عرفه و عرفات -------التماس دعا

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عرفه و عرفات -------التماس دعا

سرزمین عرفات


در فاصله حدود 21 کیلومتری شهر مکّه، سرزمین مقدّسی است با پیشینه تاریخی دیرینه که نامش عرفات است.


حاجیان پس از پوشیدن لباس احرام، برای انجام حج تمتع، راهی آنجا شده و از ظهر روز نهم ذی حجه تا غروب آفتاب، در این سرزمین وقوف می کنند



و به دعا و نیایش می پردازند تا خدای رحمان، به آنها رحمت آورده بار دیگر اجازه ورود به حرم را به آنان عطا نماید.


تشنگان معرفت، وعارفان عاشق، برای حضور در عرفات، شور و شوق فراوان از خود نشان داده، برای همنشینی با حضرت صاحب الأمر -عج- که همه ساله در این موقف حضور دارند، سر از پای نمی شناسند.

عرفات در لغت

عَرَفاتْ، از ریشه عَرَفَ گرفته شده و به گفته راغب: بیانگر شناخت آثار اشیاء همراه با تفکّر و تدبّر است.


این کلمه اسمی مفرد است که در لفظ به صورت جمع آمده، لیکن جمع بسته نمی شود.
و شاید دلیل آن تفکیک ناپذیری اماکن بوده، و با این استعمال گوئی هر جزئی از این سرزمین را عرفه دانسته اند.



فرّاء گفته است: عرفات اگر چه به صورت جمع آمده، لیکن معرفه است و دلیل معرفه بودن اش نیز آن است که الف و لام بر آن داخل نشود.


اخفش نیز گفته است: عرفات بدان جهت منصرف است که تاء را به منزله یاء و واو در مُسْلِمین و مُسلِمُون، و تنوین را به منزله «نون» قرار داده اند و آنگاه که به صورت اسم استعمال گردد، اعراب آن به همان حال باقی می ماند.


جوهری همچنین گفته است: این گفته مردم «نَزَلْنا عَرَفَةَ» و عرفه بصورت مفرد آمده، این استعمال همچون «مُوَلَّدٍ» است و عربی خالص و محض نمی باشد.

نامگذاری عرفات

در این که چرا عرفات را بدین اسم خوانده اند، اختلاف نظر وجود دارد:


1 - برخی گفته اند:

آدم و حوا پس از رانده شدن از بهشت و فرود آمدن بر زمین، در این سرزمین یکدیگر را ملاقات نموده، همدیگر را شناختند؛ از این رو آنجا را عرفات نامیده اند.


2 - گروهی دیگر عقیده دارند: از آن رو این سرزمین را عرفات گویند که مردم در آن به گناهان خود اعتراف می کنند.


3 - امام صادق (ع) (در روایتی طولانی) پس از بیان ماجرای فرود آمدن آدم (ص) در عرفات و همراهی نمودن جبرئیل با ایشان، فرمودند: «جبرئیل به آدم گفت: هنگامی که خورشید غروب کرد، هفت مرتبه به گناه خود اعتراف کن و هفت مرتبه نیز توبه و طلب آمرزش نما.


و آدم چنین کرد، پس آنجا عرفات نامیده شد؛ زیرا آدم در آن، به گناه خود اعتراف نمود و برای فرزندان او نیز سنت شد که [در این سرزمین] به گناهان خود اعتراف کرده، از خداوند آمرزش بخواهند، همانگونه که آدم چنان کرد ...»


در روایتی دیگر، معاویة بن عمار گفته است: از امام صادق (ع) پرسیدم: چرا عرفات را عرفات نامیده اند؟

فرمود: جبرائیل همراه با ابراهیم روز عرفه بیرون شد، پس به هنگام غروب آفتاب، به ابراهیم گفت: ای ابراهیم به گناهت اعتراف کن و مناسک خود را بشناس، پس عرفات نامیده شد بخاطر گفته جبرئیل که گفت: «اعتراف کن» و او اعتراف کرد.


4 - و گفته اند: از آن جهت که حاجیان در این سرزمین با یکدیگر آشنا می شوند، این روز را روز «عرفه» و این سرزمین را «عرفات» نام نهاده اند.


5 - و نیز گفته اند: چون عرفات سرزمینی مقدس و با عظمت است، آن سان که گویی با بوی خوش آنجا را عطرآگین نموده اند، لذا عرفاتش نامیده اند.


6 - برخی را نیز عقیده بر آن است که: چون یکی از معانی «عِرْف» صبر و بردباری است و حاجیان برای رسیدن به عرفات و وقوف در آن رنج و زحمت فراوانی را متحمّل می شوند، بدین جهت این مکان را عرفات نامیده اند


7 - و سرانجام گفته اند: چون جبرئیل مناسک حج را به ابراهیم خلیل الرحمان آموخت و وی را نسبت به عرفه آگاه ساخت، آن گاه به او گفت: أَعَرفت؟ و ابراهیم پاسخ داد: آری.

از این رو آنجا را عرفات نامیده اند.


از مجموع آنچه گفته شد شاید بتوان گفت اعتراف به گناه که در وجه تسمیه دوّم و سوّم آمده و امام صادق (ع) نیز مهر تأیید بر آن نهاده اند، بهترین دلیل نامگذاری این سرزمین مقدّس به «عرفات» است.

پیشینه تاریخی عرفات

بر اساس گزارش تاریخ، پیشینه این نام و این سرزمین، به زمان حضرت آدم - ع - می رسد، آن گاه که او و همسرش حوّا از بهشت رانده شده و پس از مدّتی یکدیگر را در این سرزمین یافتند و از همین رو، برخی این دیدار را علّت نامگذاری این نقطه از زمین، به «عرفات» دانسته اند.


از آن پس و بدنبال تشریع حج، وقوف در عرفات بعنوان امری واجب مطرح شد. لیکن شهرت این سرزمین، از زمان حضرت ابراهیم (ص) به بعد است.


تا قبل از پیدایش زمزم، به دلیل وجود چاه های آب در اطراف عرفات برخی قبایل، چون جرهمیان، این منطقه را بعنوان محلّ سکونت خود برگزیده بودند.


مرحوم مجلسی نوشته است: «... جرهمیان تا قبل از پیدایش زمزم در عرفات و ذی المجاز سکونت داشتند، پس از آن که، بواسطه پرواز مرغان، از وجود آب در مکه آگاه شدند، رفته رفته به مکه آمده، و کنار زمزم را برای سکونت خود برگزیدند.


لیکن با پر شدن چاه زمزم به وسیله جرهمیان و کمبود آب در مکّه و وجود منابع آب در اطراف عرفات، و هموار بودن زمین در این منطقه، بار دیگر گروهی از مردم، به این سرزمین آمده، به ایجاد نخلستان و کشت و زرع پرداختند.


برخی در آنجا ساکن شده، و برخی دیگر نیز به صورت فصلی و مقطعی به این مکان می آمدند.
مدّتی بعد، آب چاه های موجود در عرفات را به مکّه منتقل و مردم از آن بهره می گرفتند.


ازرقی به نقل از ابن عباس می نویسد: چون قریش در سرزمین مکه ساکن شدند و جمعیت آنان زیاد شد، کمیِ آب برای آنان مشکل ایجاد کرد، در نتیجه، در مکه چاههایی حفر شد، مُرَّة بن کعب بن لؤی، چاهی به نام رُمْ حفر کرد که محل آن در وادی عُرَنه و نزدیک عرفات قرار داشت.


همچنین چاه «روا» در بیرون مکه و در صحراهای کنار عرفات قرار داشته است، اعراب هم در آن روزگار اطراف مکه ساکن بوده اند.


بشاری در گزارش خود از عرفات می نویسد: «عرفات روستایی است که در آن کشتزارها و سبزه زارها و مزارع خربزه وجود دارد و مردم مکه در آنجا خانه های زیبایی دارند که روز عرفه در آن فرود می آیند.»


البته یاقوت حموی مکان این روستا را در فاصله دو مایلی، از موقف کنونی، می داند. آنچه مسلم است این است که در این منطقه اشخاصی سکونت داشته و بدین جهت آنان را عَرَفی می نامیده اند.
زَنفَل بن شداد عَرَفی از جمله این کسان است.


در چند سال گذشته دولت عربستان، درختان زیادی در عرفات کاشته، که با رشد آنها، همه ساله بر زیبایی این سرزمین افزوده می شود، در طول سال نیز اهالی مکه بعنوان تفریح به آنجا آمده، از سایه درختان و منظره زیبای آن بهره می گیرند.

حدود عرفات

اگر منطقه عرفات را به صورت کمانی در نظر بگیریم، اطراف قوس این کمان را رشته کوههایی فرا گرفته است که وتر آن وادی عُرَنَه است.


عرفات از طرف شمال شرقی محدود است به کوه اسمر که آن را «جبل سَعْد» نیز می گویند، و از مشرق به کوه أشهب که آن را «مِلْحه» نیز خوانند و ارتفاعش از قبلی کمتر است،


و از جنوب به سلسله کوهی که مرتفع ترین آن را «ام الرضوم» نامند، از قسمت شمال غربی و مغرب نیز محدود است به وادی عرنه که تمامی این مناطق از آن قریش بوده است.


درون موقف نیز کوهی قرار دارد که حجاج از آن بالا رفته، دعا می خوانند، این کوه در کتابهای تاریخی به نام های «جبل الرحمه»، «قُرَین»، «الال» - به کسر و فتح الف - و «نابت» نامیده شده است.
و در میان مشاعر، تنها عرفات بیرون حرم واقع شده است.

وقوف در عرفات

تا آنجا که تاریخ گواهی می دهد، در تمامی اعصار، پیروان ادیان آسمانی که فریضه حج برای آنان تشریع شده بود، به هنگام حج، در عرفات وقوف می کردند در دوره جاهلی نیز، گروهی از جرهمیان با تأسی به ابراهیم خلیل و اسماعیل - علیهماالسلام - خانه کعبه را محترم داشته، گرد آن طواف می کردند و حج و عمره را بجای آورده، در عرفات و مشعر وقوف می کردند.


لیکن برخی قبائل قریش و ساکنان مکه، بر اساس پاره ای اندیشه های غلط و با این که عرفات را از مشاعر شمرده و وقوف در آن را از اعمالی می دانستند که در حج بر اساس دین ابراهیم باید انجام پذیرد، بدعتهایی را به وجود آوردند و از وقوف در عرفات خودداری کردند.


ازرقی می گوید: محمد بن جبیر بن مطعم از قول پدرش نقل می کند که می گفته است: روز عرفه شترم را گم کردم، به جستجوی آن برآمدم، به صحرای عرفات رسیدم و دیدم رسول خدا (ص) آنجا وقوف کرده اند و همراه مردم هستند، گفتم این مردی قرشی و حمسی است چرا از حرم بیرون آمده است.


- قریش خود را احمسی، - حمسی؛ یعنی «کسی که در آیین خود استوار است» نامگذاری کرده بودند - و معمولاً از حرم بیرون نمی رفتند و می گفتند ما اهل خداییم و از حرم بیرون نمی رویم و حال آن که دیگر مردم در عرفات وقوف می کردند و این همان قول خداوند است که فرمان داد: آن را رها کنند و چنین فرمان داده است: «ثم افیضوا مِن حیث افاض الناس»؛ «پس بازگردید از آنجا که بازگشتند مردم.»


ازرقی افزوده است: حمسی ها به جای عرفات بر کناره حرم و کنار کوه نمره که در دره مأزمین قرار دارد وقوف کرده، شب عرفه را آنجا می گذراندند و روز عرفه را در منطقه اراک که از بخشهای کوه نمره است زیر سایه وقوف می کردند و از آنجا به منطقه مزدلفه می رفتند .


سفیان می گوید: شیطان پیش قریش آمد و به آنان گفت: شما اگر از منطقه حرم بیرون روید اعراب نسبت به حرم بی رغبت می شوند و بدینگونه آنان را از این کار بازمی داشت، سفیان همچنین از حُمَید بن قیس از مجاهد نقل می کند که پیامبر(ص) تمام سالهایی را که در مکه بودند و هنوز هجرت نفرموده بودند، همراه مردم در عرفات وقوف می کردند و با قریش وقوف نمی فرمودند.


سعید بن عبداللَّه راوندی (م 573 ه . ق.) گفته است: قریش در جاهلیت به عرفات نمی آمدند و می گفتند ما از حرم خارج نمی شویم، آنها روز عرفه و شب عید را در مشعرالحرام وقوف می کردند، اما دیگر مردم حج گزار، روز عرفه را در عرفات وقوف داشتند،



همانگونه که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق - علیهم صلوات اللَّه - عمل می کردند، پس خداوند فرمان داد تا مسلمانان روز عرفه در عرفات وقوف کنند و هنگام غروب آفتاب به سوی مشعر کوچ کنند: ثم افیضوا مِن حیث أفاض الناس» کوچ از عرفات ممکن نیست مگر پس از وقوف یا بودن در آن.

سرزمین آمرزش و پذیرش دعا

یکی از مهمترین بهره هایی که حج گزاران می توانند از سفر معنوی حج بگیرند، آمرزش گناهان است.


در روز نهم ذیحجه، حاجیان از هر دیاری آمده و در عرفات اجتماع نموده اند، با دعا و گریه و راز و نیاز به درگاه بی نیاز الهی، پاکی از آلودگی های گذشته را طلب می کنند.


این سرزمین جایگاهی است که پیامبران از آدم گرفته تا نبی خاتم محمد بن عبداللَّه (ص) و از اوصیای آن حضرت؛ علی بن ابی طالب تا مهدی موعود - علیهماالسلام - در آنجا حضور داشته و دارند، و شیوه دعا کردن و بهره برداری از چنین روز ارزشمندی را به دیگران و بخصوص پیروانشان آموخته اند.


این سرزمین میعادگاه عاشقان و عارفان است و کدام عارفی است که در عرفات، دعای پر محتوا و زیبای عرفه امام حسین (ع) را بخواند و تحت تأثیر آنهمه عشق و زیبایی و معرفت قرار نگیرد


در روایات درباره آمرزش گناهان در عرفات، به حدّی سخن گفته اند که همراه با شنیدن نام عرفه و عرفات، مغفرت و رحمت الهی در ذهن ها متجلّی می شود،



به این روایات توجه كنيد:


علی (ع) فرمود: آن گاه که در حجةالوداع، رسول خدا (ص)حج گزارد، در عرفات وقوف کرد، سپس رو به مردم کرده، سه مرتبه فرمود:
خوش آمدید فرستادگان خداوند، کسانی که اگر درخواست کنند به آنان عطا شود و فردای قیامت در پاداش هر درهم یک هزار حسنه، دریافت دارند.


سپس فرمود: ای مردم آیا بشارتتان ندهم؟ گفتند: آری ای رسول خدا.
فرمود: هنگامی که غروب این روز - عرفه - فرا رسد، خداوند در برابر ملائکه به وقوف کنندگان در عرفات مباهات کرده،

می فرماید:



[فرشتگان من!] به بندگان و کنیزان من بنگرید که از گوشه و کنار زمین، ژولیده موی و غبارآلوده، بسوی من آمده اند، آیا می دانید چه می خواهند؟ فرشتگان گویند: پروردگارا! از شما آمرزش گناهانشان را می طلبند.
خداوند فرماید: شما را به شهادت می گیرم، همانا من اینها را آمرزیدم.


پس از مکانی که در آن وقوف کرده اید، آمرزیده و پاک باز گردید.


علی(ع) فرمود: «از رسول خدا - ص - سؤال شد: کدامین یک، از عرفاتیان گناهکارترین اند؟ فرمود: کسانی که از عرفات بازمی گردند و گمان می کنند خدا آنان را نبخشیده است.»
پیامبر(ص)فرمود: «برخی گناهان است که جز در عرفات بخشیده نشود.»

موضوع قفل شده است