قانون نابود کننده انسانیت

یکی از قوانینی که ما ممکن است در زندگی داشته باشیم و یک نوع خطای شناختی محسوب می شود قانون همه یا هیچ است . همه چیز را سفید و در غیر اینصورت سیاه می بینید . هر چیز كمتر از كامل، شكست بی چون و چرا ست .مثال های زیر نمونه از اجرای قانون همه یا هیج است:
1- یا باید کسی که با من دوست می شود صد درصد با من هم عقیده باشد یا اینکه که به درد دوستی نمی خورد.
2- یا باید کل این فصل را بخوانم یا اینکه که کلاً کتاب را کنار می گذارم.
3- یا باید تمام کارخونه (شستن ، گرد گیری ، منظم کردن وسایل کمد و ....)را انجام بدم یا اینکه اصلا می خوابم و کاری نمی کنم.
4- پدر و مادرم یا باید کاملا با من خوب رفتار کنند یا اینکه پدر و مادر بدی هستن
5- یا باید شغل مورد علاقه ام را پیدا کنم یا اینکه اصلا بیکار می گردم
6- یا باید تمام ملاکها ازدواج و شرایط آن را داشته باشم یا اینکه اصلا ازدواج نمی کنم
7- یا باید تمام شرایط درس خواندن برای کنکور فراهم باشد و یا اینکه اصلا درس نمی خوانم.
راههای مبارزه :
سعی کنید در هر زمینه ای تفکر نسبی را زیر بنای تفکرتان قرار بدهید و مطلق گرایی پرهیز کنید و بین سیاه و سفید رنگ های متفاوتی می تواند باشد که شما می توانید از آن لذت ببرید.شاعر می گوید آب دریا را گر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید یا در ضرب المثل عربی ما لایدرک کله لا یترک کله یعنی چیزی که نمی شود کل آن را فهمید کل آن نباید را ترک کرد
مثلاً
در دوستی : درسته این فرد یه سری رفتارهایی و افکار خاصی داره ولی می تونه از نظر درسی کمکم کنه
در انتخاب شغل : درسته این کار مورد علاقه من نیست ولی برای شروع و یا ایجاد سرمایه و پول دار شدن خوبه و یا اینکه می تونم یه مهارت جدیدی از این شغل کسب کنم
در کار خونه: من الان فقط می خوام ظرف ها را تمیز کنم و کاری به کارهای دیگر ندارم .
در ازدواج: همه اونایی که ازدواج کردن همه شرایطو نداشتن و بعد از ازدواج به دست آوردن
در درس خواندن : من سعی می کنم این فصل را تمومش کنم ولی همه شرایطو من نمی تونم کنترل کنم پس از صفحه اول شروع کنم تا ببینم به کجا می رسم .
درکنکور: مگه اونایی که برای کنکور خوندن هم شون کلاس های تقویتی رفتن و یا کارهای شخصی خودشونو رها کردن
بنابراین سعی کنیم به همه چیز و همه افراد و به کل دنیا نسبی فکر کنیم در غیر این صورت پیشرفت نداریم.