آیا مذهب ایراد و نقص دارد؟؟؟!!

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا مذهب ایراد و نقص دارد؟؟؟!!

با سلام

حکایت این آقای نوری شده حکایت چوپان دروغگو. چون یک سری پست های ساختارشکنانه در این سایت قرارداده حالا اگر حرف حقی هم بزندباز شما به او حمله میکنید.

شما با این فرمایشات آقای نوری مخالف هستید؟

نقل از غلامعلی نوری:

حقوق اجتماعی همدیگرو محترم بشمارید

در مورد بیان و عقیده آزادید عقیده ای برای خود داشته باشید حتی منکر خدا هم بشید اما

حقوق اجتماعی همدیگر را محترم داشته و رعایت کنید

نفرت انگیز ترین چیزها در نظر ما زور گویی های مذهبی است که دیگران را به قبول اعتقادات خودمون وادار کنیم

امتیاز دادن و در نظر گرفتن انجام اعمال و احکام مذهبی برای کسب مقام اجتماعی را نابود خواهیم کرد

چرا که در این صورت ریا کاری و ظاهر سازی و چاپلوسی بشدت افزایش خواهد یافت و این یکی از بزرگترین نقص های مذهب است

ما کاری به حق الله نداریم و در اجرای آن توسط مردم دخالت نمی کنیم حق الله مربوط به خداست و ما نباید برای اجرای آن زور گویانه به مردم فشار آورم

فقط آنچه که برای ما اهمیت دارد رعایت حق الناس و حقوق اجتماعی است همین

اگر کسی نماز نخواند و یا روزه نگیرد اما حق الناس را رعایت کند امتیاز اجتماعی را ازو سلب نخواهیم کرد

رعایت حق الناس چیزی است که در آن کمترین احتمال ریاکاری و ظاهر فریبی وجودارد و باعث رشد فرهنگ اجتماعی هم می شود

ما با اعتقادات مردم درمورد خدا وپیامبران وغیره کاری نداریم نماز خواندن و نخواندن آنها برای ما ملاک نیست

سید بودن یا نبودن افراد برای ما ملاک نیست و به خودی خود هیچ ارزشی ندارد

یکی از معایب مذاهب تنگ نمودن دایره خداپرستان است. عموما پیروان مذاهب مختلف خود را بر حق میدانند و دیگران را گمراه و حتی در بعضی فرق مستحق مرگ. این مورد در مذهب خودمان نیز به وفور یافت می شود. چند روز پیش بزرگی چنین فرمودند:

نفی ولایت فقیه، نفی خداوند است.



من از این سخن چنین برداشت کردم که نه تنها اهل سنت را باید جزء کافران محسوب کنیم بلکه از شیعیان نیز افرادی که با این نظریه مخالف هستند نیز به جرگه کافران و مخالفان خدا می پیوندند.
به نظر شما آیا این مشکل به مذهب بر میگردد یا به سوءاستفاده پیروان مذهب از مذهب؟
اصلا به نظر شما مشکلی وجود دارد تا ما بخواهیم منشاء آن را پیدا کنیم؟؟
با سپاس

سلام
آقای غلامعلی نوری براحتی میتوانست در سایتهایی دیگر مقیم شود و با طرح نظریاتش هزاران همزبان پیدا کند ولی اینکه ایشان با چنین صبر و مداومتی حرفهای خود را میزند
مطمئن هستم همچون من به دنبال کور سویی از عقلانیت و جذبه هایی از اهالی این سایت هستند تا شاید راهی به دین گذشته پیدا کند شاید در پیدا کردن عقیده جدید راه اشتباه رفته و باز بر دین بازگردد تا حال که ایشان چون من بر این یافتن ناکام بوده
ولی در این مقال گاها بعضی از کاربران ناخودآگاه وارد مباحث میشوند که کمتر انسان خونسرد و با منطقی را بر صراط پرسشگری باقی میگذارند و به همین خاطر گاها بحثها از سیر منطقی خود دور میشوند و لجاجتها و عنادها بالا میگیرد
لازمه آن صبر وشکیبایی است
و من به کسی که سر در این سایت را به عبارت بیایید پرسشگری را تجربه کنیم مزین ساخته درود میفرستم
ولی این بسیار تجربه خوبی برای من است که بتوانم بر اعصاب خودم مسلط شوم و گاها نمیشود، که همین جا از کسانی که آنها را با نوشتار خود ازرده ام عذر میخواهم

دوست خوب چه كسي مخالف رعايت حق الناس و رعايت حقوق اجتماعي و ... برخي مسائل ديگه است ؟

اما در اون تاپيك ها مطالب ديگه اي هم ذكر شده بود كه شما بيان نفرموديد
. سوال و شبهه توي اين سايت زياد پرسيده ميشه و پاسخ داده ميشه و براي كسي هم مشكلي پيش نمياد .

اما اينكه كسي با تفسير نادرست خودش بياد بگه قرآن از جانب محمد (ص) هست نه خدا و بگه اين انديشه هاي محمد هست نه خداي بزرگ .از طرفي براي اثبات حرف خودش از اين قرآن كمك بگيره .و از طرف ديگه بياد بگه الگوي ما نبايد مرداني از عرب باشن .
بالاخره چي شد. قرآن مورد قبول هست يا نه ؟

در صورتيكه من ميبينم كه بسيار با استدلال هم از طرف كارشناسان پاسخ داده ميشه .و باز ...

اما چرا براي بقيه در طرح سوال و گرفتن پاسخ مشكل پيش نيومده ؟

صحبت هايي شد در مورد دين گذشته . اين دين گذشته چه ديني هست ؟ ميشه واضح تر توضيح داده بشه .

t4h9r1;68044 نوشت:
صحبت هايي شد در مورد دين گذشته . اين دين گذشته چه ديني هست ؟ ميشه واضح تر توضيح داده بشه

سلام
یعنی همان دینی که در گذشته با آن بزرگ شدم خو گرفتم باور کردم عمل کردم و مانند شما به دفاع از آن پرداختم
ولی به باور شما به عقوبت ولی به باور خودم به لطف الهی درآن شک کردم متحیر شدم و دلیل واضحی برای برگشت تا الآن پیدا نکردم و چون یاد گرفته ام که به هیچ چیز این دنیا نمیتوان تکیه کرد پس تحیر خود را ادامه میدهم شاید این عقیده ای که الان دارم غلط باشد امیدوارم واضح باشد
متشکرم

abcdefg;68031 نوشت:
چند روز پیش آقای جنتی چنین فرمودند: نفی ولایت فقیه، نفی خداوند است. من از این سخن چنین برداشت کردم که نه تنها اهل سنت را باید جزء کافران محسوب کنیم بلکه از شیعیان نیز افرادی که با این نظریه مخالف هستند نیز به جرگه کافران و مخالفان خدا می پیوندند. به نظر شما آیا این مشکل به مذهب بر میگردد یا به سوءاستفاده پیروان مذهب از مذهب؟

بسم الله الرحمن الرحیم
در فهم کلام ایشان باید ابتدا معنای حکومت ولایی را بررسی کنیم.


حکومت در مرحله نخست از آن خداست .و خداوند بر اساس حکمتش از ابتدای آفرینش انسان، در هر زمان شایسته ترین انسانها را به عنوان پیامبر برگزیده استو برنامه های دینی متناسب با نیازهای بشر به او وحی کرده است و آنها نیز با تلاش فراوان در جهت آشنایی بشر با تعالیم الهی در پی سعادت و کمال بشر بودند که این امر جز در جامعه توحیدی میسر نیست.
بدون شک فلسفه بعثت انبیا نیز جز پیاده کردن اراده تشریعی الهی در باره رفتارهای انساندر نظام دینی ، نیست .تاریخ صدر اسلام و عملکرد پیامبر (ص)موید این مطلب است که حکومت از آن خدا و انتخاب حاکم و ولی مسلمین از سوی خداست. خداوند گیامبرو امامن و رهبران الهی را نصب میکند و مردم با تشخیص آنها موظفند رهبری آنها را پذیرا باشند.


حال اعتقاد به چنین حکومتی برخاسته از جهان بینی توحیدی است . طبق جهان بینی توحیدی تمام جهان و سراسر هستی ملک طلق خداوند است و تصرف در آن بدون اذن الهی روا نیست.

انسان بدون اجازه خدا حق تصرف در خویشتن را ندارد چه رسد تصرف در دیگران.؛ با چنین اعتقادی تنها کسانی حق حکومت دارند که از سوی خداوند منصوب باشند.

این افراد انبیا الهی و ائمه علیهم السلام هستند که مستقیما با اذن خدا بر مردم ولایت دارند و در زمان غیبت ،نائبان امام زمان علیه السلام به شرایطی خاص و به طور غیر مستقیم از سوی خداوندبرای ولایت برگزیده میشوند .


مردم وظیفه دارند آنها را بشناسند(کشف کنند) و برای اجرا اسلام از آنها پیروی کنند.
بنابر این در نظام سیاسی اسلام و در دیدگاه حکومت از ان خدا و منصوبین مستقیم وغیر مستقیم اوست و از ان به حکومت ولایی تعبیر میشود.


ر.ک.پرسشها و پاسخها،محمد تقی مصباح یزدی،ج1،ص48-49.

سلام علیکم

متحیر;68040 نوشت:
سلام
آقای غلامعلی نوری براحتی میتوانست در سایتهایی دیگر مقیم شود و با طرح نظریاتش هزاران همزبان پیدا کند

ولی اینکه ایشان با چنین صبر و مداومتی حرفهای خود را میزند

مطمئن هستم همچون من به دنبال کور سویی از عقلانیت و جذبه هایی از اهالی این سایت هستند تا شاید راهی به دین گذشته پیدا کند شاید در پیدا کردن عقیده جدید راه اشتباه رفته و باز بر دین بازگردد تا حال که ایشان چون من بر این یافتن ناکام بوده
ولی در این مقال گاها بعضی از کاربران ناخودآگاه وارد مباحث میشوند که کمتر انسان خونسرد و با منطقی را بر صراط پرسشگری باقی میگذارند و به همین خاطر گاها بحثها از سیر منطقی خود دور میشوند و لجاجتها و عنادها بالا میگیرد
لازمه آن صبر وشکیبایی است
و من به کسی که سر در این سایت را به عبارت بیایید پرسشگری را تجربه کنیم مزین ساخته درود میفرستم
ولی این بسیار تجربه خوبی برای من است که بتوانم بر اعصاب خودم مسلط شوم و گاها نمیشود، که همین جا از کسانی که آنها را با نوشتار خود ازرده ام عذر میخواهم

ببینید دوست عزیز جناب متحیر:Gol:

اولاً شما حساب خودتان را از جناب غلامعلی جدا کنید، و مراقب هم باشید که زیر پرچم چه کسی سینه می زنید، و از عقاید چه کسی دفاع می کنید.

شما که بدنبال درک حقیقت از طریق عقلتان هستید و آنگونه که از موضع گیری تان در مباحث پی برده ام، معمولاً نسبت به معارف حقۀ الهی قرآن، معجزات انبیاء الهی، دستاوردهای انبیاء و حقانیت امامت امامان معصوم (ع) و ... که البته در کنار تأیید نقل، گواه عقلی مستدل و محکم نیز دارد همیشه با تردید و تحیر برخورد نموده و در قبول حقایق عقلانی دین هم مقاومت بخرج می دادید؟

چگونه است که اخیراً به مکتب و مذهب غلامعلی نوری در آمده و از اندیشه های اکثراً دین ستیزانه، سکولاری و مخالف متن و بطن دین الهی (کپی برداری شده) و گاهاً خودساخته ایشان، طرفداری می کنید؟؟؟

مراقب باشیم که از تک تک گفته ها، نوشته ها و دفاع و حمله های ما سؤال می شود؟ با چشمانی باز ببینیم به کجا می رویم و در پی چه کسانی؟؟؟

بگذریم ...

اینکه ایشان می تواند در خیلی جاها با نظریاتش بسیار طرفدار پیدا کند، امری طبیعی است. اتفاقاً قرآن هم این را فرموده: اکثرهم لا یعقلون ... اکثرهم لا تتفکرون ... قلیل من عبادی الشکور ... و نظائر ان ...

بدیهی است ایشان با این مطالب و شبهاتی که اکثراً در مخالفت با اصول دین از توحید گرفته تا نبوت پیامبر و اقتضاءات آن نظیر معجزات الهی و معجزه قرآن و در اشکال وارد نمودن به عدل الهی و نظایر آن، که پیشتر هم گفته ام:

بدلیل نفس شبهه افکنی و اقتضائی که این وادی دارد، معمولاً پر است از تناقض و دو پهلوئی، گاهی به در زدن و گاهی به نعل کوبیدن و امثالهم ...

گاهی می گوید: تنها از قرآن برایم دلیل بیاورید، قرآن را کاملاً قبول دارم؟؟؟

گاه می گوید: قرآن کلام خدا نیست بلکه ساختۀ خود پیامبر است؟؟؟

گاهی از خدا و عدالت او را تأیید نموده اما این دنیا را مقتضی و جایگاه پیاده شدن عدل الهی نمی داند و محکم از نظریه خود دفاع می کند؟؟؟

گاه، با بهانه کردن جریان قرآن سوزی و ابتلاءاتی که بر بشر، خصوصاً جامعۀ ایمانی و شیعیان وارد می شود، بمنظور اینکه قرآن محمدی و مکتب اهل بیت و تشیع را محکوم کند، بدنبال خدای قرآن، مداخلت صاحب کتاب الهی، عذاب استیصال و اجرای عدل الهی در این دنیا می گردد؟

و از این دست تناقضات متعدد، که بسیار است، و بر اهل نظر و کاربران فرهیختۀ سایت مخفی نیست.

بله موافقم، می توانستند جایگاه مناسبی در سایت های ضد دین و مذهب و سکولاری پیدا کنند و قطعاً طرفداران چنین اندیشه هائی شاید برایشان پُر کف و سوت هم می زدند.

و نیز با اشکالات و شبهات عموماً پیش پا افتاده و گاهاً تاریخ مصرف گذشته که در خصوص ولایت و امامت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و عقائد مذهب تشیع، با ادبیاتی جدید مطرح می کنند شاید در سایت های اهل سنت جای مناسبی داشتند.

که البته همین اندازه هم تردید دارم که با این ادبیات ضعیف، کودکانه و دبستانی، بر خلاف ادعای پر طمطراقشان، در آن فضاها هم جائی داشته باشند ؟؟؟

لذا از انجائیکه بر اکثر اهالی اسک دین هم روشن شده، این شخصیت ؟؟؟ بنا به دلائلی گاهاً مشخص و گاه نامشخص، معمولاً بدنبال مطرح کردن خود و درمان عقده های شخصیتی شان هستند، از اینرو بهترین مأمن و مأوا را در مجامع مجازی و سایت های گفتمان شیعی تشخیص داده اند تا بتوانند حرفها و نظرات باصطلاح خودشان جدید و شاذّشان را مطرح کنند شاید در گذر زمان، طالبی پیدا کند.

گاهاً بدلیل همین ملاحظات و روحیه ای که ایشان دارند، دوستانی می گویند که اساساً بهترین راه مقابله با شبهات و اشکالات ایشان بی توجهی است اما رسالت این سایت و امر پاسخگوئی، فراتر از این شیوه ها و روشهاست.

بی شک، در برابر اندیشه های باطل و بی اساس ایشان، پاسخ حق مدارانه و اساس محور کارشناسان و کاربران محترم، راه رسیدن ایشان به قصد و هدف نامبارکشان را مسدود و تلاششان را ناکام خواهد کرد.

زیرا این وعدۀ الهی است که:

"جاء الحق و زهق الباطل" یعنی حق که بیاید باطل می رود.

اگر چه بدون فاصله، آیه شریفه حق مطلب را تمام می کند و می فرماید:

"ان الباطل کان زهوقاً" حق نیز همین است، اصولاً باطل، فی حد نفسه رفتنی و نابود شدنی است.

موفق باشید ...:Gol:

سلام بر زمزم و صدیق عزیز
از حسن ظن شما به این حقیر که بی شک نشانه صداقت شماست متشکرم
گرامی ای کاش ایمان و اعتقاد شما را داشتم
و چنین محکم بر صراط شریعت بر گرفته از دین باقی می ماندم
ولی این چنین نفی پلورالیسم دینی و نفی هر نوع قرائت از دین من رمیده از دین را که بیشتر می رماند
بزرگوار سکولاریسم و لاییسیته با هیچ دینی مشکل ندارد و بسیار مسلمانان هستند که دین و مذهب دارند ولی دل به حکومت دینی ندارند و مدافع بی اخلاقی هم نیستند بلکه آزادی مذاهب و اعتقادات را لازمه شکوفایی دین میدانند
دوست عزیز بی شک شما عقل را نفی نمیکنید
بر طبق اعتقادات خودتان که در ابتدای هر رساله ای هست اصول دینی که بر پایه عقل نباشد پذیرفته نیست
عقل چه موقع عقل است
عقل بر پایه انتخاب موضوعات خود را نشان میدهد
و انتخاب جز بر محمل آزادی موضوعیت ندارد
ولی آن چه که به تجربه برای من حاصل شده.
نه آنچه که در مدینه فاضله کتب دینی و روایات تصور میشود
در وادی حکومت دینی آزادی بیان و عقیده و ایمنی ابراز عقیده بسیار بسیار کمتر از حکومتهای سکولار است
دوست گرامی بی شک دوران غزنویان و افشاریان به سر آمده که با یورش اسلام را به هند عرضه کنند و بر توسعه اسلام افتخار(هر چند که بیشتر جنبه کشور گشایی داشته)کنند
اگر اسلام را دینی جهانی میدانید و خود را مبلغ دین .اگر دنیا پسرفت تکنولوژی نداشته باشد. تنها راه تبلیغ اشاعه آزادی و استفاده از آزادی است.
شما در اروپا و آمریکا جز با استفاده از فضای سکولاریسم به تبلیغ دین موفق نخواهید بود و مجالی برای عرضه دین نخواهید داشت.
حال چرا در کشور خودمان با این حدت از حکومت دینی دفاع میکنید که باعث رماندن اشخاصی مانند من از دین میشوید.
این غیرت شما بر دفاع از دین حکومتی اگر بر احیاء عدالت و مهربانی بر خلق خدا بود آیا کمتر بر نتایج عملی حکومت دینی (فساد رشوه پارتی بازی اسراف بر منابع طبیعی بی نظمی اتلاف وقت و زمان از دست دادن فرصتها فقر فاصله روزافزون فقیر و غنی زمین خواری رانت خواری عدم فرصتهای برابر برای طالبین کار سرمایه گذاری تلف شدن جان و مال مردم در تصادفات جاده ای بعلت انحصار در ارائه خودروهای بی کیفیت و نا مطمئن پرورش انسانهای غیر مسئول نساختن جاده های ایمن تلفات از آلودگی هوا با ساخت بنزین های نامرغوب و ......) اشکال وارد نبود؟
از صبر شما سپاسگزارم
و از وارد شدن در مباحثی که مربوط به این سایت نیست عذر میخواهم
مختار به حذف و ویرایش آن هستید
متشکرم

سلام به همه
من که غلامعلی رو ندیدم
ولی حرفاشو دیدم.
بگذریم..........
به نظر من ایشون می خواهند یک چیز رو بگند اون هم اینه که آقا دین رو از اجتماع جدا کنید.چرا چون دین یک امر شخصی است و آنچه در اجتماع به کار آید داداش قانون و رعایت حقوق دیگران است.والا میشه جنگل..
بگذار هر کی هر اعتقادی داره داشته باشه مهم اینه که سر صف نونوایی جلو نزنه , از چراغ قرمز رد نشه , مالیاتشو به موقع بده ,و...خلاصه یک شهروند ضابطه مند و قانونگرایی باشه و لو تو خونش نماز تنمی خونه که هیچ خدا رو هم قبول نداره...
اگه منظور ایشان رو خوب فهمیده باشم...
خوب این حرف غلطیه
اینکه ما بگوییم دین یک امر شخصیه و داخل در احوالات شخصی انسانها میشه و نباید در امور اجتماعی دخالت داد کاملا اشتباهه
چرا چون دین رو اگه کامل بدونیم همچی حرفی رو نمی زنیم.
وجود رابطه تنگاتنگ بین ابعاد مختلف حیات انسان امری انکار ناپذیری است.
اگه دین می گوید شعائرالله را احیاء کنید.اگر می گوید امر به معروف و نهی از منکر کنید و...
چون فرد در بستر اجتماع رشد می کند.ونمی شود که دین در خصوص فرد به تنهایی فقط دستور داشته باشد و در خصوص حالت اجتماعی او ساکت باشد.

ABCDEFG;68031 نوشت:
امتیاز دادن و در نظر گرفتن انجام اعمال و احکام مذهبی برای کسب مقام اجتماعی را نابود خواهیم کرد چرا که در این صورت ریا کاری و ظاهر سازی و چاپلوسی بشدت افزایش خواهد یافت و این یکی از بزرگترین نقص های مذهب است
زمزم;68122 نوشت:
انسان بدون اجازه خدا حق تصرف در خویشتن را ندارد چه رسد تصرف در دیگران.؛ با چنین اعتقادی تنها کسانی حق حکومت دارند که از سوی خداوند منصوب باشند.
متحیر;68187 نوشت:
این غیرت شما بر دفاع از دین حکومتی اگر بر احیاء عدالت و مهربانی بر خلق خدا بود آیا کمتر بر نتایج عملی حکومت دینی (فساد رشوه پارتی بازی اسراف بر منابع طبیعی بی نظمی اتلاف وقت و زمان از دست دادن فرصتها فقر فاصله روزافزون فقیر و غنی زمین خواری رانت خواری عدم فرصتهای برابر برای طالبین کار سرمایه گذاری و ......) اشکال وارد نبود؟


بدون شرح!

:grye::grye:


قضاوت در مورد اشخاص خصوصا در دنیای مجازی کار دشوار ی میباشد.....

هر کدام از ما هر کس را گول بزنیم خود را که نمیتوانیم گول بزنیم ( مگر مسخ واسیر شیطان باشیم)
یک راه ساده وجود دارد که بفهمیم که هر سوالی در ذهن داریم دنبال حقیقت هستیم یا مسایل دیگر از جمله مطرح کردن خود یا اذیت دیگرا ن و یا......
راه ساده :
اگر شبهه ای به ذهن هر کدام از ما رسید و مرتب فقط در هر جایی عنوان کردیم و از منابع مختلف تحقیق نکردیم و سعی نکردیم مطلب را به صورت پذیرش و یا رد کامل در بیاوریم .. قطعا و حتما روحمان و فطرتمان آسیب جدی دیده است

ضمنا ارتباط از طریق نوشتار بسیار دشوارتر از گفتار است. چرا که حداقل با گفتار میشد از لحن و فیگور و بیان ،، هم برای انتقال مفاهیم و هم برای دریافت مفاهیم کمک گرفت...حال که زبان مشترک همه ما نوشتار فارسی است باید اصول انتقال مفاهیم از راه نوشتار را بیاموزیم .ضمن رعایت یکسری ادب و آداب نوشتاری
یکی از کاربران ( احتمالا جناب بینام ) نوشته بودند که ما قبلا به شبهات جناب نوری فکر کرده بودیم.........
به جرات میتوانم بگویم که بیش از 90% شبهات جناب نوری قبلا از ذهن من گذشته است ولی من از این شبهات به منزله شک مقدمه رسیدن به یقین استفاده کردم
و امروز شاید نتوانم در نوشتار بنویسم ولی در جهل مساله نیستم
میخواهم بگویم که من کاری به جناب نوری و امثالهم ندارم باید یاد بگیریم که چگونه با شبهات برخورد کنیم........... .............. ادامه اگر فرصتی دست بدهد نکاتی چند هم هست که خواهم نوشت.
ضمنا ایراد مذهب یا مذهبیون دو نکته جداگانه قابل بحث است

درباره ی ایراد و نقص در مذهب باید عرض کنم که ظاهراً تمامی فقها نظرشان این است که مذهب کامل و فاقد هر نقصی است !

اسلام به ذات خود ندارد عیبی // هر عیب که هست از مسلمانی ماست

اما خوب در بخی جاها ما به یک سری مسائلی برخورد می کنیم که فقه از پاسخگویی به آنان ناتوان است و کار خود را با احتیاط و بهتر است و ... انجام می دهد !!
البته من هم گیج هستم و نمیدانم که آیا این نقص دین است یا نقص فقها ؟؟
البته بنده منکر منزه بودن خدا و معصوم بودن پیامبر و ائمه (علیهم السلام) نیستم، اما به دنبال این هستم که واقعاً پاسخ خود پیامبر (ص) به نماز خواندن در قطب جنوب چیست ؟؟؟ :Gig:
جمعی متفکرند اندر ره دین
جمعی به گمان فتاده در راه یقین
می ترسم از اینکه بانگ آید روزی
کای بی خبران راه نه آن است و نه این
موضوع قفل شده است