آيا آسمان دوباره آفريده مي شود‌؟

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آيا آسمان دوباره آفريده مي شود‌؟

آيه 104 انبيا ميگويد در آن روز كه آسمان را در هم مي پيچيم و دوباره هانگونه كه آفرينش كرديم باز مي گردانيم . آيا دومرتبه آسمان آفريده مي شود ؟‌ آيا دوباره خلق جديدي در كار هست ؟

با سلام

يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ ۚ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ ۚ وَعْدًا عَلَيْنَا ۚ إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ 104
روزى كه آسمان را همچون در پيچيدن صفحه نامه‏ها در مى‏پيچيم همان گونه كه بار نخست آفرينش را آغاز كرديم دوباره آن را بازمى‏گردانيم وعده‏اى است بر عهده ما كه ما انجام‏دهنده آنيم


در مفردات گفته : كلمه سجل به قول بعضى سنگى است كه در قديم بر آن مى نوشتند، ولى فعلا به هر چيزى كه بشود روى آن نوشت سجل گفته مى شود،
همچنانكه خداى تعالى فرموده : (كطى السجل للكتب ) يعنى مثل پيچيدن چيزى كه در آن چيزى نوشته شده باشد تا محفوظ بماند.
و اين روشن ترين و ساده ترين معنايى است كه براى اين كلمه گفته شده است .
و بنابراين معنا، لفظ (للكتب ) مفعول كلمه (طى ) مى باشد، همچنانكه كلمه (سجل ) فاعل آن است . و مراد اين است كه سجل - كه همان صحيفه نوشته شده است - وقتى كه پيچيده مى شود نوشته هم پيچيده مى شود، يعنى الفاظ و يا معانيى كه خود نوعى تحقق و ثبوت دارد و به صورت خط و نقش در سجل نوشته شده ، پيچيده مى شود، و با پيچيده شدنش ديگر چيزى از آنها ظاهر نمى ماند، همچنين آسمان با قدرت الهى روزى پيچيده مى شود،
همچ نانكه فرموده : (و السموات مطويات بيمينه ) در نتيجه ، غايب گشته چيزى از آن ظاهرنمى ماند، نه عينى ، و نه اثرى . چيزى كه هست از داناى به غيب پنهان نمى شود هر چند كه از ديگران پنهان مى گردد، همچنانكه نوشته از سجل پنهان نيست هر چند كه از ديگران پنهان است .
پس طى و پيچيدن آسمان بر اين حساب به معناى برگشت آن به خزائن غيب است بعد از آنكه از خزائن نازل ، و اندازه گيرى شده بود،
همچنانكه درباره آن و تمامى موجودات فرموده : (و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم ) و نيز به طور مطلق فرموده : (و الى اللّه المصير)
و نيز فرموده : (ان الى ربك الرجعى ).
و شايد به خاطر اين معنا بوده كه بعضى گفته اند: جمله (كما بدانا اول خلق نعيده ) ناظر به رجوع تمامى موجودات به حالتى است كه قبلا يعنى قبل از آغاز خلقت داشته اند، و آن حالت اين بوده كه هيچ بوده اند، همچنانكه فرموده : (و قد خلقتك من قبل و لم تك شيئا)
و نيز فرموده : (هل اتى على الانسان حين من الدهر لم يك ن شيئا مذكورا) و اين معنا همان مطلبى است كه به ابن عباس ‍ نسبت مى دهند كه گفته معناى آيه اين است كه (هر چيزى نابود مى شود آن چنان كه قبل از خلقت بود).
و اين قول هر چند با اتصال آيه به جمله (يوم نطوى السماء...) مناسبت دارد و براى آن جنبه تعليل دارد، و ليكن آنچه بيشتر به سياق آيات قبل مى خورد بيان اعاده به معناى ارجاع موجودات و ايجاد آنها بعد از فناء است ، نه اعاده به
معناى افناء و برگرداندن به حالت قبل از وجود.
پس ظاهر سياق آيات مى رساند كه مراد اين است كه ما خلق را مبعوث مى كنيم همان طورى كه قبلا ايجاد كرده بوديم .
پس (كاف ) در (كما بدانا اول خلق نعيده ) كاف تشبيه و (ما) در آن مصدريه و (اول خلق ) مفعول (بدانا) است .
و مراد اين است : ما خلايق را به همان آسانى بر مى گردانيم كه خلقشان كرديم بدون اينكه براى ما دشوارى داشته باشد.
و معناى اينكه فرمود: (وعدا علينا انا كنا فاعلين ) اين است كه : ما به او وعده اى داديم كه وفايش بر ما واجب شده و ما آنچه وعده داده ايم عملى خواهيم نمود و اين است سنت ما.

المیزان

موضوع قفل شده است