جمع بندی شبهه 7: برده داری یا مبارزه با برده داری ؟

تب‌های اولیه

87 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شبهه 7: برده داری یا مبارزه با برده داری ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از شبهات کاربر گرامی ساسان 2012

چگونه می توان ادعا کرد که یکی از اهداف پیامبر مبارزه با برده داری بوده است در حالی که خود برده داشته است ( مانند انس ) و چند زن او نیز از کنیزان بوده اند ؟ و ائمه نیز بردگان زیادی داشته اند و حتی چند تن از آنان خود فرزند کنیزان بوده اند ؟


من نیز مدافع این نظریه ام . بنابر این منتظر نظریات دوستان می مانیم.
توضیح بیشتر اینکه با توجه به آیات صریح و متعددی که در قرآن آمده است و قوانین بسیار متنوع فقهی که از قرآن و سنت و ... در این زمینه آمده است، روشن است که اسلام هرچند نسبت به برده داری تشویق ننموده ولی وجود این نظامات اجتماعی را بدون هیچگونه تردیدی پذیرفته است. و تنها نقطه روشنی که در این زمینه وجود دارد توصیه های اخلاقی عام در زمینه ستم نکردن مولا به بنده است. که خود این امر نیز به نحوی نشانگر به رسمیت شناختن برده داری است. لذا دوستان چنانچه ادله متقن در رد این نظریه دارند ارائه نمایند. و حدالمقدور از ارائه دستورالعمل های اخلاقی که در آن به شدت توصیه به مهربانی کردن با برده! شده خودداری فرمایند.

با سلام به دوستان
در يك جمله كوتاه بايد گفت كه اسلام برنامه دقيق و زمان بندي شده براي آزادي بردگان دارد كه بالاخره همه آنها تدريجاً آزاد مي‏شوند، بي آن كه اين آزادي عكس العمل نامطلوبي در جامعه به وجود آورد. اسلام هرگز ابداع كننده بردگي نبوده است، بلكه در حالي ظهور كرد كه بردگي سراسر جهان را گرفته بود و با تار و پود جوامع بشري آميخته بود. حتي بعد از اسلام در تمام جوامع، بردگي ادامه يافت، تا حدود يك صد سال قبل كه نهضت آزادي بردگان شروع شد، چرا كه به خاطر دگرگون شدن نظام زندگي بشر، مسئله بردگان به شكل قديمي قابل قبول نبود.
اگر اسلام طبق يك فرمان عمومي دستور مي‏داد همه بردگان را آزاد كنند، چه بسا بسياري از آنان تلف مي‏شدند، زيرا نه كسب و كار مستقلي داشتند و نه خانه و وسيله‏اي براي ادامه زندگي.
از اين رو بايد تدريجاً آزاد مي‏شوند و جذب جامعه گردند نه جان خودشان به خطر بيافتد و نه امنيت جامعه را به خطر اندازند. اسلام اين برنامه حساب شده را تعقيب كرد. برنامه اسلام در مورد بردگي، فقط در مورد اسيران جنگي كه از كفار گرفته مي‏شد، نبود، گرچه احكام خاص بردگان مربوط به اين اسيران جنگي هست. در جنگ‏ها گاهي افراد بسياري از كافران و مشركان اسير مي‏شدند. كه اگر مي‏خواهند افراد را زنداني كنند، بودجه و هزينه هنگفتي بر دوش جامعه اسلامي بار مي‏شد و اگر مي‏خواستند همه را يكدفعه آزاد كنند، غير عاقلانه بود، چون اينان كساني بودند كه با مسلمانان جنگيدند و حتي تعدادي از مسلمانان را كشتند. بنابراين راه عقلانه اين بود كه حاكم اسلامي، اسيران را به افراد توانمند مسلمان بفروشد و از اين طريق كيسه بيت المال پر از پول شود. از طرفي اين بردگان و اسيران كم كم در جامعه اسلامي، هدايت مي‏شدند و بسياري از آنان مسلمان مي‏شدند و براي مولاي خودكار اقتصادي انجام مي‏داند و هيچ باري بر دوش جامعه اسلامي و حكومت اسلامي اضافه نمي‏شد.
بنابراين درباره اسيران جنگي و كنترل و هدايت آنان به اسلام، اين طرح، خوبي است. البته اين طرح الزامي نيست و حاكم اسلامي مي‏تواند اسيران را بدون دريافت وجه آزاد كند يا مي‏تواند با دريافت وجه آزاد كند و نيز مي‏تواند به صورت اسير و برده نزد مسلمانان بگذارد. در صورت آخر در برنامه‏هاي اسلامي تشويق بر آزاد كردن بنده‏ها فراوان است، مثلاً كفاره افطار عمدي روزه ماه مبارك رمضان و كفاره قتل عمدي، استحباب آزاد كردن عبيد (عتق) است. اين‏ها همه مواردي است كه وسيله‏اي براي آزاد كردن بردگان بوده است.
از طرفي در اسلام دستورهاي زيادي درباره رفق و مدارا با بردگان وارد شده است تا آن جا كه آنها را در زندگي صحبان خود شريك و سهيم كرده‏اند. علي(ع) به غلام خود قنبر مي‏فرمود: "من از خداي خود شرم دارم كه لباسي بهتر از تو بپوشم، زيرا رسول خدا(ص) مي‏فرمود: از آنچه خودتان مي‏پوشيد، بر آنها بپوشانيد و از آنچه خود مي‏خوريد، آنها غذا دهيد".(1)
"جرجي زيدان" در كتاب "تاريخ تمدن" مي‏گويد: اسلام بر بردگان فوق العاده مهربان است. پيغمبر اسلام(ص) درباره بردگان سفارش بسيار نموده، از آن جمله مي‏فرمايد: "كاري كه برده تاب آن را ندارد، به او تحميل نكنيد و هر چه خودتان مي‏خوريد، به او بدهيد".(2)
پي نوشت‏ها:
1 - بحارالانوار، ج‏74، منقول از تفسير نمونه، ج‏21، ص 421.
2 - تفسير نمونه، ج‏21، ص 422، به نقل از تاريخ تمدن، ج‏4، ص 54.


درود بر دوستان گرامی

مباحثی در ارتباط با این موضوع را می توانید در اینجا (خصوصاً از پست 7 به بعد)، اینجا و مختصراً اینجا مطالعه بفرمایید.

با سپاس

جواب را به نحوه دیگر وکاملتر عرض کنم:
نظام هاي اجتماعي در هر دوران تابعي از مجموعه شرايط اقتصادي , سياسي , فرهنگي و ... مي باشد. همان گونه كه امروزه نظام كارگري و كارفرمايي و ... در جهان حاكم است و شرايط اقتصادي , اجتماعي , فرهنگي خاص آن را ايجاب نموده است . تا چند قرن پيش در تمامي جهان نظام برده داري روش مناسب براي اداره امور آن دوران بوده است ; به گونه اي كه هيچ نظامي در شرايط آن روز امكان جايگزيني آن را نداشته است . از اين رو مناسب ترين شيوه در شرايط آن روز, شيوه برده داري بوده است . بررسي زمينه هاي اين موضوع بسيار وسيع و گسترده و از مجال اين پاسخ خارج است . اسلام نيز با توجه به اينكه تغيير اساسي در سيستم اجتماعي آن روز نه ضروري بوده و نه ممكن , به اصل اين مسائله صحه گذاشت , ولي با وضع قوانين در چند جهت حركت كرده است :
1- تأمين حقوق افراد با وضع قوانين در مورد كيفيت استرقاق (بنده گرفتن) و تحريم آن جز در موارد خاص.
2- وضع قوانين در جهت حمايت از حقوق بردگان و تنظيم روابط صحيح بين مالك و برده .

3- ترغيب مردم به آزادسازي بردگان و وضع قوانيني براي حصول اين مقصود (مانند كفارات و شرايط عتق ). در مجموع اسلام شرايطي را براي بردگان فراهم ساخت كه آنان به مقامات و درجات مهم علمي و سياسي در جامعه اسلامي دست يافتند و حتي مدت ها حكومت ((مماليك )) بر بسياري از نقاط كشورهاي اسلامي پديدار شد. در حقيقت اسلام با فراهم آوردن شرايط انساني و عاطفي براي زندگي بردگان , بردگان را از سراسر دنيا مشتاق به پيوستن به جامعه اسلامي نمود و آنان در بازگشت به موطن خود همراه با آزادي، مبلغ و مروج اسلام مي شدند. اسلام راه برده شدن افراد آزاد را مسدود كرد و از سوي ديگر راه آزادي بردگان را گشود و مسلما" يكي از عوامل دگرگوني نظام بردگي در جهان , نقش اسلام در اين زمينه بوده است .
كنيزها نيز در اين بين مشمول همين قاعده و قانون بوده اند. آنان از كشورهاي ديگر كه در جنگ با مسلمانان اسير مي شدند, و يا به صورت تجاري وارد ممالك اسلامي مي گشتند, با فرهنگ اسلامي و مزاياي نجات بخش آن آشنا شده و بسياري از آنان همانند ديگر مردم در جامعه اسلامي زندگي مي كردند و مالكيت كنيز در حكم عقد ازدواج بود و موجب محرميت به مالك آن مي گرديد.
بجاست بدانيم كه مادر برخي از ائمه ما كنيز بوده اند, حتي مادر امام زمان (عج ) نيز كنيزي رومي بوده است . سخن در اين مقوله بسيار گسترده مي باشد. اما توجه به اين نكته مهم است كه تنها عاملي كه در اسلام مجوز استرقاق (گرفتن بنده و كنيز) است موردي است كه كساني در جنگ با اسلام به عنوان دين حق اسير شده باشند و پرواضح است كسي كه به خداوند رحمان كفر ورزيده است و باز به اين حد هم بسنده نكرده است بلكه با دين حق مبارزه مي نمايد. آيا حق حيات براي اين گروه قائل شدن , جز از روي تفضل الهي است ؟! معذ لك , اسلام حق حيات اينان را تضمين كرده، كشتن اسير را جز در شدت درگيري و در معركه جنگ روا ندانسته است , لكن بايد اين افرادي كه از آزادي عمل خود سوء استفاده نموده عليه دين خدا قيام نموده در نبرد عليه دين خدا و مؤمنين به آن شركت جسته است , دايره فعاليت هايشان و آزادي آنها محدود گردد. با وجود اين آموزه هاي بسياري در اسلام براي رهايي آنان ارائه نموده است و براي تحقق اين آموزه ها نيز پاداش بسيار زيادي قرار داده است .
براي مطالعه بيشتر ر . ك :
1- تفسير الميزان، علامه طباطبايي، ج 6 (عربي) ج 12 (فارسي) ، ذيل آيت 116 تا 120 (سخني درباره بردگي و بردگي گرفتن)
2- اسلام و مسأله آزادي , بردگي , موسوي زنجاني
3- از بردگي روم قديم تا ماركسيسم , حجتي كرماني
4- فرآورده هاي ديني , ناصر مكارم
5- برده داري در روم باستان , بيدار فكر
6- حقوق بشر, اسدالله مبشري
7- نگاهي به بردگي , محمد علي گرامي
8- بردگي در اسلام , صادق ايرجي

اعتراف میکنم بعضی از نظرات را می خوانم نمیدانم باید چه احساسی داشته باشم. احساس شرم یا احساس تاسف!!! هر چه خواستم این جملات را ننویستم مبادا توهینی طلقی شود ولی باز هم نشد
آخه بزرگوار جناب آقای فنا! واقعا این جملات و مضامین بلند انسانی که نوشته اید و ظاهراً منابع آن را هم خیلی علمی! ذکر کرده اید قبول دارید؟ حقیقتاً گذشته از اینکه بخواهید حتماً به هر صورت که شده نظری موافق اسلام عزیز ارائه بدهید اندکی به این حرفها فکر کرده اید؟؟؟ باور کنید اگر برخی از این عبارات را به من نسبت دهند آن را توهین به خودم تلقی میکنم.
نمیدانم آیا نیازی هم هست که بخواهم چیزی در رد این اباطیل بنویسم.

فنا;57944 نوشت:
اگر اسلام طبق يك فرمان عمومي دستور مي‏داد همه بردگان را آزاد كنند، چه بسا بسياري از آنان تلف مي‏شدند، زيرا نه كسب و كار مستقلي داشتند و نه خانه و وسيله‏اي براي ادامه زندگي.

بله این هم نشانه اوج مدنیت و انسانیت و .....کم چیزی نبوده که جلوگیری از تلف شدن بردگان! چه میزان مایه تاسف است حتی سطح عبارات که این بزرگوار استفاده کرده اند: تلف شدن! بعضی مواقع در اخبار شنیده اید که گوینده میگوید که مثلا در اثر سیل در فلان منطقه دوهزار راس گوسفند یا گاو تلف شد!!!

فنا;57944 نوشت:
در جنگ‏ها گاهي افراد بسياري از كافران و مشركان اسير مي‏شدند. كه اگر مي‏خواهند افراد را زنداني كنند، بودجه و هزينه هنگفتي بر دوش جامعه اسلامي بار مي‏شد و اگر مي‏خواستند همه را يكدفعه آزاد كنند، غير عاقلانه بود، چون اينان كساني بودند كه با مسلمانان جنگيدند و حتي تعدادي از مسلمانان را كشتند. بنابراين راه عقلانه اين بود كه حاكم اسلامي، اسيران را به افراد توانمند مسلمان بفروشد و از اين طريق كيسه بيت المال پر از پول شود.


بدون شرح!!!!

فنا;57944 نوشت:
از طرفي اين بردگان و اسيران كم كم در جامعه اسلامي، هدايت مي‏شدند و بسياري از آنان مسلمان مي‏شدند و براي مولاي خودكار اقتصادي انجام مي‏دان

یکجا نوشتید برده و نظام برده داری لازمه اجتماع آن موقع بوده، جای دیگر نوشتید بردگان فقط اسرای جنگی بودند ...رسماً حال من داره بد میشه، چند روزی که این سایت بودم استدلال غلط بود ولی خوب قابل تحمل ...ولی حس انزجار به انسان دست میدهد ... آخه بزرگوار با کدوم عقلی شما ابتدا از کنیزان حرف میزنید بعد میفرمایید که همه اسیر جنگی بودند که بر علیه اسلام قیام کرده بودند. در کدام تاریخ نوشته که لشکر زنان و دختران کافر به مومنین و اسلام عزیز حمله کردند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بروید به وجدانتان اندکی مراحعه کنید به آن فطرت پاک انسانی مراجعه کنید که ادعای اثبات خدا را از طریق فطرت مینمایید.

راستش را بخواهید من تعصب هیچ چیز نداشته و ندارم ولی هرگاه در متون تاریخی یا جایی این چند خط منسوب به ابولولو را میخوانم حقیقتا متاثر میشوم و علی رغم آنکه به گفته اطرافیان انسان نسبتا خونسردی هستم ولی با این داستان یک ارتباط عمیق احساسی دارم که بی اختیار اشک از چشمم جاری می سازد:
به‌ هر حال‌ نوشته‌اند كه‌ وقتي‌ اسيران‌ نهاوند را به‌ مدينه‌ بردند ابولوءلوء فيروز، ايستاده‌ بود و در اسيران‌ مي‌نگريست‌. كودكان‌ خردسال‌ را كه‌ در بين‌ اين‌ اسيران‌ بودند دست‌ بر سرهاشان‌ مي‌پسود و مي‌گريست‌ و مي‌گفت‌ عمر جگرم‌ بخورد.

پاسخ کارشناس محترم جناب عماد:

نقل قول:
[=Times New Roman]أولا برده داری امری بود که بر اسلام تحمیل شد نه این که اسلام آن را واقعاً تأیید کرده باشد و يا پيامبر در اين باره از هدف خود كه حفظ كرامت انسان بود كوتاه آمده باشد. توضیح این که برانداختن یک رسم و سنّت عوامل متعددی را می طلبد که اگر شرایط و عوامل آن فراهم نباشند نمی توان یک طرفه دست به القاء آن رسم و سنّت زد. در عهد اسلام اگر یک طرفه رسم برده داری القاء می شد تمام ضرر آن متوجه مسلمین و اسلام شده و سود و منافع آن به جیب دشمنان انسانیت می رفت. اما با اين حال به هر تقدیر اسلام با ظرافت تمام، احکامی را در ميان مسلمانان رواج داد که به تدريج وبدون لطمه زدن به جامعه آن روز به برده داري پایان دهد. از آن جمله اينكه برای بسیاری از خلافهای روز مرّه انسانها کفّاره نهاد وآن کفّاره آزادی بردگان بود، يا اينكه براي آزادكردن هربرده ثواب فراوانی مقرر نمود، ويا اگر احیاناً لطمه ای به یک برده وارد می شد آن برده می بایست آزاد شود... و مکانیسم های زیاد دیگري نيز از این قبیل برای ریشه کنی برده داری به کار گرفت.
اما درمورد مثالهايي كه در متن سؤالتان آورده ايد:

[=Times New Roman][=Times New Roman]1- أنس برده پيامبر نبود. [=Times New Roman]أبوحمزه أنس بن مالک أنصاری از قبیله[=Times New Roman] بني نجار[=Times New Roman]، در حدود سال سوم بعثت در شهر[=Times New Roman]مدينه [=Times New Roman]به دنیا[=Times New Roman]آمد. مادرش ام سليم،[=Times New Roman]از زنان مشهور تاریخ اسلام بود که پس ازهجرت رسول خدا (ص) به مدینه، فرزندش، أنس، را که حدود 10سال داشت جهت خدمتگزاری به خانه پیامبر[=Times New Roman]اکرم فرستاد. أنس از آن زمان به مدت 10 سال افتخار خدمتگزاری پیامبر را یافت[=Times New Roman].[=Times New Roman] او به علت کمي ‌سن نتوانست در جنگ‌های زمان رسول خدا(ص) شرکت جوید، اما احادیث فراوانی[=Times New Roman]از پیامبر خدا روایت کرده است.
[=Times New Roman][=Times New Roman]2- آن دسته اززنان پيامبر(ص)[=Times New Roman]كه كنيز بوده اند، أولاً قبل از ازدواج با ايشان كنيز بوده اند، ثانياً همانگونه كه خودتان نيز در متن سؤال تصريح كرده ايد، «همسر» پيامبربوده اند نه كنيز ايشان. و لابد متوجه هستيد ميان اينكه انسان كنيزي را ابتدا آزاد كرده و سپس به عنوان يك زن آزاد با او عقد ازدواج ببندد با اينكه به همان صورت و با عنوان كنيزيت او را در خانه نگهدارد، تفاوت فراواني وجود دارد. زنان رسول خدا(ص) نيز همسران ايشان بودند نه كنيزان ايشان!
[=Times New Roman][=Times New Roman]3- أئمه(عليهم السلام) نيز از برده داري اهداف خاصي داشته اند كه مشروح آن در منابع مذ كور است. مثل امام سجاد(ع) كه درآن خفقان عجيب پس از حادثه كربلا كه از هر گونه فعاليت فرهنگي ايشان ممانعت به عمل مي آمد از اين راه به تربيت انسانها و گسترش تشيع اقدام مي نمود. بدين صورت كه ابتدا بردگاني را از بازار برده فروشان خريداري كرده و آنان را به خانه مي آورد، سپس با رفتار وگفتار پيامبرگونه خويش آنان را تحت تأثير قرارمي داد وآموزه هاي اسلام ناب وتشيع راستين رابه آنان مي آموخت طوري كه پس از مدتي أكثر آنان شيعه مي شدند، سپس با آزاد كردن شان اين سفيران هدايت يافته را روانه اجتماع مي كرد تا آنان نيز به نوبه خود باعث هدايت ديگران شوند. داستانهاي فراواني از اين افراد در تاريخ ثبت شده است.
[=Times New Roman][=Times New Roman]4- فرزند كنيز بودن برخي ازأئمه(ع) نيزنه تنها از شأن آنان نمي كاهد، بلكه دليل محكم ديگري بر برابري انسانها در دين اسلام است. آييني كه حتي امامان وپيشوايان آن كه در رأس هرم جامعه قرار دارند، نيز ممكن است كنيز زاده باشند و به ظاهر از طرف مادر حسب و نسب خاصي نداشته باشند...

لینک اصلی : http://www.askdin.com/showpost.php?p=22516&postcount=77

نیایش سبز;57763 نوشت:
چگونه می توان ادعا کرد که یکی از اهداف پیامبر مبارزه با برده داری بوده است در حالی که خود برده داشته است ( مانند انس ) و چند زن او نیز از کنیزان بوده اند ؟ و ائمه نیز بردگان زیادی داشته اند و حتی چند تن از آنان خود فرزند کنیزان بوده اند ؟


با سلام

ببينيد بزرگوار

براي نتيجه گيري در اين چنين مباحثي بايد با ان زمان برگرديم و جو و محيط ان زمان را درك كنيم و سپس با قوانيني كه از طرف اسلام براي برده داري امده است را تطبيق دهيم و تبعات اين قوانين را بسنجيم و بعد نتيجه گيري نماييم

-- برده داشتن در ان زمان براي خود ابهتي بود و هركسي به تعداد برده هاي خود فخر مي فروخت و تعداد بيشتر برده ها بر ثروت و دارايي فرد دلالت مي كرد

-- برده دارها در ان زمان برده را انسان دوم حساب مي كردند و عبد خود مي دانستند و ارزشي براي انها قايل نبودند

-- اسلام و قوانين ان تماما بر ازاد كردن برده است
-- اسلام براي مقابله با اين عمل بيشتر قوانين خود را به اين موضوع معطوف داشت و در عوض بسياري از كفاره ها ازاد كردن برده را براي انهايي كه برده داشتند قرار داد

-- ازاد كردن عبد و برده به هر بهانه اي سيره پيامبر و ائمه شده بود
-- طرز رفتار وبرخورد برده داران با برده ها قبل و بعدازاسلام خيلي تفاوت دارد

-- نگاهي كه به برده داري قبل از اسلام بود كه برده را انسان درجه دوم و پست مي شمردند را با تعاليم اسلام كه تقوا را ملاك برتريت انسانها دانسته است را يكي مي دانيد ؟؟

-- كساني كه با تعاليم اسلام بزرگ شده بودند ديگر به برده ها ديد انسان درجه دوم نداشتند
-- با برده ها سخت گيري نمي شد
-- حقوق انها رعايت مي شد

ادامه دارد.........

[=&quot]از طرفي:

-- اگر بخواهيم موضوعي را در جامعه نهادينه كنيم ان هم موضوع به ان مهمي كه برده داري با اهميت ترين مساله ان زمان بود نمي شود چكشي و امنيت برخود كرد

-- بايد اين مساله در جامعه فرهنگ سازي مي شد و مردم ابتدا اسلام و بعد قوانين انساني اسلام را قبول مي كردند تا با اين فرهنك سازي مي توانستند با برده ها برخورد مناسبي داشته باشند تا با اين قوانين ريشه اين مساله به كل برچيده شود

-- در تاريخ است كه يكي از ايرادهايي كه مشركين به پيامبر داشتند اين بود كه محمد(ص) ما را با برده هايمان در يك درجه قرار مي دهد و ملاك برتري را تقوا مي داند و نه برده و مولا

-- پس اين امر خيلي بر مردمان ان زمان سخت بود وبايد كه حتما فرهنك سازي مي شد

-- كه البته بسياري از قوانين اسلام بر اين منوال است

ادامه دارد....

[/]

[=&quot]از طرفي ديگر[/][=&quot]:[/][=&quot]

با نگاهي به خود برده ها :

-- انها هرچه داشتند ملا مولاي خود بود و چيزي براي خود نداشتند

-- اگر قرار بر ازادي همه شان به صورت يك شبه بود خود برده ها قبول نمي كردند

-- زيرا سرپنهاي نداشتند

-- و قوتي براي خوردن نداشتند

-- و لباسي براي پوشيدن نداشتند

-- و.........

بايد برده ها ثروتي مهيا مي كردند و مالي پس انداز مي كردند تاپس از ازادي بتوانند زندكي كنند

طبق قوانين اسلام برده ها در مقابل خدماتي كه انجام مي دادند بخشي از مزد خود را دريافت مي كردند و پس از مدتي با ازادي خود خانه و سرپناه گرفته و ادامه زندكي مي دادند

اسلام با قوانين متعالي خود اين عمل را انجام داد در بين مردم اين عمل را نهادينه كرد

ادامه دارد....

[/]

[=arial][=&quot]در اخر اين كه:

نوع برخورد پيامبر با بردگان با نوع برخورد مشركين و مردمان ديگر فرق مي كرد

بردگان پيامبر خدمتكار ايشان بودند و اين اشكالي ندارد كه فردي در مقابل خدمتي كه در منزلي انجام مي دهد مزدي دريافت كند و اين عمل الان هم در جامعه ما رايج است ولي هيچ كس اين عمل را برده داري نمي داند

[/][/] [=arial][=&quot]پيامبر خدا معصوم بود و با عزت و احترام با انها برخورد مي كرد و بارها و بارها در سيره ايشان و ائمه است كه برده هايي را خريده و ازاد مي كردند[/][/]

[=arial][=&quot][/][/]
[=arial][=&quot]و يا به هر بهانه اي برده ازاد مي كردند[/][/]
[=arial][=&quot][/][=&quot]
ولي همان طور كه در تاريخ امده است ودر مطالب بالا هم گذشت نگاه مشركين و برده داران به برده ها نگاهي مردود از منظر اسلام بود[/]
[/]
[=arial][=&quot]
[/]
[/]

[=arial][=&quot][/][/]
[=arial][=&quot]در اخر باز اگر مطلبي است بفرماييد تا بحث را ادامه دهيم[/][/]

[=arial][=&quot][/][/]
[=arial][=&quot]
[/]
[/]

طاها;58096 نوشت:
طبق قوانين اسلام برده ها در مقابل خدماتي كه انجام مي دادند بخشي از مزد خود را دريافت مي كردند و پس از مدتي با ازادي خود خانه و سرپناه گرفته و ادامه زندكي مي دادن

میشه مصداق این مدعی که فرمودید رو هم بفرمایید؟
آیا در تاریخ صدر اسلام از این نوع که فرمودید مصداق هم پیدا میشود.
همانگونه که قبلا گفتم قوانین اسلام را در زمینه مهربانی با برده ها رو نفرمایید چون در آن صورت تنها ثابت کرده اید که اسلام یک نوع برده داری نوین مبتنی بر پرهیز از برده آزاری را تدوین نموده است. و نه لغو برده داری.
در عصر حاضر که این نظام غیر انسانی برده داری لغو شده است از بین مکاتب بشری ، چه میزان از این افتخار نصیب اسلام شده است؟ حال آنکه همین امروز هم در بین فقه مابه شکل خیلی پویا (و شاید خیلی مسخره) قوانین عبد و مولا مورد بررسی و کنکاش قرار میگیرد.

با خلط مفهوم خدمتکار با برده سعی میشود که از قوانین اسلام دعاع شود. خدمتکار کسی بوده است که خدماتی رو ارائه میداده در مقابل هم مزد آن را میگرفته که این موصوع بحث نیست. هرچند حتی همین نظام هم ظالمانه تلقی میشود و نظام مارکسیست به مقابله با آن می پردازد که صحت و سقم آن مدنظر محل بحث فعلی ما نیست. برده یعنی کسانی از زن و دختر و بچه و ....که مسلمین پس از فائق امدن بر اقوام به بند میکشیدند و مدینه تبدیل به بزرگترین شهر فروش برده شده بود. یک برده خدماتش رد اختیار مولایش نبوده بلکه تمامی موجودیتش دراختیار صاحبش بوده و هزار سال هم کار میکرد طبق هیچ قانونی امکان آزادیش نبوده. اینکه بعضی از مسلمین آزاد میکردند تنها قائم بر نیکسرشتی خودشان بوده و نه قوانین اسلام.

manmehdiam;58215 نوشت:
در عصر حاضر که این نظام غیر انسانی برده داری لغو شده است از بین مکاتب بشری ، چه میزان از این افتخار نصیب اسلام شده است؟

[=Arial Black]باسلام
[=Arial Black]
[=Arial Black]جناب manmehdiam این سوال شما جواب داده شد ولی ظاهرا به جواب ها دقیق نگاه و فکر نمی کنید گفتیم که اسلام در عمل وبه مرور زمان با این کار مبارزه کرده است به دلایلی که آوردم رجوع کنید وکامل مطالعه کنید.

manmehdiam;58215 نوشت:
با خلط مفهوم خدمتکار با برده سعی میشود که از قوانین اسلام دعاع شود. خدمتکار کسی بوده است که خدماتی رو ارائه میداده در مقابل هم مزد آن را میگرفته که این موصوع بحث نیست. هرچند حتی همین نظام هم ظالمانه تلقی میشود و نظام مارکسیست به مقابله با آن می پردازد که صحت و سقم آن مدنظر محل بحث فعلی ما نیست. برده یعنی کسانی از زن و دختر و بچه و ....که مسلمین پس از فائق امدن بر اقوام به بند میکشیدند و مدینه تبدیل به بزرگترین شهر فروش برده شده بود. یک برده خدماتش رد اختیار مولایش نبوده بلکه تمامی موجودیتش دراختیار صاحبش بوده و هزار سال هم کار میکرد طبق هیچ قانونی امکان آزادیش نبوده. اینکه بعضی از مسلمین آزاد میکردند تنها قائم بر نیکسرشتی خودشان بوده و نه قوانین اسلام.

با سلام:Gol:

دوست عزیز جناب manmehdiam

از نوع مواجهه شما با مطالبی که دوستان و کارشناسان در پاسخ به شبهه مذکور، یعنی وجود برده و تداوم وضعیت برده داری در زمان حیات اسلام ارائه نمودند، به وضوح روشن می شود که شما بدنبال کشف حقیقت و رفع ابهام نیستید.

مشخص است که به هر دلیل، یا تحت تأثیر اندیشه های مستشرقین، یا در اثر لجاجت و عقده های نهفته در وجودتان و یا ... نسبت به اسلام و رهبران دینی آن، یعنی نبی اکرم (ص) و اهل بیت پیامبر، ذهنیتی منفی در وجودتان پدید آمده و عمیقاً در لایه های اندیشه تان رخنه کرده است.

از اینرو است نه تنها بدنبال حقیقت نیستید بلکه تنها و تنها و صرف مطلب، از همان ابتدا به این نیت آمده اید که در این میدان به هر قیمتی پیروز میدان باشید و پشت عقیدۀ طرف مقابل، و مخالف ذهنیت خود را بر خاک بمالید، اگر چه طرف مقابل تان بر سبیل منطق و عقل و به حق باشد.

در هر صورت به منظور تأیید و تأکید مجدد بر مطالب حقۀ دوستان و البته جهت آگاهی و توجه بیشتر کاربران محترم، نکاتی را در ادامه عرض می کنم:

اولین و شاخص ترین مسأله که علاوه بر تأیید عقل، در جریان رسالت نبی اکرم (ص) یعنی هدایت بشریت و خارج ساختن جامعۀ آن زمان از بربریت و وحشی گری و ایجاد یک تمدن جدید معنوی، امری طبیعی می نماید، اقدام گام به گام، مرحله به مرحله و زمانمند بود.
چنانکه گفته شد: آزادى بردگان يكى از اهداف مهم دين نجاتبخش اسلام بود و اين كار به تدريج و با گذشت زمان محقّق شد؛ ولى بايد توجّه داشت كه اگر مسئله ناهنجارى در يك جامعه ريشه بدواند و مدّتها بدان عمل شود، چنانکه جامعه حجاز آن زمان، به چنان گرفتاری هائی مبتلا بود، نمى‏توان در مدّت كوتاه آن را ريشه‏كن نمود، و بنیان های جدید را تأسیس نمود بلكه براى از بين بردن آن بايد تدريجاً اقداماتى انجام داد، در غير اين صورت مشكلات عظيمى را به بار خواهد آورد. زیرا مقاومت عرب جاهلی در برابر رسالت و هدایت رسول اکرم(ص) بیش از انچه در تاریخ ذکر شده، امری اجتناب ناپذیر می نمود.

اگر پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله، در ابتداى ظهور اسلام، برده‏دارى را به يكباره لغو مى‏كرد و مسلمانان برده‏هاى فاقد ثروت و سرمايه را آزاد كرده، از خانه‏هاى خود مى‏راندند، مشكلات مختلفى پديد مى‏آمد؛ به گونه‏اى كه بسيارى از آنان از گرسنگى مى‏مردند و يا برخى از آنها مرتكب گناهان مهم اجتماعى همچون سرقت، زنا، لواط و مانند آن مى‏شدند و خلاصه شيرازه جامعه را بر هم مى‏زدند؛ بنابراين آزادى يكباره بردگان، كار صحيحى نبوده است.

بدين جهت، اسلام برنامه آزادى تدريجى آنها را پايه‏گذارى كرده تا بردگان به‏ تدريج آزاد گرديده، جذب جامعه اسلامى شوند.

از اين رو، اسلام ابتدا سرچشمه‏هاى بردگى را در آينده بست تا از آن به بعد برده‏هاى جديدى گرفته نشوند. تنها يك راه برده‏گيرى باقى ماند كه آن هم اسراى جنگى بودند.


در اين مورد نيز اسلام آن را قابل تبديل با چيزهاى ديگرى دانست؛ يعنى به مسلمانان اجازه داده شد كه اسيران جنگى را- مجّانى يا غير مجّانى- آزاد كنند. از سوى ديگر، بر آزادى بردگان تأكيد و سفارش كرد و براى آن ثواب و اجرهاى فراوانى بيان كرد.(1) بدين صورت بود كه مسلمانان به آزادى بردگان تشويق شدند.

به همين منظور، در برخى از روايات آمده است كه حضرت على عليه السلام از راه درآمدهايى كه از دست‏رنج خويش به دست مى‏آورد، يك هزار برده را آزاد كرد «اعْتَقَ الْفَ عَبْدٍ مِنْ كَدِّ يَدِه».(2)

در روايت ديگرى آمده است كه: يكى از كنيزان امام حسن عليه السلام شاخه گلى به آن حضرت داد حضرت آن گل را بوئيد و فرمود: «انْتِ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اللَّه؛ تو را در راه خدا آزاد كردم». شخصى گفت: آقا! به خاطر يك گل برده‏اى را آزاد كرديد! حضرت فرمود: «ادَّبَنَا اللَّهُ تَعالى‏؛ خداوند ما را چنين تعليم داده است».(3)

همچنين اسلام براى آزادى مطلق بردگان، كفّاره بسيارى از گناهان را آزادى آنها اعلام كرده است.

مثل اينكه اگر شخصى عمداً روزه خود را باطل كند، علاوه بر قضا بايد كفّاره‏اى نيز بپردازد. يكى از چيزهايى كه به عنوان كفّاره مطرح شده است، آزادى يك برده در راه خداوند است و يا در مورد تخلّف از قسم، عهد و نذر نيز آزادى برده يكى از كفّارات معيّن شده است.

بدين ترتيب با برنامه دقيق اسلام، آزادى تدريجى بردگان تحقّق يافت؛ يعنى صدها سال قبل از اينكه دنيا اعلاميه آزادى بردگان را صادر كند، اسلام برنامه آزادى تدريجى آنها را طرّاحى و عملى ساخت‏.(4)؛(5)

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی_________________________________________________
(1)- به كتاب وسايل الشيعه، جلد 16، ابواب العتق، باب اوّل مراجعه كنيد.
(2)- بحارالانوار، جلد 41، صفحه 43.
(3)- مسند الامام المجتبى عليه السلام صفحه 702.
(4)- برای مطالعۀ بیشتر رجوع کنید به: كتاب «اسلام و آزادى بردگان»؛ «تفسير نمونه».
(5)- مثالهاى زيباى قرآن، آیةالله مکارم شیرازی، ج‏1، صص 350-353.



manmehdiam;58211 نوشت:
همانگونه که قبلا گفتم قوانین اسلام را در زمینه مهربانی با برده ها رو نفرمایید چون در آن صورت تنها ثابت کرده اید که اسلام یک نوع برده داری نوین مبتنی بر پرهیز از برده آزاری را تدوین نموده است.

با سلام

بزرگوار بنده سوالي از خدمتتان داشتم

فلسفه اين كه برده داري در دنيا رواج يافته چيه؟؟

چرا بايد انسانهايي كه خالق واحدي دارند و خلقت يكساني دارند و همه انسان هستند عده اي برتر باشند و عده اي پست تر؟؟؟

اينها غير از اين است كه از تفكرات برتري طلبي عده اي ناشي شده باشد وشاخص هاي برتريت انسان قدرت و ثروت و ....باشد

خب بزرگوار

اسلام با اين نوع نگاه در جامعه و بين انسانها مخالف بود و قوانيني كه دارد همين سخن را ثابت مي كند

ملاك برتريت انسانها نسبت به هم نه رنگ و نه نسب و نه ثروت و نه.....است بلكه تقواست و بس

اين اصل ادعاي ماست كه نياز به اثبات هم ندارد زيرا در قوانين اسلام نمي توان دستوري يافت كه برده داري را قبول كرده باشد و يا ان را تاييد كند


مي ماند طرز برخورد با برده داري كه دلايل ان هم نوشته شد

manmehdiam;57979 نوشت:
اعتراف میکنم بعضی از نظرات را می خوانم نمیدانم باید چه احساسی داشته باشم. احساس شرم یا احساس تاسف!!! هر چه خواستم این جملات را ننویستم مبادا توهینی طلقی شود ولی باز هم نشد
آخه بزرگوار جناب آقای فنا! واقعا این جملات و مضامین بلند انسانی که نوشته اید و ظاهراً منابع آن را هم خیلی علمی! ذکر کرده اید قبول دارید؟ حقیقتاً گذشته از اینکه بخواهید حتماً به هر صورت که شده نظری موافق اسلام عزیز ارائه بدهید اندکی به این حرفها فکر کرده اید؟؟؟ باور کنید اگر برخی از این عبارات را به من نسبت دهند آن را توهین به خودم تلقی میکنم.
نمیدانم آیا نیازی هم هست که بخواهم چیزی در رد این اباطیل بنویسم.

یکجا نوشتید برده و نظام برده داری لازمه اجتماع آن موقع بوده، جای دیگر نوشتید بردگان فقط اسرای جنگی بودند ...رسماً حال من داره بد میشه، چند روزی که این سایت بودم استدلال غلط بود ولی خوب قابل تحمل ...ولی حس انزجار به انسان دست میدهد ... آخه بزرگوار با کدوم عقلی شما ابتدا از کنیزان حرف میزنید بعد میفرمایید که همه اسیر جنگی بودند که بر علیه اسلام قیام کرده بودند. در کدام تاریخ نوشته که لشکر زنان و دختران کافر به مومنین و اسلام عزیز حمله کردند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بروید به وجدانتان اندکی مراحعه کنید به آن فطرت پاک انسانی مراجعه کنید که ادعای اثبات خدا را از طریق فطرت مینمایید.


دوست گرامی:Gol:
در مورد اینکه زنان هم به همراه لشکر مهاجمین و مشرکین بوده اند مطالب در تاریخ بسیار است مثل اینکه در جنگ احد می خوانیم که هند همسر ابو سفیان به همراه زنان دیگر در لشکر مکیان و قریش حضور داشتند و با نواختن سازو سر دادن شعر سربازان را به جنگیدن تشویق می نمودند. پس تعجبی ندارد که در چنین جنگهائی زنان هم به اسارت بروند.
اگر در دنیای آن روز که مشرکین از مسلمانان در هنگام جنگ برده اسیر می کرند اسلام مسلمانان را از این کار منع می نمود این کار جز تضعیف مسلمانان حاصل دیگری نداشت. اما در اسلام در عین حالی که هیچ کجا مطلبی در مورد استحباب و یا لزوم برده گیری موجود نیست، می بینیم که اسلام مسلمانان را به انحاء مختلف به برابری و برادری با برده گان که در آن زمان از پست ترین اشیاء به حساب می آمدند تشویق و ترغیب میکند. در بسیاری از جنگها که از مشرکین عده ای اسیر می شدند رسول خدا صلی الله علیه و آله با بهانه های مختلف ایشان را آزاد می فرمود . مثلا اینکه اگر هر اسیری به ده مسلمان خواندن و نوشتن بیاموزد او را آزاد می کردند و یا اینکه از جانب بستگان ایشان فدیه را می پذیرفتند تا اسیر آزاد شود. حاصل این مطلب آن بود که کسانی که اسیر شده بودند وقتی رفتار منصفانه و دوستانه مسلمانان و رسول خدا صلی الله علیه و آله را می دیدند با دلی معطوف به اسلام و مسلمانی به نزد خانواده خود باز می گشتند( همین امر در کاهش حملات مشرکین به مسلمانان و کاهش تلفات جنگی موثر بود). تعداد آزاد شدگان رسول خدا صلی الله علیه و آله در جنگها و فتحها بسیار است. به عنوان مثال در فتح مکه قوانینی که ایشان برای سپاه اسلام در فتح مکه وضع نمود حتی در دنیای به ظاهر مترقی امروز هم در جنگها شاهد نیستیم. ایشان فرمود هیچ در بسته ای را مسلمانان حق ندارند باز کنند و بی اجازه صاحب آن وارد آن خانه شوند و کسانی که به خانه ابوسفیان پناهنده شده بودند و خود ابوسفیان و خانواده اش را امان دادند و در نهایت هم همه مکیان را که طبق قانون آن زمان برده گان مسلمانان و رسول خدا صلی الله علیه و آله به حساب می آمدند آزاد نمودند که در تاریخ به طلقا یعنی آزد شدگان معروفند. چنین رویه ای
را با یک نظر بی طرف نمی توان مدافع برده گیری دانست، بلکه واضح است که اسلام در جهت مبارزه با این قانون غیر انسانی آن را هدفمند ساخت و در یک مبارزه نرم آن را مغلوب نمود. حتی شما تا قرن حاضر با وجود به قولی وجود قوانین برده داری در اسلام ( که همانند این قوانین را در هیچ جا نمی توانید ببینید که به این قشر مغلوب به عنوان یک انسان نگریسته شده باشد و برای او حقوقی قائل شده باشند و راهی برای آزاد شدن و مانند یک عضو جامعه به زندگی ادامه دادن و دارای حقوق شهروندی شدن را برای آنها وضع نموده باشند) اثری از برده داری در بین ممالک مسلمان نمی بینید. در حالیکه در قرن نوزدهم میلادی در یالات متحده آمریکا برای براندازی برده داری جنگ خونینی بین ایالات شمالی ( که به رهبری لینکلن با برده داری مخالف بودند) و ایالات جنوبی ( که مزرعه دارانی بودند که مزارع خود را با کار برده گان اداره می کردند و در آن زمان در حدود چهار میلیون برده در مزارع آنها مشغول به کار بود) در گرفت.
جنگ داخلی آمریکا، اولین جنگ پیشرفته جهان بشمار می رود، چرا که راه آهن در این جنگ نقش مهمی داشت و همچنین وقایع جنگ توسط عکاسان ثبت و ضبط شدند. این جنگ، خونین ترین جنگ تاریخ آمریکا بود. در مجموع، 360000 سرباز اتحادیه ایالات شمالی و 360000 سرباز ائتلاف ایالات جنوبی جان خود را از دست دادند. در سال 1865 م، شمالی ها 960000، و جنوبی ها 450000 نفر سرباز در اختیار داشتند.
تا سال 1960 قوانین مدنی و سیاسی وضع شده به نفع برده گان آزاد شده به اجرا گذاشته نشد و گروههائی برای آزار و انتقام گرفتن با برده های سیاهپوست توسط سفید پوستان تشکیل شد مانند کوکلاکس کلانها که زندگی را بر برده گان تازه آزد شده تیره و تار می کرد.
( به نقل از دانشنامه رشد) در حدود یک قرن برده گان آزاد شده هیچ جایگاه مناسبی در بین مردم و جامعه آمریکا نداشتند و به سختی زندگی می نمودند.
آواره گی برده گان آزاد شده و صدها هزار کشته( بیش از700000 نفر) از ارمغانهای این جنگ بود.
حال خود به قضاوت بنشینید: آیا روش اسلام در براندازی برده داری موثر تر و بی ضرر تر و انسانی تر بود یا روش خشن آمریکائیها؟ آیا برده گان مسلمان جایگاه بهتری در میان مسلمانان داشتند یا برده گان تازه آزاد شده آمریکائی که تا حدود یک قرن از حقوق مدنی محروم بودند و در سال 2009 میلادی وقتی پس از 150 سال که از جنگ برای آزاد سازی برده گان می گذشت یک سیاه پوست رئیس جمهور آمریکا می شود و همه تعجب می کنند( این نشانه عدم پذیرش برده گان در جامعه آمریکاست که بعد از 150 سال هنوز آثار تبعیض نژادی آنچنان در این کشور موج می زند که می گویند یک سیاهپوست رئیس جمهور شده و هنوز در اذهان مردم آمریکائی یک نفر است و سیاهپوست یک فرد دیگر انگار هنوز آنان را از خود نمی دانند) در حالیکه هنوز تبعیض نژادی در میان آمریکائیها موج می زند.

صدیق;58246 نوشت:
ا سلام دوست عزیز جناب manmehdiam از نوع مواجهه شما با مطالبی که دوستان و کارشناسان در پاسخ به شبهه مذکور، یعنی وجود برده و تداوم وضعیت برده داری در زمان حیات اسلام ارائه نمودند، به وضوح روشن می شود که شما بدنبال کشف حقیقت و رفع ابهام نیستید. مشخص است که به هر دلیل، یا تحت تأثیر اندیشه های مستشرقین، یا در اثر لجاجت و عقده های نهفته در وجودتان و یا ... نسبت به اسلام و رهبران دینی آن، یعنی نبی اکرم (ص) و اهل بیت پیامبر، ذهنیتی منفی در وجودتان پدید آمده و عمیقاً در لایه های اندیشه تان رخنه کرده است.

بزرگوار ! از اینکه اینجانب را از وجود عقده های خطرناک و ...آگاه ساخته اید سپاسگذارم.
جهت اطلاع عرض مینمایم بنده به مذهب حقه تشیع بوده و مسلمان و مسلمان زاده می باشم. غرض بنده بر خلاف تصور شما و سایر همفکران ایجاد روحیه پرسشگری همانگونه که در صدر این سایت آمده است بوده و اینکه النهایه تفکیکی بیابیم میان دینی که رسولش منادی انسانیت ، نیکوکاری، دوست داشتن و ....بوده با اعمالی و دستوراتی که در طی قرن ها به ما رسیده و اینکه به عقل خود بقبولانیم که چگونه است که حضرت رسول دستور داده است تمام مردان بنی قریظه را از دم تیغ بگذرانند و زنها و کودکان به اسارت برند و ...
شخص من تنها هدفم کنکاش است. و سوالاتی که مطرح میکنم همواره بدترین جنبه ممکنه را در نظر میگیرم تا بهترین وجه پاسخ را از میان نظرات گوناگون بیابم.
در این بین با تساهل از توهین های حضرتعالی و دیگران نیز میگذرم مبادا که معصیتی برایتان منظور گردد .
با کمال تاسف روز به روز انگیزه ماندن در این مباحث را از دست می دهم.

manmehdiam;58693 نوشت:
بزرگوار ! از اینکه اینجانب را از وجود عقده های خطرناک و ...آگاه ساخته اید سپاسگذارم. جهت اطلاع عرض مینمایم بنده به مذهب حقه تشیع بوده و مسلمان و مسلمان زاده می باشم. غرض بنده بر خلاف تصور شما و سایر همفکران ایجاد روحیه پرسشگری همانگونه که در صدر این سایت آمده است بوده و اینکه النهایه تفکیکی بیابیم میان دینی که رسولش منادی انسانیت ، نیکوکاری، دوست داشتن و ....بوده با اعمالی و دستوراتی که در طی قرن ها به ما رسیده و اینکه به عقل خود بقبولانیم که چگونه است که حضرت رسول دستور داده است تمام مردان بنی قریظه را از دم تیغ بگذرانند و زنها و کودکان به اسارت برند و ... شخص من تنها هدفم کنکاش است. و سوالاتی که مطرح میکنم همواره بدترین جنبه ممکنه را در نظر میگیرم تا بهترین وجه پاسخ را از میان نظرات گوناگون بیابم. در این بین با تساهل از توهین های حضرتعالی و دیگران نیز میگذرم مبادا که معصیتی برایتان منظور گردد . با کمال تاسف روز به روز انگیزه ماندن در این مباحث را از دست می دهم.


با سلام

عزيز بزرگوار

اين كه براي يافتن مطلب حق وثواب استدلالهاي فراواني را بررسي كردن و رسيدن به عمق موضوع يك چيز است
و لجاجت در قبول نكردن استدلالهاي منطقي و مستندات تاريخي و معارف ديني مطلبي ديگر

بزرگوار سوء تفاهم نشود، كارشناسان بزرگوار
همه روزه با انبوهي از كاربران موجهه اند كه با عقايد و انگيزه هاي مختلف و بعضا باطل سعي در لجاجت و گمراه كردن مباحث و به حاشيه كشاندن مطالب اند و حتما شما عزيز هم در مدت حضورتان در سايت متوجه انها شده ايد

الغرض:
كارشناسان قصد توهين و جسارت به كاربري را ندارند و پيچيدگي مطالب و بعضا لجاجت برخي افراد لجوج در مباحث باعث بيان برخي مطالب مي شود

طاها;58723 نوشت:
كارشناسان قصد توهين و جسارت به كاربري را ندارند و پيچيدگي مطالب و بعضا لجاجت برخي افراد لجوج در مباحث باعث بيان برخي مطالب مي شود

[=&quot]بزرگوار در جایی دیگر نیز اشاره کردم که [/][=&quot]بررسی اجمالی از لحاظ آمار تعداد کسانی که در این سایت و سایت های مشابه از افراد موافق و مخالف حضور دارند و مقایسه ای منصفانه با نسبت داخل جامعه نشان از یک بیم و ترسی دارد که ای کاش این دوستانی که من و امثال من را مصداق عقده ای های لایعقل می پندارند اندکی حول آن میاندیشیدند . آنگاه بحث و جدلهای عقلی و حتی سخنانی که از نظر ایشان لجاجت باشد را صد البته غنیمتی بزرگ میدانستند در جهت احتراز از بلایی که طی آن نسل ما به سوی خشونت های کور خالی از هر گونه تعقل و تفکر رانده شوند. که هر آینه مطلوب بدخواهان این مرز و بوم است[/][=&quot] .[/]
[=&quot]مقام معظم رهبری در سفر اخیرشان از تحول در حوزه صحبت کردند. اینکه کسی بگوید هم اکنون بحث های داغ عبد و مولا در فقه ما جز تمسخر دشمنان چیزی عاید ما نمیکند و نمونه هایی از این دست نباید جایی در فقه داشته باشد ، اینها...نمیتواند مصادیق تحول مدنظر ایشان باشد؟ آیا به راستی دلایل شما و دوستان چنان محکم ارائه شده که همه ثم و بکم بنشینیم و دم برنیاوریم که عقده ای هستیم و ایشان علامه دهر جامع منقول و ...[/]

ضمنا درددل این حقیر اگر بی ربط به بحث است (که هست!) مدیر محترم اگر صلاح میدانید پاک کنید

با سلام

خب بزرگوار

بحث را به حاشيه نبريم

براي پي گيري بحث مطالب و سوالاتي كه برايتان حل نشده است را مطرح نماييد تا مورد بحث قرار گيرد

جمع بندی فرمایشات دوستان این شد که اسلام با یک رویه زمانبندی شده سعی در لغو برده داری کرده است. این که برده داری در صدر اسلام چنان در تار و پود جامعه رخنه کرده بوده است که امکان لغو یکباره آن از سوی شارع مقدس سبب هرج و مرج و عدم موفقیت این طرح میشد. و یا اینکه اگر به یکباره برده ها آزاد میشدند به سبب آنکه تمکن مالی نداشته اند باعث بروز ناهنجاریهای اجتماعی و ... میشده است. قبول!
سوال این است:
مگر نه اینکه ادعا میشود نفس عمل برده داری از نظر اسلام امری غیر انسانی تلقی میشده است.
اگر چنین بوده آزادسازی برده های موجود در بین اعراب آن موقع باعث ایرادات فوق الاشاره میشده ولی گرفتن برده های جدید با چه دلیلی توجیه میشده است. اگر بواقع برده داری نکوهش میشده است ، و انتظار لغو یکباره برده داری و آزادسازی همه برده های موجود نمیرفته است ولی آیا گرفتن برده های جدید و پس از تشکیل نظام اسلام توسط پیامبر اسلام نیز توجیهی دارد؟ مطابق نص تاریخ به عنوان مثال پس از جنگ بنی قریظه و پس از آنکه اموال آنان غنیمت گرفته شد، تمام مردان اعدام شدند و تمامی زنها و کودکان! به اسارت گرفته شدند. تاریخ بیان میدارد که جامه نوجوانان پسر را به کنار میزدند که بلوغ آنان مشخص گردد. در صورت بلوغ اعدام و در غیر این صورت به اسارت گرفته و تحت عنوان برده فروخته شدند. چنان که گفته میشود تمامی برده ها به عثمان و عبدالرحمان عوف (اگر اشتباه نکنم) فروخته شد. و عثمان پس از تقسیم بخش پیرزنهای اسیر را صاحب شدند و به دلیل آنکه این پیرزنها جواهرات بیشتری داشته اند سود فراوانی نسبت به شریک خود داشته است. (غرض بیان جزئیات این امر در تاریخ طبری و ... که در صورت نیاز منابع ذکر خواهد شد) . خلاصه اینکه فروخته شدن و برده گرفتن در بنی قریظه به عنوان مصداق این امر و بعدها اوج آن اسرای ایران چه توجیهی داشته است.
لطفا دوستان به بحث در مورد خود بنی قریظه و دلیل جنگ نپردازند و صرفا دلیل برده گرفتن زنان و پیرزنان و کودکان بیان شود.

اولا اگر برده داری فقط در اسلام آن روزگار تحریم می شد به طور آشکاری مسلمانان آن روز که در اقلیت به سر می بردند تضعیف می شدند. چرا که دشمن به هر حال از لشکر ایشان برده می گرفت و در حمله به شهر های مسلمانان زن و بچه های انان را اسیر می کرد و به کنیزی می برد حال اگر مسلمانان مقابله به مثل نمی کردند در حالیکه دشمن از این حربه سود می جست شکست می خوردند و اثری از اسلام باقی نمی ماند.
ثانیا دوست گرامی اول مدارک را بگوئید بعد مطالب را مطرح کنید. این مطلبی که شما می گوئید نمی تواند درست باشد. متشکرم

famon;58998 نوشت:
[=&quot]اولا اگر برده داری فقط در اسلام آن روزگار تحریم می شد به طور آشکاری مسلمانان آن روز که در اقلیت به سر می بردند تضعیف می شدند. چرا که دشمن به هر حال از لشکر ایشان برده می گرفت و در حمله به شهر های مسلمانان زن و بچه های انان را اسیر می کرد و به کنیزی می برد حال اگر مسلمانان مقابله به مثل نمی کردند در حالیکه دشمن از این حربه سود می جست شکست می خوردند و اثری از اسلام باقی نمی ماند[/].

[=&quot]برای آنکه به دام کلی گویی نیفتیم ، دوست بزرگوار من یک نمونه مصداقی ذکر کردم. با پذیرش نظر شما پس از آنکه مسلمین به بنی قریظه فائق آمدند و کاملا دشمن مذکور از بین رفته کدام بیم و ترس بوده که باعث تضعیف مسلمین میشده است؟؟ دشمنی که چیزی از آن نمانده باعث کدام تضعیف میشد؟ یادمان نرود که قرار است اسلام به عنوان یک دین و مسلک انسانی نقش بازی کند و نه صرفا کشورگشایی و افزایش قدرت گروهی که مجوز هرکاری وجود داشته باشد. [/]
تاریخ طبری جز صحیح ترین و متقن ترین اسناد تاریخی است . تشکیک شما در ارتباط با کدام بخش از این واقعه تاریخی است؟ اگر در ماهیت غیر انسانی این واقعه (به فرض وقوع) هم عقیده باشیم بحث را در صحت اسناد تاریخی جهت روشن شدن حقیقت باید ادامه دهیم .
[=&quot][/]

[=Times New Roman]سلام جناب manmehdiam
[=Times New Roman]همانطور که جناب طه فرمودند باید شرایط آن زمان را در نظر آوریم
[=Times New Roman]زمانی بسیار دورتر از شروع انقلاب صنعتی که نیاز بشر به انرژی یک معزل بوده و جهت انجام کارهای سخت نیروی رایگان بردگان یکی از راه حلها بوده
[=Times New Roman]و همینطور سایر موارد که یادآوری آنها چندان افتخار آمیز برای بشریت نیست
[=Times New Roman]ولی جهت رفع این معزل انسانی به نظر میرسد هیج دینی پا پیش نگذاشته هر چند هیچ دینی هم مبتکر برده داری نبوده
[=Times New Roman]حل این ننگ بشری آرام آرام و با ابرام انسانهای آزادیخواه در طول تاریخ ادامه داشته که از بخت یاری آنان به مدد انقلاب صنعتی و تغییرات بنیادین در نحوه توزیع ثروت و اقتصاد و بوجود آمدن سرمایه داری و دست یابی به منابع جدید انرژی . دولتها تحت فشار این شرایط مجبور به لغو برده داری شدند که در طی دوسه قرن گذشته لغو برده داری تقریبا فراگیر شده و ادامه آن در خفاست و آن چنان مذموم شده که برده داران را شرافتی نیست .
[=Times New Roman]همچنین با لغو برده داری رفته رفته تبعیض های نژادی و جنسیتی هم به تدریج رنگ باخته .
[=Times New Roman]هر چند دیر و هر چند ناقص ولی با افتخار میتوان گفت این از ثمرات قوانین انسانی است
[=Times New Roman]چون قوانین انسانی خوشبختانه با شرایط زمانه قابلیت تغییر را دارند پس امید به بهتر شدن و انسانی تر شدن را هم دارند
[=Times New Roman]یک نکته را خدمت کارشناسان محترم باید یادآوری کنیم
[=Times New Roman]اسلام دینی است که مسلمانان به آن افتخار می کنند دینی که در ذهن اکثریت عامه مسلمانان دنیاست دینی عقلانی سرشار از محبت و سازگار با فطرت انسانی است برای همه زمانها و برای تمانی بشریت است
[=Times New Roman]که این نکات را تمامی مبلغان مذهبی کم یا زیاد در مباحث خود یادآوری میکنند
[=Times New Roman]اگرچه امروز برده داری از جوامع بشر رخت بربسته ولی شرح قوانین و فقه و شریعت دینی این عمل مذموم را رد نمیکند
[=Times New Roman]وگاها افراد خبره دین برده داری برده گرفتن و خرید وفروش برده و استفاده از برده به عنوان کالا را حتی در جهان امروز نفی نمیکنند
[=Times New Roman]ولی چون خوشرفتاری با بردگان و آزاد کردن برده را از موارد سفارش شده در دین میدانند ریاکارانه دین را از برده داری مبرا میکنند ولی در عمل و در کنه ذهنیات دینیشان این عمل خاتمه یافته نیست
گرچه که آدم امروزی فارغ از رنج بردگی آرزو دارد که از ابتدا حرمت برده داری از همان ابتدا توسط دین اعلام و اعمال می شد

[=Times New Roman]شرح مبسوط و آرام وخارج از احساسات و مستند این خلاصه در گفتار یار گرانمایه آقای سیاوش بزرگمهر در پست 4 که خود ایشان به نشانهای آن اشارت داشتندآمده است که دفاعیاتی هم از طرف کارشناسان در نقد نظرات ایشان مرقوم آمده که انصافا مناسب حال و احوال این زمانه نیست آنهم از دینی که به حق شایسته تمام دوران است

سیاوش بزرگمهر;57949 نوشت:
درود بر دوستان گرامی

مباحثی در ارتباط با این موضوع را می توانید در اینجا (خصوصاً از پست 7 به بعد)، اینجا و مختصراً اینجا مطالعه بفرمایید.

با سپاس

متحیر;59513 نوشت:
همچنین با لغو برده داری رفته رفته تبعیض های نژادی و جنسیتی هم به تدریج رنگ باخته . هر چند دیر و هر چند ناقص ولی با افتخار میتوان گفت این از ثمرات قوانین انسانی است

ضمن تایید سخنان پرمغز جناب متحیر ، آنچه که تامل بر انگیز است، جایگاه انسانهای متدین ، و به طور خاص افراد خبره دین در کسب این ثمرات انسانی است.
آنچه که در جراحی تاریخی وقایعی چون بنی قریظه قابل تامل است ، نحوه تاثیرگذاری این وقایع و رفتارهای مشابه تحت عنوان سنت در زندگی کنونی ما می باشد. چرا ثمرات قوانین انسانی مفتخر به اجتهاد دینی افراد خبره در دین نگردیده و ثمرات قوانین دینی نشده است؟؟؟

متحیر;59513 نوشت:
گرچه که آدم امروزی فارغ از رنج بردگی آرزو دارد که از ابتدا حرمت برده داری از همان ابتدا توسط دین اعلام و اعمال می شد


البته این آرزو را حقیر تا حد حرمت برده گیری (و نه برده داری) پایین آورده ام! ولی وقوع آرزو ها و کاشکی های ما آنهم در تاریخ به هر میزان که توقعمان را هم کم کنیم بی معنی است . در ورای این آرزو تاسفی است که چرا باید دین (منبع معنویت و انسانیت) حتی در پاره ای از موارد در تقابل با ثمرات قوانین انسانی قرار گیرد.
ولی آنچه که میتواند آرزوی ارزشمندی باشد ، در سایه اجتهاد که ما شیعیان بدان مفتخریم ، زایش هر چه بیشتر قوانین انسانی و دست کم تولید چنین ثمراتی سایه به سایه قوانین انسانی است.

صدیق;58246 نوشت:

اولین و شاخص ترین مسأله که علاوه بر تأیید عقل، در جریان رسالت نبی اکرم (ص) یعنی هدایت بشریت و خارج ساختن جامعۀ آن زمان از بربریت و وحشی گری و ایجاد یک تمدن جدید معنوی، امری طبیعی می نماید، اقدام گام به گام، مرحله به مرحله و زمانمند بود.
چنانکه گفته شد: آزادى بردگان يكى از اهداف مهم دين نجاتبخش اسلام بود و اين كار به تدريج و با گذشت زمان محقّق شد؛ ولى بايد توجّه داشت كه اگر مسئله ناهنجارى در يك جامعه ريشه بدواند و مدّتها بدان عمل شود، چنانکه جامعه حجاز آن زمان، به چنان گرفتاری هائی مبتلا بود، نمى‏توان در مدّت كوتاه آن را ريشه‏كن نمود، و بنیان های جدید را تأسیس نمود بلكه براى از بين بردن آن بايد تدريجاً اقداماتى انجام داد، در غير اين صورت مشكلات عظيمى را به بار خواهد آورد. زیرا مقاومت عرب جاهلی در برابر رسالت و هدایت رسول اکرم(ص) بیش از انچه در تاریخ ذکر شده، امری اجتناب ناپذیر می نمود.

اگر پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله، در ابتداى ظهور اسلام، برده‏دارى را به يكباره لغو مى‏كرد و مسلمانان برده‏هاى فاقد ثروت و سرمايه را آزاد كرده، از خانه‏هاى خود مى‏راندند، مشكلات مختلفى پديد مى‏آمد؛ به گونه‏اى كه بسيارى از آنان از گرسنگى مى‏مردند و يا برخى از آنها مرتكب گناهان مهم اجتماعى همچون سرقت، زنا، لواط و مانند آن مى‏شدند و خلاصه شيرازه جامعه را بر هم مى‏زدند؛ بنابراين آزادى يكباره بردگان، كار صحيحى نبوده است.

بدين جهت، اسلام برنامه آزادى تدريجى آنها را پايه‏گذارى كرده تا بردگان به‏ تدريج آزاد گرديده، جذب جامعه اسلامى شوند.

از اين رو، اسلام ابتدا سرچشمه‏هاى بردگى را در آينده بست تا از آن به بعد برده‏هاى جديدى گرفته نشوند. تنها يك راه برده‏گيرى باقى ماند كه آن هم اسراى جنگى بودند.

در اين مورد نيز اسلام آن را قابل تبديل با چيزهاى ديگرى دانست؛ يعنى به مسلمانان اجازه داده شد كه اسيران جنگى را- مجّانى يا غير مجّانى- آزاد كنند. از سوى ديگر، بر آزادى بردگان تأكيد و سفارش كرد و براى آن ثواب و اجرهاى فراوانى بيان كرد.(1) بدين صورت بود كه مسلمانان به آزادى بردگان تشويق شدند.

به همين منظور، در برخى از روايات آمده است كه حضرت على عليه السلام از راه درآمدهايى كه از دست‏رنج خويش به دست مى‏آورد، يك هزار برده را آزاد كرد «اعْتَقَ الْفَ عَبْدٍ مِنْ كَدِّ يَدِه».(2)

در روايت ديگرى آمده است كه: يكى از كنيزان امام حسن عليه السلام شاخه گلى به آن حضرت داد حضرت آن گل را بوئيد و فرمود: «انْتِ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اللَّه؛ تو را در راه خدا آزاد كردم». شخصى گفت: آقا! به خاطر يك گل برده‏اى را آزاد كرديد! حضرت فرمود: «ادَّبَنَا اللَّهُ تَعالى‏؛ خداوند ما را چنين تعليم داده است».(3)

همچنين اسلام براى آزادى مطلق بردگان، كفّاره بسيارى از گناهان را آزادى آنها اعلام كرده است.

مثل اينكه اگر شخصى عمداً روزه خود را باطل كند، علاوه بر قضا بايد كفّاره‏اى نيز بپردازد. يكى از چيزهايى كه به عنوان كفّاره مطرح شده است، آزادى يك برده در راه خداوند است و يا در مورد تخلّف از قسم، عهد و نذر نيز آزادى برده يكى از كفّارات معيّن شده است.

بدين ترتيب با برنامه دقيق اسلام، آزادى تدريجى بردگان تحقّق يافت؛ يعنى صدها سال قبل از اينكه دنيا اعلاميه آزادى بردگان را صادر كند، اسلام برنامه آزادى تدريجى آنها را طرّاحى و عملى ساخت‏.(4)؛(5)

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی_________________________________________________
(1)- به كتاب وسايل الشيعه، جلد 16، ابواب العتق، باب اوّل مراجعه كنيد.
(2)- بحارالانوار، جلد 41، صفحه 43.
(3)- مسند الامام المجتبى عليه السلام صفحه 702.
(4)- برای مطالعۀ بیشتر رجوع کنید به: كتاب «اسلام و آزادى بردگان»؛ «تفسير نمونه».
(5)- مثالهاى زيباى قرآن، آیةالله مکارم شیرازی، ج‏1، صص 350-353.

با تشکر از پاسخگویی شما دوست گرامی و سایر بزرگواران .

اما بنده هم چند سوال دارم :

1- از قرآن کریم آیه ای بیاورید که محتوای آن یکسان بودن برده و صاحب آن باشد.
(در حالی که خلاف آن را به عنوان نمونه دارم و اگر لازم شد ارائه می کنم که قرآن به صراحت در آیات مختلف تصریح می کند که برده مانند و هم شان مولی نیست و از حقوق انسانی مساوی برخوردار نیست.)

2- آیه ای از قرآن بیاورید که به صراحت به این هدف که بارها و بارها تکرار کردید اشاره داشته باشد و به شیوه ای گفته باشد "هدف ما از بین بردن طولانی مدت و تدریجی برده داریست"

3- در مورد موارد فوق در احادیث چیزی بیابید که یا به "هم سان، هم طراز بودن برده و صاحبش و یکسان بودن حقوق انسانیشان اشاره کرده باشد" و یا به این اشاره ای داشته باشد که "هدف لغو تدریجی برده داری است"

4- آیه یا حدیثی بیابید که اصلا "برده داری " را نکوهش کرده باشد. (حذف و لغو برده داری پیش کش لااقل بگوید برده داری بد است)

5- آیا اگر من برده یا کنیزی داشته باشم از نظر اسلام گناهکار محسوب می شوم ؟ چرا؟

فقط تمنایی که از دوستان دارم این است که به تفکیک و بطور دقیق به سوالات مطرح شده پاسخ بدهند و خواهشا از هر نوع حاشیه رفتن و پرداختن به سایر موارد بجز سوال مطرح شده خودداری بفرمایند.

با تشکر وسپاس :Gol:

manmehdiam;59040 نوشت:
[=&quot]برای آنکه به دام کلی گویی نیفتیم ، دوست بزرگوار من یک نمونه مصداقی ذکر کردم. با پذیرش نظر شما پس از آنکه مسلمین به بنی قریظه فائق آمدند و کاملا دشمن مذکور از بین رفته کدام بیم و ترس بوده که باعث تضعیف مسلمین میشده است؟؟ دشمنی که چیزی از آن نمانده باعث کدام تضعیف میشد؟ یادمان نرود که قرار است اسلام به عنوان یک دین و مسلک انسانی نقش بازی کند و نه صرفا کشورگشایی و افزایش قدرت گروهی که مجوز هرکاری وجود داشته باشد. [/]
تاریخ طبری جز صحیح ترین و متقن ترین اسناد تاریخی است . تشکیک شما در ارتباط با کدام بخش از این واقعه تاریخی است؟ اگر در ماهیت غیر انسانی این واقعه (به فرض وقوع) هم عقیده باشیم بحث را در صحت اسناد تاریخی جهت روشن شدن حقیقت باید ادامه دهیم .

حق

جناب " من مهدیم " گرامی

فکر می کنم باید بحث را به مسائل استراتژیک متداول جنگی سوق بدهیم

ببینید لزوم اسیر گرفتن در جنگی خصوصا در فرم و ساختار جنگ های قدیم یکی از روشهای جدانشدنی در هر جنگی بود چنان که خودتان نیز آن را تلویحا پذیرفته اید

به مثال بنی قریظه ی شما می پردازیم :

چند مثال می توان از انتقام های پسران کوچکی زد که شاهد کشته شدن پدرانشان توسط دشمن بودند و با خشم ، بغض ، نفرت و عقده ای عمیق و بزرگ بعد از چندین سال انتقامی وحشتناک از دشمن گرفتند؟؟؟

بی شک با بنده هم عقیده هستید که بسیار می توان نمونه آورد

دلیل حمله ی وحشیانه ی اسکندر به ایران یکی از همین مثالهای بیشمار است.

و شاید نمونه ی دم دستی اش خشم و بغض فرو خورده ی فرزندان کوچک و فقیر و ظلم کشیده ی المانی که پایه ی جنگ جهانی دوم را از از سر احساس انتقام و خشم فرو خورده گذاشتند

یا حکایت خونخواهی وحشتناک اغا محمد خان قاجار از زندیه
و....

بر طبق قوانین منطقی جنگی ، آن هم جنگی مثل بنی قریظه ، باید تا حد امکان فرزندان به اسارت گرفته شوند تا اسلام وارد جنگ های تسلسلی که رایج در عرب جاهلیت بود و هنوز هم در اشل کوچک تر هست ، نشود.

این بحثی منطقی و استراتژیک است نادیده گرفتنش برابر است با افتادن به تسلسل جنگ بین نسل های گوناگون و اشتغال به جنگ و شاید نابودی اسلام

و اما در اسلام بعنوان حکومتی الهی برخلاف تمامی حکومت های دیگر در طول تاریخ با اسرا برخوردی ویژه می شود نظیر انچه دوستان پیشتر فرمودند

خود این بحث اسیر داری نیز واقعا امری پیچیده است

اگر چون زندیه که پدر اغا محمد خان را کشته و انچنان که در تاریخ امده با مادر و خویشاوندانش بدرفتاری کرده ، رفتار شود نتیجه را تاریخ به ما نشان می دهد

ولی می بینیم که نوع اسیر داری اسلامی - حکومت پیامبر و امام علی - چنان است که این اتفاق ها نمی افتد و اسیران ائمه و حتی اسیران جنگی در ان زمان سر به شورش بر نمی دارند زیرا اصولا دیگر کافر نیستند که بخواهند شورش کنند که مسلمانانی روشن ضمیرند که از اعمال پدرانشان نا راضی هستند و برای جبرانش هرکار می کنند.

زنان اسیر شده ی ( تنها کافر ) مشمول قانون "ازدواج " می شوند که این اوج رفتاری است که در تاریخ مشاهده شده است

اسلام در واقع و بطور خلاصه و کلان دیدگاهی انسان ساز و تربیتی با اسیران کافر و دشمن دارد

اگر احتیاج به توضیح بیشتری بود در خدمتم

یا حق

حق

به متحیر گرامی

ببینید بنده شما را رجوع می دهم به صفحه ی 48 کتاب فاطمه فاطمه است دکتر شریعتی

انجا که سخن از 4 روش مشخص می شود

که در نهایت روش چهارم که روش خاص پیامبر است را توضیح می دهد

حتما هم جناب عالی و هم من مهدیم گرامی را دعوت به خواندن می نمایم اگر در اینترنت نسخه ی الکترونیکی ان را بصورت جدا شده یافتم حتما همینجا می گذارم

در انجا دکتر شریعتی پس از ذکر هر سه روش که یکی ان ارزوی شماست یعنی روش انقلابی در تقسیم بندی دکتر ، به روش چهارمی اشاره می کند که پیامبر عملی کرده است

ایشان مثال غسل ، کعبه را در انجا و مثال حجاب و شراب را در جای دیگر که متاسفانه به خاطر ندارم بیان می کند

و در پاورقی به مسائلی نظیر سنت بیعت ، فصاحت و بلاغت در شعر ، سنت های جنگی ، تعدد زوجات و... اشاره می کنند

که پیامبر چگونه با روشی خاص موفق به تغییراتی بنیادین می شود

روشی که ایشان ان را : انقلاب در درون سنت ها با حفظ فرم اصلاح شده می نامند

برده داری را نیز می توان از همین جنبه بدان نگریست

.....................................................

زمانی مجاهدین خلق می خواستند اسلام را مطابق مارکسیسم نشان دهند و در آخر به این نتیجه رسیدند که " اسلام همچون پوستین کهنه ای است که هرجایش را وصله می زنیم از طرف دیگر پارگی و حفره ای نمایان می شود " و حالا روشنفکران بظاهر دینی ما می خواهند اسلام را به هر ترتیبی شده مطابق "لیبرالیسم با قرائت غربی " نشان دهند

این طرز دیدن اشتباه است دوستان عزیز

اسلام والاترین جنبه های انسانی لیبرالیسم و مارکسیسم را نه به صورت تئوریک که در عمل دارد و بلکه بسیار جلوتر از لیبرالیسم و سوسیالیسم را در 1400 سال پیش نشان داده که اگر مدرک می خواهید به 5 سال حکومت امام علی بازگردید

اگر بخواهیم اسلام توجیه گر داشته باشیم ان را از حقیقتش دور ساخته ایم

این متغایر است با تفاسیر و بیان های تازه و مولد درباره ی اسلام

امیدوارم منظورم را فهمیده باشید

لیکن اماده ی ارائه ی توضیحات هستم

یا حق

بسم الله الرحمن الرحیم
اولا الغاء برده داری اصل کلی در اسلام نیست که مستقیما در قران اشاره شده باشد بلکه مانند بسیاری مسایل دیگر در اسلام توسط سنت و سیره عملی معصومین علیهم السلام مذموم شناخته شده است.
الغاء یکباره بردگی ممکن نبود زیرا:
نظم اقتصادی به هم میخوردد اسلام راهی را در پیش گرفت که در ضمن آن به تدریج بردگی از بین میرفت بدون خلل به نظم اقتصادی.
برخی دانشمندان آزادی دفعی بردگان را خطرناک میداند که موجب خلل در نظم اقتصادی و معایب اجتماعی وسیاسی میگردد.1
گوستاولوبون نیز آزادی یکباره بردگان را صلاح نمی دانست و قائل است ممکن بود در اثر نداشتن تجربه کافی و لیاقت، قادر به تشکیل زندگی مستقل و اداره آن نباشند در نتیجه مانند غلامان قدیم امریکا –که بعد از آزاد شدن بر اثر علت یادشده به کلی نیست و نابود شده اند- از بین میرفتند. 2
امکانات آن زمان هم به گونه ای نبود که بتواند اسیران جنگی را در اماکن خاصی مثل زندانها نگهداری کندمجبور به تقسیم آنها در خانه ها بودند.
در جنگ هایی که بین مسلمانان و غیر مسلمین وجود داشت کافران اسیران مسلمان را برده میساختند اسلام نیز ناچار به مقابله به مثل بود در غیر این صورت نیرو هزینه سنگین نگهداری اسیران و جلوگیری از قیام و شورش آنان را نداشت و نمی توانسست مانع فرار و پیوستن آنها به جبهه دشمن شود

1-منتسکیو،روح القوانین،ص428.
2-گوستاولوبون،تمدن اسلام و عرب،ص428.

اسلا راه های برده داری غیر از جنگ را نامشروع میداند از ان جمله:
- یورش ناگهانی به منظور گرفتن اسیر و بنده؛
- در مواردی که مدیون از پرداخت دین خود عاجز بود صاحب دین او را در عوض ان برده خود میساخت.
- فروختن افراد آزاد و یا فرزندان خود به دیگران .


اسلام هیچ راهی را برای برده سازی افراد را جایز نمی داندجز انکه شخص کافر در جنگ علیه اسلام و مسلمین به اسارت در آمده باشد.از سوی دیگر این مسأله هم تابع شرایط زمان و مکان و با صلاحدید پیشوای مسلمانان است و اگر او برده ساختن رااسیران جنگی را مصلحت ندانست می تواند وجهی به عنوان به عنوان فدیه بگیردو آزادشان کند و یا آنان را مورد عفو قرار دهد. بنابر این تنها عامل که اسلام مجوز گرفتن بنده و کنیز است اسارت در جنگ است .

به نام حق


به برهان گرامی



1. یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ
ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!


حجرات 13

اگر تمام اصول اصلی و تئوریک مکاتب بشری را بگردید چنین برابری و چنین میزان و معیاری برای برتری یک انسان نسبت به دیگری نخواهید یافت


2. این یک متد اجتماعی خاص است. همانطور که در پاسخ های پیشین عرض کردم . اینجا مانند مثال معروف نماز ، اهل بیت پیامبر و شخص پیامبر هستند که راهگشایی می کنند نه قرآن

امیدوارم در عین خلاصه گویی اصل منظور را فهمیده باشید


در سایر موارد بدلیل اینکه تخصصی در فقه و حدیث شناسی ندارم متاسفانه از پاسخ گویی معذور هستم لیکن دوستان آگاه و کاردان و متخصص در این زمینه ان شالله پاسخ گو خواهند بود درصورت تاخیر می توانید با ایجاد یک تایپیک اختصاصی در این زمینه ها پاسخ دوستان را بشنوید

یا علی

درود بر دوستان گرامی

برای ورود به مباحثی اینچنین، آشنایی با احکام فقهی این ابواب الزامی است و گرنه در اثر این عدم آگاهی، احکام مربوط به افراد آزاد را با احکام بندگان یکی فرض می کنیم و به بیراهه می رویم. مثلاً تمام انواع برقراری ارتباط جنسی با کنیزان را از نوع ازدواجی که بین افراد آزاد وجود دارد، تعریف می کنیم. حال آنکه هم از نظر ماهوی و هم از نظر جزئیات احکام (نظیر مسأله ی رضایت، مهریه، نوع طلاق و غیره) کاملا متفاوتند (نظیر مسأله ی "تحلیل"). سایر امور، مانند اسباب استرقاق و اساساً بحث درباب الغاء برده داری (مثلاً نظریه ی حذف تدریجی) نیز از همین سنخ است.

مسلماً در حسن نیت و خیرخواهی کاربران گرامی و برخی کارشناسان محترمی که در این موضوع، نظریات خود را مطرح فرموده اند تردیدی نیست و تلاش ایشان قابل تقدیر و تشکر است، اما در عین حال چنین مباحث خطیری را بدون عنایت به نظر شارع مقدس و احکام فقهی مرتبط، که به تفصیل توسط فقهای بزرگوار در کتب فقهی استدلالی (نظیر عروة، منهاج و جواهر) آمده است، نمی توان به سرانجام رسانید.

به نظر حقیر، سکوت کارشناسان محترم فقه در چنین موضعی حمل بر تأیید مباحث مطرح شده می شود و با توجه به تغایر بسیاری از آنها با فقه شیعه، شاید چنین سکوتی شایسته و روا نباشد.

سپاسگزارم

حق


جناب اقای بزرگمهر گرامی


این مسلم است که وقتی تضارب ارا انجام شود و تمام هم دردان و دغدغه مندان اسلام ، مسئولانه پای به گود گذاشته و با تخصص های گوناگون نظر خود را بدهند ، نتیجه بسیار ارزشمندتر و کامل تر و بی نقص تر می شود

لیکن مشکل اینجاست حکایت بیرون گود نشستن و فرمان " گردش کن " دادن است حکایت امثال شما - عذر می خواهم بابت رک گویی

اینچنین نباید باشد که تنها دعوت کننده و انذار کننده باشید

بنده به شخصه بی صبرانه منتظر شنیدن و استفاده بردن از نظرات شما هستم

برای همت تان یک یا علی می گویم


بسم الله دوست گرامی



در ضمن مشکل دیگر همین عدم التفاط پر رنگ و مستمر اقایان متخصص در فقه است

که بنده هم همینجا از انها خواستارم تا ما را از نظرات بیشترشان مستفیذ بفرمایند مشخصا در این پست و مشخصا درباره ی مسائلی که اقای بزرگمهر بیان فرمودند

سلام
دوست دلسوز جناب سرباز اسلام
دعوت شما از جناب بزرگمهر جهت شرکت در این مباحث که همواره باعت تحیر من میشوند را بنده هم خواستارم
ولی تذکر به ایشان مبنی بر ننشستن در کنار گود و یا سایر بزرگانی مانند این افراد را با توجه به تنگی چه در فضای مجازی و چه در فضای واقعی مجالی نیست
ابتدا که به عرایض ایشان در چندگفتگوی محدود توجه کردم از سر بی تجربگی و عجله ، صبر و تانی ایشان را نمیپسندیدم. و در دل به این همه شکیبایی ایشان رشک میبردم
ولی در بطن گفتار ایشان آنجه را که من از سر احساس و شور میگفتم ایشان از سر شعور آرام صحبتهای خود را القا میکردند
که جای تبریک به این همه ذوق دارد
و اما بابت تذکرهای مشفقانه شما دوست نادیده به بنده
گرامی آن دردانه های بشریت که مثال زذید
و آن رفتارهایی که از مسلمانان به عنوان نتیجه عملی اسلام سر می زند قیاس مع الفارق است
آن دردانه ها چنان درخشیدند که ما شب پره ها را به دور شمع وجود جمع کردند ولی این شور و احساسات ما که به شما هم شور و نشاطی داده که اینشاءالله خود را سرباز اسلام معرفی کنید
......... ولی ....... بگذریم
که در این مقال مجال ادامه نیست
دوست عزیز هنگامی که یعقوب لیث از سر دادخواهی و آزادیخواهی به بغداد لشکر کشید قیام وشورشهای بردگان در عراق عرب هم همهمه ای در کشورهای اسلامی انداخته بود آن قیام کمتر از قیام اسپارتاکوس نبود و بد فرجامی آنها هم کمتر از اسلاف رومیشان نبود
که با بی مهری آن سردار بزرگ روبرو شد و از آن بدتر در تاریخ شورش آن بردگان به تنگ آمده را مانند تمامی نهضت های آزادیخواهانه آن دوران به بدی وشرارت و تباهی و ارتداد یاد شده است
دوست گرامی توصیه رفتار با بردگان در اسلام مانند حیوانات است حیوانات را نیازارید در رد مظالم گناهان و به کفار عمل نا صواب .قربانی کنید. بنده آزاد کنید.
این بزرگواری فقهای اسلام به بردگان و حیوانات ،اگر رهایی حیوانات را دیدید و مسلمانان را گیاهخوار.! آنگاه فقه و شریعت را مبارز با برده داری
دوست عزیز به خاطر شور عشقمان به اسلام که به آن مفتخریم نباید واقعیات را ندید گرفت
برده در گذشته همانقدر ارزش داشته که نیروگاه های برق که موتور کولر شما که تراکتور شما نه بیشتر همانطور که بدون نعمت برق زندگی امروزمان میسور نیست زندگی گذشتگان ما هم بدون برده امکان نداشت
دوست عزیز اگر امروز از سر سیری برده داری را موحش میدانیم باید که با سربلندی نیاز و خطای گذشتگان را قبول کنیم
و با ابرام بر چیزهای بیهوده و آوردن دلیل هایی خارج از انصاف خود را شریک خطای گذشتگان نکنیم
ما محتاج اسلام جدید نیستیم ولی محتاج فقه وشریعت پویا پایدار و با طراوت و لطافت هستیم
به بزرگواری خود این تحیرهای بی پایان مرا ببخشید


[=arial][=&quot]درود بر دوستان گرامی[/][/]


[=arial][=&quot]
[/]
[/]

[=arial][=&quot]ضمن سپاسگزاری از متحیر گرامی برای ابراز لطف بزرگوارانه ی ایشان که بنده را شرمسار نمودند، مجدداً به برخی دوستان عزیز توصیه می کنم پیش از قضاوت عجولانه به لینکهای پیش گفته مراجعه بفرمایند تا دریابند [/][=&quot]که نه تنها در این موضوع به خصوص کم کاری نکرده ام و به اصطلاح ایشان کنار گود نبوده ام، بلکه برعکس شاید مفصل ترین و مستندترین مباحثات در این موضوع را بنده ارائه کرده باشم.[/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]

[=arial][=&quot]سپاسگزار[/][/]

سرباز اسلام;59730 نوشت:
به برهان گرامی

1. یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ
ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!

حجرات 13

اگر تمام اصول اصلی و تئوریک مکاتب بشری را بگردید چنین برابری و چنین میزان و معیاری برای برتری یک انسان نسبت به دیگری نخواهید یافت


دوست و برادر گرامیم
امیدوارم همیشه سرباز حقیقی اسلام بمانید البته نه از نوع گمنامش:Cheshmak:

برادرم این آیه ای که آوردید چه ربطی به سوال بنده داشت ؟

متاسفانه ظاهرا با دقت مطالعه نکردید.

بنده در سوال نخستم عرض کردم آیه بیاورید که به صراحت بر مساوی و هم تراز بودن برده و انسان آزاد تاکید کرده باشد.

اگر شما در آیه ای که آوردید اثری از "برده و عبد" دیدید ما را هم خبر کنید.

زمزم;59720 نوشت:
اسلا راه های برده داری غیر از جنگ را نامشروع میداند از ان جمله:

- یورش ناگهانی به منظور گرفتن اسیر و بنده؛
- در مواردی که مدیون از پرداخت دین خود عاجز بود صاحب دین او را در عوض ان برده خود میساخت.
- فروختن افراد آزاد و یا فرزندان خود به دیگران .


ممکنه منبع ادعای فوق را هم بیاورید؟؟؟

آیا طبق ادعای شما ، هزاران هزار برده ای که از سایر ممالک غیر اسلامی به دیار اسلام آورده و فروخته می شدند ، افسانه بوده است؟؟؟

زمزم;59718 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

اولا الغاء برده داری اصل کلی در اسلام نیست که مستقیما در قران اشاره شده باشد بلکه مانند بسیاری مسایل دیگر در اسلام توسط سنت و سیره عملی معصومین علیهم السلام مذموم شناخته شده است.



بسیار خب

ممنون بزرگوار.

پس تا اینجا تایید فرمودید اثری از "طرح الغاء برده داری" در قرآن وجود ندارد.

اما ما را ارجاع دادید به سیره معصومین.

پس این سوال را پاسخ بفرمایید که در قول معصومین آیا حدیثی وجود دارد که "صراحتا" از "لغو برده داری" و یاحتی در مرتبه ای بسیار پایین تر از "نکوهش برده داری" سخن گفته باشد؟؟؟

نقل قول:

با تشکر از پاسخگویی شما دوست گرامی و سایر بزرگواران .

اما بنده هم چند سوال دارم :

1- از قرآن کریم آیه ای بیاورید که محتوای آن یکسان بودن برده و صاحب آن باشد.
(در حالی که خلاف آن را به عنوان نمونه دارم و اگر لازم شد ارائه می کنم که قرآن به صراحت در آیات مختلف تصریح می کند که برده مانند و هم شان مولی نیست و از حقوق انسانی مساوی برخوردار نیست.)

2- آیه ای از قرآن بیاورید که به صراحت به این هدف که بارها و بارها تکرار کردید اشاره داشته باشد و به شیوه ای گفته باشد "هدف ما از بین بردن طولانی مدت و تدریجی برده داریست"

3- در مورد موارد فوق در احادیث چیزی بیابید که یا به "هم سان، هم طراز بودن برده و صاحبش و یکسان بودن حقوق انسانیشان اشاره کرده باشد" و یا به این اشاره ای داشته باشد که "هدف لغو تدریجی برده داری است"

4- آیه یا حدیثی بیابید که اصلا "برده داری " را نکوهش کرده باشد. (حذف و لغو برده داری پیش کش لااقل بگوید برده داری بد است)

5- آیا اگر من برده یا کنیزی داشته باشم از نظر اسلام گناهکار محسوب می شوم ؟ چرا؟

فقط تمنایی که از دوستان دارم این است که به تفکیک و بطور دقیق به سوالات مطرح شده پاسخ بدهند و خواهشا از هر نوع حاشیه رفتن و پرداختن به سایر موارد بجز سوال مطرح شده خودداری بفرمایند.

با تشکر وسپاس :gol:

ظاهرا هیچیک از کارشناسان محترم این سایت ، سوالات فوق را شایسته پاسخگویی ندانستند !!!

برای اینکه یادآوری شود نقل قول کردم . به امید پاسخ.

------------------------------------------------------------


پی نوشت :
آقا این شکلک هاتون واقعا خیلی افتضاحه...
سایت به این خوبی حیفه که اینقدر اسمایلی های بی کیفیتی داشته باشه.

سلام علیکم

برهان;60054 نوشت:
برای اینکه یادآوری شود نقل قول کردم . به امید پاسخ.

حال که اساتید بدلایلی پاسخ نداده اند.
شما از طرح این مطالب چه نتیجه گیری ای میخواهید بکنید و چه چیزی مدنظرتان است ؟

یاجمیل

درود بر یاران گرامی بویژه برهان عزیز

نقل قول:
1- از قرآن کریم آیه ای بیاورید که محتوای آن یکسان بودن برده و صاحب آن باشد.
(در حالی که خلاف آن را به عنوان نمونه دارم و اگر لازم شد ارائه می کنم که قرآن به صراحت در آیات مختلف تصریح می کند که برده مانند و هم شان مولی نیست و از حقوق انسانی مساوی برخوردار نیست.)
[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]اگر منظور شما از "یکسان بودن برده و صاحب آن"، جایگاه معنوی در پیشگاه خدا باشد، که او خود آگاه تر است. البته با استناد به آیاتی از قرآن، نظیر آنچه سرباز اسلام گرامی ذکر فرموده اند (انّ اکرمکم عندالله اتقاکم) می توانیم میزان و معیاری در این مورد به دست آوریم. [/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]اما اگر منظور از این یکسانی، "تساوی حقوق مادی" بردگان با افراد آزاد باشد و در صدد اثبات آن با آیه ای حائز بار حقوقی موردنظر باشیم، نتیجه منفی خواهد بود؛ به این معنا که اسلام الزاماً به تساوی حقوق همگان حکم نمی کند. با بذل اندکی توجه، مسأله را چندان بغرنج نمی یابیم، اگرچه ممکن است از جهاتی برایمان تازگی داشته باشد. حقوق افراد، ولو مسلمان، بر اساس بنده یا آزاد بودن متفاوت خواهد بود. مثلاً حقوق مرد مسلمان آزاد با مرد مسلمان برده برابر نیست. به عبارت دیگر، همانگونه که بنابر تشخیص شارع مقدس، بر حسب تفاوت در جنسیت، زن و مرد آزاد مسلمان الزاماً از حقوق مساوی برخوردار نیستند، برده بودن و آزاد بودن هم وجهی برای عدم تساوی حقوقی محسوب می شود.[/][/]


نقل قول:


2- آیه ای از قرآن بیاورید که به صراحت به این هدف که بارها و بارها تکرار کردید اشاره داشته باشد و به شیوه ای گفته باشد "هدف ما از بین بردن طولانی مدت و تدریجی برده داریست"
[=arial][=&quot]
نظریه ی حذف تدریجی برده داری، اگر مردود نباشد، یقیناً اصلی بلامنازع نیست و همانطور که اخیراً قائلینی پیدا کرده است، منکرینی هم دارد. این مسأله ی اختلافی، در واقع راه حل متشرعین دغدغه مند در توجیه حکم است نه نظر قطعی شارع. مفصل بحث در مباحثاتی که در خدمت کارشناس محترم، جناب سید مهدی انجام شده و قبلاً به آدرس آن اشاره نمودم، آمده است.

[/]

[/]
نقل قول:
[=arial][="]
[/]
[/]3- در مورد موارد فوق در احادیث چیزی بیابید که یا به "هم سان، هم طراز بودن برده و صاحبش و یکسان بودن حقوق انسانیشان اشاره کرده باشد" و یا به این اشاره ای داشته باشد که "هدف لغو تدریجی برده داری است"

[=arial][=&quot]پاسخ، در دو قسمت پیشین آمده است.[/][/]

[=arial][=&quot]ادامه دارد
[/]
[/]

نقل قول:
4- آیه یا حدیثی بیابید که اصلا "برده داری " را نکوهش کرده باشد. (حذف و لغو برده داری پیش کش لااقل بگوید برده داری بد است)
[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]در برخی احادیث، خرید و فروش برده به عنوان یک شغل، «مکروه» (و نه حرام) معرفی می شود و از قول پیامبر(ص) آورده اند که شریرترین مردم کسانی هستند که انسان خرید و فروش می کنند:[/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]الکافی (5/114): محمد بن يحيى عن أحمد بن محمّد عن جعفر بن يحيى الخزاعي عن أبیه يحيى بن أبي العلاء عن إسحاق بن عمّار قال دخلت على أبی عبداللّه (ع) فخبّرته أنّه ولد لی غلام فقال أ لا سمّيته محمّدا قال قلت قدفعلت قال فلا تضرب محمّدا و لا تسبّه جعله الله قرّة عين لك في حياتك و خلف صدق من بعدك فقلت جعلت فداك في أيّ الأعمال أضعه قال إذا عدلته عن خمسة أشياء فضعه حيث شئت لا تسلمه صيرفياً فإنّ الصّيرفيّ لا يسلم من الرّبا و لا تسلمه بيّاع الأکفان فإنّ صاحب الأكفان يسرّه الوباء إذا كان و لا تسلمه بيّاع الطعام فإنّه لا يسلم من الإحتكار و لا تسلمه جزّاراً فإنّ الجزّار تسلب منه الرّحمة و لا تسلمه نخّاساً فإنّ رسول الله (ص) قال شرّ الناس من باع الناس[/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot] من لا يحضره الفقيه (‏3/158): و روی ابراهیم بن عبدالحمید عن ابی الحسن موسی بن جعفر(ع) قال: جاء رجل الی النبی (ص) فقال یا رسول الله قد علمت ابنی هذا الکتاب ففی ای شیء اسلمه فقال اسلمه لله ابوک ولاتسلمه فی خمس لاتسلمه سیاء ولاصائغا و لاقصابا و لا حناطا و لا نخاسا فقال یا رسول الله و ما السیاء قال الذی یبیع الاکفان و یتمنی موت امتی و للمولود من امتی احب الی مما طلعت علیه الشمس و اما الصائغ فانه یعالج غبن امتی و اما القصاب فانه یذبح حتی تذهب الرحمة من قلبه و اما الحناط فانه یحتکر الطعام علی امتی و لان یلقی الله العبد سارقا احب الی من ان یلقاه قد احتکر طعاما اربعین یوما و اما النخاس فانه اتانی جبرئیل (ع) فقال یا محمد ان شر امتک الذین یبیعون الناس[/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]الإستبصار (3/63): محمد بن الحسن الصفار عن محمد بن عیسى عن عبيد الله الدهقان عن درست بن أبي منصور الواسطي عن إبراهیم بن عبد الحمید عن أبي الحسن (ع) قال جاء رجل إلى النبي (ص) فقال يا رسول الله قد علمت ابني هذا الكتابة ففي أي شيء أسلمه فقال أسلمه لله أبوك و لا تسلمه في خمس لا تسلمه سباء و لا صائغا و لا قصابا و لا حناطا و لا نخاسا قال فقال يا رسول الله (ص) و من السباء قال الذي يبيع الأكفان و يتمنى موت أمتي و للمولود من أمتي أحب إلي مما طلعت عليه الشمس و أما الصائغ فإنه يعالج زين أمتي و أما القصاب فإنه يذبح حتى تذهب الرحمة من قلبه و أما الحناطُ فإنه يحتكر الطَّعام على أمتي و لان يلقى الله العبد سارقا أحب إلی من أن يلقاه قد احتكر طعاما أربعین يوما و أما النخاس فإنه أتانی جبرئیل (ع) فقال يا محمد (ص) إن شرار أمتك الذين يبیعون النّاس[/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]چند نکته:[/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]فراموش نمی کنیم که علاوه بر خرید و فروش بردگان، گندم فروشی، کفن فروشی، زرگری و قصابی هم در همین احادیث، مکروه معرفی می شوند. لذا با ذکر این احادیث شاید آنچه در نظر داریم حاصل نشود. علاوه بر اینکه مرحوم مجلسی توضیح داده اند که نظر مشهور علما آن است که این مشاغل حرام نیستند و مکروهند و در ادامه می افزایند ظاهراً برای کسی که اطمینان دارد با پرداختن به این مشاغل پنجگانه به حرام نمی افتد، حتی مکروه هم نیستند:[/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]مرآةالعقول (‏19/72): المشهور بين الأصحاب كراهة هذه الصنائع الخمسة و حملوا الأخبار السابقة على نفي التحريم، و إن كان ظاهرها عدم الكراهة لمن يثق من نفسه عدم الوقوع في محرم، و به يمكن الجمع بين الأخبار.[/][/]

[=arial][=&quot]ضمن اینکه به نظر مرحوم علامه مجلسی منظور از خرید و فروش کننده ی انسان، که در کلام پیامبر (ص) شریرترین مردم معرفی شده است، شاید فردی باشد که [/][=&quot]اشخاص "آزاد" را از روى عمد اسير كند:[/][=arial][=&quot]قوله عليه السلام:" من باع الناس" أي الأحرار، فالتعليل على سياق ما سبق[/][/][/]


[=arial][=&quot]ونهایتاً اینکه حدیث ضعیفی در کتاب کافی نقل شده است که دوست داشتن پیامبر (ص)، برده فروش بودن را هم جبران می کند و مشمول غفران الهی قرار می دهد: [/][/]

[=arial][=&quot]الكافي (‏8/78): فقال رسول الله (ص) رحمه الله و الله لقد كان يحبّني حبّاً لو كان نخَّاساً لغفر الله له‏[/][/]

نقل قول:

5- آیا اگر من برده یا کنیزی داشته باشم از نظر اسلام گناهکار محسوب می شوم ؟ چرا؟
[=arial][=&quot]
البته به علت عدم حصول شرایط استرقاق در زمان حاضر، شما عملاً نمی توانید برده یا کنیزی داشته باشید تا این پرسش واقعیت خارجی بیابد، ولی در صورت فرض علمی، چنانچه در نتیجه ی حصول شرایط، برده یا کنیزی داشته باشید، مادامی که خلاف شرع مرتکب نشوید و بر اساس احکام عمل کنید ظاهراً دلیلی برای گناهکار محسوب شدن شما وجود ندارد.[/]
[/]

[=arial][=&quot]

و اما نکته ی اساسی و شایان توجه پایانی آن است که پس از پذیرفتن اصول اعتقادی اسلام از طریق استدلال و تعقل، در احکام مربوط به عبادات و معاملات، مسأله ی تعبد مطرح می شود، اگرچه برای استنباط این احکام از منابع مربوطه، فقها به اجتهاد می پردازند.[/]

[/]

[=arial][=&quot]با سپاس
[/]
[/]

manmehdiam;59040 نوشت:
[=&quot]برای آنکه به دام کلی گویی نیفتیم ، دوست بزرگوار من یک نمونه مصداقی ذکر کردم. با پذیرش نظر شما پس از آنکه مسلمین به بنی قریظه فائق آمدند و کاملا دشمن مذکور از بین رفته کدام بیم و ترس بوده که باعث تضعیف مسلمین میشده است؟؟ دشمنی که چیزی از آن نمانده باعث کدام تضعیف میشد؟ یادمان نرود که قرار است اسلام به عنوان یک دین و مسلک انسانی نقش بازی کند و نه صرفا کشورگشایی و افزایش قدرت گروهی که مجوز هرکاری وجود داشته باشد. [/]
تاریخ طبری جز صحیح ترین و متقن ترین اسناد تاریخی است . تشکیک شما در ارتباط با کدام بخش از این واقعه تاریخی است؟ اگر در ماهیت غیر انسانی این واقعه (به فرض وقوع) هم عقیده باشیم بحث را در صحت اسناد تاریخی جهت روشن شدن حقیقت باید ادامه دهیم .

شما قضیه بنی قرضیه را اصل فرض نموده اید و بر ان بنا استدلال می کنید در حالیکه منبعی که شما جزو صحیحترین منابع می شمارید به طور قطع از صحیحترین منابع نزد شیعه نیست و دلایل محکمی برای این عدم صحت وجود دارد بنابر این این واقعه را اگر بخواهیم بپذیریم ابتدا باید مدرک صحیحی برای اثباتش ارائه کنید. انچه که نماد اصلی رافت اسلامی و محبت رسول بزرگوار اسلام است فتح مکه است. در این واقعه هیچ جای شکی نیست و هر دو گروه شیعه و سنی نقل نموده اند.

من از بزرگواران یک خواهشی دارم. لطفا اثبات نمائید که در عصر حاضر یعنی در سال 1389 شمسی یا 2010 میلادی برده داری به طور کلی وجود ندارد؟

آیا واقعا در عصری زندگی می کنیم که هیچ احدی بدون میل خود به اجبار تحت اختیار تام دیگری نیست؟
دخترانی که از جنوب آسیا و یا حتی از خاورمیانه به اروپا و امریکا و یا شیخ نشینها قاچاق می شوند آیا برده به حساب نمی ایند؟ آیا می توانیم وجود چنین وقایعی را با قطع و یقین انکار کنیم؟
بله من به شخصه از زمان تولد تا حالا فکر می کنم که برده یا کنیزی را نمی شناسم. احتمالا شما هم همینطور . اما شنیده ام دخترانی که مدلهای لباسند ( نه همه ) یا کسانی که خود فروشی می کنند ( نه همه ) یا دزدیده شده اند یا توسط قیمشان فروخته شده اند و یا در دام افراد سود جو افتاده اند زندگی برده گونه ای دارند. بله در همین جوامع مدعی پیشرفت و حقوق بشر افرادی برده وار و فاقد حقوق انسانی زندگی می کنند که حتی زنده هم به حساب نمی ایند تنها یک شیء و در تملک صاحب خود می باشند. ( خواهش می کنم قاچاق انسان را در گوگل جستجو کنید)
این حاصل خوی برتری جو و سود جوی انسان است که برای منفعت طلبی انسانهائی مثل خود را استعمار می کند. در هیچ دینی کسانی که اینگونه مورد ظلم قرار می گیرند دارای قانون نیستند و کسی انها را دارای حق ندانسته جز دین اسلام. با همه جنگهائی که صورت گرفته تا به اصطلاح برده داری منسوخ شود اما باز هم انسانهائی با این روش مورد ظلم واقع می شوند. چرا می خواهیم زیر یک حباب نازک از شعارهای نخ نمای امروزی مثل تساوی و حقوق بشر سنگ ادعاهای تبلیغاتی کسانی را به سینه بزنیم که در کشورهایشان و زیر گوش سرویسهای امنیتی به قولی مافوق مدرنشان انسانها بسیاری برده وار قاچاق می شوند و زندگی می کنند و انها هیچ اقدامی برای نجات این افراد نمی کنند؟
دوستان اگر اسلام ناب محمدی و مهدوی در جهان حاکم بود به طور قطع نه اثری از برده داری بود و نه ظلم و نه ظالم.
خواهش می کنم به نتیجه جستجوی کوتاه من در گوگل توجه کنید:

http://www.digionline.ir/News.aspx?id=1658

قاچاق انسان: مشکلی جهانی
بر اساس یافته های صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف)، قاچاق انسان، تنها مربوط به ایران نیست. تحقیقات این نهاد بین المللی در 53 کشور آفریقایی نشان می دهد زنان و کودکان به عنوان اصلی ترین طعمه های قاچاقیان انسان، مرزها را به صورت غیر قانونی در می نوردند و از آنها بهره کشی می شود. یونیسف می گوید در آفریا از کودکان به عنوان برده و سرباز استفاده می شود و علاوه بر آن قاچاقچیان انسان ، کودکان را وادار به خودفروشی می کنند، زنان نیز دومین گروه بزرگ قربانیان قاچاق انسان هستند.
یافته های این نهاد مرجع نشان می دهد بسیاری از قربانیان قاچاق در آفریقا، کودکان و زنانی از کشورهای هند و نپالی هستند. گفته می شود زنان و دختران نپالی نیمی از کارگران جنسی مراکز فساد را در شهر تورستی هند، بمبئی تشکیل می دهند. همچنین مطالعات نشان داده که در حال حاضر بیش از یک میلیون و هفتصد هزار دختر نپالی در هند به روسپی گری مشغولند. یونیسف بارها در گزارشهای خود، از قاچاق انسان به عنوان معضلی جهانی یاد کرده که در آن ایران نیز دارای سهم قابل اعتنایی است. آمارهای جهانی نشان می دهد قاره آسیا نیز یکی از مناطق مهم دنیاست که گریبانگیر پدیده قاچاق انسان شده. بر اساس این آمارها، کشورهای آسیایی مانند تایلند، فیلیپین، نپال، هند، پاکستان، بنگلادش، ویتنام، چین، مالزی، اندونزی، برمه، کامبوج و ایران از مناطق مبداء پدیده قاچاق زنان و کودکان محسوب می شوند.

famon;60209 نوشت:
من از بزرگواران یک خواهشی دارم. لطفا اثبات نمائید که در عصر حاضر یعنی در سال 1389 شمسی یا 2010 میلادی برده داری به طور کلی وجود ندارد؟

با سلام بحث برده داری در زمان گذشته و قاچاق انسان امروزه،کاملا دو بحث جداگانه هستند وقیاس مع الفارقند. برده داری گذشته بنابر مصالحی بود که منطقی جواب داده شده است اما قاچاق انسان کاملا خلاف قانون است که هیچ جای توجیح ندارد وشرع هم حرام می داند.

قصد قیاس ندارم که خود قیاس هم حرام است. قصد من این است که بگویم با اینهمه جنجالی که برای وجود این قانون در متن اسلام شده است و اینهمه سخن از حقوق بشر راندن باز هم در دنیای امروز برده داری به نوعی دیگر رواج دارد.
البته به عقیده من هم بحث برده داری در اسلام به نحو خوبی پاسخ داده شده فقط برای دوستانی که این قضیه برایشان خیلی بغرنج و غیر قابل پذیرش و درک بود خواستم مثالی بزنم که فکر نکنند قضیه برده داری یک غول بی شاخ و دم است که اسلام نخواسته شاخش را بشکند.

فنا;60274 نوشت:
با سلام بحث برده داری در زمان گذشته و قاچاق انسان امروزه،کاملا دو بحث جداگانه هستند وقیاس مع الفارقند. برده داری گذشته بنابر مصالحی بود که منطقی جواب داده شده است اما قاچاق انسان کاملا خلاف قانون است که هیچ جای توجیح ندارد وشرع هم حرام می داند.

با سلام

لطفاً برای وضوح بحث، تعریف خود را از "قاچاق انسان" که معتقدید "شرع هم حرام می داند"، ارائه فرمائید.

سپاسگزارم

مطلبی را می خواهم یاد آور شوم . و آن اینکه با طرح این بحث چه نتیجه ای می خواهیم بگیریم؟ آیا می خواهیم بگویئیم که اسلام دین خوبی نیست و ائمه معصومین علیهم السلام روش بشردوستانه ای نداشتند؟
شاید واقعا کسی این فکر را در سر نداشته باشد و فقط بخواهند و بخواهیم حکمت یکی از احکام اسلام را بهتر بدانیم.
اما تذکر این نکته را ضروری می دانم که بشر دوستی و رقت قلب و محبت حضرت علی علیه السلام تا آنجا عالمگیر است که می فرماید :
به من خبر رسيده مهاجمى از آنان بر زن
مسلمان و زنِ در پناه اسلام تاخته و خلخال و دستنبد و گردنبند و گوشواره او را به يغما برده، و آن بينوا در برابر آن غارتگر جز كلمه استرجاع و طلب دلسوزى راهى نداشته، آن گاه اين غارتگران
باغنيمت بسيار بازگشته، در حالى كه يك نفر از آنها زخمى نشده. و احدى از آنان به قتل نرسيده.
اگر بعد از اين حادثه مسلمانى از غصه بميرد جاى ملامت نيست، بلكه مرگ او در نظر مــن شــايستـه اســت...
دوستان اگر اوصیای به حق رسول خدا صلی الله علیه و اله جانشین ایشان می شدند و به حق الهی خود می رسیدند الان نه از برده داری خبری بود و نه ظلم و تباهی.

موضوع قفل شده است