برخی از شگفتیهای قرآن

تب‌های اولیه

32 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
برخی از شگفتیهای قرآن

دکتر طریق السوادان آیاتی را در قرآن مجید پیدا کرده‌ است که قید می‌کند موضوعی برابر با موضوعی دیگر است، مثلاً مرد برابر است با زن.
گرچه این مسئله از نظر صرف‌و‌نحو دستوری بی‌اشکال است اما واقعیت اعجاب‌آور این است که تعداد دفعاتی که کلمه مرد در قرآن دیده می‌شود 24 مرتبه و تعداد دفعاتی که کلمه زن در قرآن دیده می‌شود هم 24 مرتبه است، درنتیجه، نه تنها این عبارت از نظر دستوری صحیح است، بلکه از نظر ریاضیات نیز کاملاً بی‌اشکال است، یعنی 24=24.
با مطالعه بیشتر آیات مختلف، او کشف نموده‌است که این مسئله درمورد همه چیزهایی که در قرآن ذکر شده این با آن برابر است، صدق می‌کند. به کلماتی که دفعات به‌کار بستن آن در قرآن ذکر شده، نگاه کنید:
دنیا 115 / آخرت 115
ملائک 88 / شیطان 88
زندگی 145 / مرگ 145
سود 50 / زیان 50
ملت (مردم) 50 / پیامبران 50
ابلیس 11 / پناه جستن از شر ابلیس 11
مصیبت 75 / شکر 75
صدقه ٧٣ / رضایت ٧٣
فریب خوردگان (گمراه شدگان) 17 / مردگان (مردم مرده) ١٧
مسلمین ۴١ / جهاد ۴١
طلا 8 / زندگی راحت ٨
جادو ۶٠ / فتنه ۶٠
زکات ٣٢ / برکت ٣٢
ذهن ۴٩ / نور ۴٩
زبان ٢۵ / موعظه (گفتار، اندرز) ٢۵
آرزو ٨ / ترس ٨
آشکارا سخن گفتن (سخنرانی) ١٨ / تبلیغ کردن ١٨
سختی ١١۴ / صبر١١۴
محمد (صلوات الله علیه) ۴ / شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص) ۴
مرد ٢۴ / زن ٢۴
همچنین جالب است که نگاهی به دفعات تکرار کلمات زیر در قرآن داشته باشیم:
نماز ماه ١٢، روز ٣۶۵
دریا ٣٢، زمین (خشکی) ١٣
دریا + خشکی = 45=13+32
دریا = %1111111/71= 100 × 45/3
خشکی = % 88888889/28 = 100 × 45/13
دریا + خشکی = % 00/100
دانش بشری اخیراً اثبات نموده که آب 111/71% و خشکی 889/28 % از کره زمین را فراگرفته است.
آیا همه اینها اتفاقی است؟
سوال اینجاست که چه کسی به حضرت محمد (صلوات الله علیه) اینها را آموخته است؟ قرآن هم دقیقاً همین را بیان می‌کند.
این متن را برای همه دوستان و مسلمانانی که می‌شناسید بفرستید.


برداشت از سایت مردمان

سلام بر عزاداران حسینی
این امار همچین امار قابل اعتمادی نیست
هرچیزی رو که شنیدی که نباید تکرار کنی این یه خورده با منطق دین ناسازگاره البته جسارت بنده رو ببخشید

سلام و عرض ادب برجناب fagheer
دوست عزیز شما را به این آدرس در سایت اسک قرآن حوالت میدهم
http://www.askquran.ir/showpost.php?p=392940&postcount=75
که کلام حکیمانه ای جناب بشارت فرمودند
شما را دعوت میکنم بر تجدید نظر در جمع آوری آمار
سپاسگزارم

جنابان بشارت و متحير

بنده با سند حرف زدم شما هم با سند جواب دهيد لطفا
جناب متحير اين لينک که شما داديد هيچ ربطي به موضوع نداشت
بنده خود چندين مورد را مقايسه کردم ديدم دقيقا درست است

اميدوارم خداي هادي توفيق شناخت وسوسه هاي شياطين را به همه ما عنايت فرمايد

Fagheer;70707 نوشت:
بنده خود چندين مورد را مقايسه کردم ديدم دقيقا درست است

سلام و عرض ادب خدمتfagheer گرامی
الان به کشف الآیات (به نقل از افست چاپخانه اسلامی تدوین اسفند سال 1336 به نظارت حاج طاهر خوشنویس و به مقابله حاج میرزا ابوالحسن شعرایی )مراجعه کردم در مورد کلمه رجل و ملک و یوم به نتایج مذکور شما نرسیدم
لطفا مواردی را که خودتان به تحقیق رسیدید مشروحا ذکر فرمایید
و همچنین نحوه انتخابتان را و روشهای مورد استفاده تان را مکتوب کنید
تا اینجانب هم همان نتایج شما را دریافت کنم
صمیمانه سپاسگزارم

این بار ، درحقیقت مجموعه ی سنگینی از پرسشها بود، روزانه سؤالاتى در مورد اين علم يعنى اعجاز عددى قرآن به من مى رسد ، آيا درست است كه آن را " علم " بناميم؟ و آيا ما نيازمند اين نوع دانشها مخصوصاً در اين زمان هستيم؟ براستى آيا اين قرآن نيازمند اين شماره ها ست تا ثابت شود كه قرآن كتاب الله تعالى ست؟و چرا می بینیم عددهایی را که جستجوگران قرآنی در این علم تقدیم می دارند با اعدادی که ما به سنجش و شمارشش برآمدیم متفاوت است؟
حقیقت این است برادرانم ،پاسخگویی به اين سؤالها نيازمند زمان طولانيست تا بصورتى علمى و محكم ادا شود ولی ما در خلال این صفحات سعی خواهیم کرد تا چکیده ای از اعجاز عددی در قرآن را بیان کنیم و کسی را هم مجبور به قبول این اندیشه ها نمی کنیم بلکه بر هر مؤمنى كه مدعى محبت به كتاب الله تعالى ست واجب است كه دقت و بررسى كند و بدنبال حقيقت آن شود و با ديدى منصفانه و عادلانه به اين حقايق بنگرد و تحت تأثير آراء بعضى علما که این علم را بی اساس یا بی فایده معرفی می کنند ، قرار نگیرد.
بله ، ما به علما و دانشمندان دين خود احترام قائليم و قدر و منزلتشان را به خوبى مى شناسيم زيرا خداوند آنان را براى حمل اين امانت انتخاب نموده است ، امانت دعوت بسوى الله تعالى ، پس پاداش نیک خداوند نثارشان باد ، ولى : چه اشکالی دارد اگر در بعضی مسائل با هم اختلاف كرديم!؟ آخر هر مسلمانى خود ديدگاهی دارد ، مهم اين است كه در تفكير و عقيده براى خداوند اخلاص داشته باشد ، پس بیایید با این سؤال آغاز نماييم:
آيا درست است كه اعجاز عددى يا شگفتی های شمارشی قرآنی فایده ای ندارد؟
بعضی از علماى ما متأسفانه مى گویند که فایده ای از این اعجاز عددی قرآنی بدست نخواهد آمد!
و من نمی دانم از کجا این حرف را آوردند و برهان علمی براین سخن چیست!!
و تأسف بار است كه بيشتر علمايى كه سخن از عدم فايده ى اعجاز عددى قرآن ، يا اينكه باعث مى شود مؤمن را از جوهر قرآن بدور سازد يا اينكه اين اعجاز عددى ساخته ى بهايى هاست ! يا اينكه قرآن حاجتى به لغت ارقام ندارد ..... اعتماد كاملشان بر سر انحرافات و خطاهاى رشاد خليفه بود ، و يكى از همين علما گفت: " اگر این علم فایده ای داشت اولین صاحب این بدعت از آن فایده برده بود " و منظورش رشاد خلیفه بود.
و من می خواهم عبارتی را زمزمه کنم که امیدوارم به دلهای علماء قبل از عقلهایشان برسد : آیا خداوند شما را بر تمامی علوم کتابش آگاه ساخته است؟ چگونه دریافتید که قرآن دارای معجزه ی عددی نیست؟
و آیا یک مؤمن كه مدعى ست قرآن را دوست مى دارد مى تواند تصميم گیرد که قرآن به چه نیازمند است و به چه نیازی ندارد؟ و اگر در آینده ثابت شد که قرآن از نظر عددی دارای شگفتی ست ، پس سرانجام این تبلیغها در دوری از دانش اعجاز عددی چیست؟
براستی که منطق علمی و قرآنی بر هر کسی که مدعی بی فایده بودن علم اعجاز عددی قرآن است واجب ساخته که برای ادعایش برهان بیاورد ، خداوند مى فرمايد: (قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ) بگو برهانتان را بیاورید اگر واقعاً راستگو هستید.

پس آیا روش دعوت با علم اعجاز عددی را تجربه کرده و ثابت شده که بی فایده است؟ و برای همین می گوییم: بر علمای ما شایسته است که هر اندیشه ی جدیدی که در رابطه با کتاب الله تعالی می باشد را مورد تشویق قرار دهند و علیه هر روش جدید قد علم نکنند و همچنین آزادی بحث در عجایب تمام نشدنی قرآنی و معجزات نهایت ناپذیرش را رها بشناسند. کشورهای غربی ملحد، آزادی بحث در جهان را رها ساختند و به نتیجه های شگفت آوری رسیدند و کافیست که ما اکنون تقریباً در همه چیز از غرب تبعیت می کنیم ، و تقريباً هرچیز از سوزن گرفته تا خودرو وارد می کنیم ، و بدتر از آن اينكه ما در بحث و جستجوهاى اعجاز علمى قرآن به نتايجي كه علماى غرب بدان رسيدند ، تكيه مى كنيم! يعنى ما براى اينكه ايمانمان به اين قرآن افزون شود نيازمند كوششها و نظريه ها و اختراعات غرب هستيم!!
هر مسلمانى اين مشكل را درك نموده ، و صدها سؤال برايم مى آيد كه خلاصه اش: اگر قرآن تمامی این حقیقتهای علمی را نام برده پس چرا شما دانشمندان مسلمان آنها را کشف نمی کنید!؟ و متأسفانه جوابى براى اين سؤال نيست غير از اينكه ما در حق قرآن و علم كوتاهى نموده ايم. و سؤال اين است : آيا منتظريم تا غربى ها برايمان ساختار عددى در قرآن را برايمان كشف نمايند؟ و آيا منتظريم تا غربي ها بيايند و قرآن را مطالعه نموده و عجايب و معجزاتش را آشکار سازند؟
دوستان ! يادم است روزى يك طلبه از شيخش در مورد حروف مقطعه ى اوايل سوره ها مثل ( الم ) و غيره سؤال كرد و آن شيخ جوابش داد كه علماى قديمى به تفسير آن نرسيدند و گفتند ( الله أعلم بمراده ... خداوند به مرادش آگاهتر است ) و ما هم بايستى در همينجا توقف كنيم براى اينكه آن گذشتگان از ما به کتاب الله آگاهتر بودند!!
به جواب این شیخ بنگرید که چقدر باعث تعطیلی عقلهایی شد که ممکن بود به بحث پرداخته و اسرار این حروف را آشکار سازد ، آيا مى دانيد عزيزان كه اين شيخى كه از جستجو در علم اعجاز عددى باز مى دارد و از عواقب خطرناكش برحذر مى دارد ، آيا مى دانيد اينگونه دعوت کردن بمانند دعوت برای تعطیلی عقلها و توقف جستجو در علوم کتاب الله تعالی ست!
بهانه ای که بعضی علمای مسلمین می تراشند این است که می گویند: نمی خواهیم هرکسی به تفسیر قرآن بازی کند و احکام نادرست استنباط نماید تا مدعیان نادان زیاد نشوند و اسلام آسیب نبیند چون اسلام به اندازه ی کافی مورد آزار واقع شده !

و من واقعا تعجب مى كنم : چه مشکلی پیش خواهد آمد اگر تمامی بشر جاهل و عالمشان به این ندای قرآن پاسخ دادند: (أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآَنَ ... آیا قرأن را با دقت مطالعه نمی کنند )؟ چه مشکلی پیش خواهد آمد اگر هر کس به اندازه ی فهم و توانایی اش قرآن را مورد تدبر و فهم قرار دادیم؟و اینجا وظیفه ی علمایمان ظاهر می شود که با حکمت به تصحیح انحرافات و اشتباهات بپردازند و نه با دور ساختن مردم از کتاب الله ! و برای همین است که من عالم و شيخى که مردم را از تفکر در قرآن بازمی دارد را در حقیقت دورکننده ی مردم از قرآن می شناسم برای اینکه این قرآن تنها برای علما نازل نشده که آن را با تدبر بفهمند بلکه برای هرکدام از ما هراندازه میزان فرهنگ و تخصص باشد ،نازل شده است.
انتظار چه فایده هایی از تحقیق در اعجاز عددی قرآن داریم؟
از مهمترین فایده های تحقیق و بررسی قرآن از ناحیه ی عددی ( البته صحیح ) این است که به افراد شکاک و گمراه ثابت می کنیم که هر حرفی در قرآن از سوی خداوند آمده است، و براستى كه در اين زمان شديداً نيازمند برهان هايى هستيم كه منتقدين اسلام را قانع سازد كه اين دين ، دين علم است.
همچنین از فایده ها این است که به کسانی که قرآن را دست کم گرفته و می گویند نوشته ی بشر است و همانند آن را آورده اند!! ثابت خواهیم کرد که ممکن نیست همتای این قرآن یا همتای یک سوره اش پدید آید. زیرا لغت اعداد درواقع لغت قانع کننده ای ست که در آن شک و تردیدی نیست.
و ما هرگاه این حقایق عددی را که ثابت می کند حروف قرآن و کلماتش با نظام محکمی نظم یافته اند ، و به آنان می گوییم آیا شما می توانید کتابی را بیاورید که این تناسق و نظم عددی محکم در آن یافته شود ؟ در آن وقت است که ناتوانی شان آشکار خواهد شد و به خود باز خواهند آمد و سرانجام اعتراف خواهند کرد هرچند در وجدانشان ، كه اين قرآن ممكن نيست سخن بشر باشد.
فايده ى دیگر اینکه ما به اسرار تکرار یک نوع داستان در سوره های متعدد دقت بیشتری خواهیم کرد و با تعمق خواهیم نگریست ؟ درواقع یک سیستم منظم محکمی در تکرار قصه های قرآنی ست.
چرا آیه هایی مثل فَبِأَيِّ آَلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ {الرحمن : 13 } در سوره ی الرحمن 31 بار تکرار شده ، چرا؟
درواقع یک سیستم محکم و منظم عددی در شماره های آیات وجود دارد. و چرا کلمات محدود و مشخصی در قرآن تکرار می شود؟ و چرا ... دانش شگفتی های عددی قرآنی پاسخ گوی تمامی این پرسشهاست زیرا علمی ست که در اسرار تکرار این کلمات و حروف و ترتیب سوره ها و آیات تحقیق می کند.

از فایده های بزرگ تحقیق در اعجاز عددی قرآن این است که حقایق عددی در قرآن قابل تغییر و تبدیل نیست برخلاف نظریه های علمی بهره گیری شده در اعجاز علمی قرآنی که ممکن است بر اساس توانایی های علمی و تکنولوژی در دسترس هر زمان ، پیشرفت و تغییر یابد ، و این است که شگفتی های عددی قرآن دارای بلاغت و اثر بیشتریست مخصوصاً كه ما در عصر تكنولوژى شمارشى هستيم.
و از فايده هاى اين علم نيز اين است كه توسط تمامى بشربا وجود اختلاف زبانها و اعتقادهايشان آسان ترجمه مى شود و آسان فهميده مى شود، يعنى اگر روش دعوت بسوی الله با شرح اعجاز عددی قرآن بصورت درست بهره برداری شود بزرگترین اثر در قانع ساختن غیر مسلمین به رسالت راستین اسلام خواهد داشت.و خودم با بعضی از ملحدین تجربه کرده ام و متوجه شدم شخص ملحد هرگاه به یک واقعیت رقمی ثابت برمی خورد که قادر به رد یا انکارش نمی شود خود را گم کرده و بسیار بهت زده می شود.

انتقادات وارد شده
بعضی از علما تصور می کنند که محققین درعلم اعجاز عددی قرآن بحثهايشان را به گونه ای سرهم می کنند تا مردم را به صدق نتایج خود فریب دهند ، پس حقیقت مسئله چیست؟
برادران ایمانی ام ! من بشدت متأسف مى شوم وقتى از يك عالم بزرگ انتقادی در مورد دانش شگفتی های رقمی و عددی قرآن می شنوم درحالیکه به این تحقیقات اطلاع نیافته یا حتی خودش را در تحقیق در کتاب الله به تلاش نیانداخته !
یک نمونه از شگفتی های عددی قرآن این است که کلمه ی ( شهر .. ماه ) در قرآن 12 بار به تعداد ماه های سال تکرار شده است و کلمه ی ( یوم ) در قرآن 365 بار به تعداد روزهای سال تکرار شده است.
و انتقادی که بارها بر این حقایق شنیده ایم این است که این ارقام بافته شده و نادرست است ، و بهانه مى آورند كه تمامى كلمات مشتق مربوط به ( شهر ) مانند ( شهرين ) و ( شهور ) حساب نشده ....
و همچنین تمامی کلمات مشتق و مربوط به ( یوم ) مانند ( أيام ) و ( يومكم ) ... پس نتیجه این است که کلمات ، انتخاب شده و خوشه چینی شده و اثری از هیچ معجزه نیست!!!
اشکال در این است دوستانم ، که تمامی این انتقاد کنندگان به كليه ى این تحقیق قرآنی آگاه نشده اند و فقط قسمتی از آن را بریده اند و هرگز بر منهج محقق و روشی که در بحث بر آن اعتماد شده دقت نکرده اند.
ما می گوییم کلمه ی ( شهر ) با صیغه ی مفرد 12 بار تکرار شده است و در قرآن بشکل 3 صورت آمده است:
1- شهر 4 بار.
2- الشهر 6 بار.
3- شهراً 2 بار.
و همانطور كه مى بينيم تمامى آنها كلمات مفرد هستند و متعلق به ضمير خاصى نيستند.و براى تأكيد بر صدق اين عدد ، 12 آيات را همانطور كه در قرآن آمده مى نويسيم:

- شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآَنُ 2- فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ
3- الشَّهْرُ الْحَرَامُ
4- بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ
5- يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ
6- وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ
7- وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلَائِدَ
8- إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا
9- وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ
10- وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ
11- وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا
12- لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ
دقت فرماييد عزيزان چگونه الله تعالی در کتابش 12 بار به تعداد ماههای سال از ماه نام برده است! و تأكيد فرموده است كه تعداد ماهها 12 است در اين سخن الله تعالى:

(إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا) ، آيا اين توافق و نظم ، تصادفى آمده است؟ كسى كه اين آيات قرآنى را با تأمل مطالعه مى كند متوجه مى شود نظام بسيارى در آن است: 1- ما مى دانيم كه رمضان بهترين ماه سال است و بهترين شبهايش شب قدر است ، و عجيب اين است كه الله تعالى اولين آيه از اين آيات را با ذكر ماه رمضان شروع فرمود (شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآَنُ ) ،
و آيات را با سخن از شب قدر تمام كرد در حاليكه در ماه رمضان است (لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ) ، يعنى زنجيره ى آيات با كلمه ى ( شهر ) در آيه ى اول شروع شد ( شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآَنُ ) و با كلمه ى ( شهر ) در سخن الله تعالى در آيه ى آخرى تمام شد : (لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ) !!! آيا اين نظم ، تصادفى آمده است؟
2- ملاحظه مى نماييم كه كلمه ى ( ماه ) دو نوع آمده است ، نوع اول بصورت معرفه با الف و لام ( الشهر ) و نوع دوم بدون الف و لام بدينصورت ( شهر ، شهراً ) ، و با تأمل بيشتر متوجه ى توازن دقيق بين دو حالت مى شويم ، زيرا كلمه ى ( الشهر ) بصورت معرفه 6 بار تكرار شده ، و كلمه ( شهر ، شهراً ) بدون تعريف نيز 6 بار تكرار شده بهمان تعداد ، آيا اين توازن نيز تصادفى آمده است؟
همچنین اعتراضی از طرف بعضی علما در مورد تکرار کلمه ی ( یوم ) در قرآن وجود دارد ، می گویند چرا کلمه ی ( أيام ) و كلمه ي ( يومكم ) را به حساب نياورده ايد ؟ می گوییم عزیزان ! هرگاه تکرار یک کلمه را بررسی می کنیم بدون مشتقاتش حساب می گیریم ، و كلمه ى ( يوم ) با اشكال متعددى وارد شده است : (يوم، بيوم، ليوم، يوماً، اليوم، فاليوم، باليوم ) اما براى مثال كلمه ى ( يومين ) در حقيقت از مشتقات كلمه ى ( يوم ) است و بر همين اساس منهجى آن را به حساب نمى گنجیم.
و با پیروی از این منهج می بینیم کلمه ی ( الیوم ) 365 بار دقیقاً به تعداد روزهاى سال تكرار شده است ، شما را به الله قسم اين چه تصادفی ست که کلمات را به گونه ای قرار می دهد که با این توافق عجیب تکرار شود؟

شگفتی غیر منتظره !
عزیزانم! بیست سال قبل موضوع علم شگفتی عددی قرآن را کاملاً رد مى كردم! ولى اراده ى الله بر اين شد كه بر بعضى از نوشته ها در اين مجال علمى آگاهی یافتم ، و سعى خودم را در اثبات اينكه اعجاز عددى قرآن نادرست است ، شروع كردم ! ولى نتيجه اش چه شد؟!
برای خودم مقررات سخت و محکمی قرار دادم تا بتوانم به هدفم برسم ، براى همين هيچ عددی را قبول نمی کردم مگر اینکه مثل روشنی آفتاب واضح باشد و شکی در آن نباشد و دو نفر در آن شک نکنند.
و گفتم اگر معجزه ای یافتم که انسان با هر نوع سعی و تلاش هم قادر به انکارش نباشد پس این علم را قبول خواهم کرد و بدان قانع خواهم شد و الا از سرسخت ترین دشمنان آن خواهم شد!
و خواست الله تعالی بر این شد که به یک آیه ی عظیم شروع کنم که خداوند در آن انس و جن را به مبارزه خوانده که همتایی شبیه این قرآن بیاورند ، و اين آيه را بسيار تكرار مى كردم و به آن متأثر مى شدم و اين سخن الله تعالى مى باشد:
(قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآَنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا ) سورة الإسراء : 88 .
بگو اگر تمامی انس و جن با هم شوند تا شبیه این قرآن را بیاوردند هرگز مانندش را نخواهند آورد حتی اگر همه همراه و پشتیبان هم شوند.سوره اسراء : ۸۸
به شمارش كلمات اين آيه پرداختم و دیدم 19 کلمه بود، سپس به شمارش حروفش پرداختم دیدم 76 حرف است، و آنچه نظرم را جلب کرد این بود که عدد 76 از مضاعفات عدد 19 است و چنین است:
76 = 19 × 4

و به فکر کردن مشغول شدم که آیا این اتفاقی ست؟ و به تدبر ادامه دادم ، و اين سؤال را مطرح كردم : چند حرف از حروف لغت عربی در این آیات است؟ و هنگامی که به شمارش پرداختم دیدم دقيقاَ 19 حرف !!و آن حروف اينها بود : (ق ل ي ا ج ت م ع ن س و ب ث هـ ذ ر ك ض ظ ) ، گفتم سبحان الله ، چگونه ممکن است اتفاق و تصادف باعث این توافق و نظم عجیب شود؟
ولی من تحقیق را ادامه دادم و خود را در مقابل 3 اعداد دیدم همانطور که دیده می شود:
- تعداد کلمات در این آیه 19 کلمه است.
- تعداد حروف در این آیه 76 حرف است.
- تعداد حروفی که آیه از آن تشکیل شده بجز تکرار ، 19 حرف است.
و به خود گفتم چرا الله تعالی دقیقاً این تعداد را انتخاب فرموده است، و چه ارتباطی با قرآن دارد؟
زیرا این آیه ، انس و جن را به مبارزه مى خواند كه همتايى بمانند قرآن بياورند؟و هنگامیکه به جمع این 3 اعداد پرداختم نتيجه ى غيرمنتظره اين بود كه مجموع 3 اعداد مساوى با تعداد سوره هاى قرآن بود!
19 + 76 + 19 = 114 عدد سوره های قرآن كريم!!!
اين آيه باعث شد انديشه و فكرم بسوى شگفتی های عددی قرآن تغییر یابد و شروع به تحقیق نمودم و مثالها آنقدر متراکم شد که جایی برای شک باقی نگذاشت که این علم وجود دارد و نمی توانیم آن را انکار کنیم.
و شما عزیزانم را به خواندن این تحقیقات دعوت می کنم که عظمت اعجاز عددی قرآن را آشکار می سازد و در حقیقت عظمت نازل کننده ی این معجزات ، سبحانه و تعالی را آشکار می نماید.
آیا یقین و تسلیم شدنمان به الله تعالی بیشتر می شود؟

ملاحظه : در این آیه " واو عطف " را تابع کلمه ی بعدش می شناسیم و نه کلمه ای مستقل. باوجود اینکه در این آیه معجزه ای ست حتی با شمردن واو العطف به عنوان کلمه ای مستقل ، و اين از عطمت شگفتی های قرآن است ، به کتاب " إشراقات الرقم سبعة في القرآن الكريم " ( في كل آية معجزة )
ـــــــــــــ
بقلم عبد الدائم الكحيل
موقع عبدالدائم الكحيل للإعجاز في القرآن و السنة

http://ejaz1.blogfa.com/post-60.aspx

سلام و عرض ادب خدمتfagheer گرامی
دوست گرامی ادعا ان است که قرآن کتابی برای تمامی زمانهاست
شما را به سفری در زمان دعوت میکنم
به نقل از کتاب زمین در فضا صفحه 96-97
کره ماه در گذشته های دور فاصله بسیار کمتری به زمین داشته است شاید یک میلیارد سال قبل این فاصله حدود 18000 کیلومتر بوده است که در این حالت طول یک ماه فقط 6.5 ساعت و طول روز 5 ساعت بوده و در این اواخر حدود 375 میلیون سال قبل کره ماه در نصف فاصله کنونی به دور زمین می چرخیده است
فاصله کنونی 384000 کیلومتر است
و در آینده هر ماه از 29.5 روز به حدود 47 روز خورشیدی میرسد تا گردش ماه به دور زمین به ثبات برسد
منظورم این است که در طول یکماه فعلی در امتداد زمان در گذشته ها 109 ماه قمری داشتیم و تقریبا در طول سال 1308 بار بوده است و در آینده در یکسال حدود 7.7 ماه است
از توجه شما سپاسگزارم

سلام و عرض ادب خدمتfagheer گرامی
دوست گرامی لطفا در کپی پست دقت فرمایید آیه مورد نظر آیه 91 میباشد نه آیه 88
لطفا بفرمایید همزه جزو حروف به حساب می آید
دوست عزیز در شماره کلمات "و لو کان" چند کلمه شماره شده
کلمه "و" بین "الانس و الجن" شمرده شده است
در شماره حروف همزه به حساب آمده و در شماره حروف بدون تکرار همزه شمرده نشده
اگر راهنمایی بفرمایید و قوانین سختی که نویسنده محترم از آن یاد کرده برای ما درج کنید
متشکرم

تعمق شما مورد توجه است
ولی این طول ماه که فرمودید چه ربطی به موضوع داشت؟منظورتان این است که قبلا دوازده ماه نبوده است؟

سلام و عرض ادب خدمت fagheer گرامی
دوست عزیز همانطور که در مطالعات علمی نشان داده شده سالانه حدود یک اینچ ماه از زمین فاصله میگیرد
و در گذشته فاصله ماه از زمین بسیار کم بوده و سرعت سیر ماه بر گرد زمین بسیار بیشتر
وجود ماه بر گرد زمین موجب جزر و مد اقیانوسها میشود که تلاطم این جزر و مد در طول زمان گردش وضعی زمین را کندتر کرده
پس در فرصت یکسال زمان گردش زمین به دور خورشید هم تعداد ماهها در طول زمان ثابت نبوده و همین طور تعداد روزهای زمین در طی یکسال
امیدوارم مطلب برایتان روشن شده باشد
متشکرم

بنده تا کنون به این صورت چیزی نشنیده ام که چنین اختلاف فاحشی در تعداد ایام بوده است اجازه بدهید بررسی بیشتری کنم و سپس تطبیق با قرآن

لطفا بفرماييد زماني را قيد فرموديد معادل چند سال است؟

((و در آینده هر ماه از 29.5 روز به حدود 47 روز خورشیدی میرسد تا گردش ماه به دور زمین به ثبات برسد
منظورم این است که در طول یکماه فعلی در امتداد زمان در گذشته ها 109 ماه قمری داشتیم و تقریبا در طول سال 1308 بار بوده است و در آینده در یکسال حدود 7.7 ماه است
از توجه شما سپاسگزارم)))

سلام و عرض ادب بر fagheer گرامی
دوست عزیز برای اندازه گیری زمان و درک طول شبانروز و ارجاع به یک مرجع زمانی از واحدها و نامهای گوناگون استفاده میکنند
روز نجومی
روز خورشیدی
روز متوسط خورشیدی
در کل در زمانهای فعلی تفاوت جزئی بین این شبانروزها وجود دارد
توضیح کوتاهی در آخر پست برایتان نقل کرده ام
دوست عزیز در تئوری چنانچه عمر خورشید کفایت میکرد با این روند دور شدن ماه از زمین (2.5 سانتیمتر در سال)این دور شدن تا زمانی که طول هر ماه به 47 روز برسد ادامه پیدا میکرد ولی عمر خورشید احتمالا تا 4-5 میلیارد سال دیگر به پایان میرسد و خورشید تبدیل به یک غول سرخ میشود و سطح خورشید تا زمین منبسط میشود پس زمین و ماه درکام خورشید فرو میروند . پس گردش ماه به دور زمین به ثبات نهایی(یعنی هر ماه قمری 47 روز) نمیرسد.
ولی بر پایه همین محاسبات آن زمان که ماه در طی یکسال 1308 بار به گرد زمین سیر میکرده تعداد شبانه روز زمین در طی یک سال 2.4 برابر یعنی تقریبا 876 روز بوده

امیدوارم که مطلب را روشن کرده باشم
متشکرم
روز نجومی برابر با 23 ساعت و 56 دقیقه و 3 ثانیه است.علت کوتاهتر بودن روز نجومی از روز خورشیدی این است که زمین علاوه بر چرخش به دور خود دارای حرکت انتقالی نیز می‌باشد، بنابراین بواسطه حرکت زمین در امتداد مدارش حین چرخشش به دور محور خود جهت قرار گرفتن آن به سمت خورشید از یک روز به روز بعد اندکی تغییر می‌کند. یعنی پس از یک دور چرخش کامل زمین به دور محورش خورشید هنوز به نصف النهار مکان ناظر نرسیده و به منظور آنکه ظهر شود زمین باید دقیقاٌ روبروی خورشید قرار گیرد، اما به دلیل حرکت انتقالی زمین به اندازه زاویه آلفا از یک روز تا روز بعد لازم است زمین برای روبرو شدن با خورشید به اندازه همین زاویه آلفا به دور محور خود گردش کند.
مدت شبانه روز متوسط خورشیدی در تمام ایام سال یکسان است، در حالی که طول روز خورشید حقیقی گاه کمتر و گاه بیشتر از طول روزخورشید متوسط است.لحظه‌ای که خورشید حقیقی در نصف النهار مکان دیده می‌شود ظهر حقیقی یا ظهر شرعی گفته می‌شود و لحظه‌ای که خورشید متوسط بر نصف النهار مکان دیده می‌شود ظهر متوسط نامیده می‌شود. تفاوت ظهر حقیقی و ظهر متوسط تعدیل زمان نامیده می‌شود. تعدیل زمان در طول سال بین منفی 16 تا مثبت 16دقیقه تغییر می‌کند، یعنی در طول سال ظهر شرعی از ظهر متوسط حداکثر 16 دقیقه جلو یا عقب می‌افتد.






زاویه آلفا تقریباٌ برابر با یک درجه است. اگر هر 360 درجه را 24 ساعت بدانیم، پس هر یک درجه معادل 4 دقیقه می‌باشد،
در نتیجه هر روز خورشیدی 4 دقیقه از روز نجومی بیشتر است

اجازه بدهید طور دیگر سئوال کنم

ایا 12 ماه و 4 فصل در گذشته نیز بوده است؟

در چه زمانی بر اساس سخنان شما این زمان کمتر یا بیشتر بوده؟

ایا این گفته ها در حد فرضیه است یا اثبان شده؟
اگر اثبات شده در چه زمانی تعداد ماهها کمتر یا بیشتر بوده و چقدر؟

سلام بر عاشقان حسینی
شما چرا بحث رو میپیچونید گل الود کردن نتیجش این میشه که از اصل بحث خارج میشیم معجزه قران بقدری واضح و مبرهنه که از همون روز اول تحدی کرده هل من مبارزش گوش عالم رو پر کرد پس برای فهمیدن اعجاز قران نیازی به توسل به تعداد لغات و کلمات نیست البته نظم اعجاز گونه ای بر تمام قران حاکم است اما اینکه این تساوی کلمات دلیل بر تساوی معنی هم باشه ادعا ونظریه ای ثابت شده نیست
اگر نیاز به فهمیدن همچین چیزی یا امثال اون بود مفسران واقعی قران که بعنوان ثقل قران معرفی شده اند باید اشاره ای می نمودند ما که نمیتونیم از اهل بیت جلوتر باشیم میتونیم؟ و البته عقب هم نمیتونیم بیفتیم
التماس دعا

سلام علیکم

نپیچیدیم

اب هم صاف صافه :Cheshmak:
کمی صبر :hamdel:

Fagheer;71034 نوشت:
اجازه بدهید طور دیگر سئوال کنم ایا 12 ماه و 4 فصل در گذشته نیز بوده است؟ در چه زمانی بر اساس سخنان شما این زمان کمتر یا بیشتر بوده؟ ایا این گفته ها در حد فرضیه است یا اثبان شده؟ اگر اثبات شده در چه زمانی تعداد ماهها کمتر یا بیشتر بوده و چقدر؟

سلام و عرض ادب بر fagheer گرامی

دوست عزیز یک سال شمسی برابر زمان یک دور گردیدن زمین به دور خورشید است با توجه به فاصله زمین از خورشید و تفاوت بسیار زیاد جرم زمین و خورشید طول زمان یک سال تغییرات چندان قابل توجهی نداشته جای خوشبختی است تقریبا یک پای مسئله ثابت است
(گر چه که از ابتدای عمر منظومه شمسی جرم خورشید نصف شده و میتواند تاثیری در طول سال شمسی بگذارد)
پس فعلا فرض میگیریم زمان یک سال شمسی ثابت و حدودا 8766 ساعت
اینکه ما این مدت زمان را به چند واحد تقسیم کنیم کاملا اختیاری و قراردادی است
(ولی با کمک رویدادهای طبیعی ما این زمان را به 12 ماه تقسیم کردیم تقریبا برابر تعداد دفعاتی که ماه گرد زمین گشته است و چون هرماه چهار رویداد قابل مشاهده و شاخص دارد هر ماه را به چهار قسمت به نام هفته (یک بدرکامل دو تربیع و یک غیبت ماه که با هلال خود را نشان میدهد) و فاصله هر یک از این چهار رویداد برابر هفت شبانه روز گرفته شده)پس ماه شمسی یک قرارداد است
ولی ماه قمری یک رویداد است در یک میلیارد سال قبل در طول یکسال ماه حدودا 1300 بار گرد زمین گردش داشته یعنی یک سال شمسی برابر 1300 ماه قمری بوده
همینطور شبانه روز یک رویداد است در یک میلیارد سال قبل در یک سال شمسی حدودا 876 روز بوده است ولی زمان یک سال آن تقریبا همان 8766 ساعت امروزی
راجع به فصل در نیمکره شمال که ما زندگی میکنیم سال دارای 4 فصل است و هر فصل حدودا 90 روز و در یک میلیارد سال قبل اگر در این عرض جغرافیایی که ما هستیم خشکی و جود داشت ما باز هم 4 فصل داشتیم ولی هر فصل سال 219 روز داشت و بجای 3 ماه قمری امروزه هر فصل 327 ماه قمری داشته است
یک نکته دیگر فصول سال و تعداد آن بسته به عرض جغرافیایی متفاوت است در استوا دو فصل گرم ولی خشک و مرطوب داریم در نواحی معتدل 4 فصل داریم که در دو نیمکره شمالی و جنوبی متضاد یکدیگرند و در قطب ها هم تقریبا دو فصل داریم
و اینکه فرموده اید نظریه هستند یا اثبات شده این تغییر مدار از اواخر قرن 19 با بعضی مشاهدات مطرح و با نظریه نسبیت قانونمند و از زمان سفر به ماه و نصب انعکاس دهنده های لیزری بر سطح ماه افزایش فاصله ماه از زمین سالی 2.5 سانتیمتر به اثبات رسید(البته این 2.5 سانتیمتر در طول زمان متغیر است بنابر فرمولهای خاص ریاضی فیزیک)بیش از این چیز چندانی نمیدانم
متشکرم

دقت می فرمایید که اینها همه بر اساس اما و اگر است؟
من هنوز جوابم رو نگرفتم
سئوال من اینه این 12 فصل که به عنوان یک قرارداد هزاران و صدها هزار سال است در همه جوامع بشری رواج داره
طبق حرفهای شما متغیر بوده
یعنی ممکنه در صدها هزار سال پیش 4 فصل نبوده 12 ماه نبوده و....
در همین ایران خودمان از صدها هزار سال پیش و تمدن کهن ما 12 ماه بوده و چهار فصل و هفت روز
اجازه بدهید پیش تر برویم
قران می فرماید اسمان و زمین را در 6 روز خلق کردیم
عرش خدا بر اب قرار داشت
جنبدگان را از اب خلق نمودیم
راجع به خلقت انسان و ملکوت صحبت می کند

علم شما می تواند اینها را شرح دهد؟
تعداد ماهها نزد خدای یکتا 12 ماه است طبق نص قران

در چه زمانی 12 ماه نبوده؟میلیاردها سال پیش؟
در اینده اگر خورشیدی وجود داشته باشد ماهها 12 نخواهد بود؟

ایا این توجیهات برای خدشه وارد کردن به قرآن کمی کودکانه نیست؟

سلام دوست عزیز جناب fagheer گرامی
متغیر بودن ونسبی بودن عالم آفرینش تقصیر من نیست
اگر کودکانه است از خدا بخواهید که گردش افلاک را ثابت نگاه دارد
دوست عزیز ادعای شما این است که قرآن برای همه زمان هاست حتی ادعای آن را دارید که بر ای جن و انس است
و همانطور که خود اعتقاد دارید اجنه قبل از انسانها آفریده شده اند و عمرهای بسیار بسیار طولانی دارند
پس اگر شما مدعی چنین فراگیری برای قرآن هستید آوردن محدودیت عمر انسانها نقص است
دوست عزیز این جهان بنیان دینامیک دارد حال چه شما بپذیرید و چه شما آنرا بر نتابید
شما مدعی شگفتی هایی هستید بر پایه ثوابت بنده معترض شدم که این ثوابت شما در عالم آفرینش وجود خارجی ندارد
و این چنین شیری خدا هم نافرید
اگر دنیا ثابت نیست بنده بی تقصیرم
متاسفانه توصیه های جناب بشارت را جدی نگرفتید
در ضمن اگر این مسئله را شما بر نمی تابید
برگردیم به ادعای 19+(19*4)+19=114
و طریقه شماره های آیه 91 سوره اسراء
متشکرم

سلام.

با جستجوی ناقص بنده, تعداد ماه و مرد و زن و روز با کمی ارفاق همان اعداد و صحیح درآمد.

با اینکه جالب هستند ولی حتما دلیلی دارد که علمای ما درباره روابط ریاضی عددی قرآن پژوهش نمیکنند(یا اگر می کنند عمومی نمیشود.) کمی ترسناک است اینکارها , خدا نکند آدم به سرنوشت همان فردی که اعجاز های عددی ۱۹ قرآن را کشف کرد دچار شود.

التماس دعا.

چه سرنوشتی داشت می شه بگید؟

[="Blue"][="Blue"]با سلام و تشکر از fagheer جان
من هم زمانی بسیار دنبال شگفتی های قران بودم و صدها صفحه مطلب جمع کردم ازجله همین هایی که در این تاپیک گذاشتید اما خیلی خوب می شد که ابتدا صحتشان را بررسی می کردی و بعد عنوا ن می کردی ولی باز هم خدا قوتت بدهد ودر این را موفقت بدارد فقط دو چیز:
1_شما گفتید:دانش بشری اخیراً اثبات نموده که آب 111/71% و خشکی 889/28 % از کره زمین را فراگرفته است.
آیا همه اینها اتفاقی است؟
تا انجایی که می دانم طبق علم زمین شناسی ابتدا زمین را کاملا اب پوشانده بود و بهد خشکی ها نمایان شدند و بعد هم به کرات این خشکی ها تغییر پیدا کردند تا اینکه به صورت این قاره ها در امدند و در اینده هم قسمت ها یی هستند که از این قاره ها جدا می شوند و باز تغییر پیدا می کنند و به نطرم در کل درصد میزان اب و خشکی ثابت نیست!!!!!!!!
2_همه ی این ها اگر هم از لحاط اماری درست باشند ابتدا به عنوان برداشت ما از قران است تا ثابت شود و بزرگان تایید کنند
[/][/]

fagheer;82324 نوشت:
چه سرنوشتی داشت می شه بگید؟

سلام.

ادعای رسالت کرد.

تا جایی که بنده می دانم این فرد که اسمش رشاد خلیفه بود یک سری روابط ریاضی در قرآن بر پایه عدد ۱۹ کشف کرد, بعد ازچند سال با همان روابط ریاضی اسم خودش را در قرآن به عنوان رسول شناساند, آخر سر هم ترور شد.

کمی جنون آمیز هست,چون ایشون دیگه ۱۹پیدا نمی کرد کاری می کرد که از آیات ۱۹پیدا بشه(مثل بازی با کلمات).

تشکر.
التماس دعا.

موضوع قفل شده است