10 دلیل بر شرک و کفر مسیحیان از منظر قرآن

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
10 دلیل بر شرک و کفر مسیحیان از منظر قرآن

[=&quot](1) فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ (65)[/]
[=&quot]ولی گروه هایی از میان آنها (درباره مسیح) اختلاف کردند (و بعضی او را خدا پنداشتند)، وای بر کسانی که ستم کردند از عذاب روزی دردناک! [/]
[=&quot]سوره زخرف[/]
[=&quot] [/]
[=&quot](2) وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَي الْمَسِيحُ ابْنُ اللّهِ ذلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ کَفَرُوا مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّي‏ يُؤْفَکُونَ (30)[/]
[=&quot]یهود گفتند: « عزیز پسر خداست. » و نصاری گفتند: « مسیح پسر خداست. » این سخنی است که با زبان خود می گویند، که همانند گفتار کافران پیشین است، خدا آنان را بکشد، چگونه از حق انحراف می یابند! [/]
[=&quot]سوره توبه[/]
[=&quot] [/]
[=&quot](3) اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَاباً مِن دُونِ اللّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلهاً وَاحِداً لاَإِلهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِکُونَ (31)[/]
[=&quot](آنها) دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند، و (همچنین) مسیح فرزند مریم را، در حالی که دستور نداشتند جز خداوند یکتایی را که معبودی جز او نیست، بپرستند، او پاک و منزه است از آنچه همتایش قرار می دهند! [/]
[=&quot]سوره توبه[/]
[=&quot] [/]
[=&quot](4) وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَي ابْنَ مَرْيمَ رَسُولَ اللّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلکِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَکٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يقِينا (157)[/]
[=&quot]و گفتارشان که: « ما، مسیح عیسی بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم. » در حالی که نه او را کشتند، و نه بر دار آویختند، لکن امر بر آنها مشتبه شد. و کسانی که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی می کنند، و قطعا او را نکشتند، [/]
[=&quot]سوره نسا[/]
[=&quot] [/]
[=&quot](5) يا أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُوا فِي دِينِکُمْ وَلاَ تَقُولُوا عَلَي‏ اللّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَي‏ ابْنُ مَرْيمَ رَسُولُ اللّهِ وَکَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَي‏ مَرْيمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُوا ثَلاَثَةٌ انْتَهُوا خَيراً لَکُمْ إِنَّمَا اللّهُ إِلهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّماوَاتِ وَما فِي الْأَرْضِ وَکَفَي‏ بِاللّهِ وَکِيلا (171)[/]
[=&quot]ای اهل کتاب! در دین خود، غلّو (و زیاده روی) نکنید، و درباره خدا، غیر از حق نگویید. مسیح عیسی بن مریم فقط فرستاده خدا، و کلمه (و مخلوق) اوست، که او را به مریم القا نمود، و روحی (شایسته) از طرف او بود. بنابراین، به خدا و پیامبران او، ایمان بیاورید، و نگویید: « (خداوند) سه گانه است. » (از این سخن) خودداری کنید که برای شما بهتر است. خدا، تنها معبود یگانه است، او منزه است که فرزندی داشته باشد، (بلکه) از آن اوست آنچه در آسمان ها و در زمین است، و برای تدبیر و سرپرستی آنها، خداوند کافی است. [/]
[=&quot]سوره نسا[/]
[=&quot] [/]
[=&quot](6) لَن يسْتَنکِفَ الْمَسِيحُ أَن يکُونَ عَبْداً لِلّهِ وَلاَ الْمَلاَئِکَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَن يسْتَنْکِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيسْتَکْبِرْ فَسَيحْشُرُهُمْ إِلَيهِ جَمِيعا (172)[/]
[=&quot]هرگز مسیح از این ابا نداشت که بنده خدا باشد، و نه فرشتگان مقرب او (از این ابا دارند.) و آنها که از عبودیت و بندگی او، روی برتابند و تکبر کنند، بزودی همه آنها را (در قیامت) نزد خود جمع خواهد کرد. [/]
[=&quot]سوره نسا[/]
[=&quot] [/]
[=&quot](7) وَقَالُوا کونُوا هُودَاً أَوْ نَصَارَي‏ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفاً وَمَا کانَ مِنَ الْمُشْرِکينَ (135)[/]
[=&quot](اهل کتاب) گفتند: « یهودی یا مسیحی شوید، تا هدایت یابید. » بگو: « (این آیین های تحریف شده، هرگز نمی تواند موجب هدایت گردد)، بلکه از آیین خالص ابراهیم پیروی کنید، و او هرگز از مشرکان نبود. » [/]
[=&quot]سوره بقره[/]
[=&quot] [/]
[=&quot](8) إِنَّ مَثَلَ عِيسَي‏ عِندَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُن فَيَکُونُ (59)[/]
[=&quot]مثل عیسی در نزد خدا، همچون آدم است، که او را از خاک آفرید، و سپس به او فرمود: « موجود باش! » او هم فورا موجود شد. (بنابراین، ولادت مسیح بدون پدر، هرگز دلیل بر الوهیت او نیست.) [/]
[=&quot]سوره آل عمران[/]
[=&quot] [/]
[=&quot](9) وَمِنَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَي‏ أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظّاً مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَي‏ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللّهُ بِمَا کَانُوا يَصْنَعُونَ (14)[/]
[=&quot]و از کسانی که ادعای نصرانیت (و یاری مسیح) داشتند (نیز) پیمان گرفتیم، ولی آنها قسمت مهمی را از آنچه به آنان تذکر داده شده بود فراموش کردند، از این رو در میان آنها، تا دامنه قیامت، عداوت و دشمنی افکندیم. و خداوند، (در قیامت) آنها را از آنچه انجام می دادند (و نتایج آن)، آگاه خواهد ساخت. [/]
[=&quot]سوره مائده[/]
[=&quot] [/]
[=&quot](10) لَقَدْ کَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَن يَمْلِکُ مِنَ اللّهِ شَيْئاً إِنْ أَرَادَ أَنْ يُهْلِکَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَن فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَلِلّهِ مُلْکُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَاللّهُ عَلَي‏ کُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ (17)[/]
[=&quot]آنها که گفتند: « خدا، همان مسیح بن مریم است، » بطور مسلم کافر شدند، بگو: « اگر خدا بخواهد مسیح بن مریم و مادرش و همه کسانی را که روی زمین هستند هلاک کند، چه کسی می تواند جلوگیری کند؟ » (آری)، حکومت آسمان ها و زمین، و آنچه میان آن دو قرار دارد از آن خداست، هر چه بخواهد، می آفریند، (حتی انسانی بدون پدر، مانند مسیح)، و او، بر هر چیزی تواناست.[/]
[=&quot]سوره المائده[/]

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

دلالت مستقل بعض آیاتی که جنابعالی در این مورد ذکر کرده اید معلوم است . که عبارتند از :

farajollahi;65859 نوشت:
(10) لَقَدْ کَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ

farajollahi;65859 نوشت:
(7) وَقَالُوا کونُوا هُودَاً أَوْ نَصَارَي‏ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفاً وَمَا کانَ مِنَ الْمُشْرِکينَ (135)

farajollahi;65859 نوشت:
(5) يا أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُوا فِي دِينِکُمْ وَلاَ تَقُولُوا عَلَي‏ اللّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَي‏ ابْنُ مَرْيمَ رَسُولُ اللّهِ وَکَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَي‏ مَرْيمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُوا ثَلاَثَةٌ انْتَهُوا خَيراً لَکُمْ إِنَّمَا اللّهُ إِلهٌ وَاحِدٌ

farajollahi;65859 نوشت:
(3) اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَاباً مِن دُونِ اللّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلهاً وَاحِداً لاَإِلهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِکُونَ (31)

farajollahi;65859 نوشت:
(2) وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَي الْمَسِيحُ ابْنُ اللّهِ

و ممکن است بتوان با دقت در آیه ،دلالت این آیه زیر را نیز کامل کرد :

farajollahi;65859 نوشت:
(6) لَن يسْتَنکِفَ الْمَسِيحُ أَن يکُونَ عَبْداً لِلّهِ وَلاَ الْمَلاَئِکَةُ الْمُقَرَّبُونَ

اما دلالت بقیه آیات ذکر شده - موارد 9 و 8 ، 4 ، 1 - بر کفر یا شرک چگونه است ؟ لطفا بفرمایید ، استفاده کنیم .

به نظر شما در مورد اول خدا پنداشتن عیسی شرک نیست؟

[=tahoma][=&quot][/][/]در آیه چهارم خداوند صریحا ازعان می دارد که آنها قطعا مسیح را نکشتند ولی میبینم که علامت مسیحیت عیسیی به صلیب کشیده شده می باشد و فیلمهایی مانند مصائب مسیح ساخته شده و با وجود اینکه حدود 1500 سال پیش خداوند گفته که مسیح کشته نشده باز آنها حرف خدا را رد کرده و میگویند نه بابا کشته شده. حالا به نظر ما شک در کلام خداوند کفر نیست.

آیه هشتم نشان میدهد که آفرینش عیسی مانند آفرینش حضرت آدم بوده است در صورتی که مسیحیت، مسیح را خدا میدانند چون بدون وجود پدر بدنیا آمده است. خدا دانستن مسیح کفر نیست؟

آیه نهم نیز نشان از انحراف مسیحیت و عدم توجه به پیمان حضرت باری تعالی دارد.

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

اما مورد اول که نوشته اید :

(1) فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ (65)

لطفا بیشتر شرح بدهید ، مثلا : اگر آیات قبلی یا بعدی دلالت را تکمیل می کند ؛ بفرمایید .

بله ؛ در آیات 34 تا 37 سوره مریم فرموده است :

ذلک عیسی بن مریم قول الحق الذی فیه یمترون 34 ماکان لله ان یتخذ من ولد سبحانه اذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون 35 و ان الله ربی و ربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم 36 فاختلف الاحزاب من بینهم فویل للذین کفروا من مشهد یوم عظیم 37

اما آیه چهارم ؛ دلالت ندارد . زیرا آنان اگر نظر قرآن را ببینند ؛ قبول ندارند که قرآن کلام خداست . یعنی : به نظر خودشان قبول نداشتن آن ، رد کلام خدا و شک در آن نیست . بله ، اگر قبول کنند که خدا فرموده بعد شک کنند ؛ کفرست .

اما آیه هشتم ؛ خدا دانستن مسیح کفر و شرک هست . اما آیه دلالت بر خدا دانستن مسیح ندارد .

و اما آیه نهم ؛ هر انحرافی کفر و شرک نیست .

در نهایت برای اثبات کفر آنان کافی است که عیسی را خدا یا پسر خدا بدانند . و لو یک آیه هم در قرآن بر آن دلالت نکند .

البته ، بنده می خواستم مطلب دقیقا تحقیق و بررسی شود .

بسم الله الرحمان الرحیم
با سلام و تشکر
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ (65)

لطفا بیشتر شرح بدهید ، مثلا : اگر آیات قبلی یا بعدی دلالت را تکمیل می کند ؛ بفرمایید .

بله ؛ در آیات 34 تا 37 سوره مریم فرموده است :

ذلک عیسی بن مریم قول الحق الذی فیه یمترون 34 ماکان لله ان یتخذ من ولد سبحانه اذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون 35 و ان الله ربی و ربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم 36 فاختلف الاحزاب من بینهم فویل للذین کفروا من مشهد یوم عظیم 37

در ميان گروه‏هاى زيادى كه بعد از عيسى ع پيدا شدند احزابى ظهور كردند كه در باره عيسى اختلاف داشتند" (فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ)
بعضى او را خدا مى ‏پنداشتند كه به زمين نازل شده! بعضى ديگر فرزند خدايش مى‏ خواندند.
بعضى او را يكى از اقنومهاى سه ‏گانه (سه ذات مقدس اب و ابن و روح القدس) مى ‏دانستند.
تنها گروهى كه در اقليت بودند او را بنده خدا و فرستاده او مى ‏شمردند، ولى سرانجام عقيده اكثريت غالب شد و مساله تثليث و خدايان سه ‏گانه جهان مسيحيت را فرا گرفت.(تفسیر نمونه)
بنابر آنچه گفته شد آیه دلالت بر شرک عده زیادی از مسیحیان دارد.
موفق باشید:Gol:

بسم الله الرحمان الرحیم
منتظرتان هستم.

با سلام
دوست عزيز مطالبي كه نوشتيد مستند به ادعاي قران است كه دو باز خورد متفاوت دارد
براي كساني كه چشم بسته قران را كتاب خدا ميدانند - پس استدلال عقلي را تعطيل كرده و مطيع محض هستند كه در اين باب هيچ توضيحي لازم و مفيد نيست
بازخورد دوم روش استدلالي است كه بايد ادعاي خود قران و همچنين پريشانگويي هاي ان بررسي شود
مثلا در ادعاي اينكه علماي مسيحي شور كرده و راه اغراق را طي كرده اند چه دليلي وجود دارد كه خود انان در راه چيزي كه خود ساخته اند اين همه سختي و مشقت را تحمل و در نهايت خوراك شير هاي گرسنه شوند - اياي اين نوع استدلال قران عقلاني است
از سوي ديگر قران هم در مضان همين اتهام قرار دارد يعني از كجا معلوم كه حضرت محمد براي ايجاد انحراف در مسيحيت و رسيدن به اهداف شخصي خود اين سخنان را بيان كرده است؟؟؟؟
قطعا با توجه به اسلامي بودن اين سايت شما بر منوال قبول ادعاي قران استدلال خواهيد كرد كه در اين راه هيچ روشنگري بر اهل خرد نيست - اما اگر خردورزي روش پسنديده باشد در واقه استدلال از قران محلي از اعربا نخواهد داشت

[=&quot]بسم الله الرحمان الرحیم[/]



[=&quot]با سلام[/][=&quot]

[/][=&quot]نقل[/][=&quot]:[/][=&quot] دوست عزيز مطالبي كه نوشتيد مستند به ادعاي قران است كه دو باز خورد متفاوت دارد[/][=&quot]
[/]
[=&quot]براي كساني كه چشم بسته قران را كتاب خدا ميدانند - پس استدلال عقلي را تعطيل كرده و مطيع محض هستند كه در اين باب هيچ توضيحي لازم و مفيد نيست[/][=&quot]
[/]
[=&quot]بازخورد دوم روش استدلالي است كه بايد ادعاي خود قران و همچنين پريشانگويي هاي ان بررسي شود[/][=&quot]
[/]
[=&quot]مثلا در ادعاي اينكه علماي مسيحي شور كرده و راه اغراق را طي كرده اند چه دليلي وجود دارد كه خود انان در راه چيزي كه خود ساخته اند اين همه سختي و مشقت را تحمل و در نهايت خوراك شير هاي گرسنه شوند - اياي اين نوع استدلال قران عقلاني است[/][=&quot]...[/][=&quot]
[/][=&quot]ما نفهمیدیم بالاخره شما قرآن را قبول دارید که کلام خداست یا نه؟[/][=&quot]
[/][=&quot]هر صاحب خردی با شنیدن اینکه کتابی در صدورش از خدای متعال حداقل ادعای قطعیت شده محتاطانه عمل می کند و اینگونه قضاوت نمی کند و در مورد تناقضاتی که به ذهن او می رسد بررسی می کند نه اینکه با بی پروایی سخن براند!![/][=&quot]
[/][=&quot]اگر کسی قرآن را قبول نداشته باشد باید دید چه چیزی مورد قبول اوست تا با مقبولات او با او محاجه شود[/][=&quot].
[/][=&quot]لطفا به این مطالبی که بیانگر نظرات مسیحیان است توجه فرمایید[/][=&quot]:
[/][=&quot]- «عيسي مسيح پسر خدا، به وجود آمده از ذات پدر، تنها اوست که از ذات پدر به وجود آمده است» [/][=&quot](مک گرایث، آلیستر.در سنامه الهیات مسیحی، ترجمه بهروز حدادی مرکز مطالعات وتحقیقات ادیان، ص57[/][=&quot])[/]

[=&quot]- «اقنوم أب» «أقنوم ابن» و «اقنوم روح القدس»[/][=&quot]در عين كامل بودن در الوهيت و متمايز بودن از هم،‌واحد حقيقي اند[/][=&quot].[/][=&quot](رشيد رضا، المنار، ج 6 / 87 ـ 86، دارالمعرفة، بيروت، طبع دوم، بي تا)[/][=&quot]
[/][=&quot]حالا می خواهیم با دلیل عقلی این نظرات را بررسی کنیم[/][=&quot]:
[/][=&quot]1)[/][=&quot]تثليث حقيقي با توحيد حقيقي متباين است بگونه اي كه با فطرت و بديهيات اوليه عقلي در تضاد مي باشد. مثل اينكه بگوئيم عدد يك همان عدد سه است و برعكس.[/][=&quot]
[/][=&quot]2)[/][=&quot]اگر هر يك از اقانيم سه گانه خداوند كامل و تمام عيار باشد، مستلزم تعدد خداوند است. و شرك صريح و بي نقاب مي باشد[/][=&quot].[/]
[=&quot]چون عقل هرگونه مانند و بديل و شريك را از خداوند كامل غني بالذّات و واجب الوجود نفي مي كند[/][=&quot].[/][=&quot] زيرا موجودي كه صداقت در وجود و تمحض تام در كمال و وجود دارد، هرگز تعدد پذير نيست[/][=&quot].[/][=&quot] والا مستلزم محدوديت و تركيب و احتياج است. و با غناي ذاتي و مطلق بودن آن ناسازگار است[/][=&quot]. [/]
[=&quot]موفق باشید[/]

با سلام

در واقع وقتی سخن از توحید و تثلیث است موضوع شناخت ذات خدا و خداشناسی است و اینکه خدا چگونه خود را به انسان شناسانده است و اینکه انسان چگونه وجود و ارتباط با او را تجربه نموده است
وقتی ما از تثلیث سخن میگوئیم چون ایمان داریم که او تثلیث است و خدا خود را در سه شخصیت پدر و پسر و روح القدس بر بشر نمایانده است و ما نیز به عنوان میراث دار تاریخ بشری - او را در این سه شخصیت درک کرده ایم
ولی مدعی نیستیم که خدا چیست یا ماهیت او چیست و یا چه جنسی دارد - گرچه گفته میشود خدا روح است اما همان روح هم قابل تجربه و ازمایش در لابراتوار نیست که بتوان جنس ان را تعیین نمود
انچه محور گفتگوست در باره وجود واجبی است که در بیان و توصیف او نباید به تناقض رسید و نص ایراد بر توحید ریاضی شما که 3=1 را در بحث تثلیث بوجود اورده و غیر عقلانی می نمایاند این است که از وجود بسیط واحد چگونه صفات متعدد و گاه متضاد صادر میگردد در حالیکه در اصل علیت سنخیت علت و معلول از لوازم اولیه و مسلم است
یعنی بایستی سنخیتی بین ذات خدا و صفات او و اعمال او و گفتار او باشد اگر سنخیتی نباشد پس ما با بیش از یک وجود سر و کار داریم و اصل قائم به ذات بودن نسخ میشود
گرچه میدانم نه شما و نه هیچ یک از اندیشمندان مسلمان و فیلسوفان پاسخی به بحث ندارند با این حال باز می گردم به نظر خودم - یعنی توحید ریاضی حل مسئله نیست یک سیب با یک سیب دیگر میشود دو تا سیب - اما ایا جمع یک اندیشه یا فکر یا شخصیت با همان اندیشه و فکر یا شخصیت - حنما دو اندیشه و فکر و شخصیت است؟؟
وقتی تمایزی در شخصیت و کارکرد اقنوم ثلاثه در مسیحیت است به معنی ترکیب سه وجود با هم و تشکیل وجودی مرکب از سه وجود نیست بلکه وجودی واحد است که در سه شخصیت و کارکرد منحصر به ان شخصیت مطرح است
لذا نسبت شرک به تثلیث از اساس باطل است و نه فقط تثلیث شرک نیست بلکه پاسخ چگونگی توحید است
تثلیث تضاد و ابهام حرکت جوهری صدرایی و موصول افلاطونی و فلسفه سینایی را حل میکند یعنی در تثلیث میتوان به پشت پرده قبل از خلقت مکان و زمان و ممکنات رسید
انچه نویسنده قران در درک ان به خطا رفته است مقایسه ایمان مسیحی با بت پرستی زمان خویش بوده است - مطالب عنوان شده در متن تاپیک اول بسیار گسترده و نیازمند بررسی طولانی است که از حوصله این بحث خارج است - اما انچه مسلم است این است که عدم توان درک یک موضوع پیچیده فلسفی و الهیاتی دلیلی بر بطلان ان نظریه نیست - در ضمن بنده نه فقط قران را اسمانی نمیدانم بلکه هیچ کتاب دیگری را هم اسمانی نمیدانم - خود کتب مقدسه هم چنین ادعایی ندارند این ادعا متعلق به نویسنده قران است پس خود وی نیز بایستی پاسخگوی ان باشد

موضوع قفل شده است