آیا سر زنان اهل بیت را در کربلا عریان کردند؟ حجابشان را برداشتند؟
تبهای اولیه
آیا سر زنان اهل بیت را در کربلا عریان کردند؟ حجابشان را برداشتند؟ موضوع غارت خیمه ها چه بود؟
[=Century Gothic]با سلام
خوارزمی میگوید:
دشمنان آمدند و خیمهگاه را محاصره كردند. شمر هم با آنان بود. گفت: وارد شوید و لباسهایشان را غارت كنید. آن گروه وارد شده و هرچه در خیمه بود برداشتند. حتی گوشواره از گوش امكلثوم خواهر امام حسین ـ علیه السلام ـ هم درآوردند و گوش او را زخمی كردند. بر سر لباسهایی كه بر تن زنان بود نزاع میكردند. قیس بن اشعت، قطیفهای را كه حسین ـ علیه السلام ـ روی آن مینشست برداشت. از این رو به «قیس قطیفه» معروف شد. مردی از ازد به نام اسود، كفش آن حضرت را برداشت. آنگاه آن مردم به دنبال جامهها و اسبها و شترها رفتند و آنها را غارت كردند.
ابن نما گوید:
آنگاه به غارت خانواده و همسران امام حسین پرداختند، روسری از سرها و انگشتر از انگشتها، گوشواره از گوشها و خلخال از پاها در میآوردند. مردی از سنبس پیش دختر امام حسین ـ علیه السلام ـ آمد و چادر را از سرش برگرفت و آنان بی لباس ماندند، دستخوش باد حوادث و بازیچه دستهای تقدیر و اندههای بزرگ (آنگاه وی اشعاری از حسن بن ضحاك میآورد كه به غمنامه عزیزان اهل بیت مرتبط میشود.)
یكی از زنان بنی بكر بن وائل كه دید وسایل غارت شده زنان را تقسیم میكنند، گفت: ای آل بكر! آیا دختران پیامبر را غارت میكنید؟! حكمی جز از آن خدا نیست، هلا ای خوخنواهان مصطفی.... ! همسرش او را برگرداند. دختران پیامبر و نور چشمهای حضرت زهرا ـ علیها السلام ـ بیرون آمدند، حسرت زده و نوحهگر وگریان بر آن جوانان و پیران. به خیمهها آتش زدند. آنان گریزان از خیمهها بیرون آمدند.[11] [=Century Gothic]
آتش به آشیانه مرغی نمیزنند گیرم كه خیمه، خیمه آل عبا نبود.
محمدبن سعد گوید:
مردی از اهل عراق، با حالت گریان زینتهای دختر امام حسین ـ علیه السلام ـ، فاطمه را میگرفت. وی گفت: چرا گریه میكنی؟ گفت: دختر پیامبر خدا را غارت میكنم، گریه نكنم؟ گفت: پس واگذار. گفت: میترسم دیگری آن را بردارد. [12] [=Century Gothic]
صدوق با سند خود از فاطمه دختر امام حسین ـ علیه السلام ـ روایت میكند:
غانمه وارد خیمه ما شد. من دختر كوچكی بودم كه دو خلخال طلایی در پاهایم بود. او میكوشید آنها را از پایم درآورد و در همان حال میگریست. گفتم: چرا گریه میكنی ای دشمن خدا!؟ گفت: چرا گریه نكنم، در حالی كه دختر پیامبر را غارت میكنم! گفتم: خوب غارتم نكن. گفت: میترسم دیگری بیاید و آن را ببرد. گوید: هر چه در خیمهها بود غارت كردند، حتی جامههایی كه بر تنمان بود.[13] [=Century Gothic]
ابن جوزی گوید:
یكی از آنان جامه فاطمه دختر امام حسین ـ علیه السلام ـ را برداشت. دیگری زیورهایش را و زنان و دختران را لخت كردند. [14] [=Century Gothic]
سید بن طاووس از قول راوی نقل میكند:
دختری از طرف خیمهگاه امام حسین ـ علیه السلام ـ آمد. مردی به او گفت: دختر! سرورت كشته شد! آن دختر گوید: شیون كنان پیش زنان رفتم. آنان هم رو در روی من ایستاده به فغان پرداختند. راوی گوید: آن گروه در غارت خیمههای خاندان رسالت به مسابقه پرداختند، حتی جامهها از زنان میگرفتند. دختران رسول خداـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و حریم رسالت، گریان و نالان در فراق حامیان و دوستان از خیمهها بیرون آمدند. حمیدبن مسلم گوید: زنی از بنی بكر بن وائل را كه با شوهرش در سپاه عمر سعد بود دیدم كه چون حمله به خیمههای خانواده امام و غارت آنها را دید، شمشیری برداشت و به سوی خیمهها شتافت و گفت: ای آل بكر! آیا دختران پیامبر غارت میشوند؟! جز برای خدا حكومت نیست. ای خونخواهان پیامبر شوهرش او را گرفت و برگرداند. راوی گوید: آنگاه زنان را از خیمهها بیرون آوردند و در خیمهها آتش افروختند. [15] [=Century Gothic]
نیز گوید:
بدان كه اواخر روز عاشورا اهل بیت امام حسین ـ علیه السلام ـ و دختران و كودكان به اسارت دشمنان در آمدند. اندوهگین و گریان بودند و تا آخر آن روز در چنان خواری و شكستگی بودند كه به قلم نمیآید، آن شب را به صبح آوردند، در حالی كه حامیان و مردان خود را از دست داده بودند و غریبانه كوچ میكردند. دشمنان سعی میكردند هر چه بیشتر با آنان بدرفتاری كنند تا نزد عمر سعد بی دین و ابن زیاد كافر و یزید بن معاویه، سركرده الحاد و عناد تقرب جویند.[16] [=Century Gothic]
شیخ مفید از حمید بن مسلم نقل میكند:
به خدا قسم برخی از زنان و دختران را میدیدم كه بر سر غارت لباسهایش نزاع بود. به علی بن الحسین ـ علیه السلام ـ رسیدیم كه بشدت بیمار بود و روی فرشی نشسته بود گروهی با شمر بودند. به او گفتند: آیا این بیمار را نمیكشی؟ پیش خود گفتم: سبحان الله! آیا كودكان را هم میكشند؟ این یك كودك است و بیمار. آنان را از اطراف او كنار زدم. عمر سعد آمد. زنان بر سر او فریاد كشیدند و گریستند. به همراهانش گفت: كسی از شما وارد خیمه زنان نشود و متعرض این پسر بیمار نگردد. زنان از او خواستند: اموال غارت شده را برگردانند تا خود را بپوشانند. گفت: هر كه از اینان چیزی برده بیاورد. به خدا قسم هیچ كس چیزی برنگرداند. گروهی از همراهانش را مأمور خیمههای زنان و علی بن الحسین ـ علیه السلام ـ ساخت تاكسی از آنان جایی نرود و با آنان بدرفتاری نشود. [17] [=Century Gothic]
ابن كثیر به سند خود از جعفربن محمد نقل میكند:
شمر میخواست امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ را كه كوچك و بیمار بود بكشد، حمیدبن مسلم نگذاشت. عمر سعد آمد و گفت: كسی وارد خیمه زنان نشود و كسی این نوجوان را نكشد و هر كه هرچه برده برگرداند. به خدا هیچ كس چیزی برنگرداند. [18]
[11] . مثیرالاحزان، ص 77.
[12] .طبقات، شرح حال امام حسین، ص 78.
[13] . امالی، ص 139.
[14] . تذكره الخواص، ص 228.
[15] . لهوف، ص180.
[16] . اقبال، ص583.
[17] . ارشاد، ص242.
[18] . البدایه و النهایه، ج 8 ، ص 205.
با سلام
یک سوال برای بنده مطرحه دقیقا یادم نیست که در مورد برداشتن حجاب از زنان اهل بیت در چه منبعی مطلب خوندم اما شرحش این بود از با توجه به حجاب های مختلفی که حضرت زینب سلام الله علیها و زنان اهل بیت داشتن پس از غارت با وجود همه مطالبی که فرمودین این بانو حجاب داشتن یعنی حجاب از سر بانو برداشته نشد. چون همانطور که وجود مقدس امام سجاد با تدبیر حکیمانه پروردگار حفظ شد و دشمنی که حتی به طفلی 6 ماهه رحم نکرد در مقابل امام سجاد دست به شمشیر نبرد. و همین عظمت خاندان مصطفی ص و دخت حیدر کرار سلام الله علیه مانع از این شد که جسارت برداشتن حجاب از بانو رو داشته باشن
لطفا در این مورد توضیحی بفرمایین
تشکر
با سلامیک سوال برای بنده مطرحه دقیقا یادم نیست که در مورد برداشتن حجاب از زنان اهل بیت در چه منبعی مطلب خوندم اما شرحش این بود از با توجه به حجاب های مختلفی که حضرت زینب سلام الله علیها و زنان اهل بیت داشتن پس از غارت با وجود همه مطالبی که فرمودین این بانو حجاب داشتن یعنی حجاب از سر بانو برداشته نشد. چون همانطور که وجود مقدس امام سجاد با تدبیر حکیمانه پروردگار حفظ شد و دشمنی که حتی به طفلی 6 ماهه رحم نکرد در مقابل امام سجاد دست به شمشیر نبرد. و همین عظمت خاندان مصطفی ص و دخت حیدر کرار سلام الله علیه مانع از این شد که جسارت برداشتن حجاب از بانو رو داشته باشن
لطفا در این مورد توضیحی بفرمایین
تشکر
با سلام
وقایعی كه بعد از شهادت امام حسین ـ علیهالسلام ـ از كربلا تا مدینه برای اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ اتفاق افتاد خیلی بیشتر از آنست كه بتوان آنها را در پاسخ یك سؤال و بطور مختصر بیان نمود.
همچنین بیشتر وقایع را ثبت نكردهاند و یا اگر ثبت شده به تاریخ دقیق آن اشاره نشده و به طور مطلق به محل وقوع آن اشاره رفته.
سال 61 هـ ق عصر روز دهم محرم لشكر یزید بعد از اینكه امام حسین ـ علیهالسلام ـ را به شهادت رساند به دستور فرماندهان خود دست به غارت و آتش زدن خیمهها و آزار و اذیت خاندان نبوت زدند، آن نامردمان به سوی خیمههای حرم امام حسین ـ علیهالسلام ـ روی آوردند و اثاث و البسه و شتران را به یغما بردند و گاه بانویی از آن اهلبیت پاك با آن بیشرمان بر سر جامهای در كشمكش بود و عاقبت آن لئیمان جامه را از او میربودند.[1]
دختران رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و حریم او از خیمهها بیرون آمده و میگریستند و در فراق حامیان و عزیزان خود شیون و زاری مینمودند.
بعد از این اهلبیت را با سر و پای برهنه و لباس به یغما رفته به اسیری گرفتند و آن بزرگواران به سپاه دشمن میگفتند كه ما را بر كشته حسین ـ علیهالسلام ـ بگذرانید. چون اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ نگاهشان به كشتهها افتاد فریاد كشیدند و بر صورت خود زدند.[2]
1. كتاب الارشاد از شیخ مفید(ص).
2. حیاة الامام الحسین بن علی(ع) باقر شریف قرشی.
[=Century Gothic]از قساوتهای دشمنان در کربلا ، عریان نهادن جسم حسین (ع) بر روی خاک بود .
امام ، برای پیشگیری از این ظلم ، روز عاشورا قبل از عزیمت به میدان شهادت ، کنار خیمه ها آمد و از خواهرش زینب ، جامه و شلواری کهنه طلبید و آنها را با دست پاره پاره کرد و برتن پوشید تا کسی پس از شهادتش در آن جامه ها رغبت نکند و به طمع آن لباس ، او را عریان نسازد ، فرمود : « اِئْتُونی ثَوبَا لایرْغَبُ فیهِ اَحَدٌ اَجْعَلُهُ تَحْتَ ثیابی لِئَلا اُجَردَ مِنهُ بَعْدَ قَتْلی
... » 1 اما « ابجر ( ابحر ) بن کعب » جنایت کرده آن را پس از شهادت امام از تن او در آورد و حسین را عریان در کربلا نهاد . از آن پس دستهایش خشک شد ، مثل دو تکه چوب . 2 و به نقلی شلواری را که در آورد ، در نتیجه از دو پا فلج و زمین گیر شد . 3صفحه 88
لباس کهنه بپوشید زیر پیرهنش
که تا برون نکند خصم بدمنش زتنش
لباس کهنه چه حاجت که زیر سم ستور
تنی نماند که پوشند جامه یا کفنش 4
در برخی نقلها تغبیر « عتیق » آمده ، یا « ثوبِ خَلِق » ، که همان « لباس کهنه » است .
1 - بحار الا نوار ، ج 45 ، ص 54 .
2 - اثبات الهداة ، ج 5 ، ص 201 ، عوالم ( امام حسین ) ، ص 297 .
3 - بحارالانوار ، ح 45 ، ص 57 .
4 - وصال شیرازی .
با سلام
با خوندن این تاپیک دلمون واقعا بدرد اومد
خدا لعنتشون کنه و ما رو در مسیر حسینی قرار بده
یا الله! اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علي ذالكَ