شبهه:محدودیت آزادی‎های فردی و سیاسی در قرآن

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شبهه:محدودیت آزادی‎های فردی و سیاسی در قرآن

شبهه : قرآن كریم، درباره محدودیت آزادی‎های فردی و سیاسی سخن گفته است

بسم الله الرحمان الرحیم
با سلام و تشکر

محدوديت آزادى ‏هاى فردى لازمه زندگى اجتماعى است.
براى هيچ عاقلى جاى ترديد نيست كه آزادى على الاطلاق انسان در مجتمع انسانى حتى در يك لحظه باعث اختلال نظام اجتماعى شده و به سرعت وضع اجتماع را در هم مى‏ ريزد، پس اينكه گفتند حريت فطرى و ارتكازى بشر است، دليل بر اين نمى‏ شود كه حتى افراد در ياغى ‏گرى و بر هم زدن اوضاع اجتماعى هم آزاد باشند براى اينكه تنها حريت فطرى نيست، احتياج به تشكيل و اجتماع نيز فطرى و ارتكازى بشر است و همين ارتكاز اطلاق حريتش را كه آنهم موهبت اراده و شعور غريزى اوست مقيد و محدود مى ‏سازد، زيرا همانطورى كه تشكيل و اجتماع با بطلان اصل آزادى دوام نمى ‏يابد همين طور جز به اينكه آزادى ‏هاى فردى تا اندازه‏ اى محدود شود قابل دوام نخواهد بود.
و لذا مى ‏بينيم جوامعى كه بين اين دو حد افراط و تفريط در آزادى به سر مى‏ برده ‏اند
محفوظ و پايدار مانده ‏اند و تاريخ از اينگونه جوامع بسيار نشان مى‏ دهد، و چيز نو ظهورى نيست، گر چه بسيارى از ماها در اثر از حد گذشتن تبليغات ملل غرب خيال مى ‏كنند كه اسم آزادى را غربيها در دهن‏ها انداخته و معنايش را هم همانها اختراع و ابتكار كرده و توانسته‏ اند آزادى على الاطلاق را حفظ کنند.
به هر حال پيكره يك اجتماع مانند يك بدن است، همانطورى كه قواى طبيعى روحى و جسمى يك فرد يكديگر را محدود داشته و بعضى از قوا بخاطر بعضى ديگر از كار دست مى ‏كشد، مثلا قوه باصره كه منشا ديدن هر چيز قابل رؤيتى است وقتى لامسه چشم و يا قواى فكرى خسته و مانده شوند او نيز به منظور همراهى با همكارانش متوقف مى ‏شود، و قوه ذائقه كه از اعمال دستگاه گوارش از گرفتن لقمه و جويدن و فرو بردنش لذت مى ‏برد وقتى عضلات فك خسته و مانده شدند او نيز دست از اشتهاى خود بر مى ‏دارد. هم چنين اجتماع بشرى هم كه خود امرى است فطرى براى هيچ قومى دست نمى ‏دهد مگر اينكه بعضى از افراد، مقدارى از آزادى را كه مى ‏خواهند در عمل و در تمتعات خود داشته باشند فداى ديگران كرده و به محدوديت تن در دهند.( تفسیر المیزان)
موفق باشید:Gol:

موضوع قفل شده است