آیا روز غدیر خم روز گرمی بوده؟

تب‌های اولیه

50 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا روز غدیر خم روز گرمی بوده؟

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام خدمت تمام دوستان اسک دینی
هدف من از ایجاد این تاپیک آشنایی با مذهب شیعه و مذهب سنی است.
عزیزان شیعه و دوستان سنی در این تاپیک می توانند مذهب خود را توضیح دهند.
اکثر ما فقط اسم مذاهب و فرقه ها رو میدونیم اما درباره خود اون ها هیچ اطلاعی نداریم.

بسم الله الرحمن الرحیم


از خودم شروع میکنم
شیعه هستم (12 امامی):تا آنجایی که من اطلاع دارم شیعه به کسی گفته می شود که خلافت حضرت علی را قبول دارد؛و قبول دارد که پیغمبر گرامی اسلام(ص) در محلی به نام غدیر خم،حضرت علی(ع) را به جانشینی خود برگزید.
اطلاعات من در مورد مذهب خودم فقط در همین حد بود.

بسم الله الرحمن الرحیم

از دوستان تقاضا دارم که بعد از دیدن این تاپیک،حتما مذهب خود را توضیح کنند.

justgod5;57038 نوشت:
هدف من از ایجاد این تاپیک آشنایی با مذهب شیعه و مذهب سنی است.


با سلام

بزرگوار منظورتان اين است كه دوستان مذهب خود را معرفي كنند؟؟ يا در مورد مذهب خود توضيحاتي بدهند؟؟؟

اگر منظور اولي است كه خب اكثر دوستان شيعه هستند و برخي از دوستان اهل سنت هم هستند با چند نفر بدون دين و ....

اما برداشت بنده از اسم تايپك اين است كه شما عزيز مي خواهيد در مورد دو مذهب شيعه و سني اطلاعاتي داشته باشيد

اما در مورد شيعه:

شيعه به كسي گفته مي شود كه بعد از اخرين پيامبر خداوند در روي زمين حضرت علي(ع) را به عنوان وصي بدون وصل پيامبر(ص) قبول كند

خود شيعه هم داراي چندين فرقه است كه شيعه 12 امامي مهمترين ان است و به كساني اطلاق مي شود كه 12 امام بعد از پيامبر را يكي بعد از ديگري قبول كنند تا برسيد به امام مهدي(عج)

البته بزرگوار

شيعه غير از اين مطالب در برخي مسايل اعتقادي هم با اهل سنت داراي اختلافاتي است

ولي عمده ترين مشكلي كه شيعه با اين فرقه دارد در خلافت بعد ازرسول(ص) است و بحث امامت كه البته اهل سنت به امام به معنايي كه شيعه قايل است اعتقاد ندارد

شيعه امام را ولي و سرپرست مردم ونگاه بان دين و منتخب خدا و منتصب پيامبر مي داند و لذا قايل است كه كسي ديگري غير از معصوم نمي تواند جانشين پيامبرباشد برخلاف اهل سنت كه خلافت را صرف خليفه بودن معنا مي كند و بس.

باز مسايل ديگري هم است كه در هر موردي فرموديد ادامه مي دهيم

باسلام. خدمت دوستان.من هم مسلمان و اهل سنت (شافعی) هستم.
همانطور که دوستمان جناب طاها گفتند یکی از موارد اختلاف اساسی بین شیعه و سنی مسئله امامت و عصمت است. که اهل تشیع مسئله امامت و جانشینی پیامبر را یک مسئله آسمانی میدانند و باور بر این دارند که باید امام معصوم و منصوب شده از سمت خدا باشد. ولی اهل سنت مسئله جانشینی پیامبر را یک مسئله زمینی میدانند و امام را منصوب شده از سمت مردم زمین میدانند و عصمت را برای هیچ انسانی قائل نیستند.

در نزد تشیع مسئله رهبری جامعه مسلمین بعد از فوت پیامبر بر عهده امام معصوم است ولی در نزد اهل سنت این مسئله بر عهده شوری اولی الامر است.

همانطور که شیعه دارای چند فرقه است اهل سنت هم چند فرقه دارد. البته تفاوت فرقه های اهل سنت با همدیگر کمتر از تفاوت فرقه های تشیع با همدیگر است.

iman2010;57074 نوشت:
همانطور که شیعه دارای چند فرقه است اهل سنت هم چند فرقه دارد. البته تفاوت فرقه های اهل سنت با همدیگر کمتر از تفاوت فرقه های تشیع با همدیگر است.

با سلام

دوست بزرگوار ممنون از معرفي بي قيد وبند خود و تشكر از مطالبي كه فرموديد واقعا تشكر

مي شود بيشتر در اين مورد توضيح فرماييد و همچنين در مورد ديگر عقايد خودتان

مثلا همين امامت اسماني و خلافت زميني را بيشتر توضيح فرماييد و دلايل و استدلال خود را براين مطالب بياوريد

در مورد اختلاف مذاهب اهل سنت. خوب مذاهب اهل سنت اختلافشان در فتواهای فقهی است ولی در عقیده با همدیگر مشترک هستند و اختلاف دو مذهب اهل سنت همانند اختلاف دو مرجع تقلید شیعه است.
ولی نمیدانم شیعیان زیدی هستند یا کدام دسته از شیعیان که خلفای راشدین را تکریم میکنند ولی شیعیان اثنی عشری خیر.

یا مثلا برخی شیعیان امامت را تا امام هشتم میدانند در حالیکه شیعیان اثنی اشعری تا امام دوازدهم
و چند نمونه دیگر از این موارد.

در مورد امامت هم که بحث اگر شروع شود به درازا میکشد و فکر میکنم موضوع کاملا منحرف شود. به همین دلیل ترجیح میدهم جوابی ننویسم. ولی در کل اهل تشیع امام را منصوب از سمت خدا میدانند ولی اهل سنت امام را منصوب از سمت مردم. اهل تشیع امام را معصوم میدانند و عدم عصمت را منافی با امام بودن میدانند ولی اهل سنت دقیقا برعکس هستند.

سلام علیکم جمیعچ

من هم به خداوند یگانه و پیامبر او محمد صلی الله علیه و آله معتقدم و سنی هستم به سنت پیامبرم که علی ابن ابی طالب و فرزندانش آنرا برایم توصیف کرده اند و چون هر کسی از خاندان رسول الله سنت رسولش را بیاموزد سنی نمی نامندش مرا شیعه میخوانند.

شیعه بمعنای امت است امتی که علی ابن ابی طالب را ولی ای میداند که اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولوالامر منکم در موردش صدق میکند لذا طبق همین نامش را شیعه نهاده اند.

یاحق

به نام دادار بی همتا

سلام علیکم


تشکر از همه عزیزان و علی الخصوص بینای گرامی که حق مطلب را ادا کرد.

حقیقت همان است که ایشان فرمودند ، و براستی آیا اهل واقعی سنت شیعه پیامبر و اولاد پیامبر جمیعاً علیهم السلام نخواهد بود ؟
آیا تمام اختلافات نشأت گرفته از عمل نکردن به سنت و سیره پیامبر صلوات الله علیه و آله نیست ؟
آیا آنطور که دوستان اهل سنت میفرمایند امامت در نزد آنان حتی از فروع هم نیست ؟؟؟
واقعیت که چیز دیگری را نشان میدهد !!!
واقعیت میگوید مراسم کفن و دفن پیامبر و رسول امت رها شد تا امام انتخاب شود !
واقعیت میگوید وقتی امام انتخاب شد اطاعت از دستورش بر همه واجب است !
واقعیت میگوید عمل شیخین برای علمای اهل سنت حجت بوده و هست !
واقعیت میگوید اگر این امام با جور بر مردم مسلط شد کسی حق اعتراض نخواهد داشت !

و . . . واقعیت خیلی چیز های دیگرهم میگوید که اینجا جای گفتنش نیست !

آیا اینچنین مسئله ای که موجب حجت شدن بر دیگران است حتی از فروع هم نیست ؟؟؟
آیا اینچنین مسئله ای که اطاعت مطلق در پس آن است ، در نزد اهل سنت ظاهراً کم اهمیت است ؟؟؟
و براستی اگر حتی همین امامت !!! حتی همین امامت از فروع هم نیست ، پس چه چیزی میتواند اصل و فرع باشد ؟

حمید;57143 نوشت:

آیا اینچنین مسئله ای که موجب حجت شدن بر دیگران است حتی از فروع هم نیست ؟؟؟
آیا اینچنین مسئله ای که اطاعت مطلق در پس آن است ، در نزد اهل سنت ظاهراً کم اهمیت است ؟؟؟
و براستی اگر حتی همین امامت !!! حتی همین امامت از فروع هم نیست ، پس چه چیزی میتواند اصل و فرع باشد ؟

با سلام و تشکر از همۀ دوستان

برای روشن شدن برادران اهل سنت، و برداشتن ابهامات و تردیدها از مسیر اندیشه هاشان، در خصوص این مسأله که "آیا امامت از اصول دین است یا فروع دین"، توجه ایشان و شما کاربران عزیز را به بحث زیر جلب می کنم:

سؤال: آيا امامت از اصول دین است يا از فروع؟
پاسخ: از آنچه در بحث قبل گفته شد پاسخ اين سؤال روشن است، زيرا ديدگاهها در مسأله امامت مختلف مى‏باشد، «فضل بن روزبهان» از علماى متعصب اهل سنت نويسنده «نهج الحق» كه «احقاق الحق» پاسخى بر آن است، چنين مى‏گويد: «مبحث‏ امامت نزد اشاعره از اصول دينى و اعتقادى نيست، بلكه نزد آنان از فروع متعلق به افعال مكلفين است». «1»

ساير فرق اهل سنت نيز از اين نظر تفاوتى با اشاعره ندارند، چرا كه همه آن را يكى از وظايف عملى می شمرند كه به خود مردم واگذار شده است.

تنها شيعه و پيروان مكتب اهلبيت «عليهم السلام» و افراد كمى از اهل سنت مانند قاضى بيضاوى، و جمعى از پيروان او، آن را از اصول دين شمرده‏اند. «2»

دليل آن نيز روشن است، زيرا امامت نزد آنان يك منصب الهى است كه بايد از سوى خدا تعيين شود، و يكى از شرايط اصلى آن معصوم بودن است كه هيچ كس جز خدا از آن آگاه نيست، و اعتقاد به امامان، همانند اعتقاد به پيامبر صلى الله عليه و آله كه پايه گذار اصلى شريعت است، لازم می باشد، ولى با اين حال اين سخن به آن معنى نيست كه اماميه مخالفان خود را در امامت كافر بدانند، بلكه آنها تمام فرق مسلمين را مسلمان مى‏شمرند و همچون يك برادر اسلامى به آنها نگاه مى‏كنند، هر چند عقيده آنها را در مسأله امامت نمى‏پذيرند، از اين رو گاهى اصول پنجگانه دين را به دو بخش تقسيم كرده سه اصل نخستين، يعنى اعتقاد به خدا، و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله، و معاد را، اصول دين، و اعتقاد به امامت امامان، و مسأله عدل الهى را اصول مذهب مى‏دانند.

اين سخن را با حديثى از امام على بن موسى الرضا عليه السلام كه الهام بخش پيروان مكتب اهلبيت «عليهم السلام» در مسأله امامت است پايان می دهيم.

«امامت زمام دين و نظام مسلمين، صلاح دنيا و عزت مؤمنان است، امامت اساس اسلام بارور، و شاخه بلند آن است، با امام، نماز و زكات و روزه و حج و جهاد كامل مى‏شود، و اموال بيت المال و انفاق به نيازمندان فراوان مى‏گردد، و اجراى حدود و احكام، و حفظ مرزها و جوانب كشور اسلام به وسيله امام صورت مى‏گيرد.

امام، حلال خدا را حلال، و حرام خدا را حرام می شمرد (و تحقق مى‏بخشد) و حدود الهى را بر پا مى‏دارد، و از دين خدا دفاع مى‏كند، و به سوى راه پروردگارش به وسيله دانش و اندرز نيكو و دليل رسا و محكم دعوت مى‏كند». «3» «4»

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی__________________________________
(1)- احقاق الحق، جلد 2 صفحه 294- دلائل الصدق، جلد 2 صفحه 4.
(2)- دلائل الصدق، جلد 2، صفحه 8.
(3)- اصول كافى جلد 1 صفحه 200.
(4)- تفسير پيام قرآن 9/ 18، اقتباس از يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ، آیةالله مکارم شیرازی، ص: 259-260.

آیا این سرنگار برای بحث است یا معرفی؟

حمید;57143 نوشت:

آیا آنطور که دوستان اهل سنت میفرمایند امامت در نزد آنان حتی از فروع هم نیست ؟؟؟

خیر. در نزد اهل سنت امامت از اصول دین نیست و به این یکی از اختلافات بزرگ شیعه و سنی است.

حمید;57143 نوشت:

واقعیت که چیز دیگری را نشان میدهد !!!
واقعیت میگوید مراسم کفن و دفن پیامبر و رسول امت رها شد تا امام انتخاب شود !
ا

دقیقا درسته. هنوز کفن و دفن پیامبر انجام نشده بود که خلیفه انتخاب شد. ولی حتی یکبار پرسیده اید چرا؟ چرا انتخاب جانشین پیامبر توسط شوری آنقدر مهم بود؟ چرا حتی مهمتر از مسئله ی کفن و دفن پیامبر بود؟ اگر جامعه مسلمین رها میشد و تمام مسلمانان دنبال کفن و دفن پیامبر میرفتند چه اتفاقی می افتاد؟ آیا این سوالات را پرسیده اید تا بدانید چرا در آن شرایط حساس شوری تصمیم به کسی به عنوان مسوول اجرایی تصمیمات گرفت؟

حمید;57143 نوشت:

واقعیت میگوید وقتی امام انتخاب شد اطاعت از دستورش بر همه واجب است !
واقعیت میگوید عمل شیخین برای علمای اهل سنت حجت بوده و هست !
واقعیت میگوید اگر این امام با جور بر مردم مسلط شد کسی حق اعتراض نخواهد داشت !

و . . . واقعیت خیلی چیز های دیگرهم میگوید که اینجا جای گفتنش نیست !

اطاعت از امام تا وقتی واجب است که از راه الله خارج نشود و خود امام نیز مطیع دستورات شوری است. عمل شیخین و صهرین در صورتی برای ما حجت است که مطابق قرآن بوده باشد. در نظر ما انسان معصوم نیست و اگر اشتباهی داشته باشند از اشتباهات پیروی نمیکنیم.
اهل سنت به هیچ وجه اطاعت از حاکم ستمگر را قبول ندارند و تمام علمای اهل سنت و امامان ابوحنیفه و شافعی و... حکم در این زمینه داده اند. لطفا شبهه پراکنی نکنید. اینکار شما دور از وجدان است.

حمید;57143 نوشت:

آیا اینچنین مسئله ای که موجب حجت شدن بر دیگران است حتی از فروع هم نیست ؟؟؟
آیا اینچنین مسئله ای که اطاعت مطلق در پس آن است ، در نزد اهل سنت ظاهراً کم اهمیت است ؟؟؟
و براستی اگر حتی همین امامت !!! حتی همین امامت از فروع هم نیست ، پس چه چیزی میتواند اصل و فرع باشد ؟

کدام حجت؟ ما که توضیح دادیم در بالا. بنابراین شما با بی انصافی سعی دارید که جملات خودتان را به اهل سنت بقبولانید.

اجازه دهید بسیار کوتاه در مورد مسئله اطاعت توضیح دهم:
در نزد اهل سنت رهبری جامعه بعد از فوت رهبر بر عهده شوری اولی الامر است و وقتی این شوری تصمیم بر انجام عملی گرفت یا حکمی صادر کرد یا..... مسوول اجرایی شوری (همان خلیفه) آن حکم را برای به اجرا در آوردن وارد مرحله عمل میکند. حال اهل سنت میگویند برای جلوگیری از مسئله تفرق در جامعه مسلمین اطاعت از شوری و تصمیمات شوری واجب است. هرگز نمیگویند اطاعت از فلان شخص واجب است. بلکه اطاعت از شوری را واجب میدانند نه اطاعت از شخص
را.

البته من روزهای اول وقتی وارد سایت شدم. شروع به جواب دادن کردم ولی چون دیدم سایت داره تبدیل به جدلگاه میشود دیگر سعی کردم زیاد مطلب ننویسم. الان هم حوصله جدل ندارم. حرفهای خودم را میزنم و نتیجه را به خواننده واگذار میکنم. ملاک بنده برای تشخیص حق و ناحق دو چیز است: قرآن/عقل سلیم. البته گاهی هم احادیث. ولی دید من نسبت به احادیث بسیار مشکوک است.

به نام خدا


با سلام

iman2010;57177 نوشت:


آیا این سرنگار برای بحث است یا معرفی؟



با عرض سلام و ادب خدمت دوست گرامی جناب ایمان 2010

دوست گرامی ، هدف از این تایپیک بحث نیست ! چرا که بحث و مناظره شرایط خاص خودش رو میطلبه !

دوست من ، معرفی تنها توضیح خالی نیست ، بلکه معرفی باید با تکیه به استنادات باشه ! شما فرموید که تفاوت بنیادین شیعه و سنی در امامت است ، که مطلبتان کاملاً صحیح است ، اما چرا و چطور ؟

شما میفرمایید که اهل سنت همانند شیعه امامت را اصل نمی دانند ، و برای هیچ انسانی عصمت را قائل نیستند ! اما بنده خدمتتان عرض کردم که واقعیات چیز دیگری میگوید !

واقعیات فوریت و وجوب تعیین امام را در تاریخ توسط شیخین نشان میدهد !
واقعیات مکتب شما عزیزان میگوید ، امام مفترض الطاعة است ( البته بعد از انتخاب در شورای حل و عقد ) !
واقعیات میگوید عمل خلفا برای شما و علمایتان حجت بوده و هست !
واقعیات میگوید حتی اگر کسی بدون بیعت و انتخاب شورای حل و عقد و بلکه با زور منصب خلافت را گرفت ، امرش نافذ است !
و . . .

و حال سوال اینجاست ، این چه امامتی است که اینچنین شأن گرانی دارد و نه اصل است و نه فرع ! و چطور امامی که معصوم نیست میتواند این مقامات را دارا باشد !


دوست گرامی ، آیا معرفی یعنی شرح غیر واقع ؟

خوب بود ، شما علاوه بر توضیح مبانی مکتب خود ، به تشریح این مسئله می پرداختید که البته تاریخ همانند مبانی اعتقادیتان رقم نخورده ! و اندکی ( شاید هم بیشتر از اندک ) با آنچه فرمودید تفاوت داشته ! آنوقت معرفی شما معرفی صحیح و کاملی بود که هیچ گونه سوال را ایجاد نمی نمود !

البته هنوز هم بنده خیلی مشتاقم راجع به مبانی امامت در نزد اهل سنت بیشتر بدانم ، که اگر شما دوست عزیز قبول زحمت بفرمایید ، بنده را بسیار خوشحال نموده اید ، ضمن اینکه این قبول زحمت از طرف شما مجال مناسبی است برای نقد دیدگاه اهل سنت راجع به امامت و متعاقباً دفاعیات شما عزیزان در این رابطه !

پاسخ با شما دوست گرامی !

در پناه حق

بسم الله الرحمن الرحیم

المستغاث بک یابن الحسن


با سلام خدمت دوست گرامی جناب ایمان 2010

دوست خوب من به این دو قسمت خوب خوب توجه کنید و همان معیار عقل سلیم را به کار ببندید :

iman2010;57232 نوشت:


خیر. در نزد اهل سنت امامت از اصول دین نیست



iman2010;57232 نوشت:


دقیقا درسته. هنوز کفن و دفن پیامبر انجام نشده بود که خلیفه انتخاب شد. ولی حتی یکبار پرسیده اید چرا؟ چرا انتخاب جانشین پیامبر توسط شوری آنقدر مهم بود؟ چرا حتی مهمتر از مسئله ی کفن و دفن پیامبر بود؟ اگر جامعه مسلمین رها میشد و تمام مسلمانان دنبال کفن و دفن پیامبر میرفتند چه اتفاقی می افتاد؟ آیا این سوالات را پرسیده اید تا بدانید چرا در آن شرایط حساس شوری تصمیم به کسی به عنوان مسوول اجرایی تصمیمات گرفت؟



شما در جایی امامت را از اصول نمی دانید ، و در جایی دیگر آنقدر اهمیت آنرا بالا میبرید که میگویید اگر در انتخاب امام یا خلیفه کوتاهی میشد بلایی جبران ناپذیر بر سر دین نوپای اسلام می آمد !
میشه بفرمایید معیار تعیین اصول چیست ؟

در ضمن آیا سنت و سیره خلفا برای تعیین خلیفه بعد از خود غیر از این بوده که خلیفه باید با فوریت بالا تعیین میگشته ؟

آیا این همان معیار عقل سلیم است ؟

اما در مورد بقیه مسائلی که طرح فرمودید ، خوبه که ابتدا مطلبی را که نوشته ام مطالعه نموده و بفرمایید که آیا قبول زحمت میفرمایید یا خیر ، تا بعد در تایپیکی که دقیقاً به عنوان مباحثه در مورد جایگاه امامت در نزد اهل سنت خواهد بود به تشریح جزء جزء آن بپردازیم و به شما نشان دهیم که آنچه گفتیم عین عقاید شما دوستان است و چیزی از خود نیاورده ایم !

خدا و رسول و حجتش شاهد ماجرا خواهند بود !

یا علی !

حمید;57238 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

المستغاث بک یابن الحسن

با سلام خدمت دوست گرامی جناب ایمان 2010

دوست خوب من به این دو قسمت خوب خوب توجه کنید و همان معیار عقل سلیم را به کار ببندید :

شما در جایی امامت را از اصول نمی دانید ، و در جایی دیگر آنقدر اهمیت آنرا بالا میبرید که میگویید اگر در انتخاب امام یا خلیفه کوتاهی میشد بلایی جبران ناپذیر بر سر دین نوپای اسلام می آمد !
میشه بفرمایید معیار تعیین اصول چیست ؟

در ضمن آیا سنت و سیره خلفا برای تعیین خلیفه بعد از خود غیر از این بوده که خلیفه باید با فوریت بالا تعیین میگشته ؟

آیا این همان معیار عقل سلیم است ؟

اما در مورد بقیه مسائلی که طرح فرمودید ، خوبه که ابتدا مطلبی را که نوشته ام مطالعه نموده و بفرمایید که آیا قبول زحمت میفرمایید یا خیر ، تا بعد در تایپیکی که دقیقاً به عنوان مباحثه در مورد جایگاه امامت در نزد اهل سنت خواهد بود به تشریح جزء جزء آن بپردازیم و به شما نشان دهیم که آنچه گفتیم عین عقاید شما دوستان است و چیزی از خود نیاورده ایم !

خدا و رسول و حجتش شاهد ماجرا خواهند بود !

یا علی !

دوست گرامی. قرار نیست هر چیز مهمی اصل دین قرار داده شود. منظور من را متوجه نشدید. من گفتم انتخاب رییس قوه مجریه (خلیفه) در شوری آنقدر مهم بود که بعد از فوت پیامبر مهمترین مسئله بود و باید حتما و سریع چاره ای برای آن پیدا میشد. این متفاوت از این قضیه است یا یک موضوع جزو اصول دین قرار داده شود.

پیامبر رهبر واقعی اسلام بود و حال نگاهی به هنگام فوت این رهبر بکنیم:
۱. یهود و نصاری که ضربات سنگینی از اسلام خرده بودند در صدد فرصتی بودند که اسلام را یکباره نابود کنند.
۲. مشرکان عربستان نیز دل خوشی از اسلام نداشتند.
۳. روم قصد حمله به سرزمین اسلام را داشت.
۴. منافقان بین مسلمانان بودند و تنها پیامبر منافقان را میشناخت.

خوب. با وجود موارد بالا خودتان قضاوت کنید اگر در زمان فوت پیامبر مسلمانان به سراغ مسئله کفن و دفن پیامبر می رفتند و جامعه اسلامی را به حال خود رها میکردند چه اتفاقی می افتاد؟

اهمیت بسیار بالای این مسئله فقط برای بعد از فوت پیامبر بود. زیرا از دست دادن پیامبر تمام مسلمین را شکه کرده بود ولی وقتی به این حقیقت پی بردند که بزرگترین انسان طول تاریخ وفات یافته دیگر قبول
وفات ابوبکر و.... برای آنها سهل و ساده است. بنابراین این شرایط فقط یکبار و آنهم بعد از فوت پیامبر ایجاد شد

iman2010;57232 نوشت:
اطاعت از امام تا وقتی واجب است که از راه الله خارج نشود و خود امام نیز مطیع دستورات شوری است. عمل شیخین و صهرین در صورتی برای ما حجت است که مطابق قرآن بوده باشد. در نظر ما انسان معصوم نیست و اگر اشتباهی داشته باشند از اشتباهات پیروی نمیکنیم. اهل سنت به هیچ وجه اطاعت از حاکم ستمگر را قبول ندارند و تمام علمای اهل سنت و امامان ابوحنیفه و شافعی و... حکم در این زمینه داده اند. لطفا شبهه پراکنی نکنید. اینکار شما دور از وجدان است.


با سلام

بزرگوار ممنون كه شما به دور از حاشيه و با استدلال و برهان بحث را ادامه مي دهيد و به دنبال حق و حقيقت ايد

بندهم با اجازه چند سوال از خدمتتان داشتم:

-- چه اشكالي دارد كه جانشين پيامبر فرد معصومي باشد؟؟ و پيامبر ايشان را از طرف خداوند نگهبان دين معرفي كند و بگويد بعد از بنده ايشان حافظ دين است و از ايشان اطاعت كنيد و او هم فرد معصومي باشد همچون پيامبر؟؟؟
اشكال مساله چيست؟؟؟ چرا در مورد جانشيني پيامبر فرد معصوم را قبول نداريد؟؟؟

-- از طرفي فرموديد كه انسان معصوم نيست و اگر اشتباهي داشته باشد از اشتباهات پيروي نمي كنيم خب، چرا عصمت جانشين پيامبر را قبول نمي كنيد تا از اين اشتباهات هم دين و هم مردم در امان باشند ؟؟؟

-- فرموديد عمل شيخين
تا وقتي اين عمل حجت است كه مطابق قران باشد قبول داريد كه طي اين 1400 سال و با وجود اين همه دشمن اسلام و جاعلان حديث و مغرضان و معاندين دين، اسلام در معرض انحراف بوده و خيلي روايات جعلي وارد دين شده است و ......

با اين وجود در اين زمان چطور شما بزرگوار اعمال خليفه را مورد نقد و بررسي قرار خواهيد داد و درست و اشتباه ان را خواهيد سنجيد
ملاك قضاوت شما چه خواهد بود؟؟
با چه شاخص هايي اين اعمال را خواهيد سنجيد؟؟
آيا همه انسانها بايد اعمال ايشان را بسنجند و اكر درست بود قبول كنند و اگر نبود قبول نكنند؟؟ ايا اصلا اين عمل براي همه امكان دارد؟؟
واگر چند نفر در يك فعل خليفه باهم اختلاف داشتند ملاك قضاوت چه خواهد بود؟؟؟

فرموديد عمل ايشان مطابق قران باشد
بزرگوار
ايشان نماز صبح را دو ركعت مي خواندند در كجاي قران به دو ركعت نماز اشاره شده است؟؟
چرا ايشان برخي عبارات اذان را عوض كردند كجاي قران چنين بود؟؟؟
چرا ايشان متعه را برداشتند كجاي قران چنين امده است؟؟
ايشان كتابت حديث بعد از پيامبر را ممنون اعلام كردند كجاي قران چنين گفته شده است؟؟

ولي شيعه معتقد است كه پيامبر علاوه بر قران اهل بيت خود، كه مثل خود ايشان معصوم بودند را به انتخاب خدا به عنوان جانشين خود و امام مردم و نگاهبان دين معرفي كرده است

بزرگوار
اين مدل شيعه چه اشكال و ايرادي دارد ؟؟؟
لطف كنيد اشكالات اين ديدگاه را بيان نماييد

ممنون

[quote=iman2010;57232]در نزد اهل سنت رهبری جامعه بعد از فوت رهبر بر عهده شوری اولی الامر است و وقتی این شوری تصمیم بر انجام عملی گرفت یا حکمی صادر کرد یا..... مسوول اجرایی شوری (همان خلیفه) آن حکم را برای به اجرا در آوردن وارد مرحله عمل میکند[/quote]

پس چرا خلیفه اول بدون شورا و اجماع مسلمین خلیفه دوم را شخصا انتخاب کرد ؟ یا اهل سنت تابع خلفا نیستند و یا خلفا روش انتخاب رهبر را به آنان تفهیم نکرده اند

iman2010;57245 نوشت:
پیامبر رهبر واقعی اسلام بود و حال نگاهی به هنگام فوت این رهبر بکنیم: ۱. یهود و نصاری که ضربات سنگینی از اسلام خرده بودند در صدد فرصتی بودند که اسلام را یکباره نابود کنند. ۲. مشرکان عربستان نیز دل خوشی از اسلام نداشتند. ۳. روم قصد حمله به سرزمین اسلام را داشت. ۴. منافقان بین مسلمانان بودند و تنها پیامبر منافقان را میشناخت.

مرحبا به ناصرنا به نظر شما پیامبر (ص) اوضاع زمان خود را درک میکردند .درسته؟ خو.ب با چه عقلی باور کنیم پیامبر (ص) نسبت به آینده اسلام و مسلمین بی تفاوت باشد و هیچ نصی در این باره نداشته باشد ؟ و امت خود را با این همه مشکلاتی که اشاره کردید بدون راهنمایی رها کرده باشد؟

پیامبری که برای ریز و درشت مسائل دنیا و آخرت مردم حدیث داشتند چگونه درباره رهبری جامعه اسلامی پس از خود هیچ نگفته باشد .
آیان این دیدگاه(نبودن نص از سوی پیامبر(ص)در رهبری جامعه پس از خود) تهمت و افترا و یک دیدگاه منفی نسبت به ان وجود مقدس نیست؟؟؟؟

به نام دادار بی همتا

سلام علیکم


دوست گرامی ایمان 2010 ، پاسخ شما رو نمی دم ، چون تایپیک شلوغ میشه ! ولی خیلی دوست داشتم بنویسم !

به هر ترتیب ، هر زمانی که روی پیشنهاد بنده در مورد دفاع از اعقیده اهل سنت در بحث امامت به نتیجه رسیدید ، بنده در خدمتتان خواهم بود .

البته در همین تایپیک هم هر زمانی که پاسخ دیگر دوستان داده شد ، بنده مطالبم را مینویسم ! با امید به اینکه راه گشا باشد .

یا علی !

با سلام. طاهای گرامی اینطور که نمیشود. شما دارید شبهه ایجاد میکنید و میدانید که شبهه ایجاد کردن بسیار ساده است ولی جواب دادن بسیار طولانی خواهد بود. پس لطفا دست از ایجاد شبهه بردارید. هر کدام از مطالب شما خودش یک بحث جداگانه را می طلبد. پس درست نیست هزار جور مبحث را یکجا مطرح کرد.

خوب. در مورد عصمت طوری حرف زدید که انگار من گفته ام اهل سنت عصمت پیامبر را قبول دارند تا خلیفه هم معصوم باشد. خیر. اهل سنت عصمت را برای هیچ انسانی (از جمله پیامبر) قبول ندارد. پس وقتی ما عصمت را برای پیامبر قبول نداریم صحبت کردن از عصمت سایرین دیگر اشتباه است (البته بحث عصمت نداشتن پیامبر بحث جداگانه ای دارد).

قرار نیست انسانی که مختار است هرگز اشتباه نکند. اشتباه و خطا متفاوت از گناه است. حتی آن اشتباهات بسیار کوچک در شان افرادی مثل پیامبر نیست.

ملاک قضاوت قرآن است و عقل سلیم و احادیثی که متضاد با قرآن و عقل سلیم نباشند. درسته من به خاطر همین هزاران روایات جعلی است که میگویم دید مشکوکی به احادیث دارم.

اعمال خلفا و اصحاب و اهل بیت پیامبر دو گونه است:
۱. حکم دینی و دستور دینی صادر کرده باشند: حال اگر این حکم ثبت شده باشد دو حالت دارد: موافق قرآن یا مخالف قرآن باشد. اگر موافق باشد قبول میکنیم و اگر نه قبول نمیکنیم.
۲. اعمال و کارهای مربوط به آن زمان. که برای من زیاد مهم نیست که آنها چه کردند و چه گفتند. زیرا من مسوول اعمال آنها نیستم و من مسوول اعمال خودمم. پس نیازی ندارم این قسمت رو خیلی جدی بررسی کنم (یادآوری کنم که برای من بی اهمین نیست. ولی ارزش و اهمیت قسمت نخست را هرگز ندارد).

برخی مسائل که در بین تمام مسلمین مشترک است میتوان یقین داشت که در زمان پیامبر هم همان بوده است. مثل رکعات نماز. هیچ منافاتی با عقل سلیم ندارد رکعات نماز.

جناب زمزم. حضرت ابوبکر حضرت عمر را جانشین نکردند. بلکه ایشان را به شوری معرفی کردند و توصیه کردند و اگر شوری با حضرت عمر بیعت نمیکردند بدون شک خلافت به شخص دیگری میرسید.

بسم الله الرحمن الرحیم


سلام علیکم
جناب طاها حق با شما است؛حرف من نامفهوم بود.
منظور من توضیح در مورد مذهب ها است.

بسم الله الرحمن الرحیم


سلام علیکم
من دیگه نخواستم تاپیک جدید ایجاد کنم،لذا میخوام بحث این تاپیک رو کمی تغییر بدهم.
چون در تاپیکی که استاد فقیر ایجاد کرده،بعضی از دوستان اهل سنت کوتاهی میکنند و سوال شیعیان رو با سوال پاسخ میدهند یا بحث رو منحرف میکنن،تصمیم گرفتم در این تاپیک،دوستان اهل سنت بپرسند اگر سوالی هست،برادران اهل تشیع پاسخ بدهند.
پس لطف کنید در اون تاپیک فقط به سوالات برادران شیعه پاسخ بدهید و اگر سوالی داشتید در این تاپیک مطرح کنید.
از برادران اهل تشیع هم تقاضا دارم در این تایپیک سوالی از دوستان اهل سنت نپرسند،فقط و فقط پاسخ بدهند؛اگر سوالی پیش آمد در آن تاپیک مطرح کنند.
با این کار از منحرف کردن بحث جلوگیری می شود انشاءالله تعالی.

بسم الله الرحمن الرحیم


خوب مثل اینکه دوستان اهل سنت هیچ سوالی ندارند.
یا بیشتر به این علاقه دارند که سوال های خودشون رو جمع آوری کنند،هر موقع شیعیان سوال پرسیدن،با سوال به سوال شیعیان پاسخ بدهند.
اگر سوال ندارید پس این سوال ها رو از کجا می آورید و از ما میپرسید.فلذا مشخص میشه کار شما اشکال داره و توانایی پرسیدن سوال ندارید.

اتفاقا لیست زیادی از سوالات هست:
بحث اول: غدیر
سوال اول:
بسیاری از شیعیان میگویند آیا منطقی است که پیامبر در روز غدیر آن همه مسلمان را در زیر هوای گرم نگاه دارد تا به آنها بگوید هر کس من دوست او هستم علی هم دوست اوست. حال آیا دوستان شیعه میدانند واقعه غدیر در چه فصلی از سال اتفاق افتاده است؟ امیدوارم جواب واضحب بشنویم

بسم الله الرحمن الرحیم


طبق حرفی که خودم زدم نموتونم سوال بپرسم و فقط باید جواب بدهم.

سوال شما کمی گنگ است،شما نظر شیعیان رو گفتید و سوال نکردید.
بله ما شیعیان معتقدیم که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آلی و سلم در غدیر خم،حضرت علی علیه السلام را به جانشینی خود برگزید البته به دستور خدا.
اما دوستان اهل سنت با این عقیده شیعیان مخالف اند.
اگر در آن گرمای شدید پیغمبر حضرت امام علی را به عنوان جانشین خود معرفی نکرد پس چه کرد؟ در اون گرما،آن همه مسلمان را نگه داشت که بگوید علی دوست من است،این را که همه می دانستند نیازی نبود در آن گرما این موضوع را متذکر شود!
پس حتما موضوع بسیار مهمی بوده که حضرت در آن روز بیان فرموده اند.

iman2010;74683 نوشت:
اتفاقا لیست زیادی از سوالات هست:

بحث اول: غدیر
سوال اول:
بسیاری از شیعیان میگویند آیا منطقی است که پیامبر در روز غدیر آن همه مسلمان را در زیر هوای گرم نگاه دارد تا به آنها بگوید هر کس من دوست او هستم علی هم دوست اوست. حال آیا دوستان شیعه میدانند واقعه غدیر در چه فصلی از سال اتفاق افتاده است؟ امیدوارم جواب واضحب بشنویم


جناب ایمان 2010 حدیث شریف و متواتر غدیر که تمامی راویانش نقل کرده اند که هوابسیار گرم بوده است ولی اشاره به فصل نکرده اند .
اصلا چه اهمیتی دارد که خرداد بوده یا تیر یا .... مهم این است که هوا بسیار گرم بوده و زائران زیر آفتاب گرم و سوزان حجاز قرار گرفتند.

به نظر شما این سوال بچگانه نیست ؟ اصل مطلب چیست؟ به اصل حدیث غدیر نمیتوانید خدشه وارد کنید سوال بچگانه میپرسید؟:Nishkhand:

علما شما مثل ابن حجر عسقلانی در کتابش "الصواعق المحرقه ،ص64 میگوید: حدیث غدیر بلا شک صحیح است و جمعی از محدثان مانند ترمذی،نسایی و احمد آن را آورده اند . 16 صحابی از پیامبر صلی الله علیه واله نقل کرده اند و احکدبن حنبل میگوید 30 نفر از صحابه آن را از پیامبر صلی الله علیه واله شنیده اندو در زمان خلافت علی علیه السلام بر آن شهادت داده اند.


ذهبی میگوید: اما حدیت "من کنت مولاه" اسناد خوبی دارد و من در این زمینه کتابی نوشته ام. تذکرةالحفاظ ،ج3،ص231.

همو میگوید : طبری اسناد و طرق حدیث غدیر را در 4 مجلد گرداوری کرده و من بخشی از ان را دیده و از گستردگی دامنه این روایات مبهوت شدم و به محقق شدن واقعه غدیر جزم و قطع پیدا کردم.سیر اعلام النبلا،ج14فص277.

شمس الدین شافعی میگوید : این حدیث از امیر المومنین به تواتر رسیده البته خود این حدیث از پیامبر صلی الله علیه واله متواتر است و جمع زیادی از محققان آن را نقل کرده اند .لذا تلاش بعضی برای تضعیف آن بی فایده است.اسنی المطالب ،ص47.

قرطبی: حدیث مواخاة و روایت خیبر و حدیث غدیر تماما از احادیث ثابت و مسلم است. الاستیعاب،ج2،ص373.

با این همه چرا توجیه میکنید و اصرار میورزید این حدیث دلالتی بر جانشینی بلا فصل علی علیه السلام ندارد .

راستی اگر این حدیث درباره ابوبکر بود باز هم چنین برخوردی داشتید.

با سلام. دوست گرامی من که فعلا یک سوال ساده مطرح کردم و در ادامه هم سایر سوالات مربوط به غدیر را خواهم پرسید.
شما چرا جواب نمیدید؟ سوالم رو دوباره میپرسم. روز غدیر در چه فصلی از سال اتفاق افتاده است؟ لطفا به این سوال جواب بدید. بعدا سراغ سایر موارد هم خواهیم رفت. من شلوغ کاری نمیکنم و از شلوغ کاری هم خوشم نمیاد چون باعث میشه که بحث نامنظم شود.

شیعیان ادعا دار ند که آیا منطقی است که در زیر گرمای سوزان پیامبر مسلمانان را نگه دارد که بگوید علی دوست شماست؟ خوب من در جواب این ادعای شما خواهان یک مطلب ساده شدم. لطفا برای من بگویید روز غدیر در چه فصلی از سال اتفاق افتاده است. من به شما با دلایل کاملا علمی و منطقی ثابت خواهم کرد که روز غدیر یک روز گرم نبوده است. لطفا بگویید روز غدیر در چه فصلی از سال رخ داده است؟

برادرشما اصل قضیه راجواب بده آیاممکن است پیامبر در،آن هوای(گرم ،سرد،بهاری ،پاییزی).اصل قضیه که گرم بودن هوا نیست اصل قضیه این است که پیامبر به آنان که نرسیده اند دستور دهند زود بیایند وآنان که رد شده اند بر گردند که مطلبی مهمی دارم حال شما می گویید مطلب مهم دوستی است ما می گوییم جانشینی.
شما جواب دهید که آیا هیچ عاقلی مردم راچنین امری می کند بعد بگوید مردم من فلانی رادوست دارم تا عقل کل این کار راکرده باشدچرا از وسط صحبت یک جمله غیر مهم جدا می کنی ووبعد به قول خودت می گویی من اهل شلوغ کاری نیستم ظاهرا علاوه بر معنای من کنت ومولا باید اول سر معنای شلوغ کاری بحث کنیم سپس به بحثهای تاریخی اعتقادی بپردازیم چون در اکثر بحثها برای حق به جانب گرفتن این جمله رادارید.
شما بفرمائید گیرم که در هوای سرد آیا پیامبر چنین کاری می کند مثلا امام جمعه محترم اهل تسنن شهرتان بگوید همه ساعت 4بعد از ظهر بیایند مسجد کارشان دارم ،همه حتی بیماران و...بعد از تجمع مردم بگویند برادان عزیر هر کس مرا دست دارد پسرم رادوست داشته باشد شما نمی خندید حال هوا هر چه باشد

جناب آقای ایمان مادرباره غدیر میگویم پیامبر صلی الله علیه واله جانشینشان راخودشان انتخاب کردنداما شما می گویید(آنچه اقرار شما در اول این بحث بوده )به مردم واگذار شده آیا جوابی برای این سوال دارید
چرا ابابکر به فکر جانشین خودش بود؟فعلا کار نداریم چرا خودش انتخاب کرد وبه انتخاب رابه مردم نسپرد که شما ادعا دارید شورا خلیفه رامومنین خلیفه راانتخاب می کند.
چرا عمر به فکر جانشین خودش بود ودلش به حال اسلام بعد از خودش می سوخت؟
چرا حتی معاویه به فکر جانشینش بود و به شهرهای مختلف سفر می کرد ویزید رابارارعاب وپول و...بر مردم تحمیل می کرد که امت به قول خودش بی سرپرست نباشد؟
سوال اصلی :آیا فقط پیامبر دلش به حال اسلام نمی سوخت وآن رابه حال خود رها کرد؟
لطفا جواب ندهید که عثمان هم کسی راانتخاب نکرد،شرایط عثمان شرایط انتخاب جانشین نبود ولی پیامبر که خودتان به شرایط زمان رحلتش واقفید وآن رابه اندازه ای حساس می دانید که غسل پیامبر تمام نشده مردم باید جانشینش راانتخاب می کردندچرا خود پیامبر به این فکر نبودند

پنج تن;74897 نوشت:
برادرشما اصل قضیه راجواب بده آیاممکن است پیامبر در،آن هوای(گرم ،سرد،بهاری ،پاییزی).اصل قضیه که گرم بودن هوا نیست اصل قضیه این است که پیامبر به آنان که نرسیده اند دستور دهند زود بیایند وآنان که رد شده اند بر گردند که مطلبی مهمی دارم حال شما می گویید مطلب مهم دوستی است ما می گوییم جانشینی.
شما جواب دهید که آیا هیچ عاقلی مردم راچنین امری می کند بعد بگوید مردم من فلانی رادوست دارم تا عقل کل این کار راکرده باشدچرا از وسط صحبت یک جمله غیر مهم جدا می کنی ووبعد به قول خودت می گویی من اهل شلوغ کاری نیستم ظاهرا علاوه بر معنای من کنت ومولا باید اول سر معنای شلوغ کاری بحث کنیم سپس به بحثهای تاریخی اعتقادی بپردازیم چون در اکثر بحثها برای حق به جانب گرفتن این جمله رادارید.
شما بفرمائید گیرم که در هوای سرد آیا پیامبر چنین کاری می کند مثلا امام جمعه محترم اهل تسنن شهرتان بگوید همه ساعت 4بعد از ظهر بیایند مسجد کارشان دارم ،همه حتی بیماران و...بعد از تجمع مردم بگویند برادان عزیر هر کس مرا دست دارد پسرم رادوست داشته باشد شما نمی خندید حال هوا هر چه باشد

جناب پنج تن گرامی. شبهه ها رو یک به یک بررسی خواهیم کرد. قرار بود در این سرنگار به اهل سنت جواب دهید ولی هنوز جواب یک سوال ساده را نداده اید و مرتب طفره میروید. لطفا جواب بدید.

هدف سوال اول من این است: بر طرف کردن شبهه گرمی هوا در روز غدیر. در سوالات بعد به سایر شبهه ها هم خواهیم رسید. فعلا میخواهم ثابت کنم که روز غدیر یک روز گرم در عربستان نبوده است. اگر پاسخی ندهید خودم در پست بعدی دلایل علمی و دقیق را بر این ادعا خواهم گذاشت و سوال دوم رو در مورد غدیر خواهم پرسید

[=&quot]دلیل علمی خنک بودن هوا در روز غدیر:

[=&quot]اولا: تاریخ روز غدیر:

[=&quot]قمری: 18 ذی الجه سال دهم قمری

[=&quot]شمسی: 28 اسفند ماه سال دهم شمسی

[=&quot]میلادی: 19 مارس سال 632 میلادی

[=&quot]نتیجه اول: روز غدیر در [=&quot]فصل زمستان [=&quot]بوده است.

[=&quot]دوما: غدیر خم ناحیه ای است بین مکه و مدینه. حال از طریق اینترنت دمای مکه و مدینه را در تاریخ مربوط به غدیر و همچنین در تابستان جمع آوری میکنیم و مقایسه ای میکنیم بین گرمای زمستان و تابستان در مکه و مدینه. از طریق سایت زیر میتوانید دماها را چک کنید:


[=&quot]البته من اشتباهی دمای 21 مارس رو جمع آوری کردم ولی واضح است که باید 19 مارس خنکتر از 21 مارس باشد. و اما نتایج:

[=&quot]ماکزیمم دمای [=&quot]۲۱[=&quot] مارس سالهای [=&quot]۱۹۹۹[=&quot] تا [=&quot]۲۰۱۰[=&quot] در شهر مکه بصورت زیر است[=&quot]:
[=&quot]۱۹۹۹[=&quot]دما[=&quot] 36 [=&quot]درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۰[=&quot]دما 36 درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۱[=&quot]دما 37 درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۲[=&quot]دما 32 درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۳[=&quot]دما[=&quot] 36 [=&quot]درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۴[=&quot]دما 34 درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۵[=&quot]دما 35 درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۶[=&quot]دما 37 درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۷[=&quot]دما[=&quot] 37 [=&quot]درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۸[=&quot]دما 39 درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۹[=&quot]دما 36 درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۱۰[=&quot]دما 36 درجه

[=&quot]در ضمن در تمام سالهای [=&quot]۱۹۹۹- ۲۰۱۰[=&quot] من دمای تابستان را هم نگاه کردم. دما در تابستان[=&quot]به 48-50 درجه هم رسیده است[=&quot].
[=&quot]حال آیا دمای 36 درجه در مقایسه با دمای 50 درجه[=&quot]تابستان گرم به حساب می آید؟؟؟؟؟

[=&quot]ماکزیمم دمای [=&quot]۲۱[=&quot] مارس سالهای [=&quot]۱۹۹۹[=&quot] تا [=&quot]۲۰۱۰[=&quot] در شهر مدینه بصورت زیر است[=&quot]:
[=&quot]۱۹۹۹[=&quot]دما[=&quot]۳۴[=&quot]درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۰[=&quot]دما [=&quot]۳۲[=&quot] درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۱[=&quot]دما [=&quot]۳۱[=&quot] درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۲[=&quot]دما [=&quot]۲۸[=&quot] درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۳[=&quot]دما[=&quot]۳۰[=&quot]درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۴[=&quot]دما [=&quot]۲۹[=&quot] درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۵[=&quot]دما [=&quot]۳۲[=&quot] درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۶[=&quot]دما [=&quot]۳۲[=&quot] درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۷[=&quot]دما[=&quot]۳۲[=&quot]درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۸[=&quot]دما [=&quot]۳۶[=&quot] درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۰۹[=&quot]دما [=&quot]۳۶[=&quot] درجه[=&quot]
[=&quot]۲۰۱۰[=&quot]دما [=&quot]۳۲[=&quot] درجه[=&quot]

[=&quot]در[=&quot]ضمن در تمام سالهای [=&quot]۱۹۹۹- ۲۰۱۰[=&quot] من دمای تابستان را هم نگاه کردم. دما در تابستان به[=&quot]۴۵-۴۷[=&quot]درجه هم رسیده است[=&quot].
[=&quot]حال آیا دمای [=&quot]۳۰[=&quot] یا [=&quot]۳۲[=&quot] درجه در مقایسه با دمای [=&quot]۴۵-۴۷[=&quot]درجه تابستان[=&quot]
[=&quot]گرم به حساب می آید؟؟؟؟؟

[=&quot] .

[=&quot]دو مورد زیر را هم اضافه کنید[=&quot]:
[=&quot]۱[=&quot]. [=&quot]وقتی از مدینه به سمت مکه میرویم هوا گرمتر[=&quot]میشود[=&quot].
[=&quot]چنانچه قبلا نوشتیم در مدینه دمای هوا در این تاریخ حدود [=&quot]۳۲[=&quot] درجه[=&quot]است[=&quot]
[=&quot]و در مکه حدود [=&quot]۳۶[=&quot] درجه. حالا در ناحیه ای که بین مکه و مدینه است مطمئنا دما[=&quot]خنکتر از مکه خواهد بود[=&quot]
[=&quot]۲[=&quot]. [=&quot]به خاطر آلودگی هوای زمین در قرون گذشته و اثرات[=&quot]گازهای گلخانه ای[=&quot]
[=&quot]دمای زمین اندکی گرمتر شده است و باید این افزایش دما را از[=&quot]دمای مربوط به [=&quot]۱۴۰۰[=&quot] سال پیش کم کرد[=&quot]

[=&quot] در مورد گرم شدن کره زمین می توانید سرچ کنید.لینک زیر هم خیلی مفید است[=&quot]
http://www.taravat-bahar.com/abo_hava.htm

[=&quot]با مطالعه[=&quot] لینک فوق در می یابید تنها از 1970 تا 2010 دمای کره زمین 0.8 درجه بطور میانگین [=&quot]افزایش یافته که این مقدار برای در اقیانوس ها حداقل بوده و در حد 0.1 درجه بوده و[=&quot]در صحراها و نقاط گرمسیری و خشک تا 10 درجه طی 40 سال گذشته گرمتر شده است.بنابراین [=&quot]نمی توانید به گرمترین دمای ثبت شده بعد از 1970 استناد کنید.چون قبل از 1970 منطقه [=&quot]غدیر خم تا 10 درجه خنک تر بوده است.همچنین در در قرن 6 میلادی دمای هوا از قرن[=&quot]بیستم هم کمتر بوده و مربوط به افزایش دمای طبیعی بعد از عصر یخبندان در 12000 سال[=&quot]قبل است[=&quot].

[=&quot]بنابراین در بدترین حالت ممکن دمای هوا در روز غدیر نمیتوانسته بالاتر از 33-34 درجه بوده باشه. حال شما قضاوت کنید آیا تحمل دمای 34 درجه در زمستان برای اعراب عربستان (با آن تابستان گرم و سوزناک) دشوار است؟

iman2010;74952 نوشت:
[=&quot]دو مورد زیر را هم اضافه کنید[/][=&quot]:
[/]
[=&quot]۱[/][=&quot]. [/][=&quot]وقتی از مدینه به سمت مکه میرویم هوا گرمتر[/][=&quot]میشود[/][=&quot].
[/]
[=&quot]چنانچه قبلا نوشتیم در مدینه دمای هوا در این تاریخ حدود [/][=&quot]۳۲[/][=&quot] درجه[/][=&quot]است[/][=&quot]
[/]
[=&quot]و در مکه حدود [/][=&quot]۳۶[/][=&quot] درجه. حالا در ناحیه ای که بین مکه و مدینه است مطمئنا دما[/][=&quot]خنکتر از مکه خواهد بود[/][=&quot]
[/]
[=&quot]۲[/][=&quot]. [/][=&quot]به خاطر آلودگی هوای زمین در قرون گذشته و اثرات[/][=&quot]گازهای گلخانه ای[/][=&quot]
[/]
[=&quot]دمای زمین اندکی گرمتر شده است و باید این افزایش دما را از[/][=&quot]دمای مربوط به [/][=&quot]۱۴۰۰[/][=&quot] سال پیش کم کرد[/][=&quot]
[/]

[=&quot] در مورد گرم شدن کره زمین می توانید سرچ کنید.لینک زیر هم خیلی مفید است[/][=&quot]
http://www.taravat-bahar.com/abo_hava.htm

[/]

[=&quot]با مطالعه[/][=&quot] لینک فوق در می یابید تنها از 1970 تا 2010 دمای کره زمین 0.8 درجه بطور میانگین [/][=&quot]افزایش یافته که این مقدار برای در اقیانوس ها حداقل بوده و در حد 0.1 درجه بوده و[/][=&quot]در صحراها و نقاط گرمسیری و خشک تا 10 درجه طی 40 سال گذشته گرمتر شده است.بنابراین [/][=&quot]نمی توانید به گرمترین دمای ثبت شده بعد از 1970 استناد کنید.چون قبل از 1970 منطقه [/][=&quot]غدیر خم تا 10 درجه خنک تر بوده است.همچنین در در قرن 6 میلادی دمای هوا از قرن[/][=&quot]بیستم هم کمتر بوده و مربوط به افزایش دمای طبیعی بعد از عصر یخبندان در 12000 سال[/][=&quot]قبل است[/][=&quot].[/]

[=&quot]بنابراین در بدترین حالت ممکن دمای هوا در روز غدیر نمیتوانسته بالاتر از 33-34 درجه بوده باشه. حال شما قضاوت کنید آیا تحمل دمای 34 درجه در زمستان برای اعراب عربستان (با آن تابستان گرم و سوزناک) دشوار است؟[/]

حال به فرض هوا بسیار مطبوع بوده باشد وبلبلان می خواندند و باران نم نم می باریدو...خب این چه ربطی با اصل غدیر خم دارد؟شما چه چیزی را می خواهید از این مقدمات ثابت کنید که اهل سنت نیز قبول دارند؟

بسم الله الرحمن الرحیم


جناب ایمان 2010 ، معذرت میخوام که اینو میگم اما بلانسبت شما مارو . . . گیر آووردی؟
عربستان در منطقه استوایی است،همچنین مکه دقیقه در وسط زمین قرار گرفته (طبق تحقیقات محققان غیر مسلمان)
بنابر این نور خورشید به صورت عمود بر آن منطقه تابیده میشود،لذا هوای مکه کاملا گرم است،حتی در زمستان هم دما ، به صورت چشم گیری پایین نمی آید برادر.
درضمن جناب صدرا درست میفرمایند،فرض مثال اصلا هوا گرم نبوده و دمای هوا 20 درجه زیر صفر یا 60 درجه بالای صفر،ما که بحثمون درباره هواشناسی نیست! شما به جای اینکه توضیح بدی در غدیر چه اتفاقی افتاد،چسبیدی به دمای هوا در روز غدیر،گیرم که شیعیان دروغ گفتند و هوا کاملا سرد بوده این موضوع چه ربطی به سخنان پیغمبر دارد؟

برادر ایمان باسلام
نمی خواستم بحث به اینجا کشیده شود چون مکرر عرض کردم که بحث ما هوای گرم نیست ولی ظاهرا شما میخواهید بحث رااز مسئله اصلی منحرف کنید وبا اینکه فلان سخنران بالای منبر گفته هوای گرم تابستان کل جریان غدیر رازیر سوال ببرید.
اگر به خود کمی زحمت می دادید وبه کتابهای معتبر شیعیان وسایتهای رسمی ونر م افزارهای پیشرفته مثل نور السیره مراجعه می کردید خود شیعیان اقرار دارند که عید غدیر با عید طبیعت یعنی نوروز هم زمان بوده با اختلاف چند روزه،نیازی به اینقدر فلسفه بافی شما نبود اگر چه ممکن است در عید نوروز آن هم هوای عربستان،گرم باشدولی حرف شیعه اصل جریان غدیر است بحث هوای گرم یادرمنابع معتبر نیامده یا اگر آمده اصل بحث نبوده البته ممکن است سخنرانی درجایی گفته باشد ولی آیا می توانید از کتابهای معتبر شیعه شاهدی بیاورید که گفته باشند هوا گرم بوده،برویم سراغ سوال بعدی:
آیا هیچ عاقلی مردم خسته را از راه دور می کشاند ومی گویدمن بافلانی دوستم تا عقل کل رامتهم به این کار کنیم حال هوا آنجور بوده که برادر عزیزمان ایمان بخواهد

justgod5;75089 نوشت:

جناب ایمان 2010 ، معذرت میخوام که اینو میگم اما بلانسبت شما مارو . . . گیر آووردی؟
عربستان در منطقه استوایی است،همچنین مکه دقیقه در وسط زمین قرار گرفته (طبق تحقیقات محققان غیر مسلمان)
بنابر این نور خورشید به صورت عمود بر آن منطقه تابیده میشود،لذا هوای مکه کاملا گرم است،حتی در زمستان هم دما ، به صورت چشم گیری پایین نمی آید برادر.

دوست گرامي. بنده هيچ حرفي رو از خودم بيان نكردم. بلكه تماما از مستندات علمي استفاده كردم. در همين عربستاني كه شما ميگوييد دماي هوا را در روز غدير در مكه و مدينه با دماي هوا در تابستان مقايسه كرده ام. از يك منبع كاملا علمي و بيطرف هم استفاده كرده ام. پس اين ايراد شما كاملا مرتفع شده و فعلا نميتونيد چنين ايرادي بگيريد.

نتيجه اول: در روز غدير هوا به هيچ وجه گرم و سوزناك نبوده است
تا اينجا هدف ساده و اوليه اي داشتيم و آن اين بود كه خيلي از شيعيان هميشه ميگفتند مگر ممكن است زير آفتاب سوزان مردم را به خاطر يك حرف ساده نگه داشت؟ خوب ما با دليل كاملا علمي ثابت كرديم كه در روز غدير هوا اصلا و ابدا گرم نبوده است. حال سراغ ساير موارد ميرويم

الله اکبر


ببین برادر من،سایت رو نمیشه به عنوان یک منبع معتبر استفاده کرد،من هم اگر پول داشته باشم میتونم سایت بخرم و هرچی خواستم مینویسم؛شما از کجا ثابت میکنی سایت من معتبر نیست؟

از این بحث های بیخود بگذریم،اصلا هوا چه ربطی به سخنان پیغمبر دارد؟(شما میخواستی بگی شیعیان در اینباره دروغ گفتند،فرض کنیم که ثابت کردی)
ما که بی صبرانه منتظر هستیم ببینیم،از نظر شما پیغمبر در غدیر چه گفت؟

جناب أقاي ايمان 2010
1- مطالبی که ذکر نمودید پا از محدودۀ حدسیات فراتر نمی نهد. استقراء زمانی مفید علم خواهد بود که لااقل مصادیق قابل توجهی مورد بررسی قرار بگیرد در صورتی که شما کمتر از بیست مورد را بررسی نمودید وبیش از هزار و چهارصد مورد وضعیت نا مشخصی دارند وامکان تغییر قابل دفع نیست.
مثلا در همین چند سالۀ اخیر میانگین دمای قم را مقایسه بفرمایید ما که در قم هستیم در یک سال سردی هوا ناگهان به کمتر از 23 -در جه زیر صفر رسید در حالی که با مقایسه با امسال 30 در جه اختلاف در جه وجود دارد.حال امکان چنین مواردی«چه از جهت سرما و چه گرما» در تاریخ قابل نفی هست؟
2- آنچه در اینجا قابل توجه است این است که :با این آمارهای ناقص نمی توان با نصوص که تصریح به گرما میکند مقابله نمود ونصوص نیز تنها در منابع شیعی نیست بلکه با اسناد صحیح در منابع عامه وجود دارد.که اگر خواستید بیان شود.

عوض بحث در مورد گرمی وسردی هوا بیایید فکری به حال این مردم غافل بکنیم که جد وابادشان شیعه بوده وهست ولی الان دارند تبلیغ وهابیت را میکنندو در جواب پیامک تبریک روز عید غدیر به ما میگویند اینها شرک است وخرافات.بیایید برای غریبی مولایمان کاری بکنیم .

بسمه تعالی

iman2010;75354 نوشت:
.............بنابراین در بدترین حالت ممکن دمای هوا در روز غدیر نمیتوانسته بالاتر از 33-34 درجه بوده باشه. حال شما قضاوت کنید آیا تحمل دمای 34 درجه در زمستان برای اعراب عربستان (با آن تابستان گرم و سوزناک) دشوار است؟...........................
بنده هيچ حرفي رو از خودم بيان نكردم. بلكه تماما از مستندات علمي استفاده كردم؟؟!!!!!....................نتيجه اول: در روز غدير هوا به هيچ وجه گرم و سوزناك نبوده است؟؟!!!!

چند نكته كوتاه به ذهن این حقیر رسیده كه امیدوارم مورد استفاده دوستان واقع شود

1. شما هیچ دلیل علمی برای نشان دادن میزان دمای هوا در روز غدیر در سرزمین غدیر خم ارائه ننمودید! شما فقط از روی ظن و گمان، دمای هوای آن روز را نسبت به سایر شهرها تخمین زدید. به این دلیل علمی نمی گویند!! بلكه تنها آنرا ظن و گمان می نامند و همانگونه كه قرآن می فرماید ظن و گمان شما را به حق و حقیقت نمی رساند.

2. آیا شما فكر می كنید دمای 34 درجه دمای خنكی است؟! احتمالا چون در شهری سردسیر زندگی می كنید این دما را اصلا تجربه نكرده اید و گرنه ما كه در منطقه ای گرم سیر زندگی می كنیم می دانیم كه این دما ، دمای بالائی است و در این زمان بدون كولر نمی توان در این دما آسوده زندگی كرد.

3. بر اساس قوانین سازمان های هواشناسی، درجه حرارت هوا باید در زیر سایه و به دور از تابش نور خورشید محاسبه شود. و اگر با توجه به شرایط سرزمین غدیر، در زیر نور خورشید درجه حرارت محاسبه شود (یعنی همان حرارتی كه مردم آن را در آن روز تجربه كردند) مسلما 7-8 درجه باید به دمائی كه شما بیان كردید اضافه شود یعنی دمای آن روز باید بیش از 40 درجه بوده باشد.

4. شما اگر مسافتی چند كیلومتری را به صورت پیاده طی كنید به خاطر حركات بدن، خود به خود احساس گرما و حرارت بیشتری می كنید حتی اگر در سرمای هوا چنین مسافتی را با پای پیاده طی كنید عرق از تمام بدن شما سرازیر می شود. چه رسد به اینكه افرادی بخواهند مسیری چند ده كیلومتری را در میان بیابان و زیر تابش نور مستقیم خورشید طی كنند.

5. با توجه به جمعیت حدود یكصد هزار نفری حاضران در غدیر و فشردگی جمعیت، احساس گرمای بیشتر در میان حاضران امری طبیعی است.

6.بهترین حكم كننده در مورد میزان گرما در آن روز، بیان كسانی است كه در آن جمع حضور داشته اند و با تمام وجود، شرایط موجود را درك نموده اند. آنها آن روز را اینگونه توصیف نموده اند

عن زيد بن ارقم رضى الله عنه قال خرجنا مع رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم حتى انتهينا إلى غدير خم فأمر بروح فكسح في يوم ما اتى علينا يوم كان اشد حرا منه فحمد الله واثنى عليه وقال يا ايها الناس انه لم يبعث نبى قط الا ما عاش نصف ما عاش الذى كان قبله واني اوشك ان ادعى فاجيب واني تارك فيكم ما لن تضلوا بعده كتاب الله عزوجل ثم قام فاخذ بيد علي رضى الله عنه فقال يا ايها الناس من اولى بكم من انفسكم قالوا الله ورسوله اعلم ( 1 ) قال من كنت مولاه فعلي مولاه * هذا حديث صحيح الاسناد ولم يخرجاه *- المستدرك - الحاكم النيسابوري ج 3 ص 533

گرمای هوا برای حاضران در آن جمع بسیار زیاد و آزار دهنده بوده حال شما می توانید برای خود هزاران دلیل علمی!! مثل دلائل بالا بیاورید.
والسلام.

بینا;75587 نوشت:
بسمه تعالی


چند نكته كوتاه به ذهن این حقیر رسیده كه امیدوارم مورد استفاده دوستان واقع شود

1. شما هیچ دلیل علمی برای نشان دادن میزان دمای هوا در روز غدیر در سرزمین غدیر خم ارائه ننمودید! شما فقط از روی ظن و گمان، دمای هوای آن روز را نسبت به سایر شهرها تخمین زدید. به این دلیل علمی نمی گویند!! بلكه تنها آنرا ظن و گمان می نامند و همانگونه كه قرآن می فرماید ظن و گمان شما را به حق و حقیقت نمی رساند.

2. آیا شما فكر می كنید دمای 34 درجه دمای خنكی است؟! احتمالا چون در شهری سردسیر زندگی می كنید این دما را اصلا تجربه نكرده اید و گرنه ما كه در منطقه ای گرم سیر زندگی می كنیم می دانیم كه این دما ، دمای بالائی است و در این زمان بدون كولر نمی توان در این دما آسوده زندگی كرد.

3. بر اساس قوانین سازمان های هواشناسی، درجه حرارت هوا باید در زیر سایه و به دور از تابش نور خورشید محاسبه شود. و اگر با توجه به شرایط سرزمین غدیر، در زیر نور خورشید درجه حرارت محاسبه شود (یعنی همان حرارتی كه مردم آن را در آن روز تجربه كردند) مسلما 7-8 درجه باید به دمائی كه شما بیان كردید اضافه شود یعنی دمای آن روز باید بیش از 40 درجه بوده باشد.

4. شما اگر مسافتی چند كیلومتری را به صورت پیاده طی كنید به خاطر حركات بدن، خود به خود احساس گرما و حرارت بیشتری می كنید حتی اگر در سرمای هوا چنین مسافتی را با پای پیاده طی كنید عرق از تمام بدن شما سرازیر می شود. چه رسد به اینكه افرادی بخواهند مسیری چند ده كیلومتری را در میان بیابان و زیر تابش نور مستقیم خورشید طی كنند.

5. با توجه به جمعیت حدود یكصد هزار نفری حاضران در غدیر و فشردگی جمعیت، احساس گرمای بیشتر در میان حاضران امری طبیعی است.

6.بهترین حكم كننده در مورد میزان گرما در آن روز، بیان كسانی است كه در آن جمع حضور داشته اند و با تمام وجود، شرایط موجود را درك نموده اند. آنها آن روز را اینگونه توصیف نموده اند

عن زيد بن ارقم رضى الله عنه قال خرجنا مع رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم حتى انتهينا إلى غدير خم فأمر بروح فكسح في يوم ما اتى علينا يوم كان اشد حرا منه فحمد الله واثنى عليه وقال يا ايها الناس انه لم يبعث نبى قط الا ما عاش نصف ما عاش الذى كان قبله واني اوشك ان ادعى فاجيب واني تارك فيكم ما لن تضلوا بعده كتاب الله عزوجل ثم قام فاخذ بيد علي رضى الله عنه فقال يا ايها الناس من اولى بكم من انفسكم قالوا الله ورسوله اعلم ( 1 ) قال من كنت مولاه فعلي مولاه * هذا حديث صحيح الاسناد ولم يخرجاه *- المستدرك - الحاكم النيسابوري ج 3 ص 533

گرمای هوا برای حاضران در آن جمع بسیار زیاد و آزار دهنده بوده حال شما می توانید برای خود هزاران دلیل علمی!! مثل دلائل بالا بیاورید.
والسلام.

1. فراموش نکنید که دلایل علمی را نمیتوان با تعصب انکار نمود. غدیر خم ناحیه ای است بین مکه و مدینه و من دمای هوای مکه و مدینه رو از اینترنت برای یازده سال متوالی از یک سایت علمی و بیطرف پیدا کردم. پس نتیجه گیری من کاملا درست است.

2. بنده نگفتم دمای 34 درجه دمای خنکی است!! متاسفانه توجه نکرده اید. دمای 34 درجه برای ما ایرانیان دمای گرمی است و برای آنهایی که در قطب شمال زندگی میکنند دمای سورناک و زجرآوری است ولی برای عربهای عربستان که دمای 50 درجه را تحمل میکنند دمای بسیار معتدلی است!!! در ضمن باز هم یادآوری میکنم آیا فصل زمستان خنکتر از تابستان نیست؟؟؟؟؟؟؟ غدیر خم در فصل زمستان اتفاق افتاده است. لطفا دقت کنید.

3. دوست گرامی نمیدانم شما معنای قیاس را متوجه میشوید یا خیر؟؟ آن اعراب آیا زندگی روزانه خود را در تابستان تعطیل میکردند؟ آیا در سایه زندگی میکردند؟ آیا در سایه امرار معاش میکردند؟ آیا جنگها و جهادها در سایه بوده؟ این مردم زندگی خود را در تابستان در زیر گرما ادامه میدادند حال آیا ایستادن در زیر آفتاب در زمستان برای آنها غیرقابل تحمل است؟ (در ضمن اگر مبنا را بر حرف شما بگذاریم پس باید بگوییم دمای تابستان عربستان هم حدود 60 درجه بوده است. حال اعرابی که در دمای 60 درجه تابستان زندگی و جنگ و کار و... کرده اند نمیتوانند دمای 40 درجه زمستان را تحمل کنند؟).

4. دوست گرامی آیا پیاده روی مشکل تر است یا جنگ و جهاد؟ شما چرا چنین قیاسهای ساده ای را نادیده میگیرید؟ وقتی سپاهیان پیامبر در فصول مختلف سال در زیر آفتاب و... جنگ و جهاد کرده اند و گرما رو تحمل کرده اند آیا تحمل آفتاب زمستان بعد از مثلا چند ساعت پیاده روی دشوار است؟

5. در موارد بالا جواب داده شده.

6. دلایل علمی را با تکیه بر تعصب نمیتوان رد کرد. تنها نکته ای که من از این حدیث میتوجه میشوم این است که: الف) یا خدیث ایراد دارد ب) یا اینکه دما مثلا بجای اینکه 33-34 درجه بوده باشد حدود 37-38 درجه بوده که بازهم در نتیجه تغییری حاصل نمیشه.

هو الغنی
سلام.
به دوستان توصیه میکنم کتابای دکتر تیجانی رو حتما بخونند

بسمه تعالی
دوست محترم جناب آقای ایمان
1- کسی در این مساله تعصبی ندارد؛ چون اساسا گرما و عدم آن در اصل مساله نقشی ندارد وولایت امیر المؤمنین«علیه السلام»ربطی به سرما و گرمای هوا ندارد.
اما اینکه در جریان حادثۀ غدیر هوا گرم بوده، ما تابع نصوص هستیم نه حدسیات،که وضعیت ده بیست سال محاسبه گردد و حکم آنرا به 1400 سال قبل تعمیم بدهيم، و آنچنان که گفته شد سخنان شما از مرز حدسیات پا فرا تر نمی نهد ومفید ظن هم نیست چه رسد به قطع.

2- روایاتی که گرمای هوا در آن آمده است در منابع عامه نیز وجود دارد که چند مورد بیان می شود:
الف:احمد در مسند روایت می کند:
«حَدَّثَنَا عَفَّانُ حَدَّثَنَا أَبُو عَوَانَةَ عَنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ أَبِي عُبَيْدٍ عَنْ مَيْمُونٍ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ زَيْدُ بْنُ أَرْقَمَ وَأَنَا أَسْمَعُ نَزَلْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِوَادٍ يُقَالُ لَهُ وَادِي خُمٍّ
فَأَمَرَ بِالصَّلَاةِ فَصَلَّاهَا بِهَجِيرٍ قَالَ فَخَطَبَنَا وَظُلِّلَ لِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِثَوْبٍ عَلَى شَجَرَةِ سَمُرَةٍ مِنْ الشَّمْسِ فَقَالَ أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَوَلَسْتُمْ تَشْهَدُونَ أَنِّي أَوْلَى بِكُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ قَالُوا بَلَى قَالَ فَمَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَإِنَّ عَلِيًّا مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَوَالِ مَنْ وَالَاهُ»[1].
زید بن ارغم می گوید:همراه رسول خدا «صلی الله علیه وآله» در وادی ای به نام غدیر فرود آمدیم.پیامبر امر به نماز نمود ودر گرمای زیاد نماز را خواندند وبعد از آن خطبه ای ایراد نمودنددر حالی که برای حضرت با پارچه ای بر روی در خت سمرة سایه بانی زده شده بود به خاطر گرمای خورشید...
هجیر:سختی گرما.
من الشمس:من تعلیلیه است؛ یعنی بخاطر گرمای خورشید برای رسول خدا«صلی الله علیه وآله» سایه بانی درست کردند.
سوال:مگر رسول خدا«صلی الله علیه وآله» سیرۀ قیصر و کسری را دارند که در هوای عادی برای آن حضرت سایه بان در ست کنند؟این نیست مگر اینکه هوا گرم بوده باشد به نحوی که تحمل آن دشوار بوده است.


[1].مسند الإمام أحمد بن حنبل ،ح19325، مؤسسة الرسالة.

ب:حاکم نیشابوری در مستدرک و طبرانی در معجم کبیر روایت نموده اند:
«حدثنا علي بن عبد العزيز ثنا أبو نعيم ثنا كامل أبو العلاء قال سمعت حبيب بن أبي ثابت يحدث عن يحيى بن جعدة عن زيد بن أرقم قال : خرجنا مع رسول الله صلى الله عليه و سلم حتى أنتهينا إلى غدير خم أمر بدوح فكسح في يوم ما أتى علينا يوم كان أشد حرا منه فحمد الله وأثنى عليه وقال : يا ايها الناس إنه لم يبعث نبي قط إلا عاش نصف ما عاش الذي كان قبله وإني أوشك أن أدعى فأحيب وإني تارك فيكم ما لن تضلوا بعده كتاب الله ثم قام وأخذ بيد علي رضي الله عنه فقال : يا أيها الناس من أولى بكم من أنفسكم ؟ قالوا : الله ورسوله أعلم قال : من كنت مولاه فعلي مولاه»[1].
وی در این روایت می گوید: گرمتر از این روز بر ما روی نکرده است.


[1]. المستدرك على الصحيحين،محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري،ح6272؛دار الكتب العلمية – بيروت.المعجم الكبير، سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني،ح4986.مكتبة العلوم والحكم – الموصل.

ج:ابن مغازلی شافعی«483ه»در کتاب مناقب علی بن ابی طالب«علیه السلام»روایت نموده:
عن زيد بن أرقم " أقبل نبي الله من مكةفي حجة الوداع حتى نزل ( صلى الله عليه وآله وسلم ) بغدير الجحفة بين مكة والمدينةفأمر بالدوحات فقمّ ما تحتهن من شوك ثم نادى : الصلاة جامعة! فخرجنا إلى رسول الله ( صلى الله عليه وآله وسلم ) في يوم شديد الحر ، وإن منا لمن يضع رداءه على رأسه وبعضه على قدميه من شدة الرمضاء ...[1]
که در این روایت آمده هوا در این روز بسیار گرم بوده و گروهی از حاضرین بخاطرشدت گرما ردای خود را بر سر انداخته وبرخی در زیر پای خود انداخته بودند.
به هر حال ما تابع نصوصيم نه حدسيات.

[1].مناقب ابن مغازلی شافعی،ح23

بسم الله الرحمن الرحیم


جناب ایمان
یه خواهش ازتون دارم:
میشه از گزارش هواشناسی بیای بیرون؟ ما کاری نداریم که اون زمان در غدیر هوا ابری بوده همراه با بارش پراکنده و وزش باد و ... و حدکثر و حداقل دما رو لازم نداریم.
من عرض کردم اینجا فقط شما بپرسید و ما جواب بدیم.
الان متوجه میشوم که هیچ سوالی ندارید و فقط زمانی که ما از شما سوال میپرسیم استعداد پرسیدنتون شکوفا میشه.
نه میتونید سوال بپرسید (نمونه اش همین الان) نه میتونید جواب بدهید (نمونه اش تاپیک های دیگر که سوال های ما را با سوال پاسخ می دهید.).

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

سرور گرامی جناب صدرا

یعنی با توجه به مطالبی که شما از کتب اهل سنت آورده اید می فرمایید که جناب ایمان حتی با کتب خودشان هم آشنایی ندارند و می خواهند خلاف کتب اهل سنت را برایمان اثبات کنند؟؟؟!!!

یعنی اهل سنت برای اثبات حقانیت خودشان نا حق بودن کتب صحیحشان را اثبات می کنند؟؟؟!!!

یعنی اهل سنت در مقابل شیعه اینقدر بی جواب شده اند که روایات صحیح خودشان را هم رد می کنند؟؟؟!!!

خوشا به حال شیعیان که مخالفانشان چنینند!!!

باتشکر - یاعلی

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب جاست گاد 5

به نظر بنده اولین و اساسی ترین و مهم ترین ( و چند ترین دیگر ) اختلاف بین شیعه و سنی مسئله جانشینی و امامت بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هست که اگر این حل شود تمام مشکلات بعدی خود به خود حل می گردند.

و حل این مشکل هم بسیار ساده است. کلیت قضیه از دو حالت خارج نیست:

1. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای خودشان جانشینی تعیین نموده اند.
2. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای خودشان جانشینی تعیین ننموده اند.

اگر حالت اول باشد باید به احادیث و سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مراجعه کنیم ببینیم که چه کسی را تعیین نموده اند.

اما اگر حالت دوم باشد با توجه به اینکه زمانی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از دنیا رفتند دین اسلام را کامل ابلاغ نموده بودند با توجه به آیات قرآنی که الیوم اکملت لکم دینکم و ... . پس اثبات می شود که دین قبل از شهادت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم کامل شده بوده.
یعنی با این فرض اثبات می شود اینکه دین بدون جانشین کامل است و در این حالت تعیین جانشین خارج شدن از دین و مخالفت با امر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است چون وقتی دین کامل است اگر قرار بود جانشینی باشد تعیین می شد!!!
پس کل ماجرای سقیفه و کسانی که در آنجا بودند با خدا و رسولش مخالفت کرده اند و مردود هستند.

اما با توجه به فرموده های حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم معلوم می شود که فرض دوم باطل است و فرض اول اثبات می شود.

چرا که وقتی به روایات و احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مراجعه می کنیم میبینیم که ایشان در هر فرصت و حالتی جانشین خود را معرفی فرموده اند.

اولین روز ابلاغ علنی مشهور به یوم الدار
حدیث منزلت
حدیث ثقلین
حدیث غدیر
و ... .

با سلام خدمت دوستان
من هم شیعه دوازده امامی هستم
حالا که در این تایپیک بحث از شیعه و سنی وشده از کاربران عزیز هم شیعه و هم اهل تسنن میخوام این فایل بسیار زیبا و شنیدنی رو دانلود کنن و حتما نظر خودشونو در مورد این فایل اعلام کنن

http://www.xn--mgbgnblk1jpadr.com/18/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%81%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B4%D8%A8%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8
%B1/#more-1042

نام فایل شبهای پیشاور هستش
توضیحی در این مورد نمیدم تا دوستان عزیز خودشون فایل رو دانلود کنن برای من که خیلی جذابیت داشت و واقعا لذت بردم امیدوارم شما هم بهره افی رو ببرین
:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

موضوع قفل شده است