شادی بدون گناه، چگونه ممکن است؟

تب‌های اولیه

40 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شادی بدون گناه، چگونه ممکن است؟

می گوییم دین ما هم دین شادی است و هم دین غم. ولی آیا شادی تعریف مناسبی در نظر ما دارد؟
برای مثال ، مسئله شادی در مجالس عروسی واقعا مسئله بغرنجی شده.
از یک طرف می دانیم که موسیقی حرام و رقص در مجالس جایز نیست و از طرف دیگر جایگزینی برای آنها نداریم.

می گویند مگر مجلسی مهم تر از مجلس عروسی انسان هست که در آن نخواهیم شادی کنیم.

از آن طرف مجلس عروسی افراد خیلی متدین را می بینیم که بیشتر شبیه مجلس عزا است، و مهمانان می گویند معلوم نیست عزا آمده ایم یا عروسی؟ و اگر اینجا موسیقی نگذاریم پس چکار کنیم. یا می گویند تا به حال اینقدر حوصله مان سر نرفته بود.
یا مثلا خانواده متدینی را دیدم که به جای گرفتن عروسی به سر مزار شهدا رفتند، به نظر من که اینکار هم جایش اینجا نبود.

آیا واقعا برای شادی حرام، جایگزینی وجود دارد که هم مردم شادی بکنند و هم مرتکب فعل حرام نشوند؟
نظر شما چیست؟ مجالس شادی را چطور برگزار می کنید؟

با سلام
یک از معضلاتی که زندگی در عصر ارتباطات داره تغییر معنی کلمات و تعریفغلط الفاظ و معرفی غلط از نیازهای انسانی است امروزه واقعا همان طور کهشما هم فرمودید یکی از مشکلات جامعه ما همین مسئله غم و شادی است و به نظربنده یکی از دلایل مهم این مسئله این است که آمدند و تعریف غلطی از غموسادی برای ما ارائه دادند تعریفی که امروزه اکثر عرف جامعه ما از شادی دارد شادی است که همراه با موسیقی و رقص و پایکوبی و ... باشد و اکثر مردم بدون وجود اینها شادی را چیزی غیر قابل دست یافتنی میدانند امروزه ما را با تبلیغاتی که کرده اند طوری عادت داده اند که نمی توانیم بدون موسیقی و چیپس و پفک و... شاد باشیم و شادی را پیوند زدند به یک سری امور مضر و بی فایده. و این خطر بزرگی است
حال با توجه به این مقدنه ابتدا چند سوال از حضرتعالی می کنم سپس به چند نمونه شادی حلال و مفید اشاره می کنم امید که هم خود شما هم سایر دوستان یاری بفرمایند
1- آیا شادی = موسیقی، چیپس، پفک، نوشابه و.... و اگر زمانی اینها نبودند واقعا نمی توانیم شاد باشیم
2- آیا افرادی که از موسیقی استفاده می کنند واقعا شادند آیا تا به حال به قیافه افرادی که از عروسی و مهمانی های آنچنانی بر می گردند نگاه کرده اید که چقدر خسته اند و معمولا همه شاکی آیا اینها واقعا شادند یا خود را به شادی زدند

سلام
شادی چیست؟
گناه چیست؟
به نظر من هر چیزی که ما را از این که هستیم بهتر کندشادی و لذت است؟
و هر چه که ما را از این که هستیم بدتر کتد گناه و غم است؟
پس چون هر کدام از ما در سن وسالی مختلف و در فرهنگهایی متنوع هستیم و؟آگاهی و استعداد توان ومسئولیتهای مختلف داریم راجع به اموراتی که آنچنان خیر وشرش حقوق دیگران را ضایع نکند در مقام قضاوت نیستیم
این چنین دگم بگوییم موسیقی و چپس و پفک و سر مزار شهدا رفتن گناه دارد یا ثواب راه به خطا رفته ایم
پس سمت وسویمان و خودمان را دریابیم
در محضر آفریدگار بزرگ شاد باشید و دیگران را شاد کنید

سلام

ببینید اگر اینها شادی نیست، پس شادی چیست؟

من دوست دارم این مسئله قشنگ باز بشه.

و مسئله مهمتر اینکه اگه این نوع شادی ها اشکال داره، مردم چطور مراسمشون رو بگیرند که فرقی باشه بین عزا و عروسی؟

برای هر نیازی در انسان، اگه دین حرامی رو قرار داده، عوضش حلالی رو قرار داده.

ولی برای این نیاز چه جایگزینی معرفی شده؟

مردم باید در مراسم شادیهاشون چکار کنند؟ چه الگوی مناسبی برای این موضوع هست؟

بسم الله الرحمن الرحیم
میدونید دوستان این موضوع جایه بحث زیادی داره...واینکه تعریف هر کسی از شادی متفاوته....یک نوع شادی واسه یه تیپ شخصیتها جذابه در حالی که واسه یه تیپ دیگه اصلا شاد ی نیست....
اما اگر به معنی شادی فکر کنیم میبینیم شادی به نوعی احساس گفته میشه که انسان را آرام یا به نوعی خوشحال و شارژ کنه....
اینجا بحث شادی کاذب هم وجود داره...یعنی شادی مقطعی و آنی....که خیلی زود از بین میره....
مثلا یه عروسی که به قوله امروزی های روشنفکرمون همه چیز تمامه نهایت ماندگاری شادی چند ساعت یا حداکثر چند روزه...
چون پوچ و تخلیه کننده افراده در حالی که به نظر من تخلیه کردن نیست اتفاقا پر کردنه.....
اما به قول دوست عزیز راضی سابق یا زیتون فعلی اون مدلشم که دوستان مومن عمل میکنند کسل کننده است....از حق نگذریم واسه بعضیا کسل کننده است
شادی واقعی به احساس آرامش درونی واقعی و نا محدود میگند...مثلا اگر شما به یک بنده خدایی که محتاجه و به چیزی احتیاج داره در ضروری ترین زمان به لطف خدا و پنهانی کمک می کنید....این حس هیچ وقت شما را تنها نمیزاره حس شادی و خوشحالی و آرامش درونی...چون یک نفر را از عمق وجود شاد کردید....
ما باید بدونیم جای که می خواهیم واردش بشیم دلیل دعوتمون چیه...اینکه مثلا برای مجلس عروسی آیا دلیل آمدنمون اینکه 4 ساعت، زدن و کوبیدن و رقصیدن و.... است یا نه بر عکسش نشستن همه دیگه را نگاه کردن و به ظاهر مولودی خواندن کف زدن با بی حالی و.... است؟
این به نظر شما ظاهر کار نیست؟
به نظر شما نمیشه این مجلس جوری برگزار بشه که هر 2 طرف قضیه یعنی هم عروس و داماد وخانوادهاشون و هم میهمانان حبیب خدا شاد بشند؟
به نظر شما نمیشه در این مجلسی که به عنوان اولین گام با هم بودنه جمع حضور یافته است جوری برنامه ریزی کرد که خداوند از بنده هاش راضی بشه

مثلا در این مجلسی که برگزار میشه واجب خدا را غافل نشیم[=Times New Roman]...
به نظر شما آیا خانمهای محترمی که آرایش میکنند نمازشونا به خاطر وضو گرفتن واسه یه شب ترک نمیکنند؟
یا خیلی اوضاع بهتر جایی که همه کار میکنند اونجا بایستی ونماز بخوانی....در مورد قبول بودن یا نبودنش صحبت نمیکنم چون من علم به فقه ندارم و چیزی که نمیدونم سکوت در موردش بهتره[=Times New Roman]....
یا آقایانی که خدایی نکرده واسه یک شب لذت بردن 40 روز ارتباطشونا با خدا قطع کنند؟
مگر علما نفرموده اند رقص چه زن بر زن چه مرد بر مرد و وای بر ما زن بر مرد و بالعکس حرام است؟
بیایم یه کم با خودمون صادق باشیم دوستان اگر زندگی کسی رنگ خدایی بگیره شادیش میشه رضایت خداوند[=Times New Roman] ....
یعنی مجلس 100 میلیونی هم اگر بگیره و توش یه گناه اتفاق بیوفته خودش نمیبخشه هر چند مثال زدم 100 میلیونی دوستان فکر نکنند نرخ بازار 100 میلیونه!!!!!!!:Gig:
در کل دوستان ما اول با خودمون باید صادق باشیم که هدفمون از ازدواج چیه البته این فقط مربوط به شادی در عروسیه[=times new roman].....
اما در موارد دیگه هم به همین صورته که انسان زندگی میخواد بکنه یا بندگی خدا[=times new roman]....
که خدا وکیلی هم به عمق کار فکر کنیم معنی ها بر میگرده[=times new roman]....
کسی که زندگی میکنه بنده گی نفسشو میکنه و کسی که بنده گی خدا را میکنه زندگی[=times new roman]....
اما بهترین شادیه یک انسان هیچ چیز جز خشنودی و رضایت خداوند نباید باشه ان شا الله
دوستان عزیزی که این مطلب را میخوانند بدونند خداوند بسیار رئوف و مهربانه اگر تا این لحظه اینجوری نبودیم میتونیم از این لحظه باشیم[=times new roman]...
من این را قبول دارم که ما معصوم نیستیم...ولی شیعه و دنباله روی معصومین هستیم و خداوند درهای توبه را باز گذاشته اند که اگر با غفلت یا کوتاهی گناهی را انجام دادیم سریعا برگردیم و توبه کنیم و درست اون کار را انجام بدیم
دوستان مطمینا شنیدید بزرگترین گناهان گناهیه که کوچک شمرده بشه؟
حتما دلیلشم میدونید این باید باشه که این کوچک کارها هستند که باعث بزرگترین کارها میشند ضرب و المثل خودمون تخم مرغ دزد شتر مرغ دزد میشه....اینم مرغ که قافیه ضرب المثل شد[=Times New Roman]...
یا اینکه اگر یک پروانه اون طرف دنیا یک بال بزنه اثر اون بال زدن به این طرف دنیا هم میرسه[=Times New Roman] ....
پس بدونیم کوچکترین حرکتهامون باعث بزرگترین گناهان یا عذابهای الهی میشند[=Times New Roman].....
دوستان عزیز اگر تمام دنیا را داشته باشیم ولی بی خدا هیچی نداریم و[=Times New Roman]
اگر خدارا داشته باشیم همه چیز داریم.....منتظر بودید بگم خدا را داشته باشیم ولی هیچ چیز از دنیا را نداشته باشیم همه چیز داریم؟
اما این حرف را من نمیزنم چون[=Times New Roman] ............
بنده خدا باشید و شاد
التماس دعا:Gol:

اما در مورد نوع برگزاری مراسم عروسی...
به نظر من اول نباید جمع خانواده را از هم دور کنیم...مجلس مختلط اما کاملا با پوشش....
اینکار باعث میشه خانمها آرایش غلیظظظظظظظظظ نکنند ولباسهای نا متعارف نپوشند و آقایان هم اگر قصد نوشیدن حرام دارند به دلیل جمع بودن اینکار را نکنند و
رقصیدن هم از ابتدا منتفی شود(اما خیلی ها مختلط کاملا بر عکس میگرند که من یک کلمه بیشتر نمیگم در مورد آنها نه سرزنششان می کنم نه به نظرم مفید فایده است گفتن سخنی بیستر از این که آنها با اعمال خود محشور شوند و ما با اعمال خود ان شا الله)
اما اینکه چگونه مجلس شاد شود این جای بحث دارد ما در گذشته سیاه بازی یا تئاتر واز این گونه برنامه ها داشتیم نمی دانم این درست است یا نه اما بهتر از آنگونه شادی هست....
این فقط مقایسه بود...
اما نوع شاد کردن آن جمع مختلط که بسیار محترمانه و سر وسنگین آمده اند با سلیقه خود دوستان است که به ابتکار اسلامی و عرفی احتیاج دارد:Gig:

اما در مورد نوع برگزاری مراسم عروسی...
به نظر من اول نباید جمع خانواده را از هم دور کنیم...مجلس مختلط اما کاملا با پوشش....
اینکار باعث میشه خانمها آرایش غلیظظظظظظظظظ نکنند ولباسهای نا متعارف نپوشند و آقایان هم اگر قصد نوشیدن حرام دارند به دلیل جمع بودن اینکار را نکنند و
رقصیدن هم از ابتدا منتفی شود(اما خیلی ها مختلط کاملا بر عکس میگرند که من یک کلمه بیشتر نمیگم در مورد آنها نه سرزنششان می کنم نه به نظرم مفید فایده است گفتن سخنی بیستر از این که آنها با اعمال خود محشور شوند و ما با اعمال خود ان شا الله)

جواب زیتون:
ببینید من که با مختلط کردن مجلس مخالفم.
باید مجلس جداگونه باشه، به هر حال خانمها دلشون میخواد آرایش کنند و لباس زیبابپو شند، با توجه به اینکه اگه مجالس را جدا کنیم، همه خانم هستند این آرایش و لباس پوشیدن اشکالی نداره.
ولی اگه مجلس مختلط باشه، دیگه یک ذره آرایش هم ایراد خواهد داشت.
بعد هم اون عروس بیچاره که اینهمه رفته آرایشگاه چکار کنه؟

جواب جاوید:
:Gig: بله خانمها همیشه دوست دارند اونجوری ظاهر بشند البته توی جمع زنانه اونم بعضیاشون....
اما قرار نیست کسی آرایش کنه....
حتی عروس خانم....
میتونم بپرسم آرایش کردن عروس به چه عنوانیه؟
ظاهر باید آراسته باشه اما احتیاجی به آرایش نیست
در ضمن زن فقط برای همسر خودش باید آرایش کنه....
فقط....

جواب زیتون :
من خیلی از خانواده های مومن را می بینم که مجالس را جدا می گیرند و از نوشیدن چیزهای حرام هم بینشون خبری نیست
ولی خوب از رقص و موسیقی حرام استفاده می کنند.

من فکر میکنم دلیلش اینه که الگوی مناسبی در این زمینه وجود نداره!
ببینید ما برای هر چیز حرامی یک جایگزین تقریبا مناسبی داریم.

مثلا اگه گوشت خوک حرامه، گوشت گوسفند می تونیم بخوریم
اگه الکل حرامه ، دلستر و نوشابه داریم
اگه ارتباط نامشروع حرامه، جاش ازدواج داریم

ولی جای این مجالس حرام چیزی نداریم، همون ابتکاری که شما هم اشاره کردید تا حالا اتفاق نیفتاده. و واقعا این مجالس عروسی مسئله ای پیچیده ای شده!

نقلدر ضمن زن فقط برای همسر خودش باید آرایش کنه....
فقط....
یعنی می گویید زن اجازه آرایش جلوی زنان را نداره؟ من تا حالا این حرف را نشنیده بودم.

جواب جاوید:

نه منظور من این نیست که آرایش خانم برای خانمها مشکلی داره من از اون اطلاعی ندارم
اما!!!!!!!!!
آیا اون خانمهایی که میاند عروسی در مجلس خودشونا آرایش میکنند یا از منزل این کار را انجام میدند و میاند عروسی؟
یا اگه در مجلس عروسی آراایش میکنند آیا قبل از خروج آرایش را پاک می کنند یا نه با همون آرایش میاند توی جمع؟
این سوال من از شماست؟آیا کسی از مردها از زمان آرایش تا زمان برگشت به منزل جز خانمها اون شخص آرایش کننده را نمی بیند؟
آیا کسی که میاد در جامعه با آرایش میتونه بگه من برای دوستام اینکار را کردم شماها (مردها)نگاه نکنید؟:Gig:

جواب بی دل :
نقلاما قرار نیست کسی آرایش کنه....
حتی عروس خانم....
میتونم بپرسم آرایش کردن عروس به چه عنوانیه؟
ظاهر باید آراسته باشه اما احتیاجی به آرایش نیست
در ضمن زن فقط برای همسر خودش باید آرایش کنه....
میبخشید همین طوری اومدم وسط صحبت های شما اما فکر می کنم شما اومدین یه جای قضیه رو درست کنین اما یه قسمت دیگه رو خراب کردین . مراسم عروسی مختلط با فرض حجاب و عدم ارایش فکر می کنین به صمیمیت و شادی دامن میزنه؟ یا بدتر باعث میشه به سبب رعایت حریم ها فضا خشک تر و جدی تر بشه. به نظر میاد که به رعایت احکام اسلامی خیلی معتقدین" ارایش فقط برای همسر" اما فکر می کنم اختلاط در این مواقع یعنی ایجاد یک فضای کنترلی که جایی برای صمیمیت توش نیست به هر حال فکر نکنم بشه خیلی راحت بود توش من که خودم وقتی شوهر خواهر بنده تشریف میارن 100 هار برابر معذب میشم با وجود محبت و احترام .
با این قسمت منم مخالفم با اجازتون
مشکل اینجا واسه اقایون هم هست البته و فرزندان باالاخص!! جوانان!!

جواب جاوید:
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام[=times new roman]....
بله دوستان عزیز ما اینجا هستیم که بحث کنیم[=times new roman]....
و دراین مباحث و گفتگوها به یک نتیجه واحد و به طور کل به یک نوع شیوه معین برسیم[=times new roman]...
مطمینا نظر من نظری نیست که بتونه تمام جوانب و معیارهای کلی را در بر بگیره[=times new roman]....
اما سعی کنیم با خودمون رو راست باشیم....اینجا موضوع های که ما به بحث میگذاریم موضوعاتیه که پرتو یک منبعه....منبعی به نام انسان[=times new roman]....
منظور از پرتو یعنی نگرش انسان و نوع برخورد با موضوعات و مسایله به قوله معروف کردار پندار اخلاق و....(وغیره یعنی چیزهایی که معنی یک حیوان را به انسان تغییر میده[=times new roman])
پس ما همیشه وقتی می خواهیم مشکلی از پرتو را حل کنیم میاییم به منبع اولین جایی که اون اثر ازش تولید شده را مورد بررسی قرار می دهیم
اینجا من بحث اصلی را فعلند به انسان گذاشتم[=times new roman])
پس وقتی یک رفتار یا شیوه رفتاری مشکل داره باید برگردیم به اولین منبع که ذهن خلاق و ناقصه انسانه[=times new roman].....
ببینید دوستان شاید شما بگید موضوع ربطی به این حرفههای من نداره[=times new roman]....
اما اگر یکم منطقی و دورنگر و ریز بین باشیم میبینیم که اصل مشکلات جوامع از مشکلات فردی سر چشمه میگیره[=times new roman]...
اگر من نمی تونم شادی را به طوری که بسیار با رعایت اصول دینی خودمه تعریف کنم به این معنیه که من تعریف درستی از شادی نمیدونم یا به طور کل خودمو از میزانها و راهنمایهای دینیم دور کردم که از سنت پیغمبر یا بزرگان دینیم استفاده کنم[=times new roman]....
دوستان عزیز من کاملا با اینکه هر مدل بخواهیم شادی کنیم یه سری مشکلات به وجود میاد
در کل بگم دوستان شما میخواهید 2 تا چیز را با هم مخلوط کنید که این 2 به هیچ عنوان در دین خداوند مخلوط بشو نیستند[=times new roman].....
من اول بحثها گفتم اگر زندگیه ما رنگ خدایی بگیره شادیمون میشه خشنودی خدا[=times new roman]....
داستان همون لیلی و مجنونه دوستان[=times new roman]....
که مجنون می آمد درب خانه لیلی و در میزد[=times new roman]....
لیلی میگفت کیست[=times new roman]:
مجنون با آه و ناله میگفت منم[=times new roman]....
لیلی میگفت برو[=times new roman]....
تا اینکه یک روز مجنون درب خانه را زد و وقتی لیلی گفت کیست گفت توام[=times new roman]....
لیلی در را باز کرد
شادی من انسان چه ارزشی داره وقتی خدا راضی نباشه[=times new roman]...
و وقتی من کاری را برای اینکه الله من فرموده انجام بدهم حتی اگر به ظاهر شادی در آن نبینید این شادترین شادی دنیاست[=times new roman]...
دوستان عزیز اگرقرار است بحثی شروع کنیم باید از منبع اصلی شروع کنیم[=times new roman]
و در این زمینه من حرف دوستان را میپذیرم برای خیلی ها سخت است چون مجنون نیستند از جمله منه نوعی[=times new roman]....
اما دوستان من هم به مختلط بودن مراسم اعتقادی ندارم اما به خاطر این گفتم جایی که به شدت مورد هجوم گناه هست میتونیم با پاکترین جزء یک اجتماع که مسلماخانواده است جلوی مقطعی سرا ریزی گناهان را بگیریم تا بعد از یک مدت و فروکش کردن این موضوعات عرفیه فعلی دوباره طریقه درست این رسم را به جا بیاوریم[=times new roman].....
اما یک نکته را نباید فراموش کنیم کار اجتماعی و اصولی کردن یک دوره زمانی را می طلبد که انشا الله برای ما در سن میانسالی دیدنش شادی آور خواهد بود[=times new roman]....
انشا الله
دوستان نوشته های من بعضی جاها به شدت مورد انتقاد باید قرار بگیره اما اگر بعد از خواندن مطلبه مورد انتقاد به برگشت و خواندن اصل اون مورد رجوع کنید شاید یه کمی انتقادات کم بشه
این بحث خوب و جذابیه دوستان من خوشحال میشم این یک بیماری باشه که بریم دنبال اصل و منشا به وجود آمدنش که به اون اصل زیبای پیشگیری بهتر از درمان است برسیم
شادی یک حس بشریست پس نشناختن نوع درست شادی و نداشتن قدرت تمیز کردن شادی واقعی از شادی کاذب به این میرسه که برید ببینید اون انسان چه مشکلی داره....منم قبول دارم درست نمیتونم تعریف درستی از شادی داشته باشم[=times new roman]
پس منم حاضرم بیماری باشم که توی جلسه های درمان با دوستان شرکت کنم[=times new roman]....
التماس دعا[=times new roman]

سلام


با تشكر از سركار زيتون در ايجاد تايپك





زیتون;58122 نوشت:
می گوییم دین ما هم دین شادی است و هم دین غم. ولی آیا شادی تعریف مناسبی در نظر ما دارد؟



شادی بستگی به اهداف انسان در زندگی دارد و همچنین به چگونگی نگاه او به مسائل.

به عبارت دیگر باید دید که انسان با چه عینکی به اطراف خود نگاه می‌کند.


مثلاً اگر هدف کسی در زندگی جمع آوری مال و رسیدن به قدرت باشد، موفقیتش در تحقق این اهداف، سبب شادی و سرور او خواهد شد


و کسی که هدف زندگی اش پایبندی به ایمان و پرهیزکاری باشد، بدیهی است که همراهی با مجالس مذهبی، مایه و منشأ آرامش و احساس امنیت و شادی وی خواهد شد.


بنابراین در جواب کسانی که می‌پرسند، آیا دین هم می تواند موجب شادی انسان شود؟
باید گفت بله؛ اما به شرط آنکه ابتدا عینک خداجویی به چشم بزنید، سپس از موقعیتها و مجالس دینی لذت برده و به هنگام حضور در چنین مجالسی احساس شادی کنید.

ادامه دارد.........

سلام.
متاسفانه شادي هنوز در فرهنگ ما تعريف درستي پيدا نكرده. مجلسي را شاد مي دانيم كه حتما در آن آهنگ هاي آن چناني و رقص و ...باشه.
اي كاش اساتيد شاديهاي اسلامي را براي دوستان تعريف كنند تا بهتر بتوان مفهوم شادي در اسلام را درك كرد.

با سلام

عوامل شادی و نشاط:

باکندوکاو در نظریات و گفته های دانشمندان و متون معتبر، می توان موارد ذیل را در زمره عواملی بر شمرد که حالت شادی و نشاط را در انسان پدید می آورند:

1 . ایمان .

2 . رضایت و تحمل .

3 . پرهیز از گناه .

4 . مبارزه با نگرانی .

5 . تبسم و خنده .

6 . مزاح و شوخی .

7 . بوی خوش .

8 . خود آرایی .

9 . پوشیدن لباس های روشن .

10 . حضور در مجالس شادی .

11 . ورزش .

12 . امید به زندگی .

13 . کار و تلاش .

14 . سیر و سفر .

15 . تفریح .

16 . تلاوت قرآن .

17 . تفکر در آفریده های خداوند .

18 . صدقه دادن .

19 . نگاه کردن به سبزه ها و ... . (1)

پس شادي در اسلام محدود به مراسمات جشن و عروسي نيست

ادامه دارد............

پي نوشت:
1-شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 5، و آیین زندگی، ص 34 .

طاها;58603 نوشت:
ادامه دارد............

ادامه اش را کی می گویید؟

سلام.به نظر من اگر به عواقب گتاه خوب فکر کنیم، میفهمیم که گناه ،پر از غم و اندوه است و به شادی نمی انجامد.پس سوال شما دردرونش دارای تناقض است. شادی واقعی در هر چیزی که گناه نداشته باشد موج میزند و هیچ شادی بالاتر از گناه نکردن نیست.پس شاد باشید!:Kaf:

سلام

دیگه کسی نظری نداره؟

غیر از جناب جاوید دیگه کسی در مورد نحوه برگزاری مراسم نظری نداده!
در مورد شادی هم نظرات کم بوده!

بابا نظر بدهید دیگه! این موضوع از یارانه ها هم مهمتره!

دوست عزیز شادی که فقط مثلاً رقصیدن در عروسی نیست .. اگر چه مثلاً من یک موردی هم دارم مثلاً اینکه اگر در بخش مردانه عده ای از مردها کردی یا لری یا امثالهم برقصند که هیچ قر و فر خاصی توش نیست چه مشکلی داره ؟
ولی خداییش شادی که تنها عروسی نیست ! :Ealam:
انسان میتونه با رفتن به باغ، کوه، دشت و صحرا، جنگل، رودخانه و ... هم خودش رو شاد کنه !
ما تابستون معمولاً هفته ای یکی دو بار میریم کنار آب .. خیلی خوش میگذره ! برای من حتی مطالعه کنار آب هم خوش میگذره !
یه شادی غیر قابل وصفی هم که چند روز پیش برام پیش اومد این بود که ما توی مسجد جای خاصی برای اجرای برنامه و جلسه و بخش بسیج نداشتیم .. یک مدرسه ی علمیه هست کنار مسجد که الان دو سه سال هست تعطیل و متروک هست .. چند روز پیش تصمیم گرفتیم اونجا رو تمیز کنیم تا از این به بعد برنامه های مسجد رو اونجا برگزار کنیم .. اگر چه تمیز کردنش کار خیلی سختی بود ولی شادی ای که داشت غیر قابل وصف بود :Mohabbat:
پس انسان میتونه همه جا شاد باشه ، فقط کافیه دلش رو از کینه و زشتی پاک کنه :Cheshmak:

ehsan24;59451 نوشت:
اگر چه مثلاً من یک موردی هم دارم مثلاً اینکه اگر در بخش مردانه عده ای از مردها کردی یا لری یا امثالهم برقصند که هیچ قر و فر خاصی توش نیست چه مشکلی داره ؟

فکر میکنم این رقص ها هم ایراد داشته باشه.

با سلام
هنوز پاسخ سرکار زیتون داده نشده که در مراسم عروسی چیکار باید کرد که شاد باشیم؟
بشینیم برای هم جک تعریف کنیم و اس ام اس بفرستیم و لبخند بزنیم؟
به سلامتی عروس و داماد هی مدام لبخند بزنیم؟
به امید آنکه فردای آنروز میخواهیم گرسنه ای را سیر کنیم، شاد باشیم و لبخند بزنیم؟
یا در آخر به جهت اینکه میوه و شیرینی و غذای مفصل روانه ی معده خویش خواهیم کرد شاد باشیم و لبخند بزنیم؟

بنده هیچ نظر دینی و فلسفی در رابطه با شادی و انواع آن ندارم
اما معتقد هستم که شادی در صورتی که آسیبی به کسی وارد نکند خوب است حالا از هر نوعی که میخواهد باشد.
آخه چرا اینقدر دین خدا را سخت میگیرید؟ کی میتونه به ضرس قاطع بگه اگه من برقصم میرم جهنم؟
همش شده مشکی و عزاداری. حتی مراسم مولودی نیز بی شباهت با عزاداری نیست.
یه روز از بیرون اومدم خونه تلویزیون روشن بود (روز میلاد امام زمان) من پشت به تلویزیون بودم برگشتم به مادرم گفتم حداقل امروز دیگه عزاداری گوش نکن. گفت این تلویزیونه گفتم پس چرا دارن سینه میزنن و برگشتم دیدم که دارن دست میزنن اما نوع گویش کسی که در مدح امام زمان میخواند خیلی سوزناک بود و نوع دست زدن ها هم اگر کسی نمیدید شبیه به سینه زنی بود. دقت که کردم وقتی دوربین روی چهره ها زوم میکرد هیچ کدام لبخند بر لب نداشتند و فقط دست میزدند.
اگر این نوع از شادی مد نظر اسلام و قرآن است که دیگه حرفی نیست و فقط باید پرسید در چه مواقعی میشود لبخند زد؟!!

زیتون;59515 نوشت:
فکر میکنم این رقص ها هم ایراد داشته باشه.


والا یه جا با آقا زاده ی آیت الله بیات زنجانی بحثش بود، به نظر میرسه آیت الله بیات معتقد به این هستند که رقص مثلاً لری و کردی با شرایطی مجاز هست .. البته % تأیید نمی کنم ولی به گمانم یه همچین جریانی هست !

سوال ابهام داره
اگر منظور شما شادی حقیقی وانچه که منظور خداست باشه که طبیعتا چیزایی که شادی پایدار وماندگار باشند اونو میشه بحث کردچون خدا از چیزای موقتی خوشش نمیادبرای اینکه فایده ندارن
ولی اگر منظورتون خندیدن لحظه ای و شادی برای چندلحظه است که اونم تعریفش معلومه:Sham:

سلام خدمت دوستان:
منم نظر شخصی خودمو از دیدگاه عقلی مذهبی خودم خدمتتون عرض میکنم تامل بفرمایید اعتقادادتان را لحاظ فرموده قضاوت فرمایید.
تویه تاپیک در مورد (شباهت عروسی با عزا ذکر شده بود) اخه مگر ما مجلس عروسی میگیریم تا هر کسی با فرهنگ خانوادگی خودش شاد بشه و لذت ببره؟ اگه اینطوری باشه باید تو یه مجلس عروسی چند قسمت جداگانه باشه برای هر فرهنگی یا هر تفکری! دم در هم بنویسن اشخاصی که اهل....تو این اطاق و اشخاصی که اهل ......تو اون اطاق و... اونی که مذهبیه به اینصورت لذت میبره و شاد میشه اونایی هم که دنبال شادی بر گرفته از فعل مادیند باید از پایه شروع کنند و یه خورده به دین و مذهبشون رجوع کنند اگر مسلمونن در غیر این صورت شیعه مسلمون یعنی چه؟. رقص و اواز بیشتر سرگرمی هست تا شادی و زود تموم میشه! ارامش چیزیه که در اون نیازی به شادی نیست یه چیزی فراتر از شادیست/ چند سال برای هر چیزی وقت گذاشتیم جز معنویت . حالا اگه یه نگاه کوچولو از اول تو دین و مذهبمون بیاندازیم وقت زندگیمون گرفته میشه؟

ازاداندیش;59776 نوشت:
سوال ابهام داره
اگر منظور شما شادی حقیقی وانچه که منظور خداست باشه که طبیعتا چیزایی که شادی پایدار وماندگار باشند اونو میشه بحث کردچون خدا از چیزای موقتی خوشش نمیادبرای اینکه فایده ندارن
ولی اگر منظورتون خندیدن لحظه ای و شادی برای چندلحظه است که اونم تعریفش معلومه:sham:

منظور من بیشتر شادی های مجالس عروسی است.

مسودی;59802 نوشت:
ه خورده به دین و مذهبشون رجوع کنند اگر مسلمونن در غیر این صورت شیعه مسلمون یعنی چه؟. رقص و اواز بیشتر سرگرمی هست تا شادی و زود تموم میشه!

دوست گرامی مگه یک عروسی قراره که 100 سال طول بکشه؟؟؟
خب عروسی هم تموم میشه میره این که دیگه واضحه
صحبت بر سر شادی در عروسی هست نه شادی در زندگی
بر اساس صحبت شما اصلا چرا باید عروسی بگیریم همون بعد از عقد برن سر خونه زندگیشون هم پولشون خرج نشده هم خدای ناکرده گناهی هم انجام نمیشه.
برای شب عروسی کلی هزینه میشه و قراره که یک شب به خاطر موندنی و یک شروع شاد براشون ایجاد بشه.

مطمئنم که خداوند از شادی بدش نمیاد و فقط برخی از مثلا پیروان خداوند هستند که تفسیر به بد میکنند.
خداوند مگه نفرموده که هر کس مومنی را بخنداند........ خداوند او را دوست دارد یا ندارد؟؟؟؟
مگه میشه این خنداندن دائمی باشد؟ خب معلومه که لحظه ای هست پس چون برای یک لحظه خندیدیم گناهکار هستیم؟

خواهش میکنم یک کارشناس محترم تشریف بیاورند و پاسخ بدهند.
یعنی خداوند از خندیدن لحظه ای که جزئی از شادی لحظه ای است را واقعا دوست نداره و ناراحت میشه؟

سلام و درود:Gol:

راستش تو این دوره زمونه شاد بودن مشکل است!!!!

هرکس هم شاد باشه مثل بنده کلی برچسب بهش می زنند:Labkhand:

ولی این دل هم خدایی دارد:Gol:

قضاوت;59950 نوشت:
راستش تو این دوره زمونه شاد بودن مشکل است!!!!

اون که آره راست میگی دوست عزیز
واسه همینه که من از هر لحظه ای برای شاد بودن استفاده میکنم.
بعضیا میگن شادی لحظه ای بده و گناه داره اما من اصلا اهمیتی به این حرف نمیدم و اگه منو از جهنم بترسونن باز هم برام مهم نیست و تو دلم به این آدمها میخندم چون هنوز خداوند را نشناخته اند.
شادی لحظه ای یک آن میاد و میره اما غم یه آن میاد و تا مدتها باهات میمونه.(راجع بهش فکر کنید)
اگه بخواهیم شادی لحظه ای را زندگی حذف کنیم پس 24 ساعته باید در غم باشیم.
یعنی 24 ساعته بشینیم و به شهادت امام حسین(ع) فکر کنیم و زانوی غم بغل بگیریم.(مگر واقعه کوچکی بود که بشود از یاد برد)
یا همزمان با غم به شهادت رسیدن امام حسین(ع) به یاد ضربت خوردن حضرت علی(ع)نیز بیافتیم و بیشتر غصه دار بشیم.
یاد شهدای جنگ نیز فراموش نشود و همچنین کل مصیبتهایی که به ائمه معصومین روا شده است.و .............

سلام
ببخشید سوالی از سرتحیر
غم داشتن از شهادت امام حسین(ع)!
عشق بازی و پاکبازی در راه حق و سر بلند آمدن از این معرکه کجای آن غم انگیزه؟
مفتخر بودن به داشتن امامی چنین کجایش مسرت بخش نیست؟
مگر ما همرهان و کشندگان حسینیم ؟ که خجل وشرمسار از عمل خود باشیم؟

زیتون;58370 نوشت:
سلام

ببینید اگر اینها شادی نیست، پس شادی چیست؟

من دوست دارم این مسئله قشنگ باز بشه.

و مسئله مهمتر اینکه اگه این نوع شادی ها اشکال داره، مردم چطور مراسمشون رو بگیرند که فرقی باشه بین عزا و عروسی؟

برای هر نیازی در انسان، اگه دین حرامی رو قرار داده، عوضش حلالی رو قرار داده.

ولی برای این نیاز چه جایگزینی معرفی شده؟

مردم باید در مراسم شادیهاشون چکار کنند؟ چه الگوی مناسبی برای این موضوع هست؟


سلام
سرکار خانم زیتون
در پاسخ اولم به سوال شما در این تاپیک به صورت کلی خدمتتان عرض کردم
هر جند شما دنبال جایگزینی برای ابراز شادی سوال خود رامطرح کردید
ولی از آنجا که پاسخی شایسته سوال شما ندارم سوال را آنطور که دلم میخواهد فرض میگیرم
مجوز شرکت در عروسی های که ممکن است .......
شما از ما مجوز میخواهید آن هم مجوز شرعی که هیچکس در اینجا و آنهم در این سایت از موافق و مخالف یارای اظهار نظر سر درونش نیست؟
این سوال شما شخصی است
و پاسخ کلی قانع کننده مسلما برای مواردی اینچنین گسترده که فقط در نام مشترک است و کیفیت آن در هنگام بروز بسیار مختلف و گاه متضاد مسلما وجود ندارد
هزینه ای که برای عروسی خرج میشود چه قدر است؟
محلی که عروسی در آن است. مجال چه گرد همایی را میدهد؟
مدعووین به چه نیتی دعوت شده اند( هدیه عروسی، اجبار، چشم هم چشمی، تفاخر به اینکه این شخص هم از آشنایان است،دوستی، محبت، صله رحم ،ما را دعوت کرده اند دعوتشان کنیم ، فرزندمان دم بخت است شاید بپسندد شاید پسندیده شود)
مدعووین به چه نیتی می آیند؟
اصلا خود عروسی به چه نیتی ترتیب داده شده؟
همه اینها را در هم ضرب کنیم تنوعش از تعداد ما مردم بیشتر میشود
بگذریم
متاسفانه فرصت بروز و ابراز و نمایان کردن، خود را در معرض دید و تایید دیگران قرار دادن که یک نیاز فطری برای هر انسان است در جامعه ما به هزار و یک دلیل شرعی و عرفی و فرهنگی کم شده
آنهم در جامعه ای درحال گذار و رو به پیشرفت که روزبروز متکثر و گوناگون میشود
با توسعه امکانات و تقویت استعداد ها به مدد توسعه اقتصادی و افزایش مدیاهای اطلاع رسانی که بسیار زیاد شده و مردم هم به سبب داشتن استعدادها و امکانات اقتصادی مختلف یکسانی خود را در هر موردی از دست داده اند
که شامل هر چیز قابل تصوری شده است مانند سواد ،کارایی های مختلف تخصصی ، توانایی های فردی هنری و ورزشی فرهنگی هم گسترده شده تمول مالی مد لباس نحوه گویش زیبایی ذاتی
و همانطور که خدمتتان عرض کردم فرصتهای به نمایش گذاشته شدن مردم به نسبت این تنوع های گوناگون بسیار کم
عروسی و مجالسی اینچنین یکی از فرصت هاست
در متن این صحبت باید اشاره کرد متاسفانه فرصثها و مکانهای بروز شادی برای عامه مردم کم است
شما از این آش شله قلمکار که نه سری دارد نه تهی چه حکمی میخواهید بیرون بکشید
این مسئله کاملا شخصی است

یابنده;59906 نوشت:

دوست گرامی مگه یک عروسی قراره که 100 سال طول بکشه؟؟؟
خب عروسی هم تموم میشه میره این که دیگه واضحه
صحبت بر سر شادی در عروسی هست نه شادی در زندگی
بر اساس صحبت شما اصلا چرا باید عروسی بگیریم همون بعد از عقد برن سر خونه زندگیشون هم پولشون خرج نشده هم خدای ناکرده گناهی هم انجام نمیشه.
برای شب عروسی کلی هزینه میشه و قراره که یک شب به خاطر موندنی و یک شروع شاد براشون ایجاد بشه.

مطمئنم که خداوند از شادی بدش نمیاد و فقط برخی از مثلا پیروان خداوند هستند که تفسیر به بد میکنند.
خداوند مگه نفرموده که هر کس مومنی را بخنداند........ خداوند او را دوست دارد یا ندارد؟؟؟؟
مگه میشه این خنداندن دائمی باشد؟ خب معلومه که لحظه ای هست پس چون برای یک لحظه خندیدیم گناهکار هستیم؟

خواهش میکنم یک کارشناس محترم تشریف بیاورند و پاسخ بدهند.
یعنی خداوند از خندیدن لحظه ای که جزئی از شادی لحظه ای است را واقعا دوست نداره و ناراحت میشه؟


دوست عزیزم جناب متحیر موضوع اصلی تاپیک سر شاد بودن بدون گناهه! هر چند که از ظاهر گفته هایم در نگاه اول یه خورده تاصب به نظر می اید اما سعی میکنم بهمین دانش کمم از مذهب لا اقل برای خودم وفا داشته باشم همچنین نظریه شما و سایر دوستان برایم مهم و قابل احترام میباشند.

متحیر;60071 نوشت:
مگر ما همرهان و کشندگان حسینیم ؟ که خجل وشرمسار از عمل خود باشیم؟

سلام
البته درسته که این بحث ربطی به موضوع تاپیک ندارد پس گذرا از آن رد میشویم
این مربوط به ذات انسان میشود. شما اگر خدای ناکرده یکی از بستگان نزدیک خود را از دست بدهید ناراحت و غمگین میشوید و این غم دلیل بر این نیست که شما باعث این مصیبت شده باشید و از سر خجالت، غم در وجود شما رخنه کرده باشد
اینطور نیست دوست من؟

متحیر;60075 نوشت:
شما از این آش شله قلمکار که نه سری دارد نه تهی چه حکمی میخواهید بیرون بکشید
این مسئله کاملا شخصی است

من به دنبال یک جایگزین مناسب برای این مسئله میگردم

اینکه میگویید این مسئله شخصی است یعنی چه؟
به نظر من یک مسئله کاملا اجتماعی است.

من دقیقا متوجه صحبتهای شما نشدم، یعنی میگویید مشکل عروسی به خاطر نیت هایی است که پشت سرش خوابیده؟
پس با این اوصاف اصلا عروسی نگیریم بهتر است؟

مسودی;60080 نوشت:
در نگاه اول یه خورده تاصب به نظر می اید

سلام
متاسفانه همین تعصب ها باعث جدایی و چند دستگی شدن در جامعه میشود.

مسودی;60080 نوشت:
همچنین نظریه شما و سایر دوستان برایم مهم و قابل احترام میباشند.

خیلی خوشحالم و از بودن در کنار شما احساس غرور میکنم

زیتون;59809 نوشت:
منظور من بیشتر شادی های مجالس عروسی است.

سلام
چنانچه بیانم واضح نبود اینجانب را عفو کنید
در ابتدای پاسخ خدمت مبارکتان عرض کردم پاسخ واضح و شایسته شما راندارم
بنده به اشاره خدمتتان عرض کردم به علت موانع فرهنگی اجتماعی عرفی و شرعی محلهای دیگری برای بروز و ابراز مناسب شخصیتهای مختلف نیست
به نظر من اگر اینگونه بود
آنگاه عروسی ها که فرصتی برای بروز مردم پدید می آید اینگونه درهم آمیختگی را نمی دیدیم
نظر شخصی من در مورد خود عروسی نسبت به تقدس و احترام و بایستگی که دارد شایسته است مساجد ما به نحو مقتضی پذیرای این امور باشند
ولی در مورد ولیمه آن این کاملا سلیقه ای است که برگزار کنندگان و مدعوین چگونه شرکت کنند وکسی که از مراسمی که با عقایدش هم خوانی ندارد تحت فشار خانواده و اقوام قرار نگیرد
ولی با تجربه از عرفها وباورها ی مردم این روش هم دچار دور باطل میشود
سرکار خانم نمیدانم!
بد مخمصه ای برایم درست کردید !چه در این سوال شما و چه درزندگی واقعی!
برای طفره رفتن ! حال که این روزها باب شده سوال را با سوال پاسخ دهیم
پاسخ شما چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سوال از جناب یابنده :

عزیز دل برادر برداشت از موضوع به دین و اعتقادات شخص بستگی دارد من دقیقا نمی دانم

این تفکر شما بر گرفته از چه مذهبی است علی ایهاالحال باور شماست خوب ایا تا به حال

جواب این سوال شادی بدون گناه چگونه؟ را پیدا کرده اید؟

مسودی;60120 نوشت:
ایا تا به حال جواب این سوال شادی بدون گناه چگونه؟ را پیدا کرده اید؟

در یکی از پستهای قبلی عرض کردم که هر خوشی و شادی تا آنجایی که باعث آسیب رساندن به خود و دیگران نشود مفید و خوشایند و خوب و لازم است.
باز هم عرض میکنم که این اعتقاد و باور من است و با آن زندگی خواهم کرد.

متحیر;60113 نوشت:
بنده به اشاره خدمتتان عرض کردم به علت موانع فرهنگی اجتماعی عرفی و شرعی محلهای دیگری برای بروز و ابراز مناسب شخصیتهای مختلف نیست
به نظر من اگر اینگونه بود
آنگاه عروسی ها که فرصتی برای بروز مردم پدید می آید اینگونه درهم آمیختگی را نمی دیدیم

اگر به خاطر موانع است، پس چرا در کشورهای غربی که چنین موانعی وجود ندارد، عروسیشان را اینطور می گیرند؟ آیا اونها هم فرصت بروز دادن خود را قبلا نداشتند؟

متحیر;60113 نوشت:
برای طفره رفتن ! حال که این روزها باب شده سوال را با سوال پاسخ دهیم
پاسخ شما چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دست شما درد نکند، من اگر می دانستم که این تاپیک را نمیزدم:koodak:

زیتون;60171 نوشت:

دست شما درد نکند، من اگر می دانستم که این تاپیک را نمیزدم:koodak:

سلام و درود:Gol:

پستونک هم پستونک های قدیم :Cheshmak::khandeh!:

این جدیدا به فک بچه آسیب وارد می کنه:Khandidan!:

سرکار زیتون اتفاقاً بنده خاطرم هست یکی از سخنرانی های مقام عظم رهبری (مد ظله العالی) به همین موضوع اختصاص داشت:Gol:

پس دلسرد نشید و با قدرت ادامه بدهید :Gol:

لبخند هم فراموش نشه :Cheshmak: اینجوری:khandeh!:

یا علی

زیتون;58122 نوشت:
می گوییم دین ما هم دین شادی است و هم دین غم. ولی آیا شادی تعریف مناسبی در نظر ما دارد؟
برای مثال ، مسئله شادی در مجالس عروسی واقعا مسئله بغرنجی شده.
از یک طرف می دانیم که موسیقی حرام و رقص در مجالس جایز نیست و از طرف دیگر جایگزینی برای آنها نداریم.

می گویند مگر مجلسی مهم تر از مجلس عروسی انسان هست که در آن نخواهیم شادی کنیم.

از آن طرف مجلس عروسی افراد خیلی متدین را می بینیم که بیشتر شبیه مجلس عزا است، و مهمانان می گویند معلوم نیست عزا آمده ایم یا عروسی؟ و اگر اینجا موسیقی نگذاریم پس چکار کنیم. یا می گویند تا به حال اینقدر حوصله مان سر نرفته بود.
یا مثلا خانواده متدینی را دیدم که به جای گرفتن عروسی به سر مزار شهدا رفتند، به نظر من که اینکار هم جایش اینجا نبود.

آیا واقعا برای شادی حرام، جایگزینی وجود دارد که هم مردم شادی بکنند و هم مرتکب فعل حرام نشوند؟
نظر شما چیست؟ مجالس شادی را چطور برگزار می کنید؟


  1. پیوند 2 انسان از نظر خداوند منان اتفاق بسیار مهم و باشکوهیست که در قرآن واحادیث بسبار از آن ذکر شده است.اگر تجربه کرده باشید در لحظه اجرای مراسم عقد حال فرازمینی وکاملا ملکوتی در زوج ایجاد می شود ، که این از کرامات الهی است.برای به دست آوردن این احساس نیازی به صوت هیچ موسیقی نمی باشد.
  2. هدف از برگزاری مراسم عروسی مهمترین عامل در نحوه اجرای آن می باشد. اگر زوج به عمق اتفاق بزرگی که قرار است دنیا وآینده فرد را تحت تاثیر قرار دهد پی ببرند و از سویی آثار گناه را با تمام وجود قبول داشته باشند ولمس کنند یا حتی از اثرات گناه بر نسلهای آینده اطلاع داشته باشند ، با وسواس برای برپایی مراسم خدایی تلاش خواهند نمود.گناه آثار وتبعات زیادی در پیش دارد. هرچه عظمت محل وزمان و میزان گناه بیشتر باشد آثار آن هم بیشتر خواهد بود ، چه رسد به اینکه یکی از چند روز عظیم فردی و جمعی برای انسان باشد.
  3. در قرآن بارها تکرار شده و اکثرهم غافلون - واکثرهم جاهلون - ........ . بنا براین ای عزیز از این که در اقلیت قرار بگیری واهمه ای نداشته باش که خداوند قبلا بشارت آن را برای رهروان مسیر خودش فراوان داده است. روح انسان در پیوستن و نزدیک شدن با مبدا خود شاد می گردد و لطافت معنوی می یابد و شادی واقعی بدور از هرگونه نقش سیاهی گناه بر روی دل را تجربه می کند. اینکه گروهی گمراه را به قیمت آلوده نمودن مراسم عظیم خود شاد نمودن به از دست دادن این روز خدایی نمی ارزد.
  4. برای وارد کردن شادی واقعی که با ورود ملائک به مجلس شما اتفاق خواهد افتاد ،دل حضرت زهرا را با اجرای مولودی به زیباترین وجه ممکن ، شاد کنید.چه چیزی زیباتر از اینکه دل پاره پاره زهرا با دیدن احترام و توجه شما به پاره تن او شاد گردد و مورد توجه و عنایت او قرار گیرد.
  5. در آخر ّ((دیو چو بیرون رود فرشته در آید)). تازمانی که مجلس ما محل رقص و جولان شیاطین باشد کدام فرشته به آن ورود خواهد کرد؟؟؟؟

زیتون;58122 نوشت:

آیا واقعا برای شادی حرام، جایگزینی وجود دارد که هم مردم شادی بکنند و هم مرتکب فعل حرام نشوند؟
نظر شما چیست؟ مجالس شادی را چطور برگزار می کنید؟


من از اول تا آخر اين موضوع را خوندم وآهي از ته دل كشيدم،چهار صفحه جواب نوشته شده ولي هيچ كدام جواب اين سوالي كه اول بيان شده نيست،وزيتون بزرگوار هنوز هم به جوابش نرسيده،نه تنها ايشان خيلي از كساني كه به دنبال شادي مذهبي هستند به اين جواب نرسيده اند
ببينيد يه عروسي است،ميگه رقص وموسيقي يه شب تا صبح اين عروسي را شاد ميكنه
حالا يه نفر ميخواهد يه شب اين عروسي را بگذرانه بدون رقصوموسيقي

برنامه اين مراسم با شما

شما بگيد عمل كنه وهمه شاد باشند،
بگيد 1...فلان كار بكنه
2....فلان كار را بكنه
شما براي همه چيز برنامه ميريزيد
اينجا هم برنامه شادي بريزيد
بگوييد نيم ساعت اول كه رقص بود،در اين نيم ساعت اول ،فلان كار باشه
نيم ساعت دوم فلان كار باشه
چهار صفحه نوشته هيچ كدوم جواب اين سوال نيست

در کل اگر مرد برای مرد و زن برای زن نامرحم برقصد مشکل دارد.

[=arial]پرسش:
شادی بدون گناه چگونه ممکن است؟

پاسخ:
از ديدگاه برخي شادى كردن و شاد بودن، تنها به وسيله كارهايى محقق مى‏شود كه از نظر اسلام حرام و ممنوع است مثل موسيقى مبتذل، رقص مختلط، استفاده از نوشيدنى‏ هاى حرام و... .اما باید به این نکته توجه داشت که اگر ما براى شاد بودن و شادمانى، معناى وسيع‏ترى در نظر بگيريم و در به كار بردن روش‏ هاى شادى‏بخش، به جاى راه‏ هاى ممنوع، از راه‏هاى مجاز استفاده كنيم، نه تنها شادمانى ما عميق‏تر خواهد بود، بلكه از دوام بيشترى هم برخوردار مى‏ شود.
از سویی ارمغان دين براى بشر، شادى، بهجت و سرور به معناى واقعى و عميق آن مى‏باشد. دين هم بشر را با شادى واقعى آشنا كرده و هم راه رسيدن به آن و بهره‏مندى كامل از آن را پيش روى او نهاده است.
نگاهى گذرا به تعاليم دينى نشان مى‏ دهد كه شادى و سرزندگى، از آثار ايمان مذهبى است؛ زيرا مذهب، به زمينه‏ هاى پيدايش شادى سفارش كرده و نشانه ‏هايش را ستوده است. نداشتن نگرانى، اضطراب و غم و اندوه و رسيدن به اطمينان قلبى، اساس هر نوع شادى است و اين ممكن نيست؛ مگر با ايمان به قدرت مطلقى كه سرچشمه همه نيكى‏ هاست.
در دين اسلام، دستورهاى فراوانى براى ايجاد شادى و سرور، وارد شده است که در روایات اسلامی همگی موجود می باشد.

موضوع قفل شده است