توحید خالص شیعه
تبهای اولیه
ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ .
با سلام
یکی از شبهات مخالفین که ظاهری فریبنده دارد :
(27یكی از دعاهای كتاب مفاتیح: یا محمد و یا علی احفظانی فإنكما حافظانی اكفیانی فإنكما كافیانی). ای محمد و ای علی، شما دو نفر مرا حفظ كنید و شما دو نفر مرا كفایت كنید كه شما مرا كافی هستید.
28-ولی در سوره توبه می خوانیم: برای شما غیر خدا سرپرست و یاوری نیست.
29- و در سوره نساء: (وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَلِیًّا وَكَفَىٰ بِاللَّهِ نَصِیرًا (٤٥): «و كافى است كه خدا ولىِّ و سرپرست شما باشد و كافى است كه خدا یاور شما باشد».
30- و در سورة زمر (آیة 36): (أَلَیْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ ): «آیا خداوند برای بنده خود كافی نیست؟». البته نبی اكرم و حضرت علی و سایر اصحاب بلندقدر ایشان باید برای ما الگو و سرمشق باشند، ولی تفاوت است میان اسوه بودن تا داشتن عقاید شرك آمیز.
31-سوره توبه (آیه 118): (أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَیْهِ) «هیچ پناهگاهی در برابر خداوند نیست مگر به سوی خود او».
اما جواب شبهه : مورد 26 تا 31 را فقط از قرآن مجید بررسی میکنیم تا تضاد وتناقض لا ینحل ! در آیات را بزعم وهابیون ببینید :
فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذِيَ أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ ( انفال62)
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ( انفال64)
آیا داناترین فرد سنی روی کره زمین میتواند این دو آیه را بدون آنکه مشرک شود برای ما معنی کند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گیریم که آیه 64 مومنین را عطف برسول کنیم وبگوییم که الله برای مومنین ورسول کافیست اما با ایه 62 چه میکنید مخصوصا با " ب " سر کلمه بالمومنین ؟؟!!!!!
اگر خدا بتنهایی کافیست (أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِن دُونِهِ ...37 زمر) پس چرا بکمک ونصرت مومنین هم نیاز است ؟؟؟؟؟؟
مگر خدا قدرت مطلق را ندارد و من دونش نهی نکرده که جبرئیل وصالح مومنین وفرشتگان را در مقابل دو زن تظاهر کننده در مقابل رسول الله (ص) در کنار خودش بسیج میکند ؟؟؟؟!!!!!
ضمن اینکه اگر در کل این دعای فرج دقت کنید :
مرحوم سید بن طاوس رضی الله عنه در جمال الاسبوع نمازی برای حضرت حجت (ع) ذکر کرده با کیفیت :
صلاة الحُجّة القائِم عجَّلَ الله فَرجَهُ الشريف: ركعتان تقرأ في كُلِّ ركعة فاتحة الكتاب الى [إِيّاكَ نَعْبُدُ وَإِيّاكَ نَسْتَعِينُ]، ثم تُكرِّر هذه الاية مائة مَرَّة ثمَّ تتّم قراءة الفاتحة وتقرأ بعدها الاخلاص [ قُلْ هُوَ الله أَحَدٌ] مَرَّة واحِدة، وَتَدعو عقيبهما فتقول: [ اللّهُمَّ عَظُمَ البَلاُء، وَبَرِحَ الخَفاءُ، وَانْكَشَفَ الغِطاءُ، وَضاقَتِ الاَرْضُ بِما وَسِعَتِ السَّماء، وَإِلَيْكَ يارَبِّ المُشْتَكى، وَعَلَيْكَ المُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الَّذِينَ أَمَرْتَنا بِطاعَتِهِمْ، وَعَجِّلِ اللّهُمَّ فَرَجَهُمْ بِقائِمِهِمْ، وَأَظْهِرْ إِعزازَهُ، يامُحَمَّدُ ياعَلِيُّ، ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ، إِكْفِيانِي فَإِنَّكُما كافِيانَ، يامُحَمَّدُ ياعَلِيُّ، ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ، انْصُرانِي فَإِنَّكُما ناصِرانَ، يامُحَمَّدُ ياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ إِحْفَظانِي فَإِنَّكُما حافِظانَ، يامَوْلايَ ياصاحِبَ الزَّمانِ، يامَوْلايَ ياصاحِبَ الزَّمانِ ، الغَوْثَ الغَوْثَ الغَوْثَ، أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي، الاَمانَ الاَمانَ الاَمانَ ].
که ابتدا توحید خالص خدای سبحان با گفتن 100 مرتبه : ایاک نعبد وایاک نستعین : واستمداد وعبادت خالص الله تعالی با خواندن سوره توحید ودر آخر هم وسیله قرار دادن مقربین درگاه الهی با دعا عنوان شده است .
ودر جای دیگر مفاتیح آمده :
که حضرت صاحب العصر و الزمان این دعا را به شخصی که اسیر بود تعلیم داد پس خواند و رها شد (از بلدالامین کفعمی) متن دعا چنین است:" الھی عظم البلاء و برح الخفاء و انکشف الغطاء و انقطع الرجاء و ضاقت الارض و منعت السماء و انت المستعان و الیک المشتکی و علیک المعول فی الشدة والرخاء. اللھم صلّ علی محمد و آل محمد اولی الامر الذین فرضت علینا طاعتھم و عرفتنا بذلک منزلھم ففرّج عناّ بحقھم فرجا عاجلا قریبا کلمح البصر او ھو اقرب یا محمد یا علی یا علی یا محمد اکفیانی فانکما کافیان و انصرانی فانکما ناصران یا مولانا یا صاحب الزمان الغوث الغوث الغوث ادرکنی ادرکنی ادرکنی الساعة الساعة الساعة العجل العجل العجل یا ارحم الراحمین بحق محمد وآله الطاھرین".
بفرض صحت سند اگر همه دعا را باهم ببینیم مخصوصا کلمات : الیک المشتکی و علیک المعول و عرفتنا بذلک منزلھم ففرّج عناّ بحقھم ، ابتدا توحید خالص خدای سبحان را مطرح میکند و میفرماید که فقط شکایت وتکیه بر خدا دارم و سپس میفرماید که منزلت وجایگاه این دو بزرگوار نزد خدا رفیع است پس بحق ایشان برما فرج کن .....دقیقا مصداق آیه شریفه 55 سوره مائده که فرمود : إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ ، که ولایت رسول الله (ص) و امام علی (ع)(وفرزندانش) در طول و کنار ولایت الله ذکر شده نه مستقل و من دون الله که شرک وکفر است .
زیرا که در آیات دیگری فرموده بود که شما من دون الله ولی و شفیعی ندارید (لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ...وَلَا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ .... اما چطور شد در این آیه میگوید ولی شما خدا ورسول و....هستند ؟؟؟؟!!!!
همچنین گفته بود : ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ.
پس اطاعت از رسول الله (ص) همان اطاعت از الله است بنص آیه : من یطع الرسول فقد اطاع الله :
و بیعت با رسول الله بیعت با الله است : إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ
و تیر انداختن رسول نیز ، تیر زدن الله است : وما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی :
وطلب حاجت از اولیاء ماذون من الله نیز همان طلب حاجت از خداست نه من دون الله چون خدای متعال به ایشان اذن وولایت داده و اگر نخواسته بود ، ایشان را ماذون نمی ساخت..
امام سجاد (ع): ستایش سزاوار آن خدایی است كه تمام درهای طلب حاجت را بروی ما بست مگر آن دری كه فقط به سوی او منتهی می شود. (صحیفه سجادیه دعای اول) امام سجاد: خدایا، جز از تو طلب گشایش را نخواهم كرد. (مفاتیح الجنان اواخر دعای ابوحمزه ثمالی)
وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ
http://sites.google.com/site/hojjah/shobahat.zip
جناب خیر البریه
واقعا ازت ممنونم
چرا که جواب سوالم را درباره ی دعای فرج «اکفیانی ...» را گرفتم
مورد دیگر این دعا قسمت نادر آن بود که دستاویز وهابیت نیز شده بود؛تقدم نام امیرالمومنین(ع) به رحمة لالعالمین (ص).
که البته این مورد هم در نقلی که مرحوم مجلسی در بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج53، ص: 275 این قسمت دعا را نیاورده است
_____________________________________________________
ای کاش شما زحمت می کشیدی و همین آیات را به دوستان اسک قرآن یادآوری می کردی
http://www.askquran.ir/thread11524-3.html
یا علی مدد
قال المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف:
(إِنَّ اللّهَ تَعالى هُوَ الَّذي خَلَقَ الاَْجْسامَ وَقَسَّمَ الاَْرْزاقَ، لاَِنَّهُ لَيْسَ بِجِسْم وَلا حالٌّ في جِسْم، لَيْسَ كَمِثْلِهِ شيءٌ وَهُوَ السَّميعُ الْعَليمُ، وَأَمَّا الاَْئِمَّةُ(عليهم السلام) فَإِنَّهُمْ يَسْأَلوُنَ اللّهَ تَعالى فَيَخْلُقُ، وَيَسْأَلوُنَهُ فَيَرْزِقُ، إِيجاباً لِمَسْأَلَتِهِمْ وَإِعْظاماً لِحَقِّهِمْ)[1]
تنها خداوند متعال است كه اجسام را خلق و روزى ها را تقسيم كرده است; زيرا او جسم يا حلول كننده در جسم نيست. چيزى همانند او نيست. او شنوا و داناست; امّا ائمّه(عليهم السلام) چيزى را از خدا مى خواهند و خدا نيز براى آنان خلق مى كند. از خدا مى خواهند، خدا هم روزى مى دهد. خدا چنين مى كند، چون بر خود حتم كرده كه خواسته ى آنان را اجابت و منزلت و شأن آن ها را عظيم گرداند.
شرح
شيخ طوسى(رحمه الله) دركتاب الغيبة نقل مى كند،جماعتى از شيعيان، در مقام اهل بيت(عليهم السلام) اختلاف كردند.عدّه اى قائل بودند كه خداوند ـ عزّوجل ـ قدرت خلق و رزق را به امامان معصوم واگذار كرده است.در مقابل، عدّه اى براين عقيده بودند كه اين امر،محال است وبر خداوند متعال جايز نيست كه امر خلق و رزق رابه ائمه واگذار كند;زيرا، تنها خداوند متعال قادر برخلق اجسام است.
شيعيان، در اين امر، به نزاع شديد برخاستند. شخصى كه در آن مجلس حاضر بود، گفت: «چرا نزد ابى جعفر محمّد بن عثمان عمرى (سفير دوم حضرت) نمى رويد و در اين باره از او سؤال نمى كنيد تا حقّ بر شما روشن گردد؟ او تنها راه و واسطه به سوى حضرت صاحب الأمر(عليه السلام)است.» شيعيان، بر اين امر راضى شدند و نامه نوشتند و در آن، مسئله ى مورد نزاع را پرسيدند. حضرت در جواب نامه مرقوم فرمودند:
خالق نبايد جسم، و رازق نبايد روزى خورنده باشد; در نتيجه، ما چون جسم داريم و روزى مى خوريم، نه خالق هستيم و نه رازق; ولى خداوند، حق ما را بزرگ قرار داده و درخواست ما را اجابت مى كند; لذا دعايى كه مى كنيم، برآورده مى شود، نه اين كه ما، خود، جداى از خواست الهى، توان اين را داشته باشيم.
[1]. الغيبة، طوسى، ص 294، ح248; احتجاج، ج2، ص285; بحارالأنوار، ج 25، ص 329، ح4.