حجاب های هفتگانه حضرت زینب چی بود؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حجاب های هفتگانه حضرت زینب چی بود؟

حجاب های هفتگانه حضرت زینب چی بود؟ حجابی غیر از حجاب معروف است؟ در این باره لطفا توضیح بدهید ؟ حجاب هفتگانه یعنی چی ؟ مرحوم کافی در نوارهایش اشاره کرد.

با سلام

معاویة بن عمار گوید:امام صادق(ع) دستمال (بقچه) زردی از دیبا داشت که تربت امام حسین(ع) در آن بود و هنگام نماز آن را بر سجاده خویش می‏ریخت و بر آن سجده می‏کرد و می‏فرمود:سجده بر تربت حسین(ع)، هفت پرده (آسمان) را می‏شکافد (و نماز را به درجه قبول می‏رساند).(1)
مراد از حجاب‏های هفتگانه، طبق آیات و روایات متعدد، مانعین صعود و قبول اعمال انسان در آسمان‏های هفتگانه است.
قرآن مجید در سوره‏های فصّلت و طلاق و نوح و ملک و نبأ از آسمان‏های هفتگانه سخن می‏گوید، چنان که در سوره ملک آیه دوم می‏فرماید:"الذی خلق سبع سموات طباقاً؛ خدایی که هفت طبقه آسمان آفرید".
نیز در سوره نبأ آیه دوازدهم می‏فرماید:"و بنینا فوقکم سبعاً شداداً؛ بر فرازتان هفت آسمان استوار برافراشته‏ایم".
در روایتی از بحارالانوار، معاذ بن جبل از پیامبر گرامی حدیث مفصّلی را نقل می‏کند که به این شرح است:

معاذ بن جبل گوید:حدیثی را از پیامبر(ص) شنیدم که اگر این حدیث را حفظ کنی، به تو نفع خواهد داد. فرمود:
همانا خدای سبحان قبل از آن که آسمان‏های هفتگانه را خلق کند، هفت فرشته را خلق کرد. سپس در هر آسمانی، ملکی را قرار داد که بر در ورودی این طبقات آسمان‏ها قرار گیرند تا حافظان عمل انسان، عمل او را از صبح تا غروب یادداشت کنند.
سپس حافظان و نگهبانان انسان، عمل او را بالا می‏برند. برای این عمل نوری است همانند نور خورشید، تا این که به آسمان دنیا می‏رسد.
در این جا است که جلوی عمل انسان گرفته می‏شود، که این خود یک حجاب از حجاب‏ها و پرده‏های هفتگانه آسمان‏ها است.
در اینجا به عمل انسان دستور ماندن می‏دهند.
پس اگر صاحب این عمل، دارای گناهی باشد، مثلاً غیبتی کرده باشد، فرشته غیبت مانع ورود این عمل به طبقات و حجاب‏های دیگر آسمان می‏شود و می‏گوید که این را خدای سبحان به من امر فرموده است. ممکن است این عمل به آسمان دوم برسد که در آن جا هم ملکی است که اگر صاحب این عمل با عملش قصد دنیوی داشته است، باز مانع بالا رفتن این عمل به طبقه سوم آسمان می‏شوند، مگر این که این عمل با صدقه و نمازی همراه باشد.
همین طور تا آسمان هفتم، در هر طبقه ملکی است که اگر خدای ناکرده، انسان عجب یا حسد یا بی رحمی و امثال آن را در دنیا داشته باشد، جلوی اعمال گرفته می‏شود.(2)
بنابراین اگر کسی بر تربت امام حسین(ع) از روی اخلاص و ایمان سجده کند، حجاب‏ها و پرده‏های هفتگانه آسمان را کنار می‏زند و عمل خود را به آسمان هفتم و مرتبه قبول خدای سبحان می‏رساند.

پی‏نوشت‏ها:
1 - معارف و معاریف، ج‏3، ص 523 - 533.
2 - علامه محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج‏67، کتاب ایمان و کفر، حدیث 20، ص 246 - 248، چاپ بیروت.

[=Century Gothic]معنی حجاب های هفتگانه ای که در آداب الصلاة امام راحل آمده است

حجاب در اصطلاح عرفا عبارت است از انطباع صور کائنات در قلب (قلب انسان را مادیات پر کند) بنحوی که مانع از تجلی نور حق گردد. حجاب در نزد عارفان به حجاب­های نورانی و ظلمانی تقسیم می­شود و این نیز گرفته شده از روایات نبوی «ص» و ائمه معصومین علیهم السلام است.
حجب ظلمانی در عالم جسمانی است و حجب نورانی در ماوراء الطبیعه که مجرداتند، می­باشد. [=Century Gothic]
این حجاب­ها آدمی را از مشاهده ملکوت و جمال حق که کمال حقیقی است، باز می­دارد. پس انسان سالک برای وصول به شمس حقیقت باید از این حجاب­ها خلاصی یابد تا فانی در حق و باقی در حق گردد.[1]
حضرت امام راحل «ره» می­فرماید[2]: «اول شرط تحقق سیر الی الله، خروج از بیت مظلم نفس و خودی و خود خواهی است
چنانچه در سفر حسی عینی تا انسان به منزل و جایگاه خویش است، هر چه گمان مسافرت کند بگوید من مسافرم، مسافرت تحقق پیدا نکند، مگر به خروج از منزل و اختفای آثار بد، همین طور این سفر عرفانی الی الله و مهاجرت شهودی، تحقق پیدا نکند مگر به خروج از بیت مظلم نفس و اختفای آثار آن.
تا جولان تعینات و دعوت اذان کثرت در کار است، انسان مسافر نیست، گمان مسافرت است و دعوی سیر و سلوک است، قال الله تبارک و تعالی:
[=Century Gothic]«وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِرًا إِلَی اللّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللّهِ وَ کانَ اللّهُ غَفُورًا رَحیمًا[=Century Gothic]»[3](پایان کلام امام ره)
موانع سیر و سلوک:
مانع از وصول و رسیدن به قرب خداوند، حرکت نکردن و به راه نیافتادن است و مانع از حرکت نکردن، اراده نکردن است و مانع از اراده نکردن، عدم ایمان است و سبب عدم ایمان، هدایت نشدن است.[4]
[=Century Gothic]و کسی که اراده سیر و سلوک می­نماید، شرط اولش این است که سدّها و حجاب­های بین خودش و خدای خودش را برطرف کند و سدّها، مال و تعصب و جاه توأم با معصیت می­باشد.[=Century Gothic][5]
و اما حجاب­هایی که در آداب الصلوة ج 2، ص 110 به آن اشاره شده است، حجاب­های است مه مانع بهره بردن کامل از قرآن می شود، نه حجاب­های میان خلق و حق و حجاب­های مصطلح عرفانی.
امام راحل «ره» می­فرماید: بر متعلم و مستفید از کتاب خدا لازم است که یکی دیگر از آداب مهم را بکار ببرند تا استفاده حاصل شود و آن رفع موانع استفاده است که ما از آنها تعبیر می­کنیم به حجب بین مستفید و قرآن و این حجاب ها بسیار است که ما به بعضی از آنها اشاره می­کنیم:
یکی از حجاب­های بزرگ، حجاب خود بینی است که شخص متعلم خود را بواسطه این حجاب مستغنی ببیند.
خلاصه برداشت از حجاب اول که امام ره ذکر می­کند این است که آن کمالی که دارد مانع شود و طبق همان فنی که دارد، در فهم قرآن به آن بسنده کند و از افکار علما در فنون دیگر استفاده نکنند و حال اینکه موسی (ع) در مقابل خضر به علم خودش بسنده نکرد و حضرت ابراهیم (ع) از پروردگار ایمان و اطمینان شهودی خواست و
[=Century Gothic]"قل رب زدنی علما[=Century Gothic]"[6] درباره حضرت رسول «ص» نازل شده، که انبیا به آنچه داشتند بسنده نکردند و از خدا زیاده­اش را خواستند.
امام راحل می­فرماید: حجاب دیگر حجاب آراء فاسده و مسالک و مذاهب باطل است و خلاصه آنچه در این مبحث توسط حضرت امام ره بیان شده را می­توان چنین بیان نمود که معنی این حجاب، آن عقائد فاسدی است که در ذهن رسوخ کرده، مانند اینکه پنداشته است راه معرفت الله بکلی مسدود است و دنبال فهم آیاتی که راجع به معرفت است نرود و حال اینکه معرفت الله غایت بعثت انبیاء است، الخ.
یکی دیگر از حجب که مانع از استفاده از قرآن است، اعتقاد به آن است که جز آنکه مفسرین نوشته یا فهمیده­اند، کسی را حق استفاده از قرآن شریف نیست و تفکر و تدبر در آیات شریفه را با تفسیری که ممنوع است اشتباه نموده­اند......
در صورتی که استفاده اخلاقی و ایمانی و عرفانی بهیچ وجه مربوط به تفسیر نیست تا تفسیر به رای باشد..... پس محتمل است تفسیر به رای راجع به آیات احکام باشد که دست آرا و عقول از آن کوتاه است و از ائمه سلام الله علیهم باید اخذ شود.
یکی دیگر از حجب که مانع از فهم قرآن شریف است، حجاب معاصی و کدورات حاصله از طغیان و سرکشی نسبت بساحت مقدس پروردگار عالمیان است که قلب را حاجب شود از ادارک حقائق الخ.
یکی دیگر از حجب غلیظه که پرده ضخیم است بین ما و معارف و مواعظ قرآن، حجاب حب دنیا است که بواسطه آن قلب تمام هم خود را صرف آن کند و وجهه قلب یکسره دنیا می شود و قلب بواسطه این محبت از ذکر خدا غافل شود الخ.[7]
در این صفحات، از آداب الصلوة که ذکر کردیم، پنج حجاب در رابطه با فهم معانی و معارف و مواعظ قرآن امام راحل ذکر می فرماید که بطور مختصر و خلاصه ذکر کردیم.
و اما فرمایش امام راحل «ره» در کتاب "چهل حدیث" راجع به هفت حجاب که بطور خلاصه نقل می­کنیم آن است که می­فرماید: در این فقره از حدیث شریف که می­فرماید:
[=Century Gothic]"کیف یوصف عبدا احتجب الله عز و جل بسبع[=Century Gothic]"[8]احتمالاتی داده­اند که بعضی از آنها را ذکر می­کنیم:
...!
[=Century Gothic]

[=Century Gothic]احتمال اول: از فیض کاشانی است که می­فرماید: برای خداوند هفتاد هزار حجاب از نور و ظلمت است از این هفتاد هزار 7 حجاب برای رسول اکرم (ص) باقی مانده است.
احتمال دوم: امام ره این احتمال را از علامه مجلسی «ره» نقل می­نماید که مقصود این است: چطور می­توان بنده­ای (رسول اکرم) را توصیف کرد که خداوند که از بندگان به هفت حجاب پنهان است، اطاعت از او را (رسول اکرم) در زمین مثل طاعت خود (خدا) در آسمان قرار داده است. علامه مجلسی ره در اینجا مراد از سبع حجاب را هفت آسمانی که وحی حق از ماوراء آنها توسط پیامبر به ما می­رسد گرفته است.
احتمال سوم: قریب به این احتمال، ولی هفت حجاب را حجب نوریه اسمائیه گرفته­اند.
احتمال چهارم: معنای حدیث این طور می­شود: چگونه می­تواند بنده­ای را توصیف کرد که حق تعالی محتجب نموده او را به هفت حجاب الخ. هفت حجاب از طبیعت تا مرتبه مشیت مطلقه.
بررسی: این هفت حجاب مربوط به حجب نوریه که مخصوص رسول اکرم می باشد و مقصود آنرا خدا و رسول الله و ائمه می­دانند گفته شد مقصود آن هفت حجب یا هفت آسمان یا هفت حجب نوریه سمائیه یا هفت حجب از طبیعت تا مشیة مطلقه رسول اکرم است که این سه قول را از علما ذکر کردیم.
و این هفت حجاب در این حدیث عمومی نبود و مخصوص رسول اکرم بود. والله عالم باالصواب.
و اما حجب هفت گانه­ای که در فرمایش حضرت امام راحل در سرّ الصلوة ص 129 آمده است این است که می­فرماید:
هشام به حضرت موسی ابن جعفر «ع» می­گوید: به چه علت تکبیرات مستحبه اول هر نماز هفت تکبیر شد؟
امام (ع) می­فرماید: خداوند هفت آسمان و زمین را هفت طبقه و حجب را هفت حجاب خلق کرد،:Sham:
وقتی رسول اکرم شبانگاه به معراج رفت و میان او مقام پروردگار، قاب قوسین او ادنی بیشتر فاصله نبود، خداوند تبارک و تعالی برای رسول اکرم یک حجاب از هفت حجاب را برداشت.
رسول اکرم هم یک تکبیر گفتند. حضرت رسول کلماتی که در اول نماز می خوانند را قرائت فرمودند.
حجاب دوم برداشته شد، باز رسول اکرم تکبیر گفتند، و هر حجابی که برداشته می شد یک تکبیر می گفتند تا حجاب های هفت گانه مرتفع شد و هفت تکبیر کامل شد. بعد از گفتن هفت تکبیر، خداوند متعال فرمود: الان به مقام مخصوص من رسیدی. پس نام مرا بر زبان جاری کن.
بعد از اینکه گفته شد حدیثی که عدد هفت حجاب داشت مربوط به پیامبر (ص) بود، گفته می­شود حجب میان خلق و حق زیاد است و قابل شمارش نیست. همین طور که در حدیث اشاره شد
[=Century Gothic]ان لله سبعین حجاب من نور و ظلم[=Century Gothic].
حجاب­های ظلمانی عبارت از حجاب های معصیت و حجاب­های نوری عبارت از حجاب­های فضائل و کمالات و مکاشفات است و انسان سالک در مثالی که از امام راحل «ره» نقل شد، مانند مسافری که وقتی تمام دیوارهای وطن را پشت سر گذاشت و دیوارها را ندید مسافر می­شود، وقتی تمام چیزهایی که غیر خداست (تعینات مادی و معنوی) را ندید و مانند مسافر در راه توقف نکرد و هر حجاب نوری و ظلمانی را با قدم همت و ایمان طی کرد و همیشه مقام پروردگار را در نظر داشت به مقام پروردگار نزدیک می­شود. آنوقت است که می­تواند به اذن پرودرگار کار خدایی بکند.

[1][=Century Gothic] -دائره المعارف تشیع، ج 6، ص 81.

[2][=Century Gothic] -چهل حدیث امام «ره»، ص 625.

[3][=Century Gothic]-وَ مَنْ یُهاجِرْ فی سَبیلِ اللّهِ یَجِدْ فِی اْلأَرْضِ مُراغَمًا کَثیرًا وَ سَعَةً وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِرًا إِلَی اللّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللّهِ وَ کانَ اللّهُ غَفُورًا رَحیمًا
کسی که در راه خدا هجرت کند، جاهای امنِ فراوان و گسترده‏ای در زمین می‏یابد. و هر کس بعنوان مهاجرت به سوی خدا و پیامبر او، از خانه خود بیرون رود، سپس مرگش فرا رسد، پاداش او بر خداست؛ و خداوند، آمرزنده و مهربان است. (سوره نساء، آیه 100)

[4][=Century Gothic] -احیاء العلوم، ج 3، ص 80.

[5][=Century Gothic] -احیاء العلوم، ج 3، ص 81.

[6][=Century Gothic]-فَتَعالَی اللّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضی‏ إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَ قُلْ رَبّ‏ِ زِدْنی عِلْمًا (طه 114)
پس بلندمرتبه است خداوندی که سلطان حقّ است! پس نسبت به (تلاوت) قرآن عجله مکن، پیش از آنکه وحی آن بر تو تمام شود؛ و بگو: «پروردگارا! علم مرا افزون کن!»

[7][=Century Gothic] -آداب الصلوة، ج 2، ص 117.

[8][=Century Gothic]-کافی ج 2 ص 182 حدیث 16.
http://www.hawzah.net

موضوع قفل شده است