قمه زنی حقیقت مظلوم !!! ( پاسخ به شبهه )

تب‌های اولیه

85 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قمه زنی حقیقت مظلوم !!! ( پاسخ به شبهه )

بسم الله الرحمن الرحیم




يكى از مسائل مهمى كه امروزه در عرصه فقه اجتماعى مورد توجه قرار گرفته است، سؤال از حركت‌هاى نامتعارف در عزادارى حضرت سيد الشهداء (ع) است.

باور بسيارى بر آن است كه هر عملى كه به قصد عزادارى صورت گيرد، شرعيتِ لازم را دارد و عزادارى امام حسين (ع) از همه حرمت ها استثناء مى‌باشد. از اين رو، طبق اين باور قمه زنى و برخى اعمال نامتعارف مانند لطمه زدن به صورت فى حد نفسه و ماوراى شرايط موجود جامعه حلال است. به عبارتى حكم اوليه آن حليت است و اگر برخى از مراجع آن را تحريم كرده‌اند، صرفا به جهت شرايط خاص سياسى دنياى اسلام است.

در اين مقاله تلاش شده است، تا حكم اوليه قمه زنى با دقت بيشترى مورد بررسى قرار گيرد و ادله موافقين و مخالفين نقد شود.

نويسنده با دسته بندى روايات به سه بخش كوشيده است تا ثابت كند كه اين عمل وجه شرعى ندارد و به شبهات موجود در اين باره پاسخ داده است.

در ادامه بحث و بعد از اثبات حرمت اوّليه اين اعمال به بررسى حكم ثانويه آنها پرداخته و با پاسخ به سوالات و شبهات مخالفين، حرمت آنها را از اين جهت نيز ثابت كرده است.


فصل اوّل: حكم اوّلى قمه زنى و مانند آن


روايات موجود در اين زمينه به سه بخش اصلى تقسيم مى‌شوند:


الف. رواياتى كه دلالت بر ثواب گريه كردن دارند و گريه كردن را توصيه كرده‌اند.

ب. رواياتى كه دلالت بر تحريم اين گونه اعمال دارند.

ج. رواياتى كه دلالت بر جواز برخى از اعمال مشابه در خصوص معصومين- عليهم السلام- دارند‌.


بخش اوّل: رواياتى كه به گريه كردن تشويق كرده‌اند.


اين دسته از روايات كه متواتر هستند، در تمام منابع حديثى به وفور يافت مى‌شوند كه اينك به یکى از آنها اشاره مى‌كنيم.

عَن إِبرَاهِيم بنِ أَبِي مَحمُود، قَالَ: قَالَ الرِّضا (ع): إِنَّ المُحَرَّمَ شَهرٌ كَانَ أَهلُ الجَاهِلِيَّةِ يُحَرِّمُونَ فِيهِ القِتَالَ فَاستُحِلَّت فِيهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِكَت فِيهِ حُرمَتُنَا وَ سُبِيَ فِيهِ ذَرَارِيُّنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضرِمَتِ النِّيرَانُ فِي مَضَارِبِنَا وَ انتُهِبَ مَا فِيهَا مِن ثِقلِنَا وَ لَم تُرعَ لِرَسُولِ اللّٰه حُرمَةٌ فِى أَمرِنَا. إِنَّ يَومَ الحُسَينِ أَقرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا بِأَرضِ كَربٍ وَ بَلَاءٍ أَورَثَتنَا الكَربَ وَ البَلَاءَ إِلَى يَومِ الِانقِضَاءِ فَعَلَى مِثلِ الحُسَينِ فَليَبكِ البَاكُونَ فَإِنَّ البُكَاءَ عَلَيهِ يَحُطُّ الذُّنُوبَ العِظَامَ. ثُمَّ قَالَ (ع): كَانَ أَبِى (ع) إِذَا دَخَلَ شَهرُ المُحَرَّمِ لَا يُرَى ضَاحِكاً وَ كَانَتِ الكَآبَةُ تَغلِبُ عَلَيهِ حَتَّى تَمضِيَ عَشَرَةُ أَيَّام، فَإِذَا كَانَ يَومُ العَاشِرِ كَانَ ذَلِكَ اليَومُ يَومَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزنِهِ وَ بُكَائِهِ وَ يَقُولُ: هُوَ اليَومُ الَّذِى قُتِلَ فِيهِ الحُسَينُ (ع)؛ «1»

امام رضا (ع) فرمودند: محرم ماهى بود كه اعراب جاهلى حرمت آن را نگه مى‌داشتند و جنگ نمى‌كردند. اما در اين ماه بود كه خون ما را حلال شمردند و حرمت ما را شكستند و فرزندان و زنانمان را به اسيرى بردند و خيمه هايمان را به آتش كشيدند و دارايى هايمان را غارت كردند و حرمت رسول خدا را در مورد ما نگه نداشتند. همانا روز حسين (عاشوراء) مژه هاى ما را از شدت گريستن مجروح ساخت و اشكهايمان را جارى كرد و عزيز ما را در سرزمين گرفتارى و بلا ذليل كرد و ما را ميراث دار گرفتارى و بلا تا روز انقضاء (مرگ) نمود، پس بر مثل حسين، گريه كنندگان بايد گريه كنند؛ چرا كه گريه بر او گناهان كبيره را از بين مى‌برد. سپس فرمود: زمانى كه محرم وارد مى‌شد، پدرم ديگر نمى‌خنديد و پيوسته محزون بود تا اينكه ده روز سپرى مى‌شد. زمانى كه روز دهم مى‌رسيد، آن روز، روز مصيبت و حزن و گريه اش بود و مى‌فرمود: اين همان روزى است كه حسين (ع) در آن كشته شده است.


اين روايت با اينكه در مقام بيان شدت تأثّر امام كاظم (ع) است، اما اشاره به عملى غير از گريه و حزن و ماتم نكرده است.

در هيچ يك از فرمايش معصومين (ع) پيرامون فضيلت عزادارى براى امام حسين (ع) به امرى غير از گريه كردن توصيه نشده است. اگر رواياتى كه در ثواب و پاداش تعزيه بر سالار شهيدان وارد شده است، مطالعه شود، هيچ توصيه‌اى غير از گريستن و زيارت كردن قبر مطهرشان، ديده نخواهد شد.


ادامه دارد .....

پی نوشت:

(1). بحارالأنوار، ج 44، ص 283، باب 34، ثواب البكاء على مصيبته؛ الأمالي، صدوق، ص 128، المجلس السابع و العشرون؛ روضة الواعظين، ج 1، ص 169، مجلس في ذكر مقتل الحسين (ع)؛ المناقب؛ ج 4، ص 86، فصل في مقتله (ع)؛ وسائل‌الشيعة، ج 14 ص 504، باب 66، استحباب البكاء لقتل الحسين (ع) و ما أصاب أهل البيت (ع).



بخش دوم: رواياتى كه از اعمال نا متعارف نهى كرده‌اند.


آنچه كه اسلام را از ساير مكاتب متمايز مى‌سازد، اعتدال آن در همه عرصه هاى زندگى است. دين ما با عواطف و احساسات مبارزه نكرده است، بلكه آن را به عنوان بخشى از وجود انسان پذيرفته است.


خداوند متعال در آيات بسيارى گرفتارى ها و مصيبت‌هاى مختلف را به عنوان بخشى از زندگى انسان معرفى مى‌كند و به او متذكر مى‌شود كه در ميان سختى ها آفريده شده است (لقد خلقنا الإنسان في كبد) ياد آورى مى‌كند كه :

وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوٰالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرٰاتِ وَ بَشِّرِ الصّٰابِرِينَ الَّذِينَ إِذٰا أَصٰابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قٰالُوا إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ أُولٰئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوٰاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولٰئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ؛ «1»


قطعاً همه شما را با ترس، گرسنگى، و كاهش در مالها و جانها و ثمرات، آزمايش مى‌كنيم و بشارت ده به بردباران! آنها كه هر گاه مصيبتى به ايشان مى‌رسد، مى‌گويند: ما از آنِ خداييم و به سوى او بازمى‌گرديم. بر اينها باد درود و رحمت پروردگارشان و آنها هستند هدايت‌يافتگان.


در اين آيه بى هيچ پرده پوشى به طبيعى بودن گرفتارى هاى دنيا اعم از ترس و گرسنگى و ضرر و زيان مالى و جانى و امثال آن تصريح شده است و صابران در اين بلايا ستوده شده‌اند.



علاوه بر آنچه ذكر شد، روايات فراوانى وارد شده است كه از زياده روى در سوگوارى نهى كرده است. در اين بخش برخى از آنها را ذكر مى‌كنيم و علاقه مندان را به مطالعه منابع روايى ارجاع مى‌دهيم:


1. عَنِ ابنِ مَسعُود، قَالَ قَالَ رَسُولُ اللّٰه (ص): لَيسَ مِنَّا مَن ضَرَبَ الخُدُودَ وَ شَقَّ الجُيُوبَ؛ «2»

رسول خدا (ص) فرمود: كسى كه بر گونه هايش بزند و يقه اش را پاره كند از ما نيست.


......

4. إِنَّ رَسُولَ اللّٰه (ص) قَالَ لِفَاطِمَةَ (ع): إِذَا أَنَا مِتُّ فَلَا تَخمِشِي عَلَيَّ وَجهاً وَ لَا تُرخِي عَلَيَّ شَعراً وَ لَا تُنَادِي بِالوَيلِ وَ لَا تُقِيمِنَّ عَلَيَّ نَائِحَةً ...؛ «3»

رسول خدا به فاطمه- عليها سلام- فرمودند: زمانى كه من وفات كردم، به صورتت چنگ مزن و موهايت را پريشان مكن و صدايت را به واويلا گفتن بلند مكن و بر من نوحه مخوان.


در اين روايت از زياده روى در عزادارى در مورد بهترين بندگان خدا نيز نهى شده است. ايشان با اينكه مى‌دانستند كه مصيبتشان بر دخترشان فاطمه (س) بسيار گران است، با اين حال آن حضرت را از اعمالى كه در عصر جاهليت مرسوم بوده است، نهى‌كردند و از ايشان خواستند تا مراعات متانت را حتى در مرگ پدرى چون رسول خدا- صلوات اللّٰه عليه و آله- بنمايد.


.......


6. قَالَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ (ع) إِنِّي جَالِسٌ فِي تِلكَ اللَّيلَةِ الَّتِي قُتِلَ أَبِي فِي صَبِيحَتِهَا وَ عِندِى عَمَّتِى زَينَبُ تُمَرِّضُنِى إِذِا اعتَزَلَ أَبِى فِى خِبَاءٍ لَهُ وَ عِندَهُ فُلَانٌ مَولَى أَبِى ذَرٍّ الغِفَارِيِّ وَ هُوَ يُعَالِجُ سَيفَهُ وَ يُصلِحُهُ وَ أَبِي يَقُولُ:

يَا دَهرُ أُفٍّ لَكَ مِن خَلِيلٍ كَم لَكَ بِالإِشرَاقِ وَ الأَصِيلِ‌

مِن صَاحِبٍ وَ طَالِبٍ قَتِيلٍ وَ الدَّهرُ لَا يَقنَعُ بِالبَدِيلِ‌

وَ إِنَّمَا الأَمرُ إِلَى الجَلِيلِ وَ كُلُّ حَيٍّ سَالِكٌ سَبِيلِي‌

فَأَعَادَهَا مَرَّتَينِ أَو ثَلَاثاً حَتَّى فَهِمتُهَا وَ عَلِمتُ مَا أَرَادَ فَخَنَقَتنِيَ العَبرَةُ، فَرَدَدتُهَا وَ لَزِمتُ السُّكُوتَ وَ عَلِمتُ أَنَّ البَلَاءَ قَد نَزَلَ، وَ أَمَّا عَمَّتِى فَلَمَّا سَمِعَت مَا سَمِعتُ وَ هِيَ امرَأَةٌ وَ مِن شَأنِ النِّسَاءِ الرِّقَّةُ وَ الجَزَعُ فَلَم‌تَملِك نَفسَهَا أَن وَثَبَت تَجُرُّ ثَوبَهَا وَ هِيَ حَاسِرَةٌ حَتَّى انتَهَت إِلَيهِ وَ قَالَت: وَا ثُكلاه لَيتَ المَوتَ أَعدَمَنِيَ الحَيَاةَ، اليَومَ مَاتَت أُمِّي فَاطِمَةُ وَ أَبِي عَلِيٌّ وَ أَخِيَ الحَسَنُ يَا خَلِيفَةَ المَاضِي وَ ثِمَالَ البَاقِي، فَنَظَرَ إِلَيهَا الحُسَينُ (ع) وَ قَالَ لَهَا: يَا أُختَه لَا يَذهَبَنَّ حِلمَكِ الشَّيطَانُ، وَ تَرَقرَقَت عَينَاهُ بِالدُّمُوعِ، وَ قَالَ: لَو تُرِكَ القَطَا [لَيلا] لَنَامَ. فَقَالَت: يَا وَيلَتَاه أَفَتَغتَصِبُ نَفسَكَ اغتِصَاباً؟ فَذَلِكَ أَقرَحُ لِقَلبِى وَ أَشَدُّ عَلَى نَفسِي، ثُمَّ لَطَمَت‌وَج هَهَا وَ هَوَت إِلَى جَيبِهَا وَ شَقَّتهُ وَ خَرَّت مَغشِيَّةً عَلَيهَا. فَقَامَ إِلَيهَا الحُسَينُ (ع) فَصَبَّ عَلَى وَجهِهَا المَاءَ وَ قَالَ لَهَا: يَا أُختَاه إتَّقي اللّٰه وَ تَعَزَّي بِعَزَاءِ اللّٰه وَ اعلَمِي أَنَّ أَهلَ الارضِ يَمُوتُونَ وَ أَهلَ السَّمَاءِ لَا يَبقَونَ، وَ أَنَ كُلَّ شَي‌ءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجهَ اللّٰه تَعَالَى الَّذِي خَلَقَ الخَلقَ بِقُدرَتِهِ وَ يَبعَثُ الخَلقَ وَ يَعُودُونَ وَ هُوَ فَردٌ وَحدَهُ وَ، أَبِى خَيرٌ مِنِّي، وَ أُمِّى خَيرٌ مِنِّي وَ أَخِى خَيرٌ مِنِّى وَ لِى وَ لِكُلِّ مُسلِمٍ بِرَسُولِ اللّٰه أُسوَةٌ، فَعَزَّاهَا بِهَذَا وَ نَحوِهِ وَ قَالَ لَهَا: يَا أُختَاه إِنِّى أَقسَمتُ عَلَيكِ فَأَبِرِّى قَسَمِى لَا تَشُقِّى عَلَيَّ جَيباً وَ لَا تَخمِشِى عَلَيَّ وَجهاً وَ لَا تَدّعَي عَلَيَّ بِالوَيلِ وَ الثُّبُورِ إِذَا أَنَا هَلَكتُ ثُمَّ جَاءَ بِهَا حَتَّى أَجلَسَهَا‌عِندِي. ثُمَّ خَرَجَ إِلَى أَصحَابِهِ ... «4»؛


امام سجاد (ع) نقل مى‌كنند كه شب عاشورا، همان شبى كه پدرم در صبح آن به شهادت رسيدند من در خيمه بودم و عمه‌ام زينب از من پرستارى مى‌كرد. پدرم در خيمۀ خود نشسته بودند و غلام ابوذر هم شمشير ايشان را آماده مى‌كرد. در اين حال پدرم با خود اين شعر را مى‌خواند:

اى روزگار اف بر تو باد‌

چه طلوعها و غروبهايى بر تو شده است‌

و تو چقدر از همراهان و طالبانت را كشتى‌

آرى روزگار به كسى راضى نمى‌شود‌

و تمام امور به سوى خدا باز مى‌گردد‌

و هر زنده‌اى راه مرا خواهد پيمود‌

ايشان اين ابيات را دو يا سه بار خواندند، من با شنيدن آنها فهميدم كه مقصودشان چيست. چشمانم پر از اشك شد، اما جلوى خودم را گرفتم و يقين كردم كه بلا نازل شده است. اما عمه‌ام كه اين اشعار را شنيد، به اقتضاى طبيعت زنانه كه دل نازك و بى تابى دارند، نتوانست جلوى خودش را بگيرد و از جايش جهيد و در حالى كه سرش برهنه بود و لباس خودش را مى‌كشيد، به سوى خيمه برادرش كه در كنار خيمه ما بود، دويد. زمانى كه خدمت امام رسيد، عرض كرد: واويلا اى كاش مرگ من امروز فرا مى‌رسيد. مادرم فاطمه، پدرم على، برادرم حسن، همه مردند. اى يادگار گذشتگان من و اى بهترين ماندگان من. امام حسين (ع) به ايشان نگاه كرد و فرمود: خواهرم، مبادا شيطان بر تو چيره شود و بردبارى را از تو بگيرد. چشمان امام پر اشك شد و فرمود: خواهرم اگر مرغ صحرا رها مى‌شد، در لانه خود مى‌خوابيد. عمه‌ام گفت: آيا تو خودت را به گرفتارى مى‌اندازى؟! گرفتارى تو قلب مرا بيش از هر چيزى مجروح ساخته است و‌ تحمل آن از هر چيزى سخت تر است. اين را گفت و به صورتش زد. دستش را در گريبان كرده و يقه‌اش را پاره كرد و غش كرد و بر زمين افتاد. پدرم بلند شد و آب به صورت خواهرش زد و گفت: خواهر عزيزم از خدا بترس و در گرفتارى‌كه خدا برايمان پيش آورده است، صبور باش و بدان كه همه اهل زمين خواهند مرد و اهل آسمان نيز باقى نخواهند ماند. همه چيز غير از خدا از بين خواهد رفت. همان خدايى‌كه تمام مخلوقات را با قدرتش آفريد و آنها را برانگيخت و آنها دوباره به سوى او باز مى‌گردند و او تنهاست.

پدرم بهتر از من بود، مادرم بهتر از من بود، برادرم بهتر از من بود و براى من و براى هر مسلمانى رسول خدا سرمشق پسنديده‌اى است. امام با اين تعبيرات عمه‌ام را تسلى داد و گفت: خواهر تو را قسم مى‌دهم و از تو مى‌خواهم كه قسمم را ناديده نگيرى، زمانى كه من به شهادت رسيدم براى من گريبان چاك مكن، به صورتت چنگ مزن، صدايت را به واويلا بلند مكن. سپس عمه را آورد و در كنار من نشاند و خود به نزد اصحابش رفت ....


ادامه دارد ....


پی نوشت:

(1). بقره، آيۀ 155- 157.

(2). مسكّن‌الفؤاد و حبّ الأولاد، شهيد ثانى، ص 108 و 114، بحارالأنوار، ج 82، ص 93، باب 95 از ابواب التعزية و المأتم و آدابهما.
(3). وسائل‌الشيعة، ج 3، ص 273.
(4). بحارالأنوار، ج 45، ص 2.


اين روايت از جهاتى با تمام روايات سابق تمايز دارد، زيرا در مورد سوگوارى براى حساس‌ترين شخصيت‌ها وارد شده است.

به نظر مى‌رسد كه اين روايت و روايت چهارم جواب كاملى است براى همه شبهاتى كه در اين باب مطرح مى‌شود و روشن مى‌كند كه حتى در عزاى امام حسين (ع) نيز نبايد اعمال منافى با متانت انجام داد و صرف اينكه زنان حاضر در كربلا، اقدام به لطم و امثال آن كرده‌اند، دليل بر جواز نمى‌شود؛ زيرا اين عمل نتيجه شرايط بسيار دشوارى بوده است كه بر آنها تحميل شده بود و آنها نيز طبق طبيعت زنانه خودشان بى تابى كرده‌اند. در اين روايت، امام حسين (ع) خواهرش را قسم مى‌دهد و از او مى‌خواهد كه قسمش را نشكند و به آن عمل كند. از او مى‌خواهد كه گريبان پاره نكند، به سر و صورت خود نزند، صدايش را بلند نكند و صبور باشد.


با اين بيان روشن مى‌شود كه مقتضاى حكم اوّليه در مورد قمه زنى و هر نوع عمل نامتعارف در عزادارى ها حرمت است. با اين حال به جهت اينكه برخى از علما ادله‌اى را در تأييد و تأكيد استحباب قمه زنى و لطم و ساير مصاديق خودزنى ارائه كرده‌اند «1»، لازم است به نقد و بررسى آنها بنشينيم.



بخش سوم: رواياتى كه دلالت بر جواز مى‌كنند.


سر شكستن حضرت زينب- سلام اللّٰه عليها-


هنگامى كه كاروان اسرا را به كوفه وارد كردند، مردم كوفه به تماشا آمده بودند و زنانشان گريه مى‌كردند، امّ كلثوم سر از محمل بيرون آورد و به ايشان فرمود: بس كنيد اهل كوفه! مردانتان ما را مى‌كشند و زنانتان بر ما مى‌گريند! داور ما و شما خداوند در روز قيامت باشد. در اين هنگام، ناگهان سرهاى شهدا و پيشا پيش آنها سرمبارك سيد الشهداء را كه بر نيزه كرده بودند، وارد كردند، ناگاه چشم حضرت زينب (س) به سر بريده برادرش افتاد كه بر نيزه بود و نيزه دار آن را به راست و چپ حركت مى‌داد، حضرت زينب (س) كه اين صحنه را ديد، سرش را به جلوى محمل كوبيدند و خون از زير موهايش جارى شد، بعد پارچه‌اى را روى آن گذاشته و اين اشعار را در رثاى برادر زمزمه كرد:

اى هلال من زمانى كه تو كامل شدى‌

خسوفى رخ داد و تو به تدريج غروب كردى.

اى پاره دلم هيچ گاه گمان نمى‌كردم‌

اين سرنوشت براى تو رقم خورده باشد.

اى برادرم با فاطمه كوچكت سخن بگو‌

چرا كه قلب كوچكش نزديك است ذوب شود .... «2»


همان طور كه گذشت، حضرات معصومين از چنين اعمالى نهى كرده بودند. اما سؤالى كه در اينجا مطرح است اين است كه اگر امام حسين (ع) خواهرشان را قسم دادند و حتى تذكر دادند كه مبادا شيطان را بر خود چيره سازى، با اين فرض چرا حضرت زينب- سلام اللّٰه عليها اقدام به لطم وپريشان كردن مو و شكستن سر خود كردند، آيا تذكر امام حسين در شب عاشورا را فراموش كرد؟ به يقين حضرت زينب (س) از اولياى خاصّ خدا بودند و از علم لدنّى بى بهره نبوده‌اند، از اين رو ممكن نيست بر خلاف تذكر امام (ع) چنين اعمالى‌ را مرتكب شده باشند. پس بايد در تفسير روايات بيشتر دقت كرد تا روشن شود كه ميان اين روايات و روايات بخش قبلى هيچ نوع معارضه‌اى وجود ندارد و اين روايات بر جواز اين اعمال دلالت نمى‌كند‌.


. اوّلًا، نقل حوادث عاشورا توسط امام معصوم (ع) در زيارت ناحيه مقدسه دليل بر تأييد آن حوادث نيست، امام در حال مرثيه سرايى است و مى‌خواهد اوج مظلوميت سيد الشهداء را بيان كند، نه اين كه حكم فقهى كيفيت عزادارى زنان حرم را بگويد‌.


. ثانياً، عملكرد زنان شهدا حجت شرعى نيست، خصوصاً در فضاى آشفته‌اى كه در آن لحظات پيش آمده بود. همزمان با به زمين افتادن امام (ع) لشكر كوفه به خيمه ها حمله كردند و خيمه ها را به آتش كشيدند روسرى را از سر زنان كشيدند و زنان را مى‌زدند، بعضى از ايشان با سر و پاهاى برهنه به هر سو مى‌دويدند. كار به جايى رسيده بود كه حتى برخى از افراد غيور در لشكر عمر سعد نتوانستند آن وضع را تحمل كنند و از آن ممانعت كردند. آيا مى‌توان در آن فضاى تيره و آشفته شما از عملكرد زنان حرم حكم شرعى استنباط كرد؟ آنان در مقام اضطرار بودند، تمام فشار دنيا در يك لحظه به قلب ايشان وارد شده بود، تصور كنيد زنان بى دفاعى را كه همه عزيزانشان در يك نيمه روز كشته شدند و اينك خود مورد هجوم لشكر قرار گرفته و در معرض اسارت سرنوشتى، نامعلوم بودند. اگر فقيهى بخواهد از اين صحنه حكم شرعى استنباط كند نهايتاً حكم استنباط شده مختص چنان وضع و حالى خواهد بود، يعنى كه اگر كسى در چنان وضعى قرار گرفت مى‌تواند همان كارها را انجام دهد، اما نمى‌توان عملكرد او را مجوزى براى انجام همان كارها در وضعيت طبيعى و عادى قرار داد.

از اين رو علما نيز در چنين وضعيت هاى بحرانى اين طور نماز خواندن را مجاز دانستند‌.


. ثالثا، دليلى وجود ندارد كه نشان دهد حضرت زينب سلام اللّٰه عليها نيز مانند بقيه زنها به سر و صورت خود زده باشد، در مقاتل نيز ننوشته‌اند كه شخص حضرت زينب چنين كارى كرده باشد. بلكه در زيارت ناحيه و در مقاتل به صورت كلى آمده است. كه زنان حرم اين كار را كردند.


رابعاً، در مورد اخير كه آن حضرت سرشان را به محمل زدند و سرشان شكست، بايد گفت: آن حضرت در آن وضعيت بحرانى كه براى اولين بار سر برادرش را بر روى نيزه‌ها ديد سر خود را به محمل زد و اين حاكى از شدت تأثر و اندوه آن حضرت است و هيچ معلوم نيست كه ايشان به قصد سر شكستن اين كار را كرده باشند، حتى اگر چنين عملى را هم به قصد انجام داده باشند، دليلى بر جواز از اين كار در شرايط عادى نيست، بلكه تنها مى‌توان در شرايط مشابه آن را تجويز كرد.


مويد اين مطلب آن است كه نه در مورد حضرت زينب و نه در مورد ساير زنان حرم نقل نشده كه هميشه در سالگرد عاشورا موهايشان را پريشان كرده و به سر و صورت خود مى‌زدند.

ادامه دارد ....

پی نوشت:

(1). در طى ماه هاى اخير از سوى برخى از افراد معلوم الحال حكم رهبرى درباره تحريم و ممانعت از قمه زنى، مورد خدشه قرار گرفت. در يكى از شهرستانها مطالبى در دو سى دى تحت عنوان «قمه زنى حقيقت مظلوم» تهيه شده و ادله مختلفى درباره استحباب و بلكه وجوب آن اقامه شده است. در اين برنامه از نظرات عده‌اى از علما استفاده شده و تلاش فراوانى صورت گرفته تا قمه زنى به عنوان عملى شرعى و مستند به روايات نشان داده شود. در اين مقاله نگارنده بر آن است تا ادله فقهى مورد استناد اين ديدگاه را مورد بحث و بررسى قرار دهد.
(2). بحارالأنوار، ج 45، ص 115.

عجيب است كه اينها رفتار زنان داغدار را دليل جواز مى‌دانند، اما به رفتار امام على بن الحسين كه در لحظه لحظه عاشورا حضور داشت، تمسك نمى‌كنند. در مورد ايشان هيچ يك از اين مسائل نقل نشده است، در روايات بسيارى به گريه كردن و عزادارى ايشان اشاره شده است، گاه ايشان به صحرا مى‌رفتند و سرشان را روى سنگى مى‌گذاشتند و ساعت ها گريه مى‌كردند و سنگ را با اشك خود خيس مى‌كردند، اما در يك روايت هم نيامده است كه ايشان لطم بكنند و به سر و صورت بزنند.


برخى مى‌گويند. امام سجاد (ع) در كنار زنان حرم بود، اگر كار آنها اشتباه بود، آنان را نهى مى‌كرد! به راستى در آن لحظات آشوب و اضطراب سهمگين از امام كه رنجور و در گوشه‌اى افتاده بود كه كانون چه انتظارى مى‌توان داشت؟ علاوه بر اين كه اساسا رفتار زنان حرم در آن شرايط رفتار بدى نبود تا امام از آن جلوگيرى كن.د‌


امام معصوم و پاره كردن لباس


يكى از بهترين ادله‌اى كه مى‌تواند دليل حليت رفتارهاى نامتعارف در عزداراى باشد، رواياتى است كه دلالت مى‌كند كه امام حسن عسكرى (ع) در عزاى پدر بزرگوارشان لباس خود را از پشت و جلو پاره كردند:


محَمَّدُ بنُ عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ قَالَ لَمَّا قُبِضَ عَلِيُّ بنُ مُحَمَّدٍ العَسكَرِيُّ (ع) رُئِيَ الحَسَنُ بنُ عَلِيٍّ (ع) وَ قَدخَرَجَ مِنَ الدَّارِ وَ قَد شُقَّ قَمِيصُهُ عَن خَلفٍ وَ قُدَّامٍ «1».


زمانى كه على بن محمد (ع) وفات كرد، امام حسن عسكرى (ع) ديده شد كه از خانه خارج مى‌شود در حالى كه پيراهنش از جلو و عقب پاره شده بود.


عَلِيُّ بنُ عِيسَى فِي كِتَابِ كَشفِ الغُمَّةِ نَقلًا مِن كِتَابِ الدَّلَائِلِ لِعَبدِ اللّٰه بنِ جَعفَرٍ الحِميَرِيِّ عَن أَبِى هَاشِمٍ الجَعفَرِيِّ قَالَ:

خَرَجَ أَبُو مُحَمَّدٍ (ع) فِي جَنَازَةِ أَبِي الحَسَنِ (ع) وَ قَمِيصُهُ مَشقُوقٌ فَكَتَبَ إِلَيهِ ابنُ عَونٍ: مَن رَأَيتَ أَو بَلَغَكَ مِنَ الائِمَّةِ شَقَّ قَمِيصَهُ فِى مِثلِ هَذَا؟! فَكَتَبَ إِلَيهِ أَبُو مُحَمَّدٍ (ع): يَا أَحمَقُ وَ مَا يُدرِيكَ مَا هَذَا؟! قَد شَقَّ مُوسَى عَلَى هَارُونَ «2»؛


ابى هاشم جعفرى نقل مى‌كند كه امام حسن عسكرى در حالى براى تشييع جنازه پدرش از خانه خارج شد كه پيراهنش شكافته شده بود. ابن عون به امام نامه نوشت كه چه كسى را ديدى و يا از چه كسى شنيدى كه ائمه قبل از تو لباسشان را پاره كرده باشند. امام در مقابل اين گستاخى در پاسخ نوشتند: اى احمق تو چه مى‌دانى كه اين چيست! موسى در عزاى هارون لباس خود را شكاف داده بود.


در صورتى كه ساير روايات را ملاحظه نماييم. خواهيم يافت كه اين عمل يعنى پاره كردن لباس در عزا نه تنها در مورد امام (ع) بلكه در مورد ديگران نيز جايز است و تنها برخى از موارد خاص آن استثناء شده است.


و ذَكَرَ أَحمَدُ بنُ مُحَمَّدِ بنِ دَاوُدَ القُمِّيُّ فِي نَوَادِرِهِ، قَالَ رَوَى مُحَمَّدُ بنُ عِيسَى عَن أَخِيهِ جَعفَرِ بنِ عِيسَى عَن خَالِدِ بنِ سَدِير، أَخِى حَنَانِ بنِ سَدِير، قَالَ سَأَلتُ أَبَا عَبدِ اللّٰه (ع) عَن رَجُلٍ شَقَّ ثَوبَهُ عَلَى أَبِيهِ أَو عَلَى أُمِّهِ أَو عَلَى أَخِيهِ أَو عَلَى قَرِيبٍ لَهُ، فَقَالَ: لَا بَأسَ بِشَقِّ الجُيُوبِ قَد شَقَّ مُوسَى بنُ عِمرَانَ جيبه عَلَى أَخِيهِ هَارُونَ وَ لَا‌ يَشُقَّ الوَالِدُ عَلَى وَلَدِهِ وَ لَا زَوجٌ عَلَى امرَأَتِهِ وَ تَشُقُّ المَرأَةُ عَلَى زَوجِهَا وَ إِذَا شَقَّ زَوجٌ عَلَى امرَأَتِهِ أَو وَالِدٌ عَلَى وَلَدِهِ فَكَفَّارَتُهُ حِنثُ يَمِين، وَ لَا صَلَاةَ لَهُمَا حَتَّى يُكَفِّرَا وَ يَتُوبَا مِن ذَلِكَ وَ إِذَا خَدَشَتِ المَرأَةُ وَجهَهَا أَوجَزَّت شَعرَهَا أَو نَتَفَتهُ فَفِى جَزِّ الشَّعرِ عِتقُ رَقَبَة أَو صِيَامُ شَهرَينِ مُتَتَابِعَينِ أَو إِطعَامُ سِتِّينَ مِسكِيناً وَ فِى الخَدش إِذَا دَمِيَت وَ فِى النَّتفِ كَفَّارَةُ حِنثِ يَمِينٍ وَ لَا شَي‌ءَ فِي اللَّطمِ عَلَى الخُدُودِ سِوَى الِاستِغفَارِ وَ التَّوبَةِ ...؛ «3»


ابن سدير نقل مى‌كند كه از امام صادق (ع) در مورد مردى سؤال كردم كه لباسش را براى‌پدر و يا مادر و يا برادرش و يا يكى از نزديكانش پاره كرده است. آيا اين عمل او مجاز است؟ امام فرمودند: پاره كردن لباس اشكالى ندارد، موسى براى هارون پيراهن پاره كرد. البته پدر براى فرزند و مرد براى زنش نمى‌تواند پيراهن پاره كند. اما زن مى‌تواند در عزاى شوهرش لباسش را پاره كند و اگر پدر در مرگ فرزندش و مرد در مرگ همسرش چنين كرد كفاره آن كفاره شكستن قسم است و نماز اين دو مادامى‌كه كفاره را نداده باشند، پذيرفته نيست.


زمانى كه زن به صورت خود چنگ بزند و يا موهايش را ببرد و يا بكند در اين صورت براى بريدن مو بايد غلامى‌را آزاد كند، يا دو ماه پشت سر هم روزه بگيرد و يا شصت فقير را غذا بدهد. در صورتى كه صورتش را خراش بدهد و خون خارج شود و همين طور در كندن مو كفاره شكستن قسم است. اما اگر كسى لطم كند، بايد استغفار كند، اما كفاره‌اى ندارد.


بنابراين معلوم مى‌شود. كه اين مسئله اختصاص به معصوم ندارد و در موارد ذكر شده فقط پاره كردن پيراهن اشكال ندارد، اين مسئله تعبدى است و نمى‌توان آن را به موارد ديگر سرايت داد. كه خدش، لطم، كندن مو مطلقاً حرام است و حتى در برخى از موارد موجب‌ كفاره نيز مى‌شود. اكثر فقها به اين روايت فتوا داده‌اند.

ادامه دارد ....



پی نوشت:

(1). وسائل‌الشيعه، ج 3، ص 274، باب كراهة الصياح على الميّت،ح 4


(2). همان، ح 5.
(3). وسائل‌الشيعة، ج 3، ص 402، باب كفارة شقّ الثوب على الميت؛ عوالي اللآلي، ص 409، ج 3، باب الإيلاء؛ تهذيب‌الأحكام، ج 8، ص 325، باب الكفارات، ح 23، با اندكى اختلاف در الفاظ.

بر همين اساس برخى از فقهاى معاصر فتوا به عدم جواز قمه زنى داده‌اند: «1»


قمه زنى علاوه بر آنكه از نظر عرف از مظاهر حزن واندوه محسوب نمى‌شود و سابقه‌اى در عصر ائمه (ع) و زمان هاى بعد از آن ندارد و تأييدى هم به شكل خاص يا عام از معصوم (ع) در مورد آن نرسيده است، در زمان حاضر موجب وهن و بد نام شدن مذهب مى‌شود؛ بنابراين در هيچ حالتى جايز نيست.


علامه سيد محسن امين عاملى مى‌گويد:


قمه‌زنى و اعمالى ديگر از اين قبيل در مراسم عزادارى حسينى به حكم عقل و شرع حرام است و زخمى ساختن سر، كه نه سود دنيوى دارد و نه اجر اخروى. ايذاى نفس است كه خود در شرع حرام است و در جهت اين عمل، شيعيان اهل بيت (ع) مورد تمسخر قرار مى‌گيرند و وحشى قلمداد مى‌شوند. شكى نيست كه اين اعمال ناشى از وساوس شياطين بوده و موجب رضايت خدا و پيامبر (ص) و اهل بيت (ع) نيست و البته تغيير نام اين اعمال در ماهيت و حكم شرعى آن كه حرمت است، تغييرى نخواهد داد.»‌

از منابع فقه چه لبّيه و چه لفظيه بالخصوص يا بالاطلاق يا بالعموم، جواز و اباحه قمه زنى-/ فضلًا از رجحان آن-/ در مراسم عزادارى سالار شهيدان امام حسين (ع) مستفاد نمى‌گردد، بلكه مقتضاى ادله و عناوين ثانويه حرمت و عدم جواز است لذا اجتناب از آن واجب و لازم است.


در مقابل، برخى از علماى گذشته به جواز قمه زنى و امور مشابه آن فتوا داده‌اند. آنچه از بيانات برخى از آنان استفاده مى‌شود، اين است كه ايشان بر اساس عناوين ثانويه چنين نظرى ابراز كرده‌اند. به عنوان مثال حكايتى را مدعيان حقيقت مظلوم نقل‌ كرده‌اند. زمانى كه عالمى سنى در بحث و مناظره‌اى از علامه امينى- رحمة اللّٰه عليه- پرسيد آيا قمه زنى جايز است؟ ايشان در پاسخ فرمودند: «بلكه واجب است! زيرا اگر اينها نبودند شما عاشورا را هم مانند غدير منكر مى‌شديد!»‌

مسائل جارى دنياى اسلام و ضرورت هاى موجود را دليل فتوا ذكر مى‌كنند و بر اساس ادله اولى اظهار نظر نكرده‌اند‌.


نتيجه گيرى


روشن شد كه برخلاف تصور رايج در مورد قمه زنى و امثال آن، حرمت اين اعمال حكم ثانوى نيست، بلكه در مرحله نخست مبتنى بر حكم اوّلى است و اگر در گذشته برخى از علما براساس ضرورت‌هاى ثانوى، فتوا به جواز داده‌اند، امروزه چون نه عاشورا تهديد به انكار مى‌شود و نه تعطيلى قمه زنى ضربه اى به رونق عزادارى مى‌زند، حكم ثانويه منتفى شده و اين مسائل به همان حكم اوّليه خود باز مى‌گردند.


پس همه اين اعمال اعمّ از قمه زنى، لطم، چنگ زدن به صورت، كوبيدن سر به در و ديوار و امثال آن، اعمال خلاف شرع مقدس اسلام هستند و حتى برخى از اين اعمال موجب كفاره نيز مى‌شوند.


حكم ثانويه قمه زنى


به نظر برخى از علما حكم ثانويه قمه زنى و اعمال مانند آن به اقتضاى شرايط موجود در گذشته، حليت بود، اما در اين كه آن ضرورت ها امروزه وجود ندارد، جاى هيچ ترديدى نيست؛ زيرا جواز اين اعمال براى آن بود كه عاشورا به فراموشى سپرده نشود و عزادارى ها از رونق نيفتد و عاشورا به صورتى شورانگيز زنده بماند.


امروزه همه ما به نيكى مى‌دانيم كه اگر قمه زنى تعطيل شود، عاشورا تعطيل نمى‌شود و كسى در اصل عاشورا خدشه نمى‌كند. همان طور كه در اين ده سالى كه قمه زنى با حسن تدبير رهبرى معظم انقلاب تعطيل شده است، نه تنها كم‌ترين لطمه‌اى به عزادارى حضرت اباعبداللّٰه (ع) وارد نشده، بلكه هر سال شكوه و رونق بيشترى يافته است.


گاه شرايط زمانى و مكانى زمينه هايى را فراهم مى‌سازند كه باعث پيدايش مصالح و يا مفاسدى مى‌شود كه آنها مبناى احكامى ‌مى‌شوند كه در اصطلاح به آنها احكام ثانويه گفته مى‌شود. در اين جا به نمونه ای از احكام ثانويه اى كه حضرات معصومين- عليهم السلام- صادر كردند ، اشاره مى‌كنيم:


در زمان رسول خدا- صلوات اللّٰه عليه و آله- ايشان به مردان امر كرده بودند كه ريش خود را خضاب بگذارند و خود را شبيه يهود نسازند:


وَ عَن أَبِي مُحَمَّدٍ عَبدِ اللّٰه الشَّافِعِيِّ عَن مُحَمَّدِ بنِ جَعفَرٍ الأَشعَثِ عَن مُحَمَّدِ بنِ إِدرِيسَ عَن مُحَمَّدِ بنِ عَبدِ اللّٰه الأَنصَارِيِّ عَن مُحَمَّدِ بنِ عَمرِو بنِ عَلقَمَةَ عَن أَبِي سَلَمَةَ عَن أَبِي هُرَيرَة، قَال: قَالَ رَسُولُ اللّٰه (ص): غَيِّرُوا الشَّيبَ وَ لا تَشَبَّهُوا بِاليَهُودِ وَ النَّصَارَى؛ «1»

پيامبر فرمود: پيرى را در چهرۀ خود تغيير دهيد و خود را شبيه يهود نكنيد.


بعد از رسول خدا كه اسلام توسعه پيدا كرد، امير المؤمنين (ع) خضاب نمى‌كردند. همين مسئله مورد سوال شد كه حضرت رسول خضاب مى‌گذاشتند، چرا شما آن را ترك كرده ايد؟ اميرالمؤمنين (ع) در پاسخ فرمود‌:

إِنَّمَا قَالَ النَّبِيُّ (ص) ذَلِكَ وَ الدِّينُ قُلٌّ وَ أَمَّا الآنَ وَ قَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بِجِرَانِهِ فَامرُؤٌ وَ مَا اختَارَ «2»؛

زمانى كه رسول خدا امر به خضاب كردن فرمودند، دين در اقليت بود، اما امروز اسلام توسعه يافته است و مرزهاى آن به اقصى نقاط كشيده شده است. در اين وضعيت هر شخصى مخير است كه خضاب بگذارد و يا نگذارد.

با توجه به اثبات حكم اولى حرمت براى قمه زنى و اعمال مشابه آن، ديگر براى اثبات حرمت آن به حكم ثانويه نيازى نيست. از اين رو قمه زنى حتى اگر وهن مذهب هم نباشد و لطم اگر موجب هيچ مفسده‌اى هم نگردد، باز هم حرام‌اند و اين حرمت، تعبدى و متكى به روايات است. تأكيد ما بر اين مطلب به آن جهت است كه برخى با خدشه در مفسده دار بودن اين اعمال سعى در مجاز نشان دادن آنها دارند.


بنابراين در هر حال اين اعمال بنابر‌ ادله روايى و قرآنى حرام است.

ادامه دارد....

پی نوشت:


(1). وسائل‌الشيعه، ج 2، ص 84، باب (44) استحباب الخضاب للرجل و المرأة.


(2). همان، ص 87، باب (44) استحباب خضاب الشيب.

از مهم‌ترين پيامدهاى ناگوار اين رفتارهاى افراطى كه برخى از مجالس عزادارى به آن مبتلا شده‌اند اين است كه رعايت احكام شرعى و حدود الهى به بهانه‌هاى واهى كنار گذاشته مى‌شود، زمينه براى هر گناهى فراهم مى‌شود و مجالس عزادارى از بزرگترين گناهان كه تجاهر به كلمات كفرآميز است تا لهو و لعب و بى بندوبارى در رفتار و كردار و اختلاط ميان زنان و مردان مصون نمى‌ماند.


يكى ديگر از آسيب هاى ناشى از رفتارهاى ناهنجار و از جمله قمه زنى وهن مذهب است. اين اعمال سبك، باعث نوعى دلزدگى نسبت به شرع اسلام شده و سبب مى‌شود شيعه در ميان مذاهب اسلامى متّهم به غلوّ و رفتارهاى وحشيانه شود.


مقصود رهبر معظم انقلاب نيز همين است كه زمانى كه مى‌شود با شيوه‌هاى بهترى عزادارى پرشكوه براى سيد الشهداء برپا كرد، چرا قمه بزنيم و راه را براى طعن و استهزاى ولو بى مورد دشمن باز بگذاريم؟


مقام معظم رهبرى مى‌فرمايد:


«من در دو سه سال قبل از اين راجع به قمه زدن مطلبى را گفتم و مردم عزيز ما، آن مطلب را با همه وجود پذيرفتند و عمل كردند. اخيراً مطلبى را كسى به من گفت كه خيلى برايم جالب و عجيب بود. براى شما هم آن مطلب را نقل مى‌كنم، كسى كه با مسائل كشور شوروى سابق و اين بخشى كه شيعه‌نشين است-/ جمهورى آذربايجان-/ آشنا بود، مى‌گفت: آن زمان كه كمونيستها بر منطقه آذربايجان شوروى سابق مسلّط شدند، همه آثار اسلامى را از آن‌جا محو كردند؛ مثلًا مساجد را به انبار تبديل كردند، سالنهاى دينى و حسينيه ها را به چيزهاى ديگرى تبديل كردند و هيچ نشانه‌اى از اسلام و دين و تشيّع باقى نگذاشتند. فقط يك چيز را اجازه دادند و آن، قمه زدن بود! دستورالعمل رؤساى كمونيستى به زيردستان خودشان اين بود كه مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند، نماز جماعت‌ برگزار كنند، قرآن بخوانند، عزادارى كنند، هيچ كار دينى نبايد بكنند؛ اما اجازه دارند قمه بزنند! چرا؟ چون قمه زدن، براى آنها يك وسيله تبليغ بر ضدّ دين و بر ضدّ تشيع بود. بنابراين، گاهى دشمن از بعضى چيزها، اين گونه عليه دين استفاده مى‌كند. هرجا خرافات به ميان آيد، دين خالص بدنام خواهد شد.

مبلّغان دينى، علماى دينى، متفكّران دينى، عشّاق گسترش اسلام، علاقه‌مندان به اسلام و اهل بيت- عليهم‌السّلام- بايد توجّه كنند كه اسلام و قرآن، با استدلال و منطق همراه است. مكتب اهل بيت، با منطق و استدلال همراه است. اگر استدلال را از آن جدا كردند و به جاى استدلال، خداى نكرده چيزى را وارد كردند كه از منطق دور است و جنبه خرافى دارد، اين درست ضدّ استدلال عمل خواهد كرد. پس، يك ابزار اسلام براى گسترش و غلبه بر همه اديان و جماعات و ملل و كشورها، عبارت از منطق است و ديگرى، عبارت از عدالت اجتماعى است.» «1»

ادامه دارد....

پی نوشت:

(1). بيانات مقام معظّم رهبرى در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمينى (ره) مشهد مقدّس رضوى (01/ 01/ 1376).

يكى از ادله‌اى كه براى اثبات جواز يا استحباب قمه زنى بيان شده است، مكاشفات برخى از عارفان و اولياء است. به عنوان مثال از آيت اللّٰه العظمى بهاء الدينى نقل مى‌كنند كه ايشان در يكى از ماههاى محرم به دعوت يكى از شاگردانشان به اردبيل رفته بودند. شب عاشورا قبل از اذان صبح براى تهجد بيدار مى‌شوند. وقتى كه براى وضو گرفتن وارد حياط مى‌شوند، ملائكه را مى‌بينند كه فوج فوج از آسمان به زمين فرود مى‌آيند. ظهر عاشورا زمانى كه قمه زنها قمه مى‌زدند، ايشان ديده بودند كه همان ملائكه زير بغل قمه زنهايى را‌

كه احساس ضعف مى‌كنند گرفته‌اند.


از مرحوم شيخ جعفر مجتهدى نقل مى‌كنند كه ايشان هر ساله قمه مى‌زدند و مى‌فرمودند كه ملائكه اين خون ها را خدمت حضرت صديقه طاهره- سلام اللّٰه عليها- مى‌برند.


در پاسخ مى‌گوييم:

اوّلًا: مكاشفات عارفان و سالكان- اگر چه بسيار وارسته و مقرّب باشند- نزد هيچ فقه و اسلام‌شناسى در زمره ادله شرعى نيست؛ زيرا تنها حضرات معصومين (ع) هستند كه فعل، قول و تقريرشان براى مردم حجت است و كردار و گفتار غير آنها حجيت شرعى ندارد‌


ثانياً: بسيارى از اين گونه اخبار فاقد سند معتبر است و استناد شرعى آنها به بزرگان مخدوش مى‌باشد. بنابر فرض اينكه مكاشفات درست نقل شده و خالى از شوائب باشند، هيچ تعارضى با آنچه كه گفتيم، ندارد؛ زيرا اين مكاشفات مربوط به زمانى است كه قمه زنى قدغن نشده و از سوى ولى امر مسلمين تحريم نشده بود و به جهت حكم ثانويه جزو مستحبات به شمار مى‌آمد و علماى آن عصر به استحباب اين اعمال فتوا داده بودند. از اين رو كسى‌كه به فتواى مرجعش عمل مى‌كرده در نزد خدا مأجور بوده است. اما زمانى كه حكم ثانوى برداشته مى‌شود و حكم اوّليه جاى آن را مى‌گيرد، در اين صورت عمل مذكور قداست خود را از دست خواهد داد. به عنوان مثال تا زمانى كه قبله تغيير نكرده بود، تمام آثار و بركات نماز، متعلق به نمازى بود كه به سمت بيت المقدس خوانده مى‌شد، اما بعد از تغيير قبله اگر كسى به طرف بيت المقدس نماز بخواند، هيچ يك از آثار شرعى نماز را نخواهد داشت.


اگر كسى از مرجعى تقليد كند كه قمه زنى را جايز مى‌داند، آيا با نهى صريح حكومتى براى او جايز است كه در اين مسئله طبق نظر مرجع خود عمل كند و قمه بزند؟


مراجع معظم تقليد تبعيت از ولى امر را در مسائل سياسى و اجتماعى‌ واجب مى‌دانند. به عنوان مثال حضرت آيت اللّٰه فاضل لنكرانى بعد از حكم به تحريم قمه زنى مى‌فرمايند:


«گذشته از اين‌ها، اعمال فوق مورد نهى مقام معظم ولايت امر مسلمين قرار گرفته‌ و حكم معظمٌ‌له واجب الاتّباع است. خداوند بر ملت معتقد و هوشيار و سياست فهم ايران توفيق تبعيت از احكام الهى و عزادارى مورد رضايت حضرت بقية اللّٰه عنايت فرمايد.»

منبع:

مقاله قمه زنى و اعمال نامتعارف در عزادارى، محمد تقی اکبر نژاد ،
مجله فقه اهل بيت عليهم السلام (فارسى)؛ ش‌48، ص: 196


با تلخیص

ای نازنین جواب معمای من تویی ...




سلام ...

نمي خواستم ادامش بدم ولي شما زحمت كشيدين يه تاپيك جداگانه زدين

خيلي ممنون از پاسخ تون ولي خيلي برام مستدل نبود و قانع نشدم :Labkhand: ولي لطفا نمي خواد ادامه بدين :Labkhand:

ديشب كتاب "الشعائرالحسينية بين الاصالة والتجديد" رو پدرم باز كردند و فتواي مرجع بزرگوار آية الله نائيني (اعلي الله مقامه) رو در مورد عزاداري امام حسين عليه السلام خوندند و پشت سرش فتاواي مراجع معظم ديگه رو نشون دادند ...

به نظر من همين طور كه مساله ي شهادت و شفاعت و ... امام حسين با بقيه ي ائمه عليهم السلام متفاوت هست عزاداري امام حسين عليه السلام هم با بقيه ي اهلبيت عليهم السلام متفاوت هست


موفق و پيروز باشيد :Gol:

ماه بانو;67851 نوشت:
سلام ... نمي خواستم ادامش بدم ولي شما زحمت كشيدين يه تاپيك جداگانه زدين خيلي ممنون از پاسخ تون ولي خيلي برام مستدل نبود و قانع نشدم ولي لطفا نمي خواد ادامه بدين ديشب كتاب "الشعائرالحسينية بين الاصالة والتجديد" رو پدرم باز كردند و فتواي مرجع بزرگوار آية الله نائيني (اعلي الله مقامه) رو در مورد عزاداري امام حسين عليه السلام خوندند و پشت سرش فتاواي مراجع معظم ديگه رو نشون دادند ... به نظر من همين طور كه مساله ي شهادت و شفاعت و ... امام حسين با بقيه ي ائمه عليهم السلام متفاوت هست عزاداري امام حسين عليه السلام هم با بقيه ي اهلبيت عليهم السلام متفاوت هست موفق و پيروز باشيد


سلام و تشکر از اظهار نظرتان

ای کاش بیشتر در مورد این فتاوا توضیح می دادید ، خیلی مشتاقم که متن کتاب مورد نظر را ببینم ولی تردید دارم که فتوا به آیت الله نائینی ره مستند باشد الان در سفر تبلیغی هستم و منابع متقنی برای تحقیق ندارم از این رو اگر متن فتوا را در اینجا قرار می دادید یا برایم در پیام خصوصی می فرستادید ، خیلی مفید بود .

بله دستگاه با عظمت امام حسین علیه السلام از خیلی جهات با دیگر ائمه علیهم السلام متفاوت است از جمله در عزاداری اما مقدار تفاوت و محدوده صحیح آن را اجتهاد و مراجع عظام تقلید در هر زمان که مرجع شیعه هستند ، مشخص می کنند.

البته مقاله ای را که در پست های قبل آوردم ، چون به صورت کلی قبول داشتم نقل کردم اما در برخی از جزئیات اشکالاتی هم دارد (همانطور که هر مقاله و متنی ممکن است چنین باشد) مانند اینکه نویسنده محترم بیان داشته است که در روایات جز گریه برای سید الشهداء علیه السلام توصیه دیگری نشده است در حالی که روایاتی داریم که جزع کردن و بی تابی کرد در شهادت حضرتش را جایز شمرده اند .

موفق باشید

ممنون از مطالبي كه قرار داده شد.

متاسفانه برخي از عزاداري ها مشكل دارن .خلاصه اين مطالب رو من توي برخي اماكن مذهبي قرار ميدم .در مورد آداب نادرست عزاداري اگه مطلب ديگه اي هم هست بفرماييد . يا منبع معرفي فرماييد .

با تشكر

سجاد;67930 نوشت:

سلام و تشکر از اظهار نظرتان

ای کاش بیشتر در مورد این فتاوا توضیح می دادید ، خیلی مشتاقم که متن کتاب مورد نظر را ببینم ولی تردید دارم که فتوا به آیت الله نائینی ره مستند باشد الان در سفر تبلیغی هستم و منابع متقنی برای تحقیق ندارم از این رو اگر متن فتوا را در اینجا قرار می دادید یا برایم در پیام خصوصی می فرستادید ، خیلی مفید بود .

بله دستگاه با عظمت امام حسین علیه السلام از خیلی جهات با دیگر ائمه علیهم السلام متفاوت است از جمله در عزاداری اما مقدار تفاوت و محدوده صحیح آن را اجتهاد و مراجع عظام تقلید در هر زمان که مرجع شیعه هستند ، مشخص می کنند.



با سلام و تشكر و عرض پوزش از ديركرد

اين متن از كتاب شعائرالحسينيه بين الاصالة والتجديد / محاضرات سماحة الاستاذ الشيخ محمد السند / ملحق صفحه ي 425 /


فتوي الامام النائيني (قدس سره) حول الشعائرالحسينيه
...

الثانية : لا اشكال في جواز اللطم بالايدي علي الخدود و الصدور حد الاحمرار و الاسوداد ، بل يقوي جواز الضرب بالسلاسل ايضا علي الاكتاف و الظهور ، الي الحد المذكور ، بل وان تادي كل من اللطم و الضرب الي خروج دم يسير علي الاقوي ، واما اخراج الدم من الناصية بالسيوف و القامات فالاقوي جواز ما كان ضرره ماموناً
و كان من مجرد اخراج الدم من الناصيه بلا صدمة علي عظمها و لا يتعقب عادة بخروج ما يضر خروجه من الدم ، و نحو ذلك ، كما يعرفه المتدبرون العارفون بكيفية الضرب ، ولو كان عند الضرب ماموناً ضرره بحسب العادة ، ولكن اتفق خروج تادم قدر ما يضر خروجه لم يكن ذلك موجباً لحرمته و يكون كمن توضا او اغتسل او صام آمناً من ضرره منه ، لكن الاولي ، بل الاحوط ، ان لا يقتحمه غير العارفين المتدربين و لا سيما الشبان الذين لا يبالون بما يوردون علي انفسهم لعظم المصيبة وامتلاء قلوبهم من المحبة الحسينية ....
5 ربيع الاول سنة 1345ه
حررهالاحقر
محمد حسين الغروي النائيني

در ادامه ي فتواي مرحوم نائيني (قدس سره) فتاواي سيزده تن از مراجع و علماي عظام ديگر كه دلالت بر صحت و قبولي اين فتوي هست نوشته شده است .

********************

قطعا و مسلما عزاداري امام حسين عليه السلام با عزاداري باقي اهلبيت عليهم السلام متفاوت است و بايد چنين باشد .
چرا كه شهادتش نيز متفاوت بود و او سيدالشهدا بود .
اونقدر مهم و متفاوت بوده كه خود علما و مراجع عظام بابي مشخص براي عزاداري سيدالشهدا باز كردند و جواز لطم و جراحت رو هم دادند ...

ضمن اينكه بر اساس روايات همانا شهادت ابي عبدالله الحسين عليه السلام حرارتي در دل مومنين ايجاد كرده است كه تا قيامت به سردي نمي گرايد ...

جزاك الله خيرا جزا :Gol:

ماه بانو;68469 نوشت:
با سلام و تشكر و عرض پوزش از ديركرد اين متن از كتاب شعائرالحسينيه بين الاصالة والتجديد / محاضرات سماحة الاستاذ الشيخ محمد السند / ملحق صفحه ي 425 / فتوي الامام النائيني (قدس سره) حول الشعائرالحسينيه ... الثانية : لا اشكال في جواز اللطم بالايدي علي الخدود و الصدور حد الاحمرار و الاسوداد ، بل يقوي جواز الضرب بالسلاسل ايضا علي الاكتاف و الظهور ، الي الحد المذكور ، بل وان تادي كل من اللطم و الضرب الي خروج دم يسير علي الاقوي ، واما اخراج الدم من الناصية بالسيوف و القامات فالاقوي جواز ما كان ضرره ماموناً و كان من مجرد اخراج الدم من الناصيه بلا صدمة علي عظمها و لا يتعقب عادة بخروج ما يضر خروجه من الدم ، و نحو ذلك ، كما يعرفه المتدبرون العارفون بكيفية الضرب ، ولو كان عند الضرب ماموناً ضرره بحسب العادة ، ولكن اتفق خروج تادم قدر ما يضر خروجه لم يكن ذلك موجباً لحرمته و يكون كمن توضا او اغتسل او صام آمناً من ضرره منه ، لكن الاولي ، بل الاحوط ، ان لا يقتحمه غير العارفين المتدربين و لا سيما الشبان الذين لا يبالون بما يوردون علي انفسهم لعظم المصيبة وامتلاء قلوبهم من المحبة الحسينية .... 5 ربيع الاول سنة 1345ه حررهالاحقر محمد حسين الغروي النائيني در ادامه ي فتواي مرحوم نائيني (قدس سره) فتاواي سيزده تن از مراجع و علماي عظام ديگر كه دلالت بر صحت و قبولي اين فتوي هست نوشته شده است . ******************** قطعا و مسلما عزاداري امام حسين عليه السلام با عزاداري باقي اهلبيت عليهم السلام متفاوت است و بايد چنين باشد . چرا كه شهادتش نيز متفاوت بود و او سيدالشهدا بود . اونقدر مهم و متفاوت بوده كه خود علما و مراجع عظام بابي مشخص براي عزاداري سيدالشهدا باز كردند و جواز لطم و جراحت رو هم دادند ... ضمن اينكه بر اساس روايات همانا شهادت ابي عبدالله الحسين عليه السلام حرارتي در دل مومنين ايجاد كرده است كه تا قيامت به سردي نمي گرايد ... جزاك الله خيرا جزا

با سلام و تشکر از اینکه با نقل این فتوا بحث ما را کامل تر فرمودید

همانطور که در مقاله ای که در اول تاپیک هم آورده ام ، آمده است (البته حقیر هم بخشی را بخاطر اختصار حذف کردم )، فتوای علمای قدیم به جواز قمه زنی و ایجاد جراحت در عزاداری امام حسین علیه السلام بخاطر مصالح عصر خود و از جهت احکام ثانویه بوده است و ملاک عمل ما در زمان حاضر فتاوای مراجع معاصر است که با توجه به مصالح کنونی ، فتوا به عدم جواز چنین کارهایی داده اند .

مسلما امام حسین علیه السلام هم به اینگونه عزاداری که موجب وهن شیعه در دنیاست
(و جایگزین مناسبی هم برای آن وجود دارد ) ، راضی نیست.

برای توضیح بیشتر اینجا را هم ببینید.

..یا ستار..

با سلام..

ضمن تشکر از استاد ارجمند جناب سجاد؛بابت این سر فصل ........

یک بحثی در فقه هست در مورد مرجعیت عرفی ؛به نظر مشکل این نوع مصادیق عزاداری مربوط به ان می شود... به نظر اختلاف فتاوی در موارد مرجعیت عرفی نیز همین باشد...

اساتید بزرگوار و دوستان محترم ؛همان طور که می دانند ؛عزاداری برای ابا عبدالله یک مسئله شرعی و امضایی از طرف شارع است ؛ولی مصادیق این عزاداری عرفی است ؛...

به عنوان مثال به این گزاره توجه نمایید:

[="red"]عزاداری سید الشهدا مستحب است.[/]

همانطور که مشخص است این یک گزاره شرعی است که نهاد این گزاره یعنی (عزاداری) عرفی می باشد و بیان فهم ان به عهده عرف است؛به عبارتی فهم عرف از عزاداری و ماتم معلوم است ؛ولی تطبیق این فهم بر مصادیق عزاداری نیز ایا کار عرف است یا خیر و اگر هست کدام عرف ؛به نظر مشکل در این مسئله باشد...

حال به عنوان مثال به این قضیه توجه نمایید:

قمه زنی عزاداری است.

بنا بر این گزاره ؛قمه زنی یکی از مصادیق عزاداری است ؛ولی تطبیق مفهوم عزاداری بر قمه زنی کار کدام مرجعیت عرف است .....

اصولا ایا قمه زنی عزاداری واقعی است یا عزاداری عرفی ؛در حالی که دوستان می دانند ؛در قضایایی که قراینی وجود نداشته باشد ؛حکم؛ واقع خارجی موضوع را مد نظر دارد؛...

مثلا وقتی شارع می گوید ؛خمر حرام است،منظور واقع خمر است نه خمر عرفی ،یعنی خمری که عرف بگوید خمر است ولی در واقع خمر نباشد که حرام نیست...

پس اینکه مصادیق عزاداری را چه تهادی معرفی می کند و کار تطبیق مفهوم ان بر مصادیق کار کدام مرجعیت عرفی می باشد؛این بر می گردد به تقدم خبرگی و دقت نهادها....

مثلا ممکن است یک وقت مرجعیت عرف ؛مجتهد باشد ،یک وقت مردم یا عرف عام و یا عرف خاص (گروهی از متدینین ) ویا کارشناسان خبره در ان کار ، و یا عقل و یا شرع و قانون گذار و غیرهم ....نتیجتا کار تطبیق کار هر عرفی نیست ؛بلکه ان عرفی مورد قبول است که دقت و خبرگی ان در امر مربوطه بیشتر باشد والا خیلی از موارد تطبیق ناشی از غفلت عرف می باشد ؛ونتیجتا نشناختن طریق صحیح.....

پس تطبیق و داوری مفاهیم بر مصادیق خارجی ؛کار هرمرجعیت عرفی نیست ؛و تحت عرف خاص خودش باید باشد؛مثلا کارهای پیچیده شبکه بانک داری و غیرهم کار فرد مجتهد و یا افراد عام نیست ؛بلکه نیاز به اشخاص و کارشناسان همان عرف را دارد....نتیجتا مرجعیت تطبیق در این گونه موارد کارشناسان هستند..

در مرجعیت عرفی ؛مفاهیم عرفی ؛و برداشت از ادله شرعی کار عرف مردمی است؛ولی تطبیق این مفاهیم بر مصادیق ؛کار نهادهای عرفی خبره تر ....

خلاصه اینکه مرجعيت عرف در تعيين مفاهيم غير از مرجعيت آن در تطبيق مفاهيم بر مصاديق است؛که بدبختانه قمه زنی نیز دائر بر مدار ان قرار گرفته است.....علی ایو حال تطبیق مفهوم عزا بر قمه زنی از دسته مشکلات این چنینی است ؛که هنوز یک پا در هواست...هر نهادی برای خودش یک جور نظر می دهد.....یک بار کار داوری بر عهده عرف عام است ؛یعنی مردم و یک بار مجتهد خود این مرجعیت را به عهده می گیرد ؛یک بار عرف خاصی نظر می دهند(گروهی از اشخاص)؛در حالی که حق تقدم با نهاد و ارگان خبره تر در حیطه موضوع مورد بحث است.....

به نظر ؛مشکل اصلی مصادیق عزای سید الشهدا اختلاف و اشکال در همین تطبیق و داوری مرجعیت عرفی باشد!که وضعش درست مشخص نیست!

این برداشت حقیر می باشد....البته در بحثی که با یکی از روحانیون تندرو بود ؛این مطلب نمایان بود..

یاحق

زدن قمه از نظر علمای متفاوت چه حکمی دارد

TIC6246;175073 نوشت:
زدن قمه از نظر علمای متفاوت چه حکمی دارد

با سلام به شما کاربر محترم
برای جواب سوالتان می توانید به ادرسهای زیر مراجعه کنید
http://www.askdin.com/showthread.php?t=230
پست 4
http://www.askdin.com/showthread.php?t=9321

سلام :Gol:

تشکر از استاد سجاد بابته توضیح جامع و کاملشون

بنده تا قبل از عاشورای امسال هیچ ذهنیتی از قمه و قمه زدن نداشتم

تا عاشورا در کربلا...

افتضاح بود!

2 روز قبل از عاشورا در حرم ها از ارتفاع 3 متری تا زمین(در خود حیاط حرم و همچنین ضریح) پلاستیک کشیدند!

فاجعه بود عاشورا عکساش هم بخواهید دارم میتونم بذارم تو سایت

همه ی خیابون ها بین الحرمین با خون یکی بود

انگار داشتند سرشونو شانه میزدن با قمه!

تمام صورتشون با خون یکی بود

همچنین لباس ها

و با همون حال هم میرفتن تو حرم

امام هامون هنوز که هنوزه مظلوم اند....:Sham:

امان از جهل....:Sham:

علی یارتان:Gol:

سلام

یه حسی به ادم دست میده وقتی این صحنه رو میبنه

من 2 سال پیش دیدم هنوز محرم میاد دوست دارم ببینم !

مخالف خان تعزیه روز عاشورا وقتی سرامام حسین جدا کرد باهمون شمشیری دستش بود ناخوداگاه به سرش میزد!

میگفت یاحسین مظلوم
همه مردم هم دنبالش سینه میزدن
خیلی جالب بود

درسته افراطی بازی ولی عشق بازی چه میکنه

از توهین کردن در جایی که هیچ نمی دانید و آن هم توهین به عزادار امام حسین علیه السلام!!!!!!!!!!!!!! بپرهیزید که دنیا و آخرتتان را ویران می کنید%%%

اگر چشم ببندیم و نگوییم تمام مراجع اقلا پر واضح است که اغلب مراجع گذشته و حال این شعیره مقدسه را جایز می شمارند(عده ای مستحب و عده ای واجب). حکم شما نیز بدستور معصومین علیهم السلام این است که از مرجع خود اطاعت کنید و به سخن یاوه سرایان و سانسور کننده ها و تحریف کننده ها گوش ندهید.

والسلام.

اين موضوع واقعا مهمه لطفا حتما مشاركت داشته باشين.

بچه ها خواهشا جواب بديد.
اصلا درسته؟
من خيلي سوال در اين باره دارم.

سلام
خودزنی چرا؟
به نظرم در هیچ صورتی صحیح نیست.
مهم از دل بودن عزاداریه. اینکه شما چرا عزاداری می کنی، بخاطر چه هدفی...
حالا اگه کسی از دل عزاداری نکنه اما خودزنی کنه چه فایده؟
یا اگه واقعا دلسوخته باشه خودزنی کنه برای چه هدفی؟
ولی به نظرم کسی که عاشق حسین (ع) باشه خودزنی نمی کنه
...
البته اساتید ببخشید. نظرمو گفتم

آهان من هم ميخواستم بحث شروع بشه حالا شما نظرات منو بشنو.
اصلا شما تا حالا هيئت رفتي؟
ببينيد من هيئت ميرم ( البته به خاطر خدا ) و اونجا بعضي وقت ها يه چيز هاي جگرسوز گفته ميشه كه آدم نميتونه خودشو نگه داره و البته من هم موافقم كه اگه خداي نكرده ما بخاطر رياكاري يا اينكه از دور و بري ها تحسين بشنويم حتي كوچكترين كار ممكن هم گناهه چه برسه كه آدم به خودش ضرر برسونه ولي معتقدم اگه به خاطر خدا و به تبعيتش به خاطر امام حسين و يا ساير امامان ( كلهم نور واحد ) باشه گناه نيست همونطور كه آيت الله وحيد خراساني ميگن در عزاداري بايد سنگ تموم گذاشت.

با سلام . منم میخواستم تو بحثتون شرکت کنم.
به نظر منم اگه که این کار برای ریا نباشه اشکالی نداره و چه بسا ثوابم داره. اما چه بهتره که آدم توی خلوتش اینجوری عذاداری کنه . شاید وقتی لخت میشیم تا سینه بزنیم یا حتی خودزنی کنیم؛ باعث انزجار یک یا چند نفر از عذاداری و شرکت در هیات بشیم

همه چیز اعتدالش خوبه:Sham:

سلام

منم نظرم را می گم

ببینید مذهب ما به عنوان برترین روش زندگی یک مذهب متعادل و منطقی و اعمال آن بر پایه تفکر بنا شده است

و اگر نظر من باشد هم می تواند خطا باشد و هم نباشد

اما با قمه زنی مخالفم!!!

و با سینه زنی تا حدی که به جسم آسیب نرسد قبول دارم(محکم زنی تا مرض اولین قسمت وجوب دیه و )

خوب با اجازه:Gol:

با سلام

از خودم می پرسم اگر بنده خودم را هم با هر وسیله ای در عزاداری امام حسین (ع) مورد رنج و سختی قرار دهم که سودی به کس دیگری نرساند و حتی یک بنده خدا هم فایده ای از کار بنده نگیرد ، به طور خلاصه چه نفعی برای امام حسین (ع) و دین مبین اسلام دارد ؟
امام حسین (ع) برای اینکه بتواند سدی به بزرگی اقدام خود در کربلا در برابر اعمال یزید و یزیدیان و ایجاد کند تا از دست رفتن اسلام ناب جلوگیری کند خود و خانواده اش را به کربلا رساند تا در آینده اسلام به سمت تحریف و مشکلات دیگر نرود .
اگر بنده با قمه کله خود را زخمی کنم ، جلوی کاری را گرفتم ؟ قرآن زنده می ماند ؟ و ... ؟
بهتر نیست من این شور حسینی خود را با شعور حسینی همراه کنم و با توضیح و نشر عقاید واقعی حسینی و اسلام ناب حداقل یک نفر را برای لحظه ای به فکر بیاندازم که واقعا خدا کسیت و چرا هستیم ؟

هنوز هم نظری دارم که به جای سینه زنی و قمه زنی و امثال آن می توانیم در همان حال و هوا به فکر و اندیشه در خصوص خداوند و دین واحد الهی بپردازیم .
خروجی این کار بیشتر از سینه زنی و قمه زنی نیست ؟

به امید موفقیت

ديوانه ي عشق حسين;211706 نوشت:
در چه صورتي خود زني در عزاداري ها صحيح است؟

با سلام و احترام

مطالعه تاپیک زیر تا حد زیادی پاسخگوی سوالات خواهد بود:

http://www.askdin.com/thread9321.html

سالم و سربلند باشید.

سلام
شعور حسيني به جاي خود،
بعضي اوقات انسان در هيئت چيزي رو ميشنوه كه خارج از تحمل و حد انسانيه يا چيزي رو درك مي كنه كه بقيه درك نمي كنند.
قمه يا خود زني اگر براي ريا يا جو گير شدن باشه مسلما گناهه
اما اگر حقيقي و از دل باشه قطعا چيزي نيست كه دست خود آدم بوده باشه ،
عمق ماجرا اينقدر فجيعه كه مارو از خود بي خود مي كنه!

با سلام منم میرم هیئت اونم هیئتی که لخت میشن و خودزنی هم میکنن ( بدجور) هیئت حیدریون

و شهرمون هم پایتخت شور و شعور حسینی هستش شهر زنجان

من هم با آقای الکس و دیوانه ی عشق حسین موافقم

بعضی اوقات تو هیئتها چیزی میگن که دل آدم میسوزه و گریه نمیتونه حق مطلب رو ادا کنه و آدم مجبور میشه خود زنی کنه یعنی یه حالتی دست میده که نمیشه تحمل کرد

با قمه زنی هم اگه آقامون امام خامنه ای حرام نمیکردن موافق هستم

دیروز هم یکی از پیر غلامان ارباب حسین فوت کردند که خیلیا میشناسنش (حاج تقی شریعتی) که خودش و قمه زنیش و نوکری امام حسین (ع) تو همه جا معروفه برای شادی روحش صلوات

ان شا الله که عزاداری هممون قبول درگاه خدا بشه و مورد شفاعت امام حسین قرار بگیریم

به قول اقای حاج اسماعیل وثاقی (مداح و پیرغلام سیدالشهدا)

آتش بگیر تا که بدانی چه میکشم
احساس سوختن به تماشا نمیشود

من هم با دوستان عزیز reza1001 و دیوانه عشق حسین موافقم . بعضی اوقات تو هیئتها روضه هایی خوانده میشه که تصورش واسه ادم سخته ولی متاسفانه اتفاق افتاده و شنیدن این مصائب ادم رو ازخود بی خود میکنه .

در ضمن من هم به نوبه خود رحلت عاشق و پیرغلام اباعبدا..الحسین حاج محمدتقی شریعتی را خدمت جامعه حسینی تسلیت عرض میکنم . روحش شاد

آیا اگر قمه زنی حقیقی باعث مرگ انسان شود این خود کشی محسوب می شود؟

Thinker;226267 نوشت:
آیا اگر قمه زنی حقیقی باعث مرگ انسان شود این خود کشی محسوب می شود؟

با تشکر از سئوال شما جناب Thinker گرامی

اگر به قصد کشته شدن ، قمه بزند ، خودکشی محسوب می شود . (1)

همیشه موفق باشید

پی نوشت:
1. استفتاء از دفتر آیت الله خامنه ای در قم

من این وحشی گریها رو که میبینم با خودم میگم ای کاش ما ایرانیها شیعه نبودیم.متاسفانه بخاطر همین حرکات زشت و وحشیانه باید هویت ایرانی خودم رو پنهان کنم و یا با شرم وعرق آن را هویدا کنم.حتی حیوانات هم چنین رفتار ناهنجاری با یک دیگر ندارند اما ببنید شیعان چطور آن را در حق فرزندان خود روا میدارند.
شما ها هم آبروی امامان رو بردید هم آبروی ایرانیها را

به نظر من اونايي كه عزاداري نكردن و فقط اظهار نظر ميكنن نميدونن چه خبره.
اگه يه بار بيايد تبريز و واستون يه روضه بخونن در مورد قتل گاه اون (اين روضه ي قتل گاه فقط مثاله در كل عرض كردم) موقع اگه خودتونو نكشين يا دلتون از سنگه يا موضوعو نفهميدين يا ...
پس خواهشا از دور نگاه نكنين بعدش هم اظهار نظر. هرچيزي جاي خودشو داره. در عزاي امام حسين اگه خودتم بكشي جا داره چه برسه به...
و شاعر ميگه:

جايش بوده تاكنون پايت سر دهم / آقا جان تو درگذر از كوتاهيم...





يا اهل العالم قتل الحسين بكرببلا عطشانا

مردخدا;228949 نوشت:
من این وحشی گریها رو که میبینم با خودم میگم ای کاش ما ایرانیها شیعه نبودیم.متاسفانه بخاطر همین حرکات زشت و وحشیانه باید هویت ایرانی خودم رو پنهان کنم و یا با شرم وعرق آن را هویدا کنم.حتی حیوانات هم چنین رفتار ناهنجاری با یک دیگر ندارند اما ببنید شیعان چطور آن را در حق فرزندان خود روا میدارند.
شما ها هم آبروی امامان رو بردید هم آبروی ایرانیها را

اصلا اشكالي نداره شما ميتونين غيرايراني و غيرشيعه هم باشين و بااين حرفايي كه ميزنين هيچ فرقي با شاهين نجفي (لعنه الله) ندارين.
شماها ترسويين
واقعا واسه خودم متاسفم كه يه چنين افرادي اسم خودشونو گذاشتن شيعه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ابن اعمال و رفتار بسیار زشت و ناپسنده و به جز وحشیانه نشان دادن مذهب شیعه در نظر مردم دنیا سود دیگه ای نداره،باید حسینی بود و حسینی زیست

۩۞۩ محمد ۩۞۩;266587 نوشت:
ابن اعمال و رفتار بسیار زشت و ناپسنده و به جز وحشیانه نشان دادن مذهب شیعه در نظر مردم دنیا سود دیگه ای نداره،باید حسینی بود و حسینی زیست

هيچ كس نميتونه حسینی باشد و حسینی بزيسد ولي ميتوان با استفاده از اين موقعيتها (شيعه بودن و عزاداري كردن و لطمه زدن و قمه زدو و...) براي آن حضرت مظلوم كمي از گناهان كاست و بهشتي شد.
اين موضوع قبلا برايم اثبات شده.
در ضمن شماها شعر نديديد و نشنيديد كه لطمه بزنيد. اگه واسه منم شعرهاي كودكانه ي محمود كريمي رو بخونن گريم نميگيره چه برسه به لطمه زني.

ديوانه ي عشق حسين;267291 نوشت:
هيچ كس نميتونه حسینی باشد و حسینی بزيسد ولي ميتوان با استفاده از اين موقعيتها (شيعه بودن و عزاداري كردن و لطمه زدن و قمه زدو و...) براي آن حضرت مظلوم كمي از گناهان كاست و بهشتي شد.
اين موضوع قبلا برايم اثبات شده.
در ضمن شماها شعر نديديد و نشنيديد كه لطمه بزنيد. اگه واسه منم شعرهاي كودكانه ي محمود كريمي رو بخونن گريم نميگيره چه برسه به لطمه زني.

به نام خدا.

بله خوب به هر حال ، بریم یکم گناه کنیم بعد بیایم قمه بزنیم تو سرمون و شبش هم خوشحال که آقا ما بخشیده شدیم. این چه حرفیه؟ جای اینکارا ببینید امام حسین(ع) برای چی ایستاد و ننشست؟ راه امام حسین(ع) رو ادامه بدید. برای شهیدای خودمون میگیم "شهید عزادار نمیخواهد رهرو میخواهد" برای امام شهیدمون(ع) نمیگیم؟

با آرزوی سلامتی ، ستایشگر :Gol:

[="Teal"]قمه زدن کار درستیه! اما فقط و فقط در خفا! (اگر برای امام حسین قمه میزنید تو یک جای بسته و بدون دوربین و مبایل و عکاس هم میتونید قمه بزنید امام حسین همه جا رو میبینه)
اما قمه زدن در جایی که انظار عمومی باشه و بازتاب جهانی داشته باشه و چمیدونم کسی با مبایلش فیلم بگیره و کلیپ بشه و ... کار صدردرصد اشتباهیه و تمام زحمات امام حسین رو به باد میده!
امام حسین برای نشون دادن درستیه مکتب شیعه شهید شد و شما با این کارتون مکتب شیعه رو خدشه دار میکنید!

کی با این حرفهای بالای من مخالفه؟
بیاد با هم بحث کنیم[/]

asad;267328 نوشت:
قمه زدن کار درستیه! اما فقط و فقط در خفا! (اگر برای امام حسین قمه میزنید تو یک جای بسته و بدون دوربین و مبایل و عکاس هم میتونید قمه بزنید امام حسین همه جا رو میبینه)
اما قمه زدن در جایی که انظار عمومی باشه و بازتاب جهانی داشته باشه و چمیدونم کسی با مبایلش فیلم بگیره و کلیپ بشه و ... کار صدردرصد اشتباهیه و تمام زحمات امام حسین رو به باد میده!
امام حسین برای نشون دادن درستیه مکتب شیعه شهید شد و شما با این کارتون مکتب شیعه رو خدشه دار میکنید!

کی با این حرفهای بالای من مخالفه؟
بیاد با هم بحث کنیم

به نام خدا.

من با جمله اولتون مخالفم.

با تشکر ، ستایشگر :Gol:

[="Teal"]

ستايشگر;267330 نوشت:
من با جمله اولتون مخالفم.

قمه زدن کار درستیه؟ با این مخالفید؟

خب میشه بگید با ذکر شرایطی که گفتم اگر قمه زده بشه چرا شما باهاش مخالفید؟[/]

asad;267336 نوشت:

قمه زدن کار درستیه؟ با این مخالفید؟

خب میشه بگید با ذکر شرایطی که گفتم اگر قمه زده بشه چرا شما باهاش مخالفید؟

به نام خدا.

چون باعث صدمه زدن به بدن میشه.

با تشکر ، ستایشگر :Gol:

ستايشگر;267343 نوشت:
چون باعث صدمه زدن به بدن میشه.

خیر ! برید از کسانی که قمه میزنند بپرسید که چطور به صورت معجزه آسایی بعد از عزاداری سرشان به حالت اول برگشته است!
در ضمن اگر اینطور حساب کنیم سینه زنی هم باعث صدمه به بدن میشود!
زنجیر زدن هم باعث صدمه به بدن میشود!
اصل هم همین است! که خود را مصدوم حسین کنیم ! اما خداوند خودش درمانگر مصدومان حسین است و به هیچ طبیب و دارویی هم نیازی نیست!
بروید آمار بگیرید چند درصد کسانی که قمه میزنند به دکتر مراجعه کرده اند تا درمان شوند؟
اگر آثاری هم بماند آن درمانگر شب اول قبر انسان است و شخص به ان افتخار میکند! اما هیچ مشکلی در زندگی اش بوجود نمیاورد! شک نکنید!

asad;267345 نوشت:

خیر ! برید از کسانی که قمه میزنند بپرسید که چطور به صورت معجزه آسایی بعد از عزاداری سرشان به حالت اول برگشته است!
در ضمن اگر اینطور حساب کنیم سینه زنی هم باعث صدمه به بدن میشود!
زنجیر زدن هم باعث صدمه به بدن میشود!
اصل هم همین است! که خود را مصدوم حسین کنیم ! اما خداوند خودش درمانگر مصدومان حسین است و به هیچ طبیب و دارویی هم نیازی نیست!
بروید آمار بگیرید چند درصد کسانی که قمه میزنند به دکتر مراجعه کرده اند تا درمان شوند؟

به نام خدا.

بله. سینه زنی ناجور که بدن سرخ بشه و بسوزه هم نادرسته. زنجیر زنی هم همینطور.

اصل چیست؟ که ما خودمان را مصدوم بکنیم؟ چرا؟ که چه بشود؟ ما مصدوم بشویم زخم امام حسین (ع) کمتر میشود؟ یا اینکه ما آدم تر میشویم؟ شما که میگید جای زخمش از بین میره ، پس اثر پایدار نداره. چه تاثیری در روند آدم بودن ما داره؟

خیر الامور اوسطها برادر.

با تشکر ، ستایشگر :Gol:

ستايشگر;267347 نوشت:
به نام خدا. بله. سینه زنی ناجور که بدن سرخ بشه و بسوزه هم نادرسته. زنجیر زنی هم همینطور. اصل چیست؟ که ما خودمان را مصدوم بکنیم؟ چرا؟ که چه بشود؟ ما مصدوم بشویم زخم امام حسین (ع) کمتر میشود؟ یا اینکه ما آدم تر میشویم؟ شما که میگید جای زخمش از بین میره ، پس اثر پایدار نداره. چه تاثیری در روند آدم بودن ما داره؟ خیر الامور اوسطها برادر. با تشکر ، ستایشگر

پس کم کم بگید اشک ریختن هم که بعدا از بین میرود چه تاثیری در انسان دارد! مگر شما فکر میکنید انسان به خاطر آثارش است که سینه میزند یا قمه میزند! از عشق حسین است! سینه میزند تا شب اول قبر که نکیر و منکر وارد قبر شدند بوی سینه ی سوخته ی شخص انها را ملایم کند و از عذاب شخص کم شود! من منظورم این بود که آثار جسمانی اش از بین میرود نه آثار معنوی اش!
بله بهترین امور وسط آن است ! من هم نگفتم کسی محکم قمه بزند که خودکشی کند و نگفتم کسی محکم سینه بزند که پوستش کنده شود ! از طرف خودتان برای من جمله نسازید!
من گفتم حکمت قمه زنی در خفا همان حکمت سینه زنی و زنجیر زنی است! و اگر بخواهیم با قمه مخالفت کنیم باید با سینه و زنجیر و اشک هم مخافت کنیم و کم کم باید قید امام حسین را بزنیم!

ستايشگر;267347 نوشت:
ما مصدوم بشویم زخم امام حسین (ع) کمتر میشود؟ یا اینکه ما آدم تر میشویم؟

ما نماز بخوانیم که چه؟ قران که چه؟ آدم تر میشوم؟ یا از گناهانمان کمتر میشود؟

به نام خدا.

asad;267349 نوشت:

پس کم کم بگید اشک ریختن هم که بعدا از بین میرود چه تاثیری در انسان دارد! مگر شما فکر میکنید انسان به خاطر آثارش است که سینه میزند یا قمه میزند! از عشق حسین است! سینه میزند تا شب اول قبر که نکیر و منکر وارد قبر شدند بوی سینه ی سوخته ی شخص انها را ملایم کند و از عذاب شخص کم شود! من منظورم این بود که آثار جسمانی اش از بین میرود نه آثار معنوی اش!

پس از عشق حسین نیست. حب به نفس است که سینه میزند تا فردا خودش راحت تر باشد.

asad;267349 نوشت:

بله بهترین امور وسط آن است ! من هم نگفتم کسی محکم قمه بزند که خودکشی کند و نگفتم کسی محکم سینه بزند که پوستش کنده شود ! از طرف خودتان برای من جمله نسازید!
من گفتم حکمت قمه زنی در خفا همان حکمت سینه زنی و زنجیر زنی است! و اگر بخواهیم با قمه مخالفت کنیم باید با سینه و زنجیر و اشک هم مخافت کنیم و کم کم باید قید امام حسین را بزنیم!

شما در پاراگراف اول میفرمایید :

نقل قول:

پس کم کم بگید اشک ریختن هم که بعدا از بین میرود چه تاثیری در انسان دارد!

یعنی یک چیزی که من در ذهن هم نداشتم رو به من نسبت میدید بعد هم به من میگید از طرف خودتان برای من جمله نسازید؟ خوب من چیزی نگفتم برادر من! :khandeh!:

این حکمت را از کجا میفرمایید؟ حدیثی ، روایتی ، دست نوشته ای؟ یا خودتون اینجور فکر میکنید؟

نقل قول:

ما نماز بخوانیم که چه؟ قران که چه؟ آدم تر میشوم؟ یا از گناهانمان کمتر میشود؟

نماز بخوانیم به هزاران دلیل :
1- شکر نعمت کنیم از خالق
2- غرور نداشته باشیم در برابر خالق
3- یادآوری بکنیم برای خودمان دیدار با خالق را
و ....

قرآن بخوانیم تا ببینیم خدا چه گفته ، تا به دستوراتش عمل کنیم. زیاد بخوانیم تا مدام با خدا در ارتباط باشیم.

اگر عمل بکنیم بله آدم تر میشویم و به حسناتمان اضافه میشود.

ببینید ، خدا روزه را واجب کرده اما همین روزه به سلامتی انسان ضرر بزند میشود حرام. عزاداری خوب است ، یادآوری مظلومیت های ائمه (ع) و اهل بیت خوب است اما نباید به تن ضرر زد. چرا؟ چون تن امانت خداست. هر جور گرفتیم باید همونجور پس بدیم.

با تشکر ، ستایشگر :Gol:

[="Teal"]

ستايشگر;267354 نوشت:
پس از عشق حسین نیست. حب به نفس است که سینه میزند تا فردا خودش راحت تر باشد

هزار دلیل دارد من دو دلیلش را گفتم! 1- از عشق حسین! 2-به خاطر کم شدن عذاب قبر 3-...در پایین...

ستايشگر;267354 نوشت:
این حکمت را از کجا میفرمایید؟ حدیثی ، روایتی ، دست نوشته ای؟ یا خودتون اینجور فکر میکنید؟

شما برای سینه زنی دست نوشته یا روایت یا حدیث لازم دارید؟ برای اشک ریختن چطور؟ ببینید حرف من این است:
یک نفر ممکن است با تامل بر مصائب حسین ارضا شود
یک نفر ممکن است با اشک ریختن ارضا شود
یک نفر ممکن است با سینه زدن ارضا شود
یک نفر ممکن است با لخت سینه زدن
یک نفر با زنجیر
و یک نفر هم ممکن است هیچ یک از اینها آرامش نکند و باز درهنگام روضه خوانی بی قرار باشد و احساس کمبود کند و مدام فکر کند که هنوز مدیون است بنابراین باقمه زنی ارضا میشود!

من از این باب بود که عرض کردم حکمت قمه زنی در خفا همانند سینه زنی و عزاداری معمولی است و اگر کسی بخواهد با آن مخالفت کند باید با عزاداری مخالفت کند
چون نظرات متفاوت است و ایمان ها متفاوت ...

ستايشگر;267354 نوشت:
نماز بخوانیم به هزاران دلیل : 1- شکر نعمت کنیم از خالق 2- غرور نداشته باشیم در برابر خالق 3- یادآوری بکنیم برای خودمان دیدار با خالق را و .... قرآن بخوانیم تا ببینیم خدا چه گفته ، تا به دستوراتش عمل کنیم. زیاد بخوانیم تا مدام با خدا در ارتباط باشیم. اگر عمل بکنیم بله آدم تر میشویم و به حسناتمان اضافه میشود. ببینید ، خدا روزه را واجب کرده اما همین روزه به سلامتی انسان ضرر بزند میشود حرام. عزاداری خوب است ، یادآوری مظلومیت های ائمه (ع) و اهل بیت خوب است اما نباید به تن ضرر زد. چرا؟ چون تن امانت خداست. هر جور گرفتیم باید همونجور پس بدیم.

خب خدا خیرت دهد! همین جور که نماز در ظاهر هیچ چیز به انسان نمی افزاید اما در معنویت این همه آثار دارد سینه زنی و عزاداری و قمه هم همینطور است...
1 - احیا و زنده داشتن نهضت عاشورا موجب زنده نگه‏داشتن و ترویج دائمی مکتب قیام و انقلاب در برابر طاغوتهاست و تربیت کننده و پرورش دهنده روح حماسه و ایثار است.
2 - عزاداری نوعی پیوند محکم عاطفی با مظلوم انقلابگر و اعتراض به ستمگر است و به تعبیر استاد مطهری(گریه بر شهید شرکت در حماسه اوست)
3 - عزاداری برای اهل بیت موجب احیای یاد، نام، فرهنگ، مکتب وهدف آنان است. به عبارت دیگر در شکل یک پیوند روحی، راه آنان به جامعه الهام گشته و پیوستگی پایداری بین پیروان مکتب و رهبران آن برقرار می‏سازد و دیگر گذشت قرون و اعصار نمی‏تواند بین آنها جدایی افکند.
همین مسأله موجب نفوذ ناپذیری امت از تاثیرات و انحرافات دشمنان می‏گردد و مکتب را هم چنان سالم نگه می‏دارد و تحریفات و اعوجاجات را به حداقل می‏رساند. از همین رو است که استعمارگران برای نابودی ملل اسلامی می‏کوشند تا رابطه آنان را با تاریخ پر افتخار صدر اسلام قطع نمایند تا با ایجاد این خلاء زمینه القای فرهنگ خود را فراهم آورند. این ها از آثار اجتماعی عزاداری است و آثار روانی و تربیتی دیگری نیز دارد.[/]

ستايشگر;267354 نوشت:
ببینید ، خدا روزه را واجب کرده اما همین روزه به سلامتی انسان ضرر بزند میشود حرام. عزاداری خوب است ، یادآوری مظلومیت های ائمه (ع) و اهل بیت خوب است اما نباید به تن ضرر زد. چرا؟ چون تن امانت خداست. هر جور گرفتیم باید همونجور پس بدیم.

بله اما در مورد امام حسین قضیه کمی متفاوت است:

احادیث و روایات لطمه زنی در مصائب سید الشهدا

[=teal]۱-قال الصادق علیه السلام : ولقد شققن الجیوب و لطمن الخدود الفاطمیات علی الحسین بن علی علیه السلام و علی مثله تلطم الخدود وتشق الجیوب.امام صادق علیه السلام میفرمایند:همانا گریبان دریدند وبر گونه ها لطمه زدند فاطمیات(دختران زهرا علیها السلام)بر حسین بن علی علیه السلام وبر مثل چنین بزرگمردی باید لطمه زد و گریبان درید. (تهذیب الاحکام جلد ۸ صفحه ۳۲۵ و بحار الانوار ج82 ص 106 و عوالی اللالی ج3 ص 409)
[=12]۱_ فى زیارة الناحیة:فَلَمَّا رَأَیْنَ النِّسَاءُ جَوَادَکَ مَخْزِیّاً وَ أَبْصَرْنَ سَرْجَکَ مَلْوِیّاً بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ لِلشُّعُورِ نَاشِرَاتٍ وَ لِلْخُدُودِ لَاطِمَاتٍ وَ لِلْوُجُوهِ سَافِرَاتٍ وَ بِالْعَوِیلِ دَاعِیَات ترجمه محتوایی:وقتی که زنان آل الله اسب امام حسین علیه السلام را دیدند در حالیکه زین واژگون بود از خیمه ها بیرون دویدند در حالیکه به سر و صورت میزدند...
زیارت ناحیه مقدسه از لسان مبارک امام زمان (عج)

دلیل بر جواز لطمه زدن علاوه بر حدیث بالا فرموده حضرت بقیه الله (عج) است که در زیارت معروفه از حال زن های معظمات فاطمیات و مجللات علویات حکایتی فرموده : ((لاطمات الوجوه)) بحار الانوار ج101 ص 322 و نیز در همان زیارت فرمودند: (( و اقیمت لک الماتم فی علیین و لطمت علیک الحور عین)) بحار الانوار ج 98 ص 322
و مورد تایید است فرمایش جناب سکینه خاتون(س)،خواب خود را که دیده بود و آن را برای یزید پلید نقل نمود . از جمله آن حکایت لطمه زدن حضرت زهرا (سلام علیها) بوده که : ((فلطمت علی وجهها و نادت وا ولداه )) لهوف ص198 بحار الانوار ج 45 ص 147
قالَ رَسُولُ اللَّهِ‏صلى الله وعلیه وآله یا فاطِمَةُ! کُلُّ عَیْنٍ باکِیَةٌ یَوْمَ الْقِیامَةِ إِلّا عَیْنٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَیْنِ فَإِنَّها ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعیمِ الْجَنَّةِ؛ پیامبر اکرم‏صلى الله وعلیه وآله فرمود: فاطمه جان! روز قیامت هر چشمى گریان است، مگر چشمى که در مصیبت و عزاى حسین گریسته باشد، که آن چشم در قیامت خندان است و به نعمت‏هاى بهشتى مژده داده مى‏شود«.
{p . بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۹۳٫ p}
قالَ الرِّضاعلیه‏السلام: یا ابْنَ شَبیب! إِنْ کُنْتَ باکِیاً لِشَىْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىّ بْنِ اَبِى طالِبٍ‏علیه‏السلام فَإنَّهُ ذُبِحَ کَما یُذْبَحُ الْکَبْشُ؛ امام رضاعلیه‏السلام به »ریّان بن شبیب« فرمود: اى پسر شبیب! اگر بر چیزى گریه مى‏کنى، بر حسین بن على بن ابى طالب‏علیهماالسلام گریه کن، چرا که او را مانند گوسفند سر بریدند«.
{p . بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۶٫ p}
قالَ الرِّضاعلیه‏السلام: یَابْنَ شَبیبِ! إِنْ بَکِیَت عَلَى الْحُسَیْنِ‏علیه‏السلام حَتّى تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلى خَدَّیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کانَ أَوْ کَبِیراً قَلِیلاً کانَ أَوْ کَثِیراً؛ امام رضاعلیه‏السلام فرمود: اى پسر شبیب! اگر بر حسین‏علیه‏السلام، آن قدر گریه کنى که اشک‏هایت بر چهره‏ات جارى شود، خداوند همه گناهانت را که مرتکب شده‏اى مى‏آمرزد، کوچک باشد یا بزرگ، کم باشد یا زیاد«.
{p . امالى صدوق، ص ۱۱۲٫ p}

۲- قال الصادق علیه السلام:کل الجزع والبکاء مکروه سوی الجزع و البکاء علی الحسین علیه السلامحضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:هر گونه جزع و گریه کردن مکروه است مگر جزع و بی تابی برای حسین علیه السلام.
3- در معنای جزع: جابرعَنْ أَبِی جَعْفَرٍعلیه السلام قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا الْجَزَعُ قَالَ أَشَدُّ الْجَزَعِ الصُّرَاخُ بِالْوَیْلِ وَ الْعَوِیلِ وَ لَطْمُ الْوَجْهِ وَ الصَّدْرِ وَ جَزُّ الشَّعْرِ مِن النَّوَاصِی روایت شده از جابر که گوید به امام باقرعلیه السلام گفتم :جزع یعنی چه؟حضرت فرمودند:شدید ترین جزع فریاد زدن بویل و بلند گریه کردن و فریاد زدن و بر سر و صورت زدن و کندن موهای پیشانی است.
وسائل الشیعه ج‏3ص‏282و بحار الأنوار، ج‏98، ص: ۲۴۰ الکافی، ج‏3، ص: ۲۲۳
واقیمت لک الماتم فی علیین و لطمت علیک الحورعین
ومجالس ماتم برای تو در عالم ملکوت بر پا شد پریان بهشتی در عزای تو بر سر و صورت زدند
زیارت ناحیه از لسان مقدس امام زمان(عج)و بحار الانوار ج۹۸ ص ۳۲۲
این از احادیث و روایات حالا استفتاءونظر مراجع عالیقدر
سؤال:آيا جائز است در مراسم عزادارى امام حسين (ع) به بدن جراحت وارد كرد؟جواب :مانعى ندارد.ایت ا...سیستانی
1833. برخى از شيعيان در مجالس عزادارى اهل بيت ـ عليهم‏السّلام ـ و خصوصا مجلس سرور شهيدان، اباعبداللّه‏ الحسين ـ عليه‏السّلام ـ اقدام به سينه‏زنى و كندن صورت مى‏نمايند ـ كه باعث كبود شدن و خون‏ريزى مى‏شود ـ ، حكم شرعى آن چيست؟
ج. در صورتى كه مناسب عزادارى باشد و مرض‏آور نباشد، اشكال ندارد.
لخت شدن و سرخ شدن بدن در عزادارى
1834. لخت شدن در عزادارى چگونه است و اگر بر اثر سينه‏زنى، بدن سرخ شود، چه حكمى دارد؟
ج. اشكال ندارد و لخت شدنى كه در معرض نظر حرام نامحرم باشد، جايز نيست.ایت ا..بهجت
در عزاداري امام حسين (ع) به صورت لطلمه زدن و خود را مجروح كردن وقمه زدن , احيانا هلاك مي شوند و استفاده از طبل چه صورت دارد ؟
بسمه تعالي ؛ تمام آنچه ذكر كرده ايد جايز و مستحسن است.ایت ا..روحانی
درهيئت هاي حسيني (ع) در اثر شور عزاداري گاهي به سرو صورت خود مي زنند و بدن را مجروح مي كنند آيا اين مورد اشكالي دارد يا نه ؟
بسمه تعالي ؛ بي اشكال است. ایت ا.. روحانی
[=12][=+0]لطمه زدن به صورت[/][/]
در مراسم عزای‌ سید الشهداء(علیه السّلام) لطمه زدن به صورت به دور از ریا و تظاهر، چه حكمی‌ دارد؟
صرف نظر از حكم لطمه‌زدن به صورت در مصیبت، انجام چنین كاری‌ اگر موجب ضرر قابل اعتنا نباشد، اشكال ندارد. ایت ا...سید صادق روحانی

سؤال - لطمه زدنى كه در مجالس سينه زنى و زنجير زنى انسان بخود وارد مى‏كند در مصيبت سيد الشهداء عليه‏السلام چه حكمى دارد؟
جواب: عزادارى براى امام حسين عليه‏السلام طبق سنّت متعارف و معمول بين شيعيان اشكال ندارد
نوری همدانی
[=12][=+0]بعضى از عزاداران حسینى به گونه اى سینه مى زنند که گاهى مشاهده مى شود از محل سینه زدن خون خارج مى شود، نظر مبارک شما چیست؟[/][/]
بسمه تعالى: سینه زدن شدید به دلیل حزن و جزع بر سیدالشهدا و اهل بیت(علیهم السلام) مطلوب است و هرکارى که عنوان جزع بر آن منطبق شود، مطلوب مى باشد و اما در مورد سؤال مطرح شده، سینه زنى اگر منجر به ضرر جانى شود مانعى ندارد ولیکن نباید به حد جنایت برسد. در حفظ شعائر تلاش کنید که بهترین ذخیره ى آخرت است و به وسوسه ى مشککین گوش ندهید که القاء شیطان مى باشد.
[=12][=+0]۲- بعضى از جوانان در مجالس اهل بیت(علیهم السلام) به خصوص سید الشهداء(علیه السلام) خود را خونى مى کنند، هرکدام به نحوى؛ برخى با خراش، دیگرى با سر کوبیدن به دیوار و… آیا این گونه کارها جایز است؟[/][/]
بسمه تعالى: مصائب اهل بیت(علیهم السلام) آن قدر زیاد و دردناک است که انسان گاهى احساس مى کند در عزادارى کوتاهى کرده است.ایت ا... میرزا جواد تبریزی
- گاهى گفته مى‏شود: سینه زدن براى حضرت امام حسین‏علیه‏السلام هرگاه منجر به خونین شدن سینه و یا درد زیاد گردد، حرام است به چند جهت:
۱) این کار روش متمدنى نیست و مى‏بایست نهضت حسینى را به صورت واقعى و نو مطرح نمود.
۲) این کار از پیامبر و اهل بیت او نقل نشده است.
۳) هرگونه ضرر به بدن حرام است؛ گرچه منجر به هلاکت و یا قطع عضوى از اعضاى بدن نشود، مثلاً کسى که بدن خود را در برابر هواى سرد قرار مى‏دهد با این‏که احتمال بیمارى در سینه مى‏دهد، کار حرامى مرتکب شده است.
نظر حضرتعالى در این باره چیست؟
سینه‏زنى گرچه محکم باشد، براى مصیبت سیّدالشهداءعلیه‏السلام از کارهاى پسندیده است؛ چون در عنوان جزع (عزا، آه، فغان) داخل مى‏شود که روایت‏هاى بسیارى در ستایش این کار وجود دارد اگر چه گاهى باعث خونین شدن (خون‏ریزى) و سیاه شدن سینه شود. دلیلى وجود ندارد که هرگونه ضرر رساندن به بدن حرام باشد ؛ مگر این‏که به مرز جنایت برسد و تا کنون مشاهده نشده است کسى به خاطر این کارها کارى کند که جنایت حساب شود و این یک فرض است که بعضى‏ها تصور مى‏کنند؛ لکن مصداق خارجى ندارد.ایت ا...میرزا جواد تبریزی
[=12][=+0]٫ حکم سینه زدن، خراشیدن و سیلى زدن به صورت در مصائب اهل بیت‏علیهم‏السلام چیست؟[/][/]
بسمه تعالى: هرچه که عنوان جزع بر آن منطبق شود، ثواب و اجر دارد هرچند که موجب ضرر جانى شود [ولیکن نباید به حدّ جنایت برسد] و مؤمنین باید با تمام وجود با شرکت در مجالس با سینه‏زنى شدید، هر چند به سیاهى یا خون مردگى دچار شود و گریه، حفظ شعائر نمایند.ایت ا.... میرزا جواد تبریزی
[=12][=+0]س)حكم چاك زدن گريبان و بر سر و صورت زدن در مصيبت امام حسين عليه‌السلام چيست؟[/][/]
ج) بر سر و صورت زدن و گريبان چاك زدن در مصيبت آن بزرگوار مانعي ندارد. ایت ا.. صافی گلپایگانی
[=12][=+0]س)سينه‌زني، زنجيرزني و يا به سر و صورت كوبيدن در خلال عزاداري، به طوري‌كه موجب صدمه، مثلاً مجروح‌ شدن و يا سرخ ‌شدن مي‌شود، چه حكمي دارد؟[/][/]
ج) اگر صدمه معتد به نباشد اشكال ندارد.صافی گلپیگانی
[=12][=+0]س)برخي در جلسات سينه زني و عزاداري معصومين عليه‌السلام در حال عزاداري صورت خود را خراش انداخته و به صورتشان خون جاري مي‌شود؛ عزاداري به اين شكل چه حكمي دارد؟[/][/]
ج) معلوم نيست كه اين كارها به عنوان ابراز شدت تألم بر مصائب اهل‌بيت علهيم السلام و عزاداري براي آن بزرگواران وهن باشد؛ بلي اگر موجب ضرر معتني به شود جائز نيست.صافی گلپیگانی
[=12][=+0])در مراسم عزاداري ائمه معصومين عليهم السلام سينه زدن يا چنگ زدن به صورت به طريقي كه خون بيايد چه حكمي دارد؟[/][/]
ج) عزاداري بر آن بزرگواران به هر نحوي كه موجب ضرر معتدّ به به بدن نباشد و مشتمل بر خلاف شرع از هر جهت نباشد مطلوب است.صافی گلپیگانی
سلام علیکم.با عرض سلام. به نظر حضرت آقا سینه زنی و زنجیر زنی و لطم به صورت که موجب کبودی و جاری شدن خون می شود چه حکمی دارد؟ 2. به نظر حضرت آقا چه کنیم که در قیامت دچار مشکل نشویم؟
پاسخ :
بسمه تعالی: 1- جایز است2- به واجبات عمل کرده و محرمات را ترک کنید .ایت ا..سید محمد حسینی شاهرودی
سوال .ایا سینه و زنجیر زدن در عزاداری که منجر به کبود و حتی جاری شدن خون میشود جایز است؟
ج_جایز بلکه راجح است مشروط بر انکه موجب ضرر مهم و اضرار بر نفس نباشد.ایت ا... فاضل لنکرانی آيت الله خويي: لطمه زدن از روي خون و اندوه در مصيبت امام حسين هر چند شديد باشد، از شعائر مستحب است. از اين جهت كه تحت عنوان جزع قرار دارد كه نصوص معتبر بر رجحان آن دلالت دارند، گرچه برخي اوقات به خون آمدن يا كبود شدن سينه بينجامد. هيچ دليلي بر حرمت، وارد كردن هر گونه ضرري بر جسم وجود ندارد البته تا وقتي كه به حد جنايت بر نفس نرسد به گونه اي ظلم به آن محسوب گردد، هم چنان كه متمدنانه بودن يا نبودن عزاداري مناط حرمت يا اباحه آن نيست و در مقام استدلال ارزشي ندارد.
دسته دوم:‌استحباب لطمه و گريبان چاك زدن در مصيبت سيدالشهدا و اهل بيت.
لطمه در لغت به معناي ضربه زدن به صورت و بدن با كف دست است. از اين رو تعبير «لطمه الوجه» يا «لطم الخد» به معناي صورت زني و «لطم الصدر» به معناي سينه زني است. گرچه ظاهرا در روايات نفيا و اثباتا تعبير زنجير زني به كار نرفته و در زمان معصومان مرسوم نبوده است ولي مي توان آن را مصداقي از لطم به حساب آورد و حكم سينه زني را بر آن جاري كرد چنان كه در فتاواي فقها مشهود است
به هر روي لطم از بارزترين مصاديث جزع مي باشد و رايت جابر از امام باقر «اشد الجزع الصراخ بالويل و العويل و لطم الوجه و الصدر و جز الشعر من النواصي« نيز بر آن دلالت دارد. نتيجه آن كه اثبات استحباب جزع بر سالار شهيدان، استحباب لطم را نيز به دنبال خواهد داشت.
لطمه فاطميات بر سيدالشهدا
يكي از رواياتي كه دلالت براستحباب لطمه در عزاي سالار شهيدان دارد، روايتي است كه از لطمه فاطميات براي آن حضرت خبر داده و آن را تاييد و تحسين كرده و فرموده بر مثل حسين بر گونه ها زده شده و گريبان ها چاك مي شود:
اين سدير نقل مي كند كه از امام صادق در مورد مردي سوال كردم كه لباسش را براي پدر يا مادرش يا بردارش و يا يكي از نزديكانش پاره كرده است. آيا اين عمل او جايز است؟ امام فرمودند: پاره كردن لباس اشكالي ندارد. موسي براي هارون پيراهن پاره كرد. البته پدر براي فرزند و مرد براي زنش نمي تواند پيراهن پاره كند. اما زن مي تواند در عزاي شوهرش لباسش را پاره كند و اگر پدر در مرگ فرزندش و مرد در مرگ همسرش چنين كرد كفاره آن همانند شكستن قسم است و نماز اين دو مادامي كه كفاره نداده اند و از عمل خود توبه نكنند، پذيرفته نيست.
زماني كه زن به صورت خود چنگ بزند و يا موهايش را ببرد و يا بكند براي بريدن مو بايد برده اي را آزاد كند،‌ يا دو ماه پشت سر هم روزه بگيرد يا شصت فقير را غذا دهد. چنانچه صورتش را بخراشد و خون خارج شود و يا موي خود را بكند، كفاره شكستن قسم بر عهده او است. در لطمه به صورت كفاره اي غير از استغفار و توبه نيست. همانان زنان بني هاشم بر حسين بن علي گريبان چاك كردند و بر گونه ها نواختند و بر مانند او بايد بر گونه ها نواخته شود و گريبان چاك گردد.
چنان كه روشن است، حديث شريف به اقسامي كه پيش تر بدان اشاره شد، به خوبي دلالت دارد. اين روايت، برخي اقسام لطم را جايز دانسته و برخي را مكروه يا حرام شمرده و براي آن كفاره نيز تعيين كرده است. در مقابل لطم يا گريبان چاك كردن در عزاي سالار شهيدان را نيكو شمرده و بر آن تاكيد كرده است.
فتاواي مراجع بزرگ درباره لطم و سينه زني
آيت الله نائيني درباره مسائل عزاداري سيدالشهدا فتواي معروفي دارد كه پس از او مراجع عالي قدر بسياري آن فتوا را تاييد كرده و درستي مطالب آن را از واضحات شريعت دانسته اند كه هيچ ترديدي در آن نيست. بخشي از متن اين فتواي تاريخي و تاييدات برخي مراجع بزرگ را ذيل آن نقل مي كنيم:
.... مطلب اول: بيرون آمدن مواكب در دهه محرم الحرام و مانند آن از وفيات در راه ها خيابان ها و بازار شبهه و اشكال در جايز بودن آن و رحجان آن نيست و اين كه بهترين مظاهر اقامه تعزيه حسين و نيكوترين وسيله است براي تبليغ دعوت حسيني به نواحي دور و نزديك.
اموري كه لايق به ساحت آن نيست. مثل چنانچه كسي كه در حال نماز به زن بيگانه نظرعمدي كند حرام مرتكب شده ولي نمازش صحيح است.
مطلب دوم: بر سر و سينه و صورت زدن به حدي كه به مرتبه سرخي عضو يا سياهي رسد اشكالي ندارد. بلكه زنجير زدن بر شانه و پشت كه به مرتبه مزبور رسد جايز است. بلكه اعمال مذكوره بر سر و سينه و صورت زدن موجب شود كه خون كمي از عضو صدمه ديده بيرون آيد عيب و اشكالي ندارد ....(حرره، الاحقر محمد حسين الغروي النائيني، 5/ربيع الاول/1345 ق)
آيت الله سيدعبدالهادي شيرازي
مطالبي را كه فرموده اند در اين ورقه صحيح است ان شاء الله تعالي. الاحقر سيدعبدالهادي شيرازي. (الاحقر سيدعبدالهادي شيرازي)
آيت الله سيدجمال الدين موسوي گلپايگاني:
بسم الله الرحمن الرحيم، آن چه را كه شيخ و استاد ما آيت الله العظمي نائيني در اين ورقه مرقوم فرموده اند صحيح است و مطابق با رأي اين جانب مي باشد.(الاحقر جمال الدين الموسوي الگلپايگاني)
آيت الله سيدمحسن طباطبائي حكيم(قده):
بسم الله الرحمن الرحيم، مطالبي كه را كه استاد بزرگ فرموده اند در نهايت متانت و در غايت آشكاري است بلكه آشكارتر از اين است كه نيازي به فتوايي موافق داشته باشد و گمان مي رود بعضي خرده گيري ها از وارد كردن برخي از كارها كه منفي مقام عزاي شاه شهيدان و مظاهر اندوه بر حسين بن علي است سرچشمه گرفته است. آرزم دارم بلكه لازم است كه مومنين كوشش كنند كه عزاي حسين خالي از اموري كه دستاويز مخالفين امام حسين شده باشد و لازم است مواظب بيشتري بر گريه و اندوه و آن چه كمك به شعائر مقدس مي كند و ما توفيقي الا بالله عليه توكلت و اليه انيب. (محسن الطباطبائي الحكيم، 2 محرم الحرام 1367)
آيت الله سيد ابوالقاسم موسوي خويي:
بسم الله الرحمن الرحيم، آن چه را استاد ما در پاسخ پرسش هاي اهالي بصره فرموده اند صحيح است و جايز است عمل بر طبق آن و از خدا مي خواهيم كه جميع برادران مومنين ما را براي تعظيم شعائر ديني و دوري از محرمات توفيق مرحمت فرمايد. (الاحقر ابوالقاسم الموسوي الخوئي).
التماس دعا تو این ایام از دعای خیرتون بنده رو بی نصیب نگذارید...یا رقیه (سلام علیها)
http://roghayesadat.blogfa.com/post-12.aspx

[/][/]

[="Teal"]البته من شخصا با قمه زنی مخالفم!
در ضمن در ایران هم ممنوع است بنابراین تمام مراجع هم مخالفن!

من فقط برای اینکه حق مطلب ادا شود عرض کردم اصل و هدف قمه زنی خوب و شایسته است اما در حال حاضر با این حجم رسانه و مبایل و دشمنان کمین کرده اسلام که همه جا نفوذ دارند اصلا در هیچ شرایطی درست نیست!

من خودم از مخالفان سر سخت قمه زنی هستم![/]

asad;267386 نوشت:
البته من شخصا با قمه زنی مخالفم!
در ضمن در ایران هم ممنوع است بنابراین تمام مراجع هم مخالفن!

من فقط برای اینکه حق مطلب ادا شود عرض کردم اصل و هدف قمه زنی خوب و شایسته است اما در حال حاضر با این حجم رسانه و مبایل و دشمنان کمین کرده اسلام که همه جا نفوذ دارند اصلا در هیچ شرایطی درست نیست!

من خودم از مخالفان سر سخت قمه زنی هستم!

به نام خدا.

:ghati:اگر مخالفید پس چرا ازش دفاع میکنید؟ این چه جور مخالفت سرسختانه است که با تایید همراهه؟

با تشکر ، ستایشگر :Gol:

[="Teal"]

ستايشگر;267392 نوشت:
به نام خدا. اگر مخالفید پس چرا ازش دفاع میکنید؟ این چه جور مخالفت سرسختانه است که با تایید همراهه؟

اگر پست اولم رو + پست آخرم بخونید متوجه میشید!

مخالفم چون با قمه زنی فاتحه ی دین خونده میشه و موافقم چون لطمه زدن برای حسین اشکالی ندارد!
در واقع بهتر جملمو اینجوری بگم که من موافق قمه زنی نیستم! اما این مخالفتم به خاطر لطمه زدن به بدن نیست! ( چون در پست آخرم نشون دادم برای امام حسین لطمه خوردن عیبی ندارد) من از این جهت با قمه زنی مخالفم که آبروی شیعه رو میریزه! همین!

پس موافقتی در کار نیست! مخالفم و علت مخالفتم با شما فرق میکنه! و از این باب با شما بحث کردم نه برای دفاع از قمه زنی![/]

asad;267386 نوشت:
البته من شخصا با قمه زنی مخالفم!
در ضمن در ایران هم ممنوع است بنابراین تمام مراجع هم مخالفن!

سلام

بزرگوار ؛ شما اطمینان دارید که تمام مراجع مخالفند؟

موضوع قفل شده است