شبهه 8: نظریه تکامل یا نظریه آفرینش آدم و حوا ؟

تب‌های اولیه

33 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شبهه 8: نظریه تکامل یا نظریه آفرینش آدم و حوا ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از شبهات کاربر گرامی ساسان 2012

امروزه نظریه تکامل ( به عبارت بهتر تطوّر یا فرگشت ) به شدت و به طرز خدشه ناپذیری از ناحیه علم ژنتیک و فسیل شناسی حمایت می شود و تاکنون هیچ دلیل علمی که بتواند خلاف آن را اثبات کند بوجود نیامده است و این بدان معنی است که انسان نه حاصل زاد و ولد آدم و حوا و نسلهای بعد از آن است ، بلکه موجودی کاملا حاصل تکامل موجودات تک سلولی اولیه می باشد و یافته های فسیل شناسی نیز این امر را تایید می کنند و جالب اینکه ساختار ژنتیکی شامپانزه ها به انسان شبیه تر است تا بقیه میمونها ! طبق تحقیقات به عمل آمده از کتب آسمانی، قدمت آدم و هوا نهایتا مربوط به ده هزار سال پیش می شود در حالی که آثار بدست آمده از انسانهای قدیم در نوع امروزی ، تا بیست هزار سال قدمت دارند و فسیل های کشف شده از انسان امروزی مربوط به چند صد هزار سال پیش می باشد . حال چگونه می توان نظریه آدم و هوا را که در تمام ادیان ابراهیمی مطرح است را توجیه کرد ؟



لینک اصلی شبهات : http://www.askdin.com/showthread.php?t=4565

[="microsoft sans serif"] واقعه ی تکامل بر اساس شواهد باستان شناسی و پژوهش های آشکار دانش است و تا کنون هم خدشه ای قابل اثبات در رد آن وارد نشده است پس باید آن را پذیرفت و مانع تراشی بی اساس و احساساتی را کنار گذاشت [/]

نیایش سبز;58007 نوشت:
ناحیه علم ژنتیک

مدارکی دارید که علم ژنتیک به تکامل معتقد است و به پیدایش جداگانه معتقد نیست؟؟؟!!!!

غلامعلی نوری;58022 نوشت:
واقعه ی تکامل بر اساس شواهد باستان شناسی و پژوهش های آشکار دانش است و تا کنون هم خدشه ای قابل اثبات در رد آن وارد نشده است پس باید آن را پذیرفت و مانع تراشی بی اساس و احساساتی را کنار گذاشت

جناب ! عجیب است شما از کجا آوردید که هیچ خدشه ای به آن وارد نشده .بسیاری دانشمندان علم تجربی علیه داروین فرضیه اش را زیز سوال برده اند و نپذیرفتند.

نظریه داروین صرف یک فرضیه است .به نظر شما یک فرضیه میتواند یقین 100% به ما بدهد.

علم تجربی همواره با استقراء ناقص پیش رفته چگونه با استقرا ء ناقص حکم 100% یقینی نتیجه میگیرید؟

علاوه بر اینکه معارض ادله نقلی نیز میباشد.
مظافا بر اینکه در فلسفه انقلاب ماهیت را مردود میشمارد اگر قائل به نظریه داروین شویم باید بپذیریم که ماهیت حیوانی به ماهیت انسانی منقلب شده که مخالف قاعده عقلی استو محال.

ر.ک. استقرا،شهید صدر.

زمزم;58136 نوشت:
جناب ! عجیب است شما از کجا آوردید که هیچ خدشه ای به آن وارد نشده .بسیاری دانشمندان علم تجربی علیه داروین فرضیه اش را زیز سوال برده اند و نپذیرفتند.

نظریه داروین صرف یک فرضیه است .به نظر شما یک فرضیه میتواند یقین 100% به ما بدهد.

[="Microsoft Sans Serif"]
جناب اگر دقت کرده باشی نوشته ام [="Red"]خدشه ی قابل اثبات [/] اگر نه هرکسی بدون اثبات می تواند بر اساس [="Red"]تمایلات و درک شخصی خود[/] ایراد بگیرد

منبع می خواهید بفرمایید :

فارسی

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84_%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86

انگلیسی

http://www.britannica.com/EBchecked/topic/275670/human-evolution

[="red"] در ضمن کسانی که می پندارند که تکاملی صورت نگرفته چه دلیل قابل اثباتی بر این مدعای خود دارند بیاورند[/]

zahra;58040 نوشت:
مدارکی دارید که علم ژنتیک به تکامل معتقد است و به پیدایش جداگانه معتقد نیست؟؟؟!!!!


http://www.britannica.com/EBchecked/topic/275670/human-evolution

با سلام به این نظریه اشکالات زیادی وارد شده ومدتها قبل باطل شده وآن را چه زیست شناسان وچه علمای دین رد کرده اند.
نظريه تكامل روي كردهاي گوناگوني را در ميان زيست شناسان ، فيلسوفان علم و عالمان ديني برانگيخته است. اين نظريه از بدو پيدايش تاكنون مراحل متعددي را پشت سر گذاشته و همواره مورد نقد و اصلاحاتي واقع شده كه اهم آنها عبارتند از: (1) لاماركيسم(2) نئولاماركيسم(3) داروينيسم(4) نئوداروينيسم(5) موتاسيونيسم.
الف) از منظر زيست شناختي اشكالات متعددي بر نظريه تكامل وارد ساخته اند، از جمله آنكه با تمام تلاش هايي كه داروين در جمع آوري شواهد بر نظريه خويش به عمل آورده، از تفاوت هاي عمده و اساسي بين انسان و اجداد حيواني مورد ادعاي وي (ميمون) غافل بوده است. و برخي از اين تفاوت ها كه «والاس» به آنها اشاره كرده عبارتند از:
(1) فاصله عميق ميان مغز و قواي دماغي انسان و ميمون. (2) تمايز زباني آشكار بين انسان و ميمون. (3) استعداد و توانايي آفرينش هنري در انسان. (4) عدم تفاوت مغزي بين انسان متمدن كنوني و قبايل بدوي كه داروين آنها را حلقه فاصل بين انسان متمدن و ميمون خوانده است. (علم و دين، ايان باربور ، ترجمه بهاءالدين خرمشاهي، ص 99 - 141).
همچنين «فيزيكو» طبيعي دان آلماني و متخصص در تاريخ طبيعي انسان مي گويد: «پيشرفت هاي محسوسي كه علم تاريخ طبيعي انسان نموده، روز به روز خويشاوندي انسان و ميمون را دورتر مي سازد.» (علي اطلال المذهب المادي، فريد وجدي 103 - 108) .
ب) از منظر فلسفه: علم نيز كه معرفتي درجه دوم است، و رهبردهاي علمي،متدهاي برگزيده توسط دانشمندان، حاصل كار آنها و عوامل دخيل در نظر پردازي هاي علمي را مورد سنجش و داوري قرار مي دهد، ديدگاه هاي گوناگوني عرضه شده كه عبارتند از:
(1) پوزيتويسم منطقي(2) مينوگروي (3) واقع گروي خام (4) واقع گروي نقدي چهارمين نگرش كه جديدترين آنها به شمار مي آيد، بر آن است كه اساساً تئوري هاي علمي برآيند مشاهدات صرف و تحويل پذير به داده هاي حسي نيست، بلكه تئوري ها برآيند همكنشي داده هاي حسي و بر ساخته هاي ذهني دانشمند است. بنابراين نظريات علمي، اكتشافات محض نيستند و جنبه اختراعي نيز دارند. از اين رو نمي توان اين گونه نظريات را نسخه طابق النعل بالنعل واقعيت و عينيت خارجي دانست. (علم و دين، ايان باربور، مترجم بهاءالدين خرمشاهي، ص 169 - 244)
ج) از منظر ديني: در ميان عالمان ديني و ديگر دانشمنداني كه در پي تبيين ديدگاه اسلام پيرامون نظريه تكامل بر آمده اند، روي كردهاي گوناگوني يافت مي شود كه به اختصار عبارتند از:
1- ادعاي اينكه قرآن به صراحت از تكامل تدريجي و تحوّل انواع و پيوستگي نسلي دم زده است (خلقت انسان، دكتر سحابي). 2- رد تئوري تحولي خلقت (تفسير الميزان ، ج 4 ، ص 153 - ج 9 ، ص 8 - ج 16 ، ص 269). 3- توجيه پذيري نظريه تكامل از طريق آيات قرآن در صورت اثبات آن در علم.(داروينيسم يا تكامل انواع، جعفر سبحاني. نيز: فيلسوف نماها، مكارم شيرازي). 4- در صورت اثبات نظريه تكامل در مورد ديگر جانداران، انسان حساب جداگانه و مستقلي دارد و پيوستگي نسلي با ديگر حيوانات ندارد.( خلقت انسان از نظر قرآن، معارف قرآن، خداشناسي، انسان شناسي، كيهان شناسي، محمدتقي مصباح يزدي). 5- تفكيك وحي از مفسران آن (تكامل از نظر قرآن، علي مشكيني اردبيلي). 6- تفكيك زباني علم و دين ( مقالات فلسفي، علل گرايش به ماديگري، مرتضي مطهري).
براي توضيح بيشتر علاوه بر متون ذكر شده ر . ك :
1- موضع علم و دين در خلقت انسان،احد فرامرز قراملكي،نشرآرايه 2- تورات، انجيل، قرآن و علم،موريس بوكاي،ترجمه: مهندس ذبيح الله دبير 3- مجله «كلام اسلامي»، شماره 15 18.

حال خوب است در اين جا با مختصر توضيحاتي به ذكر ديدگاه علامه طباطبايي بپردازيم:
1- اساسا تئوري تكامل از نظر تجربي ثابت نگرديده است، و وفاق و اجماعي بر آن نيست.
2- آيات قرآن با صراحت و نص قطعي از هيچ يك از دو نظريه ثبات انواع و تحول انواع دم نزده است. ليكن ظاهر آيات مربوط به خلقت انسان با ديدگاه اول انطباق دارد.
3- ظواهر كتاب و سنت تا زماني كه با حجت ديگري در تعارض نيفتد به حجيت خود باقي هستند.
4- با توجه به مقدمات فوق نمي توان از مدلول ظاهري آيات قرآن در اين باره دست كشيد.
( تفسير الميزان ، ج 4 ، ص 153 - ج 9 ، ص 8 - ج 16 ، ص 269).
در پايان به ذكر چند نكته پيرامون اين گفتمان مي پردازيم:
1- اينكه خداوند آفرينش خود را از طريق نظام عليت و اسباب و مسببات به انجام مي رساند، دليل بر اين نيست كه لزوماً از طريق روند تحولي و از تك ياخته به سوپر سلولي باشد؛ بلكه آن مسأله قاعده اي فلسفي و كلي است كه به انحاي گوناگون قابل تصوّر و تبيين است.
2- مستفاد از ظاهر قرآن اين است كه انسان هاي كنوني همه از نسل آدم(ع) و حوا مي باشند و هيچ واسطه نسلي ديگري بين آنها نيست؛ يعني، هر چند انسان هاي ديگري پيش از آدم بر زمين زيسته اند، ليكن آنان بين حضرت آدم و انسان هاي پس از وي اختلاط نسلي ندارند. بنابراين يا خود حضرت آدم وابستگي نسلي به آنها دارد و يا ندارد: اگر داشته باشد ديگر انسان ها از طريق وي به آنان متصل مي شوند. و اگر نداشته باشد، هيچ گونه اتصالي بين بني آدم و انسان هاي پيش از وي نيست، چه آنكه قرآن فرموده است: (وبَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثِيراً وَ نِساءً )خداوند از آن دو (آدم و حوا) مردان و زنان بسياري را منتشر ساخت (نساء ، آيه 4).
البته در مورد چگونگي انتشار نسل وي، اقوال مختلفي وجود دارد؛ ولي آنچه با آيه شريفه نيز انطباق بيشتري دارد و علامه طباطبايي در تفسير الميزان نيز آن را پذيرفته است. ازدواج فرزندان حضرت آدم با يكديگر است. اين مساله هر چند در آغاز بعيد مي نمايد، ليكن با توجه به تغيير احكام الهي متناسب با شرايط زماني و مكاني و اعتباري بودن احكام تشريعي، مي توان آن را پذيرفت.
3- از نظر منطقي نفي نظريه تكامل لزوماً به معناي دفعي دانستن خلقت نيست؛ چنان كه تبيين به تدريجي بودن خلقت نيز منحصر به نظريه تحول انواع نمي باشد. از سوي ديگر آيات قرآن بر اصل تدريجي بودن خلقت دلالت روشن دارند، ولي انطباق آيات آن با نظريه تبدل انواع نيازمند تأويل و دست كشيدن از ظواهر است و تا زماني كه اين نظريه همچنان در بوته نقض و ابرام است، تأويل آيات و كنار نهادن ظواهر كتاب آسماني روا نيست.
4- نفي نظريه تحوّل انواع به معناي ايستا و به كلي غير تكاملي دانستن جهان نيست، بلكه ممكن است كسي اين نظريه را نپذيرد و در عين حال معتقد به پويايي و تكاملي بودن نظام جهان شود، چنانكه فيلسوفان مسلمان پيش از پيدايش اين نظريه در زيست شناسي، حركت تكاملي در سراسر جهان مادي را از نظر فلسفي اثبات كرده بودند.

غلامعلی نوری;58179 نوشت:

جناب اگر دقت کرده باشی نوشته ام خدشه ی قابل اثبات اگر نه هرکسی بدون اثبات می تواند بر اساس تمایلات و درک شخصی خود ایراد بگیرد

منبع می خواهید بفرمایید :

فارسی

http://fa.wikipedia.org/wiki/%d8%aa%da%a9%d8%a7%d9%85%d9%84_%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%a7%d9%86

انگلیسی

http://www.britannica.com/ebchecked/topic/275670/human-evolution

در ضمن کسانی که می پندارند که تکاملی صورت نگرفته چه دلیل قابل اثباتی بر این مدعای خود دارند بیاورند


به نظر می رسد تکامل ماکروسکوپی با میکروسکوپی همسو نیست . اشتباه که نمی کنم؟

غلامعلی نوری;58022 نوشت:
[=microsoft sans serif] واقعه ی تکامل بر اساس شواهد باستان شناسی و پژوهش های آشکار دانش است و تا کنون هم خدشه ای قابل اثبات در رد آن وارد نشده است پس باید آن را پذیرفت و مانع تراشی بی اساس و احساساتی را کنار گذاشت

البته ببخشید یعنی میفرمایید همه ما موجودات ذره بینی بودیم ؟ پس ادم و حوا چکاره بودن و ما از اونا نیستیم ؟ :ghash:

زمزم;58136 نوشت:
جناب ! عجیب است شما از کجا آوردید که هیچ خدشه ای به آن وارد نشده .بسیاری دانشمندان علم تجربی علیه داروین فرضیه اش را زیز سوال برده اند و نپذیرفتند.

نظریه داروین صرف یک فرضیه است .به نظر شما یک فرضیه میتواند یقین 100% به ما بدهد.

علم تجربی همواره با استقراء ناقص پیش رفته چگونه با استقرا ء ناقص حکم 100% یقینی نتیجه میگیرید؟

علاوه بر اینکه معارض ادله نقلی نیز میباشد.
مظافا بر اینکه در فلسفه انقلاب ماهیت را مردود میشمارد اگر قائل به نظریه داروین شویم باید بپذیریم که ماهیت حیوانی به ماهیت انسانی منقلب شده که مخالف قاعده عقلی استو محال.

ر.ک. استقرا،شهید صدر.

دوست عزیز جناب زمزم
انقلاب ماهیت یعنی شی مورد مطالعه شما بدون علت تغییر ماهیت دهد آب مورد مطالعه شما به سنگ منقلب شود
کامپیوتر شما در حین کار تبدیل به یخچال شود ماهیت آن بی دلیل عوض شود
در پروسه تکامل هر موجود زندگی و کنش خود را از لحظه تولد تا مرگ داشته ماهیت هر موجود در طول زندگیش تغییر نکرده
مسخی صورت نگرفته
یک ماهی در طول زندگیش به اردک تبدیل نشده
باکتری به ویروس تبدیل نمی شود
نظریه داروین یک نظریه در حال تکامل است ولی در حال مردود شدن نیست
مثل قوانین مکانیک نیوتون که شاید در بعضی از ابعاد بسیار کوچک قابل تسری نباشد و باید از اصول مکانیک کوانتوم تبعیت کنیم گرچه که هنوز کسی ادعا نمیکند قوانین مکانیک نیوتون رد شده بحث در جزییات است نه کلیات
در ضمن همان طور که اشاره شد از آیات قرآن نه له آن میتوان گفت نه علیه
در این مقال مانند کلیسا رفتار نکنیم انجیل از در گردش بودن زمین صحبت نکرد ولی پیروان کلیسا عقاید دگم خود را طوری وانمود کردند که درآخر برای همیشه کلیسا در این معرکه بازنده اصلی شد
بحث را از زاویه دیگری پی میگیرم
بیلیارد بازی جالبی است شما با واسطه یک توپ، توپ مورد نظر خود را در حفره هدف می اندازید
حال اگر فرد ماهری پیدا شود که با یک ضربه توپ مورد نظر را با واسطه های بیشتر و با ضربات از جوانب گوناگون به توپ را به هدف برساند شما بر تبحر بی نظیر او آفرین نمیگویید
بازی دومینو را در نظر آورید فرد یا افرادی با حوصله صدها ، هزاران ، صدها هزار و ثبت شده در کتاب گینس سه میلیون قطعه را به ترتیب به طرح و شکلی منظم میچینند و فقط با یک ضربه آن سه میلیون قطعه را به طرحی دیگر منظم میکنند
آیا شما از حوصله و ظرافت آن فرد یا گروه سر تعظیم فرود نمی آورید
آن بیلیارد باز اگر مستقیما توپ را در حفره می انداخت یا اگر این گروه دومینو طرح ثانوی را از اول می چیدند باز میشد گفت کاری کرده اند! ولی در خور تحسین بود؟
آفرینش خدا از تفنن ما انسانها کمتر است؟
در نظر من آن خدایی که قوانین فیزیک را مقدر کرد اعداد بنیادین را انشاء کرد و آفرینش را با بیگ بنگ آغاز کرد این خدا برتر و منزه تر است
با چنین نگرشی این خدا با هیچ کشف علمی وانمی رود و روز بروز در اذهان اندیشمندان آشکارتر میگردد
اگر مایل بودید ادامه میدهم

متحیر;58327 نوشت:
در پروسه تکامل هر موجود زندگی و کنش خود را از لحظه تولد تا مرگ داشته ماهیت هر موجود در طول زندگیش تغییر نکرده مسخی صورت نگرفته یک ماهی در طول زندگیش به اردک تبدیل نشده

ولی نظریه داروین معتقد است میمون انسان شده .
یک موجود تکامل یابد با اینکه موجودی به موجود متضاد خودش بدل شود متفاوت است.

دیگر اینکه جزم گرا بودن کسانی که فقط علم را از منظر تجربه حسی میبینند چگونه توجیه میکنید؟ آیا جزم گرایی فقط برای متدینین مذموم است ؟در حالی که پاسخ من جزم گرایی را نشانی نداشت.
کسانی که شناخت را فقط از راه تجربه میدانند و بس و راه رسیدن به حقیقت را فقط از طریق چند فسیل میدانند و فکر میکنند تمامی قله های علمی را فتح کرده اند و هیچ کس به گرد پای آنها نمیرسد؛ جزم گرا و دگمی برخورد کردن خاص آنها ست

سلام حناب زمزم عزیز
از پلسخ شما متشکرم
دوست گرامی
همان طور که مستحضرید
جهان مادی ماهیتش تغییر است همانطور که بر ذات الهی تغییر قابل تصورنیست بر جهان ماده هم ثبات قابل تصور نیست
یکی از اجزای بسیار بسیار کوچک جهان ماده همین کهکشان راه شیری و از اجزاء بسیار خرد آن منظومه شمسی و یکی از سیارات خورشید زمین است به لطف الهی شرایط حیات برای زمین مناسب بوده که این شرایط ممکن است برای میلیونها جزء دیگر این جهان هم پیش بیاید
حیات وزندگی هم چون بربستر ماده شکل گرفته تغییرجزء لاینفک ماده است
حیات اگر بخواهد بربستر ماده ماوا گزیند و ادامه یابد خواه نا خواه دائما باید خود را با تغییرات مدام بستر خود ماده وفق دهد
نظریه تکامل فرضیه ای است برای توضیح وتوجیه تکامل حیات بر زمین که یافته ها ومشاهدات دانشمندان رفته رفته این فرضیه راغنا بخشیده است
در نظریه تکامل هیچ موجودی دفعتا تبدیل به موجود دیگری تبدیل نمیشود
در هر زمان از پروسه آفرینش ما موجود ناقص نداریم
به فرض الآن مگس ماهی انسان میمون نهنگ ویروس ایدز باسیل سل موجودات ناقصی نیستند
کما اینکه ده بیست هزارسال قبل ماموتها خرسهای عظیم الجثه تیزدندانها در زمان حیاتشان موجودات ناقص نبودند
65 میلیون سال قبل دایناسورها هم موجودات ناقصی نبودند
زمانی گیاه و درخت غالب زمین سرخسها بودند ولی اینک درختان گلدار
حال اینکه شما بگویید در نظریه تکامل میمون انسان شده است یعنی یک شبه میمونی بر بالای درخت خوابیده فردا هیبت انسانی پیدا کرده این برداشت شماست
مثل آن است که درمعبد بوداییان من مجسمه بودا دیده ام پس بو داییان بت پرستند
توصیه من این است که اگر فرصت دارید
سرگذشت شیرین و زندگی نامه داروین را بخوانید
در اینترنت یا کتابها نظریه تکامل را مرور کنید بعد قضاوت فرمایید
بنده به بضاعت خود هر آنچه را یافته بودم در این مقال کوچک نوشتم
در مورد امور نقلی همانطور که خدمتتان عرض کردم تغییر ماهیت اتفاق نیفتاده
در مورد دگم بودن علوم تجربی بی شک راه به انصاف نبردید
1- علوم تجربی در دین وارد نشد ه اند
2-وقتی راجع به دگم بودن عالمان تجربی میگوییم یعنی زمانی که ولتا اولین تجربه پیلهای الکتریکی را پی نهاد عالمان دیگر علوم تجربی بر این ساختار پیل ساده پافشاری کنند و از تکامل ساخت انواع پیلهای دیگر ممانعت کنند و تجربه در ساخت آنها را منع کنند
3- سوم را باید اول میگفتم پهنه علوم تجربی با پهنه دین اساسا متفاوت است
4-کنکاش بوجود آمده از چند منظر قابل بررسی است
الف- انسان در جهان ماده زندگی میکند
ب- انسان مانند تمام موجودات دیگر از درد وسختی و مرگ گریزان است
بگذریم بحث به درازا کشید اگر خواستید ادمه میدهم

بعد از مدت ها سلام دوستان دلم برای همه شما تنگ شده بود
به دلیل درس و مشغله و دانشگاه متاسفانه وقت برای سر تکان دادن هم نمانده
اما این شبهه واقعا خنده دارد که انسان از موجودات تک سلولی و میمون و... به انسانیت رسیده بحث واقعا خنده داریست.
چنین ادعاهایی را افرادی می کنند که فکرشان این است که به درجه دانشمندی و برتری بر سایر عقول رسیده اند و فکر می کننده آن نخود سیاه درون جمجمشان به تنهایی پاسخگوی مسائل زیستی و عقلی هستند.

اما مسلمانی که چنین ادعایی را کند معلوم است که از قرآن دور است و افراد مسلمان زیادی هستند که به ادعا های به اصطلاح دانشمندان مغز فندوقی پیروی می کنند.
چیزی که در قرآن در باره آن واضح توضیح داده شده است چگونه انکار می شود آن هم برای مسلمان؟!!

الله اعلم

مسودی;58281 نوشت:
البته ببخشید یعنی میفرمایید همه ما موجودات ذره بینی بودیم ؟ پس ادم و حوا چکاره بودن و ما از اونا نیستیم ؟ :ghash:

[="Microsoft Sans Serif"] تشابه تصاویر رشد جنین انسان و حیوانات را ببین

رشد جنین انسان در زیر

جنین 5 هفته ی یک دلفین در زیر

و در پایان همانندی باور نکردنی!!! جانوران را در آغاز دوره ی جنینی ببین که بعد هر کدام یگ گونه می شوند

از جنین مرغ و ماهی گرفته تا انسان , ولاک پشت و گاوه همه در ابتدا جنین شان خیلی به هم همانند است

جناب نوری:
اینگونه که میفرمایید پس اشخاصی به نام ادم و حوا وجود نداشتند ؟ و طبق نظریه داروین پس در سالهای اینده هم در حال تکاملیم مثلا در سالهای اینده ممکن است نسلهای بعد از ما اشکال دیگه ای داشته باشند . یا برای بهتر شنیدن گوشهایمان بلند شود و بدلیل کمبود ویتامین ا چشمانمان ضعیف شود بدنمان خودبه خود شروع به واکنش کرده و چشمانمان قابلیت جابجایی و فاصله گرفتن از سرمان را به فاصله یکمتر کند و ... ؟

یه سوال دیگه دارم جناب نوری :
چرا بقیه حیوانات هنوز حیوانند/ ماهیها ماهیند / کرمها هنوز کرمندو ...... ؟؟؟؟؟؟
چرا اونا ادم نشدند؟
یعنی سیر تکاملی متوقف شده ؟

مسودی;58543 نوشت:
جناب نوری:
اینگونه که میفرمایید پس اشخاصی به نام ادم و حوا وجود نداشتند ؟ و طبق نظریه داروین پس در سالهای اینده هم در حال تکاملیم مثلا در سالهای اینده ممکن است نسلهای بعد از ما اشکال دیگه ای داشته باشند . یا برای بهتر شنیدن گوشهایمان بلند شود و بدلیل کمبود ویتامین ا چشمانمان ضعیف شود بدنمان خودبه خود شروع به واکنش کرده و چشمانمان قابلیت جابجایی و فاصله گرفتن از سرمان را به فاصله یکمتر کند و ... ؟

سلام
دوست گرامی جناب سودی
و با عرض معذرت از جناب نوری
اگر شرایط محیط تغییر کند و آن شکلی که شما فرمودید مناسب حیات بود بله
و تا آن زمان بسیار مانده ولی چیزی که اهمیت دارد
زمان حال است
که ما انسانیم و به حکم امانتی که گرفته ایم باید شایستگی خود را با بکار بستن تمامی استعدادهای خداددیمان به اثبات برسانیم که ما آدمیم
اگر آدمیت خود را ثابت کردیم شایسته جوار الهی می شویم واز بند این جهان مادی رها میشویم
والا به قول مسیحیان در هنگام خاک سپاری
از خاک به خاک از آتش به آتش و از خاکستر به خاکستر
الفاتحه مع الصلوات

مسودی;58546 نوشت:
یه سوال دیگه دارم جناب نوری :
چرا بقیه حیوانات هنوز حیوانند/ ماهیها ماهیند / کرمها هنوز کرمندو ...... ؟؟؟؟؟؟
چرا اونا ادم نشدند؟
یعنی سیر تکاملی متوقف شده ؟

انتخاب طبیعی و جهش ژنی در طول میلیونها سال جواب پرسش شماست

مسودی;58543 نوشت:
جناب نوری:
اینگونه که میفرمایید پس اشخاصی به نام ادم و حوا وجود نداشتند ؟ و طبق نظریه داروین پس در سالهای اینده هم در حال تکاملیم مثلا در سالهای اینده ممکن است نسلهای بعد از ما اشکال دیگه ای داشته باشند . یا برای بهتر شنیدن گوشهایمان بلند شود و بدلیل کمبود ویتامین ا چشمانمان ضعیف شود بدنمان خودبه خود شروع به واکنش کرده و چشمانمان قابلیت جابجایی و فاصله گرفتن از سرمان را به فاصله یکمتر کند و ... ؟

[="microsoft sans serif"] ببین تکامل انسان در طول صد ها هزار سال اتفاق افتاده یکباره که نبوده که الان بگوییم مثلا چند سال دیگه این طوری یا آن طوری می شیم !!

پس حداقل تا چند هزار سال دیگه صفات ژنتیکی و ظاهری انسان همینه که هست

تکامل هنوز ادامه داره و لی چه تغییراتی دیگه ای [="red"]در صورت زنده بودن نوع انسان[/] در هزاران سال بعد بوجود می آید خدا خودش می دونه
[/]

مسودی;58543 نوشت:
جناب نوری:
اینگونه که میفرمایید پس اشخاصی به نام ادم و حوا وجود نداشتند ؟ و طبق نظریه داروین پس در سالهای اینده هم در حال تکاملیم مثلا در سالهای اینده ممکن است نسلهای بعد از ما اشکال دیگه ای داشته باشند . یا برای بهتر شنیدن گوشهایمان بلند شود و بدلیل کمبود ویتامین ا چشمانمان ضعیف شود بدنمان خودبه خود شروع به واکنش کرده و چشمانمان قابلیت جابجایی و فاصله گرفتن از سرمان را به فاصله یکمتر کند و ... ؟

با سلام دوست عزیز:Gol:

اگر چه پیشتر نیز در بحث تکامل سخن بسیار گفته ایم و به سؤالات مشابه در تایپیک های دیگری پاسخ داده ایم اما مطالب زیر نیز اضافه بر مطالب قبلی برای شما و برخی کاربران که در این اشکالات، ابهامات و شبهات متوقف مانده و گو اینکه بدون چنین فضاهائی راه تنفس شان تنگ می شود، خالی از لطف نیست. انشاءالله

چنانکه از نام این قبیل نظریات و فرضیات، نظیر نظریه تکامل و تطور انواع، معلوم است، صرفاً یک نظريه و فرضيه علمى اند نه سخن قطعى؛ بر فرض كه درست باشد، مغايرتى بين آن و آيات آفرينش انسان نيست. زيرا بر اساس نظريه زيست شناسان، نسل انسان اوليه به ميليون‏ها سال پيش باز مى‏گردد؛ اما خلقت حضرت آدم مربوط به حدود 10 هزار سال پيش است.

به عبارت ديگر بر اساس مدارك دين و برخى قرائن علمى، انسانهاى اوليه همگى از بين رفته‏اند؛ حتى آيه 30 سوره شريفه بقره كه طبق آن ملائكه در برابر آفرينش حضرت آدم و انسان زمينى عرض كردند: «أتجعل فيها مَن يفسدُ فيها و يَسفكُ الدماء» «آيا در آن (زمين) كسى را مى‏گمارى كه در آن فساد انگيزد و خون‏ها بريزد؟» اشاره به انسانهاى اوليه داشته‏اند كه بر اثر فساد و خونريزى نسلشان كلاً از زمين منقرض شد.- بعض روايات نيز اين مطلب را تأييد مى‏كنند. براى نمونه نگا: تفسير عياشى ج: 1 ص: 29 از امام صادق (عليه السلام)؛ بحار الانوار ج: 60 ص: 224 از آن امام بزرگوار و قصص‏الانبياء راوندى ص: 41 ـ 35 از امام اميرالمومنين(ع).

بنابراين بر فرض اينكه فرضيه تكامل درست باشد، مربوط به انسانهاى اوليه می باشد كه پيش از انسان امروزى بر روى زمين می ‏زيسته‏اند و نسلشان منقرض شده است. گذشته از آن دلايل و مستندات علمى كه امروزه كشف شده است، اينكه نسل انسان از ميمون يا حيوان ديگرى باشد، بكلى نفى مى‏كنند و نشان می دهند كه چنين تصورى غلط است و فرضيات جديد منشاء انسان را زمين و خاك می ‏دانند؛ همانگونه كه در قرآن آمده است.

فرضيه تكامل از روز اول دچار چالشهاى جدى از سوى دانشمندان زيست‏شناس بوده است و بسيارى از صاحب‏نظران و دانشمندان آن را نپذيرفتند. زيرا بنا در علوم آن است كه بر اساس فرضيات ارائه شده امكان توجيه وضع موجود حاصل شود. و اگر نبود تلاش اشتباه. مغرضانه برخى ماديون كه اين نظريه را محمل خوبى براى تفكر مادى خود يافتند، شايد امروز به عنوان يك نظريه صرف علمى مورد پژوهش دانشمندان زيست‏شناس قرار می گرفت و با مشاهدات بيشتر صورتى ديگر می يافت.

واقعيت اين است كه داده هاى علمى هيچگاه تكامل تدريجى موجودات زنده را از يك نوع خاص به نوعى پيشرفته را نشان نداده، مخصوصاً كشف مولكول دى.ان.اى (DNA) جهت عكس فرضيه تكامل را نشان داده است. بنابراين نه داروينزيم و نه نئوداروينيزم و نه فرضيه(Punctuated Equilibulum) «تعادل معنادار» نتوانستند قوانين ژنيتك و بيوفيزيك و بيوشيمى را توجيه كنند و فرضيات آنها تا حدود زيادى مغاير و متناقض با قوانين و كشفيات اين علوم است. گذشته از آن سنگواره‏ها فسيل‏هاى به جاى‏ مانده نيز خلاف فرضيه تكامل در تمام انحاءاش است. حتى تكامل موجودات زنده از گونه‏هاى دريايى نيز نتوانست فرضيه تكامل را اثبات كند. چنانچه «استفان بنگستون» زيست شناس سوئدى كه خود نيز تا حدودى طرفدار نظريه تكامل است، وضع زندگانى موجودات دريايى و تكامل آنها را براى داروين و داروينيزم امرى گيج‏كننده می ‏داند كه هنوز نتوانسته اند از گيجى آن خلاص شوند.

مهمترين و ارزشمندترين مدركى كه طرفداران نظريه تكامل ارائه داده اند، فسيل ماهى‏ اى با قدمت چهار صد و ده ميليون سال است، كه آنها مدعى هستند كه اين فسيل نشان دهنده حالتى انتقالى ماهى است كه از آب به خشكى منتقل شده است. اما پس از اين ادعا طى پنجاه سال گذشته بيش از چهل نمونه از اين ماهى صيد شده و روشن شد كه اين ماهى نمونه‏ اى كاملاً معمولى است و هم اكنون هم در درياها زندگى مى كند.

خلاصه كلام اينكه فرضيه تكامل بر اساس يكسرى بازسازى هاى باستانشناسانه صورت مى‏گيرد كه به تعبير «پرفسور ارنست اى هوتن» استاد زيست شناس دانشگاه هاروارد: «اين بازسازى‏هاى ادعا شده از نوع باستانى انسان در صورتى كه چنين بازسازي هايى صحيح باشد، ارزش علمى بسيار كمى دارند و احتمالاً صرفاً براى گمراهى مردم هستند... بنابراين به اين بازسازى‏ها اعتماد نكنيد».

بنابر اين فرضيه تكامل در خود علم زيست شناسى هم نشان از پيشرفت ندارد و مورد نقض و ابرام هاى بسيارى قرار گرفته است و مثل ديگر فرضيات در علوم نيست كه مورد تاييد همه يا لااقل اكثريت دانشمندان آن رشته قرار گرفته باشد. چنانچه مثلاً نظريه نسبيت انيشتن و يا فرضيه كوانتوم مورد اقبال تمام فيزيكدانان است.

موفق باشید ...:Gol:

منبع: نرم افزار پرسمان، با کمی تغییر.

[=Times New Roman]سلام جناب صدیق
[=Times New Roman]دوست گرامی بزرگوار
[=Times New Roman]حق باشماست اگر چنین فضاهایی را هم جهت ابراز نظر پیدا نکنیم نفسمان تنگ میشود
[=Times New Roman]به بزرگواری خودتان و به فراخی فضای اینترنت مرا ببخشید
[=Times New Roman]هر چند درعقیده مختلف هستیم ولی در اسامی اعتقاداتی که بکار میبریم مشترکیم
[=Times New Roman]انگار که هنوز کلام حضرت محمد که بر جاهلان و مشرکان عرب از سر محبت و دلسوزی میفرمود
[=Times New Roman]قولو لا اله الا الله تفلحو میشنوم چه کلام بزرگی و چه بزرگواری
[=Times New Roman]دوست عزیز کلام آن نازنین مرد آن یگانه آفرینش نه برای عرب جاهل بود ونه برای آن زمان برای همه و برای همه مردمان از گذشته تا حال و تا زمانی که انسان بر این کره خاک بر اریکه تلبیس ابلیس تکیه زده
[=Times New Roman]درود خدا بر محمد و اهل بیتش و بر همه پیروان راستینش
[=Times New Roman]اله من وشما چیست اله هم بت است هم پول هم زر است هم تزویر هم مقام است و هم هر چه که غیر خداست هر عقیدهای که ما را رهنمون به غیر خدا میکند
[=Times New Roman]من ادعایی ندارم که هر چه هستم تحیرم حداقل نیت و قصدم این است که بر شاخ هر الهه ای پایدار نمانم تا اگر خدا بخواهد و بخت یار باشد وچشم عقل روشن به ماوایی برسم افسوس و صد افسوس که بد گذرگاهی است دنیا
[=Times New Roman]آنچنان پر فریب و مکار آن چنان رنگ در رنگ که آدمی به والایی علی تا ضربت شمشیر او را از ادامه حیات ناامید نکرد هرگز نگفت به خدای کعبه رستگار شدم
[=Times New Roman]بگذریم این که فرمودید نفسشان تنک است آری نفسم تنگ و توشه ام بر باد و جهالتم بسیار
[=Times New Roman]بگذریم در رد نظریه تکامل اشاره به منبع پرسمان کردید که آنرا در آدرس
[=Times New Roman]http://porseman.org/q/show.aspx?id=127290
[=Times New Roman]یافتم
[=Times New Roman]که منابعش
[=Times New Roman]مقالات فلسفى استاد مطهرى ج: 1 ص: 61 - 83 مقاله توحيد و تكامل و توحيد استاد مطهرى ص: 223 - 278 تفسير الميزان ج: 4 ص: 153 و ج: 9 ص: 8 و ج: 16 ص: 269 تفسير تسنيم استاد آيت‏الله جوادى آملى ج: 3 ص: 511 - 514 فرامرز قراملكى، احمد؛ تعارض علم و دين در خلقت انسان ؛ مؤسسه فرهنگى آرايه، تهران 1373
[=Times New Roman]همه این بزرگان دانشمندان دین وکلام هستند و هیچکدام زیست شناس متبحری نیستند
[=Times New Roman]در متن به دو کتاب اشاره شده بود
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]به نامهای
[=Times New Roman]1-The Signs In The Heavens and The Earth For Men of Understanding
[=Times New Roman]2-The Evolution Deceit, The Scientific Collapse Of Darwinism & Its Ideological Background
[=Times New Roman]نویسنده این دو کتاب یکنفر مسلمان ترک به نام Harun Yahya است با نام اصلی Adnan Oktar
[=Times New Roman]فارغ التحصیل هنر از داشکده معماری استانبول و همچنین فارغ التحصیل فلسفه از دانشگاه استامبول میباشند
[=Times New Roman]درضمن سایت ایشان http://www.harunyahya.org/
[=Times New Roman]میباشد که چون ترکی بود اصلا سر در نیاوردم ولی از ظاهر سایت بر می آمد ایشان سخنرانی های متعدد تلویزیونی دارند
[=Times New Roman]و بر خلاف نظر علمیشان که بنده با ایشان در فرضیه تکامل مخالفم ولی نظریه سیاسی شان لاییک بود
[=Times New Roman]البته بنده ترکی بلد نیستم وآنچه گفتم برداشت من ازظاهر سایت ایشان است
[=Times New Roman]حال در مورد دو کتاب
[=Times New Roman]یک کتاب راجع به شگففتی های آفرینش که در فصل آخر به رد نظریه تکامل پرداخته
[=Times New Roman]کتاب دوم هم تماما به رد این نظریه پرداخته
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]با نگاه اجمالی که بر فصول کتب وبعضی از پاراگرافهای آن انداختم به نظرم میآید ایشان سه ایراد کلی بر نظریه تکامل دارند
[=Times New Roman]1- خلقت سلول اولیه را زیرسوال بردند
[=Times New Roman]2- نا کافی بودن تعدا فسیلها را حجت می اوردند و خواستار فسیلهایی بودند که دقیقا مراحل تکامل بر آنها نقش بسته باشد
[=Times New Roman]3- جهشهای ژنتیکی را چون اکثرا منجر به مرگ نوزادان میشوند و وقوع جهشهای موافق با حیات را بسیار کم احتمال میدهند کل زمان پروسه آفرینش را برای در هم قرار گرفتن این احتمالات کم کنار یکدیگر تا انجام پروسه تکامل را ناکافی میدانستند
[=Times New Roman]اینجانب با دانش کمی که دارم نتیجه گیری های ایشان را قبول نمیکنم .
[=Times New Roman]در ضمن جهت اشکال بر نظر ایشان چند مورد را یاد آور میشوم:
[=Times New Roman]1- تخصص علمی ایشان جهت اظهار نظر و رد این نظریه که چند شاخه مختلف علمی در پروراندن نظریه تکامل دخیل هستند از جمله زیست شناسی جانورشناسی فیزیولوژی جنین شناسی ایمنی شناسی پزشکی گیاه شناسی ژنتیک بیوشیمی بیولوژی مولکولی را ناکافی میدانم.
[=Times New Roman]2- ایشان برداشت های شخصی خود را ازمقالات وکتابهای متنوع بدون هیچ بحث و جدلی در کتابهایشان آورده اند
[=Times New Roman]3- منابع و مراجعی که باید در هر کتاب علمی در انتهای هر فصل یا کتاب معتبر علمی باشد در کتابهای ایشان موجود نبود
[=Times New Roman]با این تفاسیر ردیات ایشان را بر این علوم تا زمانی که توسط اساتید فن مورد نقد قرار نگیرد بنده نمی پذیرم
[=Times New Roman]جناب صدیق اینها بضاعت من بودحال این شما و .....
[=Times New Roman]با کمال ادب
[=Times New Roman]و همچنان من متحیرم

صدیق;58558 نوشت:
چنانکه از نام این قبیل نظریات و فرضیات، نظیر نظریه تکامل و تطور انواع، معلوم است، صرفاً یک نظريه و فرضيه علمى اند نه سخن قطعى؛ بر فرض كه درست باشد، مغايرتى بين آن و آيات آفرينش انسان نيست. زيرا بر اساس نظريه زيست شناسان، نسل انسان اوليه به ميليون‏ها سال پيش باز مى‏گردد؛ اما خلقت حضرت آدم مربوط به حدود 10 هزار سال پيش است.

[="microsoft sans serif"] بله روزی که داروین در بیش از یک قرن پیش آن را مطرح کرد یک نظریه بود اما روز به روز بر تایید این نظریه

افزوده می شود و تاکنون نیز کسی خدشه ای قابل اثبات بر آن نتوانسته است وارد کند چونکه کسانی که این نظریه را

نپذیرفته اند در رد آن دلیل قابل اثبات علمی ندارند و فقط احساسات خود را بیرون می ریزند

شما که می فرمایید آفرینش آدم مربوط به 10 هزار سال پیش است آیا چطور می خواهی این گفته ی خود را اثبات کنید منبع

علمی یا باستانشناسی ات چیست ؟؟ آیا نباید کوچکترین اثری از وجود حضرت آدم پیامبر چه در ابزار چه در منزل و چه

در تمدن وجود داشته باشد ؟

در حالیکه از انسانهای هزاران سال پیش اثراتی بجای مانده است!!

چون ادعای علمی کرده ای و عددی آشکار آورده ای باید جواب علمی بدهی !!!

ما در انتظاریم که از برهان علمی شما جویا شویم جناب صدیق [/]

سلام فکر میکنم این بحث به همین اسونی جمع نشه اگه تا حالا صد سال طول کشیده نظریه فوق پس ممکنه چند صد سال دیگه هم طول بکشه! پس بهتر ه دنبال مسیر روحانیت خودمون باشیم تا نظریه ای که حتی دانشمندان اروپایی هم اونو رد میکنن و موضوع را از کتابهای کلاسیک خودشونم حذف کردن.

مسودی;58619 نوشت:
سلام فکر میکنم این بحث به همین اسونی جمع نشه اگه تا حالا صد سال طول کشیده نظریه فوق پس ممکنه چند صد سال دیگه هم طول بکشه! پس بهتر ه دنبال مسیر روحانیت خودمون باشیم تا نظریه ای که حتی دانشمندان اروپایی هم اونو رد میکنن و موضوع را از کتابهای کلاسیک خودشونم حذف کردن.

موافقم! در مسیر روحانیت خودمان باشیم بهتر است. البته اگر همه چون شما میاندیشیدند خیلی از مشکلات حل میشد!
هرچند فراوانی نظریات حول مطلب مورد بحث نزد علمای دین مشخص نکرده است کدام یک مورد قبول بینش دینی و کدام یک رد شده و دست کم اجماع علمای دین در پاسخ به نظریه تکاملی داروین برای من مشخص نشد که البته گناه آن بر گردن خودم هست که جستجوی زیادتری نکرده ام. و اگر دوستان اجماع موجود را بفرمایند که بر کدام نظریه هست موجب امتنان است.

صدیق;58558 نوشت:
به عبارت ديگر بر اساس مدارك دين و برخى قرائن علمى، انسانهاى اوليه همگى از بين رفته‏اند؛ حتى آيه 30 سوره شريفه بقره كه طبق آن ملائكه در برابر آفرينش حضرت آدم و انسان زمينى عرض كردند: «أتجعل فيها مَن يفسدُ فيها و يَسفكُ الدماء» «آيا در آن (زمين) كسى را مى‏گمارى كه در آن فساد انگيزد و خون‏ها بريزد؟» اشاره به انسانهاى اوليه داشته‏اند كه بر اثر فساد و خونريزى نسلشان كلاً از زمين منقرض شد.- بعض روايات نيز اين مطلب را تأييد مى‏كنند. براى نمونه نگا: تفسير عياشى ج: 1 ص: 29 از امام صادق (عليه السلام)؛ بحار الانوار ج: 60 ص: 224 از آن امام بزرگوار و قصص‏الانبياء راوندى ص: 41 ـ 35 از امام اميرالمومنين(ع).

با تشکر از شما دوست عزیز این نظریه برای من تازگی دارد.
و اما سوالی اساسی که در ذهن من ایجاد شد، با قبول این نظریه سرنوشت آن انسانهای ماقبل آدم چه میشود؟ بالاخص از دیدگاه هدایت آنان از سوی خداوند!. آیا برای آنان پیامبری ارسال نشده است؟! به نظر میرسد حضرت آدم اگر اولین انسان کره خاکی نباشد ، به تصریح آیات قرآن و بینش الهی اولین پیامبر که هست. (غیر از این هست بفرمایید) و یا اینکه آنها اندازه ما انسانها انسان نبوده اند. خلاصه تکلیف این انسانهای ماقبل آدم در حق و تکلیف و کمال و .... چه بوده است؟؟!!

صدیق;58558 نوشت:
بنابراين بر فرض اينكه فرضيه تكامل درست باشد، مربوط به انسانهاى اوليه می باشد كه پيش از انسان امروزى بر روى زمين می ‏زيسته‏اند و نسلشان منقرض شده است. گذشته از آن دلايل و مستندات علمى كه امروزه كشف شده است، اينكه نسل انسان از ميمون يا حيوان ديگرى باشد، بكلى نفى مى‏كنند و نشان می دهند كه چنين تصورى غلط است و فرضيات جديد منشاء انسان را زمين و خاك می ‏دانند؛ همانگونه كه در قرآن آمده است

سلام مجدد
همانطور که جناب صدیق عزیز فرمودند
نفس تنگی ما مزمن و مذموم تا به آخر با ماست همچون تحیرمان
هر چند ایشان مدتی سر سنگینی با ما دارند که بنده حلالیت طلبیدم
استاد عزیز اگر همانطور که فرمودید نسل انسان امروزی از آب وخاک است و باانسانهای گذشته قرابتی ندارد چرا خداوند زمانی که گل آدم را می سرشت آپاندیس به یادگار از نسلهای قدیم دوران گیاهخواری را به کلی دربدن آدم وحوا محو نکرد و
اعوذو بالله مانند شما کپی پست کرد

من که نفهمیدم بالاخره فرضیه تکامل مورد تایید بینش دینی هست یا نیست ولی نتیجه غم انگیزی تا اینجای بحث میشه گرفت :
1- خداوند میلیونها سال برنامه ریزی دقیق بابت آفرینش انسان طی پروسه تکامل نمودند. انسان حاصل از تکامل تا قبل از حضرت آدم آنقدر فساد و خونریزی کردند که نسلشان منقرض شد!
2- باریتعالی که از انسان منتج از تکامل نتیجه رضایتبخشی نگرفته بودند و تکامل هم انجام شده بود اینبار از آب و خاک یک آدمی تولید کرد با یک گناه ول شد روی زمین . باریتعالی اینبار تصمیم گرفت همواره پیامبرانی نیز بفرستد بلکه انسان مدل خاکی را به سعادت رهنمون شوند دو سه هزار سال بعد اوضاع خراب شد حضرت نوح سوار کشتی بقیه این میکربهای انسانی رو از بین برد
3- آخرالزمان هم که دوباره فساد دنیا را فرا خواهد گرفت همه باید از دم تیغ بگذرند
عجب تلاش بیهوده ای! ما انسانها برآنیم که دل فرشتگان نشکند و زیاد شرمنده خدا نباشند یا باریتعالی نعوذ بالله در حال سعی و خطا هستند
آخه این همه کائنات در اندر دشت! و این همه تلاش هزار ساله برای چی؟ یک دنیای کوچیک با چند تا آدم حسابی ...

متحیر;59016 نوشت:
چرا خداوند زمانی که گل آدم را می سرشت آپاندیس به یادگار از نسلهای قدیم دوران گیاهخواری را به کلی دربدن آدم وحوا محو نکرد و اعوذو بالله مانند شما کپی پست کرد


باریتعالی بابت انسانهای ماقبل آدم! هیچ پیامبری نفرستاده اعتراض نکردند شما بابت دو مثقال آپاندیس که در اثر کپی پست نقشه انسان ماقبل آدم به ما رسیده جای اعتراضی نباید داشته باشید.

غلامعلی نوری;58516 نوشت:
تشابه تصاویر رشد جنین انسان و حیوانات را ببین

رشد جنین انسان در زیر

جنین 5 هفته ی یک دلفین در زیر

و در پایان همانندی باور نکردنی!!! جانوران را در آغاز دوره ی جنینی ببین که بعد هر کدام یگ گونه می شوند

از جنین مرغ و ماهی گرفته تا انسان , ولاک پشت و گاوه همه در ابتدا جنین شان خیلی به هم همانند است



از تلاش شما و تصاویر ماکروسکوپی ( قابل رویت با چشم ) تشکر می کنم ولی می دانیم که در سطح میکروسکوپی هیچ دو انسانی مثل هم نیستند به عبارتی می توان با کمک علوم سلولی گفت که هر انسانی به تنهایی و منحصر خلق می شود ولی از منشاء یا نسخه اولیه و شناخته شده گونه قبلی خودش . یا به عبارتی با خلقت اولین انسان بنیان خلقت تمام انسانها نهاده شد و یا به عبارت دیگر فرشته ها با سجده بر آدم به طور به القوه بر تمام انسانها سجده کردند. نظر شما چیست ؟ سعی در اثبات یا رد نظریه تکامل ندارم ولی گویا سلولها نظریه تکامل را به چالش می کشند.

سلام
سرکار خانم زهرا
بنده در تحیرم
مطلب شما را ملتفت نشدم

پناه بر خدا کسی از عزیزان چه مدافعین و چه مخالفین نظریه تکامل آفریدگار را رد نکردند
گر چه که به نظرمن مخالفین نظریه تکامل کمی آفریدگار را چون به قیاس از خود محدود کردند
بگذریم
1-اختلافات ژنتیکی که لازمه تکامل است اگر این اختلافات و جهش ها بوجود نمی آمد که تکاملی حاصل نبود
2- این اختلافات همه موجودات زنده را شامل میشود
3-اختلافات سلولی که در نتیجه تکامل سلولی است که هر سلول شناسه خود را داشته باشد و مورد حمایت سیستم ایمنی و آنتی ژن ها هم مورد هجمه قرار گیرند
هر چه که موجودات پیشرفته تر میشوند تکامل سیستم ایمنی پیشرفته تر و اختصاصی تر والا در سیستم ایمنی در حد هیستامین میماند که هم دفع شر میکرد وگاها موجب مرگ خود موجود هم میشود
شما در گیاهان شاخه های مختلف گیاهان نزدیک به یکدیگر میتوانید پیوند بزنید ولی پیدا کردن دو عضو مشابه برای پیونددر انسانها به سختی امکان دارد
یاد آوری این مطالب کجا نظریه تکامل را رد میکند
در مورد ساختمانهای درون سلولی که مشابهت ها الی مشاءالله است
از میتوکندری ریبوزومها اسیدهای نوکلئیک ژنها و غیره
لطفا روشن تر ابهام خود را مرقوم فرمایید


[=arial]

manmehdiam;58727 نوشت:
[=&quot]با قبول این نظریه سرنوشت آن انسانهای ماقبل آدم چه میشود؟ بالاخص از دیدگاه هدایت آنان از سوی خداوند!. آیا برای آنان پیامبری ارسال نشده است؟! به نظر میرسد حضرت آدم اگر اولین انسان کره خاکی نباشد ، به تصریح آیات قرآن و بینش الهی اولین پیامبر که هست. (غیر از این هست بفرمایید) و یا اینکه آنها اندازه ما انسانها انسان نبوده اند. خلاصه تکلیف این انسانهای ماقبل آدم در حق و تکلیف و کمال و .... چه بوده است؟؟[/]!!

[=&quot]ظاهرا برای این سوال من جوابی داده نشد[/]!
[/]
[=arial]و همچنین به نظر میرسد:
1-[=&quot]علمای! دین هیچگاه به طور مشخص در برابر فرضیه تکامل تدریجی اظهار نظر نفرموده اند که بالاخره این فرضیه درست است یا اشتباه است(البته از نظر دینی)[/]
[/]
[=arial]2- [=&quot]فرضیه تکامل تدریجی نمیتواند هم درست وهم غلط باشد. لکن به نظر میرسد نظریات دینی هنگامی که وجود یک عقل کل و ناظم بزرگ در راستای هدایت این تکامل چندین میلیون ساله ضروری دیده میشود با این فرضیه موافقند. ولی با قبول فرضیه به دلیل آنکه آثار بلافصل این فرضیه در اعصار و دوره ها به روشنی با آموزه های دینی در تضاد است رای به بطلان فرضیه میدهند. که دست کم منصفانه به نظر نمیرسد.[/]
3- [=&quot]بی تعارف فرضیه تکامل (به فرض صحت و تبدیل شدن به تئوری) با آموزه های دینی در تضاد است[/].[=&quot][/][/]

manmehdiam;60376 نوشت:
- بی تعارف فرضیه تکامل (به فرض صحت و تبدیل شدن به تئوری) با آموزه های دینی در تضاد است.

سلام دوست عزیز
فرضیه یا نظریه تکامل با آموزه های دین تغایری ندارد
این تغایر شاید بتوان با شرح این دو نمونه شرح داد
1-با تفاسیر اولیه مفسران که بسته به دانش آن زمان برای مردم هم عصر خود تفسیر خود را فراهم کردند در تغایر است که هیچ اشکالی برآنان نمی باشد و از اکثر آنان باید به بزرگی یاد شود چرا که به فرا خور همت خود از دانشهای روز خود بهره ای کافی داشتند
2-ولی تغایر آراء مفسرین امروزی که جلد متجدد پوشیده اند ولی در ذات با اوضاع زمانه جلو نمی آیند با نظریه های جدید علمی و نیازهای بشر متنوع و متکثر با داشتن نیازها و سطوح علمی و تخصصی گوناگون که باعث بروز انسانهایی متفاوت که تعاملات سیاسی اقتصادی اجتماعی فرهنگی گسترده با یکدیگر دارند جای سوال دارد
که چند توچیه دارد
یک- دین تحمل چنین گشایشهایی ندارد که این نظر به نظر اینجانب سخت اشتباه است
دو- این عزیزان رنج بروز شدن را به خود نمیدهند
سه- منافع ایشان ............................!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُِ

متحیر;60439 نوشت:
چند توچیه دارد یک- دین تحمل چنین گشایشهایی ندارد که این نظر به نظر اینجانب سخت اشتباه است دو- این عزیزان رنج بروز شدن را به خود نمیدهند سه- منافع ایشان ............................!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

توجیهات قابل تاملی است . اصحاب توجیه سوم که بنده قورمه سبزی دوست دارم! ولی عموماً بوی ژل موی سر را بیشتر میپسندم!!!پس واردش هم نمیشوم!
توجیه دوم تا حدودی قابل شماتت است ولی تنبلی به هر حال قابل قبول است.
اما....اما.... نظر شما هم در توجیه اول...توجیه است!!!
موضوع قفل شده است