پيامبر چند نوه پسري داشت؟ آيا به آنها ابن رسول الله مي گفتند؟

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پيامبر چند نوه پسري داشت؟ آيا به آنها ابن رسول الله مي گفتند؟

پيامبر چند نوه پسري داشت ؟

آرزومند;55642 نوشت:
پيامبر چند نوه پسري داشت ؟


با سلام

مشهور این است که پیغمبر خاتم (ص) از حضرت خدیجه کبری دارای دو پسر و چهار دختربوده است.

پسران نخست قاسم بود که به نام او پیغمبر را «ابوالقاسم» می گفتند.

پسر دوم موسوم به عبدالله بوده که چون بعد از بعثت متولد شد او را طیب و طاهر نامیدند. برخی از مورخان خاصه و عامه، طیب و طاهر را به تربیب لقب قاسم و عبدالله دانسته اند،
و بعضی هم گفته اند هر دو نام پسر سوم پیغمبر بوده، و عده دیگر اسامی پسر سوم و چهارم رسول خدا دانسته اند.
می دانیم که پیغمبر در مدینه از «ماریه» همسر مصری خود صاحب پسری دیگر به نام ابراهیم شد که در 18 ماهگی درگذشت.

دختران هم زینب، رقیه، ام کلثوم، و حضرت فاطمه (س) بودند. در بعضی از روایات شیعه و سنی زینب ام کلثوم و رقیه را از همسران قبلی خدیجه دانسته اند، و بنا بر نقلی که خواهرزادگان خدیجه بوده اند.

ابن شهر اشوب ازکتابهای «الانوار» و «البدع» نقل می کند که رقیه و زینب دختران «هاله» خواهر خدیجه بودند. (1)
در هر صورت قاسم و سایر دختران منسوب به پیغمبر پیش از بعثت متولد شدند، و فقط فاطمه زهرا (س) بنابر مشهور مولود اسلام و یادگار دوران بعد از نبوت پیغمبر است.

پي نوشت:

1-مناقب آل ابیطالب ج 1 ص 159


شايد منظور شما اين است كه پيامبر چند نوه از دخترانش داشت ؟ چرا كه پسران پيامبر اصلا به سن بلوغ نرسيدند تا فرزندي داشته باشند.

آرزومند;55642 نوشت:
پيامبر چند نوه پسري داشت

باسلام خدمت دوستان خوبم:

لازم به ذکر است که در ميان همسران پيامبر(ص) فقط دو نفر از آنان بچه‏دار شدند و غير از اين دو هيچ كدام صاحب بچه نشدند. اين دو نفر عبارتند از خديجه و ماریه. از ماريه ابراهيم به دنيا آمد و ابراهيم پس از يك سال و ده ماه و هشت روز مُرد. ولي از حضرت خديجه فرزندان متعددي به دنيا آمدند. اين فزندان عبارتند از: عبد مناف، قاسم، عبداللّه‏ كه به طاهر و طيب معروف بود، ام كلثوم، رقيه، زينب و فاطمه زهرا(س). اين فرزندان، همه فرزندان پيامبر اسلام از حضرت خديجه هستند. پسران همه در كودكي مردند و هيچ‏كدام نماندنند.1

1-(اصول كافي، ج 1، عربي، ص 439، مولد النبي(ص) /
منتهي‏الآمال، ج 1، ص 208، چاپ هجرت /
الصحيح من سيرة‏النبي، ج 1، ص 123 /
فروغ ابديت، ج 1، ص 167، چاپ اول، 1351 شمسي).

:Sham: باسلام به محضر آرزومند گرامی:

هرچند سوال شماکمی ابهام دارد اما به نظر میرسد منظور شما این بوده که چه تعداد از نوادگان پیامبر اکرم(ص)پسر بوده اند؟وآیامردم آنها راابن رسول الله خطاب قرار میداده اند؟
بارجوع به تاریخ درمی یابیم که
خدیجه دختر خویلد بن اسد بن عبد العزی بن قصی اولین همسر پیامبر(ص)بوده وتمامی فرزندان پیامبر بجز ابراهیم ازایشان متولد گشته اند.(1)پسران ام المومنین خدیجه(علیها سلام)عبارتند از:1.قاسم که پسر بزرگ پیامبر بوده وبه این دلیل نام او کنیه پیامبر(ابالقاسم) قرار گرفت(2)وی در حالی که فقط 7 روز زنده مانددرمکه وفات یافتند(3) 2.پسری که با نامهای مختلفی مانند (طاهر طیب عبدالله و عبد العزی )درکتب انساب به آن اشاره شده است(4)وی فرزند خدیجه بوده وبعد از نبوت پیامبر به دنیا آمده ودر صغر سن در مکه وفات یافتند(5)
ودخترا ن حضرت خدیجه(س) عبارتند از:1.
زینب که همسر ابی العاص بن ربیع بن عبد العزی بن عبد شمس شد واز ایشان صاحب یک پسر به نام علی و یک دختر به نام امامه شد.(6)
2.رقیه که همسر عثمان بن عفان شد واز وی صاحب پسری به نام عبد الله شد که در سنین خردسالی فوت نمود.(7)
3. ام کلثوم که بعد از فوت رقیه بنت رسول الله همسر عثمان بن عفان شدولی از ایشان صاحب فرزند نشد(8).ناگفته نماند این سه دختر در زمان حیات پیامبر (ص)فوت نمودند.(9)
4. فاطمه(سلام الله علیها)که به همسری علی بن ابی طالب (ع) درآمدواز ایشان صاحب سه پسر به نام حسن بن علی.حسین بن علی.المحسن بن علی.وصاحب دو دختر به نام زینب کبری وام کلثوم علیهم السلام شد(10).
همسر دیگر پیامبر(ص)
ماریه قبطیه که هدیه پادشاه اسکندریه به پیامبراکرم(ص)بود وپیامبر از ایشان صاحب فرزند پسری بنام ابراهیم شدکه پس از مدت یک سال وشش ماه از بین رفت ودر بقیع دفن شد(11). باتوجه به مطالب پیش گفته نوادگان حضرت پیامبر اکرم (ص)عبارتند از:
1).حسن بن علی بن ابیطالب(ع)
2).حسین بن علی بن ابیطالب(ع)
3).المحسن بن علی بن ابیطالب(ع)
4).عبدالله بن عثمان بن عفان{پسررقیه بنت رسول الله(ص)}
5).عل بن ابی العاص بن الربیع بن عبد العزی{پسر زینب بنت رسول الله(ص)}
6).زینب بنت علی بن ابیطالب(ع)
7).ام کلثوم بنت علی بن ابیطالب(ع)
8).امامه بنت ابی العاص بن الربیع بن عبد العزی{دختر زینب بنت رسول الله (ص)}

اما در پاسخ به قسمت دوم سوال آرزومند گرامی باید اینگونه بیان داشت که بارجوع به منابع معتبر تاریخ وانساب در می یابیم همان گونه که مردم پسران پیامبر اکرم(ص)مانند ابراهیم(12)وقاسم(13)و...رادر زمان حیاتشان ابن رسول الله خطاب میکردند فرزندان حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)را که از نسل پیامبر اکرم (ص)وتنها بازماندگان از ذریه پاک حضرت رسول(ص)بودند راابن رسول الله می دانستند وائمه معصومین علیهم السلام اجمعین نیزدر تمامی دوران تاریخ خود رافرزند رسول خدا معرفی مینمودند (14)تا مردم دچار فراموشی تاریخی نگشته و بدانند همیشه از چشمه فیاض معارف الهی پیامبر اکرم(ص)وذریه پاک آن حضرت بهره مند میباشند.


منابع:

1.تاریخ پیامبر اسلام.محمد ابراهیم آیتی.انتشارات دانشگاه تهران.تهران. چ چهارم.1366ش. ص71.
2.امتاع الاسماع.مقریزی.دارالکتب العلمیه.بیروت.چ اول. 1420ق.جلد5.ص333.
3.تاریخ تحقیقی اسلام.محمد هادی یوسفی غروی. ترجمه ی حسین علی عربی.مرکز انتشارات موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(ره).چ چهارم.1383ش.جلد 1.ص285.
4.جمهره انساب العرب.ابن حزم.تحقیق گروهی ازعلماء.دارالکتب العلمیه. بیروت.چ اول.1403ق.ص16.
5.منتهی الآمال.شیخ عباس قمی.مطبوعاتی حسینی.چ هفتم.1375ش.ص133.
6.امتاع الاسماع.همان.جلد5.ص343.
7.همان.جلد5.ص344.
8.همان.جلد5.ص350.
9.جمهره انساب العرب.همان.ص16.
10.همان.ص37.
11.منهی الآمال.همان.ص133.
12.امتاع الاسماع.همان.جلد2.ص36.جلد5.ص337.جلد10.ص60.
13.انساب الاشراف.بلاذری دارالفکر. بیروت.چ اول.1400ق.جلد5.ص31:تاریخ یعقوبی. یعقوبی.دارالصاد.بیروت.بی تا.جلد2.ص32.
14.ر.ک:تاریخ اسلام .ذهبی.دارالکتاب العربی.بیروت.چ دوم.1413ق.جلد5.ص15.:تاریخنامه طبری.بلعمی. تهران.انتشارات البرز.چ سوم.1373ش.جلد4.ص708:شرف النبی.واعظ خرگوشی.تحقیق محمد روشن.تهران.انتشارات بابک.1361ش.ص254.:Gol::Gol::Gol:

سلام

یک سوال اگر پسرانشان زنده می ماندن آنگاه جانشین ایشان بودن؟

AsRaR;56176 نوشت:
یک سوال اگر پسرانشان زنده می ماندن آنگاه جانشین ایشان بودن؟

با سلام

بزرگوار

همان طور كه در مباحث امامت اين مطلب به طور مبسوطي تبيين شده است

امامت منصبي است كه از طرف خداوند برعهده فرد خاصي گذاشته مي شود و جانشين پيامبر شده و از طرف پيامبر معرفي مي شود و حتي خود پيامبر هم در تعيين امام نقشي ندارد

امامت جايگاهي است كه با وراثت و پدر و پسري به كسي منتقل نمي شود و اين افراد را خداوند انتخاب مي كند و ابتدا با معرفي پيامبر و در ادامه با انتصاب و معرفي امام قبل از خود با امامت مي رسد

براي تبيين بيشتر و بهتر بحث توصيه مي شود مباحث امامت را در اين انجمن مطالعه نماييد

http://www.askdin.ir/forumdisplay.php?f=19

پیامبر چند نوه پسری داشت ؟
اعلم أن أبناء بنات رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و سلّم أربعة: واحد من زينب، و واحد من رقية، و اثنان من فاطمة، عليهنّ السلام جميعا. فأما ابن زينب بنت رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و سلّم، فإنه علي بن أبي العاص بن الربيع بن عبد العزى بن عبد شمس، كان مسترضعا في بني غاضرة، فافتصله رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و سلّم و أبوه يومئذ مشرك، و قال صلّى اللَّه عليه و سلّم: من شاركني في شي‏ء فأنا أحق به منه [=Calibri][1] و أردفه رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و سلّم يوم الفتح على راحلته، و قد توفي و قد ناهز الاحتلام[=Calibri][2].
بعضی از کتب تاریخی نقل کرده اند که پیامبر چهار نوه پسری داشت. یکی از زینب همسر ابی العاص بن ربیع، یکی از رقیه زن عثمان بن عفان، و دو تا از حضرت فاطمه زهرا. پسر زینب اسمش علی بود، که برای شیرخوارگی به میان قبیله بنی غاضره فرستاده شد، پیامبر این کودک را از ایشان گرفت چرا که پدرش ( ابی العاص ) مشرک بود و پیامبر فرمود هر کس با من در کاری مشارکت داشته باشد من نسبت به آنچه مورد مشارکت قرار گرفته از او سزاوارترم. حضرت رسول او را در فتح مکه پشت سرش بر شترش سوار کرد، و علی در مدینه در حالی که به سن بلوغ رسید از دنیا رفت. بعضی گفته اند علی در جنگ یرموک کشته شد[=Calibri][3]
[=Calibri][1] - الاصابه، ابن حجر، بیروت: دارالکتب العلمیه، 1415ق ، ج 4، ص 469 .

[=Calibri][2] - امتاع الاسماع، مقریزی، بیروت: دارالکتب العلمیه، 1420ق، ج 5، ص 355 .

[=Calibri][3] - الاصابه، ج4 ص 571 .

و أما الّذي من رقية، فعبد اللَّه بن عثمان بن عفان، به كان يكنى عثمان رضي اللَّه عنه، بعد ما كان يكنى في الجاهلية أبا عمرو، و توفي و قد ناهز الاحتلام و هو ابن ست سنين، و دخل رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و سلّم قبره، و ذلك سنة أربع من الهجرة، و يقال: نقره ديك فمرض من ذلك و مات، ويروى أن رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و سلّم وضعه في حجره و دمعت عينه و قال: إنما يرحم اللَّه من عباده الرحماء، و صلى عليه،و نزل عثمان في حفرته. و أما ابنا فاطمة فحسن و حسين عليهما السلام و على أمهما و أبيهما، الحسن بن علي بن أبي طالب أبو محمد، سيد شباب أهل الجنة، ولدته فاطمة عليها السلام في النصف من شهر رمضان سنة ثلاث من الهجرة على الصحيح، و عقّ عنه رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و سلّم بكبش، و أذّن صلّى اللَّه عليه و سلّم في أذنه.[=Calibri][1]
اما عبدالله بن عثمان، پسر رقیه بود. بخاطر همین عبدالله به عثمان کنیه اباعبدالله دادند. در جاهلیت کنیه عثمان، نخست، ابا عمرو بود بعدا به او کنیه اباعبدالله دادند به خاطر همین پسر. عبدالله پسر عثمان که نوه پیامبر بود، در شش سالگی در حالی که چیزی نمانده بود به بلوغ برسد، از دنیا رفت. ( بعضی گفته اند یک سال قبل از مادرش رقیه در سال، اول هجرت از دنیا رفت[=Calibri][2] )رسول الله وارد قبر او شد و او را دفن کرد و این حادثه در جمادی ثانی سال چهار هجرت بود. گفته اند که خروس او را نوک زد ( چشمش را نوک زده بود) و به همین خاطر مریض شده از دنیا رفت. گفته شده پیامبر جسد او را در حجره اش گذاشت و اشکش جاری شد. و فرمود: خداوند رحم می کند به بنده ای که مهربان و دلسوز است. سپس آن حضرت بر عبدالله نماز خواند و عثمان او را دفن کرد. اما پیامبر دو نوه از حضرت فاطمه داشت یکی حسن و دیگری حسین ( علیهما السلام )، که امام حسن در 15 رمضان سال سوم هجرت به دنیا آمد و پیامبر برای او گوسفندی عقیقه کرد و در گوش راستش نیز اذان گفت.
[=Calibri][1] - امتاع الاسماع، ج 5 صص 355 و 356 .

[=Calibri][2] - الاصابه، ابن حجر، بیروت: دارالکتب العلمیه، 1415ق، ج 5 ص 17 .

یک نکته :
بعضی معتقدند عبدالله پسر عثمان از رقیه یک شخصیت واقعی نیست بلکه یک شخصیت ساختگی است. ایشان می گویند: عبدالله بن عثمان نوه رسول خدا نیست. چرا که خود رقیه دختر حضرت رسول نیست بلکه ربیبه پیامبرست. گفته اند که پیامبر نام عبدالله را گذاشت. که این ثابت نیست. چرا که گفته شده وی در حبشه به دنیا آمد.و بعید است که این همه سال اسم گذاری نشده باشد تا اینکه از حبشه به مدینه بیایند و پیامبر او را نامگذاری کرده باشد. از سوی دیگر برخی از مورخین گفته اند که عثمان خودش نام او را گذاشت. مگر اینکه بگویند در حبشه نام او را گذاشتند و سپس دوباره رسول الله او را مدینه نام گذاری کرد. علت جعل این عبدلله احتمالا این است که او را همشان امام حسن و امام حسین سیدی شباب اهل الجنه قرار بدهند. همانگونه که گذشت در مرگ سخنان متعارضی هست. یکی می گوید سال چهارم مرد. یکی می گوید سال اول هجرت مرد و دیگری می گوید در شیرخوارگی مرد.[=Calibri][1] اما شک دیگر در این فرد این است که مورخان گفته اند اصلا رقیه برای عثمان فرزندی را به دنیا نیاورد.[=Calibri][2]

[=Calibri][1] - الصحيح من سيرة النبي الأعظم(ط-قديم) ،ج‏7،ص:59

[=Calibri][2]- تاريخ الخميس ج 1 ص 275 و الإصابة ج 4 ص 304 و أسد الغابة ج 5 ص 256 و الإستيعاب بهامش الإصابة ج 4 ص 300.

اکنون به مواردی اشاره می کنیم که در آن فرزندان حضرت زهرا را با عبارت « ابن رسول الله » خطاب کرده اند. ابن حجر آورده است: زمانی که عبیدالله بن زیاد وارد کوفه شد ، صورت خود را پوشانیده بود، هر کس به او می رسید خیال می کرد او امام حسین است و با عبارت « درود بر تو ای پسر رسول خدا » به او سلام می کردند.
فأقبل عبيد اللَّه بن زياد و في وجوه أهل البصرة حتى قدم الكوفة متلثّما، فلا يمر على أحد فيسلم إلا قال له أهل المجلس: عليك السّلام يا ابن رسول اللَّه، يظنونه الحسين بن علي قدم عليهم‏[=Calibri][1]
در روز عاشورا کمی قبل از آغاز نبرد، مسلم بن عوسجه امام حسین را خطاب قرار داده و گفت : ای پسر رسول خدا اجازه می دهی او را با تیر بزنم که اکنون در تیر رس من است.
فقال مسلم ابن عوسجة: يا ابن رسول اللّه ألا أرميه بسهم فإنه قد أمكنني؟ فقال الحسين: [لا ترمه فإني أكره أن أبدأهم‏].[=Calibri][2]
خطاب « ابن رسول الله » به امام حسن و امام حسین ختم نمی شد. و مردم امامان به حق بعدی را نیز با عبارت ابن رسول الله خطاب قرار می دادند. به این گزارش دقت کنید. ابوالقاسم فارسی می گوید:شبی در خواب دیدم پیامبر به من بیست و چند تا ( بیست و خورده ای )خرما داد. صبح که از خواب بیدار شدم،خبر دار شدم، امام رضا در روستایی توقف کرده است. نزد ایشان رفتم . دیدم در خانه ای نشسته و در برابرش 17 طبق خرما هست. 20 و خورده ای از این خرما ها را به من داد. گفتم ای پسر رسول خدا بیشتر بده . فرمود اگر جدم بیشتر می داد من نیز چنین می کردم.
سمعت أبا القاسم الفارسي الحافظ بمصر بإسناد ذكره عن بعض سلفه قال: رأيت رسول اللّه صلى اللّه عليه و سلم في المنام و بين يديه سبعة عشر طبقا عليها رطب، قال: فناولني منها نيفا و عشرين.
قال: فلما أصبحت خرجت من الدار فقالوا: نزل علي بن موسى الرضا في بعض القرى، فخرجت إليه، فرأيته نازلا في دار و بين يديه سبعة عشر طبقا- تمرا أو رطبا شك الراوي- فناولني منها نيفا و عشرين عددا، فقلت: زدني يا ابن رسول اللّه صلى اللّه عليه و سلم، فقال: لو زادك جدي لزدت.[=Calibri][3]

[=Calibri][1] - الاصابه، ج 2 ص 70 .

[=Calibri][2] - أنساب الأشراف ،ج‏3،ص:188

[=Calibri][3]- شرف المصطفی، خرگوشی، ج 3 ص 230

[QUOTE
یکی از زینب همسر ابی العاص بن ربیع، یکی از رقیه زن عثمان بن عفان، و دو تا از حضرت فاطمه زهرا. پسر زینب اسمش علی بود، که برای شیرخوارگی به میان قبیله بنی غاضره فرستاده شد، پیامبر این کودک را از ایشان گرفت چرا که پدرش ( ابی العاص ) مشرک بود
[=Calibri]QUOTE
این قسمت برای من عجیب است چرا پیامبر دخترش را به مرد مشرکی داد؟یعنی چرا اجازه داد که دخترش با این مرد ازدواج کند؟

:Sham:باعرض ارادت خدمت asrar گرامی:Gol::Gol:
در روایتی که راوی آن نامعلوم است سر فوت ابراهیم پسر رسول خدا(ص){که مادرش ماریه قبطیه بود}رااینگونه بیان میکند که اگر ابراهیم زنده می ماند نبی می شداما باقی نماند چون رسول خدا(ص)آخرین نبی وپیامبر الهی است(1)
عیسی بن یونس ازابی خالد نقل میکندکه اگرابراهیم زنده می ماند بعد از پیامبراکرم(ص)نبی می شددر حالی که هیچ نبی و پیامبری بعد ازحضرت محمد (ص) نخواهد آمداشعاری نیزدر این باره به حسان بن ثابت نسبت داده شده است (2).در صحیح بخاری از قول السدی نقل شده که از انس بن مالک دراین باره سوال کردم در جواب گفت:اگر باقی می ماند نبی می بود.اما نبی شما آخرین از انبیاء است(3)
درپاسخ به این موضوع توجه به مطالب ذیل ضروری به نظر میرسد : 1.عبارت{لو عاش ابراهیم لکان نبیا}تنهااز سه تن ازصحابه نقل شده است.

2.النووی در التهذیب این قول را باطل اعلام کرده واین گونه مطالب راجسارت کردن در امور غیبی وکلامی بی مغزوسبک برمیشمرد.

3.ابن عبدالبرفی درالتمهید می نویسد:حضرت نوح فرزندی داشت که نبی نبودو بنا براستدلالی که در ابتدا مطرح شداگربنا باشدکه فرزندان هرنبی وپیغمبری نبی باشند.لازمه اش این است که تمام انسانهاباید نبی باشندچون تمامی انسانهااز فرزندان حضرت نوح می باشند(4)

4.خداوند در قرآن کریم می فرماید:ماکان ابا احدمن رجالکم ولکن رسول الله وخاتم النبیین.(5)بنابراین وقتی که خداوندحضرت محمد(ص)را خاتم انبیاءمعرفی میکند فرضی که در سوال مطرح شد(اینکه اگر ابراهیم. فرزند پیامبر اکرم(ص) زنده می ماند نبی می شد)خود به خود ساقط است.

منابع::Gol:

1.امتاع الاسماع. مقریزی. دارالکتب العلمیه.بیروت.چ اول.1420ق.جلد5.ص340.
2.محمدعبد الحمید النمیسی در حاشیه ای که بر کتاب امتاع الاسماع دارد می نویسد من دیوان حسان بن ثابت را گشتم اما از اشعاری که دراین باره به ایشان نسبت داده اندچیزی نیافتم.
3.همان.ص340.
4.همان.پاورقی ص340.
5.سوره احزاب. آیه40.

سلام بر nooredel
خدمت سرورم عرض کنم که در جاهلیت و زمانی که هنوز پیامبر مبعوث نشده بودند، همه مشرک بودند بجز عده کمی. و در این زمان حکمی در تحریم ازدواج با مشرکان نبود. بلکه تحریم ازدواج با مشرکان بعد از اعلام رسالت پیامبر بود. ابی العاص ابتدا مشرک بود اما بعدا به مدینه آمده و مسلمان شد. البته دقت داشته باشید بنابر بعضی از نظرات، این زینب اصلا دختر حضرت رسول الله نبود. و سوره کوثر تا حدی این واقعیت را برای ما آشکار می کند. همچنین آنچه در بالا آمد هم اشاره دارد که مردم هم او را دختر واقعی رسول خدا نمی دانستند و الا فرزند و نوهای زینب را باید مانند فرزندان حضرت زهرا با عبارت ابن رسول الله خطاب قرار می دادند.دقت داشته باشد امامه دختر زینب با حضرت علی ازدواج کرد و پسری به نام محمد به دنیا آورد که نسل محمد ادامه پیدا کرد اما احدی به او و فرزندانش ابن رسول الله نگفت .

موضوع قفل شده است