چرا امام جواد با دختر قاتل پدرش ازدواج كرد؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا امام جواد با دختر قاتل پدرش ازدواج كرد؟

مامون(لعنه الله عليه) روش خلفاي قبلي را كنار گذاشته و به ظاهر خودرا دوست دار سلاله ي پاك نبي معرفي كرد. ولي با زور و تهديد امام جواد(ع)و امام رضا(ع) را به كارهايي وادار كرد كه ذره اي تمايل در وجود آن دو امام بزرگوار وجود نداشت.چه آن زماني كه با تهديد امام رضا(ع)را به وليعهدي خود معرفي كرد تا كارهايش را خوب جلوه دهد،و چه آن زماني كه با تهديد امام جواد(ع)را مجبور به ازدواج با دخترش كرد كه بگويد قاتل امام رضا(ع)نيست،و با خاندان پيامبر مشكلي ندارد،و امام حتي در خانه اش هم جاسوس داشت كه به دست همسفر زندگيش كه اي كاش هرگز نبود، مسوم شد و موقع درد همين زن ملعون دستور داد كه كنيزان هلهله كنند تا صداي امام به گوش كسي نرسد. السلام عليك يا جواد الائمه:hamdel:

باعرض سلام خدمت sepidan گرامی:Gol::Gol:

شیخ مفیدعلت ازدواج امام جواد(ع)با ام الفضل را علاقه مامون به حضرت واعتقاد به مراتب فضل امام جواد میداند(1)اما اکثر مورخین برخلاف شیخ مفید معتقدندکه مامون این ازدواج را برای رسیدن به مقاصد واهدافی که برمیشمریم بر امام تحمیل کرد.

اهداف مامون ازاین ازدواج:

1.جلوگیری از شکل گیری قیامهای شیعی ؛
چون به خوبی میدانست بعد از شهادت حضرت رضا(ع)فرزندش امام جواد به عنوان کانون مرکزی شیعیان مورد توجه قرار گرفته ودر نتیجه ارتباط مخالفین حکومت عباسی با حضرت، احتمال شکل گیری شورشها وقیامها برعلیه حکومت قوت خواهد گرفت بدین جهت با این ازدواج به وسیله دخترش بر ارتباطات حضرت با شیعیان آگاه شده و همواره حضرت را زیر نظر داشته ومانع شکل گیری قیامهای شیعی بر علیه حکومت عباسی گردد.که حضرت بعد از مدتی از بغداد[که با کراهت و با دعوت مامون از مدینه به بغدادآمده بود] به مدینةالرسول برگشت وبا این اقدام ارتباط شیعیان با حضرت بیشتر شد ومامون رادر رسیدن به خواسته هایش ناکام گذاشت.

2.کاستن وجهه معنوی وشخصیتی امام جواد (ع)؛
با این هدف که در نتیجه ازدواج حضرت با ام الفضل حضرت را به زندگی شاهانه وتجملاتی وپراز زرق وبرق خود آلوده سازد وبدین وسیله وجهه امام رادر منظر مردم متزلزل سازد. اما امام در جهت برملا ساختن اهداف مامون ، در پاسخ سوالی در همین باره به حسین مکاری فرمودند «ای حسین:نان جو ونمک خشن در حرم رسول خدا(مدینه)نزد من از آنچه در اینجا(بغداد) مشاهده میکنی بهتر است (2)مامون در راستای اهداف خویش تابدانجا پیش رفت که حتی می خواست با اجیر نمودن آوازه خوان برای حضرت آ ن حضرت را به امور دنیوی متمایل سازد(3) که با پاسخ قاطع حضرت این نقشه نیز نقش برآب شد.

3.اظهار علاقه ودوستی به خاندان پیامبر(ص)؛
مامون می خواست با تزویج دخترش باامام جواد (ع) خود را در منظر مردم دوستدار اهل بیت پیامبر (ص) معرفی کند ودامن خود را در به قتل رساندن حضرت علی بن موسی الرضا پاکیزه جلوه دهد.(4)

4.مامون وقتی دخترش را به ازدواج حضرت جواد(ع) در آورد گفت دوست دارم که جد مردی باشم که پیامبر خدا(ص) وعلی بن ابیطالب(ع)پدران او باشند،اما ام الفضل از حضرت جواد صاحب فرزند نشد(5) که این نقشه نیز مانند دیگر نقشه های مامون به سرانجامی نرسید.سر انجام در زمان حکومت معتصم و باحمایت معتصم ام الفضل امام جواد(ع) را بازهرمسموم وبه شهادت رساند.(6)

منابع::Sham:

1.شیخ مفید، الارشاد،موسسه آل البیت،قم،1413ق،ج2،ص281.
2.قطب الدین راوندی،الخرائج والجرائح،قم، موسسه الامام مهدی(ع)،1409،ج1،ص344.
3.کلینی،الکافی ،تحقیق محمد جواد فقیه،بیروت، دار الاضواء،1431ق،ج1،ص495.
4.جمعی از مولفان زیر نظر احمد رضا خضری،تاریخ تشیع،تهران،سمت،1385،ج 1، صص282و283.
5.یعقوبی، تاریخ یعقوبی،ترجمه محمد ابراهیم آیتی،تهران،انتشارات علمی فرهنگی،چ ششم،1371ش،ج2،ص473.
6.ابن شهر آشوب مازندرانی،مناقب آل ابیطالب،به کوشش محمد حسین دانش آشتیانی وسید هاشم رسولی محلاتی،قم،انتشارات علامه،بی تا،ج4،ص380.

sepidan;60539 نوشت:
چه آن زماني كه با تهديد امام جواد(ع)را مجبور به ازدواج با دخترش كرد كه بگويد قاتل امام رضا(ع)

با سلام .

بنظر نمی رسد ادعای شما پایه و اساسی داشته باشد.

سوالم این است که آیا سندی برای چنین ادعایی دارید ؟
در کجا و از قول چه شخصی ادعا شده است که امام جواد (ع) به زور و به اجبار به ازدواج ام فضل درآمده اند !!!

ما که در تواریخ چنین چیزی ندیدیم.
(اگر مستنداتی هست ما را هم آگاه کنید.)

باسلام خدمت دوستان
لازم به ذکر است که در سنت برخي از معصومان و رهبران ديني مسايلي وجود دارد كه از اسرار الهي بوده و شناخت آن مشكل است، مانند كشتن كودكي توسط حضرت خضر كه مورد اعتراض حضرت موسي(ع) قرار گرفت، اما حكمت آن، حفظ ايمان ديگران بود.
ازدواج امام جواد(ع) با دختر مأمون(ام الفضل) نيز از مسايلي است كه اظهار نظر قطعي دربارة آن مشكل است؛ ولي مي توان برخي عوامل را تأثير گذار دانست. ازدواج حضرت جواد(ع) با ام الفضل هم از ناحية حضرت قابل بررسي است و هم از ناحية مأمون كه چه اهدافي از ازدواج دختر خود با امام جواد(ع) داشت؟
به نظر مي رسد مأمون اهداف زير را دنبال مي كرد:

1_ نظارت بر رفتار امام جواد(ع): مأمون با فرستادن دختر خود به خانة امام مي خواست آن حضرت را هميشه زير نظر داشته باشد و دختر مأمون نيز در انجام اين رسالت موفق بود، زيرا در خبر چيني گزارشگري ماهر بود.
2_ جذب حكومت: مأمون تصور مي كرد با اين وصلت امام جواد(ع) را مجذوب ماديات و امكانات سلطنتي نموده و به قداست و حرمت امام لطمه وارد نمايد؛ غافل از اين كه امام جواد(ع) يكي از زاهد ترين امامان بوده و جذب دستگاه حكومت نمي گرديد.
3_ جلوگيري از اعتراض علويان: دشمني مأمون با علويان موجب شد كه آنان عليه وي اعتراض نموده و حكمت او را متزلزل كنند. مأمون با اين ازدواج قصد داشت خود را علاقه مند به امام نشان دهد،‌ در نتيجه شيعيان قيام نكنند.

طبيعي بود كه مأمون جهت تحقق اهداف فوق شديداً امام را تحت فشار قرار داد و براي اين وصلت از همة‌ راهكارها و اهرم ها بهره گرفت.
به نظر مي رسد عوامل زير در ازدواج امام جواد(ع) تأثير گذار بود:
1_ اجبار امام به ازدواج:
بي ترديد ازدواج امام جواد(ع) با دختر مأمون خواستة امام نبوده و اين ازدوج مانند ازدواج هاي معمولي كه مبتني بر خواست و رعايت شرايط باشد، صورت نگرفت. زيرا امام جواد(ع) مي دانست كه مأمون پدرش (امام رضا(ع) را به شهادت رسانده و يكي از دشمنان خاندان اهل بيت پيامبر(ص) و شيعيان است. از سوي ديگر حكومت مأمون وجاهت قانوني و مشروعيت نداشت.
مأمون جهت رسيدن به اهداف خود شديداً امام را تحت فشار قرار داد و حتي حضرت را تهديد نمود. برخي عقيده دارند كه اگر امام ازدواج نمي كرد، ممكن بود امام را ترور كند.[1]
گرچه در قاموس ائمه(ع) ترس از مرگ وجود ندارد، ولي در آن مقطع زنده بودن و رهبري او نقش بنيادي در حفظ دين و مصالح مسلمانان داشت.
يكي از نويسندگان مي نويسد: "به نظر مي رسد كه موافقت امام با اين ازدواج عمدتاً بر اثر فشاري بود كه مأمون بر امام وارد كرد".[2]

2_‌ حفظ شيعيان:
يكي از استراتژي هاي مهم خلفاي اموي و عباسي،‌ شيعه ستيزي بوده و آنان از هيچ جنايتي عليه علويان دريغ نكرده و به آزار و زنداني و قتل آنان مي پرداختند. از سوي ديگر يكي از سياست هاي مهم ائمه(ع) حفظ شيعيان بود،‌ چنانكه امام حسن(ع) يكي از علل صلح خويش را حفظ شيعيان بيان نمود.1[3]
ائمه(ع) سعي مي كردند با اتخاذ سياست و راهكارهاي منطقي و معقول به حفظ شيعيان بپردازند، گرچه ممكن بود اتخاذ راهكار حفظ شيعيان، شخصيت آن ها را زير سؤال ببرد. شايد امام جواد(ع) از ازدواج با دختر مأمون،‌ حفظ شيعيان را دنبال مي كرد. طبيعي بود كه مأمون با ازدواج دخترش با امام جواد(ع) تا اندازه اي از سياست خصمانة خود عليه شيعيان پرهيز مي كرد، زيرا به حسب ظاهر با امام شيعيان رابطة فاميلي بر قرار كرده بود.

3_‌ تكليف گرايي:
بي ترديد فعاليت هاي ائمه(ع) ريشه در انجام تكاليف الهي داشته و همة فعاليت هاي آنان مبتني بر مصالح است. شايد علت ازدواج امام جواد (ع) با ام الفضل بر اساس تكليف بوده است. ائمه(ع) تكليف گرا ترين انسان ها بوده و در برابر انجام دستور الهي مطيع ترين انسان ها بودند؛ از اين رو هر گاه براي ائمه از سوي خداوند تكليف تعيين مي شد، انجام مي دادند، گرچه انجام تكليف به ظاهر براي برخي خوشايند نبوده و حتي عمل ائمه(ع) را زير سؤال مي برند. شايد ازدواج امام جواد(ع) با دختر مأمون نوعي تكليفي بود كه تعيين شده بود شايد امام جواد(ع) با اين ازدواج در صدد خدمت به مردم و حفظ دين بود؛ امام با نفوذ در مركز حكومت سعي مي كرد كه شيعيان حفظ شده و تا اندازه اي از سياست دين ستيزي مأمون جلوگيري نمايد و به جامعة ديني خدمت كند. با اتخاذ سياست هاي مطقي _ به رغم آن كه با ام الفضل ازدواج نمود، تحقق اهداف مأمون را در خصوص ازدواج دخترش غير ممكن ساخت.

پاورقی
[1]مهدي پيشوايي، سيرة پيشوايان،‌ ص 559.
[2]همان.
[3]اخبارالطوال، ص 220.

فنا;60713 نوشت:

1_ اجبار امام به ازدواج:
مأمون جهت رسيدن به اهداف خود شديداً امام را تحت فشار قرار داد و حتي حضرت را تهديد نمود. برخي عقيده دارند كه اگر امام ازدواج نمي كرد، ممكن بود امام را ترور كند.[1]


مطلب فوق را از کجا آوردید ؟؟؟

در کدام کتاب تاریخی گفته است که مامون امام جواد(ع) را برای ازدواج با دخترش تحت فشار قرار داده و او را تهدید کرده ؟؟؟؟

ذهنیات و حدسیات "مهدی پیشوایی" که مدرک و دلیل نمی شود !!!

در کدام کتاب تاریخی چنین نقلی آمده است ؟؟؟!!!

من که در هیچ تاریخی چنینی چیزی ندیده ام.

بلکه برعکس این خلیفه عباسی بود که برای اینکه دخترش را به ازدواج ابن الرضا(ع) درآورد بشدت از سوی بزرگان مورد اعتراض و شماتت قرار گرفت .

و به همین دلیل هم بود که آن مجلس علمی معروف را برپا کرد تا مقام علمی امام جواد (ع) بر همگان روشن شود ...

با سلام خدمت کارشناسان محترم و دوستان بزرگوار

نقل تاریخی در مورد نحوه شهادت امام جواد علیه السلام داریم که ایشان وقتی با ام فضل ازدواج کردند ، پس از مدتی ایشان را از خانواده شان جدا کردند

و از بغداد به مدینه آوردند.

بجز این رنج دوری از خانواده ، محمد بن علی (ع) بدلیل اینکه از ام فضل صاحب فرزندی نشدند ، بلافاصله با زن دیگری ازدواج می کنند و اصطلاحا برای ام فضل هوو می آورند .

این عوامل و ناراحتی هایی که برای ام فضل بوجود می آید و حسادت زنانه که داشتند باتوجه به اینکه از خانواده سلطنتی و در ناز و نعمت بزرگ شده بودند همه و همه باعث می شود که امام (ع) را مسموم کنند.

نظر اساتید در این خصوص چیست ؟

آیا عمل ام فضل هرچند جنایتکارانه بوده است اما دارای ریشه های منطقی و طبیعی بنظر نمی رسد ؟

باسلام به برهان گرامی :Gol::Gol:

در پاسخ به سوالات جالب شما

1. مامون با تحقق این ازدواج در پی اهدافی بودکه قبلا به آنها اشاره شد به همین دلیل وقتی مامون در محل تکریت امام جواد را ملاقات کرد «او را مالی کرامت بخشید واز او خواست که با دخترش ام الفضل عروسی کند(1)بعلاوه علامه جعفر مرتضی می نویسد «بسیاری از تاریخ نگاران بر این باورند که این ازدواج توطئه ای از سوی مامون بوده که برای رسیدن به مقاصد خود آن را ترتیب داد»(2)بنابراین، این توطئه هدفمند وباانگیزه طراحی شده بود و هرمانعی که سد راه مامون می شد درصدد رفع آن برمی آمد.که به آنها پرداخته خواهد شد.پس این نظریه را فقط مولف محترم سیره پیشوایان ارائه نکرده اند بلکه بسیاری از مورخین به آن اعتقاد دارند.

2. یکی از موانعی که در این باره بوجود آمد وبرهان عزیز به آن اشاره کوتاهی داشتند اعتراضی بود که از سوی بزرگان خاندان عباسی متوجه مامون شد وبه مامون می گفتند آیا دخترت را به کسی می دهی که علم به دین ندارد وحلال وحرام وواجبات ومستحبات را نمی شناسد ؟که مامون برای اینکه این مانع را از سر راه خود بردارد جلسه مناظره ای را تشکیل داد که عملکرد امام جواددر این مناظره در نوع خود مثال زدنی است(3).در حالی که بزرگان عباسی با این بهانه میخواستنداز خطر عظیمی که کیان سیاسی آنان را به خطر می انداخت جلوگیری کنند و خطر بزرگ آنکه نگران بودند که با این ازدواج ،حکومت از دست بنی عباس به دست بنی هاشم بیفتد (4).با این وجود مامون اصرار بر این ازدواج داشت.

3.از سویی با شهادت امام رضا بدست مامون ،مشروعیت حکومت خود را متزلزل می دید واین اقدام را مشروعیت بخش حکومت خود می دید.بنابر این بادعوت امام جواد (ع)به بغدادو تزویج دخترش ام الفضل به گمان خود به آن مهم دست می یافت.از این سو امام جواد با اینکه به نیت مامون آگاه بود در جواب یکی از نزدیکان خود که به حضرت عرضه داشت من از این سفر نگران هستم حضرت ضمن اینکه سخن او را نفی نکرد فرمودند:این گمان تو در این سال واقع نخواهد شد(5).

4. شمادوری از خانه پدری،حسادت وداشتن هوو رااز دلایل منطقی و طبیعی برای مسموم ساختن امام جواد به دست همسرش بیان کرده اید در حالی که هدف وسیله را توجیه نمی کند . وریشه منطقی برای آن ،یافت می نشود جسته ایم ما.:tavallod:

منابع::Sham:

1.العبر، ابن خلدون،ترجمه عبد الحمید آیتی،موسسه مطالعات وتحقیقات فرهنگی،چ اول،1363ش،ج2،ص396.
2.جعفر مرتضی عاملی،زندگانی سیاسی امام جواد(ع)،ترجمه سید محمد حسینی،قم،دفتر انتشارات اسلامی،137ش،ص83و84.
3.شیخ مفید ،الارشاد،تحقیق موسسه آل البیت(ع)، قم، الموتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید،ج2،ص281-286.
4.مسعودی، مروج الذهب ومعادن الجوهر،ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران،انتشارات علمی و فرهنگی،چ5،1374،ج2،ص441.
5. شیخ مفید ، همان،ص298.

[=century gothic]با سلام
دونالدسون كه يكي از مستشرقين است قسمتي از ترس و وحشت عباسيان را اين طور بيان كرده است: «بعد از گذشت يكسال از ازدواج امام(ع) خليفه به ايشان و همسر جوانش اجازه داد كه به مدينه منوره رفته و در آنجا اقامت كنند اين مسئله مورد موافقت همه عباسيان بود چون دوست نداشتند ببينند امام(ع) از مقام والا و احترام خاصي نزد مامون برخوردار است(5)
در اينجا ممكن است اين سؤال مطرح شود كه با اين همه تضادي كه بين امام جواد(ع) و مأمون عباسي وجود داشت،
چگونه آن حضرت با ازدواج با دختر مأمون موافقت كرد؟
براي اينكه پاسخ درست و منطقي براي اين سؤال داشته باشيم لازم است كه به شرايطي كه امام جواد(ع) در آن شرايط به امامت رسيده است و نيز حيله گري و دسيسه سازي و سياست بازي مأمون عباسي با دقت بيشتري نظر بيندازيم:
همانطور كه گفتم مأمون مي خواست با نزديك كردن ظاهري خود با امام جواد(ع) و تزويج دختر خود «ام فضل» به او و همچنين نگهداري آن حضرت در دربار خويش به پيروان امام و علويان عملا بقبولاند كه شما دنبال كسي هستيد كه با ما يكي است!

هم با ما نسبت سببي پيدا كرده و داماد ما است و هم وليعهد و نزديك و مشاور همراه ماست.
ما از هم جدايي نداريم و به همين جهت اگر كسي بخواهد عليه مأمون كاري كند، كار او عليه امام جواد(ع) هم به نوعي تلقي مي شود!! و با اين حيله ها، براي خود و حكومتش وجاهت كسب كند.
اين سياست بازي و حقه بزرگي كه مأمون دست به آن زد از او بعيد نبود زيرا بعضي از مورخان در بين خلفاي عباسي او را از دانشمندترين و سياست بازترين و قاطع ترين مي دانند و سركوب امين و قيام هاي متعدد در دوران او را از دلايل اين سياست و قاطعيت مي دانند.
پس در وهله اول مصلحت امت اسلام ايجاب نمي كرد كه امام جواد«ع» كه در آن دوران نوجوان 8 ساله اي بود با او مقابله كند.
درحقيقت امام جواد(ع) بين پذيرش شهادت در اين سن و قبول دامادي مأمون بايد يكي را انتخاب مي كرد كه امام با درك درست و الهي خويش تن به ازدواج با دختر مأمون داد و حداقل توانست هم 20 سال به مبارزه درست و حساب شده با خلفاي عباسي بپردازد و به تقويت بنيه علمي و فكري و اقتصادي شيعيان بپردازد و هم با ازدواج با «سمانه مغربيه» داراي همسري باوفا و مومن باشد و هم از اين فرصت و ازدواج امام هادي(ع) حاصل شود كه ادامه دهنده امامت باشد و در كنار اين مواهب با دوري از «ام فضل» از او فرزندي نداشته باشد و در حد اسم شوهر او باشد.

درحقيقت هيچگاه «ام فضل» به عنوان همسر همراز امام توسط آن حضرت پذيرفته نشده است.
گلايه هاي متعدد «ام فضل» نزد مأمون از بي توجهي امام جواد(ع) به او، گواه اين سخن است.:Sham:
حركت امام جواد(ع) پس از ازدواج به سوي مدينه و دوري از سامرا كه مركز سياست و جبهه و جنگ و حيله و نفاق عباسيان بود نيز در همين چارچوب و براساس همين سياست امام جواد(ع) قابل تبيين است.
از سوي ديگر براي اينكه به نيت واقعي مأمون در عرصه نزديك كردن امام جواد(ع) به خود آگاه شويم مي توانيم به برخورد او با امام رضا(ع) و شهادت آن حضرت توجه كنيم و از سوي ديگر نيز مي دانيم كه مأمون براي حفظ قدرت خلافت برادر خويش را به قتل رساند!:Sham:
كسي كه حاضر باشد براي ماندن بر منصب قدرت دست به قتل برادر خويش بزند آنرا به ديگري واگذار نخواهد كرد.
شاهد اين سخن آن است كه مأمون پس از آنكه بر امين غلبه يافت و پايتخت خود را از خراسان به بغداد منتقل كرد جامه سبز خويش را كه به نشانه علاقه به علويان به تن مي كرد كنار گذاشت و دوباره همان جامه سياهي را كه خلفاي عباسي مي پوشيدند پوشيد.
به عبارت بهتر او در هر مقطع زماني با سياست بازي و حقه بازي و دغلكاري سعي در كنترل احساسات عمومي مردم و تحت سيطره قرار دادن دشمنانش به انحاء مختلف داشت.
در اين عرصه مي توان حركت هاي متعدد و زيگزاگي و متضاد مأمون را شناخت و جوابي براي كارهاي كاملا متضاد و برخوردهاي واقعا دوگانه او با اطرافيان نزديك مثل امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و حتي فضل بن سهل پيدا كرد.
به اين ترتيب، امام جواد(ع) با فراست و هوشياري خود را از دام حيله و تزوير مأمون عباسي رهاند و به مدينه النبي و بين بستگان و دوستان اهل بيت عصمت و طهارت بازگشت.
امام جواد(ع) در سال 203 توسط مأمون عباسي به بغداد فراخوانده شده است و پس از ازدواج با «ام فضل» كه با دستور و اصرار (و شايد اجبار) مأمون همراه بوده است به مدينه بازگشته است.
مدت حضور امام نهم(ع) در اين سفر در بغداد به درستي مشخص نيست. مسعودي در اين باره نوشته است:
هنگامي كه امام رضا(ع) از دنيا رفت، مأمون در پي فرزند آن حضرت، امام جواد(ع)، فرستاد و وي را به بغداد برد و او را نزديك خانه خود در آن شهر سكني داد و دخترش ام الفضل را به ازدواج وي درآورد.(6)
سبط بن جوزي هم در اين باره آورده است:
چون امام رضا(ع) وفات يافت، فرزندش محمد ملقب به جواد نزد مأمون آمد.(7)
به نظر نمي رسد كه مدت اقامت امام جواد(ع) در بغداد با توصيفي كه از دلايل عدم همكاري امام(ع) با مأمون عباسي گفتيم، طولاني و بيش از يكسال بوده باشد. بنابراين امام جواد(ع) از سال 204 تا سال 220 كه دوباره توسط معتصم عباسي به اجبار به بغداد فراخوانده شد، حدود 16 سال و چند ماه در مدينه زندگي كرده است. شيخ مفيد زمان ورود امام محمد تقي(ع) براي بار دوم به بغداد تا زمان شهادت امام را يازده ماه ذكر كرده است(8)

پى‏نوشتها:

5- دونالدسون- دائره المعارف عتبات مقدسه- جلد اول- صفحه 232
6- اثبات الوصيه- مسعودي
7- تذكره الخواص- ابن جوزي
8- ارشاد- شيخ مفيد- صفحه 299

برهان;60716 نوشت:

در کدام کتاب تاریخی گفته است که مامون امام جواد(ع) را برای ازدواج با دخترش تحت فشار قرار داده و او را تهدید کرده ؟؟؟؟

ذهنیات و حدسیات "مهدی پیشوایی" که مدرک و دلیل نمی شود !!!

در کدام کتاب تاریخی چنین نقلی آمده است ؟؟؟!!!

من که در هیچ تاریخی چنینی چیزی ندیده ام.

بلکه برعکس این خلیفه عباسی بود که برای اینکه دخترش را به ازدواج ابن الرضا(ع) درآورد بشدت از سوی بزرگان مورد اعتراض و شماتت قرار گرفت .


و به همین دلیل هم بود که آن مجلس علمی معروف را برپا کرد تا مقام علمی امام جواد (ع) بر همگان روشن شود ...

[=Century Gothic]با سلام
هنگامی که مأمون بعد از شهادت امام رضا علیه السلام در سال 204 به بغداد بازگشت، از ناحیه حضرتش اطمینان خاطر پیدا کرده بود، ولی این را می دانست که شیعیان پس از امام رضا علیه السلام فرزند او را به امامت خواهند پذیرفت و در این صورت خطر همچنان بر جای خود خواهد ماند.
او سیاست کنترل امام کاظم علیه السلام توسط پدرش را- که او را به بغداد آورده و زندانی کرده بود- به یادداشت و با الهام از این سیاست، همین رفتار را با امام رضا علیه السلام در پیش گرفت، ولی با ظاهری آراسته و فریبکارانه، به گونه ای که می کوشید نه تنها در ظاهر امر مسأله زندان و مانند آن در کار نباشد، بلکه با برخورد دوستانه، چنین تبلیغ شود که او علاقه و محبت ویژه نیز به ایشان دارد.
اینک نوبت امام جواد علیه السلام فرا رسیده بود تا به نحوی کنترل شود.
مأمون برای انجام این هدف، دختر خود را به عقد وی درآورد و او را داماد خود کرد. از همین رهگذر بود که مأمون به راحتی می توانست از طرفی امام را در کنترل خود داشته باشد و از طرف دیگر آمد و شد شیعیان و تماس های آنان را با آن حضرت زیر نظر بگیرد.

[=Century Gothic]بر اساس برخی نقلها، مأمون پس از ورود به بغداد- در سال204- بلافاصله امام جواد علیه السلام را از مدینه به بغداد فراخواند.(1) افزون بر این، مأمون متهم بود که امام رضا علیه السلام را به شهادت رسانده است.:Sokhan:
اکنون می بایست با فرزند وی به گونه ای رفتار کند که از آن اتهام نیز مبرّی شود.

[=Century Gothic]از روایتی که شیخ مفید از ریان بن شبیب نقل کرده، چنین بر می آید: موقعی که مأمون تصمیم به ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام گرفت، عباسیان برآشفتند؛ زیرا ترس آن داشتند که پس از مأمون، خلافت به خاندان علوی برگردد، چنانکه درباره امام رضا علیه السلام هم به سختی دچار همین نگرانی شده بودند.(2)
ولی به طوری که از دو روایت فوق برمی آید، آنان مخالفت خود را به گونه دیگری وانمود کرده و گفتند: دختر خود را به ازدواج کودکی درمی آورد که :" لَم یتَفَقَّهُ فی دینِ الله ولا یعرف حلاله من حرامه ولا فرضاً من سنّته"؛کودکی که تفقه در دین خدا ندارد، حلال را از حرام تشخیص نمی دهد و واجب را از مستحب باز نمی شناسد. :Sham:

[=Century Gothic]مأمون در مقابل این برخورد، مجلسی برپا کرد و امام جواد علیه السلام را به مناظره علمی با یحیی بن اکثم، بزرگترین دانشمند و فقیه سنی آن عصر، فراخواند تا بدین وسیله مخالفان و اعتراض کنندگان عباسی را به اشتباه خود آگاه کند.(3):Ealam:
این در حالی بود که بنا به این دو روایت، هنگام عقد ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام هنوز به آن حضرت " صبی" اطلاق می شده است:Sham:
[=Century Gothic]

پی نوشت ها
1- الحیاة السیاسیة للامام الجوادعلیه السلام، ص 65.
2- الارشاد، ص 319.
3- همان، صص319-320

حسان;60917 نوشت:
باسلام به برهان گرامی :gol::gol:
در پاسخ به سوالات جالب شما
1. مامون با تحقق این ازدواج در پی اهدافی بودکه قبلا به آنها اشاره شد به همین دلیل وقتی مامون در محل تکریت امام جواد را ملاقات کرد «او را مالی کرامت بخشید واز او خواست که با دخترش ام الفضل عروسی کند(1)بعلاوه علامه جعفر مرتضی می نویسد «بسیاری از تاریخ نگاران بر این باورند که این ازدواج توطئه ای از سوی مامون بوده که برای رسیدن به مقاصد خود آن را ترتیب داد»(2)بنابراین، این توطئه هدفمند وباانگیزه طراحی شده بود و هرمانعی که سد راه مامون می شد درصدد رفع آن برمی آمد.که به آنها پرداخته خواهد شد.پس این نظریه را فقط مولف محترم سیره پیشوایان ارائه نکرده اند بلکه بسیاری از مورخین به آن اعتقاد دارند.

ممنون .
ببینید طبق همین فرمایش اخیرتان باز هم نشان می دهد که هیچ دلیل و مستند تاریخی برای چنین ادعایی وجود ندارد.
یعنی اینکه قول معصوم در این رابطه چنین ادعایی را تایید نکرده است .
(ضمن اینکه تاریخ نویسان مورد اشاره هم تنها به اهداف مامون از این ازدواج بدبین بوده اند ولی هیچ اشاره ای به ادعای تهدید و اجبار در ازدواج نکرده اند)

دقیقا برخلاف موارد دیگر مثل بحث اجبار پذیرفتن ولایت عهدی که حضرت ثامن الحجج بارها و در مواقف مختلف چه با کنایه و چه به صراحت به آن اضعان داشتند.

اما در این رابطه تنها در حد حدس و گمان است و شاهدی برای آن موجود نیست.

ضمن اینکه برخی بزرگان نظیر همین شیخ مفید رضوان الله علیه کاملا نظر متفاوتی در این زمینه دارد و معتقدند که حقیقتا مامون به امام جواد(ع) در آن زمان علاقه داشته است و همواره از علم امام در این سن کودکی متعجب و حیرت زده می شده است.

بنابراین اینکه بگوییم مامون بالاجبار و به زور این ازدواج صورت گرفته کذب محض است .و حتی در همین باورهای بدبینانه برخی مورخین که شما ذکر فرمودید هم تنها به برخی نیات احتمالی و اهداف پنهانی مامون اشاره شده و هیچ صحبتی از زور و اجبار نیست.

پس در نهایت به این نتیجه می رسیم که اگرچه ممکن است مامون در باطن نیات پنهانی و منافع دیگری برای این ازدواج در ذهن داشته ، اما هرگز زور و اجبار و تهدیدی برای پذیرفتن آن درکار نبوده است.
حتی برخی تاریخ نویسان معتبر معتقدند که این ازدواج در زمان حیات حضرت رضا(ع) و با نظر موافق ایشان صورت پذیرفته است.

برهان;61077 نوشت:
پس در نهایت به این نتیجه می رسیم که اگرچه ممکن است مامون در باطن نیات پنهانی و منافع دیگری برای این ازدواج در ذهن داشته ، اما هرگز زور و اجبار و تهدیدی برای پذیرفتن آن درکار نبوده است.

باسلام
جناب برهان همینطوری نتیجه گیری نکنید برای سخنتان دلیل ومدرک بیاورید با سند کامل این نکته ای که بنده ودوستان گفتیم در کتب تاریخی ذکر شده و ذهنیات وحدسیات نیست.

فنا;61102 نوشت:
باسلام
جناب برهان همینطوری نتیجه گیری نکنید برای سخنتان دلیل ومدرک بیاورید با سند کامل این نکته ای که بنده ودوستان گفتیم در کتب تاریخی ذکر شده و ذهنیات وحدسیات نیست.

با سلام
بنده هم باسرور گرامی فنا موافقم!!!
جناب برهان لطفا از الفاظی که زیبنده این سایت نیست !و در جاهای دیگر استفاده میشود استفاده نکنید!
شما تاکنون هیچ منبعی در اختیار دوستان قرار ندادید !!و فقط مدعی هستید که خیلی میدانید؟
لطفا کمی از منابع گفتاری خودتان را در اختیار عزیزان قرار دهید تا خد شه ای به برهان خود نزنید!!
حتما میدانید که سخن پشتوانه میخواهد!!در اکثر تاپیکها این رویه را پیش گرفتید !!که با برهان ناسازگار است !
یا حق

برهان;61077 نوشت:
ممنون .
ببینید طبق همین فرمایش اخیرتان باز هم نشان می دهد که هیچ دلیل و مستند تاریخی برای چنین ادعایی وجود ندارد.
یعنی اینکه قول معصوم در این رابطه چنین ادعایی را تایید نکرده است .
(ضمن اینکه تاریخ نویسان مورد اشاره هم تنها به اهداف مامون از این ازدواج بدبین بوده اند ولی هیچ اشاره ای به ادعای تهدید و اجبار در ازدواج نکرده اند)

دقیقا برخلاف موارد دیگر مثل بحث اجبار پذیرفتن ولایت عهدی که حضرت ثامن الحجج بارها و در مواقف مختلف چه با کنایه و چه به صراحت به آن اضعان داشتند.

اما در این رابطه تنها در حد حدس و گمان است و شاهدی برای آن موجود نیست.

ضمن اینکه برخی بزرگان نظیر همین شیخ مفید رضوان الله علیه کاملا نظر متفاوتی در این زمینه دارد و معتقدند که حقیقتا مامون به امام جواد(ع) در آن زمان علاقه داشته است و همواره از علم امام در این سن کودکی متعجب و حیرت زده می شده است.

بنابراین اینکه بگوییم مامون بالاجبار و به زور این ازدواج صورت گرفته کذب محض است .و حتی در همین باورهای بدبینانه برخی مورخین که شما ذکر فرمودید هم تنها به برخی نیات احتمالی و اهداف پنهانی مامون اشاره شده و هیچ صحبتی از زور و اجبار نیست.

پس در نهایت به این نتیجه می رسیم که اگرچه ممکن است مامون در باطن نیات پنهانی و منافع دیگری برای این ازدواج در ذهن داشته ، اما هرگز زور و اجبار و تهدیدی برای پذیرفتن آن درکار نبوده است.
حتی برخی تاریخ نویسان معتبر معتقدند که این ازدواج در زمان حیات حضرت رضا(ع) و با نظر موافق ایشان صورت پذیرفته است.

جناب برهان سلام و درود
ضمن تشکر از فنا و حسان عزیز که به خوبی پاسخ دادند، اگر بحث بر سر اجبار مامون است، و این اجبار برای شما قابل باور نیست، لازم به یادآوری چند نکته است. قبل از آن سری به اسناد تاریخی می زنیم و برمی گردیم.

فلما كان بتكريت تلقاه محمد بن على بن موسى ابن جعفر بن محمد بن على بن الحسين بن على بن أبى طالب من المدينة النبويّة، فأذن له المأمون في الدخول على ابنته أم الفضل بنت المأمون. و كان معقود العقد عليها في حياة أبيه على بن موسى، فدخل بها، و أخذها معه إلى بلاد الحجاز.(ابن کثیر، البدایه والنهایه، ج 10، ص 269)
زمانی که مامون در موصل بود، امام جواد با او ملاقات کرد و او دخترش ام فضل را که پیشتر به عقد امام در آورده بود را به همراهی امام جواد فرستاد و امام او را به مدینه برد. این حادثه بنابر گفته ابن کثیر در سال 215 اتفاق افتاده است. یعنی امام هادی به دنیا آمده و تقریبا سه ساله است و امام جواد (ع) بیست سال دارد. در این بین ابن اثیر، در الکامل فی التاریخ مطلبی نقل می کند که به خوبی به آنه مراد ماست اشاره می کند او می گوید: لمّا صار المأمون بتكريت قدم عليه محمّد بن عليّ بن موسى ابن جعفر بن محمّد بن عليّ بن الحسین بن عليّ بن أبي طالب، عليه السلام، فلقيه بها، فأجازه، و أمره بالدخول بابنته أمّ الفضل، و كان زوّجها منه، فأدخلت عليه، فلمّا كان أيّام الحجّ سار بأهله إلى المدينة فأقام بها.( الکامل،ج 6، ص 417) در سخن ابن اثیر آمده است که مامون به امام دستور داد که با ام فضل عروسی کند و او نیز نزد مامون ماند تا اینکه ایام حج فرارسید و امام با خانواده اش به مدینه رفت.
اکنون به سراغ طبری می رویم تا سری هم به تاریخ او بزنیم:فلما صار المأمون بتكريت قدم عليه محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسين بن على بن ابى طالب رحمه الله، من المدينة في صفر ليله الجمعه من هذه السنه، و لقيه بها فاجازه، و امره ان يدخل بابنته أم الفضل و كان زوجها منه، فادخلت عليه في دار احمد بن يوسف التي على شاطئ دجلة، فأقام بها، فلما كان ايام الحج خرج باهله و عياله حتى اتى مكة، ثم اتى منزله بالمدينة، فأقام بها،(طبری، تاریخ طبری، ج 8، ص 623) طبری می گوید، مامون دستور داد که امام با دخترش عروسی کند، امام نیز در تکریت ماند تا اینکه در ایام حج با اهل و عیالش به سمت مکه حرکت کرد. به نظر می آید امام 4 ماه در تکریت اقامت کرده است. ناگفتهت نماند، عبارت اهل و عیال نشان می دهد که امام زن یا زنان دیگری را نیز به همراه داشت. و گرنه طبری می گفت به همسرش حرکت کرد.جالب آنکه مامون در سال 201 یعنی زمانی که امام جواد، حدود شش سال داشت دخترش را به ازدواج او درآورده بود (مسعودی، مروج الذهب، ج 3، ص 441)و امام تا سال 215 یعنی 14 سال با ام فضل نامزد بودند. اگر و اقعا امام علاقه مند به این زن بود می توانست زودتر از اینها بیاید و همسرش را ببرد. تازه عبارتی که در این تواریخ است این است که می گوید مامون دستور داد تا زنش را یعنی ام فضل را با خود ببرد. ابن جوزی نیز تایید می کند که بردن عروس به فرمان مامون بود: فلما صار المأمون بتكريت قدم عليه محمد بن عليّ بن موسى بن جعفر بن محمد بن عليّ بن الحسين بن عليّ بن أبي طالب [كرم الله وجهه‏من المدينة في صفر، فأجازه، و أمره أن يدخل بابنته أم الفضل، و كان زوّجها منه، فأدخلت عليه في دار أحمد بن يوسف التي على شاطئ دجلة، فأقام بها، فلما جاءت أيام الحج خرج بأهله و عياله حتى أتى مكة، ثم أتى منزله بالمدينة، فأقام بها (ابن جوزی، المنتظم، ج 10، ص 265). در پایان ذکر این نکته شایسته می نماید که اگر امام نمی پذیرفت، واقعا خطر جانی داشت، همانگونه که وقتی به سراغ امام رضا آمدند تا او را به طوس بیاورند اول به امام گفتند شما دعوت شدی، وقتی امام نپذیرفت، به امام گفتند اگر نیایی به زور می بریمت. یا درباره مساله ولایت عهدی که اولا به امام گفتند، باید خلافت را بپذیری یا ولایت را وقتی امام نپذیرفت گفتند دیگر اجبار هست باید بپذیری و الا کشته می شوی .درباره عقد امام رضا و امام جواد با دختران مامون حقیقت این بود. البته در اسناد بالا آمد که در مراسم عروسی امام جواد مامون صریحا دستور می دهد که زنت را بردار ببر. ائمه می دانستد که اگر نپذیرند به زود این کار را خواهند کرد و یا به قیمت جانشان تمام می شود. اما درباره تاریخ نگاری شیخ مفید هم باید گفت با توجه به زمانه و شرایطی که او در آن قرار داشته به نظر می آید او کمی ملاحضه اوضاع و شرایط را می کرد چرا که در نوشته های پیش از شیخ مفید (ره) سندی بر تایید سخنش یافت نشد. شیخ مفید در دوره عباسیان می زیست و تلاش می کرد میانه عباسیان و علویان نیک بماند و کار به درگیری نکشد. که البته علی رغم میل او بارها کار به درگیری کشید و او سه بار تبعید شد.

چرا امام جوادعلیه السلام این ازدواج را پذیرفت، با این که هیچ سنخیّت دینى و اخلاقى بین آن دو نبود و امام، مقاصد و اهداف واقعى مأمون را مى دانست و نیز توجه داشت که این مرد، همان کسى است که مرتکب جنایت قتل پدرش امام رضاعلیه السلام شده بود.
آیا تن دادن امام جوادعلیه السلام به این ازدواج بر اثر فشار و وحشتى بود که از پیش، مأمون بر امام وارده کرده بود؟
یا این که خود حضرت، مصلحت در انجام چنین وصلتى مى دانسته است؛ مانند ازدواج پیامبر گرامى صلى الله علیه وآله وسلم با عایشه و غیر از او؟
بین مورّخان و تحلیل گران تاریخ، اختلاف نظر است. بعضى اوّلى را به حقیقت نزدیک تر دانسته اند و معتقدند: چنین ازدواجى به طور آشکار به مصلحت مأمون بوده نه به مصلحت امام. پس، آن حضرت بر اثر فشار مأمون، مضطر به پذیرفتن آن شده است.(1)
با دقّت در رخدادهاى متعدّدى که با سانسور شدید مأمون در تاریخ ثبت شده، شاید بتوان گفت: هردو جهت، باعث تن دادن امام جوادعلیه السلام به این ازدواج بوده است. زیراً اوّلاً: جوّ اختناق و وحشتى که مأمون ایجاد کرده بود، به حدّى بود که امام جوادعلیه السلام مجبور بود على رغم میل باطنى خود به این ازدواج تن بدهد. وقتى لقب امیرالمؤمنین که جز بر على بن ابى طالب علیه السلام حتّى به ائمّه معصومین دیگر نمى دادند، به مأمون بدهد، و در ابتداء خطبه عقد، در جواب مأمون که پرسید: آیا خود خواستگارى مى کنى؟ امام جوادعلیه السلام بفرماید: آرى یا امیرالمؤمنین...(2) پس طبق سخن جناب برهان باید مامون دشنه ای در دست گرفته باشد وبگوید باید بمن امیر المومنین بگویی!!!!
جناب برهان قطعا در نمی نویسند که مامون با شمشیر آمد وگفت باید یا دختر مرا بگیری یا اینکه می کشته می شوی ،بلکه طبیعی است که تاریخ نگار از شرایط زمان و سابقه افراد به تحلیل مسئله ای برسد .
تعبیر امیر المونین در جواب شخصى مثل مأمون، حاکى از جوّ اختناق و وحشت است که امام جوادعلیه السلام را به تقیّه وادار مى کند و مجبور به پذیرش پیشنهادهاى مأمون مى نماید.
و ثانیاً: مأمون قصد داشت با اعلام این تزویج، با این که با مخالفت عباسیان رو به رو مى شود (و مصلحت در برگزارى جلسات علمى و رو به رو کردن حضرت با یحیى بن اکثم - عالم برجسته سنّى - نقطه ضعفى از امام جوادعلیه السلام به دست آورد و باعث رسوائى آن حضرت شود) یا با سرباز زدن از پذیرش آن ازدواج، بهانه دیگرى بر علیه آن حضرت کسب کند.
امّا حضرت جوادعلیه السلام با آگاهى کامل از توطئه هاى مأمون، ازدواج را رد نکرد و با حضور در جلسات علمى که حکومت در برپایى آن نقش داشت، باعث اشتهار بیشتر آن حضرت گردید، به گونه اى که با خردسالى اش در دانشْ زبانزد خاصّ و عام گردید و موافق و مخالف، دوست و دشمن به علم و فضل او معترف شدند و شیعیان آن حضرت موقعیّت والایى یافتند.
همان گونه که پدرش امام رضاعلیه السلام درباره وى فرموده بود: این، مولودى است که در اسلام پرخیر و برکت تر از او زاده نشده است.(3)
و چه بسا پذیرش این ازدواج تحمیلى از سوى حضرت، موجب به وجود آمدن زمینه اى براى این اشتهار و نقش بر آب شدن تمام نقشه هاى شوم مأمون باشد.(4)
در روایت آمده: مأمون درباره ابوجعفر (امام جوادعلیه السلام) به هر حیله اى دست زد، اما به هیچ نتیجه اى نرسید(5)؛ بلکه تمام حوادث موجب عظمت و شهرت بیشتر آن حضرت گردید. یکى از عللى که معتصم - خلیفه عباسى - بعد از مأمون نتوانست وجود پربرکت امام جوادعلیه السلام را تحمّل کند، همین اشتهار وى و پیروان آن حضرت بود. از این رو، نقشه مسموم ساختن آن حضرت را به کمک امّ الفضل پیاده کرد.
1. ر.ک: زندگانى سیاسى امام جواد(ع)، جعفر مرتضى عاملى، ترجمه سید محمد حسینى، ص 93.
2. ارشاد، ج 2، ص 273.
3. بحارالانوار، ج 50، ص 20.
4. ر.ک: زندگانى سیاسى امام جواد(ع)، ص 105.
5. بحارالانوار، ج 50، ص 61.

با سلام
آقای برهان
این نظر شیخ مفید و از چه منبع تاریخی پیدا کردین؟ ویا اصلا از کدوم منبع تاریخی میگین که ازدواج در زمان حیات حضرت رضا و با نظر موافق ایشان صورت گرفته؟
آیا این نتیجه گیری شما هم بر اساس حدس و گمان نیست؟

برهان;61077 نوشت:
ممنون .
ببینید طبق همین فرمایش اخیرتان باز هم نشان می دهد که هیچ دلیل و مستند تاریخی برای چنین ادعایی وجود ندارد.
یعنی اینکه قول معصوم در این رابطه چنین ادعایی را تایید نکرده است .
(ضمن اینکه تاریخ نویسان مورد اشاره هم تنها به اهداف مامون از این ازدواج بدبین بوده اند ولی هیچ اشاره ای به ادعای تهدید و اجبار در ازدواج نکرده اند)

دقیقا برخلاف موارد دیگر مثل بحث اجبار پذیرفتن ولایت عهدی که حضرت ثامن الحجج بارها و در مواقف مختلف چه با کنایه و چه به صراحت به آن اضعان داشتند.

اما در این رابطه تنها در حد حدس و گمان است و شاهدی برای آن موجود نیست.

ضمن اینکه برخی بزرگان نظیر همین شیخ مفید رضوان الله علیه کاملا نظر متفاوتی در این زمینه دارد و معتقدند که حقیقتا مامون به امام جواد(ع) در آن زمان علاقه داشته است و همواره از علم امام در این سن کودکی متعجب و حیرت زده می شده است.

بنابراین اینکه بگوییم مامون بالاجبار و به زور این ازدواج صورت گرفته کذب محض است .و حتی در همین باورهای بدبینانه برخی مورخین که شما ذکر فرمودید هم تنها به برخی نیات احتمالی و اهداف پنهانی مامون اشاره شده و هیچ صحبتی از زور و اجبار نیست.

پس در نهایت به این نتیجه می رسیم که اگرچه ممکن است مامون در باطن نیات پنهانی و منافع دیگری برای این ازدواج در ذهن داشته ، اما هرگز زور و اجبار و تهدیدی برای پذیرفتن آن درکار نبوده است.
حتی برخی تاریخ نویسان معتبر معتقدند که این ازدواج در زمان حیات حضرت رضا(ع) و با نظر موافق ایشان صورت پذیرفته است.

موضوع قفل شده است