چگونه منظور آیه 9 سوره صافات اتفاق می افتد؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه منظور آیه 9 سوره صافات اتفاق می افتد؟

دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ (9)، اینکه شیاطین را اینگونه دور می کنند را برایم توضیح بدهید یعنی چه ؟ چگونه و با چه ابزاری دورشان می کنند؟

با سلام
«دحوراً» به معناى راندن با قهر و به نحو ذلّت و خوارى، «واصب» به معناى دائم است، «خَطفة» به معناى ربودن با سرعت، «ثاقب» به معناى نافذ و سوراخ كننده است.
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله مى‏فرمايد: در شب معراج فرشته‏اى را ديدم كه مأمور تعقيب ربايندگان اخبار بود و هفتاد هزار فرشته تحت فرمان او بود كه هر كدام از آنها هفتاد هزار فرشته ديگر را تحت فرمان داشتند.
1- اطلاعات و اخبار اهل زمين در اختيار فرشتگان عالم بالا قرار دارد كه در آن با يكديگر گفتگو مى‏كنند و شياطين مى‏توانند گفتگوى آنان را بشنوند. «لا يسّمّعون الى الملأ الاعلى و يقذفون...»
2- استراق سمع، كارى شيطانى است و بايد با آن مقابله كرد. «حفظاً من كل شيطان مارد لا يسّمّعون»
3- سپاه خدا همه جا حضور دارد. «يقذفون من كل جانب»
4- با شياطين جامعه بايد برخورد انقلابى شود. «يقذفون من كل جانب»
5- شياطين موجوداتى مكلّف و مورد كيفر و باز خواست خداوند هستند. «و لهم عذاب واصب»
6- بر حفظ اسرار، اصرار داشته باشيد. «حفظاً... يقذفون... دحوراً... فاتبعه شهاب»
7- مطلع شدن شياطين از اسرار بالا به قدرى برايشان مهم است كه با آنكه از هر سو مورد هدف قرار مى‏گيرند باز هم به صورت دزدانه به استراق سمع دست مى‏زنند. «الا من خطف الخطفة»
8 - شهاب‏ها و سنگ‏هاى آسمانى مأموران الهى هستند كه با هدف پرتاب مى‏شوند نه تصادفى و بى هدف. «فاتبعه شهاب ثاقب»
9- شياطين پيش از استفاده از اخبار غيبى آسمان، نابود مى‏شوند. «ثاقب»
10- شياطين موجودات جسمانى و قابل هدف‏گيرى هستند. «فاتبعه شهاب»

تفسیر نور

دست شما درد نکنه آقا رضا
اگه ممکنه کمی هم کارشناسان قرآنی توضیح بدهند

با سلام وتشکر از جناب رضا
حضرت آیت الله مکارم می فرماید:
در اينجا اشاره به اين است كه نه تنها شياطين از نزديك‏شدن به عرصه آسمان منع و طرد مى‏شوند بلكه سرانجام گرفتار عذاب دائم نيز مى‏گردند.
ودرادامه می فرماید:
در اين كه آيا بايد ظواهر اين الفاظ را حفظ كرد يا قرائنى در كار است كه بايد آنها را بر خلاف ظاهر تفسير كنيم، و از قبيل تمثيل و تشبيه و كنايه بدانيم؟

در ميان مفسران نظرهاى مختلفى وجود دارد.
بعضى ظاهر اين آيات را بر همان معانى كه در بدو امر به نظر مى‏رسد حفظ كرده‏اند و گفته‏اند: در آسمانهاى نزديك و دوردست گروه‏هايى از فرشتگان ساكنند و اخبار حوادث اين جهان پيش از آنكه در زمين صورت گيرد در آنجا منعكس است.
گروهى از شياطين مى‏خواهند به آسمانها صعود كنند و با استراق سمع چيزى از آن اخبار را بدانند، و به كاهنان يعنى عوامل مربوط خود در ميان انسانها منتقل سازند، اينجا است كه شهابها كه همانند ستاره‏هاى متحرك و كشيده‏اى هستند به سوى آنها پرتاب مى‏شود، و آنها را به عقب مى‏راند، يا نابود مى‏كند.
آنها مى‏گويند: ممكن است ما دقيقا مفاهيم اين تعبيرات را امروز درك نكنيم اما موظف هستيم ظواهر آنها را حفظ كرده و اطلاع بيشتر را به آينده واگذاريم.
اين تفسير را مرحوم طبرسى در" مجمع البيان" و آلوسى در" روح المعانى" و سيد قطب در" فى ظلال" و بعضى ديگر انتخاب كرده‏اند.
در حالى كه بعضى ديگر عقيده دارند آيات فوق شبيه آياتى است كه از" لوح" و" قلم" و" عرش" و" كرسى" سخن مى‏گويد، و از قبيل تمثيل و كنايه است.
آنها معتقدند اين آيات از قبيل تشبيه" معقول" به" محسوس" است، و مصداق آيه 43 سوره عنكبوت مى‏باشد كه مى‏فرمايد وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ:" اينها مثلهايى است كه براى مردم مى‏زنيم و جز عالمان آن را درك نمى‏كنند"! آنها سپس افزوده‏اند: منظور از آسمانهايى كه فرشتگان ساكن آن هستند عوالم ملكوت است كه افقش برتر از اين عالم حسى است، و منظور از نزديك شدن شياطين به آسمان و" استراق سمع" و طرد شدن آنها به وسيله" شهب" اين است كه اين شياطين هر گاه به خواهند به عالم فرشتگان نزديك شوند تا از اسرار خلقت و حوادث آينده با خبر گردند به وسيله نور ملكوت كه طاقت تحمل آن را ندارد طرد مى‏شوند، و به واسطه حق، اباطيل آنها نفى مى‏گردد، ذكر اين ماجرا به دنبال بحث از گروه‏هاى فرشتگان را در آغاز اين سوره مؤيد اين معنى مى‏شمرند «1».
اين احتمال نيز وجود دارد كه" سماء" در اينجا كنايه از آسمان ايمان و معنويت است كه همواره شياطين تلاش مى‏كنند به اين محدود راه بيابند، و از طريق وسوسه در دل مؤمنان راستين نفوذ كنند، اما پيامبران الهى و امامان معصوم ع و پيروان خط فكرى و عملى آنها با شهاب ثاقب علم و تقوى بر آنها هجوم مى‏برند و آنها را از نزديك‏شدن به اين آسمان منع مى‏كنند.
ما اين تفسير را فقط به عنوان" يك احتمال" در اينجا مى‏آوريم و قرائن‏ و شواهدى براى آن در جلد يازدهم ذيل آيه 18 سوره حجر ذكر كرده‏ايم (براى توضيح بيشتر در مورد اين قرائن به صفحات 40- 51 جلد يازدهم مراجعه فرمائيد).
اين سه تفسير متفاوت در معنى اين آيات قرآن مجيد و آيات مشابه آن بود.(2)
__________________________________________________
(1) تلخيص از تفسير" الميزان" جلد 17 صفحه 130.
تفسير نمونه، ج‏19، ص: 22

(2).تفسیر نمونه،ج19 ص22

حضرت علامه طباطبایی(ره)می فرماید:

" دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ" كلمه" دحور" به معناى طرد و راندن، و هم به معناى دفع است، و اين كلمه مصدر است به معناى مفعول كه چون حال واقع شده منصوب شده است. و اين كلمه مصدر به معنى مفعول است يعنى اين شيطانها مدحور و رانده شده درگاه خدايند ممكن هم هست مفعول له و يا مفعول مطلق باشد. و كلمه" واصب" به معناى واجب و لازم است.

موضوع قفل شده است