روایت ذبح الحسین کالکبش واقعیت دارد؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
روایت ذبح الحسین کالکبش واقعیت دارد؟

روایت ذبح الحسین کالکبش واقعیت دارد؟ در کدام کتاب هست؟ سندش را لطفا بررسی کنید

[=&quot]روایت مربوط به این جریان در کتاب عیون اخبار الرضا و امالی شیخ صدوق آمده است. در آن روایت امام رضا علیه السلام به شخصی به نام ریان بن شبیب فرموده است:« ای ربیب محرم ماهی بود که در جاهلیت حرمت ان را نگاه می داشتند و در این ماه جنگی انجام نمی شد. اما بنی امیه حرمت این ماه را نداشته و در این ماه جنگ نمودند. در این ماه حرمت پیامبر و اهل بیت او را نداشته و آنها را قتل عام کرده و زنانشان را به اسارت بردند.خداوند هرگز ایشان را نخواهد بخشید. ای پسر شبیب اگر خواستی بر چیزی گریه کنی بر حسین بن علی گریه کن که او را سر بریدند.
[=&quot]لازم به ذکر است در فرهنگ عربی تشبیه به حیوانات امری معمول بود. به همین خاطر می بینیم حضرت علی (ع) تاسی خود را از رفتار پیامبر به راه رفتن بچه شتر به دنبال مادرش تشبیه می کند. همچنین در ا ین مورد بریده شدن سر امام حسین از حیث اسائه ادب به حضرت و هتک حرمت وی به بریده شدن سر گوسفند تشبیه شده است.

[=&quot][عيون أخبار الرضا عليه السلام‏] لي، [الأمالي‏] للصدوق مَاجِيلَوَيْهِ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الرَّيَّانِ بْنِ شَبِيبٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا ع فِي أَوَّلِ يَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ فَقَالَ لِي- يَا ابْنَ شَبِيبٍ أَ صَائِمٌ أَنْتَ فَقُلْتُ لَا- فَقَالَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ هُوَ الْيَوْمُ- الَّذِي دَعَا فِيهِ زَكَرِيَّا رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ- رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ «4»- فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِكَةَ فَنَادَتْ زَكَرِيَّا- وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى‏- فَمَنْ صَامَ هَذَا الْيَوْمَ- ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ كَمَا اسْتَجَابَ لِزَكَرِيَّا ع- ثُمَّ قَالَ يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ- الَّذِي كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ- فِيمَا مَضَى يُحَرِّمُونَ فِيهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ- فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِيِّهَا- لَقَدْ قَتَلُوا فِي هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّيَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ- وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ أَبَداً يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ‏ءٍ- فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع- فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْش.[=&quot][1]

[=&quot][1][=&quot] - [=&quot]بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ،ج‏44،ص:286.

سلام آقا سید مهران با تشکر از سوالات کنجکاو انه شما :Gol::Gol:

درباره سوال حضرتعالی عرض میشود که :

شیخ صدوق درکتاب شریف عیون اخبار الرضا (ع)از قول عبد الواحدبن محمد بن عبدوس نیسابوری از محمدبن علی بن محمد بن قتیبه نیسابوری از فضل بن شاذان نقل میکند که:
امام رضا (ع) در ذیل آیه شریفه [وفدیناه بذبح عظیم](1)فرمودند که حضرت ابراهیم در دل آرزو کرد که ای کاش اسماعیل را به دست خودذبح میکرد تا به این وسیله شایسته رفیع ترین درجات ثواب در صبر بر مصائب شود،
خداوند از او پرسید:محبوبترین مخلوق نزد تو کیست؟حبیبت محمد(ص)
دوباره پرسیداورا بیشتر دوست داری یاخودت را؟اورا
باردیگر پرسیدآیافرزنداورا بیشتر دوست داری یا فرزند خودت را؟گفت فرزند اورا
خداوند فرمودبریده شدن سر فرزند اواز روی ظلم به دست دشمنان بیشتر دل ترا به درد میآورد یا بریدن سر فرزندت به دست خودت بخاطر اطاعت امر من؟گفت بریده شدن سر فرزند او دل مرا بیشتر به درد می آورد.
خداوند فرمود گروهی که خود را امت محمد(ص) میدانند فرزندش حسین(ع)را به ظلم وستم به مانند گوسفندذبح خواهند کرد{ستقتل الحسین ابنه من بعده ظلماو عدوانا کما یذبح الکبش} وبدین خاطر مستوجب خشم من خواهند بود.ابراهیم گریه کرد خداوند به اوفرمودای ابراهیم به خاطر گریستن تو برحسین و قتل او رفیع ترین درجات ثواب در صبر بر مصائب را به تو خواهم داد(2)

علامه مجلسی از کتاب درالثمین ذیل تفسیر آیه شریفه{فتلقی آدم من ربه کلمات...}(3)نقل میکند :حضرت جبرئیل برای حضرت آدم درباره مصیبت وارده بر امام حسین میفرمود فرزندت حسین (ع)به مصیبتی دچار میشود که همه مصیبتها در برابرش کوچک است حضرت آدم فرمود کدام مصیبت؟گفت او بالب تشنه،غریب و تنها کشته میشود ،کسی او را اجابت نمی کند مگر باشمشیر وچشاندن مرگ، سپس اورا همانند گوسفند سر می برندو...آنگاه جبرئیل وآدم مانند زن فرزند مرده می گریستند(4)
امام رضا (ع)نیز در این باره خطاب به ابن شبیب فرموده اند:ای پسر شبیب اگر میخواهی بر چیزی گریه کنی بر حسین(ع) گریه کن زیرا که او را همانند گوسفندسر بریدندو...(5)[فیذبح ذبح الشاة من تفاه](6)

مورخ عالیقدرمرحوم سید جعفر شهیدی نیز در این باره مطالبی را مرقوم فرموده اندبر محقق گرامی رجوع به آن خالی از لطف نیست .(7)

درباره سند آن همین بس که شیخ صدوق این روایت رابا ذکر سلسله اسناد آن در کتاب شریف عیون اخبار الرضا(ع)آورده است کسی که ابن ادریس درباره ایشان می گوید وی راست گفتار آگاه به اخبار وناقد آثار و در شناخت رجال دانشمند بود، وافرادی همچون ابن شهر آشوب ،سید بن طاووس، فخرالمحققین،شهید اول،و...او را رئیس المحدثین و...لقب داده اند و وی را توثیق نموده اند.

منابع::Sham::Sham:

1. قرآن کریم،سوره صافات، آیه 107.
2.عیون اخبار الرضا(ع)،شیخ صدوق،ج1،ترجمه علی اکبر غفاری،تهران،دار الکتب الاسلامیه،1380،چاول،صص426-428.
3.سوره بقره،آیه 37.
4.بحار الانوار، مجلسی،ج44،ص245،باب30،حدیث44.
5.امالی ،شیخ صدوق،ص112،مجلس 27،حدیث5.
6.عوالم العلوم والمعارف، ج17،ص1045،104هجری،نشر مدرسه امام مهدی.
7.پس از پنجاه سال پژوهشی پیرامون قیام حسین (ع)،جعفر شهیدی،ص194.

با سلام

روایت مذکور بطرق مختلف ودر کتب متعددی آمده وبه مجموع طرقش صحیح است وهیچ مشکلی ندارد اما روایات :

1-ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق (ابن بابویه)درعیون اخبار رضا وامالیش آورده :

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ (امامی ثقه) عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ (امامی ثقه جلیل)بْنِ هَاشِمٍ (امامی ثقه جلیل)عَنْ أَبِيهِ (امامی ثقه )عَنِ الرَّيَّانِ بْنِ شَبِيبٍ (امامی ثقه جلیل) عَنِ الرِّضَا ع فِيحَدِيثٍ أَنَّهُ قَالَ لَهُ يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ‏ءٍفَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ .صحيح وسائل‏الشيعة ج : 14 ص : 503

امام رضا (ع) فرمودند : اي پسر شبیب اگر میخواهی گریه کنی برای چیزی پسبرای حسین بن علی علیهما السلام گریه کن بدرستیکه ذبح شد مانند ذبح شدن گوسفند وهمراهش 18 مرد از اهل بیتش کشته شدند که مثل ومانندی در زمین نداشتند و همانا کهآسمانها وزمینهای هفتگانه برای او گریستند تا آنجا که فرمودند ای پسر شبیب اگر اشکچشمت بر گونه ات جاری شود خدای متعال همه گناهان بزرگ وکوچک و کم وزیاد تورا میبخشد، اگر آرزو داری هنگام ملاقات خدا آمرزیده باشی پس بزیارت حسين برو اگر آرزوی غرفهبنا شده بهشت در كنارپيامبرراداری پس لعنت کن قاتلین حسین را واگر ثواب شهدای کربلا را میخواهی پس بگو : ای کاشمن با شما بودم که قطعا به رستگاری بزرگ میرسیدم واگر ميخواهي همنشین ما در بهشتباشی پس در حزن ما محزون ودر فرح ما شاد باش وبر ولایت ما باش بدرستیکه اگر کسیسنگی را دوست داشتهباشد روز قیامت با همان سنگ محشور خواهدشد.

همچنین:

2- شیخ صدوق درکتاب عیون اخبار الرضا (ع)از قول عبد الواحدبن محمد بن عبدوس نیسابوری (امامی ظاهرا ثقه) از محمدبن علی بن محمد بن قتیبه نیسابوری(امامی ثقه) از فضل بن شاذان (امامی ثقه جلیل) نقل میکند که:

امام رضا (ع) در ذیل آیه شریفه [وفدیناه بذبح عظیم]فرمودند که حضرت ابراهیم در دل آرزو کرد که ای کاش اسماعیل را به دست خودذبح میکرد تا به این وسیله شایسته رفیع ترین درجات ثواب در صبر بر مصائب شود،
خداوند از او پرسید:محبوبترین مخلوق نزد تو کیست؟حبیبت محمد(ص)
دوباره پرسیداورا بیشتر دوست داری یاخودت را؟اورا
باردیگر پرسیدآیافرزنداورا بیشتر دوست داری یا فرزند خودت را؟گفت فرزند اورا
خداوند فرمودبریده شدن سر فرزند اواز روی ظلم به دست دشمنان بیشتر دل ترا به درد میآورد یا بریدن سر فرزندت به دست خودت بخاطر اطاعت امر من؟گفت بریده شدن سر فرزند او دل مرا بیشتر به درد می آورد.
خداوند فرمود گروهی که خود را امت محمد(ص) میدانندفرزندش حسین(ع)را به ظلم وستم به مانند گوسفندذبح خواهند کرد{ستقتل الحسین ابنه من بعده ظلماو عدوانا کما یذبح الکبش} وبدین خاطر مستوجب خشم من خواهند بود.ابراهیم گریه کرد خداوند به اوفرمودای ابراهیم به خاطر گریستن تو برحسین و قتل او رفیع ترین درجات ثواب در صبر بر مصائب را به تو خواهم داد






3-عالم جلیل القدر ابن نما حلی المتوفى سنة 645 در کتاب مثیر الاحزان ص روایت کرده :

ورويت الى سعيد بن جبير عن ابن عباس قال كنت عند رسول الله صلى الله عليه وآله جالسا إذ اقبل الحسن فلما رآه بكى وقال الى الي فاجلسه على فخذه اليمنى ثم اقبل الحسين فلما رآه بكى وقال مثل ذلك فاجلسه على فخذه اليسرى ثم أقبلت فاطمه فرآها فبكى وقال مثل ذلك فاجلسها بين يديه ثم اقبل علي فرآه فبكى وقال مثل ذلك واجلسه الى جانبه الايمن فقال له اصحابه يا رسول الله ما ترى واحدا من هؤلاء إلا بكيت أو ما فيهم من تسر برؤيته فقال والذي بعثنى بالنبوة واصطفانى على جميع البرية ما على وجه الأرض نسمة احب الي منهم وإنما بكيت لما يحل بهم من بعدي وذكرت ما يصنع بهذا ولدى الحسين كانى به وقد استجار بحرمى وقبري فلا يجار ويرتحل الى ارض مقتله ومصرعه ارض كرب وبلاء تنصره عصابة من المسلمين اولئك سادة شهداء امتي يوم القيامة فكانى انظر إليه وقد رمى بسهم فخر عن فرسه صريعا ثم يذبح كما يذبح الكبش

مظلوما ثم انتحب وبكى وابكى من حوله وارتفعت اصواتهم بالضجيج ثم قام وهو ويقول اللهم انى اشكو اليك ما يلقى أهل بيتى بعدي ورويت ان الحسين دخل (على) اخيه الحسن سلام الله عليهما فلما نظر إليه بكى فقال ما يبكيك يا ابا عبد الله فقال ابكي لما يصنع بك فقال له الحسن ان الذي يؤتي الى سم فاقتل به ولكن لا يوم كيومك يزدلف اليك ثلاثون الف رجل يدعون انهم من امة جدنا فيجتمعون على قتلك وسفك دمك وانتهاك حرمك وسبى ذراريك ونسائك وانتهاك ثقلك فعندها تحل ببنى امية اللعنة وتمطر السماء دما ويبكي عليك كل شئ حتى الوحوش في الفلوات والحيتان في البحار وكان الناس يتذاكرون مقتل الحسين (ع) ويستعظمونه ويرتقبونه

4- عالم بزرگ شیعه جعفربن محمدبن قولویه در کامل الزیاره روایت کرده :

حدثني الناقد أبو الحسين احمد بن عبد الله بن علي، قال: حدثني جعفر بن سليمان، عن ابيه، عن عبد الرحمان الغنوي، عن سليمان ، قال: وهل بقي في السماوات ملك لم ينزل الى رسول الله (صلى الله عليه وآله) يعزيه بولده الحسين (عليه السلام) ويخبره بثواب الله اياه، ويحمل إليه تربته مصروعا عليها، مذبوحا مقتولا، جريحا طريحا مخذولا، فقال رسول الله (صلى الله عليه وآله):

اللهم اخذل من خذله، واقتل من قتله، واذبح من ذبحه، ولا تمتعه بما طلب. قال عبد الرحمان: فوالله لقد عوجل الملعون يزيد ولم يتمتع بعد قتله بما طلب. قال عبد الرحمان: ولقد اخذ مغافصة، بات سكرانا وأصبح ميتا متغيرا كأنه مطلي بقار اخذ على اسف، وما بقي أحد ممن تابعه على قتله أو كان في محاربته الا اصابه جنون أو جذام أو برص، وصار ذلك وراثة في نسلهم .

همچنین :

حدثني محمد بن جعفر الرزاز، عن خاله محمد بن الحسين ابن ابي الخطاب الزيات، عن علي بن اسباط، عن اسماعيل بن منصور، عن بعض أصحابنا، قال: اشرف مولى لعلي بن الحسين (عليهما السلام) وهو في سقيفة له ساجد يبكي، فقال له: يا مولاي يا علي بن الحسين اما آن لحزنك ان ينقضي، فرفع رأسه إليه وقال: ويلك - أو ثكلتك امك - والله شكى يعقوب الى

ربه في اقل مما رايت حتى قال: (يا اسفى على يوسف) ، انه فقد ابنا واحدا وانا رأيت ابي وجماعة اهل بيتي يذبحون حولي،

همچنین :

، أبرأ إلى الله ممن قتلك وذبحك. ثم انكب على القبر وضع يدك عليه وقل: سلام الله وسلام ملائكته المقربين وأنبيائه المرسلين وعباده الصالحين، عليك يا مولاي وابن مولاي ورحمة الله وبركاته، صلى الله عليك وعلى عترتك وأهل بيتك

همچنین:

حدثني أبو الحسين محمد بن عبد الله بن علي الناقد، قال: حدثني عبد الرحمان الاسلمي، عن عبد الله بن الحسن، عن عروة بن الزبير، قال: سمعت اباذر، وهو يومئذ قد أخرجه عثمان الى الربذة، فقال له الناس: يا اباذر ابشر فهذا قليل في الله تعالى، فقال: ما ايسر هذا، ولكن كيف انتم إذا قتل الحسين بن علي (عليهما السلام) قتلا - أو قال: ذبحا - والله لا يكون في الاسلام بعد قتل الخليفة أعظم قتيلا

منه، وان الله سيسل سيفه على هذه الامة لا يغمده ابدا،

بنابراین بفرض محال اگر سندی هم در مورد واقعه کربلا موجود نبود چون این حادثه جزو متواترات است هیچ صاحب عقلی در آن شک نکند.

موضوع قفل شده است