نظرتون درموردعدد چهل وطراحی یک نرم افزارچیه

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نظرتون درموردعدد چهل وطراحی یک نرم افزارچیه

[="red"]نظرتون درموردعدد چهل وطراحی یک نرم افزارچیه[/]


سلام علیکم و رحمه الله

سید نیاکی گرامی با سپاس از نرم افزارها و کلیپهای بسیار زیبای شما که در ایام محرم بسیار دل انگیزتر شده بود.

عدد چهل مثلا بر اساس معیار روز
عدد ایامی است
مقرر بین بنده و خداوند در مسیر تزکیه نفس که در هر چهله خصلت پلیدی از وجود سالک توفیق یافته بطور کل حذف میگردد .

در تاریخ انبیاء نیز به این عدد بر میخوریم و دلیل اصلی انتخاب این تعداد از ایام از طرف سالکین برای تزکیه یک نفس اماره ظاهرا همین بوده.

در رابطه با شب یلدا که بعضی از اساتید میگویند آنرا بنام چهله نخوانید این شب نامش یلداست و طولانی ترین شب سال است و از این شب اینطورکه نقل شده با عنوان صله رحم در اسلام و در آئین های قبل اسلام استفاده معنوی میشده.

حال با عرایض مذکور که یلدا را نمیتوان چهله نامید
وارتباطی با چهله ندارد و اینکه چهله نشستن عرفاء نیز به آن طبعا مرتبط نمیشود و چهله دیگری سراغ ندارم خود بنده

شما این را بفرمائید که از کدام چهله میخواهید نرم افزار طراحی نمائید.

یاحق

[="blue"]باسلام به دوست عزیزم که منت نهاده وبه موضوعی که مطرح کردم خیلی ریز شده وجواب دادند ولی فکر کنم اگر کمی به عقب برگردید وکمی با دقت به مجموع نرم افزارهای ساخته شده من توجه کنید متوجه می شوید که اصلا به دنبال این جوابیه ای که شما داده اید نبوده ونیستم وقطعا خیلی فراتر از این چیزها فکر می کنم وطرح نرم افزاری رو ریخته ام با محوریت چهل که دربرگیرنده موضوعاتی مهم دینی واثرگذاری خیلی زیاد برروی خود وامثال خود هستم [/]

یاحق [="red"]سیدنیاکی[/]

سید نیاکی;69882 نوشت:
نظرتون درموردعدد چهل

با سلام

عدد چهل در فرهنگ دينى و اسلامى در ميان ساير اعداد از جايگاه ويژه اي برخوردار است. به راستى راز و رمز آن چيست. آيا صرفاً يك اعتبار و قرارداد است كه براى هر عددى مى توانست درنظر گرفته شود و يا اينكه از يك پشتوانه تكوينى و تكاملي روند حركت انسان در ابعاد مادى و معنوى برخوردار است. دراين رابطه بهترين منابعي كه حق مطلب را در تبيين رموز عدد چهل ادا مى كند آيات شريفه قرآن و روايات معصومين(ع) است كه مركز فرهنگ و معارف قرآن در مقاله حاضر در مقام بيان اين مطلب برآمده كه با هم آن را از نظر مى گذرانيم.
شكل گيرى شخصيت انسان
اهميت چهل سالگى انسان قابل انكار نيست، چنانكه در روايات متعددى از پيامبر «ص» و معصومان آمده است: هنگامى كه بنده به چهل سالگى مى رسد خداوند به دو فرشته مراقب او مى گويد: ا زاين پس بر او سخت بگيريد و همه كارهاى كوچك و بزرگ و زياد و كم را ثبت كنيد. اين روايات همه از اين حقيقت خبر مى دهند كه شخصيت انسان تا چهل سالگى شكل گرفته و از آن پس تحولات درونى در او سخت تر مى شود
. مشرب عرفا
دانشمندان مسلمان بويژه آنان كه مشرب عرفانى دارند، به عدد چهل در زمينه خودسازى به ديده اهميت مى نگرند و براى اين عدد در فعليت يافتن استعدادهاى انسان و كامل شدن ملكات اخلاقى و پيمودن درجات معرفت تاثيرى ويژه قائل هستند.
منظرقرآن
عدد چهل يا اربعين، از موضوعاتى است كه در قرآن و روايات از جايگاه ويژه اي برخوردار است و تاكنون كتاب هاى فراوانى درباره آن نوشته شده است. در قرآن كريم اين واژه در چهار آيه و مرتبط با سه موضوع ديده مى شود:
1- در آيه 15 سوره احقاف از چهل سالگى انسان ياد شده و اين كه خداوند به همه انسان ها درباره نيكى به پدر و مادر سفارش كرده است؛ اما فقط نيكوكاران به اين سفارش الهى عمل و به پدر و مادر خود نيكى مى كنند و اين نيكى را تا رسيدن به رشد كامل خود و رسيدن به چهل سالگى ادامه مى دهند؛ آن گاه در چهل سالگى دعا مى كنند و از خداوند توفيق مى طلبند تا در برابر نعمت هايى كه خود و پدر و مادرشان از آن برخوردار بوده اند، شكرگزار او باشند:(1)«و وصينا الانسان بوالديه احسانا حملته امه كرها و وضعته كرها و حمله و فصاله ثلاثون شهرا حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعين سنه قال رب اوزعنى ان اشكر نعمتك التى انعمت على و على والدى و ان اعمل صالحا ترضاه و اصلح لى فى ذريتى انى تبت اليك و انى من المسلمين».
2- در آيه 26 مائده از چهل سال ممنوعيت ورود بنى اسراييل به سرزمين مقدس و چهل سال سرگردانى آن ها در قطعه اى از زمين خبر داده است:«قال فانها محرمه عليهم اربعين سنه يتيهون فى الارض فلا تاس على القوم الفاسقين». اين ممنوعيت پس از آن بود كه موسى به قومش براى ورود به سرزمين مقدس فرمان داد؛ اما بنى اسراييل به اين دليل كه در آنجا مردمى جبارند، ازاطاعت موسى سر باز زدند وگفتند: تا آنان از آن جا بيرون نروند، ما هرگز وارد آن شهر نمى شويم. در تورات نيز داستان سرگردانى بني اسراييل ذكر شده است.
3- آيه 51 بقره نيز از ميقات چهل شبه موسى خبر مى دهد:«و اذ واعدنا موسي اربعين ليله » كه در آيه 142 اعراف به اين صورت تفصيل داده شده است:«و واعدنا موسي ثلاثين ليله و اتممناها بعشر فتم ميقات ربه اربعين ليله ». مفسران برآنند كه آن چهل شب در سى شب ذى القعده و دهه اول ذى الحجه بوده است؛ چنان كه در رواياتى از امام صادق (ع) نيز بر اين تعيين دلالت دارد؛ (2) اما آلوسى بدون استناد به دليلي، اين احتمال را كه ميقات در سى روز ذى الحجه و دهه اول محرم بوده نيز نقل كرده است. (3) ميقات چهل روز و چهل شبه موسى در تورات آمده است.

راز عدد چهل: مفسران در ذيل هر يك از آيات پيشين درصدد بر آمده اند رازي متناسب با موضوع را براى عدد چهل بيان كنند. در آيه 15 احقاف از كمال رشد انسان و چهل سالگى وى ياد شده است.
بيش تر مفسران، كمال رشد را در 33 سالگى مى دانند؛ (4) ولى برخى آن را در همان چهل سالگى دانسته اند. (5)
بنابه روايتى از امام صادق (ع) انسان در 33 سالگى به رشد كامل جسمانى خود مى رسد و اين رشد تا چهل سالگى ثابت است و از آن پس، بدن رو به كاستى مى رود.(6) در هر صورت برخي، سر تأكيد آيه بر چهل سالگى را اين دانسته اند كه از يك سو معمولاً عقل انسان در اين سن كامل مى شود و در همين زمان حجت خداوند بر او تمام شده، جهالت جوانى از وى فاصله گرفته، حق واجب خداوند را در نيكى به پدر و مادر مى شناسد و از سوى ديگر در چهل سالگى صفات اخلاقي در وى قوى شده، از آن پس به آسانى از او جدا نمى شود.
منظرروايات
آن چه قابل انكار نيست، اهميت اين مرحله از عمر انسان است؛ چنان كه در روايات متعددى از پيامبر(ص) و معصومان آمده است هنگامى كه عمربنده به چهل سالگى مي رسد، خداوند به دو فرشته مراقب او مى گويد: از اين پس بر او سخت بگيريد و همه كارهاى كوچك و بزرگ و زياد و كم او را ثبت كنيد.(7)
در حديث آمده است: كسانى كه به چهل سالگى مى رسند و توبه نمى كنند، شيطان دستى به صورت آنها كشيده، مى گويد: پدرم فداى رويى كه رستگار نمى شود.(8) اين روايات همه از اين حقيقت خبر مى دهد كه شخصيت انسان تا چهل سالگى شكل گرفته، و از آن پس، تحولات درونى در او سخت تر مى شود؛ البته در حديثى از امام صادق(ع) نيز آمده كه خداوند افراد چهل ساله را گرامى مي دارد.(9) اين روايت شايد دستورى اخلاقى براى رعايت احترام اشخاصى باشد كه داراي عمرى چهل سال و بيش تر از آن هستند.
آلوسى درباره سر چهل سال سرگردانى بنى اسرائيل مى گويد: چهل سال، زمان لازمى بود كه بنى اسرائيل از نادانى خود در مخالفت با موسي(ع) دست بردارند.(10) برخى ديگر نيز چهل سال را زمان لازم براى انقضاى نسل نافرمان بنى اسرائيل - كه به اخلاق فاسد خو گرفته بودند - و نيز ظهور نسل جديد از آنان دانسته و برآنند كه پس از آن زمان، نسل جديد بنى اسرائيل وارد سرزمين مقدس شد.(11)
راز ميقات چهل شبه موسى نيز روشن نيست؛ اما وجود اين روايت از رسول خدا كه فرمود: هر كس چهل روز اخلاص ورزد و اعمال خود را براى خدا خالص گرداند، چشمه هاي حكمت از قلبش بر زبانش جارى مى شود: « من اخلص لله اربعين صباحا جرت ينابيع الحكمه من قلبه على لسانه»(12) در كنار دو آيه ميقات، سبب شده تا دانشمندان مسلمان، به ويژه آنان كه مشرب عرفانى دارند؛ به عدد چهل در زمينه خودسازى با ديده اهميت بنگرند و براى اين عدد در فعليت يافتن استعدادهاى انسان و كامل شدن ملكات اخلاقى و پيمودن درجات معرفت تأثيرى ويژه قايل شوند.(13) صدرالمتألهين شيرازى بر آن است كه فقط پيامبران و اولياى الهى از راز تعيين عدد چهل باخبرند؛ سپس به نقل نكته اى لطيف از سهروردي، صاحب عوارف المعارف درباره راز آن مى پردازد كه خداى سبحان، گل آدم را در چهل روز سرشت؛ چنان كه در حديث آمده: «خمرت طينه آدم بيدى اربعين صباحا» و او را به گونه اى متناسب با عالم شهادت و غيب آفريد و در هر صباح كه مرتبه اى از قوا و طبقه اى از اعضا را براى آبادانى جنبه شهادت (دنيايي) وى در او به وديعه نهاد بين او و عوالم غيبى حجابى پديد آورد و او را به نوعى از ساحت قدس الهى دور كرد؛ بنابراين براى بيرون آمدن وى از اين حجاب ها و نزديك شدن به آن ساحت يك اربعين اخلاص در عمل لازم است. وى در ادامه، همين نكته را منشأ تعيين عدد چهل (چله نشيني ها) براى خلوت ها و رياضت هاى عارفان دانسته است. (14)
هم چنان كه روايت پيشين، توجه عارفان را به خود جلب كرد، نقل حديث ديگرى از رسول خدا(ص) كه فرمود: هركس از امت من چهل حديث مورد نياز مردم در امور دين را حفظ كند، خداوند او را در روز قيامت فقيه و دانشمند برمى انگيزد.(15) توجه فقيهان و محدثان را به خود معطوف داشت، به طورى كه كتاب هاى زيادى در زمينه چهل حديث نگاشته شد. برخى بيش از 72 كتاب و برخى ديگر افزون بر 90 كتاب در اين موضوع ياد كرده اند. روايات فراوانى نيز نقل شده كه در آن به نوعى از عدد چهل نام برده شده است.(16)

پانوشت ها:
________________________________________
1. فى ظلال ، ج 6 ص 361
2. الكافى ج 4 ص 789 و نيز عياشى ج 2 ص 158
3. روح المعانى مج 1 ج 1 ص 407
4. جامع البيان مج 13 ج 26 ص 22
5. مجمع البيان ج 9 ص 130
6. الخصال ج 2 ص 545
7. همان
8. روح المعانى مج 14 ج 26 ص 29
9. الخصال همان
10. روح المعانى مج 4 ج 6 ص 161
11. المنار ج 6 ص 338
12. بحارالانوار ج 67 ص 242
13. رساله سير و سلوك ص 27 تا 41
14. تفسير ملا صدرا ج 3 ص 371
15. بحارالانوار ج 2 ص 156

برای مطالعه بیشتر به کتاب اسرار عدد چهل
محسن آشتياني مراجعه کنید!

سلام علیکم جمیعا

حال با بیان این مطالب که اینطوریکه سید گرامی مطرح فرمودند ارتباطی با نیت ایشان ندارد موضوع تاپیک ایشان کمی منحرف میشود ولی سید گرامی شما مینوشتید که عدد چهل را به چه خاطر مدنظر نظر قرار دادید و بعد نظر دوستان را میپرسیدید اینطوری بهتر بود و مقصود نزدیک تر.

رضا;69927 نوشت:
به راستى راز و رمز آن چيست. آيا صرفاً يك اعتبار و قرارداد است كه براى هر عددى مى توانست درنظر گرفته شود و يا اينكه از يك پشتوانه تكوينى و تكاملي روند حركت انسان در ابعاد مادى و معنوى برخوردار است.

دقیقا رضای گرامی زدید به هدف. عدد 40 یک قرارداد است که خداوند همانطوریکه در مطالب شما هم ذکر شده بر این عدد تاکید دارد.

یک سری اعداد راز هستند و بعضی از مقربین این رازها برایشان گفته میشود ولی عدد 40 برای همه انسانهاست.

مثلا در همان 40 سالگی که فرمودید نمیدانم تاثیر هورمون جنسی روی تصمیمات انسان تاثیر میگذارد و یا نه دلیل دیگری دارد چون این هورمون در افراد متفاوت در مناطق زیست محیطی متفاوت به هیچ عنوان شبیه یکدیگر نیستند.
مثلا یک افریقائی یا عرب حاره نشین در 10 ساللگی مردان به بلوغ میرسند ولی این بلوغ در سوئد 17 سال و در قطب 23 سال است.

در هر صورت عقلی بر انسان مستولی میشود که همانطوریکه فرمودید حساب کتاب انسان نزد خداوند تغئیر می یابد چون سلاح عقل در انسان رفتارها و تصمیم گیریهایش قائم و مستولی میشود.

سپاسگذارم از اطلاعاتی که دادید.

یاحق

رضا;69927 نوشت:
با سلام

عدد چهل در فرهنگ دينى و اسلامى در ميان ساير اعداد از جايگاه ويژه اي برخوردار است. به راستى راز و رمز آن چيست. آيا صرفاً يك اعتبار و قرارداد است كه براى هر عددى مى توانست درنظر گرفته شود و يا اينكه از يك پشتوانه تكوينى و تكاملي روند حركت انسان در ابعاد مادى و معنوى برخوردار است. دراين رابطه بهترين منابعي كه حق مطلب را در تبيين رموز عدد چهل ادا مى كند آيات شريفه قرآن و روايات معصومين(ع) است كه مركز فرهنگ و معارف قرآن در مقاله حاضر در مقام بيان اين مطلب برآمده كه با هم آن را از نظر مى گذرانيم.
شكل گيرى شخصيت انسان
اهميت چهل سالگى انسان قابل انكار نيست، چنانكه در روايات متعددى از پيامبر «ص» و معصومان آمده است: هنگامى كه بنده به چهل سالگى مى رسد خداوند به دو فرشته مراقب او مى گويد: ا زاين پس بر او سخت بگيريد و همه كارهاى كوچك و بزرگ و زياد و كم را ثبت كنيد. اين روايات همه از اين حقيقت خبر مى دهند كه شخصيت انسان تا چهل سالگى شكل گرفته و از آن پس تحولات درونى در او سخت تر مى شود
. مشرب عرفا
دانشمندان مسلمان بويژه آنان كه مشرب عرفانى دارند، به عدد چهل در زمينه خودسازى به ديده اهميت مى نگرند و براى اين عدد در فعليت يافتن استعدادهاى انسان و كامل شدن ملكات اخلاقى و پيمودن درجات معرفت تاثيرى ويژه قائل هستند.
منظرقرآن
عدد چهل يا اربعين، از موضوعاتى است كه در قرآن و روايات از جايگاه ويژه اي برخوردار است و تاكنون كتاب هاى فراوانى درباره آن نوشته شده است. در قرآن كريم اين واژه در چهار آيه و مرتبط با سه موضوع ديده مى شود:
1- در آيه 15 سوره احقاف از چهل سالگى انسان ياد شده و اين كه خداوند به همه انسان ها درباره نيكى به پدر و مادر سفارش كرده است؛ اما فقط نيكوكاران به اين سفارش الهى عمل و به پدر و مادر خود نيكى مى كنند و اين نيكى را تا رسيدن به رشد كامل خود و رسيدن به چهل سالگى ادامه مى دهند؛ آن گاه در چهل سالگى دعا مى كنند و از خداوند توفيق مى طلبند تا در برابر نعمت هايى كه خود و پدر و مادرشان از آن برخوردار بوده اند، شكرگزار او باشند:(1)«و وصينا الانسان بوالديه احسانا حملته امه كرها و وضعته كرها و حمله و فصاله ثلاثون شهرا حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعين سنه قال رب اوزعنى ان اشكر نعمتك التى انعمت على و على والدى و ان اعمل صالحا ترضاه و اصلح لى فى ذريتى انى تبت اليك و انى من المسلمين».
2- در آيه 26 مائده از چهل سال ممنوعيت ورود بنى اسراييل به سرزمين مقدس و چهل سال سرگردانى آن ها در قطعه اى از زمين خبر داده است:«قال فانها محرمه عليهم اربعين سنه يتيهون فى الارض فلا تاس على القوم الفاسقين». اين ممنوعيت پس از آن بود كه موسى به قومش براى ورود به سرزمين مقدس فرمان داد؛ اما بنى اسراييل به اين دليل كه در آنجا مردمى جبارند، ازاطاعت موسى سر باز زدند وگفتند: تا آنان از آن جا بيرون نروند، ما هرگز وارد آن شهر نمى شويم. در تورات نيز داستان سرگردانى بني اسراييل ذكر شده است.
3- آيه 51 بقره نيز از ميقات چهل شبه موسى خبر مى دهد:«و اذ واعدنا موسي اربعين ليله » كه در آيه 142 اعراف به اين صورت تفصيل داده شده است:«و واعدنا موسي ثلاثين ليله و اتممناها بعشر فتم ميقات ربه اربعين ليله ». مفسران برآنند كه آن چهل شب در سى شب ذى القعده و دهه اول ذى الحجه بوده است؛ چنان كه در رواياتى از امام صادق (ع) نيز بر اين تعيين دلالت دارد؛ (2) اما آلوسى بدون استناد به دليلي، اين احتمال را كه ميقات در سى روز ذى الحجه و دهه اول محرم بوده نيز نقل كرده است. (3) ميقات چهل روز و چهل شبه موسى در تورات آمده است.

راز عدد چهل: مفسران در ذيل هر يك از آيات پيشين درصدد بر آمده اند رازي متناسب با موضوع را براى عدد چهل بيان كنند. در آيه 15 احقاف از كمال رشد انسان و چهل سالگى وى ياد شده است.
بيش تر مفسران، كمال رشد را در 33 سالگى مى دانند؛ (4) ولى برخى آن را در همان چهل سالگى دانسته اند. (5)
بنابه روايتى از امام صادق (ع) انسان در 33 سالگى به رشد كامل جسمانى خود مى رسد و اين رشد تا چهل سالگى ثابت است و از آن پس، بدن رو به كاستى مى رود.(6) در هر صورت برخي، سر تأكيد آيه بر چهل سالگى را اين دانسته اند كه از يك سو معمولاً عقل انسان در اين سن كامل مى شود و در همين زمان حجت خداوند بر او تمام شده، جهالت جوانى از وى فاصله گرفته، حق واجب خداوند را در نيكى به پدر و مادر مى شناسد و از سوى ديگر در چهل سالگى صفات اخلاقي در وى قوى شده، از آن پس به آسانى از او جدا نمى شود.
منظرروايات
آن چه قابل انكار نيست، اهميت اين مرحله از عمر انسان است؛ چنان كه در روايات متعددى از پيامبر(ص) و معصومان آمده است هنگامى كه عمربنده به چهل سالگى مي رسد، خداوند به دو فرشته مراقب او مى گويد: از اين پس بر او سخت بگيريد و همه كارهاى كوچك و بزرگ و زياد و كم او را ثبت كنيد.(7)
در حديث آمده است: كسانى كه به چهل سالگى مى رسند و توبه نمى كنند، شيطان دستى به صورت آنها كشيده، مى گويد: پدرم فداى رويى كه رستگار نمى شود.(8) اين روايات همه از اين حقيقت خبر مى دهد كه شخصيت انسان تا چهل سالگى شكل گرفته، و از آن پس، تحولات درونى در او سخت تر مى شود؛ البته در حديثى از امام صادق(ع) نيز آمده كه خداوند افراد چهل ساله را گرامى مي دارد.(9) اين روايت شايد دستورى اخلاقى براى رعايت احترام اشخاصى باشد كه داراي عمرى چهل سال و بيش تر از آن هستند.
آلوسى درباره سر چهل سال سرگردانى بنى اسرائيل مى گويد: چهل سال، زمان لازمى بود كه بنى اسرائيل از نادانى خود در مخالفت با موسي(ع) دست بردارند.(10) برخى ديگر نيز چهل سال را زمان لازم براى انقضاى نسل نافرمان بنى اسرائيل - كه به اخلاق فاسد خو گرفته بودند - و نيز ظهور نسل جديد از آنان دانسته و برآنند كه پس از آن زمان، نسل جديد بنى اسرائيل وارد سرزمين مقدس شد.(11)
راز ميقات چهل شبه موسى نيز روشن نيست؛ اما وجود اين روايت از رسول خدا كه فرمود: هر كس چهل روز اخلاص ورزد و اعمال خود را براى خدا خالص گرداند، چشمه هاي حكمت از قلبش بر زبانش جارى مى شود: « من اخلص لله اربعين صباحا جرت ينابيع الحكمه من قلبه على لسانه»(12) در كنار دو آيه ميقات، سبب شده تا دانشمندان مسلمان، به ويژه آنان كه مشرب عرفانى دارند؛ به عدد چهل در زمينه خودسازى با ديده اهميت بنگرند و براى اين عدد در فعليت يافتن استعدادهاى انسان و كامل شدن ملكات اخلاقى و پيمودن درجات معرفت تأثيرى ويژه قايل شوند.(13) صدرالمتألهين شيرازى بر آن است كه فقط پيامبران و اولياى الهى از راز تعيين عدد چهل باخبرند؛ سپس به نقل نكته اى لطيف از سهروردي، صاحب عوارف المعارف درباره راز آن مى پردازد كه خداى سبحان، گل آدم را در چهل روز سرشت؛ چنان كه در حديث آمده: «خمرت طينه آدم بيدى اربعين صباحا» و او را به گونه اى متناسب با عالم شهادت و غيب آفريد و در هر صباح كه مرتبه اى از قوا و طبقه اى از اعضا را براى آبادانى جنبه شهادت (دنيايي) وى در او به وديعه نهاد بين او و عوالم غيبى حجابى پديد آورد و او را به نوعى از ساحت قدس الهى دور كرد؛ بنابراين براى بيرون آمدن وى از اين حجاب ها و نزديك شدن به آن ساحت يك اربعين اخلاص در عمل لازم است. وى در ادامه، همين نكته را منشأ تعيين عدد چهل (چله نشيني ها) براى خلوت ها و رياضت هاى عارفان دانسته است. (14)
هم چنان كه روايت پيشين، توجه عارفان را به خود جلب كرد، نقل حديث ديگرى از رسول خدا(ص) كه فرمود: هركس از امت من چهل حديث مورد نياز مردم در امور دين را حفظ كند، خداوند او را در روز قيامت فقيه و دانشمند برمى انگيزد.(15) توجه فقيهان و محدثان را به خود معطوف داشت، به طورى كه كتاب هاى زيادى در زمينه چهل حديث نگاشته شد. برخى بيش از 72 كتاب و برخى ديگر افزون بر 90 كتاب در اين موضوع ياد كرده اند. روايات فراوانى نيز نقل شده كه در آن به نوعى از عدد چهل نام برده شده است.(16)

پانوشت ها:
________________________________________
1. فى ظلال ، ج 6 ص 361
2. الكافى ج 4 ص 789 و نيز عياشى ج 2 ص 158
3. روح المعانى مج 1 ج 1 ص 407
4. جامع البيان مج 13 ج 26 ص 22
5. مجمع البيان ج 9 ص 130
6. الخصال ج 2 ص 545
7. همان
8. روح المعانى مج 14 ج 26 ص 29
9. الخصال همان
10. روح المعانى مج 4 ج 6 ص 161
11. المنار ج 6 ص 338
12. بحارالانوار ج 67 ص 242
13. رساله سير و سلوك ص 27 تا 41
14. تفسير ملا صدرا ج 3 ص 371
15. بحارالانوار ج 2 ص 156

برای مطالعه بیشتر به کتاب اسرار عدد چهل
محسن آشتياني مراجعه کنید!

[="red"]باسلام
ممنونم از توضیحات خوب وعمیقی که درپیرامون عددچهل داده اید
ولی پیشنهاد ندادید[/]

یا حق