آیا حضرت علی با حضرت فاطمه دعوا می کرده؟
تبهای اولیه
سلام
نویسندگان اسلامی مانند البلاذری در کتاب الانساب، ترمذی، صحیح بخاری و یا احمد بن حنبل در کتاب مسند نقل میکنند که زندگی فاطمه با علی همراه با اختلافات و کشمکشهایی بین دو زوج بود. علی با همسرش بسیار با شدت و سختی برخورد می کرد(شدة و غلاظ). در این موارد فاطمه برای شکایت پیش محمد می رفت و در چندین مورد محمد مجبور به دخالت شد. جدی ترین اختلاف علی و فاطمه زمانی بود که بنوهشام ابن المغربه از قبیله قریش به علی پیشنهاد کرد تا با یکی از دخترانش ازدواج نماید. علی پیشنهاد را رد نکرد ولی هنگامی که خبر به محمد رسید محمد به دفاع از فاطمه پرداخت و گفت «فاطمه پاره تن من است» و «هرکس فاطمه را بیازارد مرا آزرده است». به نظر می رسد که همزمان علی از جُوَیر، دختر ابوجهل، خواستگاری کردهبود. در این هنگام محمد در بالای منبر اعلام کرد که او تنها در صورت طلاق دادن فاطمه میتواند با دختر ابوجهل ازدواج کند.
در نهج البلاغه هم چند جا شاهد هستیم که حضرت علی (ع) درباره ی زنان صحبت هایی کرده که شاید تو دنیای امروز خیلی قابل قبول نیستند (هر چند میشه این نوع طرز تفکر درباره ی زنان رو تو اون زمان مورد قبول دونست) و خوب همین امر هم ممکنه این شبهه رو تقویت کنه :Gig:!!
با سلام
بنده جواب کارشناسانه ندارم اما چون در مورد مولا علی ع بود نتونستم کنترل کنم خودمو!!
نویسندگان اسلامی مانند البلاذری در کتاب الانساب، ترمذی، صحیح بخاری و یا احمد بن حنبل در کتاب مسند نقل میکنند که زندگی فاطمه با علی همراه با اختلافات و کشمکشهایی بین دو زوج بود. علی با همسرش بسیار با شدت و سختی برخورد می کرد(شدة و غلاظ). در این موارد فاطمه برای شکایت پیش محمد می رفت و در چندین مورد محمد مجبور به دخالت شد. جدی ترین اختلاف علی و فاطمه زمانی بود که بنوهشام ابن المغربه از قبیله قریش به علی پیشنهاد کرد تا با یکی از دخترانش ازدواج نماید. علی پیشنهاد را رد نکرد ولی هنگامی که خبر به محمد رسید محمد به دفاع از فاطمه پرداخت و گفت «فاطمه پاره تن من است» و «هرکس فاطمه را بیازارد مرا آزرده است». به نظر می رسد که همزمان علی از جُوَیر، دختر ابوجهل، خواستگاری کردهبود. در این هنگام محمد در بالای منبر اعلام کرد که او تنها در صورت طلاق دادن فاطمه میتواند با دختر ابوجهل ازدواج کند.
البته برای بنده هم قابل قبول نیست ولی خوب گاهی برای پاسخ دادن به مخالفان دانستن پاسخ اینگونه سوال ها لازم است :Cheshmak:
سلام
نویسندگان اسلامی مانند البلاذری در کتاب الانساب، ترمذی، صحیح بخاری و یا احمد بن حنبل در کتاب مسند نقل میکنند که زندگی فاطمه با علی همراه با اختلافات و کشمکشهایی بین دو زوج بود. علی با همسرش بسیار با شدت و سختی برخورد می کرد(شدة و غلاظ). در این موارد فاطمه برای شکایت پیش محمد می رفت و در چندین مورد محمد مجبور به دخالت شد. جدی ترین اختلاف علی و فاطمه زمانی بود که بنوهشام ابن المغربه از قبیله قریش به علی پیشنهاد کرد تا با یکی از دخترانش ازدواج نماید. علی پیشنهاد را رد نکرد ولی هنگامی که خبر به محمد رسید محمد به دفاع از فاطمه پرداخت و گفت «فاطمه پاره تن من است» و «هرکس فاطمه را بیازارد مرا آزرده است». به نظر می رسد که همزمان علی از جُوَیر، دختر ابوجهل، خواستگاری کردهبود. در این هنگام محمد در بالای منبر اعلام کرد که او تنها در صورت طلاق دادن فاطمه میتواند با دختر ابوجهل ازدواج کند.
در نهج البلاغه هم چند جا شاهد هستیم که حضرت علی (ع) درباره ی زنان صحبت هایی کرده که شاید تو دنیای امروز خیلی قابل قبول نیستند (هر چند میشه این نوع طرز تفکر درباره ی زنان رو تو اون زمان مورد قبول دونست) و خوب همین امر هم ممکنه این شبهه رو تقویت کنه :Gig:!!از کارشناسان محترم تقاضا می کنم که پاسخ بدن :Kaf:
سلام و درود:Gol:
اگر این سخنان به فرض محال درست باشد که :khandeh!::Khandidan!::Khandidan!:
بزرگوار پس پیامبر (ص) نعوذ بالله 9 تا از همسرانشون رو با اختیار کردن 10 همین همسرش رنجونده:khandeh!::Khandidan!::Khandidan!:
والبته از دومی به بعد این رنجوندن شروع شده :Labkhand::Labkhand::Labkhand:
یعنی امام علی (ع) با انجام حلال خدا موجب رنجش حضرت فاطمه (س) می شد:Labkhand::Labkhand:
یا علی
با سلام
یعنی امام علی (ع) با انجام حلال خدا موجب رنجش حضرت فاطمه (س) می شد:Labkhand::Labkhand:
اگر حلال خدا که اشاره فرمودین با وجود حضرت زهرا س حلال بود و سزاوار حتما مولا امیرالمومنین ع از همه مومنین در این امر سبقت می جستن! که نجستن الا بعد غروب خورشید حیات زهرا س .تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!:Labkhand::Labkhand:
یا حق
داستان خواستگاری حضرت علی «علیه السلام» از دختر ابی جهل داستانی دامنه دار است که در منابع اهل سنت مفصل به آن برداخته شده است و در هیچ کتاب روایی نمی بینیم که این داستان نیامده باشد .
شاید یکی از دلایل ذکر این داستان پاک نمودن صورت مساله خشم و غضب حضرت زهرا«سلام الله علیها» از ابوبکر باشد که در صحیح بخاری در دو جا آمده است .یعنی اهل سنت بدنبال آنند که بگویند روایت فاطمه پارۀ تن من است هر کس او را بیازارد مرا آزرده است هنگام خواستگاری امام علی«علیه السلام» از دختر ابو جهل صادر شده است ونه در جای دیگر.؟!!!پس علی «علیه السلام» هم فاطمه«سلام الله علیها» و پیامبر«صلی الله علیه وآله» را آزرده است؟!!!!!!!!!!
از تهمت هاي ناروايي که به اهل بيت(عليهم السلام) به ويژه علي بن ابي طالب(عليه السلام)زده اند قصه ساختگي خواستگاري امام علي(عليه السلام) از دختر ابي جهل در زمان حيات فاطمه زهرا(عليها السلام)است. اهل سنت مي گويند که علي(عليه السلام) دست به اين اقدام زد، ولي با مخالفت شديد رسول خدا(صلي الله عليه وآله)روبه رو شد و از قصد خود صرف نظر کرد. اما اين داستان هرگز با مقام عصمت علي(عليه السلام) و ارادت پيامبر(صلي الله عليه وآله) و فاطمه زهرا(عليها السلام) به علي(عليه السلام) سازگاري ندارد
بیان روايات عامه
با مراجعه به کتاب هاي حديثي پي مي بريم تنها علماي عامه اين حديث را در متون حديثي خود ذکر کرده اند و از آن در مصادر حديثي شيعه اثري نيست. اينک به برخي از روايات اشاره مي کنيم:
1 ـ بخاري از قتيبه از ليث از ابن ابي مليکه از مسور بن مخرمه نقل مي کند که گفت: از رسول خد(صلي الله عليه وآله) شنيدم که بر بالاي منبر مي فرمود: همانا بني هاشم بن مغيره اذن گرفتند تا اين که دخترشان را به نکاح علي بن ابي طالب در آورند، من اذن نمي دهم، اين جمله را سه بار تکرار کرد مگر اين که فرزند ابي طالب بخواهد دخترم را طلاق دهد؛ آن گاه با دختر آنان ازدواج کند. همانا فاطمه پاره تن من است، بي تاب مي کند مرا هر آنچه او را بي تاب کند و آزار مي دهد مرا هر آنچه او را اذيت کند[1].
2 ـ هم چنين از ابي اليمان از شعيب از زهري از علي بن حسين از مسور بن مخرمه نقل مي کند که علي(عليه السلام) از دختر ابي جهل خواستگاري کرد. فاطمه از اين موضوع با خبر شد، خدمت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) آمد و عرض کرد: قوم تو گمان مي کنند که به خاطر دخترانت غضبناک نمي شوي، در حالي که اين علي است که دختر ابي جهل را به نکاح خود در آورده است؛ آن گاه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بعد از اداي شهادتين فرمود:... همانا فاطمه پاره تن من است و من از ناراحتي او کراهت دارم. به خدا سوگند که دختر رسول خدا و دختر دشمن خدا نزد يک مرد، جمع نمي شود[2].
3 ـ همو از ابي الوليد از ليث از ابن ابي مليکه از مسور بن مخرمه زهري نقل مي کند که گفت: از رسول خدا(صلي الله عليه وآله) شنيدم که فرمود: همانا بني مغيره اذن گرفتند تا اين که دخترشان را به نکاح علي در آوردند، ولي من اجازه نمي دهم[3].
اين حديث با سندها و مضامين مختلف در کتاب هاي حديثي عامه نقل شده است.
[="][1]. صحيح البخاري با شرح ابن حجر، ج 9، ص 268.
[="][2]. همان، ج 8، ص 152.
[="][3]. همان.
مناقشه در این روایات
اين حديث از جهت هاي مختلف ـ سند و دلالت ـ اشکال دارد که به برخي از آنها اشاره مي کنيم:
اشکال هاي سندي
اين حديث در همه کتاب هاي حديثي عامه به ده نفر منتهي مي گردد که عبارتند از: مسور بن مخرمه، عبد الله بن عباس، علي بن حسين، عبد الله بن زبير، عروة ابن زبير، محمّد بن علي، سويد بن غفله، عامر شعبي، ابن ابي مليکه و مردي از اهل مکّه.
که تمام این سند ها مخدوش اند که به جهت اختصار از بیان آنها صرف نظر می شود واگر دوستان خواستند بیان می شود.
اشکال هاي دلالي و متني
با قطع نظر از اشکال هاي سندي که در اين حديث وجود دارد، از جهت دلالي و متني نيز حديث قابل مناقشات فراواني است که به برخي از آنها اشاره مي کنيم:
1ـ چگونه ممکن است که بين علي و فاطمه«عليهما السلام»خصومت و اختلاف باشد، در حالي که علي«عليه السلام»و فاطمه«سلام الله علیها» به تصریح قرآن معصومندو علی نفس پیامبر است.
2ـ در برخي از روايات آمده که پيامبر«صلي الله عليه وآله» به علي«عليه السلام» امر کرد تا دخترش فاطمه«عليها السلام»را طلاق دهد، اگر مي خواهدبا دختر ابي جهل ازدواج کند، با آن که پيامبر اکرم«صلي الله عليه وآله»در خطبه خود مي گويد: من هرگز حلالي را حرام و حرامي را حلال نمي کنم.
بديهي است خداوند متعال طلاق را به دست مرد قرار داده و هرگز زن و پدرش حقّ طلاق گرفتن ندارند.
از طرفي ديگر، در اين روايت پيامبر«صلي الله عليه وآله» علي«عليه السلام»را منع مي کند از ازدواج دوّم با آن که خلاف نصّ قرآن است که مي توان تا چهار زن دائمي داشت. بر فرض که در زمان حيات فاطمه زهرا«عليها السلام» به طور خصوص ازدواج دوّم بر حضرت علي«عليه السلام» حرام باشد؛ اين، از دو حال خارج نيست: يا در آن وقت حکم به علي«عليه السلام»نرسيده بود که اين گونه آشکارا بر ضدّ علي«عليه السلام» سخن گفتن و تهديد کردن معنا نداشت و اگر حکم به او رسيده بود، چگونه مي شود که عليّ«عليه السلام»اقدام بر کار حرامي کرده باشد، در حالي که طبق نصّ آيه تطهير او از هر رجس و پليدي معصوم است.
3-چنين رفتارى با شؤون پيامبر اكرم «صلّى اللَّه عليه وآله» تناسب ندارد، چرا كه در سيره و روش آن حضرت آمده است:
وقتى سخنى از كسى به حضرتش مىرسيد، نمىفرمود: فلانى را چه شده كه چنين مىگويد؟ بلكه مىفرمود: اين مردم را چه شده است كه چنين و چنان مىگويند.پيامبر خدا «صلّى اللَّه عليه وآله» به ندرت با كسى به شيوهاى رفتار مى كرد كه آزرده شود.آن حضرت در سخنى فرمود:«من رأى عورة فسترها كان كمن أحيا مؤودة»[1]
«هر كس عيب و بدى از ديگرى ببيند و آن را بپوشاند، بسان كسى است كه دختر زنده به گور شدهاى را از مرگ نجات داده است».
البتّه ابن حجر متوجّه اين نكته شده است، آنجا كه مىگويد:
پيامبر «صلّى اللَّه عليه وآله »به ندرت با كسى رو به رو مى شد و به گونهاى عمل مى كرد كه موجب هتك حرمت او نشود.
آنگاه براى توجيه آنچه به رسول خدا «صلّى اللَّه عليه وآله»نسبت داده شده است مىگويد: شايد پيامبر« صلّى اللَّه عليه وآله» عتاب با على را به خاطررضايت بيشتر فاطمه، به صورت علنى و آشكار مطرح كرد[2].
ولى اين توجيه و عذرخواهى به دلايلى چند مورد پذيرش نيست:
الف- على «عليه السلام »كار ناشايستى انجام نداده بود.
ب- آنچه كه از پيامبر «صلّى اللَّه عليه وآله »صادر شد، بالاتر از عتاب و سرزنش بود.
ج- تلاش براى رضايت فاطمه «سلام اللَّه عليها »هنگامى پسنديده است كه مستلزم هتك حرمت مؤمنى نشود، تا چه رسد به هتك حرمت امير مؤمنان على «عليه السلام»؛ اگر على «عليه السلام »در نزد پيامبر «صلّى اللَّه عليه وآله »عزيزتر از فاطمه زهرا «سلام اللَّه عليها» نبود، منزلتش از وى كمتر هم نبود.
د- همان گونه كه احكام شريعت اسلامى، سنّت نبوى و آداب محمّدى «صلّى اللَّه عليه وآله» اين روايت را تكذيب مىكنند، همان طور اخبار صحيح ديگرى كه وارد شده نيز آن را تكذيب مىكنند، آنجا كه آمده است:
خداوند، خود امير مؤمنان على«عليه السلام »را براى ازدواج با فاطمه «سلام اللَّه عليها »برگزيد؛ و اينكه پيامبر اكرم «صلّى اللَّه عليه وآله »بزرگان اصحاب را- كه به خواستگارى زهرا «سلام اللَّه عليها» آمده بودند- رد كرد[3]
پرواضح است كه خداوند براى همسرى زهراى مرضيّه سلام اللَّه عليها كسى را انتخاب مىكند كه وى را به كوچكترين چيزى نيازارد.
و-همچنين سيره و روش امير مؤمنان على «عليه السلام» و حالات او با برادرش حضرت محمّد مصطفى «صلّى اللَّه عليه وآله »از دوران كودكى تا واپسين لحظات زندگى گرامى پيامبر« صلّى اللَّه عليه وآله »اين روايت را تكذيب مىكند. چرا كه در تمام اين دوران، عملى از وى ديده نشد كه مخالف با خواست پيامبر اكرم «صلّى اللَّه عليه وآله »باشد، يا رفتارى از او سر زند كه پيامبر آن را دوست نداشته باشد.
4 ـ سيد مرتضي«رحمه الله»مي گويد: اگر اين قضيه صحت داشت، به طور حتم دشمنان علي«عليه السلام»از بني اميه و پيروانشان، از اين فرصت استفاده کرده بر ضدّ علي«عليه السلام»آن را ترويج مي کردند، در حالي که نديد کسي از بني اميه و دشمنان اهل بيت«عليهم السلام»اين قصه را بر ضدّ علي«عليه السلام»به کار برند[4].
5ـ چگونه پيامبر«صلي الله عليه وآله»از دختر ابي جهل به بنت عدوّ الله تعبير مي کند، در حالي که مي دانيم در اسلام جايز نيست اگر کسي پدر يا مادرش بدکاره باشد، او را به پدر و مادرش با القاب بد نسبت داد، چرا پيامبر«صلي الله عليه وآله»چنين تعبيري به کار برده است؟
سيّد مرتضي اين حديث را ساخته و پرداخته کرابيسي بغدادي ـ مصاحب شافعي ـ مي داند. شخصي که به نصب و عداوت اهل بيت«عليهم السلام» و انحرافش از امير المؤمنين«عليه السلام»معروف بوده است[5]..
[1]. اين احاديث مورد اتّفاق همه هستند و همه نويسندگان صحاح ششگانه، اين روايات را در بخش« الادب» و بخشهاى ديگر نقل كردهاند. به عنوان نمونه نگاه كنيد به سنن ابى داوود: 3/ 278 شمارههاى 4891 و 4892.
[2]. فتح البارى: 7/ 108
[3]. ر. ك: مجمع الزوايد: 9/ 329 و 330 شمارههاى 15207 و 15208، وكنز العمال: 13/ 294 و 295 شمارههاى 37752- 37754، وذخاير العقبى: 69- 72، والرياض النضره: 3/ 142- 146، والصواعق: 141 و 142.
[4] . تلخيص الشافي ،ج2، ص 279؛ تنزيه الانبيا، ص 169.
[="][5].تنزيه الانبيا، ص 167؛ شرح ابن ابي الحديد، ج 4، ص 64 ـ 65.
نویسندگان اسلامی مانند البلاذری در کتاب الانساب، ترمذی، صحیح بخاری و یا احمد بن حنبل در کتاب مسند نقل میکنند که زندگی فاطمه با علی همراه با اختلافات و کشمکشهایی بین دو زوج بود. علی با همسرش بسیار با شدت و سختی برخورد می کرد(شدة و غلاظ). در این موارد فاطمه برای شکایت پیش محمد می رفت و در چندین مورد محمد مجبور به دخالت شد. جدی ترین اختلاف علی و فاطمه زمانی بود که بنوهشام ابن المغربه از قبیله قریش به علی پیشنهاد کرد تا با یکی از دخترانش ازدواج نماید. علی پیشنهاد را رد نکرد ولی هنگامی که خبر به محمد رسید محمد به دفاع از فاطمه پرداخت و گفت «فاطمه پاره تن من است» و «هرکس فاطمه را بیازارد مرا آزرده است». به نظر می رسد که همزمان علی از جُوَیر، دختر ابوجهل، خواستگاری کردهبود. در این هنگام محمد در بالای منبر اعلام کرد که او تنها در صورت طلاق دادن فاطمه میتواند با دختر ابوجهل ازدواج کند.
با سلام خدمت دوستان خوبم
در مقابل اين دسته روايتها،على بن عيسى اربلى از گفته على عليه السلام چنين نويسد:
پيغمبر شب عروسى زهرا بمن گفتبا همسرت به لطف و مدارا رفتار كن!كه او پاره تن من است.
هر كه او را بيازارد مرا آزرده است.سپس فرمود شما را بخدا مىسپارم.بخدا سوگند تا فاطمه زنده بود او را بخشم نياوردم.او نيز كارى نكرد كه مرا به خشم آرد.هر گاه باو مىنگريستم غم و اندوه من بر طرف مىشد (1) .
هر چند بسيار طبيعى است كه بين صميمىترين دوستان گاهگاه كدورتى پيش آيد،اما از نظر اعتقادات شيعى على عليه السلام و فاطمه (ع) داراى مقام عصمتاند،و نسبت اختلاف بين آنان،آنهم تا بدان درجه كه كار بداورى پيغمبر بكشد با چنان مقام سازگار نخواهد بود.
براى همين است كه مجلسى از گفته صدوق نويسد:
كه اين خبر نزد من درست نيست،چه روش آنان با يكديگر چنان نبوده است كه ميان ايشان رنجشى رخ دهد تا نياز به ميانجى افتد (2)
عزیزان لازم است بدانیم که در طول هفتاد سال حكومت اموى و در فاصله بيش از صد سال از حكومت عباسى (يعنى تا دوره ثبت و ضبط اسناد در كتابها) دشمنان على (ع) تا آنجا كه توانستند در نكوهش او، حديثساختند.طبيعى است كه حديثهائى هم جعل كنند تا نشان دهد مردم نه تنها در بيرون خانه از على ناخشنود بودند،نزديكترين كسان وى درون خانه هم از او رضايت نداشت. هر چند بر فرض درستبودن اين حديثها منقصتى،در آن نمىبينيم.آنها هم انساناند و هر انسان در حالتهاى مختلف بسر مىبرد.
اين حديثهاى ساختگى در كتاب محدثان سادهدل نوشته مىشود و از آن كتابها به كتابهاى كسانى منتقل مىشود كه به گمان خود مىخواهند تاريخ اسلام را از ديدگاه علمى بنويسند بنابر اين طبيعى است كه در كتاب«اميل دورمنگام»بخوانيم:على پس از مشاجره با فاطمه پناه به مسجد مىبرد و در آنجا مىخوابيد.پسر عمويش به سر وقت او مىرفت.او را اندرز مىگفت و با زنش آشتى مىداد (3) .
بهر حال اينها سندهائى است كه دستاويز اينگونه تاريخ نويسان شده است و چنانكه نوشتيم پايهاى استوار ندارد..
1.كشف الغمه ج 1 ص 363.بحار ص 133-134 ج 43.
2.بحار ص 146-147.
3.حيات محمد. (ترجمه عربى) ص 199.الغدير ج 3 ص 17.
سلام
نویسندگان اسلامی مانند البلاذری در کتاب الانساب، ترمذی، صحیح بخاری و یا احمد بن حنبل در کتاب مسند نقل میکنند که زندگی فاطمه با علی همراه با اختلافات و کشمکشهایی بین دو زوج بود. علی با همسرش بسیار با شدت و سختی برخورد می کرد(شدة و غلاظ). در این موارد فاطمه برای شکایت پیش محمد می رفت و در چندین مورد محمد مجبور به دخالت شد. جدی ترین اختلاف علی و فاطمه زمانی بود که بنوهشام ابن المغربه از قبیله قریش به علی پیشنهاد کرد تا با یکی از دخترانش ازدواج نماید. علی پیشنهاد را رد نکرد ولی هنگامی که خبر به محمد رسید محمد به دفاع از فاطمه پرداخت و گفت «فاطمه پاره تن من است» و «هرکس فاطمه را بیازارد مرا آزرده است». به نظر می رسد که همزمان علی از جُوَیر، دختر ابوجهل، خواستگاری کردهبود. در این هنگام محمد در بالای منبر اعلام کرد که او تنها در صورت طلاق دادن فاطمه میتواند با دختر ابوجهل ازدواج کند.
در نهج البلاغه هم چند جا شاهد هستیم که حضرت علی (ع) درباره ی زنان صحبت هایی کرده که شاید تو دنیای امروز خیلی قابل قبول نیستند (هر چند میشه این نوع طرز تفکر درباره ی زنان رو تو اون زمان مورد قبول دونست) و خوب همین امر هم ممکنه این شبهه رو تقویت کنه :Gig:!!از کارشناسان محترم تقاضا می کنم که پاسخ بدن :Kaf:
[=Century Gothic]باسلام و تشکر از سروران گرامی
دوست عزیز با کمی جستجو در سایت جواب سوال خودتان را پیدا میکردید
افسانه خواستگاری علی ع[=Century Gothic] از دختر ابوجهل[=Century Gothic] در این تاپیک کاملا توضیح داده شده