««بخاری دشمن اهل بیت بود.(كارشناس:عمار)

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
««بخاری دشمن اهل بیت بود.(كارشناس:عمار)

سلام بر جویندگان حقیقت

دوستان عزیز، از شما تقاضا دارم که کل این مطلب را خوانده و نظر خود را اعلام بدارید.)
در این پست، همراه با تصاویری از کتب اهل سنت، به همگان اثبات خواهیم نمود که آقای محمد بن اسماعیل بخاری، صاحبِ کتاب صحیح بخاری، با اهل بیت دشمنی داشت!!! و همچنین ثابت خواهیم نمود که احادیثش را بر پایه بدعت گذاری، جمع آوری کرده است!!!
قبل از شروع بحث، لازم است بدانید که صحیح بخاری، برترین و مهمترین منبع روایی و حدیثی اهل سنت است؛ که تألیف آن مدت شانزده سال به طول انجامید. اهل سنت این کتاب را یکی از صحاح سته به شمار می‌آورند. که می گویند صحیحترین کتاب ها بعد از قرآن است!!! اهل سنت احترام ویژه ای نسبت به این کتاب قائلند. به طوریکه در طول سال، مجالسی را تشکیل می دهند و در آن مجالس، این کتاب را ختم می کنند! (یعنی از اول تا آخر کتاب را می خوانند). همچنین برجسته ترین عالم اهل سنت، خودِ صاحبِ همین کتاب، یعنی محمد بن اسماعیل بخاری است.
حال چگونه ادعای خود را اثبات نماییم؟!!!
پس خواهران و برداران شیعه و سنی!! در ابتدا نظر شما را به مطلب زیر جلب می نمایم. (خواهشاً مرحله به مرحله با من هم قدم باشید!)
ذهبی یکی از برجسته ترین علمای اهل سنت در کتاب خود یعنی سیر اعلام النبلاء ، جلد چهارم، صفحه 214 آورده است:
عِمْرَانُ بنُ حِطَّانَ بنِ ظَبْيَانَ السَّدُوْسِيُّ البَصْرِيُّ مِنْ أَعْيَانِ العُلَمَاءِ، لَكِنَّهُ مِنْ رُؤُوْسِ الخَوَارِجِ.
یعنی: عمران به حطان بن ظبیان السدوسی البصری، یکی از علمای برجسته است. اما او از پیشوایان و رئوس خوارج بود.
سیر اعلام النبلاء ، شمس الدين أبو عبد الله محمد بن أحمد الذَهَبي ، متوفای 748 هـ ، ج4 ، ص 214، مؤسسة الرساله بیروت، الطبعه الحادیة العشر ، 1417 هـ / 1996 م .
اینهم تصویری از صفحه کتاب:

لینک تصویری کتاب در اینترنت:
http://www.archive.org/stream/siar_noblaa/04#page/n213/mode/2up
این هم لینک متن کتاب:
http://islamport.com/w/trj/Web/2129/2123.htm
خوب تا اینجا واضح شد که «عمران بن حطان» از علمای برجسته و از خوارج بود! لازم به ذکر است که این شخصیت از شعرای بزرگ نیز می باشد.
ادامه دارد...

[=Arial Narrow]و اما باز هم ذهبی در همان کتابِ یاد شده در صفحه بعدی یعنی در صفحه 215، یکی از اشعار «عمران بن حطان» را نقل کرده است:
[=Arial Narrow]وَمِنْ شِعْرِهِ فِي مَصْرَعِ عَلِيٍّ بنَ أبي طالِب:
[=Arial Narrow]يَا ضَـرْبَةً مِـنْ تَــقِيٍّ مَا أَرَادَ بِـهَا إِلاَّ لِيَبْلُغَ مِنْ ذِي العَرْشِ رِضْوَانَا
[=Arial Narrow]إِنِّـي لأَذْكُـرُهُ حِـــيْـناً فَأَحْـسِبُهُ أَوْفَى البَــــرِيَّةِ عِــنْدَ اللهِ مِـيْزَانَا
[=Arial Narrow]یعنی: از اشعار عمران بن حطان درباره قتل علی بن ابی طالب به صورت زیر است:
[=Arial Narrow]ترجمه بیت اول: چه ضربتی آورد (ابن ملجم مرادی بر فرق علی) که ضربتش از نهایت تقوا بود. که با این ضربت صاحب عرش (خداوند) از دست او راضی گردید.
[=Arial Narrow]ترجمه بیت دوم: وقتی من (ابن ملجم مرادی) را به یاد می آورم، (به خاطر ضربتی که بر فرق علی آورد) او را از وفادارترین خلایق نزد خداوند به حساب می آورم.
[=Arial Narrow]سیر اعلام النبلاء ، شمس الدين أبو عبد الله محمد بن أحمد الذَهَبي ، متوفای 748 هـ ، ج4 ، ص 21۵، مؤسسة الرساله بیروت، الطبعه الحادیة العشر ، 1417 هـ / 1996 م .
[=Arial Narrow]اینهم تصویری از صفحه کتاب:
[=Arial Narrow]
[=Arial Narrow]لینک تصویری کتاب در اینترنت:
[=Arial Narrow]http://www.archive.org/stream/siar_noblaa/04#page/n213/mode/2up
[=Arial Narrow]این هم لینک متن کتاب:
[=Arial Narrow]http://islamport.com/w/trj/Web/2129/2124.htm
[=Arial Narrow]خوب خواهران و بردارن، خوب توجه کنید که این آقای «عمران بن حطان» با این شعرش، چگونه «ابن ملجم مرادی ملعون» را به خاطر به شهادت رساندن حضرت علی (ع) مدح و ستایش می کند. تا جاییکه او را به خاطر کاری که کرد، او را با تقواترین و وفادارترین خلایق به شمار می آورد.
[=Arial Narrow]در اصل، این ادبیات شعری و عقیدتی و مذهبی بنی امیه است که در آن هرکس علی (ع) ، را به قتل برساند، او از متقین خواهد بود و اگر پیرو علی (ع) باشد، آنگاه دیگر نه تقوا و نه دینی خواهد داشت. دقیقاً این همان دینی است که بنی امیه برای اهل سنت بنا ساخت. که آقایان و علمای اهل سنت از آن دفاع می کنند. و اگر چنین نبود، آنگاه می آمدند و از همچین افرادی تبرئه می جستند! لکن ما این چنین نمی بینیم. و همواره از عمران بن حطان و دیگر افراد خوارج و بنی امیه به خوبی یاد می کنند تا جایی که بلافاصله بعد آوردن نام آنها ، جمله «رضی الله عنه» و یا «رضی الله عنهم» را به کار می برند. واقعاً من نمی دانم کی و چه موقع خداوند از دست آنها راضی بود!!! آقایان اهل سنت چه پاسخی در این باره دارید؟!

[=Arial Narrow]اما ادامه بحث ما: شاید از خود بپرسید که داستان «عمران بن حطان» چه ارتباطی به «بخاری» دارد؟!! نه ای برادران و خواهران محترم، اگر مبحث ما فقط به «عمران بن حطان» مرتبط بود، ما هیچ گونه مشکلی نداشتیم. اما مشکل ما اینجاست که اهل سنت می گویند که آقای بخاری با تقواترین و صادق ترین مردم بود!! مشکل ما اینجاست که اهل سنت می گویند که آقای بخاری، کتابش صحیح ترین کتاب ها بعد از کتاب خداوند متعال است!!!
[=Arial Narrow]حال، اگر کتاب صحیح بخاری ، صحیح ترینِ کتب، بعد از قرآن باشد، آیا جایز است که آقای بخاری در آن روایتی را نقل کند که در سند آن، شخصیتی همچون «عمران بن حطان» موجود باشد؟! عمران بن حطانی که از پیشوایان خوارج بود؛ کسی که قاتل حضرت علی (ع) را مدح کرده است؛ آقایان اهل سنت، مگر نه این است که حضرت علی (ع) در نزد شما، خلیفه چهارم و یا اینکه در عقایدتان او را جزو عشره مبشره (ده یار بهشتی) می دانید؟؟ چرا بخاری این چنین کرده است؟! دوست و دشمن را در یک کتاب جمع آوری کرده است؟ آیا میشه باور کرد که بخاری از شخصیتی مثل «عمران بن حطان» بیزاری جسته است؟ نه والله هرگز چنین نیست. اگر این طور بود، باید حتی نام او را همراه با لعنت ذکر می کرد، همانطور که نام ابولولوء (قاتل عمر بن الخطاب) را با لعنت ذکر می کنید.
[=Arial Narrow]مگر نه این است که در کتاب هایتان از قول پیامبر اسلام (ص) نقل می کنید: «مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ» ؛ یعنی: هر کس از عمل و رفتار قوم یا گروهی خشنود باشد، با آنها محشور خواهد شد... «عمران بن حطان» همانطور که در اشعارش خواندیم، از عمل «ابن ملجم» (علیه العنه) که امام زمان خود را کشت، راضی و خشنود بود، و همین طور بخاری بدون اینکه از اینان بیزاری جوید ، از آنها حدیث نقل می کند!!! یعنی «عمران بن حطان» در نزد بخاری از ثقات (یعنی جزو افراد مطمئن و قابل اعتماد) محسوب می شود. پس شما اهل سنت، لطفاً از عقاید خود باز گردید و یا اینکه اعتراف کنید که بخاری هم تابع خوارج بود!!!
[=Arial Narrow]حال، روایتی که بخاری نقل کرده است را برایتان باز گو می کنیم:
[=Arial Narrow]بخاری در صحیح خود، کتاب اللباس، بابِ «لبس الحریر و افتراشه» ، حدیث شماره 5۴۹۷ آورده است:
[=Arial Narrow]حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ عُمَرَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْمُبَارَكِ عَنْ يَحْيَى بْنِ أَبِي كَثِيرٍ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ حِطَّانَ قَالَ سَأَلْتُ عَائِشَةَ عَنْ الْحَرِيرِ...
[=Arial Narrow]صحيح البخاري، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري، ج ۵، کتاب اللباس، باب ««لبس الحریر و افتراشه» ، ح ۵۴۹۷ ، الناشر: دار ابن كثير ، اليمامة - بيروت، الطبعة الثالثة ، 1407 - 1987 .
[=Arial Narrow]اینهم تصویری از صفحه کتاب:
[=Arial Narrow]
[=Arial Narrow]این لینک تصویری کتاب در اینترنت: (در لینک زیر حدیث شماره ۵۸۳۵ هستش!)
[=Arial Narrow]http://www.archive.org/stream/sahihboukharisoultania/boukharisalafia#page/n1665/mode/2up
[=Arial Narrow]این هم لینک متن کتاب:
[=Arial Narrow]http://islamport.com/w/mtn/Web/3007/9973.htm
[=Arial Narrow]http://www.al-eman.com/hadeeth/viewchp.asp?BID=13&CID=165#s91
[=Arial Narrow]همان طور که می بینید در سند این روایت شخصیتی همچون «عمران بن حطان» موجود است.
[=Arial Narrow]
[=Arial Narrow]ادامه دارد...

[=Arial Narrow]علامه البانی، در کتاب مختصر صحیح بخاری ، جلد 4 ، صفحه 39، ضمن نقل همین حدیث در پاورقی آورده است: (با دقت خوانده شود)
[=Arial Narrow]عمران بن حطان من رؤساء الخوارج و شعرائهم، و هو الذی مدح ابن ملجم الشقی قاتل سیدنا علیّ بالأبیات المشهوره، قال بعضهم: انما اخرج له البخاری علی قاعدته فی تخریج احادیث المبتدع اذا کان صادق اللهجه متدینا.
[=Arial Narrow]یعنی: عمران بن حطان از پیشوایان خوارج و از شعرای آنها بود، او کسی است که ابن ملجم الشقی ، قاتل علی بن ابی طالب را با همان ابیات مشهورش مدح کرده است! بعضی از آنها می گویند: بخاری از او (یعنی عمران بن حطان) بر قاعده نقل احادیثش که بر پای بدعت گذاری است حدیث نقل کرده است! حتی اگر او صادق ترین و متدین ترین مردم باشد!
[=Arial Narrow]مختصر صحیح البخاری، محمد ناصر الدین الألباني، ج 4، ص 39 ، مکتبة المعارف للنشر و التوزیع ـ الریاض ، الطبعه 1422 هـ .
[=Arial Narrow]این هم تصویری از صفحه کتاب:
[=Arial Narrow]
[=Arial Narrow] لینک تصویری کتاب در اینترنت:
[=Arial Narrow]http://www.archive.org/stream/islamic_books/msbukari4#page/n38/mode/2up
[=Arial Narrow]این هم لینک دانلود کتاب (جلد چهارم):
[=Arial Narrow]http://www.archive.org/download/Albany6/msbukari4.pdf
[=Arial Narrow]نکته قابل توجه این است که علامه البانی، «ابن ملجم» را شقی ترین مردم می داند! اما او نمی تواند کار بخاری را در زمینه نقل احادیث از اشخاصی همچون خوارج توجیه کند؛ لذا می گوید: «قال بعضهم» یعنی «بعضی از آنها می گویند»؛ حال، این بعضی ها کی هستند؟ خدا می داند! زیرا آیا علامه البانی، می تواند بخاری را در نقل حدیث، ساقط کند؟ می تواند کار او را توجیه کند؟ هرگز! برای همین است که می گوید : «بعضی از آنها می گویند» که قاعده ی بخاری در نقل احادیث، بر پایه ی بدعت گزاری است! آری، بخاری طبق گفته ی علامه البانی در نقل احادیث، بدعت گزار است... این عین کلام علامه البانی است. (اگر متوجه نشدید، بار دیگر، کلام علامه البانی و ترجمه ی کلامش که در فوق مذکور است را با دقت بخوانید!)
[=Arial Narrow]پس ای محققینی که به صحیح بخاری رجوع می کنید، خوب بدانید که قاعده نقل حدیث در این کتاب به چه صورت است؟! آری طبق گفته عالم اهل سنت، بر پایه ی بدعت گزاری استوار است.
[=Arial Narrow]آقایان اهل سنت:
[=Arial Narrow]از یک سو آقای بخاری طبق قاعده اش از مبتدعین نقل حدیث می کند، و از سوی دیگر شیعیان نیز در نزد شما بدعت گزارند! چرا شما این نوع بدعت ها که در کتبتان علنی تصریح شده اند، را جایز می دانید ولی وقتی به مذهب شعیان می نگرید، کل این مذهب درخشان، را بدعت گزار می خوانید؟ از این طرز تفکر شما نتیجه می گیریم که در نزد شما دو نوع بدعت موجود است! 1- بدعت های جایز ! 2- بدعت های ناجایز! بدعت های جایز در کتب و منهج اعتقادی شماست که برای صحیح بخاری ثابت شد و بدعت های ناجایز بدعت هایی هستند که شیعیان را به آنها متهم می سازید.
[=Arial Narrow]همان طور که می دانید پیامبر اکرم (ص) فرمود: «كل بدعة ضلالة وكل ضلالة في النار » یعنی : « هر بدعت ضلالت و گمراهي است، و هر گمراهي و ضلالت در آتش جهنم است» . گویا در نزد اهل سنت این گونه نیست، یعنی بعضی از بدعت ها انسان را به بهشت روانه می کند!!! همانطور که در صحیح بخاری مشاهده شد، و بدعت هایی دیگر وجود دارد که انسان را به جهنم سوق می دهند، همانطور که ما شیعیان را به آن متهم می سازند.
[=Arial Narrow]نتیجه گیری:
[=Arial Narrow]نتیجه 1: ثابت شد محمد بن اسماعیل بخاری بدعت گزار است.
نتیجه 2: ثابت شد محمد بن اسماعیل بخاری دشمن حضرت علی (ع) بود، زیرا از پیشوای خارجیان یعنی عمران بن حطانی که ابن ملجم (علیه العنه) را مدح کرده است، حدیث نقل می کند.
نتیجه ۳: بخاری تابع خوارج بود.
نتیجه ۴: اهل سنت از خوارج تبرئه نمی جویند و همیشه آنها را با خوبی و خوشی یاد می کنند، به طوریکه لفظ «رضی الله عنه و یا عنهم» را برای خوارج به کار می برند.
نتیجه ۵: کتاب بخاری طبق قاعده اش که بر پایه ی بدعت گزاری است، از درجه ی اعتبار ساقط است. (برگرفته از کلام علامه البانی)
نتیجه ۶: در نزد اهل سنت، هر بدعتی انسان را گمراه و به جهنم روانه نمی کند، بلکه بدعت هایی نیز وجود دارند که انسان را به بهشت سوق می دهند!!!

[=Arial Narrow]
[=Arial Narrow]ادامه دارد...

[=Arial Narrow](باز هم از شما تقاضا دارم با دقت و حوصله بخوانید و مرحله به مرحله با من هم قدم باشید) :
[=Arial Narrow]در اینجا چند مطلبی را در مورد امام جعفر صادق (علیه اسلام) از کتب اهل سنت نقل می کنیم:
[=Arial Narrow]احمد ذهبی، یکی از علمای معروف اهل سنت، در کتاب میزان الاعتدال ج 2 ، ص 143 آورده است:
[=Arial Narrow]جعفر بن محمد بن على بن الحسين الهاشمي، أبو عبد الله أحد الائمة الاعلام، بر صادق كبير الشأن، لم يحتج به البخاري.
[=Arial Narrow]یعنی: جعفر بن محمد بن علی بن الحسین هاشمی، ابوعبدالله، یکی از پیشوایان مشهور است. (جعفر بن محمد) نیکوکار، دارای شخصیت عظیم و والامرتبه است. اما بخاری به ایشان استناد نمی کند. (یعنی از امام جعفر صادق حدیث نقل نمی کند).
[=Arial Narrow]کتاب ميزان الاعتدال في نقد الرجال، ج 2 ، ص 143 – 144 ، شمس الدين محمد بن أحمد الذهبي، المتوفی سنة 748 هـ ، الناشر دار الكتب العلمية ــ بیروت، سنة النشر 1995 م .
[=Arial Narrow]متن کتاب در اینترنت:
[=Arial Narrow]http://islamport.com/w/trj/Web/1240/416.htm

[=Arial Narrow]آري بخاري از امام صادق (علیه السلام) با ‌آن همه شهرت به زهد و راستگوئي و ديانت، حتي يک حديث هم در کتاب خود نقل نکرده است ولي از خوارج امثال عمران بن حطان که شعر در مدح ابن ملجم قاتل حضرت علي (ع) گفته است و نيز از دشمنان و جنگ کنندگان با آن امام، امثال عمرو عاص و عبدالله بن زبير و معاويه و سمره بن جندب و از شخص گمنامي که فقط دو سه سال زمان پيغمبر را درک کرده بود، مانند ابوهريره که در برابر پولِ معاويه، آن همه حديث در مدح معاويه و خاندانش و نکوهش علي و اهل بيت جعل کرد، بيشتر احاديث خود را از آنها نقل کرده است. (۱)
[=Arial Narrow]آقایان اهل سنت مگر امام جعفر صادق (ع) ، فقیه نبود؟ مگر متدین نبود؟ مگر صادق نبود؟ مگر از پیشوایان مشهور نبود؟
[=Arial Narrow]باز در مورد امام جعفر صادق (ع) اضافه می کنم:
[=Arial Narrow]ابن حبان در کتاب الثقات ج 6 ، ص 131 آورده است:
[=Arial Narrow]جعفر بن محمد بن على بن الحسين بن على بن أبى طالب رضي الله عنهم كنيته أبو عبد الله يروى عن أبيه وكان من سادات أهل البيت فقها وعلما وفضلا...
[=Arial Narrow]یعنی: جعفر فرزند محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب، که کنیه اش اباعبدالله است؛ از پدرش حدیث نقل می کند و ایشان از سادات اهل بیت که در فقه و علم متبحر و با فضیلت بود.
[=Arial Narrow]کتاب الثقات، ج 6، ص 131 ، محمد بن حبان بن أحمد أبو حاتم التميمي ، الناشر : دار الفكر ، الطبعة الأولى ، 1395 – 1975 .
[=Arial Narrow]متن کتاب در اینترنت:
[=Arial Narrow]http://islamport.com/w/trj/Web/2941/2243.htm
[=Arial Narrow]
[=Arial Narrow]جمال الدین المزی در کتاب معروف تهذیب الکمال ، ج ۵ ، ص ۷۸ آورده است:
[=Arial Narrow]جعفر بن محمد ثقه، لا يسأل عن مثله.
[=Arial Narrow]یعنی: جعفر بن محمد ثقه است، از مثل چنین کسی سؤال نمی شود.
[=Arial Narrow]کتاب تهذیب الکمال، يوسف بن الزكي عبدالرحمن أبو الحجاج المزي ، ج ۵ ، باب من اسمه جعفر ، ص ۷۸، النشار : مؤسسة الرساله ــ بیروت، الطبعه الاولی، ۱۴۰۰ هـ ، ۱۹۸۰ م .
[=Arial Narrow]متن کتاب در اینترنت:
[=Arial Narrow]http://islamport.com/w/trj/Web/2968/1951.htm

[=Arial Narrow]حال توجه کنید که ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه ، ج 7 ص 533 چه آورده است:
[=Arial Narrow]الائمة الأربعة ليس فيهم من اخذ عن جعفر شيئا من قواعد الفقه لكن رووا عنه أحاديث... و قد استراب البخاري في بعض حديثه !!!
[=Arial Narrow]ترجمه: از ائمه چهارگانه (منظور چهار امام اهل سنت یعنی : ابوحنیفه ، مالک بن أنس، محمد بن ادریس شافعی و احمد بن حنبل) احدی نبود که از قواعد فقه از جعفر بن محمد چیزی بیاموزد (2)، اما از او (یعنی امام جعفر صادق) احادیث نقل کرده اند. و قطعاً بخاری از نقل کردن احادیث او (یعنی امام جعفر صادق)، خوف و ترس داشت!
[=Arial Narrow]کتاب منهاج السنة النبوية ، ج 7 ، ص 533 ، أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني، الناشر: مؤسسة قرطبة ، الطبعة الأولى ، 1406 .
[=Arial Narrow]متن کتاب در اینترنت:
[=Arial Narrow]http://islamport.com/w/tym/Web/3420/2522.htm

[=Arial Narrow]قضاوت را میذارم به عهده شما !
[=Arial Narrow] پی نوشت ها:[=Arial Narrow]
1- بخاری و مسلم در صحیحین از ابو هریره که کمتر از دو سال با پیامبر معاشرت داشت، 2530 حدیث نقل می کنند، در حالی که از امام علی (ع) که تمام عمرش با رسول الله (ص) بود فقط 20 حدیث نقل کرده اند.
[=Arial Narrow]2 - ابن تیمیه در اینجا کتمان حقیقت می کند در حالی که ابوحنیفه از شاگردان امام جعفر صادق (ع) بود. ابن ابی الحدید در مقدمه کتابش (شرح نهج البلاغه) آورده است که ابو حنیفه از شاگردان (کوچک) امام صادق (ع) بود.

سؤال:
آیا بخاری، با اهل بیت (علیهم السلام) دشمنی داشت؟

پاسخ:
دقت داشته باشید بخاری هم زمان با بدخوترین سلاطین عباسی یعنی متوکل زندگی می‌زیسته و با او حشر و نشر داشت و خلیفه هر زمان که بخاری به سامراء سفر می‌کرد هدایایی به او تقدیم می‌کرد. با آن که بخاری در زمان امام هادی (علیه السلام) زندگی می‌کند؛ اما هرگز گویا نزد امام دهم (علیه السلام) نرفته است. شایان توجه است بخاری مورد توجه خاص سلاطین مستقر در سامراء بوده است. از جمله ایشان همان متوکل است که شرح حالش بر شما مکشوف است. محمد بن اسماعیل بخاری، متولد 194 قمری و درگذشته به سال 256 قمری است. یعنی یک سال زودتر از امام جواد (علیه السلام) متولد شد و در یک سال پس از تولد امام زمان (علیه السلام) از دنیا رفته است.

موضوع قفل شده است