آيا مهرباني خدا اقتضاء نمي كرد شخصي را كه مي داند گناه میکند خلق نکند؟

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
آيا مهرباني خدا اقتضاء نمي كرد شخصي را كه مي داند گناه میکند خلق نکند؟

ممكن است سؤال كنيد آيا اينكه چون بنده هدايت را نخواسته خدا هم هدايت را برا ي او نمي خواهد بدان معني نيست كه خواست خدا تابع خواست مخلوقش است ؟
مهرباني صفت فعل است و گفتيم صفت فعل وقتي معنا پيدا مي كند كه مخلوقي باشد تا خدا آن فعل را به او ابراز كند مهرباني خدا مساوي اراده اوست و اراده او مساوي خلقت . امّا مهرباني به عدم يعني به لا شيء‌ تعلّق نمي گيرد . يعني اصلاً‌ وقتي چيزي نيست مهرباني به چه چيزي بخواهد اعمال شود . اگر بگوييد به چيزي كه در آينده مي خواهد خلق شود و تازه در آن وقت به او شيء (چيز) بگويند . مي گوييم مهرباني به آن معنا پيدا نمي كند مگر با وجود داشتن آن بنابراين اينكه چرا خدا او را خلق كرده با اينكه مي داند معصيتكار مي شود جاي سؤال نيست بلكه اگر اينگونه بود كه بعد از خلق كردن او را هدايت نمي كرد و براي مهرباني به او كوتاهي مي كرد جاي سؤال داشت .
واضحتر بگوييم : خداي تعالي طبق آيه قرآن مهربانيش بايد به چيزي يا به تعبير عربي به شيئي تعلّق بگيرد : رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً
شايد بگوييد استدلال به اين آيه به معناي اين است كه علم خدا را هم منوط به وجود شيء بكني و بگويي اگر چيزي هنوز عدم و لا شيء است خدا به آن علم ندارد .
در جواب مي گوييم : نه ! علم خدا بر شيء ( چيزي كه به وجود آمده ) و به عدم و لا شيء ( چيزي كه هنوز به وجود نيامده ) مساوي است چون علم خدا مثل رحمت خدا نيست . رحمت خداي تعالي صفت فعل است و نياز است مخلوقي در خارج وجود داشته باشد كه خدا به او مهرباني كند . امّا علم صفت ذات است و نياز به وجود مخلوق نيست خدا هميشه همه چيز را كاملا مي داند حتّي قبل از آنكه آن چيز را خلق كند . لذا مي گوييم او عالم الغيب و الشّهادة است . امّا اينجا ( در آيه رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً ) خدا مي خواهد علم به شهودش را مطرح كند پس در كنار رحمتش مي آورد و آن را منسوب به شيء مي كند . و الّا علم به غيب ( علم به غيب براي خداي متعال يعني علم او به چيزي كه هنوز خلق نشده است ) در اين آيه نيست . ( به اصطلاح علما تخصّصا از شمول اين آيه خارج است )
بنابراين خداي تعالي طبق آيه قرآن مهربانيش بايد به چيزي يا به تعبير عربي به شيئي تعلّق بگيرد ، پس بايد وجود داشته باشد كه خدا به او مهرباني كند . و الّا به چه چيزي مهرباني كند ؟ به عدم ؟ عدم يعني هيچي . به هيچي مهرباني كردن يعني چه ؟
در اين ميان اگر كسي خودش را از مسير مهرباني خدا دور كند وقتي خودش برگردد خدا او را هم خواهد بخشيد فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ
پس مهرباني اقتضاي عدم خلقت را ندارد بلكه مهرباني اقتضاي خلقت را دارد ولي همين مهرباني اقتضاي عفو را هم دارد و هيچ اشكالي پيش نمي آيد مگر براي كسي كه خودش نخواهد معفو باشد.
در مورد كسي كه خودش نخواهد معفو باشد ، مشيّت خدا ( و نه اراده او ) مطابق مشيت خود اين بنده خواهد بود يعني چون بنده نخواسته مورد مهرباني قرار بگيرد خدا هم مي خواهد او مورد عذاب باشد : قالَ عَذابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ
ممكن است سؤال كنيد آيا اينكه چون بنده هدايت را نخواسته خدا هم هدايت را برا ي او نمي خواهد بدان معني نيست كه خواست خدا تابع خواست مخلوقش است ؟
:‌ در جواب مي گوييمخير ، طبق فرموده امام رضا عليه السّلام آنچه كه خدا به بنده داده خواستن كار خوب يا بد نيست بلكه مطلق قدرت داشتن بر ، خواستن است . يَا ابْنَ آدَمَ بِمَشِيئَتِي كُنْتَ أَنْتَ الَّذِي تَشَاءُ لِنَفْسِكَ مَا تَشَاءُ اي فرزند آدم من خواسته ام به تو قدرت بر مشيت و خواست را بدهم تا تو بتواني بخواهي براي خودت هر چيزي را كه مي خواهي !
بنابراين خدا نخواسته گنهكار گناه كند بلكه خدا خواسته همه بشر قدرت بر خواستن را داشته باشند حالا يكي با اين توانايي ، گناه را مي خواهد و يكي با اين توانايي خوبي را مي خواهد.
اينجاست كه رحمت عامي كه خدا به همه دارد در مرحله دوم تبديل به رحمت ويژه اي براي مؤمنين متّقي گذشت كننده از اموالشان مي شود . وَ رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ فَسَأَكْتُبُها لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الَّذِينَ هُمْ بِآياتِنا يُؤْمِنُونَ