قضا شدن نماز صبح رسول الله

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قضا شدن نماز صبح رسول الله

..یا ستار..

با سلام.

حدیثی در سنن النبی می باشد بدین مرقوم:

[="red"]شبى براى حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم عباى دولا انداختند و حضرت روى آن خوابيدند و خوابشان برد و نمازشان قضا شد.[/]

ایا حدیث مذکور وثوق در صدور دارد یا خیر!؟؟

با تشکر

با سلام خدمت دوست عزیزمان
اول عین حدیث را خدمت شما عرض و بعدا ان را به نقد می گذاریم

در من لايحضره الفقيه شماره حدیث 1031 آمده است: حسن بن محبوب از على بن حسن بن رباط و او از سعيد أعرج روايت كرده: از امام صادق (ع) شنيدم:

خداوند رسول خود (ص) را به خواب برد يا خواب را بر او غالب گردانيد. وقت نماز صبح گذشت تا اينكه آفتاب طلوع كرد، آن گاه پيامبر از خواب برخاست، ابتدا دو ركعت نافله صبح را كه قبل از طلوع فجر بايد به جا آورد خواند. پس از آن نماز صبح را به جا آورد. يك بار نيز خداوند حضرت را در نماز چهار ركعتى دچار فراموشى ساخت و حضرت در ركعت دوّم نماز را سلام داد.

آن گاه امام حكايت ذى الشّمالين را بيان فرمود:
اين دو مورد را نسبت به حضرت واقع نساخت، مگر به خاطر رحمت و شفقت بر امّت، تا مبادا اگر مسلمانى را خواب در ربود و نمازش قضا شد، يا در نماز دچار فراموشى شد، او را سرزنش كنند و با خود گويند فخر كائنات رسول خدا را اين حادثه رسيد. ما را سهل باشد كه سهو و خواب پديد آيد.


این روايت ضعیف السند است چون:

1- در سند حدیث« الحسن بن محبوب عن الرباطي عن سعيد الأعرج» وجود دارد که رباطی بین حسن بن رباط بجلی (که در معجم رجالی توصیف نشده ) و علی بن حسن بن رباط که امامی ثقه است، مشترک است.

2- ذو الشمالين و يا ذواليدين ضعيف و يا مجهول الحال است.

3- روايت خبر واحد است. خبر واحد در اصول دين حجت نيست (اين مساله هم چون مربوط به نبوت است، جزو اصول است )


اما در توجيه محتوای آن گفته اند:

سهو و فراموشى رسول خدا قابل قبول نيست زيرا اگر جائز باشد كه پيامبر در نماز كه جاى حضور قلب است، سهو نمايد،پس ممكن است در تبليغ احكام الهى نيز دچار سهو شود،زيرا نماز بر حضرت همچنان واجب است كه تبليغ احكام الهى واجب است. (1)

1. من لا يحضره الفقيه،ترجمه غفارى، ج‏1، ص 556-555.

erfan_alavi;69695 نوشت:
..یا ستار..

با سلام.

حدیثی در سنن النبی می باشد بدین مرقوم:

شبى براى حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم عباى دولا انداختند و حضرت روى آن خوابيدند و خوابشان برد و نمازشان قضا شد.

ایا حدیث مذکور وثوق در صدور دارد یا خیر!؟؟

با تشکر

[=Century Gothic]با سلام

دوستان گرامی قبل از ایجاد تاپیک جدید در سایت جستجو کنید!
این سوال تکراریست !
با تشکر

http://www.askdin.com/showthread.php?t=8502

..یا ستار..

سلام علیکم..

ضمن تشکر از بیانات اساتید گرامی..

ببنید دوستان حقیر اهل بگو مگو و جدل نیستم؛ولی این دلایل کافی نیست؛که مثلا حضرت نماز را را برای مصالحی عمدا ترک کرده باشند؛چون خود حضرت بلال را برای بیدار نکردن سرزنش می کند؛این در حالی است که معصوم حرف بیهوده نمی زند؛از طرفی اموری که در خواب اتفاق می افتد ؛جزء امور مولوی نیست تا با عصمت نیز نا سازگار باشد؛به عبارتی خود خواب و متعلقات ان خارج از مسئله عصمت است ؛نتیجتا این موضوع عصمت را هم زیر سوال نمی برد....

از این مسائل که بگذزیم ؛نماز شب نیز به پیامبر واجب بود؛ایا ایشان ان را نیز برای مصالح عمومی ترک کردند ؛این در حالی است که نماز شب مستحب است ؛و وجوب ان مختص خود ایشان بود.....

بنده می خواهم بگویم ؛این امر یعنی قضای نماز ارتباطی به مصالح و واین طور موارد علی الظاهر ندارد ؛و حکم ان نیز مانند دیگر احکام شرعی تبیین می شد ونیاز به مصداق از طرف پیامبر نداشت ؛این در حالی است که احکام خطیر تری تبیین شد بدون نیاز به نشان دادن اصل واقع ان از طرف پیامبر.....به عبارتی ؛اصل قضای نماز ایشان ؛برای نفی کم توجهی به نماز برای اشخاص نبوده است وایشان را خواب گرفت مانند دیگر افراد و در خواب احکام مولوی جایی ندارد تا به عصمت خدشه وارد کند..

الله یعلم..

سید مهدی;69788 نوشت:
این روايت ضعیف السند است چون: 1- در سند حدیث« الحسن بن محبوب عن الرباطي عن سعيد الأعرج» وجود دارد که رباطی بین حسن بن رباط بجلی (که در معجم رجالی توصیف نشده ) و علی بن حسن بن رباط که امامی ثقه است، مشترک است. 2- ذو الشمالين و يا ذواليدين ضعيف و يا مجهول الحال است. 3- روايت خبر واحد است. خبر واحد در اصول دين حجت نيست (اين مساله هم چون مربوط به نبوت است، جزو اصول است ) اما در توجيه محتوای آن گفته اند: سهو و فراموشى رسول خدا قابل قبول نيست زيرا اگر جائز باشد كه پيامبر در نماز كه جاى حضور قلب است، سهو نمايد،پس ممكن است در تبليغ احكام الهى نيز دچار سهو شود،زيرا نماز بر حضرت همچنان واجب است كه تبليغ احكام الهى واجب است. (1) 1. من لا يحضره الفقيه،ترجمه غفارى، ج‏1، ص 556-555.


با سلام

سيد مهدي بزرگوار

با اين بياني كه فرموديد اين مطالب كه در اين تايپك امده

http://www.askdin.com/showpost.php?p=57492&postcount=2

احتمالا نبايد درست باشند ؟؟؟؟

توضيحي مي فرماييد

ممنون


..یا ستار..

با سلام..

دوستان توجه کنند ؛که تشابه خواب پیامبر و دیگر اشخاص را حقیر در تصرف خداوند بر چشمهای انها ذکر نمودم نه در تشابه معمولی بین خواب خود افراد ؛

چون خود بلال گفت:

همان كس كه در چشمهاى شما تصرف نمود، در چشمهاى من تصرف كرد.

نتیجتا وجه تشابه در تصرف و تسلط بر چشمها می باشد که برای پیامبر و دیگر اشخاص یک جور است...

[="red"]به این حدیث توجه کنید:

((از ابن عبّاس نقل کرده اند که: هنگامى که پیامبر گرامى(ص) وارد مدینه شد، گروهى از یهودیان فدک و پیشواى دینى آنان - «ابن صوریا» - به حضورش رسیدند و به پرسشهاى گوناگون پرداختند؛ ازجمله پرسیدند:

اى پیامبر خدا! خواب شما چگونه است؟

پیامبر(ص) فرمود: به وقت خواب، دو چشم من به خواب عمیق مى روند، امّا در همانحال قلبم بیدار و هوشیار است.))
[/]
جمع بین این دو در اشخاص عامی صادق نیست....

نتیجتا ممکن است قلب پیامبر به یاد خدا باشد و او را نیز در نظر داشته باشد ؛ولی در همان حال تصرف خداوند بر او مسطولی باشد؛به نظر حقیر این دو نافع یکدیگر نیستند؛به عبارتی تصرف و سلطه حق به خواست خودش بر قلب پیامبر سیطره نموده است ؛واین با این که پیامبر همیشه به یاد خداست منافات ندارد...و قابل جمع است....

از طرفی ممکن هم هست ؛اصلا حدیث به قول دوستمان ضعیف باشد نتیجتا اصلا همچین فعلی نیز اتفاق نیفتاده باشد؛...

غرض این بود که دوستان برداشت ناصحیحی از سخنان بنده نکرده باشند..

با تشکر

erfan_alavi;69868 نوشت:
..یا ستار..

سلام علیکم..

ضمن تشکر از بیانات اساتید گرامی..

ببنید دوستان حقیر اهل بگو مگو و جدل نیستم؛ولی این دلایل کافی نیست؛که مثلا حضرت نماز را را برای مصالحی عمدا ترک کرده باشند؛چون خود حضرت بلال را برای بیدار نکردن سرزنش می کند؛این در حالی است که معصوم حرف بیهوده نمی زند؛از طرفی اموری که در خواب اتفاق می افتد ؛جزء امور مولوی نیست تا با عصمت نیز نا سازگار باشد؛به عبارتی خود خواب و متعلقات ان خارج از مسئله عصمت است ؛نتیجتا این موضوع عصمت را هم زیر سوال نمی برد....

از این مسائل که بگذزیم ؛نماز شب نیز به پیامبر واجب بود؛ایا ایشان ان را نیز برای مصالح عمومی ترک کردند ؛این در حالی است که نماز شب مستحب است ؛و وجوب ان مختص خود ایشان بود.....

بنده می خواهم بگویم ؛این امر یعنی قضای نماز ارتباطی به مصالح و واین طور موارد علی الظاهر ندارد ؛و حکم ان نیز مانند دیگر احکام شرعی تبیین می شد ونیاز به مصداق از طرف پیامبر نداشت ؛این در حالی است که احکام خطیر تری تبیین شد بدون نیاز به نشان دادن اصل واقع ان از طرف پیامبر.....به عبارتی ؛اصل قضای نماز ایشان ؛برای نفی کم توجهی به نماز برای اشخاص نبوده است وایشان را خواب گرفت مانند دیگر افراد و در خواب احکام مولوی جایی ندارد تا به عصمت خدشه وارد کند..

الله یعلم..


[="blue"]با سلام خدمت همه دوستان عزیز ، نه دوست عزیز این مساله با عصمت سازگاری ندارد، چون ما معتقدیم معصوم کسی است که حتی سهوا گناه نمی کند و یا سهوا واجبی را ترک نمی کند؛ در حالیکه در این روایت آمده نماز پیامبر قضا شده است. لذا این روایت با اعتقادات شیعه مبنی بر
عصمت کامل انبیاء سازگاری ندارد، به همین خاطر تمام علمای بعدی این روایات را رد کرده اند و نها را ضعیف دانسته اند.[/]
موضوع قفل شده است