افکار انحرافی و رذائل عقیدتی

تب‌های اولیه

27 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
افکار انحرافی و رذائل عقیدتی

در مطلب زیر فهرستی از اغواگری های لاچینی یا همان موحد را تقدیم دوستان و همکاران می نمایم تا بیشتر با ماهیت فکری و اعتقادی این شخص آشنا بشنوید . ایشان مداوم دم از الله می زند و مدعی ست که از الله تبعیت می کند سخنانش مستند به کلام الله مجید است . و حال این که وی هیچ قید و بندی به کلام خدا ندارد و در مباحثات صرفاَ دنبال ایجاد تشکیک در دین است و به جوابیه های مستدل قرآنی دوستان و همکاران توجهی ندارند و دائم برای طفره رفتن از سئوال دوستان شبهه ای دیگر می افکند . وی در تاپیک


مطلب 72 در خصوص خود چنین می نویسد :
شیعه بودم !!! سنی شدم!!!! بعد وهابی شدم !! بعد قرآنی شدم و به عقیده ی خود یقین ندارم !!!!!!!!!!
وی دارای چنین اعوجاج فکری و عقیدتی است . گاهی استنادش به علمای شیعه و گاهی به علمای اهل سنت گاهی بر علیه گاهی بر له است و لکن از برآیند مطالب ایشان بر می آید که وی هیچ اعتقادی به هیچ یک از فرق اسلامی ندارد و از افکار و نظرات او به طور واضح بوی الحاد استشمام می شود .

خداوند او را به صراط مستقیم هدایت کند و کاربران مؤمن ما را از شر اغواگری های او مصون و محفوظ بدارد .

[=Microsoft Sans Serif]این اغواگری ها مربوط به تاپیک پاسخ به شبهه ای بر صلوات بر محمد و آل محمد - به نام الله به کام شیطان است .

http://www.askdin.com/showthread.php?t=5459

[=Microsoft Sans Serif]اعوذ بالله القوی من الشیطان الغوی[=Microsoft Sans Serif]

[=Microsoft Sans Serif]اغواگری در مطلب شماره 32 :
1 – کسی غیر از خدا هادی و هدایتگر نیست .(مکرر این در مطالب دیگر او تکرار می شود ).
2 – پیامبر اسلام و سایر انبیا هادی نیستند فقط ابلاغ کننده پیام خداوند هستند و کسی که قائل به هدایت گری اینان باشد مشرک است آیه ای در خصوص هادی بودن اینان در قرآن نیست .(تکرار در مطلب40)
3 – مخاطبین آیه تحدید در قرآن را از انبیا مثال می زند تا به نوعی جدایی قرآن صامت با قرآن ناطق را القا بکند .

[=Microsoft Sans Serif]اغواگری در مطلب 34:
4- نباید بین انبیا فرق مقامی قائل شد . درجه بندی انبیا ممنوع و رتبه بندی آنان خطاست .
5 – برتر دانستن رسول خدا خطا و نوعی بزرگ نمایی است .
6 – انسان های اولیه تکامل یافته میمون هستند .
7 – اولین انسان تکامل یافته از نظر عقلی حضرت ابراهیم است .
8 – انسان های اولیه فاقد عقل بودند .

[=Microsoft Sans Serif]اغواگری در مطلب 39 :
9 – اسم پیامبر اسلام در قرآن نیامده است .
10 - پیامبران انسان های معمولی هستند .
11 – وارد کردن نام رسول خدا در نماز خلاف فرمان الله است .
12 – هیچ انسانی را مافوق انسان نینگاریم و تنها الله را مافوق بدانیم .

[=Microsoft Sans Serif]اغواگری در مطلب 40 :
13 – احادیث آیات شیطانی هستند .
14 – ایمان آوردن یا نیاوردن کسی به پیامبران ارتباطی ندارد هادی فقط خداست .
15 – نبی از نظر مصداق اخص از رسول است .

[=Microsoft Sans Serif]اغواگری در مطلب 56 :
16 - تضاد تمام احادیث با قرآن کریم .
17 – عنوان صحیح برای کتب مسلم و بخاری غلط است . الحمدلله
18 – مسلم و بخاری مسلمان نبودند از شعوبیه ( ملی گرایان ایرانی ) بودند . قابل توجه دست اندرکاران ختم صحیح بخاری در زاهدان .

[=Microsoft Sans Serif]اغواگری در مطلب 58 :
19 - مقایسه انبیا با بلعم باعورا .
20 – اولو الامر در آیه ی اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولو الامر منکم ، مسئولان و کارگزاران حکومتی هستند .(تکرار در 71)
21 – محتوای آیه صلوات نبوی ( ان الله و ملائکته یصلون علی النبی ...) اختصاص به پیامبر ندارد و خداوند و ملائکه بر من و شما هم صلوات می فرستد .
22 – اهل بیت در آیه تطهیر فقط زنان پیامبرند نه کسان دیگر .

[=Microsoft Sans Serif]اغواگری در مطلب 59 :
23 – پیامبر فقط قرآن می دانسته علوم دیگری نداشته .
24 – در نماز یا باید به نبوت تمام انبیا شهادت بدهیم یا هیچکدام .
25 – در نماز باید فقط الله ذکر شود .
26 – پیامبر اسلام در نماز به نبوت خودش نمی توانسته شهادت بدهد .
27 – پیامبر اسلام سید المرسلین نیست .
28 – هر کس به رسالت رسول خدا شهادت دهد منافق است ( تفسیر به رأی آیات ابتدایی سوره ی منافقون) .
29 – تنها باید به وحدانیت خدا شهادت داد .

[=Microsoft Sans Serif]اغواگری در مطلب 66 :
30 - آئین شیعیان بدترین آئین و حتی از آئین بت پرستان زمان پیامبر بدتر است .

[=Microsoft Sans Serif]اغواگری در مطلب 67 :
31 – انسان ها فانی هستند ملائکه نه .
32 – وسائط فقط ملائکه هستند نه انسان ها .

[=Microsoft Sans Serif]اغواگری در مطلب 72 :
33 – شیعه بودم – بعد سنی شدم – بعد وهابی شدم و سپس قرآنی شدم و به عقیده ی خود یقین ندارم .

[=Microsoft Sans Serif]اغواگری در مطلب 89 :
34 – چون خداوند به من فرموده : نحن اقرب الیه من حبل الورید – من از رگ گردن به شما نزدیکترم – چون کلام الله است نیازی به واسطه ندارم ( تفسیر به رأی) .
35 – خداوند که فرموده : ادعونی استجب لکم – نامبرده معنا کرده – مرا دعوت کنید تا شما را اجابت کنم – این همان پدیده ی ادراک خداوند ( perception of God ) است .
36 – توسل به اموات ممنوع .

سلیم;56071 نوشت:
پرونده ی افکار انحرافی و رذائل عقیدتی لاچینی(موحد)در سایت اسک دین

سلام علیکم جمیعا
سلیم گرامی شما مطمئن هستید جناب موحد همان جناب لاچینی در سایت گفتمان قرآنی است ؟

چون بنده جناب لاچینی را میشناسم ( البته تا حد یک کابر آشنا ) و این مطالبی که مطرح گردیده متعلق به ایشان نیست ما در سایت گفتمان قرآنی با هم تبادل نظر میکردیم و دیدگاه ایشان بسیار متفاوت بود با این نوع گویش.

بدین دلیل عرض میکنم که استدلالات جناب لاچینی متفاوت بود و این گویش و استدلال به ایشان نمی خورد.

یاحق

دوست گرامی سلام علیکم

مزید اطلاع شما دوست عزیز ، جناب موحد خودشان رسماَ در همین تاپیک فوق الذکر ، خود را به این نام معرفی کردند انشاء الله که این لاچینی با اون لاچینی جدا باشد . و این جناب موحد (لاچینی) افاضاتی هم در سایر تاپیک ها دارند که آنها نیز برای آگاهی دوستان فهرست خواهد شد و ضمناَ ایشان از دوستان و هم فکران غلامعلی نوری می باشد ، شاید هم دارند در اغواگری دست ایشان را از پشت می بندند .


و من الله التوفیق


سلام.
عجب!!!
من خودم از پستهاي ايشان تعجب ميكردم از يك طرف نام موحد داشتند و از طرف ديگر پستهاي آن چنيني ميدادند.
واقعا گيج شده بودم.:Gig:
واقعا ممنون استاد از افشاگريتون.:Gol:

بگذارید اشکارا نظراتش را بگوید

ایمانی ایمان کامل است که شخص در ضمن ان حتی کافر هم بشود

سلام علیکم جمیعا

در مورد مواردی که جناب موحد مطرح مینمایند باید ابتداعا عرض کنم که این موارد در حقیقت شبهاتی است که از طرف وهابیون و بعضی اهل تسنن نیز مطرح میگردد لذا چاره کار این نیست که ایشان را بخاطر داشتن این نوع تفکر زیر سوال برده و یا بخواهیم ترور شخصیت بکنیم.

تنها راه چاره این است که نیاز است پاسخ شبهات وارده را داد و اگر او اشتباه میکند متوجه شود و اگر پاسخ دهنده اشتباه میکند نیز همینطور.

مطالبیکه ایشان مطرح میکند مسائل صحیح و اشتباه در بعضی موارد ممزوج است مثلا همان پست 32 خداوند را هدایت گر صرف معرفی کردن عین آیه
الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور

همین ولی یک در تعاریف ایشان یگانه خداوند متعال تعریف گردیده و پذیرنده غیر او مشرک در آیه
یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوالرسول و اولوالامر منکم

پیامبر و اولولامر برحق نیز ولی هدایت بحساب می آیند لذا اگر با معیار ایشان بخواهیم در نظر بگیریم العیاذ بالله خدا هم مشرک و پیامبرش هم که اینها را آورده پیامبر .... میشود.

جناب سلیم گرامی پاسخ دادن با حوصله خیلی بهتر از ترور تفکر دیگران است و اساسا اگر در آن تاپیک عنایت کرده باشید آنهمه مسئله سر همین ترور شخصیتی پیش آمده.

در مورد دین نباید گزینشی رفتار کرد و همینطور متعصبانه.
موفق و موید باشید

یاحق

fagheer;56151 نوشت:
بگذارید اشکارا نظراتش را بگوید

دوست گرامی نامبرده در کمال آزادی نظراتش را گفته و ما در این تاپیک آنها را برای اطلاع دوستان و کسانی که حوصله خواندن سیاه نامه های موحد قلابی را ندارند فقط فهرست کردیم و البته تشکیکات دینی ایشان در تاپیک ها جواب داده شده و می شود .

bina88;56155 نوشت:
سلام علیکم جمیعا

در مورد مواردی که جناب موحد مطرح مینمایند باید ابتداعا عرض کنم که این موارد در حقیقت شبهاتی است که از طرف وهابیون و بعضی اهل تسنن نیز مطرح میگردد لذا چاره کار این نیست که ایشان را بخاطر داشتن این نوع تفکر زیر سوال برده و یا بخواهیم ترور شخصیت بکنیم.

تنها راه چاره این است که نیاز است پاسخ شبهات وارده را داد و اگر او اشتباه میکند متوجه شود و اگر پاسخ دهنده اشتباه میکند نیز همینطور.

مطالبیکه ایشان مطرح میکند مسائل صحیح و اشتباه در بعضی موارد ممزوج است مثلا همان پست 32 خداوند را هدایت گر صرف معرفی کردن عین آیه
الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور

همین ولی یک در تعاریف ایشان یگانه خداوند متعال تعریف گردیده و پذیرنده غیر او مشرک در آیه
یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوالرسول و اولوالامر منکم

پیامبر و اولولامر برحق نیز ولی هدایت بحساب می آیند لذا اگر با معیار ایشان بخواهیم در نظر بگیریم العیاذ بالله خدا هم مشرک و پیامبرش هم که اینها را آورده پیامبر .... میشود.

جناب سلیم گرامی پاسخ دادن با حوصله خیلی بهتر از ترور تفکر دیگران است و اساسا اگر در آن تاپیک عنایت کرده باشید آنهمه مسئله سر همین ترور شخصیتی پیش آمده.

در مورد دین نباید گزینشی رفتار کرد و همینطور متعصبانه.
موفق و موید باشید

یاحق

دوست عزیزم
سلام علیکم
دوست محترم هدف سایت ترویج اسلام ناب محمدی و پاسخ به شبهات و سئوالات است اصلا بحث ترور تفکر در اینجا مطرح نیست ترور مقدسات مطرح است که نامبرده و تعدادی از هم فکران ایشان دارند با سوء استفاده ازآزادی سایت انجام می دهند ، و ما موظف به پاسخگویی به ایشان هستیم و پاسخ نیز داده ایم و می دهیم ، لکن افشای ماهیت فکری افرادی مانند ایشان که مقدس ترین اعتقادات نه تنها شیعیان بلکه تمام فرق مسلمین و حتی پیروان سایر انبیا را مورد هجمه و تاخت و تاز قرار داده ، برای آگاهی بخشی دیگر کاربران ، تکلیف شرعی و علمی ماست . ما رعایت امانت کرده ایم و شبهات ایشان را تنها فهرست کرده ایم تا دوستان کاربر راحت تر از نظرات ایشان آگاه شوند .

و من الله التوفیق

سلام علیکم جمیعا

سلیم;56162 نوشت:
اصلا بحث ترور تفکر در اینجا مطرح نیست ترور مقدسات مطرح است که نامبرده و تعدادی از هم فکران ایشان دارند با سوء استفاده ازآزادی سایت انجام می دهند ،

سلیم گرامی فرمایش شما صحیح . لازم است کسی که در مورد مسئله ای نظری دارد آنرا بشکلی بیان کند که همراه با توهین به مقدسات دیگران نباشد و این لازم به تذکر دادن است و خیلی خوب بود همامجا در ذیل پاسخی که به شبهات ایشان میدادید مسئله را متذکر میشدید

جناب استاد سلیم ضمن تشکر از ایجاد این تاپیک پیشنهاد میکنم چنین پرونده ای را برای غلامعلی نوری هم تشکیل دهید تا کاربرانی که آشنایی با افکار منحط ایشان ندارند مطلع شوند

[=Century Gothic]با سلام
بنده ام از سلیم بزرگوار تشکر میکنم !بسیار تاپیک بجایست!!
و در مورد نوشتار محمد عزیز !بنده کاملا موافقم!!ااگر اینطور تاپیکها در مورد عقایدی که پایه و اساس ندارد زده بشه نتیجه
[=Century Gothic]مطلوب تری بدست می اید!

و سخنی با سرور گرامی بینای عزیز !!بینا جان من یک اشاره ای به یک نکته میکنم !!آنهم شاید به دلیل این باشد که از ایران دورم!!بیشتر احساس میکنم !!
اگر نه که شما خودتان بیشتر از بنده واقفید و استاد بنده هستید!!!
گفتار اینطور آدمها به سرعت در دنیای مجازی اینترنت پخش میشود و حالا شانس یک عده ای که به دلایلی بینش کافی ندارند !!و یا تحقیق درستی هم ندارند با گفتار این اشخاص گمراه میشوند و از طرفی عده ای از خدا بی خبر !!این سخنان بی پایه را در سایتها قرار داده و استفاده نا حق را انجام میدهند!!
مثلا در مورد غلامعلی نوری !قبل از آنکه به این سایت تشریف بیاورند!!بنده مدتی بود که با اندیشه ان آشنایی داشتم و گفتار منحرفی که در اکثر سایتها ارائه میدادند!! !! سایتهای که پاسخ گو نبودند!!و...!

و خیلی ها که میتونم به جرات بگم هیچ شناختی از اسلام نداشتند با گفتار این آقا وارد مقوله ای میشدند که ....!!همگی واقفیم !!در این تاپیک نگاه کنید بیشتر متوجه میشویم که روزهای اول جناب نوری به چه حربه ای متوسل میشدند در این سایت !!
[=Century Gothic]می خواهم شبهه ای مطرح کنم اما می ترسم! - گفتگوی دینی

[=Century Gothic] اما کار بسیار هوشیارانه عزیزان این سایت این بود که امسال نوری و ..!و ...!!به آنها اجازه ای بزرگ شدن داده نشد !!اندیشه انحرافی این افراد را نمایان کرد!!این درست یکی از رسالتهای این سایت است که همگی بر این واقفیم!!:Sham:
این مطلب را الان بنده عنوان میکنم بیش از ۲۰ ایمل شخصی از مدیران و کاربران سایتهای دیگر برای بنده ارسال شد و تشکر !چرا که در مورد مطلبهای این آقا !!بنده دعوت کردم که به این سایت تشریف بیاورند و متوجه انحراف فکری این جور اشخاص باشند!!
کار ساده ای نبود !!اما تا آنجا که توانستم این کار را انجام دادم!!
یا حق

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و درود بر رضای بزرگوار سلیم و حمید عزیز

این تاپیک که ایجاد شد و دلیل آن اطلاع رسانی است در مورد بعضی عقاید انحرافی بعد خوب این مسئله است و به عقیده بنده هم اطلاع رسانی کار واجب و لازمی است حال چند نکته باقی میماند که ذیلا عرض میکنم.
در این تاپیک شخص و اشخاص بخصوصی باعنوان افرادی با عقاید منحرف معرفی شدند.
اولا خواننده این تاپیک متوجه این افراد و مطالب مندرج در این تاپیک در موردشان میشود.

در مرحله بعد وارد تاپیکهائی که سلیم گرامی آدرس آنرا در ضمن نقد قرار داده اند میشوند و چیزی را که شاهد میشوند این است که کارشناسان با این عقیده در حال تبادل نظر و بنوعی مناظره هستند و هنوز نتیجه ای گرفته نشده

و خب نتیجه و جمع بندی ای که در این تاپیک ذکر گردیده در مورد عقاید ایشان مستند است ولی بجای حل مسائل مطرح شده از طرف کارشناسان تنها انگشته اتهام بسمت این اشخاص گرفته شده.

لازم بود در مناظره و تبادل نظر اشتباه آنها مشخص میشد تا لازم به وضیح نباشد.

مثلا امروز سروش میگوید قرآن زائیده تفکر محمد ( ص ) است. من بیایم تاپیک بزنم که سروش فلان است و فلان بهتر است یا اینکه دلایلی برای انحراف کلام سروش بیاورم ؟

این سوال را از دیدگاه یک خواننده میپرسم . یک خواننده با توجه به دانسته هایش تاحدودی متوجه انحراف میگردد ولی اگر کارشناس بیاید بجاای اثبات اشتباه او از راه علمی و کاملا منصفانه بیاید نقد شخصیتی نماید خب این در دید خواننده جای سوال میگذارد که این شخص چه چیز ثقیلی گفته که در مناظره نتوانسته اند پاسخ دهند و اینچنین نهایتا عمل کرده اند.

امیدوارم درست مطلب را ادا کرده باشم.

یاحق

سلام بر جناب سلیم
1. حضرت امام حسین بن علی فرموده اند که اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید. جنابعالی مطالبی را به من نسبت داده اید که برخی درست و برخی نادرست است. البته نسبتهای نادرست نیز از عدم دقت و مطالعه کافی مطالب ناشی شده است نه اینکه عمدی باشد ، از جمله :

مخاطبین آیه تحدید در قرآن را از انبیا مثال می زند تا به نوعی جدایی قرآن صامت با قرآن ناطق را القا بکند .
انسان های اولیه فاقد عقل بودند .
اسم پیامبر اسلام در قرآن نیامده است .
تضاد تمام احادیث با قرآن کریم .
مسلم و بخاری مسلمان نبودند از شعوبیه ( ملی گرایان ایرانی ) بودند . قابل توجه دست اندرکاران ختم صحیح بخاری در زاهدان .
مقایسه انبیا با بلعم باعورا .
پیامبر فقط قرآن می دانسته علوم دیگری نداشته .
هر کس به رسالت رسول خدا شهادت دهد منافق است ( تفسیر به رأی آیات ابتدایی سوره ی منافقون) .
وسائط فقط ملائکه هستند نه انسان ها .
شیعه بودم – بعد سنی شدم – بعد وهابی شدم و سپس قرآنی شدم و به عقیده ی خود ایمان ندارم .


انتقاد علامه طباطبایی از حوزه ها : " علوم حوزوی به گونه ای تنظیم شده اند که به هیچ وجه به قرآن احتیاج ندارند به طوری که شخص متعلم می تواند تمام این علوم را از صرف،نحو،بیان، لغت، حدیث، رجال،درایه، فقه و اصول فراگرفته به آخر برسد و انگاه متخصص در آنها بشود و ماهر شده در آنها اجتهاد کند ولی اساسا قرآن نخواند و جلدش را هم دست نزند! در حقیقت برای قرآن چیزی جز تلاوت کردنش برای کسب ثواب و یا بازوبندی فرزندان که از حوادث روزگار حفظشان کند چیزی نمانده اگر اهل عبرتی عبرت بگیر" تفسیر المیزان فارسی 20 جلدی ج5 ص 450

موحد;56249 نوشت:
سلام بر جناب سلیم
1. حضرت امام حسین بن علی فرموده اند که اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید. جنابعالی مطالبی را به من نسبت داده اید که برخی درست و برخی نادرست است. البته نسبتهای نادرست نیز از عدم دقت و مطالعه کافی مطالب ناشی شده است نه اینکه عمدی باشد ، از جمله :

مخاطبین آیه تحدید در قرآن را از انبیا مثال می زند تا به نوعی جدایی قرآن صامت با قرآن ناطق را القا بکند .
انسان های اولیه فاقد عقل بودند .
اسم پیامبر اسلام در قرآن نیامده است .
تضاد تمام احادیث با قرآن کریم .
مسلم و بخاری مسلمان نبودند از شعوبیه ( ملی گرایان ایرانی ) بودند . قابل توجه دست اندرکاران ختم صحیح بخاری در زاهدان .
مقایسه انبیا با بلعم باعورا .
پیامبر فقط قرآن می دانسته علوم دیگری نداشته .
هر کس به رسالت رسول خدا شهادت دهد منافق است ( تفسیر به رأی آیات ابتدایی سوره ی منافقون) .
وسائط فقط ملائکه هستند نه انسان ها .
شیعه بودم – بعد سنی شدم – بعد وهابی شدم و سپس قرآنی شدم و به عقیده ی خود ایمان ندارم .

انتقاد علامه طباطبایی از حوزه ها : " علوم حوزوی به گونه ای تنظیم شده اند که به هیچ وجه به قرآن احتیاج ندارند به طوری که شخص متعلم می تواند تمام این علوم را از صرف،نحو،بیان، لغت، حدیث، رجال،درایه، فقه و اصول فراگرفته به آخر برسد و انگاه متخصص در آنها بشود و ماهر شده در آنها اجتهاد کند ولی اساسا قرآن نخواند و جلدش را هم دست نزند! در حقیقت برای قرآن چیزی جز تلاوت کردنش برای کسب ثواب و یا بازوبندی فرزندان که از حوادث روزگار حفظشان کند چیزی نمانده اگر اهل عبرتی عبرت بگیر" تفسیر المیزان فارسی 20 جلدی ج5 ص 450



جناب موحد به نوشته های خودت هم ایمان نداری !!
همه اش با آدرس دقیق و مستند بود


سلام بر همه هموندان
1. با توجه به جو پیش آمده در این سایت بر آن شدم که نه تنها از این سایت بلکه از همه سایتهای مشابه بروم. مدعیان پیروی از امام جعفر بن محمد که 28 سال با یک مادی بحث کرد حاضر نیستند حتی سخنان را کامل بشنوند. تاپیکی باز شده است در خصوص شبهه بر صلوات ولی شما می توانید مطالب متنوعی از آیه تطهیر گرفته تا آیه ولایت و خیلی مطالب دیگر را در آن بیابید الا شبهه بر صلوات. خودشان مطالبی را مطرح می کنند و من چون در مقام پاسخ برمی آیم می گویند فلانی برای فرار از بحث این مطالب را پیش کشیده است و کلماتی بر زبان می رانند که نشانگر فاصله گرفتن از فرامین الله است و برازنده یک نفر ولو مسلمان ظاهری نیست.

2. من فعلا بر این باورم که همه فرقه های اسلامی به نسبت کم یا زیاد از مسیر اسلام منحرف شده اند و شما می توانید با عمل به فرموده قرانی الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْباب‏ در این باب خودتان تحقیق کنید.

3. برای ایجاد وحدت میان مسلمانان به نظر من تنها راه ممکن روی آوردن به کلام الله و دوری کردن از میلیونها حدیثی است که جعل شده تا اهداف فرقه ای محقق شود و البته احادیث صحیحی هم وجود دارد که با روشهایی می توان آنها را استخراج کرد.

خداحافظ

با سلام

نقل قول:
فلانی برای فرار از بحث این مطالب را پیش کشیده است

من در تاپیک شبهه صلوات به آدرس زیر:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=5459

اولین بار در پست شماره 44 پرسیدم:

نقل قول:
اگر قصد مناظره دارید، قدم به قدم:

نقل قول:

خداوند اراده اش را چگونه اجرا می کند:

1 - با واسطه
2 - بی واسطه

منتظر پاسخ شما هستم.

شما در پست شماره 47 بنده را خطاب قرار دادید:

نقل قول:
سلام بر جناب بینام
جنابعالی "واسطه فیض" را کمی توضیح دهید تا من هم به پرسش شما پاسخ دهم. البته تا جایی که من می دانم این ایده از مسیحیت تحریف شده وارد اسلام شده و به بدترین شکل ممکن در آئین بهاییت خود را متجلی ساخته است.


پاسخ سؤالتان را در پست بعدی، یعنی شماره 48 دریافت کردید:

نقل قول:
من به اندازه کافی توضیح دادم، ولی شما نفهمیدید. اگر قدم به قدم پیش برویم متوجه منظور ما از واسطه فیض می شوید. اینقدر هم تئوری بافی نکنید که فلان چیز از فلان جا وارد فلان دین شده است!

خداوند اراده اش را چگونه به اجرا می رساند؟

1 - با واسطه
2 - بی واسطه

مجدداً بنده را در پست شماره 51 خطاب قرار دادید:

نقل قول:
سلام بر جناب بینام
آیاتی را که آورده اید که در تایید نظر من است. جنابعالی آیاتی را بیاورید که هدایت به پیامبران نسبت داده شده باشد.


بله من مطلبی مطرح کردم، و شما به آن به اصطلاح پاسخ دادید... پاسخ سؤال اصلی چه شد؟

در پست 54 بعد از پاسخ به پست 51 متعلق به شما سؤال اصلی را مجدداً تکرار کردم:

نقل قول:
در ضمن، جناب موحد، از پاسخ به سؤال فرار نکنید:
نقل قول:

خداوند اراده اش را چگونه به اجرا می رساند؟

نقل قول:

1 - با واسطه
2 - بی واسطه

شما بعد از تکرار این سؤال سه پست ارسال کردید، به شماره های 56، 58 و 59. در پست 60 جناب سلیم به سؤال من اشاره کردند:

نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]جواب سئوال جناب بینام چه شد ؟
نقل قول:

[=Microsoft Sans Serif]دوست عزیز ما جناب بینام یک سئوال کلیدی را چند بار تکرار نمودند که هنوز از دادن جواب عاجز مانده اید .
[=microsoft sans serif]خداوند اراده اش را چگونه به اجرا می رساند؟
[=microsoft sans serif]1 - با واسطه
[=microsoft sans serif]2 - بی واسطه

پست 61 هم متعلق به خودم هست، که به خاطر تکرار شدن سؤال توسط جناب سلیم از تکرار آن خودداری کردم. البته از عدم پاسخگویی شما گله کردم:

نقل قول:
خوشبختانه دوستان مطالب خوبی ارائه کرده اند و نیازی نیست بنده حقیر چیزی اضافه کنم. جناب موحد هم که به صورت گزینشی به مسائل مطرح شده می پردازند.

پست 64 متعلق به شماست که در آن باز هم هیچ اشاره ای به سؤال بنده نشد.

در پست 65 سؤال خود را تکرار کردم و انتقادات تندی از فرار کنندگان از مناظره کردم:

نقل قول:
فرار جناب موحد و همپیمانانشان در منطقه :Khandidan!: از مناظره خودش گویای همه چیز است. چرا قدم به قدم پیش نمی آیید؟ جواب سؤال من چه شد؟ پاسخش یک کلمه است. باز می پرسم:

خداوند اراده اش را چگونه به اجرا می رساند؟

1 - با واسطه
2 - بی واسطه

چرا پاسخ نمی دهید؟ از چه می ترسید؟ نکند آگاهانه حق را انکار می کنید؟ نکند خودتان هم خوب می دانید که چند قدم جلوتر در این سؤال و جواب، کفگیرتان به ته دیگ می خورد و معلوم می شود که تنها از گمان پیروی می کنید...

پست 66 متعلق به شماست. پاسخی است به انتقادات بنده. سعی کردید خود را حق به جانب نشان دهید. ادعا کردید که علت پاسخ ندادن شما این بوده:

نقل قول:
من به برخی موارد مطروحه از جانب جناب صدیق پاسخ دادم و منتظر نظرات ایشان بودم و بدینجهت پاسخ شما را ندادم و همچنین به علت استفاده از واژه هایی که در شان یک انسان نیست چه رسد به اینکه این انسان خود را مسلمان یعنی تسلیم در برابر الله قلمداد کند از قبیل قلابی ، سفاهت ، جهالت ، فرار از بحث و غیره که اگر یک بار دیگر تکرار شود من دیگر پاسخ نخواهم داد.

می توانستید همان اول یک کلمه بگویید پاسخ تو را بعداً می دهم! این سکوت برای چه بود؟ اولین بار در پست 44 سؤال مربوطه مطرح شد، شما در پست 66 تازه می گویید قصد پاسخگویی دارید؟

نقل قول:
پاسخ شما که به خاطر آن من را به فرار از بحث متهم می کنید را انشاء الله در پست بعدی می دهم.

در این مدت چه می کردید؟ زبانتان را موش خورده بود؟ تا وقتی شما این مطلب را اعلام کنید 4 بار سؤال تکرار شد!!! چرا سکوت کرده بودید؟ اگر نام این فرار از مناظره نیست پس چیست؟ جز این است که امید داشتید من بی خیال سؤالم شوم؟ آیا بعد از این همه مستندات که نشان دهنده فرار شما از بحث است، من حق ندارم چنین اتهامی بزنم؟ حتماً باید شما را با لحنی تند متهم کرد تا پاسخ دهید؟

تازه، شما که ما را امر به معروف و نهی از منکر می کنید... خودتان را فراموش می کنید؟ در همین پست 66 فرمودید:

نقل قول:
الله در قران می فرمایند: ادْعُ إِلى‏ سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدين‏ : مردم را با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت فراخوان و با آنان به نكوترين شيوه مجادله كن. بى‏ترديد پروردگار تو به حال كسى كه از راه او منحرف شده داناتر است و هدايت يافتگان را نيز بهتر مى‏شناسد.
آیا شما تصور می کنید که به این دستور الله عمل می کنید؟ الفاظی را که در پستهای گذشته هم شما و هم جناب سلیم و تا حدی جناب صدیق در خصوص من به کار بردید را یک بار خودتان مرور کنید و پستهای من را هم مرور کنید و سپس قضاوت کنید که کدام یک از ما به این دستور الله عمل کرده ایم.

پست اول من در تاپیک مربوطه پست شماره 33 بود. پاسخ شما به این پست چه بود؟ پست شماره 34 که متعلق به شماست:

نقل قول:
سلام بر جناب بینام
1. الله اموات جناب سلیم را بیامرزد. مطالب جنابعالی که شرک اندر شرک شد.
2. الله در قران می فرمایند که ما برخی از پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم ولی از ما خواسته اند که میان آنها فرقی نگذاریم. جنابعالی چرا به این دستور الله احترام نمی گذارید و حضرت پیامبر را به گونه ای بزرگنمایی کرده اید که جایی برای دیگر پیامبران باقی نمانده است. حضرت پیامبر پیرو حضرت ابراهیم بودند : ثُمَّ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهيمَ حَنيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكينَ.
3. الله اسماء را به انسانهای نخستین که از میمون تکامل یافته بودند یاد داده است. این چه ارتباطی با حضرت پیامبر دارد؟ اولین انسان تکامل یافته از نظر عقلی حضرت ابراهیم است: وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُن‏ . . . انسانهای اولیه فاقد این ویژگی عقلانی بودند : وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى‏ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً.


بله، چه پاسخ مستدلی. حکمت و اندرز نیکو از این پست می بارد. و البته به راه پروردگار فرا می خواند. تا به حال مجادله ای به این نیکویی به عمرم ندیده بودم. مخصوصاً بند 3 خیلی جالب است... خداوند اسماء را به میمونهای تکامل یافته یاد داد، ولی به پیامبر (ص) نه!!!

نقل قول:
خداحافظ

همانطور که گفتم سعی دارید با هیاهو و متهم کردن دیگران خود را حق به جانب نشان دهید.

یا حق

دوستان عزیز سلام علیکم
سعی کنید بجای بر چسب و ایجاد فضای متشنج بیشتر به نقد و بررسی بپردازید
البته در میان بحث و بررسی و گفتگو های دینی مواضع و گرایش های افراد نیز به طور طبیعی روشن خواهد شد .

bina88;56245 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و درود بر رضای بزرگوار سلیم و حمید عزیز

bina88;56245 نوشت:

این تاپیک که ایجاد شد و دلیل آن اطلاع رسانی است در مورد بعضی عقاید انحرافی بعد خوب این مسئله است و به عقیده بنده هم اطلاع رسانی کار واجب و لازمی است حال چند نکته باقی میماند که ذیلا عرض میکنم.


در این تاپیک شخص و اشخاص بخصوصی باعنوان افرادی با عقاید منحرف معرفی شدند.
اولا خواننده این تاپیک متوجه این افراد و مطالب مندرج در این تاپیک در موردشان میشود.

در مرحله بعد وارد تاپیکهائی که سلیم گرامی آدرس آنرا در ضمن نقد قرار داده اند میشوند و چیزی را که شاهد میشوند این است که کارشناسان با این عقیده در حال تبادل نظر و بنوعی مناظره هستند و هنوز نتیجه ای گرفته نشده

و خب نتیجه و جمع بندی ای که در این تاپیک ذکر گردیده در مورد عقاید ایشان مستند است

ولی بجای حل مسائل مطرح شده از طرف کارشناسان تنها انگشته اتهام بسمت این اشخاص گرفته شده.

لازم بود در مناظره و تبادل نظر اشتباه آنها مشخص میشد تا لازم به وضیح نباشد.

مثلا امروز سروش میگوید قرآن زائیده تفکر محمد ( ص ) است. من بیایم تاپیک بزنم که سروش فلان است و فلان بهتر است یا اینکه دلایلی برای انحراف کلام سروش بیاورم ؟

این سوال را از دیدگاه یک خواننده میپرسم . یک خواننده با توجه به دانسته هایش تاحدودی متوجه انحراف میگردد ولی اگر کارشناس بیاید بجاای اثبات اشتباه او از راه علمی و کاملا منصفانه بیاید نقد شخصیتی نماید خب این در دید خواننده جای سوال میگذارد که این شخص چه چیز ثقیلی گفته که در مناظره نتوانسته اند پاسخ دهند و اینچنین نهایتا عمل کرده اند.

امیدوارم درست مطلب را ادا کرده باشم.

یاحق


مطلب را بسیاز زیبا و گویا بیان نموده اید
گفتگو و تبادل افکار و نقد و بررسی به جای نقد شخص
که این یکی از نشانه های سعه صدر و تکامل روحی و روانی و ایمانی گفتگو کننده است. البته به شرط اینکه هر دو سو بی غرض باشند

zahra;56321 نوشت:

مطلب را بسیاز زیبا و گویا بیان نموده اید
گفتگو و تبادل افکار و نقد و بررسی به جای نقد شخص
که این یکی از نشانه های سعه صدر و تکامل روحی و روانی و ایمانی گفتگو کننده است. البته به شرط اینکه هر دو سو بی غرض باشند

[=century gothic]با سلام
به سر کار زهرای گرامی !

میشه بگید چرا وقتی ابوذر دید که کعب الاحبارپیش عثمان تفسیر قرآن و حدیث میکند ضربه ای به سر او میزند و حد جاری میکند!!؟
[=century gothic]
[=century gothic]و ابوذر خطاب به کعب می گوید : ای یهودی زاده! تو دین ما را به ما یاد می دهی.:Sham:

[=century gothic]چرا[=century gothic]سعه صدر [=century gothic]تکامل روحی[=century gothic] نشان نداد و بگوید آقای [=century gothic] کعب بیا باهم بشینیم و ببینیم چه کسی درست میگوید!!

و چه کسی قرآن را بهتر و درست تر تفسیر میکند!!؟

[=Century Gothic]جواب این سوال جواب شما دوست گرامی نیز میباشد!!

[=Century Gothic]روزي ابن عباس نشسته بود كه مردي سررسيد و به او گفت: سخن عجيبي از كعب الاحبار درباره‌ي خورشيد و ماه شنيدم.
ابن عباس در حالي كه تكيه داده بود، با شنيدن اين سخن راست نشست و پرسيد: آن سخن چه بود؟
مرد گفت: كعب گمان دارد كه خورشيد و ماه در روز قيامت به صورت دو گاو پِيْ شده در جهنم افكنده مي‌شوند!
عكرمه مي‌گويد: ابن عباس از اين سخن برآشفت و گفت: كعب دروغ گفته، كعب دروغ گفته، كعب دروغ گفته، او مردي يهودي است كه مي‌خواهد اين مطالب را در اسلام وارد كند(1)
[=century gothic]
[=Century Gothic]یا حق
[=century gothic]
1-محمد بن جرير طبري: تاريخ الامم و الملوك، ج 1، ص 65 و درباره‌ي نيرنگ و دروغ‌گويي كعب ر.ك: محمود ابوريّه: پيشين، صص 158، 160، 164، 165، 172، 174؛ ابن ابي‌الحديد: شرح نهج البلاغه، با تحقيق محمّد ابوالفضل ابراهيم، قم، منشورات مكتبة آية الله العظمي المرعشي النجفي (چاپ افست)، 1404ق، ج 4، ص 77؛ محمد بن يعقوب كليني: پيشين، ج 4، ص 239.
[=century gothic]

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم جمیعا

رضای گرامی و زهرای عزیز

در مورد اباذر آنچه کرد عین دین بود چون کسی را کشت که داشت تحریف معنی و مقصود آیات الهی میکرد او همانند یهودیان معنای قرآن را بسخره گرفته بود و بین مسلمین فتنه می انداخت.

آن زمان در صدر اسلام هنوز آیات الهی بگوش بیرون مکه و مدینه ایها نرسیده کسی در ابتدا چنین کند خب باید او را کشت.

الان هم مبحث انحراف تفکر آقای موحد و غلامعلی نوری مطرح شده و گفته های آنها مورد تحلیل قرار گرفته و حتی یک نفر نیامده بگوید که مثلا موحد کلامش درست است و حتی یک نفر نیامده بگوید غلامعلی حرفهایش صحیح است.

نیازی هم به کوبیدن سر نیست

یاحق

bina88;56374 نوشت:
الان هم مبحث انحراف تفکر آقای موحد و غلامعلی نوری مطرح شده و گفته های آنها مورد تحلیل قرار گرفته و حتی یک نفر نیامده بگوید که مثلا موحد کلامش درست است و حتی یک نفر نیامده بگوید غلامعلی حرفهایش صحیح است. نیازی هم به کوبیدن سر نیست

سلام
جناب بینا اگر ما حتی احتمال بدهیم یک نفر به دلیل مطالعه افکار انحرافی این آقایان منحرف خواهد شد وظیفه داریم نه بر سر آنها بلکه بر سر افکار انحرافی آنها بکوبیم.و به نظرم وظیفه کارشناسان محترم سایت است که این روشنگری را انجام دهند چون شبهات این افراد در معرض دید عموم مطرح شده است.هیچگونه توجیهی هم برای اغماض از اینگونه افکار وجود ندارد شخصی مثل غلامعلی نوری که تمام افراد مذهبی را آدمهای متعصب میداند،اعتقادی به سنت ندارد،ائمه معصومین را به عنوان پیشوا قبول ندارد برداشت های کاملا شخصی از قرآن دارد، اعتقادات مذهبیون را به سخره میگیردو.... واین فکر خود را نه تنها در این انجمن بلکه در انجمن های متعدد ترویج میکند باید طرز تفکر واشتباهاتش برای همگان روشن شود.ضمن اینکه همه میدانیم که جواب شبهات این افراد بارها داده شده اما این افراد حاضر به پذیرش خطاهای خود نیستند.

رضا;56334 نوشت:
با سلام
به سر کار زهرای گرامی !

میشه بگید چرا وقتی ابوذر دید که کعب الاحبارپیش عثمان تفسیر قرآن و حدیث میکند ضربه ای به سر او میزند و حد جاری میکند!!

؟

و ابوذر خطاب به کعب می گوید : ای یهودی زاده! تو دین ما را به ما یاد می دهی.:sham:

چراسعه صدر تکامل روحی نشان نداد و بگوید آقای کعب بیا باهم بشینیم و ببینیم چه کسی درست میگوید!!

و چه کسی قرآن را بهتر و درست تر تفسیر میکند!!؟

جواب این سوال جواب شما دوست گرامی نیز میباشد!!

روزي ابن عباس نشسته بود كه مردي سررسيد و به او گفت: سخن عجيبي از كعب الاحبار درباره‌ي خورشيد و ماه شنيدم.
ابن عباس در حالي كه تكيه داده بود، با شنيدن اين سخن راست نشست و پرسيد: آن سخن چه بود؟
مرد گفت: كعب گمان دارد كه خورشيد و ماه در روز قيامت به صورت دو گاو پِيْ شده در جهنم افكنده مي‌شوند!
عكرمه مي‌گويد: ابن عباس از اين سخن برآشفت و گفت: كعب دروغ گفته، كعب دروغ گفته، كعب دروغ گفته، او مردي يهودي است كه مي‌خواهد اين مطالب را در اسلام وارد كند(1)

یا حق

1-محمد بن جرير طبري: تاريخ الامم و الملوك، ج 1، ص 65 و درباره‌ي نيرنگ و دروغ‌گويي كعب ر.ك: محمود ابوريّه: پيشين، صص 158، 160، 164، 165، 172، 174؛ ابن ابي‌الحديد: شرح نهج البلاغه، با تحقيق محمّد ابوالفضل ابراهيم، قم، منشورات مكتبة آية الله العظمي المرعشي النجفي (چاپ افست)، 1404ق، ج 4، ص 77؛ محمد بن يعقوب كليني: پيشين، ج 4، ص 239.



استاد رضای گرامی اگر به جمله شرطی پایانی دقت میشد این متن را برای من نمی نوشتید
دریافت غرض افراد بستگی به هوش و ایمان قلبی افرادی چون ابوذر و
سلسله وار خرده پاهایی چون ما دارد !!!

رضا;56334 نوشت:
جواب این سوال جواب شما دوست گرامی نیز میباشد!!

اینجا را نفهمیدم یعنی چه ؟ می خواهید شما هم به سر من بزنید !!یا !!!! بالاخره یعنی نفهمیدم. واضحتر بگویید

zahra;56509 نوشت:


استاد رضای گرامی اگر به جمله شرطی پایانی دقت میشد این متن را برای من نمی نوشتید
دریافت غرض افراد بستگی به هوش و ایمان قلبی افرادی چون ابوذر و
سلسله وار خرده پاهایی چون ما دارد !!!

[=century gothic]با سلام
سرکار زهرا گرامی اینجا اصلا شرط مطرح نیست!!مطلب منحرف کردن !!
اینکه ابوذر چرا این کار را میکند مورد نظر بود!!بجای اینکه بگوید بیا باهم تبادل نظر کنیم خیلی دوستانه!!؟
دوست گرامی یکی از رسالتهای این سایت همین میباشد!!که اجازه به رشد و تکثیر افکار منحرف ندهد !
به قول محمد گرامی که در پست ۲۳ اشاره کردند!!
و بنده به همین گفتار
[=Century Gothic]بسند[=century gothic]ه میکنم !! ما بر سر کسی نمیزنیم!!اما بر سر افکار پوچ و بی اساس آری!!!
اگر به دقت مطلبی را که سلیم گرامی ارائه دادند بنگریم بهتر متوجه میشویم که قصد از انحراف و منحرف کردن چیست در مورد این آقایون !!
در زمانی حرف شما درست میباشد که
[=century gothic]سعه صدر تکامل روحی نشان داد[=century gothic] که این شبهات در مکانهای خصوصی مطرح شود!نه در عموم !!
در مورد اینگونه افراد باید به عرضتان برسانم که دقیقا با
[=century gothic]غرض طرح شبهه میکنند و قصدشان جز انحراف چیزه دیگری نیست!!
چرا که اگر بدنبال حقیقت بودند کمی در سخنان خود تفکر میکردند!!
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]قرآن مى‏فرمايد: «اتّقوا اللّه و يعلّمكم اللّه» از خداوند پروا كنيد تا خداوند، حقيقت را به شما بياموزد.
تقوى به معناى دورى از انواع بدى‏ها و زشتى‏هاست. آرى، افراد آلوده از درك بسيارى حقايق محرومند.
كسى كه تعصّب قومى، حزبى، نژادى و... دارد، حق را آنگونه كه هست نمى‏فهمد،
مثل كسيكه عينك سرخ گذاشته و همه چيز را سرخ مى‏بيند و شلغم را لبو مى‏پندارد
اگر آيينه را صيقل دهيم، عكس را درست نشان مى‏دهد.
آئينه دل نيز بايد صيقلى باشد تا معارف را درك كند. دل‏هاى كينه دار مثل ظرف‏هاى آلوده است كه اگر آب تميز هم در آن ريخته شود، آلوده مى‏شود.
گناه غبارى است كه نمى‏گذارد انسان واقع بين باشد.
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]
در دعا از خدا مى خواهيم كه خودش ، پيامبرش ، و وليّش را به ما بشناساند. در غير اين صورت ما گمراه مى شويم ((الّلهم عرّفنى نفسك فانّك ان لم تعرّفنى نفسك لم اعرف ...))
در روايتى از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله آمده است : ((من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهليّة )) هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلى از دنيا رفته است .
[=Century Gothic]:Sham:
[=century gothic] یا حق

zahra;56509 نوشت:
استاد رضای گرامی اگر به جمله شرطی پایانی دقت میشد این متن را برای من نمی نوشتید دریافت غرض افراد بستگی به هوش و ایمان قلبی افرادی چون ابوذر و سلسله وار خرده پاهایی چون ما دارد !!!

زهرای گرامی
در اینجا منظور و مقصود کسی سرکوب عقاید شما نبوده . یک موقع سوء تفاهم نشه.

[=Microsoft Sans Serif]ضمن عرض سلام خدمت دوستان گرامی
با توجه به نظر دوست عزیز و گران مایه جناب bina88 و احتمال سوء برداشت از عنوان این تاپیک که پرونده ی افکار انحرافی و رذائل عقیدتی موحد(لاچینی) در سایت اسک دین بود کلمه پرونده و نام موحد از عنوان تاپیک برداشته شد تا برداشت این نشود که ما به ناحق برای کسی صرفاَ به خاطر افکارش هر چند غلط پرونده سازی کرده ایم بلکه غرض جمع بندی افکار آقای لاچینی(موحد) بود و نیز توهین ها و تهمت های مکرر ایشان نسبت به فرق اسلام و شیعه و مسلمات آنان و حتی توهین به دست اندرکاران سایت که خلاف ادب و قانون جدال احسن و مناظرات است موجب ایجاد چنین تاپیکی بود . آزادی این سایت مثال زدنی است مشروط به رعایت ادب و نزاکت و حرمت .

[=Microsoft Sans Serif] به قول مثل :
[=Microsoft Sans Serif]ادب با دولت برابر است .
موضوع قفل شده است