تعبير انا و نحن در قرآن كريم

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تعبير انا و نحن در قرآن كريم

[="seagreen"]چرا خداوند در قرآن گاهی نحن و گاهی انا بکار برده برای کاری که مربوط به خودش می شود؟مانند انا نحن نزلنا الذکر و اننی انا الله لا اله الا انا فاعبدني.[/]

تعبیر به "انا" معمولا هنگامی به کار می رود که مراد ذات خداوند باشد ولی مراد از تعبیر "نحن" عالم ملکوت است. بنابراین وقتی خداوند می گوید "لااله الا انا" مراد ذات خداوندی است.
ولی در "انا نحن نزلنا" مراد مجموع است یعنی فرشته وحی، خداوند و ... که در اینجا مراد ذات الهی نیست.
آوردن ضمیر جمع به چند جهت ممكن است باشد:
1ـ گاهی برای اهمیت دادن به موضوع است. مثلا، حفظ و نگهداری قرآن از تحریف.
خداوند می فرماید:«إنا نحن نزلنا الذكر و إنا له لحافظون» یعنی ما قرآن را نازل كردیم و خود آن را حفظ می كنیم.(حجر/9) كه می تواند در این آیه اشاره به اهمیت و جایگاه ویژه قرآن دارد.
2ـ برخی از كارهای الهی به واسطه ملائكه كه جنود و كارگزاران الهی هستند انجام می گیرند. در اینگونه موارد برای اشاره به وجود آنان در طریق عمل، ضمیر جمع آورده می شود؛ مانند «إنا كل شیء خلقناه بقدر» یعنی ما هر چیزی را به اندازه خلق كردیم.(قمر/49)
3ـ گاهی جمع آوردن ضمیر فقط برای تفخیم و تعظیم و اشاره به شأن و مقام اعلای ربوبی دارد؛ مانند«إنا هدیناه السبیل» یعنی ما راه را به شما نشان دادیم.(انسان/3) كه این گونه آیات بر عظمت نازل كننده(خداوند) دلالت دارد.
برای مطالعه بیشتر می توانید به كتب تفسیری در ذیل آیات ذكر شده مراجعه نمایید.
منبع:تبيان

با سلام خدمت همه قرآن پژوهان محترم مخصوصا جناب محمد

همانطور كه جناب محمد فرمودندبكار رفتن ضماير جمع براي خداوند عوامل مختلفي دارد كه اشاره شد .

اما يك نكته هم دربكار بردن ضماير مفرد نهفته است كه حاكي از اهميت موضوع است.

معمولا هر كجا خداوند صحبت از عبادت مي كند از ضماير مفرد استفاده مي كند و همه انسانها را به عبادت خويش فرا مي خواند. به عبارت ديگر در توحيد عبودي هميشه ضماير مفرد است تا كسي به فكر پرستش و ستايش غير خدا نيفتد .

به چند نمونه از آن توجه بفرماييد :

إِنَّني‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْني‏ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري ( طه/14)

من «اللَّه» هستم معبودى جز من نيست! مرا بپرست، و نماز را براى ياد من بپادار! (14)

يا عِبادِيَ الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضي‏ واسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ (العنكبوت / 56 )

اى بندگان من كه ايمان آورده‏ايد! زمين من وسيع است، پس تنها مرا بپرستيد (و در برابر فشارهاى دشمنان تسليم نشويد)! (56)

وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي‏ وَ لْيُؤْمِنُوا بي‏ لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ (بقره/186)

و هنگامى كه بندگان من، از تو در باره من سؤال كنند، (بگو:) من نزديكم! دعاى دعا كننده را، به هنگامى كه مرا مى‏خواند، پاسخ مى‏گويم! پس بايد دعوت مرا بپذيرند، و به من ايمان بياورند، تا راه يابند (و به مقصد برسند)! (186)

نَبِّئْ عِبادي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحيمُ (حجر/49)


بندگانم را آگاه كن كه من بخشنده مهربانم! (49)

موفق باشيد :Gol::Gol::Gol:

سلام
انا به لحاظ مقام وحدت :Sham:
و نحن به لحاظ مقام کثرت است:Gol:
انا جلالی است :Sham:
نحن جمالی است:Gol:
با انا بساط انانیتها را جمع می کند :Sham:
با نحن دست لطف بر سرشان می کشد:Gol:
انا یعنی من هستم و غیر من هیچ نیست :Sham:
نحن یعنی من هستم و شووناتم ، عبادم لذا خود را شاکر علیم نامید:Gol:
گاه با قهر تورا از تو براند و گاه با مهر به جان بنوازد :Sham:
موفق در پناه حق
:Gol:

باسلام خدمت آقا محمد خداوند متعال وقتی می خواهد کاری را به خودش نسبت دهدبعضی مواقع بالفظ أنا وگاهی بالفظ نحن بیان می کندمثلادرآیه 23سوره حجرمی فرماید( و إنالنحن نحی ونمیت) ودرآیه 42سوره زمر می فرماید (الله یتوفی الأنفس حین موتها) ودرآیه 11سوره سجده می فرماید(قل یتوفاکم ملک الموت الذی وکل بکم )درحالی که تمام این تعبیرات صحیح هستند چونکه وقتی حضرت عزراییل قبض روح می کند درحقیقت مثل این است که خداقبض روح کرده چون با اذن خدا بوده است وقتی هم که ضمیرجمع مثل (نمیت آورده)نیز صحیح است درحقیقت مثل این است که مادرشما به شما می گویدنان بگیریدوشماهم نان می گیریدوبعدزن همسایه به مادرشما می گویدنان برایتان بگیرم ومادرشما می گوید مانان گرفته ایم درحالی که شمانان گرفته اید پس تعبیراتی که خداوند بالفظ متکلم وحده ومتکلم مع الغیر به کاربرده هیچ منافاتی باهم ندارند.

با سلام و عرض ادب خدمت دوستان و تشكر از جواب خوبشان.
در تكميل اين بحث نكته اي عرض كنم و آن اينكه گاهي در آيات ضمير متكلم
وحده بيان مي شود كه عنايت خاص به چيزي و به خلق بلاواسطة چيزي معلوم شود و
احتمال مداخلة غير و وسائط دفع شود، مثل: "يا موسي انّني أنا الله" در اين مورد
آوردن ضمير جمع منافي با مقصود است.[آيت الله صافي، معارف دين، ج 1، ص 178]
و در مورد تاييد گفته دوستان در بالا هم مرحوم آيت الله طالقاني در تفسير نوين فرمود:
"در آية "انّا انزلناه في ليلة القدر" ضمير جمع به كار برده با آن كه او
يكتا و يگانه است تا بر عظمت نازل كننده (خدا) دلالت كند. بديهي است
آن چه را كه بخشنده اي بزرگ مي بخشد و مي فرستد، قطعاً‍ با اهميّت و عظيم است
و نظيرش را در لفظ "الم نشرح لك صدرك" مي توان يافت".
[ آيت الله صالقاني،‌ تفسير نوين، ص 274؛ تفسير نمونه، ج 27، ص 181]

موضوع قفل شده است