تغییر دین

تب‌های اولیه

51 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تغییر دین

سلام
من واسه این سوال اینجام
ایا تغییر دین از اسلام به دین دیگه گناه اگه هست چرا ؟
اگه امکان داره جواب سوال با منبع اونم از قران نه چیزی دیگه

man.network;59243 نوشت:
اگه امکان داره جواب سوال با منبع اونم از قران نه چیزی دیگه


با سلام
ضمن عرض سلام خدمت دوست عزیز قبل از اینکه بخواهم به سوالت جواب بدم می خواستم به یک نکته مهم که در سوالتون فرمودید اشاره کنم ما برای استنباط احکام و دستورات اسلامی چهار منبع داریم
1- قرآن
2- سنت و سیره معصومین
3- عقل
4- اجماع
که هر حکمی که به توسط یکی از اینها و از راه صحیح و درستش استنباط شود لازم الاجرا می باشد و لازم نیست همه احکام را فقط از قرآن استنباط کنیم چنانچه خیلی از احکام مهم و اصلی ما در قرآن وجود ندارد و ما از احادیث استفاده می کنیم مثل تعداد رکعات و کیفیت نماز که هیچ کجای قرآن نیست یا مثل میزان پرداخت زکات و کیفیت انجام حج و بعضی مسایل دیگر که در قرآن به کلیات آن پرداخته ولی جزئیات آنها را احادیث بیان فرموده است و ما باید به همانها عمل کنیم و نمی توانیم بگوییم که حتما باید در قرآن باشد
نکته مهم : هدف بنده از این مقدمه مبارزه با این تفکر است که اخیرا تو جامعه خیلی رواج پیدا کرده که عده ای می گویند این مطلب که می گویید کجای قرآن نوشته و حرفایی مثل این. و رواج این طرز تفکر خطرناک بوده و می تواند آسیبهایی را به دنبال داشته باشد که البته عده ای هم شاید به خاطر وارد کرد ن این شبهات عمدا این طرز تفکر و این انتظار غلط را در جامعه رواج می دهند اما خطراتی که این نوع تفکر ممکن است به آنها بیانجامد
1- رواج و گسترش این نوع تفکر ممکن است در عده ای این شبهه را به وجود بیاورد که العیاذ بالله قرآن کامل نیست و همه احکام در آن وجود ندارد
2- بی توجهی به احادیث و روابات وارده از معصومین که مبین و مفسر قرآن هستند و فهم آیات متشابه و مشکل قرآن بدون وجود این احادیث سخت است
3- رواج این تفکر در جامعه ممکن است در عده ای این شبهه را بیافریند که مسلمانان به عقل استنباط نمی کنندو دین اسلام دینی عقل ستیز است با اینکه ما در آیات قرآن این همه تاکید بر تفکر داریم پس بعضی از احکام نیز با عقل استنباط می شود هر چند ممکن است در قرآن به آنها اشاره نشده باشد

عمار;59316 نوشت:

با سلام
ضمن عرض سلام خدمت دوست عزیز قبل از اینکه بخواهم به سوالت جواب بدم می خواستم به یک نکته مهم که در سوالتون فرمودید اشاره کنم ما برای استنباط احکام و دستورات اسلامی چهار منبع داریم
1- قرآن
2- سنت و سیره معصومین
3- عقل
4- اجماع
که هر حکمی که به توسط یکی از اینها و از راه صحیح و درستش استنباط شود لازم الاجرا می باشد و لازم نیست همه احکام را فقط از قرآن استنباط کنیم چنانچه خیلی از احکام مهم و اصلی ما در قرآن وجود ندارد و ما از احادیث استفاده می کنیم مثل تعداد رکعات و کیفیت نماز که هیچ کجای قرآن نیست یا مثل میزان پرداخت زکات و کیفیت انجام حج و بعضی مسایل دیگر که در قرآن به کلیات آن پرداخته ولی جزئیات آنها را احادیث بیان فرموده است و ما باید به همانها عمل کنیم و نمی توانیم بگوییم که حتما باید در قرآن باشد
نکته مهم : هدف بنده از این مقدمه مبارزه با این تفکر است که اخیرا تو جامعه خیلی رواج پیدا کرده که عده ای می گویند این مطلب که می گویید کجای قرآن نوشته و حرفایی مثل این. و رواج این طرز تفکر خطرناک بوده و می تواند آسیبهایی را به دنبال داشته باشد که البته عده ای هم شاید به خاطر وارد کرد ن این شبهات عمدا این طرز تفکر و این انتظار غلط را در جامعه رواج می دهند اما خطراتی که این نوع تفکر ممکن است به آنها بیانجامد
1- رواج و گسترش این نوع تفکر ممکن است در عده ای این شبهه را به وجود بیاورد که العیاذ بالله قرآن کامل نیست و همه احکام در آن وجود ندارد
2- بی توجهی به احادیث و روابات وارده از معصومین که مبین و مفسر قرآن هستند و فهم آیات متشابه و مشکل قرآن بدون وجود این احادیث سخت است
3- رواج این تفکر در جامعه ممکن است در عده ای این شبهه را بیافریند که مسلمانان به عقل استنباط نمی کنندو دین اسلام دینی عقل ستیز است با اینکه ما در آیات قرآن این همه تاکید بر تفکر داریم پس بعضی از احکام نیز با عقل استنباط می شود هر چند ممکن است در قرآن به آنها اشاره نشده باشد

در قرآن نوشته که حکم مخصوص خداس و یا آیا حلال خدا را حرام گماشته و به خدا نسبت می دهید

دیگه تو قرن 21 به جز قران نباید به هیچ چیز دیگری استنباط کرد در مورد حج نماز وضو فکر نکنید که دقیقا مثل پیامبر چرا که سنی ها به شکلی و ما به شکلی دیگه نماز می خونیم حتی روش وضو گرفتن خوب در مورد احکام دینی بهتر فقط به قران مراجعه کرد حداقل برای جواب سوال های من

جواب سوال؟

اتفاقا چند آیه خیلی محکم در این زمینه است، ولی جناب استاد عمار حتما می خواستند شما رو متوجه نکته ای کنند که نگفتند.

زیتون;59452 نوشت:
اتفاقا چند آیه خیلی محکم در این زمینه است، ولی جناب استاد عمار حتما می خواستند شما رو متوجه نکته ای کنند که نگفتند.

khob jabab bein man porsidam ke javab begiram
age kasi az eslam be masiheyat ber gonah karde
age doroghe bege beghyre az gonah drogh mishe yani khodesh mosalmoon bashe vali bege masihe hastam

من جمله سومتون رو متوجه نشدم

با اجازه من این دو آیه را میگذارم:

إِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ إلّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِآياتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهَ سَريعُ الْحِسابِ
در حقيقت، دين نزد خدا همان اسلام است. و كسانى كه كتاب [آسمانى‏] به آنان داده شده، با يكديگر به اختلاف نپرداختند مگر پس از آنكه علم براى آنان [حاصل‏] آمد، آن هم به سابقه حسدى كه ميان آنان وجود داشت. و هر كس به آيات خدا كفر ورزد، پس [بداند] كه خدا سریع الحساب است.
سوره آل عمران آیه 19

وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ في الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ
و هر كه جز اسلام، دينى [ديگر] برای خود انتخاب کند، هرگز از وى پذيرفته نشود، و وى در آخرت از زيانكاران است.
سوره آل عمران آیه 85

با سلام

دوست دارم به یک نکته اشاره کنم که شاید به سوال شروع کننده تاپیک ربطی نداشته باشه اما به اسم تاپیک یعنی (تغییر دین)مربوط میشود.
بعضا مشاهده میشه که برخی از یک دین دل کنده و به دین دیگری میپیوندند.
نکته اینجاست که این اشخاص باید تمام و کمال دینی که در گذشته داشته اند را مطالعه کامل کرده باشند و به معایبی رسیده باشند و سپس دین جدید را نیز کامل مطالعه کرده و سپس در حد مقایسه برآمده باشند.
به نظر من اگر شخصی در این حد دین های مختلف را مطالعه کرده باشد(که گمان کنم سالیان سال طول میکشد) دیگر برای خودش مجتهدی است و اساسا نیاز به دین ندارد چون راه رسیدن به خداوند را میداند.
تغییر دین اساسا کاری بیهوده است مگر اینکه بخواهند پاسپورت یک کشور دیگر را بگیرند یا در ازدواج تداخل مذهب پیش بیاید که این نباید باعث زیر سوال رفتن دین قبلی شود یا برای آن دنبال دلیل و یا تناقض دینی بگردند.

اقا هدف همون پاسپورته یعنی طرف می تونه دروغ هم بگه

خوب شرایط این طور اقتضا می کنه

ایراد داره/؟

man.network;59243 نوشت:
سلام
من واسه این سوال اینجام
ایا تغییر دین از اسلام به دین دیگه گناه اگه هست چرا ؟
اگه امکان داره جواب سوال با منبع اونم از قران نه چیزی دیگه

با سلام

دوست عزیز، سؤال شما به موضوع احکام ارتداد و فلسفۀ مجازات مرتد بازمی گردد.

برای رسیدن به یک جواب کامل و جامع، علاوه بر آیات نورانی قرآن، توجه به نکاتی در خصوص فلسفۀ احکام ارتداد در اسلام، راهگشاست:

احکام اسلام با توجه به مصالح و مفاسد واقعی جعل شده است که احکام مربوط به ارتداد نیز از این قاعده مستثنی نیست.

برخی از آیات از جمله آیه 217سوره بقره و آیه 72 سوره آل عمران نشان می دهد ارتداد به عنوان یک جریان فتنه انگیز برای ایجاد تزلزل در باورهای دینی مسلمانان از سوی دشمنان داخلی و خارجی مطرح بود».[1]

در آیه 72 سوره آل عمران می فرماید: جمعی از اهل کتاب (به پیروان خود)گفتند در اول روز به آنچه بر مومنان نازل شده است ایمان بیاورید و در پایان روز انکارش کنید (از آئین اسلام باز گردید) شاید آنها [مؤمنان] از آئین خویش بازگردند.»[2]

در واقع ارتداد در معنای حقیقی خود ابزار انکار دین و تبلیغ علیه آن از روی عناد و ستیز است نه پایه ی استدلال و ناشی از شبهه و اشتباه، از این رو می توان گفت که فلسفه ی ارتداد عبارت است از تبلیغ علیه دین و در نتیجه تهدید نظم و اخلاق عمومی جامعه اسلامی[3].

اسلام برای پیشگیری از حوادث سوئی که ممکن است از راه تغییر مذهب دامنگیر جامعه اسلامی شود، صریحاً دستور می دهد اگر مرد مسلمانی که از پدر و مادر مسلمان متولد شده «مرتد» شود (که به او «مرتد فطری» گفته می شود) کیفر اعدام داده شود ولی چنانچه از پدر و مادری غیر مسلمان متولد شده باشد بعد اسلام اختیار کند سپس کافر گردد (که به او «مرتد ملی» گفته می شود) برای مدتی او را امر به توبه کنند چنانچه نپذیرفت او نیز اعدام کنند.[4]

اما اگر زن مرتد شود اسلام برای او کیفر آسانتری قرار داده است[5] با این توضیح که زن مرتد (ملی یا فطری) کشته نمی شود بلکه او را به توبه فرا می خوانند. چنانچه توبه کرد او را آزاد می کنند در غیر این صورت در زندان باقی می ماند و به هنگام نماز او را تازیانه زده و در تنگنای معشیتی قرار می دهند.[6]

انشاءالله مطالب دیگری در ادامۀ بحث در خصوص احکام ارتداد، پیوست خواهیم کرد.

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی__________________________________
[1] .نرم افزار پرسمان.
[2] .آل عمران، 72.
[3]. .صراحی،سیف الله احکام مرتد از دیدگاه اسلام و حقوق بشر، ص 281.
[4] . قربانی، زین العابدین، اسلام و حقوق بشر، ص 484.
[5] .همان، ص 484.
[6] .امام خمینی، تحریر الوسیله، ج 2، کتاب حدود، ص 445، برای مطالعۀ بیشتر ر.ک: پایگاه اینترنتی اسلام کوئست.


دوست عزیز من در مورد این دو ایه رو دوباره خوندم ولی ربطی به اون چیز که شما می گید نداره
ببین 217سوره بقره مگه که با شما جنگ کنند تا شما رو از دین خود برگردانند یعنی برمی گرده به اوایل اسلام که می خواستن جنگ کنن از دین بر گردنند که بت پرست بشن نه از یک دین الهی به یک دین الهی دیگه

ایه 72 سوره عمران هم باز همینطور اینها کافر هستن واسه همینه می گم قران نباید تفسیر بشه طرف هنوز یکتا پرسته می خوای اعدام کنیش

درضمن من یک سوال دیگه هم داشتم گفتم دل مسلمانه ولی زبان می گه مسیحی از نظر دینی ایرادی داره؟

کسی نیست جواب بده؟

man.network;59381 نوشت:
دیگه تو قرن 21 به جز قران نباید به هیچ چیز دیگری استنباط کرد در مورد حج نماز وضو فکر نکنید که دقیقا مثل پیامبر چرا که سنی ها به شکلی و ما به شکلی دیگه نماز می خونیم حتی روش وضو گرفتن خوب در مورد احکام دینی بهتر فقط به قران مراجعه کرد حداقل برای جواب سوال های من

با سلام

بزرگوار

درمورد اين كه چه ديني را برگزينيم؟؟
چطور اين دين را انتخاب كنيم؟؟
راههاي اثبات فروع دين چيست؟؟
و..........
سوالهايي است كه بايد بدانها پرداخته شود و مسايل كاملا واضح شود تا به نتيجه اي برسيم

در مورد اين كه ايا دين داري مهم است يا نه؟؟؟
انسان مي تواند بي دين باشد؟؟
چه نيازي به دين است؟؟
و اين كه ديني را كه انتخاب مي كنيم چه شرايطي بايد داشته باشد ؟؟؟
و ايا اصلا اين بايد ديني كه انتخاب مي كنيم الهي باشد و يا غير الهي و از مكاتب انساني؟؟؟
و...........

هزاران سوال كه انسان بايد در ابتداي امر انتخاب دين به انها بپرداز و ان مسايل را براي خود حل كند تا بتواند دين صحيحي را انتخاب كند

ادامه دارد..........

باز سلام

دين اسلام در ابتداي امر كسي را مجبور به دين داري نمي كند و هيچ تكليفي بر عهده او نمي گذارد تا انسان دين خود را انتخاب كند

هر فردي مختار است كه با راهنمايي عقل دين برتر را انتخاب كند
عقل تنها راهنماي انسان در اين راه است
انسان بايد با استدلالهاي عقلي جواب برخي سوالات را كه در درون هر انساني است پاسخ دهد

من را چه كسي خلق كرده است؟؟
اين جهان را چه كسي خلق كرده است؟؟
عاقبت من چه مي شود؟؟
مرگ يعني چه؟؟
و............سوالاتي از اين قبيل

انسان به دنبال پاسخ به اين سوالات است و بايد جواب اين سوالات را دريابد تا به نداي فطرت پاسخ دهد

انسان در جواب دهي به اين سوالات به طرف دين رهنمون مي شود
و ضرورت دين را درك مي كند
پس از اين نوبت به انتخاب دين مي رسد

ادامه دارد........

سلام

دين اسلام اصولي دارد و فروعي

فردي كه در ابتداء امر انتخاب دين است نبايد و نمي تواند به فروع ان نظر افكند و در مورد صدق وكذب انها نظر دهد

اسلام اصولي دارد و هرفردي قبل از ورود به اين دين بايد اصول را ابتدا مورد نقد و بررسي قرار دهد و با عقل خود كه تنها راهنماست بسنجد و ان را قبول كند
اگر به نتيجه اي رسيد كه خب دين اسلام را قبول مي كند والا در پي دين ديگري برايد

توجه داشته باشيد كه انتخاب دين براي هر فردي ازاد است ولي اين ازدي حد و مرز دارد
فردي كه دين را انتخاب ميكند بايد با استدلال و برهان و منطق همراه باشد

اصول دين را يا بايد با استدلال قبول كند و يا رد كند و استدلال بياورد كه من اين دين را طبق اين براهين صادق نمي دانم و البته بايد اصول ان را رد كند نه اين كه هنوز دين را قبول نكرده فروعات ان را رد كند و بگويد من چون اين فروع را رد مي كند پس دين درستي نيست
نخير در ابتداي امر بايد اصول ان را رد كند اصول دين هم كه مشخص است توحيد و نبوت و معاد

انسان بايد يا استدلالهايي براي پذيرش انها بياورد يا بر رد انها و اين اصلي است كه عقل هم ان را تاييد مي كند و شما هم فكر نكنم مخالفتي با اين اصل عقلي داشته باشد

ادامه دارد.......

سلام

خب حالا انسان است و اصولاتي از دين كه يا بايد انها را رد كند ويا بايد انها را تاييد كند
اكر تاييد كند كه خب مسلمان مي شود و مساله حل -- البته در بخش اصولات وبايد بعدا فروعات ان را هم بياموزد حقوق خود را دريابد و با انها اشنا شود و از طرفي تكاليفي كه دين بر عهده انسان مي گذارد را ياد بگيرد و انجام دهد--

ولي اكر قبول نكرد بايد بر رد انها دليل بياورد و اين مساله زماني شدت مي يابد كه از پدر و مادر مسلمان متولد شده باشد و در بلاد اسلام رشد يافته باشد كه شبانه روز در معرض احكام الهي بود است و انها را مي داند و اشنايي با انها دارد

خداوند عادل است و طبق اين صفت خود با بندگانش با عدالت رفتار ميكند و همچنين انتظار دارد كه بندگانش هم اين رسم و سنت را رعايت كنند

اين كه خداوند بنده اي را در بلاد اسلامي و از پدر و مادر مسلمان متولد كرده است و اين لطف را در حق او قرار داده است
اگر بنده اي بدون استدلال و برهان اين دين را ترك كند در واقع اين لطف الهي را ناديده گرفته است و خداوند جرم او را هم چند برابر مي كند و لذاست كه مرتد ملي و فطري باهم فرق دارند

خب بزرگوار
تا اينجاي بحث مطلع شديم كه دين را كه انسان انتخاب ميكند بايد :

-- آگاهانه باشد
-- درصدد جواب به سوالات دروني باشد
-- از راه ان وارد شود يعني ابتدا اصول و بعد فروع ان را قبول كند و اين طور نباشد كه چون در فروع ان شبهه اي دارد بدون اين كه اصول ان را قبول كرده به خاطر فروع دين كل دين را رد كند
-- هم جنبه اثبات و هم جنبه نفي دين بايد با برهان و استدلال همراه باشد


بزرگوار اگر مطلبي داريد بفرماييد تا بحث ادامه يابد

man.network;59654 نوشت:
دوست عزیز من در مورد این دو ایه رو دوباره خوندم ولی ربطی به اون چیز که شما می گید نداره
ببین 217سوره بقره مگه که با شما جنگ کنند تا شما رو از دین خود برگردانند یعنی برمی گرده به اوایل اسلام که می خواستن جنگ کنن از دین بر گردنند که بت پرست بشن نه از یک دین الهی به یک دین الهی دیگه

ایه 72 سوره عمران هم باز همینطور اینها کافر هستن واسه همینه می گم قران نباید تفسیر بشه طرف هنوز یکتا پرسته می خوای اعدام کنیش

درضمن من یک سوال دیگه هم داشتم گفتم دل مسلمانه ولی زبان می گه مسیحی از نظر دینی ایرادی داره؟


سلام
دوست عزیز تفسیر یک علم است و اینطور نیست که من و شما با خواندن ظاهر آیات الهی بتوانیم به باطن و روح آن واقف شویم، مفسر با توجه به تفسیر آیه به آیه یا تفسیر طبق احادیث اهل بیت که مفسران حقیقی قرآنند و شأن نزول آیات و ... به مقصود اصلی آیه پی می برد و به عبارتی ان را تفسیر می کند.

پس چنانکه در بارۀ آیات فوق از قول مفسران نقل نمودیم، اشتباه نشود نظر بنده یا تفسیر به رأی شخصی نیست. این برداشتی که شما بر اساس ظاهر آیه و به قدر فهم خود استنباط می کنید از مصادیق تفسیر به رأی است.

در بارۀ سؤال دومتان باید عرض کنم: اگر برای مخفی کردن اعتقادتان در شرایط تقیه، مثلاً در جمعی احساس خطر جانی و مالی و ... کنید و علیرغم آنکه در دل مسلمان هستید زباناً بگویید مسیحی هستم، یا شیعه هستید بگویید سنی هستم، از مصادیق تقیه است و از لحاظ شرع مقدس بلااشکال.

موفق باشید ...:Gol:

با سلام مجدد:Gol:

در ادامه بحث از احکام ارتداد و در بررسی حكم مرتد در اديان الاهى و مذاهب اسلامى، گفتنی است:

در فقه شيعه، مرتد داراى برخى از احكام مدنى در باب ارث و زوجيت است كه ظاهراً اين احكام خارج از سؤال هستند.

حكم جزايى مرتد اين است كه: مرتد فطرى اگر مرد باشد كشته مى‏شود و توبه‏ى او نزد قاضى قبول نمی شود، اما اگر مرد مرتد ملّى باشد نخست دعوت به توبه مى‏شود، اگر توبه كرد آزاد مى‏شود، و الّا كشته مى‏شود. زن مرتد، چه فطرى باشد چه ملّى، كشته نمى‏شود، بلكه دعوت به توبه مى‏شود، اگر توبه كرد آزاد مى‏شود، و الّا در زندان باقى مى‏ماند.[1]

در فقه اهل سنت، بنابر رأى مشهور، مرتد - در همه‏ى انواع آن - ابتدا دعوت به توبه مى‏شود، اگر توبه كرد آزاد مى‏شود، و گرنه كشته مى‏شود و فرقى ميان ملّى و فطرى و زن و مرد نيست.[2]

ارتداد در اديان الاهى غير از اسلام جرم و گناه، و مجازات آن مرگ است.[3]

بنابراين، مى‏توان گفت ارتداد از ديدگاه همه‏ى اديان و مذاهب جرم و گناه است و مجازات آن (با اختلاف در شرايط) مرگ است.[4]؛ [5]

ادامه دارد ...:Gol:

پاورقی_________________________________
[1] همان، ج2، ص 494.
[2] عبدالرحمن الجزيرى، الفقه على المذاهب الاربعة، ج 5، ص 424؛ ابو حنيفه مانند شيعيان ميان زن و مرد فرق گذاشته است. (ابوبكر الكاسانى، بدايع الصنايع، ج 7، ص 135) و حسن بصرى دعوت به توبه را نمى‏پذيرد (ابن قدامه، المغنى، ج10، ص 76).
[3] ر.ك: عهد قديم: سفر توريه مثنى، فصل 13؛ كتاب مقدس، ترجمه‏ى فارسى وليم گلن، دار السلطنه، لندن، 1856 ميلادى، ص 357 - 8؛ الكتاب المقدس، دار المشرق، بيروت، سفر ثنية الاشتراع، الفصل 13، ص 379 - 80. - عهد جديد سازمان ترجمه تفسيرى كتاب مقدس، تهران، 1357، ص 305 - 6.
[4] البته برخى مجازات مرگ براى ارتداد را حكم تعزيرى مى‏دانند نه حد؛ و معتقدند تعزيرات تماماً به دست حاكم است و شكل خاصى براى آن در اسلام معين نشده است؛ لذا نمى‏توان گفت مجازات ارتداد از ديدگاه اسلام مرگ است. ر.ك: حسينعلى منتظرى، دراسات فى ولاية الفقيه و فقه الدولة الاسلامية، ج3، ص 387؛ نيز ر.ك: عيسى ولايى، ارتداد در اسلام، ص 148 - 129.
[5] برای مطالعه بیشتر ر.ک: پایگاه اینترنتی اسلام کوئست، مقاله آزادى عقيده و اعدام مرتد در اسلام

آیا توحید و نبوت معاد فقط در اسلام است یا در ادیان دیگر هم هست.
همه دینها دعوت به یگانگی کرده اند.
همه دارای پیامبر هستند.
همه به معاد هم اعتقاد دارند. البته شاید دینهای پیامبران الوالعظم اینگونه تر باشند و دیگران کمتر یا بیشتر.

شاید این دوستمان منظورش این است آیا پدر و مادر مسلمان باید فرزندش را مجبور کند مسلمان شود یا نه ؟

زیتون;59509 نوشت:
من جمله سومتون رو متوجه نشدم

با اجازه من این دو آیه را میگذارم:

إِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ إلّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِآياتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهَ سَريعُ الْحِسابِ
در حقيقت، دين نزد خدا همان اسلام است. و كسانى كه كتاب [آسمانى‏] به آنان داده شده، با يكديگر به اختلاف نپرداختند مگر پس از آنكه علم براى آنان [حاصل‏] آمد، آن هم به سابقه حسدى كه ميان آنان وجود داشت. و هر كس به آيات خدا كفر ورزد، پس [بداند] كه خدا سریع الحساب است.
سوره آل عمران آیه 19

وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ في الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ
و هر كه جز اسلام، دينى [ديگر] برای خود انتخاب کند، هرگز از وى پذيرفته نشود، و وى در آخرت از زيانكاران است.
سوره آل عمران آیه 85

ایا منظور از کلمه اسلام نمی تواند تسلیم شونده باشد ؟

یابنده;59529 نوشت:
با سلام

دوست دارم به یک نکته اشاره کنم که شاید به سوال شروع کننده تاپیک ربطی نداشته باشه اما به اسم تاپیک یعنی (تغییر دین)مربوط میشود.
بعضا مشاهده میشه که برخی از یک دین دل کنده و به دین دیگری میپیوندند.
نکته اینجاست که این اشخاص باید تمام و کمال دینی که در گذشته داشته اند را مطالعه کامل کرده باشند و به معایبی رسیده باشند و سپس دین جدید را نیز کامل مطالعه کرده و سپس در حد مقایسه برآمده باشند.
به نظر من اگر شخصی در این حد دین های مختلف را مطالعه کرده باشد(که گمان کنم سالیان سال طول میکشد) دیگر برای خودش مجتهدی است و اساسا نیاز به دین ندارد چون راه رسیدن به خداوند را میداند.
تغییر دین اساسا کاری بیهوده است مگر اینکه بخواهند پاسپورت یک کشور دیگر را بگیرند یا در ازدواج تداخل مذهب پیش بیاید که این نباید باعث زیر سوال رفتن دین قبلی شود یا برای آن دنبال دلیل و یا تناقض دینی بگردند.

بله اساسا دین برای پیدا کردن راه هستش

man.network;59555 نوشت:
اقا هدف همون پاسپورته یعنی طرف می تونه دروغ هم بگه

خوب شرایط این طور اقتضا می کنه

ایراد داره/؟

بعضی از آقایون میگن دروغ مصلحت آمیز و تقیه و این حرفا که اتفاقا مجوز اسلامی هم براش صادر می کنن.

man.network;59654 نوشت:
دوست عزیز من در مورد این دو ایه رو دوباره خوندم ولی ربطی به اون چیز که شما می گید نداره
ببین 217سوره بقره مگه که با شما جنگ کنند تا شما رو از دین خود برگردانند یعنی برمی گرده به اوایل اسلام که می خواستن جنگ کنن از دین بر گردنند که بت پرست بشن نه از یک دین الهی به یک دین الهی دیگه

ایه 72 سوره عمران هم باز همینطور اینها کافر هستن واسه همینه می گم قران نباید تفسیر بشه طرف هنوز یکتا پرسته می خوای اعدام کنیش

درضمن من یک سوال دیگه هم داشتم گفتم دل مسلمانه ولی زبان می گه مسیحی از نظر دینی ایرادی داره؟

بله وقتی طرف هنوز موحده و دین جدیدش هم وحدانی هستش مشکل نمی دونم کجاست ؟

iranp301;59944 نوشت:
ایا منظور از کلمه اسلام نمی تواند تسلیم شونده باشد ؟

در تفسیر آیت الله مکارم در مورد ایه دوم چنین امده:

جمله ((يبتغ )) از ماده ((ابتغاء)) به معنى تلاش و كوشش است كه هم در موارد شايسته و هم ناشايسته به كار ميرود و در هر مورد تابع قرائنى است كه در آن مورد وجود دارد.
به اين ترتيب از مفهوم عام اسلام به عنوان يك اصل كلى كه همان تسليم در مقابل حق است به مفهوم خاص ‍ آن يعنى آيين اسلام منتقل مى شود كه نمونه كامل و اكمل آن است و مى گويد: امروز جز آيين اسلام از هيچ كس پذيرفته نيست و در

عين احترام به همه اديان الهى برنامه امروز، اسلام است . همانگونه كه دانشجويان دوره دكترا در عين احترام به تمام دروسى كه در مقاطع مختلف تحصيلى مانند ابتدائى ، راهنمائى و دبيرستان و دوره ليسانس ‍ خوانده اند تنها درسى را كه بايد دنبال كنند همان دروس سطح بالاى مقطع نهايى خودشان است و پرداختن به غير از آن جز زيان و خسران چيزى نخواهد داشت و آنها كه با تقليد نا بجا و تعصب جاهلى و مسائل نژادى و خرافات خود ساخته پشت به اين آيين كنند بدون شك گرفتار زيان و خسران خواهند شد و جز تاسف و ندامت از سرمايه هاى عمر و حيات كه بر باد داده اند نتيجه اى نخواهند گرفت .

iranp301;59939 نوشت:
آیا توحید و نبوت معاد فقط در اسلام است یا در ادیان دیگر هم هست.


با سلام

بله بزرگوار
ادياني كه از طرف خداوند پيامبراني براي هدايت انسانها فرستاده شده است بشريت را به يكتا پرستي دعوت كرده است و اين يعني توحيد

تمام پيامبران از طرف خدايي واحد براي هدايت بشريت فرستاده شده اند و همه انها پيامبر بعدي خود را معرفي كرده است و امدن پيامبر اخرالزمان را بشارت داده است و اين يعني نبوت

تمام پيامبراين كه از طرف خداوند امده بودند معاد و جهان اخرت را براي مردمان زمان خود تبيين كرده اند و زنده شدن مردگان بعد از مرك را تذكر داده و بهشت و جهنم را تفسير نموده و حساب وكتاب در محضر عدل الهي را بيان كرده اند و اين يعني معاد

iranp301;59939 نوشت:
همه دینها دعوت به یگانگی کرده اند. همه دارای پیامبر هستند.

با سلام

اسلام ادياني را به رسميت مي شناسد كه خداوند پيامبري را براي هدايت بشر فرستاده باشد و صاحب شريعتي از طرف خداوند بوده باشد

شايد در اين بين و لابلاي تاريخ افرادي باشند كه مردم را با نداي فطرت به يكتاپرستي دعوت كرده باشند ولي از طرف خداوند ماموريتي نداشتند

iranp301;59939 نوشت:
همه به معاد هم اعتقاد دارند. البته شاید دینهای پیامبران الوالعظم اینگونه تر باشند و دیگران کمتر یا بیشتر.


با سلام

در مورد معاد هم گذشت كه ادياني كه پيامبرانشان از طرف خداوند بوده است مردم را به معاد رهنمون مي كردند و در تعاليم شان موضوعي به نام معاد وجود داشت

والبته در مورد معاد كامل ترين مباحث را اديان الهي مي توانند مطرح نمايند زيرا خداوند متعال صاحب و خالق جهان است و از عالم ديگر فقط اوست كه باخبر است

بله همه پيامبران الهي صاحب دين و شريعت نبودند و خيلي از پيامبران مبلغ شريعت پيامبران صاحب كتاب و شريعت بودند و لذا كامل ترين مباحث را بايد در تعاليم پيامبران صاحب شريعت جستجو كرد

پس جمع بندی این شد

اگه کسی از دین اسلام به یک دین الهی که یکتا پرستی هستش تغییر دین بده ایرادی نداره

اگر کسی مسلمان باشه و به دلایلی بخواد خودش رو مسیحی جلوه بده مسلمان هستش

man.network;59996 نوشت:
اگه کسی از دین اسلام به یک دین الهی که یکتا پرستی هستش تغییر دین بده ایرادی نداره

با سلام

نخير بزرگوار جمع بندي اين نيست

ما هر چند در مطالب گذشته گفتيم كه تمام اديان الهي كه از طرف خداوند امده اند در زمان خود حق بودند و داراي پيامبر و هركسي به ان دستورات الهي عمل مي كرد ماجور نزد خداوند بود

ولي با رسيدن به اخرين پيامبر الهي و نزول اخرين دين الهي از طرف خداوند -- دين اسلام كه كامل ترين و اخرين دين است كه از طرف خداوند نازل شده است و تمام نيازهاي بشر را تا قيامت بر اورد مي سازد--

همه افراد بشر كه خواهان دين حق هستند بايد دين اسلام را اختيار كنند زيرا تنها دين كامل در جهان است و اخرين دين الهي

در تايپك هاي بالا گذشت كه خداوند ادياني را نسبت به نيازهاي مردمان ان زمان نازل مي كرد و براي انها دين و شريعتي را توسط پيامبران خود مي فرستاد و از ان مردمان همان قدر انتظار داشت كه به ان دستورات عمل كنند و بس

هر چند ان زمان هم هر پيامبري مي امد دين پيامبر قبلي خود را تاييد مي كرد و اعلان مي كرد كه خداوند دين جديد و كتاب جديدي را توسط من به شما نازل كرده است و برخي قبول كرده و برخي عصان مي كردند و در دين خود باقي مي ماندند

و اين عنادهاي پيروان اديان گذشته بود كه اديان را تا به حال زنده نگهداشته اند و اگر انها دستورات پيامبران الهي خود را مطيع بودند و بعد از پيامبر خود دين پيامبر جديد را مي پذيرفتند الان جزء اسلام ديگر دين الهي مطرح نبود

ادامه دارد..........

با سلام

بزرگوار
ادياني مانند مسيحيت و يهوديت براي زمانهاي خود بودند وزماني كه پيامبرانشان بودند و بس و خود پيامبران انها فرموده اند كه از پيامبر اخرالزمان اطاعت كنيد و دستورات او را گردن نهيد

اگر تعاليم ان پيامبران به ثمر مي نشست ديگر جز اسلام دين ديگري نبود
دين اسلام جامع جميع تعاليم اديان گذشته است

كساني كه مي خواهند دين ديگري را اختيار كنند با چه دلايلي اين كار را مي كنند؟؟

اگر به شريعت است كه به حكم عقل شريعت اسلام كامل تر و جامع تر از اديان ديكر است
اگر به اصول و مباني است اسلام عقل گرايانه ترين دين در بين اديان است
اگر به عدم تحريف كتاب اسماني است تمام علما اسلام قايل به عدم تحريف قران اند در حالي كه همه علما اديان ديكر قايل به تحريف كتب الهي خود هستند
و.................

كلام اخر اين كه :
نه بزرگوار
دين حق به حكم عقل و نقل اسلام است و دين ديگري غير از اسلام نزد خداوند مورد قبول نيست
اسلام كامل ترين برنامه براي هدايت بشر را دارد و جامع جميع دستورات و اديان الهي ماقبل خود است

اینطور که شما می فرمائید فقط مسلمانها میرن بهشت چون مسیحی و یهود و غیره از دستوران اسلام پیروی نکردن و بقول خودتون عناد ورزیدن خوب این زیاد جالب نیست
من فکر نمی کنم دوران مسیح با دوران پیامبر زیاد فرق می کرده و نیاز به دین جدیدی بوده باشه
ولی دوران زندگی ما یعنی عصر معاصر با دوران پیامبر زمین تا اسمان فرق می کنه و اگه قرار باشه دینی می امده بهتر بود تو موج سوم می امده نه اون زمان

از این رو اگه اون دوران فرقی در زندگی بود چی بوده و چرا نسخه جدید از طرف خدا نازل شده و چرا الان دینی نیست که شبهات مردم رو بیشتر برطرف کنه متاسفانه ما به سوالات دینی افراطی پاسخ می دیم
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
لطفا کوچیک تایپ کنید چشمام ضعیف ولی قدرت دید دارم

man.network;60037 نوشت:
لطفا کوچیک تایپ کنید چشمام ضعیف ولی قدرت دید دارم

اتفاقا جناب طاها خیلی خوب تایپ می کنند و خواندن بسیار راحتتر خواهد بود

من که ایه قران برایتان اوردم، آیا اون آیات حجت را تمام نمی کند؟

من یک سوال از شما دارم؟ با انصاف جواب بدهید!

اگر حالا که ویندوز سون آمده ودر دسترس است، من به شما بگویم که میخواهم از سیستم عامل dos استفاده کنم، شما به من چه می گویید؟

آیا مسیحیت در مقابل اسلام ، اصلا در حد سیستم عامل داس هست؟
از مسحیت چه چیزی باقی مانده؟ حتی خدایشان هم آمیخته با نوعی شرک است.
اصلا دین برای چی آمده؟
ایا مسیحیت انسان را به جایی می رساند؟

man.network;60037 نوشت:
اینطور که شما می فرمائید فقط مسلمانها میرن بهشت چون مسیحی و یهود و غیره از دستوران اسلام پیروی نکردن و بقول خودتون عناد ورزیدن خوب این زیاد جالب نیست

با سلام

بزرگوار بنده در مورد بهشت و جهنم رفت انسانها صحبت نكردم و اين اصلا وظيفه ما نيست
بله مي توان بحث كرد كه چه كساني به كدام دين ايمان داشتند و پيرو كدام دين بودند ...........
از طرفي در مورد ايمان نياوردن مردم بحث حاكمان جور هم مطرح است

در اين بحث اين گونه مي توان نتيجه گرفت كه:

دين كامل و جامع نزد خداوند اسلام است و اين را هم عقل و هم نقل تاييد مي كند و بشريت بايد قوانين ان را قبول كند
حال عده اي دربلاد اسلامي هستند و دين اسلام را قبول كرده اند
عده اي در اديان ديگر هستند و با تحقيق اسلام را قبول مي كنند
عده اي اصلا ديني ندارند و با تحقيق اسلام را قبول مي كنند
عده اي هم هستند كه در مقابل حق و حقيقت ايستاده اند و عناد ورزي مي كنند و حق را قبول نمي كنند
عده اي ديگر هم هستند كه علاوه بر اينكه خود در گمراهي اند ديگران را هم گمراه مي كنند

ادامه دارد........

[=arial][=&quot]با سلام

در مورد مردم و حاكمان جور هم اين طور بحث كنيم[/][=&quot]:

انسانهايي كه دين حق را نيافته اند چند دسته اند

1-- يا مقابل دين حق عناد مي ورزند و با اين كه دين حق را مي شناسند ايستادگي ميكنند و ان را قبول نكرده و گاها به مبارزه با ان مشغول اند
اين چنين افرادي كه حق را مي شناسند و از دين حق خبر دارند و در مقابل ان ايستاده اند و به مبارزه با ان برخواسته اند قطعا جهنمي اند

2-- كساني كه دين غير حق اختيار كرده اند و خبري هم از اسلام ندارند يعني نمي دانند كه اسلامي است و دين كاملي است و دستورات الهي در ان براي هدايت بشرگفته شده است
مثلا در جزاير دور افتاده فلان كشور
اين افراد اگر به نداي فطرت خود عمل كنند نزد خداوند حجتي خواهند داشت

يعني اگر به خواسته هاي فطرت عمل كنند مثلا راست گويي بودن و دروغ نگفتن از فطريات بشر است ظلم نكردن به انسانهاي ديگر از فطريات است و..........

اگر چنين فردي به نداي فطرت خود عمل كرد در مقابل خداوند حجتي دارد كه دين اسلام به ايشان نرسيده است ولي به نداي فطرت انساني خود عمل كرده است و ايشان نزد خداوند ماجوراند

ادامه دارد.........
[/][/]

[=&quot]با سلام

3-- كساني هم هستند كه ديني را قبول كرده اند مانند مسيحيت و يهوديت مثلا از بچگي دين پدران خود را انتخاب كرده است و اصلا هم در صدد تحقيق و تفحص از دين حق ديگري نبوده و سرش هم به كار خودش هست و به كسي كاري ندارد

و اصلا هم متوجه دين اين و ان نيست و به زندگي خود مشغول است و گفته هاي كتاب مقدس را قبول دارد و به فكرش هم نمي رسد كه در مورد دين خود تحقيق كند

و از جايي هم نشنيده كه ديني به نام اسلام است كه اخرين اديان و كامل ترين اديان است اين چنين فردي هم اگر به كتاب هاي اسماني عمل كند و از طرفي در مورد مطالبي كه با عقل در تضاد است به نداي فطرت عمل كند باز نزد خداوند ماجور است

زيرا ايشان هم خبري از اسلام و دين كامل ندارد و تحقيق هم نكرده است و به نداي فطرت عمل مي كند و به كتابي كه ايمان دارد از طرف خداوند است

و پيامبري ان را اورده است عمل مي كند اين چنين فردي هم چون اسلام به او نرسيده نزد خداوند ماجور است اگر به حق و حقيقت كه نداي فطرت است عمل كنند

ادامه دارد.........
[/]

[=arial][=&quot]با سلام

برخي افراد هم هستند كه در مقابل اديان هيچ عنادي ندارند و مي گويند مگر نمي گوييد بايد با عقل و ازادانه دين خود را انتخاب كنيد و در انتخاب دين ازاديد من تحقيق كردم و اصول اديان را مطالعه كرد و هيچ كدام از اديان را حق نيافتم[/][=&quot]

براهين و استدلالها را ديدم و با عقل خود سنجيدم ولي باز به نتيجه اي نرسيدم
اين افراد هم هرچند تعدادشان در دنيا به اندازه انگشتان دست هم نمي رسد زيرا واقعا اين همه برهان نمي تواند او را قانع كند؟؟؟

ولي باز اكر باشند مي توانند نزد خداوند استدلالهاي خود را بياورند و بگويند كه با اين استدلالها من قانع نشدم و هيچ ديني را انتخاب نكردم

البته بايد عناد نداشته باشند و از روي علم و تحقيق وبررسي كرده باشد نه اين كه هر كسي ديپلم گرفته بگويد من براهين را مورد بررسي قرار دادم هيچ كدامشان مرا قانع نكرد
يا مثلا داشتيم در همين سايت كه عده اي بودند كه 20 سال بيشتر نداشتند ادعا مي كردند كه هيچ يك از براهين نمي تواند اثبات خداوند كند و...........

قسمت دوم و سوم افرادي هستند كه گناهشان گردن حاكمان جور و ظلم است

حاكماني كه نمي خواهند مردمانشان دين حق را دريابند و اين مانع تراشي در هر زمان جلوه اي به خود مي گيرد
زمان پيامبر اسلام كه ايشان نامه اي به پادشاه ايران نوشتند و او قبول نكردند و اگر قبول مي كرد مردمان ان سرزمين زودتر از اين با دين اسلام اشنا مي شدند و اسلام اختيار مي كردند و .......

و اين مانع بودن در زمان ما هم به صورت ديگر كه اربابان رسانه بنگاههاي خبر پراكني را در اختيار گرفته اند و مانع از رسيدن صداي حق و حقيقت به كوشش مردمان هستند

و وقتي صاحب الزمان بيايند عمده نبردشان با حاكمان و ظالمان جور است و بر طرف كردن حاكمان ظلم و جور تا صداي عدالت و حق و حقيقت به مردمان جهان برسد

[/][/]

man.network;60037 نوشت:
من فکر نمی کنم دوران مسیح با دوران پیامبر زیاد فرق می کرده و نیاز به دین جدیدی بوده باشه ولی دوران زندگی ما یعنی عصر معاصر با دوران پیامبر زمین تا اسمان فرق می کنه و اگه قرار باشه دینی می امده بهتر بود تو موج سوم می امده نه اون زمان

با سلام

بزرگوار اين ها را نه شما و نه بنده و نه هيچ كس ديگري حتي فرد معصوم نمي تواند فكر كند كه چه زماني چه ديني لازم است

خداوند تعالي عالم و عادل و حكيم و..........است و هر وقت كه نيار بشريت به دين و ايين جديدي بود خداوند ان را نازل مي كند و البته به فرموده پيامبر همين خداوند اخرين ديني كه بر پيامبر نازل شده است همين است و غير از اين دين تا قيامت دين جديدي نخواهد امد

دين اسلام در بردارنده تمام قوانين و دستورات الهي براي هدايت بشر است و تمام نيازهاي انسان براي هدايت او در اين دين جمع مي باشد

بسم الله الرحمن الرحیم
بحث تغییر دین به مسأله ارتداد برمیگردد. ارتداد از واژه رد در لغت به معنی بازگشت که در اصطلاح به معنی بازگشت به کفر که ارتداد و رده نامید میشود.
البته مسأله ارتداد و احکام مترتب برآن خاص اسلام نیست و در ادیان و مذاهب دیگر نیز به نحوی وجود دارد.
در اسلام از آن جهت که دین حقیقی نزد خداوند اسلام است" ان الدین عند الله الاسلام ؛ال عمران،19.هرکس خدای متعال یا یگانگی وی،معاد(حیاة پس از مرگ)شریعت اسلام یا نبوت را باور نداشته باشد کافر قلمداد میشود.1
هرچند جوهره ادیان مشترک است و به مقتضای شرایط اجتماعی شریعت ها متفاوت میشود. اما در هر عصری تنها یک شریعت بر حق است و سایر شریعتها به دلیل تفاوت شرایط قبلی یا وقوع تحریف ، نسخ میشود.2
مرتد یا ملی (پدر یا مادر یا هردو هنگام انعقاد نطفه مسلمان بوده پس از بلوغ بعد از پذیرش اسلام کافر شده)و یا فطری (والدین هنگام انعقاد نطفه وی کافر بودند بعد بلوغ کافر بوده سپس مسلمان و بعد کافر شده) است.
مرتد فطری مرد علاوه بر برخی احکام محکوم به اعدام استو مرتد ملی پس از دعوت به توبه و بازگشت به اسلام پس از دادن 3روز مهلت چنانچه توبه کرد آزاد در غیر اینصورت به اعدام محکوم میشود.


زن مرتد از هر نوع که باشد کشته نمی شود. به توبه دعوت میشود .توبه کرد ازاد میشود در غیر این صورت در زندا باقی میماند و در تنگنای معیشتی قرار میگیرد تا توبه کند.
موضوع ارتداد و احکام وآثار حقوقی آن روشن و بدیهی است و تردیدی در آن نیست و همه مذاهب فقهی آن را پذیرفته اند واختلاف نظر در جزئیات است.
1-ابو علی ، طبرسی،مجمع البیان ،ج 1-2،ص128.
2- محمد ،رشید رضات،سیر المنار،ج6،ص416-417.

ماهیت جرم ارتداد
هر جرم از 3 عنصر قانونی و روانی تشکیل میشود:
1-عنصر قانونی؛ جرم شناخته شدن در قانون.
2- عنصر مادی؛ عنصر خارجی ملموس ومحسوس که به سبب آن ارتدا د عینیت میابد. یعنی تا در مرحله قلبی است مجازاتی در پی ندارد ولی چنانچه به زبان یا رفتار ابراز شود جرم حقوقی دارد.
عنصر روانی؛ قصد مجرمانه داشتن.در برخی ایات 1 نشان میدهد ارتداد یک جریان فتنه انگیز برای ایجاد تزلزل در باورهای دینی مسلمانان است
عامل دیگر هوا و هوس برخی مسلمانان سست ایمان است که با تبلیغ روحیه ایمانی جامعه را تضعیف کنند که با مجازات روبه رو میشوند


بنابر این ارتدا د اخلال در نظم عمومی و تردید و فتنه انگیزی به عنوان قصد مجرمانه عنصر روانی ارتداد را تشکیل میدهد

زیتون;60170 نوشت:
اتفاقا جناب طاها خیلی خوب تایپ می کنند و خواندن بسیار راحتتر خواهد بود

من که ایه قران برایتان اوردم، آیا اون آیات حجت را تمام نمی کند؟

من یک سوال از شما دارم؟ با انصاف جواب بدهید!

اگر حالا که ویندوز سون آمده ودر دسترس است، من به شما بگویم که میخواهم از سیستم عامل dos استفاده کنم، شما به من چه می گویید؟

آیا مسیحیت در مقابل اسلام ، اصلا در حد سیستم عامل داس هست؟
از مسحیت چه چیزی باقی مانده؟ حتی خدایشان هم آمیخته با نوعی شرک است.
اصلا دین برای چی آمده؟
ایا مسیحیت انسان را به جایی می رساند؟

چون گفتی با انصاف جواب بدم خوب به روی چشم

ببین اصلا این دوتا با هم ربطی ندارن هسته ویندوز از سیستم عامل داس هستش
و خیلی از کار های که شما انجام میدی توسط سیستم عامل داس انجام میشه ویندوز یه چیز گرافیکی هستش یه gui اصل همون کرنل یا هسته هستش که یکی تاز داس کارهای رو انجام می ده که ویندوز نمی تونه و بلعکس

الان اسلام = تروریست حالا شما بگو اسلام دین سلحه من هم مسلمانم میدونم ولی فعلا اینه
خود دین اسلام هم با کلی خرافات دین امیخته شده ولی چون افراطی به دین نگاه می کنیم نمی بینیم

کل دین میگه ادم باش همین مثل ادم زندگی کن کدام اخوند بود میگفت تو اروپا اسلام دیدم مسلمان ندیم

دین انسان رو به جایی نمی رسونه شما مسلمان باش مثل ابن مجلم یا شمر یا مسیحی باش مثل حواریون چه ربطی داره

همه دین ها با هم برابرن و همه برای هدایت بنده ها اومدن نه چیز دیگه راه انسان بودن رو نشون میدن

من مگه میگم کافر بشه؟

بزارین یه سوال دیگه بپرسم آیا شرایطی هست که انسان بتونه تغییر دین بده از اسلام به مسیحیت؟
لطفا جواب یک کلمه باشه ؟ بلی یا خیر

حالا اگر جواب خیر هست حکمش ادامه؟ (در مورد مرد حرف میزنیم نه زن)
اری یا خیر

man.network;60261 نوشت:
بزارین یه سوال دیگه بپرسم آیا شرایطی هست که انسان بتونه تغییر دین بده از اسلام به مسیحیت؟ لطفا جواب یک کلمه باشه ؟ بلی یا خیر

با سلام

بزرگوار اين كه نشد بحث كردن
در تايپك هاي متعددي كه نوشته شده به هم سوالات به طور كامل جواب داده شده است ولي شما باز همان مطالب را تكرار كرده ايد
در عجب ام و
نمي دانم شما مطالب را مي خوانيد يا نه؟؟؟

اگر بخوانيد كه بايد از ادامه مطالب و يا شبهات ديكر سوال كنيد

در مطالب بالا گذشت كه تنها دين نزد خداوند اسلام است و بس
بله هم مي توانند از اسلام خارج شوند
نخير نمي توانند از اسلام خارج شوند

مي توان از اسلام خارج شد :
-- زماني كه فرد با تحقيق و مطالعه و اوردن براهيني كه اسلام براي اثبات خود اورده است را بشكند
گفتيم كه با مطالعه و تحقيق و استدلال و برهان

-- در اديان ديگر تحقيق كند و استدلالي بياورد كه ديني برتر از اين را پيدا كرده ام كه راه سعادت ان بهتر از اسلام است
-- با تهمت زدن و فحش دادن به دين و ايات الهي و پيامبران الهي همراه نباشد

و نخير نمي تواند از اسلام خارج شود:
-- كساني كه بدون استدلال باشند و بدون برهان
و با تهمت و افترا و ناسزا


انصافا اگر مطالب و تايپك هاي متعدد بنده را مطالعه نموده باشيد به اين سوالات پاسخ هاي مبسوطي داده شده است

man.network;60261 نوشت:
حالا اگر جواب خیر هست حکمش ادامه؟ (در مورد مرد حرف میزنیم نه زن) اری یا خیر

با سلام

شما در مورد يك مساله شيمي و فيزيك و .....صحبت كنيد بايد هزار صفحه طول و تفصيل داده شود تا مطلبي بيان شود و تنقيح شود

چطور در مورد مطالب با اهميت دين راحتي از كنار انها رد مي شويد و انتظار داريد كه با بله و نخير جواب داده شود

بايد توضيح داده شود و تبيين شود مساله دين و دينداري و هجمه بر دين و استدلال اوردن بر له و عليه دين و .......هزار مساله بايد بحث شود تا به جوابي برسيم

شما بزرگوار مطالبي كه در اين مورد در تايپك ها متعدد بالا امده است مطالعه نماييد و در مورد ان مساله طرح بحث نماييد تا بحث را پي بگيريم

man.network;60258 نوشت:
ببین اصلا این دوتا با هم ربطی ندارن هسته ویندوز از سیستم عامل داس هستش و خیلی از کار های که شما انجام میدی توسط سیستم عامل داس انجام میشه ویندوز یه چیز گرافیکی هستش یه gui اصل همون کرنل یا هسته هستش که یکی تاز داس کارهای رو انجام می ده که ویندوز نمی تونه و بلعکس

با سلام

مطالب سركار زيتون يك مثال بود و بس

اما در مورد مثل ها مطالبي مي گويند :

-- در مثل مناقشه نيست

-- مثل از يك جنبه مطلب را نزديك مي كند و از چندين جنبه دور

-- در مثل به محل شاهد بايد فكر كردد نه مطالب ديگر

و.............

خوب جواب رو دیدی چطور میشه اصلا به نظر من مکینتاش بهتره این کدوم دینه؟

man.network;60341 نوشت:
خوب جواب رو دیدی چطور میشه اصلا به نظر من مکینتاش بهتره این کدوم دینه؟

[=&quot]خیلی ممنون و متشکر!!!!!!!!!!!!!!! شما مثله اینکه اصلا متوجه منظور من نشدید.

[/]


[=&quot]مکینتاش بهتر است یعنی چه؟ مگر ما قرار است درس سیستم عامل اینجا بهم پس بدهیم؟

[/]


[=&quot]من دو سیستم عامل انتخاب کردم و مثال زدم، شما نباید خارج از مثال من حرکت می کردید.

[/]


[=&quot]دلیل انتخاب این دو سیستم عامل اولا فراگیر بودن انها هر کدام در زمان خودشون و دوما اینکه به قول شما هر دو هسته شان یکی است ( یا اینکه از یک شرکت بیرون آمده اند)، همانطور که دین اسلام و مسیحیت هر دو هسته شان یکی است و آن خداست.

[/]


[=&quot]دفاع شما هم از سیستم عامل داس برای من عجیب است و اینکه ویندوز را فقط یک واسط گرافیکی روی داس گرفتید ، و قابیلت های اون مثله مولتی تسکینگ و مولتی یوزر و امنیت بیشتر و........... را اصلا توجه نکردید، من عمرم به کار با داس قد نمیده و نمیدانم چکار میشود با داس کرد که با ویندوز نمیشود کرد تا جایی که میدانم یک کاربر حرفه ای می تواند کارهایی که با داس میکرده را از طریق خط فرمان انجام دهد ودسترسی مستقیم به همه چیز عیب داس بود نه حسن اون ، و یک کاربر عادی با دو تا فوت میتونست سیستم عامل را بفرسته رو هوا. به هر حال سیستم عامل داس الان یک جوک خنده دار است.

[/]


[=&quot]نه صحبتهای بالای من به مثالی که زدم ربطی داشت و نه صحبتهای شما، چون از موضوع خارج شدید، مجبور شدم توضیح بدهم. [/]

[=&quot]من فقط یک سوال کردم و منظورم مزایا و معایب سیستم عامل ها نبود.[/]

[=&quot]بگذریم.....

[/]

نقل قول:
کل دین میگه ادم باش همین مثل ادم زندگی کن کدام اخوند بود میگفت تو اروپا اسلام دیدم مسلمان ندیم

دین انسان رو به جایی نمی رسونه شما مسلمان باش مثل ابن مجلم یا شمر یا مسیحی باش مثل حواریون چه ربطی داره

همه دین ها با هم برابرن و همه برای هدایت بنده ها اومدن نه چیز دیگه راه انسان بودن رو نشون میدن


[=&quot]من نمیدانم چطور شما اسلام و مسیحیت را در یک سطح قرار میدهید، به نظر من شناخت شما از اسلام درست نیست.

[/]


[=&quot]حواریون هم مسیحی نبودند ، و دینشون شبیه دین ما بوده و انها کسانی بودند که ولایت حضرت عیسی را بر خود پذیرفتند و به همین دلیل هدایت یافتند. حضرت عیسی هم پناه می برد به خدا از دینی که به نام او ساختند و رواج دادند. [/]

[=&quot]اگر حواریون الان بودند مسلمان می شدند. چون حضرت عیسی به آنها وعده حضرت محمد را داده بود.

[/]


[=&quot]منظور اون عالم که فکر کنم سید جمال ادین اسد آبادی بوده هم این بوده که چرا به دین خود عمل نمی کنید، و فقط کافی نیست که انسان بگوید مسلمانم بلکه باید به آن هم عمل کند.[/]

[=&quot]ابن ملجم هم هدایت[/] [=&quot]نیافت چون به دینش عمل نکرد و همینطور ولایت حضرت علی (ع) را نپذیرفت و اگر قرار است دین آدم را به جایی نرساند پس برای چی آمده؟[/]

[=&quot]اینکه کسی نتواند از قابلیت های یک وسیله استفاده کند، دلیل نمی شود که آن وسیله قابلیتی نداشته باشد، تقصیر اون فرد است نه تقصیر اون وسیله.

[/]


[=&quot]شما اگر مسیحی شوی باید مبانی مسیحیت را بپذیری و انوقت من چند آیه برایت می آورم که در این صورت مجبوری مسلمان شوی وگرنه مخالفت با امر خدا کردی. مانند آیاتی که می گوید:

[/]


[=&quot]همانا کافر شدند کسانی که گفتند خدا یکی از سه تا است .........مائده 73[/]

[=&quot]و به آنچه نازل کردم ایمان بیاورید که نشانه های آن با آنچه در کتاب شماست مطابقت دارد و نخستین کافر به آن نباشید ...... بقره 41[/]

[=&quot]ای اهل کتاب فرستاده ما پس از فاصله و فترتی میان پیامبران به سوی شما آمد..........مائده 19[/]

[=&quot]کافر شدند کسانی که گفتند خدا همان عیسی بن مریم است.....مائده ایه 72[/]


man.network;60261 نوشت:
من مگه میگم کافر بشه؟

بزارین یه سوال دیگه بپرسم آیا شرایطی هست که انسان بتونه تغییر دین بده از اسلام به مسیحیت؟
لطفا جواب یک کلمه باشه ؟ بلی یا خیر

حالا اگر جواب خیر هست حکمش ادامه؟ (در مورد مرد حرف میزنیم نه زن)
اری یا خیر


ادامه بحث ...


با سلام مجدد:Gol:


براى روشن شدن بحث تغییر دین یا همان ارتداد و فلسفه ‏ى مجازات مرتد بايد به چند نكته زیر توجه كرد:

1. احكام اسلام به دو حيطه ‏ى احكام فردى و احكام اجتماعى تقسيم مى ‏شود. احكام اجتماعى بر اساس مصالح اجتماعى وضع مى‏ شوند، و گاه تأمين اين مصالح، بخشى از آزادى ‏هاى فردى را محدود مى‏ كند. اين نكته در هيچ جامعه‏اى قابل انكار نيست.

2. شخص مرتد اگر تمام تلاش خود را در شناخت حق كرده باشد، در ارتداد خود، نزد خدا، معذور است و واقعاً در حيطه‏ى احكام فردى خود مجرم، نيست[1]، اما اگر در شناخت حق كوتاهى كرده باشد، در حيطه‏ى احكام فردى نيز مجرم است.

هرگاه مرتد، ارتداد خود را به جامعه بكشاند، رفتار او در حوزه‏ى احكام اجتماعى قرار مى‏گيرد و ملاك‏هاى احكام اجتماعى را پيدا مى ‏كند و از اين ديدگاه مجرم است؛ زيرا:

اولاً: حقوق ديگران را ضايع كرده است، چراكه در اذهان عمومى ايجاد شبهه و شك مى‏ كند و واضح است كه ترويج شبهات در افكار عمومى باعث تضعيف روحيه‏ى ايمانى جامعه مى‏ شود و از آن جا كه بررسى شبهات در توان متخصصان و دين شناسان است، عامه ‏ى مردمِ ديندار - كه اين توانايى را در خود نمى‏ بينند - حق خود مى‏ دانند كه فضاى عمومى جامعه سالم بماند.

ثانياً: با قطع از اين كه حفظ روحيه‏ ى ايمانى جامعه حق مردم است، اسلام آن را از مصالح اجتماعى مى‏ داند، لذا به تعظيم شعائر دين ترغيب كرده است.[2] و از شكستن آن نهى كرده است.[3] نتيجه اين كه ارتداد شايد از ديدگاه حكم فردى جرم نباشد، ولى از ديدگاه حكم اجتماعى جرم است. [4]

موفق باشید ...:Gol:


پاورقی_________________________________________-
[1] خداوند متعال فرمود: "لا يكلف اللَّه نفساً الّا وسعها"، بقره ، 286.
[2] حج، 32.
[3] مائده، 2.
[4] برای مطالعه بیشتر ر.ک: پایگاه اینترنتی اسلام کوئست، مقاله آزادى عقيده و اعدام مرتد در اسلام.

بسم الرحمن الرحیم
قبل از بیان فلسفه مجازات مرتد نیازمند چند مقدمه هستیم.
الف) محدودیت عقل بشر؛
احکام دین تابع مصالح و مفاسد واقعی انسانهاست اما خرد بشر تا چه اندازه به فلسفه احکام دست می آید.با وجود پیشرفت های خیره کننده ،در برابر موج عظیم مجهولات دست و پا میزند حال اگر از دست یابی به فلسفه احکام الهی ناتوان گردد باید سر تعظیم فرود آورد.چه رسد به اینکه حکمتهایی را برایش برشمرد.


ب) حق الهی و حقوق طبیعی انسان؛
در تفکر اومانیستی ،انسان جایگزین خدا شده و معیار مشروعیت و حقانیت هر قانون حکومتی است .و هیچ کس حتی خدا حق تصمیم گیری برای انسان را ندارد که این امر به اباحه گری و لیبرالیسم می انجامد.ولی در اسلام بنیان اصلی ساختار فکری براساس خرد بشری است که به بهره گیری و تعالی بخشیدن آن دعوت شده . از این رو بزرگترین خیانت به بشر ،فتنه انگیزی در جهت آلوده سازی اذهان عمومی در تشخیص حق و باطل است .که مجازات مزتد در برابر جنگ روانی و تبلیغاتی علیه اسلام و مسلمین سدی مستحکم به شمار می آید.
هم چنان که در صورت مسموم شدن آب شهر ،دولت اسلامی موظف به سالم سازی آنست و مجرمان احتمالی آن مجازا ت گردند.
از سوی دیگر حقوق طبیعی انسانها مربوط به حوزه مناسبات انسانی است ولی اگر شخصی در برابر و دین خدا ستیزه گری خداوند حق دارد حیات بخشیده را باز ستاند.بنابر این حکم ارتداد در حوزه مناسبات انسانی نیست که ناقض حقوق بشر باشد بلکه از حقوق و حدود الهی است.


ج) فرق دین گرایی و دین گریزی؛
آزادی در پذیرش دین حق مستلزم و در وانهادن آن نیست.زیرا:
-اگر منظور از وانهادن دین ،وانهادن دین منسوخ و باطل و گرایش به دین حق است که تکلیف هر انسانی است.
- اگر مقصود یکسانی پذیرش دین حق و وانهادن آنست .یعنی حق مساوی در برابر هر دو دارد که سخنی بیهوده است که تکلیف در برابر خداوند فراموش شده است.
در واقه پذیرش دین حق تکلیفی معقول و مورد تأکید دین است و گریز از اسلام جز ضرر و زیان ثمری ندارد.بلی اگر کسی به خاطر شبهه اعتقادی منحرف گردد به او فرصت تحقیق و مطاله داده میشود.
افزون بر آن کسی که آزادنه و با آگاهی دین را پذیرفته و ماتزم احکامش شده تعهدی نسبت به اسلام پیدا کرده که قبل از آن این تعهد را نداشت.


ر.ک. محمد حسن قدر دان قرا ملکی،کلام فلسفی ،صص513-514

ادامه پست قبلی
راز سخت گیری بر مرتد؛
1- مصلحت شخصی مرتد و جامعه؛
از آنجاکه احکام اسلام تابع مصالح و مفاسد است و انسان موجودی دو بعدی است و پس از این جهان دارای حیات جاودانه است هر آنچه او را از سعادت ابدی باز دارد موجب خسران اوست و آنچه او را به نیک فرجامی برساند خیر برین است .لذا کسی که از خداو پیامبر (ص) روی گردان شده حیاتش برای خوودشو جامعه زانبار است و مجازات وی حالت بازدارنده بابرای جامعه دارد.
2- حفظ کیان دینی، از چند سو مجازات مرتد نقش زیادی دارد از آن جمله : -- بازداری از تحقیر دین،زیرا اسلام بر شرف و حیثیت انسانها تأکید دارد چنین مکتبی اجازه نمیدهد دین خدا و تنها راه سعادت انسان دستخوش تحقیر شود.

- نبرد با جنگ تضعیف عقاید ؛قران از گروهی یاد میکند که در پی تضعیف اسلام و تزلزل در عقاید مسلمانان دارند-ال عمران ،72-.اینکه تظاهر به مسلمانی میکردند و سپس از اسلام باز میگشتند که اهل کتاب از اصلی ترین عناصرآن بودند.

3- پاسداری از نظام اسلامی؛ حفظ نظام اسلامی با مجازات مرتد ارتباطی تنگاتنگ دارد.از ان جمله:
-حیثیت نظام اسلامی فآیةالله خامنه ای در این باره میگوید:..... مسأله این است که کسانی به خاطر جاذبه های مادی و تأمین هواهای نفسانی حاضر شدند به حیثیت نظام اسلامی لطمه بزنند و به آن پشت کرده ،ایمان اسلامی را رها کنند....
سید علی خامنه ای،آزادی از نطر اسلام و غرب،اندیشه حوزه ،سال4،ش 2،ص 39.

- پیوستگی امت، مارسل بوازار -استاد دانشگاه ژنو- میگوید:علت سخت گیری در باره مرتدشاید بدان جهت باشد که در نظام حکومتی و سیستم اداری جوامع اسلامی ایمان به خدا صرفا جنبه درونی و قلبی ندارد بلکه جزو بندهای پیوستگی امت و پایه های حکومت است،به طوری که با فقدان آن قوام و دوام جامعه اسلامی متلاشی میشود.....
مهدی بازرگان،دینداری و آزادی،ص 135.

- مقابله با نفوذ به قصد براندازی؛جواز ارتداد راه نفوذ دشمن را به اردوگاه اسلام و آگاهی از اسرار مسلمانان است که با حکم مجازات مزتد این راه نفوذ بسته میگردد.

- بازداری از انتخاب کورکورانه،اسلام دینی است که به انتخاب صحیح و ایمان مبتنی بر بینش دعوت میکند و گیروانش را از تقلید کورکورانه پرهیز میدارد.حال هرگاه حقانیت دین به خوبی شناخته شود دیگر نمیتواند بازگردد

اقای زمزم من پست های شما رو مطالعه نکردم ممنون از پستی که دادید البته یک نظر اجمالی انداختم به دو دلیل یک فونت استاندارد نیست 2 اندازه استاندارد نیست
متذکر می شم فونت خوب باید تاهما باشه برای اینترنت و سایز کوچیک

درمورد دوست عزیز ویندوز باگ داره اسلام هم داره

اسلام اون زمان با الان کمی فرق میکنه کمی زیاد فرق میکنه وقتی می بینم تو خیابان ماموا برای کم حجابی نوامیس مردم رو مورد ازار قرار میدن راستش از اسلام زده میشم از خدا نه از سلام محمد نه از این اسلام که همه چیز رو به تلنگه گرفته
از یک طرف ساز و موسیقی رو حرام اعلام میکنه نه حرام علام نمی کنه و از نشون دادن نوازنده و خود ساز تو تلویزون خوداری میکنه ولی بعد از اذان مغرب یه اهنگ آرام پخش می کنه وقتی این اتفاقات می افته اره از این دین زده میشم با این می دونم اسلام بهترین راه خوب وقتی هزار جور دروغ که به مرغ داخل قابلمه بگی از خنده روده بره میشن حالا نمی گم کی گفته و چی گفته خوب حالا شما بگو میسحیت سه تا خدا 2 تا خدا من از یکتا پرستی حرف میزنم شما چرا متوجه نمی شی

man.network;60261 نوشت:
من مگه میگم کافر بشه؟

بزارین یه سوال دیگه بپرسم آیا شرایطی هست که انسان بتونه تغییر دین بده از اسلام به مسیحیت؟
لطفا جواب یک کلمه باشه ؟ بلی یا خیر


سلام علیکم.
جواب شما آسان است.
اگر شما خداوند را به عنوان اول و آخر بدانید و اسلام را آخرین و بهترین دین فرستاده حضرت حق,آنگاه جوابتان را میابید.
همین!

رازیانه;60670 نوشت:
سلام علیکم.
جواب شما آسان است.
اگر شما خداوند را به عنوان اول و آخر بدانید و اسلام را آخرین و بهترین دین فرستاده حضرت حق,آنگاه جوابتان را میابید.
همین!

خدا اولین و اخرینه درست دین اسلام هم بهترینه ولی ولی داره میگم الان پست قبلی رو یک بار دیگه بخونید

شما از جواب دادن تفره میرید

من میگم ایا راهی دلیلی چیزی هست یه شخص به خاطر اون از اسلام به مسیحیت تغییر دین بده
یا نه اگر نه باید گردنش رو یزنن

man.network;60744 نوشت:
خدا اولین و اخرینه درست دین اسلام هم بهترینه ولی ولی داره میگم الان پست قبلی رو یک بار دیگه بخونید

شما از جواب دادن تفره میرید

من میگم ایا راهی دلیلی چیزی هست یه شخص به خاطر اون از اسلام به مسیحیت تغییر دین بده
یا نه اگر نه باید گردنش رو یزنن

کلام شما پر از تناقض است.
این شما هستید که از قبول کردن تفره میروید.
فرض شما از مبنا غلط است,به همین دلیل هرچه بگردید جوابی نمی یابید.
ببین دوست من:
اگر قبول کنید که انسان نیازی به جز اسلام ندارد,آنگاه دیگر احتیاجی به راه نیست,چون هیچگونه نیازی
وجود ندارد تا مبنای ایجاد راه گردد.

مثال:
حسی به نام تشنگی انسان را وادار به نوشیدن آب میکند,چون تشنگی دلیل اصلی نوشیدن است,هیچ ماده دیگری به اندازه آب نمیتواند پاسخ این نیاز را دهد.
شاید بگویید ما به جز آب نوشیدنی های دیگری هم داریم,توجه بفرمایید که فقط آب میتواند تشنگی را برطرف کند و همه آنها یا از آبند یا از آن پایینتر.
پس آب اصل است
نوشیدنیهای دیگر فرع
شما نمیتوانید آب را ترک کرده و فقط لیمونات بنوشید!

رازیانه;60748 نوشت:
کلام شما پر از تناقض است.
این شما هستید که از قبول کردن تفره میروید.
فرض شما از مبنا غلط است,به همین دلیل هرچه بگردید جوابی نمی یابید.
ببین دوست من:
اگر قبول کنید که انسان نیازی به جز اسلام ندارد,آنگاه دیگر احتیاجی به راه نیست,چون هیچگونه نیازی
وجود ندارد تا مبنای ایجاد راه گردد.
مثال:
حسی به نام تشنگی انسان را وادار به نوشیدن آب میکند,چون تشنگی دلیل اصلی نوشیدن است,هیچ ماده دیگری به اندازه آب نمیتواند پاسخ این نیاز را دهد.
شاید بگویید ما به جز آب نوشیدنی های دیگری هم داریم,توجه بفرمایید که فقط آب میتواند تشنگی را برطرف کند و همه آنها یا از آبند یا از آن پایینتر.
پس آب اصل است
نوشیدنیهای دیگر فرع
شما نمیتوانید آب را ترک کرده و فقط لیمونات بنوشید!

باز هم مثال های عجیب غریب

اگه اسلام نباشه اب از اب تکون نمی خوره ولی اگه اب نباشه دنیا وجود نداره الان مگه این همه ادم مسلمان نیستند زندگی نمی کنند ببینم یعنی شما میگید تو این جهان چند میلیاردی فقط مسلمان ها اشتباه نمی کنند فقط انها به بهشت میرن

man.network;60563 نوشت:
اقای زمزم من پست های شما رو مطالعه نکردم ممنون از پستی که دادید البته یک نظر اجمالی انداختم به دو دلیل یک فونت استاندارد نیست 2 اندازه استاندارد نیست
متذکر می شم فونت خوب باید تاهما باشه برای اینترنت و سایز کوچیک

درمورد دوست عزیز ویندوز باگ داره اسلام هم داره

man.network;60563 نوشت:

اسلام اون زمان با الان کمی فرق میکنه کمی زیاد فرق میکنه وقتی می بینم تو خیابان ماموا برای کم حجابی نوامیس مردم رو مورد ازار قرار میدن راستش از اسلام زده میشم از خدا نه از سلام محمد نه از این اسلام که همه چیز رو به تلنگه گرفته



[=&quot]سلام:Gol:

[=&quot]ببینید دوست عزیز:Gol:
[=&quot]
[=&quot]اسلام الآن با اسلام زمان پیامبر و اهل بیت (ع) فرقی ندارد، احکام و دستورات در اصول و کلیات همون احکام و دستورات است، شاید دامنۀ فروع احکام، بدلیل فقه جعفری و زحمات امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) و امامان بعد آن و در عصر غیبت، بدلیل تلاش ها و زحمات علماء و فقهاء دینی که بنا به روایات متعدد، وارثان و امناء رُسُل هستند، گسترده شده باشد.

[=&quot]اینکه می گویید دیده شده مأموران بخاطر کم حجابی مزاحم نوامیس مردم می شوند، با چند نکته و سؤال قابل تأمل است:
[=&quot]
[=&quot]اول) آنکه آیا شما در جامعه اسلامی که هدف، تحقق رشد و تعالی جامعه و فرد است، بی حجابی و حتی بدحجابی و کم حجابی را در مسیر تحقق این هدف، مخل و مضر می دانید یا خیر؟

[=&quot]دوم) اگر شما در مسیر یک هدف عالی شخصی که برایتان خیلی واجد اهمیت است، عوامل مزاحم و اختلالی بروز کند آیا با انها مقابله می کنید یا به راحتی با آنها کنار می آیید؟

[=&quot]سوم) نگاه شما و معیار و خط کش شما در تعیین ملاک و حد و اندازه بی حجابی، بد حجابی و کم حجابی چیست؟ به عبارتی چه وضعیتی را بدحجابی، چه وضعیتی را بی حجابی و کدامین را کم حجابی تلقی می کنید؟

[=&quot]چهارم) آیا تنها در وضعیتی که مأموران نیروی انتظامی با زنان و دختران کم حجاب (بدحجاب) برخورد می کنند، غیرت ما به جوش می آید؟ یا وقتی که در خیابان، سوژه ای برای جوانان هوسران و هوسباز قرار می گیرند نیز غیرتی می شویم؟ و جوانان و دختران، تذکر می دهیم؟

[=&quot]پنجم) آیا بنظر شما اگر همۀ مردم، به دستور و فریضۀ "امر بمعروف و نهی از منکر" در سطح جامعه عمل کنند، جائی برای حضور وسیع دختران و زنان بد حجاب از یکطرف و بوالهوسی و هوسبازی جوانان و مردان ما در جامعه باقی می ماند؟ آیا به برخورد موردی نیروی انتظامی نیازی هست؟
[=&quot]
ششم) از انجائیکه ما هم در همین جامعه زندگی می کنیم و بدلیل رسالتی که داریم، معمولاً از طریق منابع موثق از وضعیت شهرها بی خبر نیستیم، اینگونه که شما ذکر می کنید، نبوده و نیست بلکه بصورت موردی و یا حتی در موارد بد حجابی های خیلی تند و زننده، ممکن است مصداق داشته باشد، اما در موارد کم حجابی های عادی، برخورد نیروی انتظامی در حد تذکر و امر بمعروف است، اگر چه در موارد بسیار اندک و قلیلی هم ممکن است بدلیل ناآشنائی برخی مأمورین با شیوه های امر بمعروف و نهی از منکر و یا تشخیص نادرست مصداق، برخوردی هم صورت بگیرد. که این میزان نزدیک به صفر است، و نباید به صرف شنیده ها و یا دیدن یک مورد در سطح جامعه، دچار خطا شده و آن را به کل جامعه تعمیم دهیم.

[=&quot]هفتم) بی شک، این مطلب یک اصل مسلم عقلانی است اینکه حجاب برای فرد فرد جامعه و برای کل جامعه مفید و سازنده و بنا به قول مشهور "حجاب مصونیت است نه محدودیت". از اینرو تلاش برای همگانی شدن آن در سطح جامعه اسلامی بعنوان یک حکم الهی و ارزش انسانی، با بهره گیری از همۀ منابع، سرمایه ها و پتانسیل ها باید صورت گیرد. چه از طریق فرهنگ سازی که برنامه ای بلندمدت است و چه توسط برنامه های میان مدت(آموزشی و پرورشی) و کوتاه مدت که برخورد با عوامل مزاحم و مخل، در جامعه یکی از برنامه های کوتاه مدت است.

[=&quot]بدیهی است که این پروسۀ عظیم، با تمام مراحل و مراتب و شئون اش باید بطور همزمان و توأمان اجرا شود نه آنکه مثل گروهی تنها بر فرهنگ سازی بلند مدت تکیه کنیم و دیگر شئون آن را به تعطیلی بکشانیم.
[=&quot]
[=&quot]نظیر خیلی از قوانین دیگر که تحقق نهائی آن منوط به حرکت جامع و سیستمی، و نظارت و اجرای همه جانبه دارد. مانند اجرای قوانین راهنمائی رانندگی که در برنامۀ بلند مدت فرهنگ سازی عمومی برای رعایت قوانین و مقررات را در دستور کار دارد، در برنامۀ میان مدت به اموزش همگانی اصول و مقررات راهنمائی و رانندگی و شیوه های عملی رانندگی می پردازد و در برنامۀ کوتاه مدت، نظارت دائمی پلیس بر وضعیت عبور و مرور و برخورد با متخلفان را در دستور کار خود دارد.

[=&quot]نما و افق وضعیت حجاب اسلامی در جامعه نیز مشابه چنین وضعیتی است که در بالا(مثال قوانین راهنمائی رانندگی) مورد اشارت قرار گرفت.
[=&quot]
[=&quot]موفق باشید ....:Gol:

man.network;60563 نوشت:
از یک طرف ساز و موسیقی رو حرام اعلام میکنه نه حرام علام نمی کنه و از نشون دادن نوازنده و خود ساز تو تلویزون خوداری میکنه ولی بعد از اذان مغرب یه اهنگ آرام پخش می کنه وقتی این اتفاقات می افته اره از این دین زده میشم با این می دونم اسلام بهترین راه خوب وقتی هزار جور دروغ که به مرغ داخل قابلمه بگی از خنده روده بره میشن حالا نمی گم کی گفته و چی گفته خوب حالا شما بگو میسحیت سه تا خدا 2 تا خدا من از یکتا پرستی حرف میزنم شما چرا متوجه نمی شی

[=&quot]دوست عزیز:Gol:

[=&quot]بحث موسیقی هم یک بحث مستقلی است که در همین سایت، از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گرفته کافی است یکبار جستجو را امتحان کنید. علاوه بر آن، اگر مشخصاً در بحث موسیقی حرفهائی برای گفتن دارید، می توانید تایپیکی مستقل برای گفتگو ایجاد کنید، بنده و دیگر کارشناسان و البته کاربران فرهیخته سایت در خدمت شما هستیم.

[=&quot]اما بحث دروغ، همیشۀ تاریخ بوده و منفعت طلبان حتی در زمان نبی اکرم(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) که نور مجسم و فیض اکمل بودند هم بوده اند و برای رسیدن به اهداف و اغراض نفسانی شان، به دروغ و منافقانه چهره عوض می کردند. پس این مسأله ارتباطی به اسلام زمان ما و آن زمان ندارد.

[=&quot]بعنوان یک سؤال، از شما در خواست می کنم که با کمی تحقیق، تاریخ را تورق کنید و خود شما در همین تایپیک مصادیقی از دروغگوئی و نفاق دشمنان حقیقی دین، گرگ هائی که در لباس میش، اغراض نفسانی خود را دنبال کردند را ذکر کنید؟

[=&quot]در پایان باید عرض کنم، من از سطح تحصیلات شما اطلاعی ندارم، اما بصورت کلی باید عرض کنم، انسان مؤمن و مسلمان موحد بابصیرت، باید از لحاظ اعتقادی به حدی از درک و شناخت برسد که [=&quot]حقانیت اسلام، و حقیقت اصول و فروع دین برایش ثابت شده باشد به گونه ای که حتی به اندازۀ دانه ارزنی در قلبش، تردید راه نیابد، و در هیچ شرایطی و با دیدن خس و خاشاک های در مسیر راه و غلط کاری برخی از به ظاهر مؤمنین و موجهین، نباید از دین و مسیر حق گریزان شود. حق را بواسطۀ افراد و قول و عمل افراد نشناسد بلکه حق و حقیقت، شخص نبی اکرم (اسوۀ حسنه)، امیرمؤمنان علی (ع) (علی مع الحق والحق مع علی) و اهل بیت پاکش را شاخص بگیرد تا در مسیر تندبادها و گرداب های فریبندۀ دین فروشان و دنیاپرستان، دچار گمراهی و ضلالت نگردد.

[=&quot]باز هم اگر نکته ای بود بفرمایید در خدمتیم ...:Gol:
[=&quot]
[=&quot]موفق باشید ...:Gol:
موضوع قفل شده است