آيا سامان دادن اموردنيوي از اهداف دين است ؟

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
آيا سامان دادن اموردنيوي از اهداف دين است ؟

اگر دین اسلام رادر نظر بگیریم وبر اساس آموزه ها ی دین اسلام بررسی کنیمازديدگاه اسلام دنيا وآخرت از يكديگر تفكيك ناپذيرند؛ يعني، سامان بخشي به امور دنيا نيز از اعمالي است كه پي‏آمد اخروي دارد و نمي‏توان بدون اصلاح دنيا، امور آخرت را اصلاح كرد

به عبارت ديگر بايد گفت: آدمي در اين دنيا مي‏تواند دوگونه زيست كند

دنیویالف) فارغ از امور مربوط به دنيا و مشكلات آن و سعي نكردن براي اصلاح امور.

ب ) پرداختن به امور دنيا و سعي در اصلاح امور

مسلما صورت «الف» بسيار آسان‏تر است. گوشه‏گيري كردن، ذكر گفتن، به ابتهاجات شخصي مشغول شدن،لذت‏هاي عرفاني بردن، تنها به آخرت انديشيدن و...

ولي صورت «ب» وظيفه‏اي بسيار پيچيده و سنگين است.پرداختن به امور دنيا و آنها را در طول يكديگر ديدن، كاري بس حكيمانه و آگاهانه است.

حال بايد ديد اسلام كدام يك از اينها را از ما طلب كرده است:

با نگرشي كوتاه به آيات قرآن و نيز سيره پيامبر(ص) و ائمه معصومين(ع) درمي‏يابيم كه دنياي اسلام از آخرت آن جدا نيست و ساختن جامعه‏اي بر مبناي ارزش‏هاي الهي، آرمان اين دين است؛ ولي نبايد پنداشت كه اين بدان جهت است كه دنيا اصالت دارد؛ بلكه دنيا مزرعه‏اي است براي آخرت و گذرگاهي است براي عمل».

انا جعلنا ما عليالارض زينة لها لنبلوهم ايهم احسن عملاً ، (كهف، آيه 7) پس سامان دهي امور دنيا بر مبناي اصول و ارزش‏ها، ازاهداف غيرقابل انكار اسلام است.

البته بايد به اين نكته توجه داشت كه اسلام، براي اقتصاد و يا بسياري از ديگر امور، سيستم كاربردي خاصي راپيشنهاد نكرده است؛ مثلاً اين كه آيا اسلام، اقتصاد باز را مي‏پذيرد يا اقتضاد بسته را و...؟

در بسياري از امور فرعي وتصميمات اجرايي، اين عقلا و انديشمندان هستند كه بايد سيستم‏ها را طراحي كنند. آنچه كه اسلام آن را بيان كرده و برآن تأكيد دارد، اصول و ارزش‏هاست و تا آن جا كه خود مسائل فرعي را نيز بيان نموده است - مانند ابواب فقهي - بايدتسليم بود؛ ولي در غير آن موارد، بايد براساس ارزش‏ها سيستم مناسب را طراحي نموده و به پيش برد.

در مورد ادیان دیگر با توجه به تحریف های بوجود آمده در آنها ومنابع تحریف شده از این ادیان شاید بتواتن به قطع گفت که بر اساس اموزه های تحریف شده نمی توان چناتن سیستم یکپارچه ای را طرح ریزی کرد که هم جواب گوی سوالات اخروی باشد وهم حلال مشکلات دنیوی واگر کسانی از ادیان تحرف شده ادعای دارد قابل بررسی است ولی ادعایی در این مورد نشده و مهمترین دلیل را هم همان کنار زدن دین از عرصه اجتماع می توان نام برد.

از طرفی هستند از پیروان ادیان دیگر که وظیفه دین را تنظیم امور دنیوی نمی دانند.