را بکنيد.
از عيسي سؤال شد کدام از مردم بهتر است؟ عيسي در پاسخ دو مشت از خاک برداشت و از سوال کننده پرسيد: کدام يک از اين دو خاک بهتر است؟ همه انسانها از خاک آفريده شده اند وهيچ فرقي بين آنها مگر به خداترسي نيست.
با نگاهي کوتاه و گذرا به آن چه در آيات و روايات اسلامي در مورد حضرت عيسي مسيح و مادر پاکدامنش آمده است، به خوبي ميزان احترام و عظمت اين پيامبر الهي نزد مسلمانان روشن مي شود. در حالي که در هيچ يک از ديگر اديان چنين احترامي به مسيح گذاشته نشده است.
از سويي ديگر و به تصريح قرآن مجيد مسيحيان و نصاري نزديک ترين اشخاص به اسلامند و محبت و دوستي آنان با مسلمانان بيش از ديگران است. که در طول تاريخ نيز اين واقعيت با شواهد بسياري گره خورده است.(از جمله جريان بحيراي راهب و حکايت نصراني که سر مبارک امام حسين(ع) را از خولي گرفته و معطر و پاکيزه نمود.)
حضرت عيسي عليه السلام :
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]هر که خود را بلند کرد، پست گردد
و
هر که خود را فروتن سازد
سرافراز شود
[=Microsoft Sans Serif]خاقانی شاعر بلند آوازه ایران، مضمون سخن حضرت عیسی را
این گونه به شعر سروده است:
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]کامل ترِ اهلِ دین شمارش
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]از جمله صادقین شمارش
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]بین معصومِ خدای بین شمارش
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]عیسای فلک نشین شمارش
[=Microsoft Sans Serif]
[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]
ـ و ياد کن آنگاه که فرشتگان گفتند:
«اي مريم، خدا تو را به کلمه اي از خود که نامش مسيح، عيسي بن مريم است،
نويد مي دهد که در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان (الهي) و با مردم
در گهواره و در بزرگسالي سخن مي گويد و از نيکان و شايستگان است.
ـ (جبرئيل) گفت:«همانا من فرستاده پروردگارت هستم تا تو را پسري پارسا
و پاکيزه ببخشم.»
ـ مريم گفت: «پروردگارا، چگونه مرا فرزندي باشد و حال آنگه هيچ بشري به من دست نزده است؟»[=microsoft sans serif]
ـ گفت: «اين چنين است، خدا آنچه بخواهد، مي آفريند، چون اراده چيزي کند، به او گويد: («باش») پس مي شود. اين بر من آسان است و تا او را نشانه اي براي مردم و رحمتي از سوي خويش کنيم؛ اين کاري است حتمي و شدني.»......قرآن مجيد، سوره مريم آيات 16 تا 22.
[=microsoft sans serif]ـ پس به او عيسي (ع) بار گرفت و با وي به مکاني دور بيرون رفت. آنگاه درد زايمان او را به سوي تنه درخت خرمايي کشانيد؛ گفت: «اي کاش پيش از اين مرده بودم و به فراموشي سپرده شده بودم». پس (کودک) از زير او ندايش داد: «غمگين مباش، پروردگار تو از زير پايت جويي روان ساخت، و خرما بن را به سوي خويش بجنبان تا بر تو خرماي تازه چيده فرو ريزد؛ بخور و بياشام و چشم روشن دار و اگر از آدميان کسي را ديدي، بگو: «من براي خداي رحمان روزه (سکوت) نذر کرده ام و امروز مطلقاً با هيچ انساني سخن نمي گويم».
[=microsoft sans serif]
پس مريم او را برداشته، نزد کسانش آورد؛ گفتند: «اي مريم، چيزي شگفت آورده اي. اي خواهر هارون، نه پدرت مرد بدي بود و نه مادرت! » مريم به او اشاره نمود؛ گفتند: «چگونه با کودکي خرد که در گهواره است، حرف بزنيم؟» [=microsoft sans serif]ـ (کودک) گفت: «من بنده خدا هستم، به من کتاب داده و پيامبرم گردانيده است و مرا هر جا که باشم، با برکت ساخته و تا زنده ام به نماز و زکات سفارش نموده و مرا به مادرم نيکوکار کرده و گردنکشي بدبخت نگردانيده است و درود بر من، روزي که زاده شدم و روزي که بميرم و روزي که زنده برانگيخته شوم».
[=microsoft sans serif][=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]اَعوُذُ بِالله ِمِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]بِسمِ الله ِالرَّحمنِ الرَّحیمِ[=microsoft sans serif]
وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا ؛
[=microsoft sans serif]و در اين كتاب (آسمانى)، مريم را ياد كن، آن هنگام كه از خانواده اش جدا شد ،
و در ناحيه شرقى (بيت المقدّس) قرار گرفت ؛ (16)[=microsoft sans serif]
فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا ؛
[=microsoft sans serif]پس ميان خود و آنان حجابى افكند (تا خلوتگاهش از هر نظر براى عبادت آماده باشد).
در اين هنگام، ما روح خود را به سوى او فرستاديم؛ و او در شكل انسانى بى عيب و نقص، بر مريم ظاهر شد. (17)[=microsoft sans serif]
قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَن مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا ؛
[=microsoft sans serif]او (سخت ترسيد و) گفت: «من از شر تو، به خداى رحمان پناه مىبرم اگر پرهيزگارى! (18)[=microsoft sans serif]
قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا ؛
[=microsoft sans serif]گفت: «من فرستاده پروردگار توام؛ (آمده ام) تا پسر پاكيزه ا ى به تو ببخشم!» (19)
[=microsoft sans serif]
قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا ؛
[=microsoft sans serif]گفت: «چگونه ممكن است فرزندى براى من باشد؟!
در حالى كه تاكنون انسانى با من تماس نداشته، و زن آلوده اى هم نبوده ام!» (20)[=microsoft sans serif]
قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا ؛
[=microsoft sans serif]گفت: «مطلب همين است! پروردگارت فرموده: اين كار بر من آسان است!
(ما او را مى آفرينيم، تا قدرت خويش را آشكار سازيم؛) و او را براى مردم نشانه اى قرار دهيم؛
و رحمتى باشد از سوى ما! [=microsoft sans serif]و اين امرى است پايان يافته (و جاى گفتگو ندارد)!» (21)[=microsoft sans serif]
فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا ؛
[=microsoft sans serif]سرانجام (مريم) به او (فرزندش) باردار شد؛ و او را به نقطه دور دستى برد (و خلوت گزيد) (22)[=microsoft sans serif]
فَأَجَاءهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنتُ نَسْيًا مَّنسِيًّا ؛
[=microsoft sans serif]درد زايمان او را به كنار تنه درخت خرمايى كشاند؛ (آنقدر ناراحت شد كه)[=microsoft sans serif]
گفت: «اى كاش پيش از اين مرده بودم، و به كلّى فراموش مى شدم!» (23)
[=microsoft sans serif]
فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا ؛
[=microsoft sans serif]ناگهان از طرف پايين پايش او را صدا زد كه: «غمگين مباش!
پروردگارت زير پاى تو چشمه آبى (گوارا) قرار داده است! (24)[=microsoft sans serif]
وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا ؛
[=microsoft sans serif]و اين تنه نخل را به طرف خود تكان ده، رطب تازه اى بر تو فرو مى ريزد! (25)[=microsoft sans serif]
فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْنًا فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا ؛
[=microsoft sans serif](از اين غذاى لذيذ) بخور؛ و (از آن آب گوارا) بنوش؛ و چشمت را (به اين مولود جديد) روشن دار!
و هرگاه كسى از انسانها را ديدى، (با اشاره) بگو: من براى خداوند رحمان روزه اى نذر كرده ام؛
بنابراين امروز با هيچ انسانى هيچ سخن نمى گويم! (و بدان كه اين نوزاد، خودش از تو دفاع خواهد كرد!)» (26)[=microsoft sans serif]
فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا يَا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئًا فَرِيًّا ؛
[=microsoft sans serif](مريم) در حالى كه او را در آغوش گرفته بود، نزد قومش آورد؛[=microsoft sans serif]گفتند: «اى مريم! كار بسيار عجيب و بدى انجام دادى! (27)[=microsoft sans serif]
يَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا ؛
[=microsoft sans serif]اى خواهر هارون! نه پدرت مرد بدى بود، و نه مادرت زن بد كاره اى!» (28)[=microsoft sans serif]
فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا ؛
[=microsoft sans serif](مريم) به او اشاره كرد؛ گفتند: «چگونه با كودكى كه در گاهواره است سخن بگوييم؟!» (29)
[=microsoft sans serif]
قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا ؛
[=microsoft sans serif](ناگهان عيسى زبان به سخن گشود و) گفت: «من بنده خدايم؛ او كتاب (آسمانى) به من داده و مرا پيامبر قرار داده است! (30)
[=microsoft sans serif]
وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا ؛
[=microsoft sans serif]و مرا -هر جا كه باشم- وجودى پربركت قرار داده؛ و تا زمانى كه زنده ام، مرا به نماز و زكات توصيه كرده است! (31)
[=microsoft sans serif]
وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا ؛
[=microsoft sans serif]و مرا نسبت به مادرم نيكوكار قرار داده؛ و (سرکش و)جبار و شقى قرار نداده است! (32)[=microsoft sans serif]
وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا ؛
[=microsoft sans serif]و سلام (خدا) بر من، در آن روز كه متولّد شدم، و در آن روز كه مى ميرم، و آن روز كه زنده برانگيخته خواهم شد!» (33)[=microsoft sans serif]
ذَلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ ؛
[=microsoft sans serif]
اين است (داستان) عيسى پسر مريم؛ گفتار حقى كه در آن ترديد مى كنند! (34)[=microsoft sans serif]
مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ ؛
[=microsoft sans serif]
هرگز براى خدا شايسته نبود كه فرزندى اختيار كند! منزه است او! هرگاه چيزى را فرمان دهد،
مى گويد: «موجود باش!» همان دم موجود مى شود! (35)[=microsoft sans serif]
وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ؛
[=microsoft sans serif]و خداوند، پروردگار من و شماست! او را پرستش كنيد؛ اين است راه راست! (36)...}
[ سورة مریم ][=microsoft sans serif]
صَدَقَ اللهُ العَلِیُّ العَظیمُ
width: 733 |
---|
[TD="width: 422"][=Times New Roman]دی ماه است و میلاد مسیح اشارتی است به ظهور منجی، اشارتی است به فردایی روشن که از مسیر کاجهای برف گرفته و جادههای زمستانی جهان از راه میرسد، بهاری که روزگار رجعت انسان به خوبی و عدالت و پاکی و مهربانی است. |
منبع |
[=Times New Roman] |
[/TD] |