آیا اکثرخانمها ضددین میشوند؟

تب‌های اولیه

66 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا اکثرخانمها ضددین میشوند؟

چرادردوموقع اکثرخانمها ضددین میشن یکی وقتی بحث از همسر دوم میشه ویا بحث از ازدواج موقت میشه؟

ازاداندیش;55511 نوشت:
چرادردوموقع اکثرخانمها ضددین میشن یکی وقتی بحث از همسر دوم میشه ویا بحث از ازدواج موقت میشه؟

با سلام

ازاد انديش بزرگوار

سوالتان را اگر با وضوح بيشتر و دلايل و مستندات مطرح نماييد بهتر مي توانيم بحث كنيم

اگر منظورتان فقط همين مساله است كه فرمودين ازدواج موقت

خانم ها از قوانين دين نمي ترسند و از هوسراني و بد اخلاقي و عدم رعايت حقوق خودشان و بي محلي همسر به خودشان و كم شدن محبت همسر به خودشان وبر اورده نكردن خواسته هاشان توسط همسرانشان و.... ...... مردان مي ترسند و اين مساله بيشتر به مردها بر مي گردد تا خانمها

ولي اگر سوالتان جنبه هاي ديگري دارد بفرماييد

چون هر موضوعي را مطرح نماييد اقايان هم در ان عمل شريك اند

از طرفي ضد دين يك تعريف و بار معنايي دارد و مخالفت با يك قانون دين معنا و بار معنايي ديگري منظورتان كدام است؟؟

نه که همه چیز ماطبق دینه، حالامشکل فقط همینه که خانماباازدواج مجدد مخالفن.یانمیخان صیغه بشن.
خیلیهاالان با اسم دین دارن هر کاری میکنن در حالی که جز هوا و هوس چیزی نیست.
جوانای ملت الان تو گرفتن یکیش هم موندن الان بهتره این همه مجردو زن بدن بعد یاد تجدید فراش برا دیگران بیفتیم.

ما وقتی میگیم اسلام یعنی با همه دستوراتش موافقیم و هیچ کس ضد دین نیست ودین هم سلیقه ای نیست که ما به میل خودمون خیلی دستوراتش رو حذف کنیم ولی هر دستوری مطمئنا مربوط به شرایطیه. الان مشکل گرفتن موافقت خانما با ازدواج موقت نیست مشکل فرهنگ نداشتن استفاده درست و به جا از این دستو دینه. کاش بگین که چه مردایی هم هستن که با نام اسلام چه حرمت شکنی هایی که نکردن...... راجب این موضوع حتی حرف زدن هم ملال آور است لااقل برامن یکی.

بسم الله تعالي

سوال را اين طور مطرح كنيم تا به خانمهاي محترمه هم برنخورد
به فرموده علامه طباطبايي ره اگر دستورات اسلام فطرت پسند و دلپذير است پس چرا خانمها فطرتا از هوو بيزارند ؟؟؟

جواب :
اولا : انزجار خانمها از هوو فطري نيست زيرا امور فطري به اموري گفته ميشود كه :
همگاني باشد (استثنا بردار نباشد )
تابع شرايط زماني و مكاني نباشد
و در شرايط مختلف از بين نرود (ممكن است شدت و ضعف پيدا كند و يا در ظاهر كاملا مخفي شود

درحالي كه همه واقف هستيم انزجار از هوو همگاني نيست در برخي از كشورها و شهرها اين مساله حل شده است


و....

پس ناراحتي خانمها محترمه از اين مساله دو علت ميتواند داشته باشد
[=tahoma]1-[=&quot] [/]عملكرد بد شوهران [/]
90 درصد زنان به خاطر سوء سابقه مردان از اين مساله رنج ميبرند
چون با آمدن زن دوم آنها به فراموشي سپرده ميشود به تعبير قرآن «... فَلا تَميلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ.... يكباره به سوى يكى ميل نكنيد تا ديگرى را سرگشته رها كرده باشيد. 129 نساء) گاهي مواقع از حق اوليه خود هم محروم ميشوند ..لذا اگر بدانند كه تمام حق وحقوق آنها پابرجا ست با اين مساله راحت تر كنار ميآيند


[=tahoma]2-[=&quot] [/]حس حسادت[/]

برخي از زنان با وجودي كه مي دانند :
الف- شوهر به زن دوم نيازشديد دارد و او پاسخگو به نيازهاي زناشويي شوهر نيست
ب- باآمدن همسر دوم شوهر هيچ كوتاهي در حق او نمي كند
ج- حتي شوهر حاضر است كاري كند كه همسر اول تا آخر عمر هيچ ارتباطي با همسر دوم نداشته باشد
.و...
با اين وجود زن اول حاضر نيست كه اين مساله را بپذيرد به نظر شما اين مساله چه علتي ميتواند داشته باشد

به عنوان مثال دقت كنيد :
در حال فعلي اكثر شوهران به طور ميانگين (به هر علتي )بيش ده ساعت در منزل حضور ندارند و اين عدم حضور هم مشكلي ايجاد نميكند به خانمهاي محترمه عرض ميكنيم فرض كنيد شوهر شما بدون اين كه از حق وحقوق شما چيزي بكاهد در طور روز مثلا دوساعت را در خدمت همسردوم باشند وپنج ساعت را در كار خارج از منزل به سر برند باز حاضر به پذيرش نيستند خوب به نظر شما علت چيست ؟؟
چطور تا به حال نبود ايشان در منزل مشكلي را ايجاد نمي كرد اما حالا كه نامي از هوو به ميان آمد مشكل ساز شد

يك لطيفه واقعي :
گاهي مواقع برخي از زنان آنقدر نسبت به اين مساله حساسيت بيجا به خرج مي دهند كه وصيت مي كنند اگر بعد از مرگ من زن گرفتي سر پل صراط جلويت را ميگيرم

سلام استاد گرامی
شما تمام جوانب را در نظر نگرفتید این احساس صادقانه ی زن نسبت به مرد خود دارد و او با این خیانت نابود می کند چه می شود؟؟؟؟ یعنی اگر مرد با تمام اصول زن دوم بگیرد زن باید قبول کند و زحمت سالهای خود را نادیده بگیرد . مگر عشق به ساعات کنار هم بودن است که شما می گویید 10 ساعت با او باشد و 2 ساعت با دیگری .
این حرص یک مرد را می رساند که بخواهد وقتی زن خوبی دارد زن دوم بگیرد حال با رعایت تمام اصول .
و تازه این مرد اگر فرزندی از زن اول داشته باشد چه پاسخی برای این کار خود برای بچه هایش دارد؟

مجید;55573 نوشت:
به عنوان مثال دقت كنيد :

چطور تا به حال نبود ايشان در منزل مشكلي را ايجاد نمي كرد اما حالا كه نامي از هوو به ميان آمد مشكل ساز شد

چون ميدونه به خاطر رفاه اون و راحتي زندگيشون بيرونه ولي در حالت دوم چي؟ يكي ديگه است كه مورد توجه است و بهش محبت ميكنه و محبت ميبينه امكان نداره در روابطش با همسر اول موردي پيش نياد

اسرای عزیز
اگردر حیطه عقاید اسلامی این جواب را به استاد می دهید و استدلال اینطوری می آورید منابع و مآخذ تان را هم اعلام بفرمائید
نفی احکام به این شکل بنظر من صحیح نیست ولی عدم شرایط و فرهنگ لازم در جامعه کنونی مانمی تواند مبین دلایل شما و استدلالاتی از این قبیل باشد

با تشکر ازتمامی دوستان سوال واضح است ضددین یعنی ضداین دستور دینی نه ضدتمام دستورات دین اما عمق کار انجاست که معمولا مذهبی ترین خانمها با این دستورات مشکل دارند خواهش میکنم حرفها علمی باشد نه احساسی وشعاری

من دخترمذهبی هستم وفکر میکردم درسایت مذهبی عضوبودن انسان روبه حدا نزدیک ترمیکنه ولی وقتی این تاپیک را دیدم وپست چندازتن کاربران ...احساس انزجاربهم دست داد..جالبه اقایون به دستورات قران عمل نم کنندولی وقتی پای حکم همسرمجدد به میان میاد بعضی زاهد وعابد میشن ومسلمون ومذهبی..ولی اقای محترم شما هوسبازی وشهوترانی وخیانت کردن به همسرتون رو لطفا به دین نسبت ندهید..اسلام اگرجکم ازدواج مچدد را بیان کرده برای مواقعی خیلی خاص وباشرایط خیلی خاص قابل اجراست مثلا وقتی که همسری نازاز باشد ومردهم اصرارداشته باشد بچه ای ازنسل خودش باشد و وزن نخواهد ازشوهرش جدا شوددارین صورت مردمیتونه همسرمجدد بگیرد..اون کارشناس محترم که فرمودند مرداگر10ساعت بیرون باشه 2ساعت به زن دیگراحتصاص بده ..واقعا حرفتون خیلی مشمئزکننده است ..ببخشیداینو میگم ولی شما با این جرف چهره ای حیوانی ازمردترسیم کردید که انسان ازهرچی مرد هست حالش بهم میخوره..یعنی یک مردنمیتونه 10ساعت بدون شهواترانی بگذرونه ..شما میگید چون 10 ساعت بیرون هست فلان کاررانجام یده..اگرمیتونه 8ساعت بیرون باشه چراهمون 2 ساعت هم پیش زنش نباشه..دست بردارید ازاین تفاسیربه رای ها..بخدا درفردای قیامت نخواهید توانست جواب دهید..حتی اگریک نفرهم بادلایل شما زندگیش به هم بخوره ویا به زنی ظلم بشه شما مستجوب عذاب اخرت خواهید شد..اصل اسلام برتک همسری بناشده نه چندهمسری..شما اقایان میتوانید تحمل کنیدهمسرتون باشخص دیگری هم باشه..اگرمیتوانید برای زن هم قابل تحمل است..برای یک زن دیدن شوهربا هرکسی جتی اگربه اسم زن دوم باشه برابربامرگه روج وروانه..اگریک غیرمسلمان سخنان شما رادررابطه با اسلام بشنوه ازچنین دینی که اجازه میده مردبه همسر وفررندانش ظلم کنه بیزارمیشه
خداروشکر که من و امثال من میدونیم سخنان شما تنها تفاسیری هست که بعضی اقایون برای توجیه خیانت و هوسرانی به روی قران وایات میگذارند..حالم ازهرچی سایت دینی هست بهم خورد ..هروقت میام اینجا ازدیدن جهل بعضی ازکاربران ونظراتشون راجع به زن وایات قران عصبی میشم..متاسفم که نمیتونید یک کاربرمذهبی روتوسایت نگه دارید چه برسه به کسانی که خیلی بااسلام میانه خوبی ندارند والبته شما وامثال شما با جاهلیتی که ازاعراب 1400 سال پیش به ارث بردید وان رابه اسلام نسبت میدهید باعث دین گریزی خواهید شد
همیشه یکی ازمعیارهای من برای ازدواج ایمان ومذهبی بودن طرف بود ولی بادیدن ادمهایی مثل شما که به ظاهردیندارهستند نه تتها این معیاربرام بی رنگ شدبلکه کلا ازازدواج منجرشدم..درزندگی که نتونم نه امنیت روحی داشته باشم که که بزرگترین ممهمترین نوع امنیت برای شخص هست ویا امنیت زندگی و هرلحظه فکر کنم نکنه شوهرمن باکس دیگری هست ومن خبرندارم..ازدواح نکنم بهتره چون مادری که ازاین امنیت بی بهره باشه مطمئن فرزندانی افسرده وعصبی وودچاراحتلاات روجی روانی تجویل احتماع خواهد داد وبتدریج اون جامعه دچارازهم کسختگی خواهد شدجامعه ای که چرا ازفرادبزهکاروچانی خواهد شد وهیچکس روی امنیت نخواهد دید..اینه سرنوشتی که ایران فردا درانتظارشه
ببخشید اگرتندصحبت کردم واگر دراثرعصبانیت غلط تایپی دارم

venous_20;55644 نوشت:
من دخترمذهبی هستم وفکر میکردم درسایت مذهبی عضوبودن انسان روبه حدا نزدیک ترمیکنه ولی وقتی این تاپیک را دیدم وپست چندازتن کاربران ...احساس انزجاربهم دست داد..جالبه اقایون به دستورات قران عمل نم کنندولی وقتی پای حکم همسرمجدد به میان میاد بعضی زاهد وعابد میشن ومسلمون ومذهبی..ولی اقای محترم شما هوسبازی وشهوترانی وخیانت کردن به همسرتون رو لطفا به دین نسبت ندهید..اسلام اگرجکم ازدواج مچدد را بیان کرده برای مواقعی خیلی خاص وباشرایط خیلی خاص قابل اجراست مثلا وقتی که همسری نازاز باشد ومردهم اصرارداشته باشد بچه ای ازنسل خودش باشد و وزن نخواهد ازشوهرش جدا شوددارین صورت مردمیتونه همسرمجدد بگیرد..اون کارشناس محترم که فرمودند مرداگر10ساعت بیرون باشه 2ساعت به زن دیگراحتصاص بده ..واقعا حرفتون خیلی مشمئزکننده است ..ببخشیداینو میگم ولی شما با این جرف چهره ای حیوانی ازمردترسیم کردید که انسان ازهرچی مرد هست حالش بهم میخوره..یعنی یک مردنمیتونه 10ساعت بدون شهواترانی بگذرونه ..شما میگید چون 10 ساعت بیرون هست فلان کاررانجام یده..اگرمیتونه 8ساعت بیرون باشه چراهمون 2 ساعت هم پیش زنش نباشه..دست بردارید ازاین تفاسیربه رای ها..بخدا درفردای قیامت نخواهید توانست جواب دهید..حتی اگریک نفرهم بادلایل شما زندگیش به هم بخوره ویا به زنی ظلم بشه شما مستجوب عذاب اخرت خواهید شد..اصل اسلام برتک همسری بناشده نه چندهمسری..شما اقایان میتوانید تحمل کنیدهمسرتون باشخص دیگری هم باشه..اگرمیتوانید برای زن هم قابل تحمل است..برای یک زن دیدن شوهربا هرکسی جتی اگربه اسم زن دوم باشه برابربامرگه روج وروانه..اگریک غیرمسلمان سخنان شما رادررابطه با اسلام بشنوه ازچنین دینی که اجازه میده مردبه همسر وفررندانش ظلم کنه بیزارمیشه
خداروشکر که من و امثال من میدونیم سخنان شما تنها تفاسیری هست که بعضی اقایون برای توجیه خیانت و هوسرانی به روی قران وایات میگذارند..حالم ازهرچی سایت دینی هست بهم خورد ..هروقت میام اینجا ازدیدن جهل بعضی ازکاربران ونظراتشون راجع به زن وایات قران عصبی میشم..متاسفم که نمیتونید یک کاربرمذهبی روتوسایت نگه دارید چه برسه به کسانی که خیلی بااسلام میانه خوبی ندارند والبته شما وامثال شما با جاهلیتی که ازاعراب 1400 سال پیش به ارث بردید وان رابه اسلام نسبت میدهید باعث دین گریزی خواهید شد
همیشه یکی ازمعیارهای من برای ازدواج ایمان ومذهبی بودن طرف بود ولی بادیدن ادمهایی مثل شما که به ظاهردیندارهستند نه تتها این معیاربرام بی رنگ شدبلکه کلا ازازدواج منجرشدم..درزندگی که نتونم نه امنیت روحی داشته باشم که که بزرگترین ممهمترین نوع امنیت برای شخص هست ویا امنیت زندگی و هرلحظه فکر کنم نکنه شوهرمن باکس دیگری هست ومن خبرندارم..ازدواح نکنم بهتره چون مادری که ازاین امنیت بی بهره باشه مطمئن فرزندانی افسرده وعصبی وودچاراحتلاات روجی روانی تجویل احتماع خواهد داد وبتدریج اون جامعه دچارازهم کسختگی خواهد شدجامعه ای که چرا ازفرادبزهکاروچانی خواهد شد وهیچکس روی امنیت نخواهد دید..اینه سرنوشتی که ایران فردا درانتظارشه
ببخشید اگرتندصحبت کردم واگر دراثرعصبانیت غلط تایپی دارم

کاربر گرامی سلام
با تشکر از اظهار نظر شما :Gol:
این سایت یک انجمن گفتگوی دینی است و ممکنه موضوعات و بحث های مختلفی از ناحیه مخالفان و موافقان صورت بگیرد و البته مطرح شدن این گونه بحث ها مجوز توهین و تهمت و زیر سئوال بردن سایت های دینی و زحمات مدیران آن نمی تواند باشد .
افزون بر این مخالفان و موافقان در این سایت باید بر اساس ادله و منطق اظهار نظر کنند و هر گونه قضاوت بر اساس احساسات و بدون پایه و اساس مردود و محکوم می باشد .
بحث تعدد زوجات در اسلام بحثی تخصصی بوده و در جای خود در باره شرایط و موارد آن بحث های مفصل شده است .
بنابر این با الفاظ و عبارات تند و احساساتی نمی توان به نتیجه ای رسید بلکه بهتر است در فضایی منطقی و استدلالی با کارشناسان بحث شود و بر سر تمام جزئیات آن مباحثه صورت بگیرد .

این هم شاهد حی و زنده یعنی خانم ونوس دیدید چقدر بهشون برخورد درعین اینکه یک خانم کاملا مذهبی هستند ولی با این دستور صریح دین خیلی راحت مخالفت میکنن قابل توجه منکرین محترم


یکی از راههای درمان نازایی ترکیب کردن اسپرم و تخمک در محیط آزمایشگاه است
چندی قبل طبق تصویب مجلس ، اهدای تخمک و جنین شرعی و قانونی اعلام شد
مواردی هست که زنی هیچ تخمکی ندارد و این باعث نازایی می شود. لذا مرد به طور موقت زنی را صیغه می نماید و تخمک از هووی موقت !! دریافت می شود و سلول جنینی در بدن زن اول رشد می کند!!! یعنی کمک وافر هوو به زن اول و در واقع مادر شدن زن اول که نعمت کمی نیست!!!! در واقع موارد دیگری هست که هوو موثر است که از ذکرش معذورم!

مواردی هم هست که زنی مشکل تخمک ندارد ومشکلات رحمی باعث سقط است در این مورد هم رحم کرایه ای یا هوو به کمک می آید و زنی که قادر نبود بچه خود را در رحمش پرورش دهد زن دیگری به کمکش آمده است!!!
پس هوو صد در صد بد نیست !!!

تعدد به معنای هوسبازی نیست بلکه فقط یک صورت و فقط یک صورت مطلب تقسیم نیاز بین چند همسر است نه هوسبازی. ( اولیا یک مثالش می باشند )

اصل مطلبی که در اسلام آمده درست است منتها سوء استفادهها و نوع تربیت زن باعث نگرشهای منفی شده است
سوالی که از ایه الله طباطبایی شده من نیز به نوع دیگری پاسخ می دهم « اگر زنها واقعا از ته دل معتقدند که هوو فرد بسیار بد و منفوری است پس چرا هووی همدیگر می شوند!!! »
این یعنی هوو فطرتا منفور نیست...
با توجه به برخی فسادها ؟؟؟؟؟؟؟!!!

ازاداندیش;55643 نوشت:
با تشکر ازتمامی دوستان سوال واضح است ضددین یعنی ضداین دستور دینی نه ضدتمام دستورات دین اما عمق کار انجاست که معمولا مذهبی ترین خانمها با این دستورات مشکل دارند خواهش میکنم حرفها علمی باشد نه احساسی وشعاری

با سلام

بزرگوار

ضد دين يعني كسي كه مخالفت با دين و قوانين ديني مي كند

وبه كسي كه با يك قانون الهي -- به هر دليلي -- مخالفت كند ضد دين نمي گويند

و درمخالفين اين قانون الهي نمي شمارند

و اين مي تواند دلايل مختلفي داشته باشد:
-- جهل به خود مساله
-- ندانستن اسرار و حكمت هاي ان مساله
-- به خاطر عواقب بدي كه ان مساله براي او مي تواند داشته باشد با ان مخالفت كند
-- و.....

پس نمي توان خانمهايي كه با اين قانون مخالف اند را ضد دين معرفي كرد
-- بايد كساني كه عالم به مساله نيستند را با بحث و استدلال و برهان قانع كرد
-- كساني كه از اين قانون به هر دليل متضرر مي شوند را بايد قانع كرد
-- كساني كه معاندا با اين قانون مخالف ان را بايد قانع كرد
-- و.......

پس بهترين روش ان است كه در محيطي ارام سوال خود را مطرح كنيد و بفرماييد كه سوال اصلي شما چيست

چون اين مطلب كه خانم ها با يك قانون الهي مخالفت ميكنند پس ضد دين هستند درست به نظر نمي رسد

سوال اصلي را مطرح نماييد تا بحث را ادامه دهيم

سلام
به نظر من از دین استفاده ابزاری شده از همان اول و تا زمان حال که آلوده به هزار جور غرض ورزی و خود محوری شده من معتقدم از اول همه چیز را باید با با یک دید پژوهشی نگاه کرد
خلاصه عرض من اینستکه دین اسلام در باره تعدد زوجات بسته به فرهنگ آن قوم بی طرف بوده نه طرفدار تعدد زوجات بوده و نه دستور به تک همسری داده هر قوم و فرهنگ را بنابر عرف خود واگذاشته ولی از آنجا که عرب برای ما اسلام آورده سنتهای خود را هم به نام اسلام در جامعه ما رایج کرده اند. و جانشینان شان هم به نام دین دکانداری میکنند و از عواطف وسادگی مردم به نحو مطلوب خودشان از این سوغات عرب سوء استفاده کرد ه اند
راچع به پیامبر اسلام است از ایشان خواستند کسی را به نخوردن زیاد رطب منع کنند ایشان آنروز خودشان رطب خورده بودند این نصیحت را به روز دیگرحوالت میکنند . این عمل ایشان برای همه ضرب المثل شده رطب خورده کی کند منع رطب
تا آنجا که یادم هست اینکه میگویند هرآیه را ابسته به آیات ماقبل و مابعد خودش شأن نزول آیه تفسیر و تعبیر کنید ولی از آنجا که هوسرانی مقدم بر هر چیز است این دکلانداران استثنا قائل میشوند وفقط قسمتی ازآیه را مسند حکم میکنند
وای بر آنانکه حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال میکنند بگذریم.

بعد از این مقدمه
در تاکید به اینکه تعدد زوجات در عرب رایج بوده و امر نامعقول و نا متعارفی نبوده
پیامبر اسلام 9 همسر داشته اند
برخی میگویند به استناد قسمتی از آیه 3 سوره نساء قرآن مردان را به شرط رعایت عدالت تا اختیار چهار زن مجاز کرده
حال آدم متحیر میماند یک بام و دو هوا را و قسم حضرت عباس و دم خروس
دین پیشگان به هزار ویک تاویل دست میزنند تا هم واقعیات تاریخی را منکر نشوند هم به ساحت پیامبر توهین نکنند هم به هوسرانی خو د ادامه دهند
ازدواجهای متعدد پیامبر را به تدابیر سیاسی نسبت میدهند آنها را به اینکه پیامبر سن وسالی داشته اند . پیامبر از قوه شهوت تهی است
و اینکه درآخر این ازدواجها قبل از نزول این آیه بوده همسران ایشان پا به سن بوده اند و یا اینکه وجود ایشان از امر این آیه مستثنی میباشند و ایشان سراسر عدل و دادند و این توصیه برای دیگران است و اینکه مردان حداکثر تا چهار زن میتوانند رعایت عدالت کنند و یا اینکه اختیار 4 زن بیشتر دیگر نشانگر هوسبازی مردان است این چه ظلم بر اسلام و پیامبر اسلام است وای بر ما در پیشگاه خدا شرم نمیکنید از این همه تاویل زشت
سوره نساء را به دقت بخوانید
من خود را بری از دین دین پیشگان میدانم ولی چیزی که نقل به مضمون از آیات یک تا چهارده سوره نساء میشود نقل کرد به شرح ذیل است
در این آیات خدای متعال میفرماید تقوا پیشه کنید همه از یک پیکرید و درهنگامی که از یکدیگر به خصوص ارحام یاری و مسئلت میخواهید کوتاهی نکنید او را در نظر آورید که او مراقب همه احوال شماست
مال یتیم را به ناحق تصرف نکنید حساب مال یتیم را از حساب خود جدا کنید مال بد خود را با مال خوب او معاوضه نکنید وتا زمانی که یتیم به سن بلوغ نرسیده امانتدار مال او باشید
و جابجا توصیه به تقوا و عدالت شده و اینکه اگر از امیال و هوس خود ایمن نیستید سرپرستی یتیمان را به عهده نگیرید و بعد راجع به تقسیم ارث حکم میکند.
در زمان رسول الله نه سازمان تامین اجتماعی بوده نه نظام بیمه ای و نه سازمان حج و اوقاف و امور خیریه و اداره سرپرستی صغار و محجورین و نه قانون حمایت از کودکان وزنان بی سرپرست بوده
ولی مشکل زنان و فرزندان بی سرپرست بوده عرب هم برای حل معضل سرپرستی بیوگان و ایتام برای خود رسوماتی داشته و اینکه یک نفر از نزدیکان یا فرد دیگری که از او مسئلت کنند تا سرپرستی خانواده ای را به عهده بگیرد.
و از آنجا که هر راهکاری آفات خاص خود را داشته عده ای به طمع دست اندازی بر مال یتیمان و هم چنین ارضاء غریزه جنسی خود سرپرستی عده زیادی را به عهده می گرفتند که خداوند در این آیات همه را به رعایت تقوا و عدالت سفارش میکند و همچنین افراد را پرهیز میدهد که بیش از 4 نفر را سرپرستی نکنید واینکه اگر این سرپرستیها به طمع دست اندازی بر مال یتیم نیست و صرفا ارضاء شهوت است به کنیزان خود اکتفا کنید و مال یتیم را تباه نکنید.
حال این ما و وجدان و فطرت و خدای مراقب اعمالمان و این عقلی که خوب ازآن امانتداری میکنیم آنر بکر و دست نخورده نگاه میداریم تا روز جزا تا حداقل راجع به این یکی از ما بازخواست نشود. وهمینطور این تاویل های بی سر و ته .
در پایان خوشحال میشوم نظر شما را هم بدانم

متحیر;55717 نوشت:
به نظر من از دین استفاده ابزاری شده از همان اول و تا زمان حال که آلوده به هزار جور غرض ورزی و خود محوری شده من معتقدم از اول همه چیز را باید با با یک دید پژوهشی نگاه کرد

با سلام

بله مطلب به جايي فرمودين بسياري از انسانها چه در گذشته و چه حال در فكر استفاده از دين براي رسيدن به مقاصد پليد وشوم خود بوده و هستند
و اين گونه نگاه برخي به دين ضرورت تحكيم مباني ديني ما را بيشتر و پژوهش در دين و معارف ان و هرچه مستحكم كردن معارف دين را برايمان اقدامي واجب مي شمارد

البته در ديد پژوهشي بايد جايگاه قران و احاديث و روايات معتبر كه دو ثقل گرانبهاي پيامبر برايمان هستند را مشخص كرد تا در ادامه مسير به بيراهه نرويم

متحیر;55717 نوشت:
از آنجا که عرب برای ما اسلام آورده سنتهای خود را هم به نام اسلام در جامعه ما رایج کرده اند. و جانشینان شان هم به نام دین دکانداری میکنند و از عواطف وسادگی مردم به نحو مطلوب خودشان از این سوغات عرب سوء استفاده کرد ه اند

بنده با اين سخنتان كه عرب براي ما اسلام اورده است مخالفم و اين مخالفت زماني بيشتر مي شود كه فرموديد عرب سنتهاي خود را به نام اسلام در جامعه رايج كردند

بزرگوار دين مبين اسلام توسط پيامبرخدا براي انسانها امده است و چون پيامبر خدا از مقام عصمت برخوردار است و مصون از خطا و نسيان ؛ به هيچ عنوان در ترويج دين مبين اسلام رسومات اعراب جاهلي را دران داخل نداده است

قوانين اسلام يك به يك از طرف خداوند نازل شده اند و رسومات اعراب هيچ گونه دخالتي درقوانين و شرع مقدس اسلام نداشته است

هرچند برخي رسومات بوده اند كه از طرف خداوند مورد تاييد قرار گرفته اند و دين مخالفتي با انها نداشته ولي همين قوانين هم منافاتي با قوانين ديگر الهي نداشت و ما ان قوانين را هم مورد تاييد اسلام و شرع مقدس مي دانيم و انجام انها را مثل ساير قوانين الهي بر خود واجب مي دانيم

شيعه براي همين است كه در ادامه روند دين بعد از نبي مكرم اسلام ، معصوم و فردي را متصدي امور دين مي داند كه مثل خود پيامبر باشد و همين عصمت امام مانع از ورود رسومات جاهلي قبايل و اقوام در دين است

بزرگوار

شيعه همين ديني و قوانين بعد از 1400 سال را اسلام ناب دانسته و قوانين ان را قوانين الهي مي داند و اكر هم برخي قوانين توسط عده اي مورد سوء استفاده قرار گرفته است را شناسايي و به مردم معرفي مي كند

ادامه دارد............

متحیر;55717 نوشت:
بعد از این مقدمه در تاکید به اینکه تعدد زوجات در عرب رایج بوده و امر نامعقول و نا متعارفی نبوده پیامبر اسلام 9 همسر داشته اند برخی میگویند به استناد قسمتی از آیه 3 سوره نساء قرآن مردان را به شرط رعایت عدالت تا اختیار چهار زن مجاز کرده حال آدم متحیر میماند یک بام و دو هوا را و قسم حضرت عباس و دم خروس دین پیشگان به هزار ویک تاویل دست میزنند تا هم واقعیات تاریخی را منکر نشوند هم به ساحت پیامبر توهین نکنند هم به هوسرانی خو د ادامه دهند ازدواجهای متعدد پیامبر را به تدابیر سیاسی نسبت میدهند آنها را به اینکه پیامبر سن وسالی داشته اند . پیامبر از قوه شهوت تهی است و اینکه درآخر این ازدواجها قبل از نزول این آیه بوده همسران ایشان پا به سن بوده اند و یا اینکه وجود ایشان از امر این آیه مستثنی میباشند و ایشان سراسر عدل و دادند و این توصیه برای دیگران است و اینکه مردان حداکثر تا چهار زن میتوانند رعایت عدالت کنند و یا اینکه اختیار 4 زن بیشتر دیگر نشانگر هوسبازی مردان است این چه ظلم بر اسلام و پیامبر اسلام است وای بر ما در پیشگاه خدا شرم نمیکنید از این همه تاویل زشت سوره نساء را به دقت بخوانید من خود را بری از دین دین پیشگان میدانم ولی چیزی که نقل به مضمون از آیات یک تا چهارده سوره نساء میشود نقل کرد به شرح ذیل است در این آیات خدای متعال میفرماید تقوا پیشه کنید همه از یک پیکرید و درهنگامی که از یکدیگر به خصوص ارحام یاری و مسئلت میخواهید کوتاهی نکنید او را در نظر آورید که او مراقب همه احوال شماست مال یتیم را به ناحق تصرف نکنید حساب مال یتیم را از حساب خود جدا کنید مال بد خود را با مال خوب او معاوضه نکنید وتا زمانی که یتیم به سن بلوغ نرسیده امانتدار مال او باشید و جابجا توصیه به تقوا و عدالت شده و اینکه اگر از امیال و هوس خود ایمن نیستید سرپرستی یتیمان را به عهده نگیرید و بعد راجع به تقسیم ارث حکم میکند. در زمان رسول الله نه سازمان تامین اجتماعی بوده نه نظام بیمه ای و نه سازمان حج و اوقاف و امور خیریه و اداره سرپرستی صغار و محجورین و نه قانون حمایت از کودکان وزنان بی سرپرست بوده ولی مشکل زنان و فرزندان بی سرپرست بوده عرب هم برای حل معضل سرپرستی بیوگان و ایتام برای خود رسوماتی داشته و اینکه یک نفر از نزدیکان یا فرد دیگری که از او مسئلت کنند تا سرپرستی خانواده ای را به عهده بگیرد. و از آنجا که هر راهکاری آفات خاص خود را داشته عده ای به طمع دست اندازی بر مال یتیمان و هم چنین ارضاء غریزه جنسی خود سرپرستی عده زیادی را به عهده می گرفتند که خداوند در این آیات همه را به رعایت تقوا و عدالت سفارش میکند و همچنین افراد را پرهیز میدهد که بیش از 4 نفر را سرپرستی نکنید واینکه اگر این سرپرستیها به طمع دست اندازی بر مال یتیم نیست و صرفا ارضاء شهوت است به کنیزان خود اکتفا کنید و مال یتیم را تباه نکنید. حال این ما و وجدان و فطرت و خدای مراقب اعمالمان و این عقلی که خوب ازآن امانتداری میکنیم آنر بکر و دست نخورده نگاه میداریم تا روز جزا تا حداقل راجع به این یکی از ما بازخواست نشود. وهمینطور این تاویل های بی سر و ته .


با سلام

بزرگوار اين قسمت از مطالب شما عزيز

در مورد چند همسري و ازدواج هاي مكرر پيامبر بود

ولي مطالب در هم تنيده بود و تشخيص انها برايم كمي سخت

اگر لطف فرموده مطالب را از هم جدا و منظور خود را بهتر برسانيد براي ادامه بحث كمك كار مي شود

شايد هم مشكل از بنده است كه متوجه منظورتان نشدم

با سلاممطالب متنوع بود و خواستم ازآن به عنوان مقدمه استفاده کنم
راجع به مطلب اصلی تعدد زوجات بود به طور خلاصه گفتم
به نظر من اسلام نه له و نه علیه چند همسری است
واستناد به آیه قسمتی از آیه سه سوره نساء مبنی بر جواز چند همسری دور از انصاف است
وباقی را هم به عنوان دلیل گفتم
و اینکه عرب اسلام را به ایران آورده مطالب خاص خود را دارد
همانطور که ایرانیان با جنگ اسلام را به هند آوردند
وهمانطور ایرانیان با تجارت اسلام را به جنوب شرق آسیا
وهمچنین با همسایگی و امتزاج فرهنگها اسلام از طریق ایرانیان به غرب چین راه یافت
هر کدام مبحث خاص خود را دارد که برای ادامه بحث هر کدام تاپیک جداگانه وادله مناسب خود را
بگذریم بزرگوار
فعلا بحث راجع به تعدد زوجات در اسلام و تفسیر نابجای آیات اولیه سوره نسا
نظری دارید اینجانب را راهنمایی کنید

با سلام

zahra;55699 نوشت:
سوالی که از ایه الله طباطبایی شده من نیز به نوع دیگری پاسخ می دهم « اگر زنها واقعا از ته دل معتقدند که هوو فرد بسیار بد و منفوری است پس چرا هووی همدیگر می شوند!!! » این یعنی هوو فطرتا منفور نیست...

با اجازه اگر چنین پاسخی دارید وبه نظرتان منطقی است بر اساس پاسخ شما من هم میتوانم بگویم؟
اگر انسانها واقعا از ته دل معتقدند دزدی بد و منفور است پس چرا بعضی دزد میشوند این یعنی دزدی فطرتا منفور نیست

با سلام

بزرگوار بنده اين تايپك ها را كه در همين سايت در مورد تعدد زوجات مطرح شده است را جهت اطلاع خدمتتان معرفي مي كنم



تا باز بحث را ادامه دهيم

متحیر;55900 نوشت:
اگر انسانها واقعا از ته دل معتقدند دزدی بد و منفور است پس چرا بعضی دزد میشوند این یعنی دزدی فطرتا منفور نیست

متاسفانه مطلب را خوب نگرفتید

سلام لطفا شما مرا راهنمایی کنید راجع به استدلالتان
بنده اینگونه ملتفت شدم که اگر در هر امری که ادعا میکنیم وقوعش با فطرت همخوانی ندارد چنانچه مثال بیاوریم که فرد یا افرادی خلاف مدعای ما عمل میکنند پس آن امر فطری نیست
شما مثال بیزاری از هوو را زدید که این بیزاری امر فطری نیست چون زنانی هوو میشوند
بنده هم گفتم بیزاری از دزدی فطری نیست چون عده ای دزدی میکنند

بزرگوار جناب طه
اینجانب را به سه تاپیک مختلف حوالت دادید پاسخ هایم را چگونه بازگو کنم تا رشته کلام از دستمان خارج نشود ویکپارچگی آن باقی بماند
در ضمن نظر خود را راجع به تفسیر اینجانب ازآیات اول سوره نساء نفرمودید

سلام خدمت همه دوستان

والا به نظر من بهترین روش پاسخ به این گونه مسائل اینه که ببینیم نظر بزرگان و متفکرین دین چیه، بهترین کتابی که من در این زمینه سراغ دارم کتاب "نظام حقوق زن در اسلام" نوشته استاد شهید دکتر مطهری هستش، نظر ایشان این است که اساس اسلام بر تک همسری است و چند همسری برای مواقع ضرورت و آن هم به شرط رعایت عدالت توسط مرد مجازه، و بعد توضیح می دهند که مردان امروز به هیچ وجه نمی توانند عدالت را در مورد همسران متعددشون رعایت کنند و به همین دلیل باید این ابزار (مجاز بودن چند همسری) از دست مردان هوس باز دو بماند و قوانین جامعه به گونه ای تنظیم شود که هم در مواقع ضرورت بتوان چند همسر داشت و هم مردان هوس باز از این قانون سوء استفاده نکنند.

مطالب زیر گزیده ای از کتاب ایشون هستش و به همه دوستان پیشنهاد میکنم در عین طولانی بودن وقت بگذارند و مطالعه کنند:

تعدد زوجات

" تك همسری " طبيعی‏ترين فرم زناشوئی است . در تك همسری روح‏ اختصاص ، يعنی مالكيت فردی و خصوصی كه البته با مالكيت خصوصی ثروت‏ متفاوت است ، حكمفرما است . در تك همسری هر يك از زن و شوهر احساسات و عواطف و منافع جنسی ديگری را " از آن " خود و مخصوص شخص‏ خود ميداند .

آيا طبيعت مرد چند همسری است ؟

حتما تعجب خواهيد كرد اگر بشنويد عقيده رايج روانشناسان و فيلسوفان‏ اجتماعی غرب بر اينست كه مرد ، چند همسری آفريده شده ، تك همسری بر خلاف طبيعت اوست .
ويل دورانت در " لذات فلسفه " صفحه 91 پس از آنكه شرحی درباره‏ آشفتگيهای اخلاقی امروز از نظر امور جنسی ميدهد ، ميگويد : " بی شك‏ بسياری از آن ، نتيجه علاقه " اصلاح ناپذيری " است كه به تنوع داريم و طبيعت بيك زن بسنده نميكند " .
هم او ميگويد : " مرد ذاتا طبيعت چند همسری دارد ، و فقط نيرومندترين‏ قيود اخلاقی ، ميزان مناسبی از فقر و كار سخت ، و نظارت دائمی زوجه‏ می‏تواند تك همسری را باو تحميل كند " .
در شماره 112 مجله زن روز تحت عنوان " آيا مرد طبيعتا خيانتكار است‏ ؟ " نوشته است : " پروفسور اشميد آلمانی گفته است :
. . . در طول تاريخ ، مرد هميشه خيانتكار بوده و زن دنباله - رو خيانت ، حتی در قرون وسطی نيز برابر شواهد موجود 90 درصد از جوانان‏ بدفعات رفيقه عوض می‏كردند و 50 درصد از مردان زن دار بهمسرانشان خيانت‏ ميورزيدند . رابرت كينزی محقق معروف امريكائی در گزارشش ( كه به كينزی‏ راپورت مشهور شده ) نوشته است : مردان و زنان امريكائی در بيوفائی و خيانت دست ساير ملل دنيا را از پشت بسته‏اند . . كينزی در قسمت ديگر گزارشش آورده است زن بر خلاف مرد از تنوع جوئی در عشق و لذت بيزار
است . بهمين دليل بعضی اوقات از رفتار مرد سر در نمی‏آورد . ولی مرد تنوع جوئی را نوعی ماجراجوئی تلقی می‏كند ، آسان از راه به در ميرود و بنظر او آنچه مهم است لذت جسمی است نه لذت عاطفی و روحی . تظاهر به‏ تماس عاطفی و روحی در مرد فقط تا وقتی است كه فرصتی برای درك لذت‏ جسمی پيش نيامده است . روزی پزشك مشهوری بمن گفت : " پوليگام " بودن مرد ( تنوع دوستی و تعدد خواهی ) و " منوگام " بودن زن ( انحصار خواهی و يكه‏شناسی ) يك امر بديهی است ، زيرا در مرد ميليونها سلول " اسپرم " توليد ميشود ، در حالی كه زن در دوران آمادگی جز يك تخم از تخمدان توليد نميكند . صرفنظر از فرضيه كينزی ، بد نيست از خودمان‏ بپرسيم آيا وفادار بودن برای مرد مشكل است ؟

" هانری دومنترلان " فرانسوی در پاسخ اين سؤال نوشته است " وفادار بودن برای مرد مشكل نيست ، بلكه غير ممكن است ، يك زن برای يك مرد آفريده شده است و يك مرد برای زندگی و همه زنها . مرد اگر بتاريكی‏ ميپرد و بزنش خيانت می‏كند تقصير خودش نيست ، تقصير خلقت و طبيعت‏ است كه همه عوامل خيانت را در او بوجود آورده است " .
بعقيده ما اين توصيف از طبيعت مرد بهيچوجه صحيح نيست ، الهام بخش‏ اين مفكران در اين عقيده ، اوضاع خاص محيط اجتماعی آنها بوده نه طبيعت‏ واقعی مرد .

البته ما مدعی نيستيم كه زن و مرد از لحاظ زيست شناسی و روانشناسی وضع‏ مشابهی دارند ، برعكس معتقديم زيست شناسی و روانشناسی مرد و زن متفاوت‏ است و خلقت از اين تفاوت هدف داشته است و بهمين جهت نبايد تساوی‏ حقوق انسانی زن و مرد را بهانه برای تشابه و يكنواختی حقوق آنها قرار داد . از نظر روحيه تك همسری نيز قطعا زن و مرد روحيه‏های متفاوتی دارند ، زن‏ طبعا تك شوهر است . چند شوهری بر ضد روحيه اوست . نوع تمنيات زن از شوهر با چند شوهری سازگار نيست .اما مرد طبعا تك همسر نيست . باين‏ معنی كه چند زنی بر ضد روحيه او نيست . چند زنی با نوع تمنياتی كه مرد از وجود زن دارد ناسازگار نيست . اما ما با آن عقيده كه روحيه مرد با تك همسری ناسازگار است مخالفيم . ما منكر اين نظر هستيم كه ميگويد : علاقه مرد به تنوع " اصلاح ناپذير " است . ما با اين عقيده مخالفيم كه وفاداری برای مرد غير ممكن است و يك‏ زن برای يك مرد آفريده شده و يك مرد برای همه زنها . بعقيده ما عوامل خيانت را محيط های اجتماعی در مرد بوجود می‏آورد نه‏ خلقت و طبيعت . مسؤول خيانت مرد خلقت نيست ، محيط اجتماعی است . عوامل خيانت را محيطی بوجود می‏آورد كه از يك طرف زن را تشويق ميكند تمام فنون اغوا و انحراف را برای مرد بيگانه بكار ببرد . هزار و يك‏ نيرنگ برای از راه بيرون رفتن او بسازد ، و از طرف ديگر ، ببهانه اينكه‏ يگانه صورت قانون ازدواج تك همسری است صدها هزار ، بلكه ميليونها زن‏ آماده و نيازمند بازدواج را از حق زناشوئی محروم می‏كند و آنها را برای اغواء مرد روانه اجتماع ميسازد .
در مشرق اسلامی ، پيش از آنكه آداب و رسوم غربی رائج گردد ، نود درصد مردان تك همسر واقعی بودند ، نه بيش از يك زن شرعی داشتند و نه با رفيقه و معشوقه سرگرم بودند . زوجيت اختصاصی بمفهوم واقعی كلمه بر اكثريت قريب باتفاق خانواده‏های اسلامی حكمفرما بود .

اشكالات و معايب چند همسری

سعادت و خوشبختی زناشوئی در گرو صفا - صميميت - گذشت - فداكاری - وحدت و يگانگی است . و همه اينها در چند همسری بخطر ميافتد . گذشته از وضع ناهنجار زنان و فرزندان دو مادره ، از نظر خود مرد آنقدر مسؤوليتهای تعدد زوجات سنگين و خرد كننده است كه رو آوردن به آن پشت‏ كردن بمسرت و آسايش است .
اكثر مردانی كه از تعدد زوجات راضی و خشنودند آنها هستند كه عملا از زير بار مسؤوليتهای شرعی و اخلاقی آن شانه خالی می‏كنند ، زنی را مورد توجه‏ قرار داده زن ديگر را از حساب خارج می‏كنند و به تعبير قرآن كريم ، او را " كالمعلقه " رها می‏كنند . آنچه اينگونه افراد نام تعدد زوجات به آن‏ می‏دهند در واقع نوعی تك همسری است توأم با ستمكاری و جنايت و بيدادگری‏ . مثل عاميانه‏ای در ميان مردم رايج است ، ميگويند : " خدا يكی ، زن يكی‏ " .

نقش اسلام در چند همسری

اسلام نه چند همسری را اختراع كرد ، زيرا قرنها پيش از اسلام در جهان‏ وجود داشت ، و نه آنرا نسخ كرد ، زيرا از نظر اسلام برای اجتماع مشكلاتی‏ پيش می‏آيد كه راه چاره آنها منحصرا بتعدد زوجات است . ولی اسلام رسم تعدد زوجات را اصلاح كرد .
محدوديت

اول اصلاحی كه بعمل آورد اين بود كه آن را محدود كرد ، قبل از اسلام تعدد زوجات نامحدود بود ، يك نفر به تنهائی ميتوانست صدها زن داشته باشد و از آنها حرمسرائی بوجود آورد ، ولی اسلام حداكثر برای آن معين كرد ، بيكنفر اجازه نداد بيش از چهار زن داشته باشد . در حكايات و روايات‏ نام افرادی در صدر اسلام ديده ميشود كه در حاليكه اسلام آوردند بيش از چهار زن داشتند و اسلام آنها را مجبور كرد مقدار زائد را رها كنند .
عدالت

اصلاح ديگری كه اسلام بعمل آورد اين بود كه عدالت را شرط كرد و اجازه‏ نداد بهيچوجه تبعيضی ميان زنان يا ميان فرزندان آنها صورت بگيرد . قرآن‏ كريم در كمال صراحت فرمود " « فان خفتم ان لا تعدلوا فواحده »" اگر بيم داريد كه عدالت نكنيد ، يعنی اگر بخود اطمينان نداريد كه با عدالت‏ رفتار كنيد ، پس به يكی اكتفا كنيد .

از نظر اسلام " سوگلی " بازی بهر صورت و بهر شكلی جايز نيست . علماء اسلام تقريبا وحدت نظر دارند كه تبعيض ميان زنان تحت هيچ عنوانی جايز نيست . فقط بعضی از نحله‏های فقهی اسلامی حق زن را طوری توجيه كرده‏اند كه‏ با تبعيض سازگار است . بنظر من نبايد ترديد كرد كه اين نظر درست نيست‏ و بر خلاف مفهوم آيه كريمه قرآن است . رسول اكرم صلی الله عليه وآله‏ وسلم جمله‏ای در اين باره فرموده است كه شيعه و سنی بالاتفاق آن را نقل و روايت كرده‏اند .

فرمود " هر كس دو زن داشته باشد و در ميان آنها بعدالت رفتار نكند ، بيكی از آنها بيشتر از ديگری اظهار تمايل كند ، در روز قيامت محشور خواهد شد در حاليكه يكطرف بدن خود را بزمين ميكشد تا سرانجام داخل آتش شود " .

عدالت عاليترين فضيلت انسانی است ، شرط عدالت يعنی شرط واجد بودن‏ عاليترين نيروی اخلاقی . با توجه باينكه معمولا احساسات مرد نسبت بهمه‏ زنها يكسان و در يك درجه نيست ، رعايت عدالت و پرهيز از تبعيض ميان‏ زنان ، يكی از مشكلترين وظايف بشمار ميرود .

مسأله بيم از عدم عدالت

انصاف بايد داد كه افرادی كه شرايط اسلامی را در تعدد زوجات كاملا رعايت ميكنند بسيار كم‏اند . در فقه اسلامی می‏گويند " اگر بيم داری كه‏ استعمال آب برای بدنت زيان دارد وضو نگير " " اگر بيم داری كه روزه‏ برايت زيان دارد روزه نگير " . اين دو دستور در فقه اسلامی رسيده است . شما افراد بسياری را می‏بينيد كه ميپرسند ميترسم آب برايم زيان داشته‏ باشد ، وضو بگيرم يا نگيرم ؟ . ميترسم روزه برايم ضرر داشته باشد ، روزه‏ بگيرم يا نگيرم ؟ البته اين پرسشها پرسشهای درستی است . چنين اشخاصی‏ نبايد وضو بسازند و نبايد روزه بگيرند . ولی نص قرآن كريم است كه " اگر بيم داريد كه نتوانيد ميان زنان خود به عدالت رفتار كنيد يك زن بيشتر نگيريد " . با اين حال آيا شما در عمر از يكنفر شنيده‏ ايد كه بگويد می‏خواهم زن دوم بگيرم اما بيم دارم كه رعايت عدالت و مساوات ميان آنها نكنم ، بگيرم يا نگيرم ؟ من كه نشنيده‏ام .:Labkhand: حتما شما هم نشنيده‏ ايد .

سهل است ، مردم ما با علم و تصميم اينكه بعدالت رفتار نكنند . زنان متعدد ميگيرند و اين كار را بنام اسلام و زير سرپوش اسلامی انجام ميدهند .

اينها هستند كه با عمل ناهنجار خود اسلام را بدنام ميكنند . اگر تنها كسانی اقدام به تعدد زوجات نمايند كه لااقل اين يك شرط را واجد باشند جای هيچگونه بهانه و ايرادی نبود .

كسانيكه تعدد زوجات را وسيله هوسرانی قرار داده‏اند ، قانون اسلامی را بهانه برای يك عمل ناروا قرار داده‏اند ، اجتماع حق دارد آنها را مؤاخذه‏ و مجازات و اين بهانه را از دست آنها بگيرد .

به نظر بنده پاسخ سوال استارتر تاپیک، این است که اکثر زن ها ضد دین نمی شوند، چون مردان نمی توانند عدالت را رعایت کنند (و زنان این را می دانند و مطمئن هستند که اگر پای زن دوم به میان آید توجه مرد به زن اول کم می شود) به همین دلیل با چند همسری مخالف اند و نسبت به هوو آلرژی دارند، به عقیده بنده حق هم دارند، اخه وقتی کمتر مردی پیدا میشه که بتونه همون یک همسرش رو راضی نگه داره و مخارجش رو تامین کنه و نیازهای روحیش رو برآورده کنه، واقعا و انصافاً چه دلیل وجود داره برای تمایلش به همسران متعدد؟
و اینجا میرسیم به اون مطلب شهید مطهری که ، بهتره از خودمون بپرسیم آیا واقعا نمی توانیم وفادار بمانیم؟

نوشته asrar
(سلام استاد گرامی
شما تمام جوانب را در نظر نگرفتید این احساس صادقانه ی زن نسبت به مرد خود دارد و او با این خیانت نابود می کند چه می شود؟؟؟؟ یعنی اگر مرد با تمام اصول زن دوم بگیرد زن باید قبول کند و زحمت سالهای خود را نادیده بگیرد . مگر عشق به ساعات کنار هم بودن است که شما می گویید 10 ساعت با او باشد و 2 ساعت با دیگری .
این حرص یک مرد را می رساند که بخواهد وقتی زن خوبی دارد زن دوم بگیرد حال با رعایت تمام اصول .
و تازه این مرد اگر فرزندی از زن اول داشته باشد چه پاسخی برای این کار خود برای بچه هایش دارد؟)
[=Times New Roman]




سلام
مشکل این جاست که ما مساله تعددزوجات را همیشه از زاویه دید همسر اول نگاه میکنیم این خلاف انصاف است ؟
آیا نباید از زاویه دید همسر دوم و شوهر هم به این مساله به دور از تعصب نگاه کرد ؟

این خیانت ها را ما درست کردیم ؟
شما باز به مثال ما توجه نکردید ؟
عرض کردیم اگر مردی بعد از آمدن همسر دوم هیچ کوتاهی (نه در نفقه نه در ابراز محبت نه در زناشویی و نه .....) در حق همسر اول نکند و کاری کند که همسر اول از این مساله بویی نبرد آیا این باز خیانت است !!!!
اتفاقا برخی مردان بعد از ازدواج دوم اخلاقشان با همسر اول بهتر میشود چطور شما این را خیانت می پندارید !!!
متاسفانه گاهی این لجاجت ها و اعتراضات به حدی می رسد که حاضریم در مقابل دستورات خداوند حکیم هم قد علم کنیم ناخواسته و ندانسته بگوییم ما بهتر از او می دانیم ....آیا نباید یکبار دیگر در اعتقاد و توحیدمان مروری کنیم ؟؟

مجید;56304 نوشت:

سلام
مشکل این جاست که ما مساله تعددزوجات را همیشه از زاویه دید همسر اول نگاه میکنیم این خلاف انصاف است ؟
آیا نباید از زاویه دید همسر دوم و شوهر هم به این مساله به دور از تعصب نگاه کرد ؟

این خیانت ها را ما درست کردیم ؟
شما باز به مثال ما توجه نکردید ؟
عرض کردیم اگر مردی بعد از آمدن همسر دوم هیچ کوتاهی (نه در نفقه نه در ابراز محبت نه در زناشویی و نه .....) در حق همسر اول نکند و کاری کند که همسر اول از این مساله بویی نبرد آیا این باز خیانت است !!!!
اتفاقا برخی مردان بعد از ازدواج دوم اخلاقشان با همسر اول بهتر میشود چطور شما این را خیانت می پندارید !!!
متاسفانه گاهی این لجاجت ها و اعتراضات به حدی می رسد که حاضریم در مقابل دستورات خداوند حکیم هم قد علم کنیم ناخواسته و ندانسته بگوییم ما بهتر از او می دانیم ....آیا نباید یکبار دیگر در اعتقاد و توحیدمان مروری کنیم ؟؟

بهترین روش پاسخگویی رو پاسخ از زبان بزرگان میدونم و چون با قسمتی از حرفهایتان که بزرگ کرده ام مشکل دارم، از زبان شهید مطهری پاسخ میدهم، علاوه بر این، اینکه اخلاق مردی با همسر اولش در صورت ازدواج مجدد بهتر می شود، استثناست نباید قانون را بر مبنای استثنائات بنا نهاد، کلیت چیزی که داریم در جامعه میبینیم اینه که مردی که زن دوم میگیره زن اولش رو رها میکنه و هیچ توجهی بهش نمیکنه، و این هم دور از انصافه، هم دور از اسلام.

شهید مطهری:

انصاف بايد داد كه افرادی كه شرايط اسلامی را در تعدد زوجات كاملا رعايت ميكنند بسيار كم‏اند . در فقه اسلامی می‏گويند " اگر بيم داری كه‏ استعمال آب برای بدنت زيان دارد وضو نگير " " اگر بيم داری كه روزه‏ برايت زيان دارد روزه نگير " . اين دو دستور در فقه اسلامی رسيده است . شما افراد بسياری را می‏بينيد كه ميپرسند ميترسم آب برايم زيان داشته‏ باشد ، وضو بگيرم يا نگيرم ؟ . ميترسم روزه برايم ضرر داشته باشد ، روزه‏ بگيرم يا نگيرم ؟ البته اين پرسشها پرسشهای درستی است . چنين اشخاصی‏ نبايد وضو بسازند و نبايد روزه بگيرند . ولی نص قرآن كريم است كه " اگر بيم داريد كه نتوانيد ميان زنان خود به عدالت رفتار كنيد يك زن بيشتر نگيريد " . با اين حال آيا شما در عمر از يك نفر شنيده‏ ايد كه بگويد می‏خواهم زن دوم بگيرم اما بيم دارم كه رعايت عدالت و مساوات ميان آنها نكنم ، بگيرم يا نگيرم ؟ من كه نشنيده‏ام .:Labkhand: حتما شما هم نشنيده‏ ايد .

سهل است ، مردم ما با علم و تصميم اينكه بعدالت رفتار نكنند . زنان متعدد ميگيرند و اين كار را بنام اسلام و زير سرپوش اسلامی انجام ميدهند .

عدالت عاليترين فضيلت انسانی است ، شرط عدالت يعنی شرط واجد بودن‏ عاليترين نيروی اخلاقی . با توجه باينكه معمولا احساسات مرد نسبت به همه‏ زنها يكسان و در يك درجه نيست ، رعايت عدالت و پرهيز از تبعيض ميان‏ زنان ، يكی از مشكلترين وظايف بشمار ميرود .

مجید;56304 نوشت:
عرض کردیم اگر مردی بعد از آمدن همسر دوم هیچ کوتاهی (نه در نفقه نه در ابراز محبت نه در زناشویی و نه .....) در حق همسر اول نکند و [="red"]کاری کند که همسر اول از این مساله بویی نبرد[/] آیا این باز خیانت است !!!!

سلام

به نظر من این خودش [="red"]عین [/]خیانت هست

سلام جناب آقای طه عزیز و کسانی که ادعا میکنید اسلام جواز چند همسری را داده است
پاسخ بنده را هنوز نداده اید
بنده ادعا کرده ام اسلام راجع به تعدد زوجات دخالت نکرده و استفاده از قسمتی از آیه 3 سوره نساء جهت مجوز دادن به تعدد زوجات ظلم بر قرآن و پیامبر خداست
که چیزی را که خلاف فطرت است و یا اینکه حداقل خلاف ذهنیت اکثر جوامع امروز است را لباس اسلامی بپوشانید و چون با مخالفت اذهان عمومی روبرو میشوید و پیش وجدان خودتان هم احساس مسئولیت میکنید و توجیهات خود را هم عقلانی نمیدانید دست به هزار تاویل میزنید و هزار صغری کبری می چینید
چرا این همه دردسر برای خود و مسلمانان درست میکنید

متحیر;56385 نوشت:
سلام جناب آقای طه عزیز و کسانی که ادعا میکنید اسلام جواز چند همسری را داده است
پاسخ بنده را هنوز نداده اید
بنده ادعا کرده ام اسلام راجع به تعدد زوجات دخالت نکرده و استفاده از قسمتی از آیه 3 سوره نساء جهت مجوز دادن به تعدد زوجات ظلم بر قرآن و پیامبر خداست
که چیزی را که خلاف فطرت است و یا اینکه حداقل خلاف ذهنیت اکثر جوامع امروز است را لباس اسلامی بپوشانید و چون با مخالفت اذهان عمومی روبرو میشوید و پیش وجدان خودتان هم احساس مسئولیت میکنید و توجیهات خود را هم عقلانی نمیدانید دست به هزار تاویل میزنید و هزار صغری کبری می چینید
چرا این همه دردسر برای خود و مسلمانان درست میکنید

با سلام و تشکر :Gol: از همۀ دوستان اعم از موافق و مخالف، که مطالب خوبی را به سهم خود بیان کردند.

در تکمیل بحث و در پاسخ جناب متحیر، توجه به چند نکته حائز اهمیت است:

اولاً؛ رسم تعدد زوجات، ابدا مربوط به اسلام نیست، چه قبل از اسلام هر رسم مذکور در میان تمام اقوام شرقی از یهود، ایرانی، عرب و غیره شایع بوده است. اقوامی که در مشرق قبول اسلام کردند از این حیث فائده ای از اسلام حاصل نکردند و تا کنون هم در دنیا یک چنین مذهب مقتدری نیامده که اینگونه رسوم مانند تعدد زوجات را بتواند ایجاد کند و یا آن را منسوخ سازد.

اسلام تعدد زوجات را ابتکار نکرد، بلکه آن را از طرفی محدود ساخت و برای آن حداکثر قائل شد، و از طرف دیگر قیود و شرائط سنگینی برای آن مقرر کرد. اقوام و مللی که به دین اسلام گرویدند غالبا در میان خودشان این رسم وجود داشت و به واسطه اسلام مجبور بودند حدود و قیودی را گردن نهند.

ثانیاً؛ از نظر فقه اسلامى و منابع مختلف آن در ميان شيعه و اهل تسنن مسئله تعدد زوجات با شرائط آن جاى گفتگو و چانه زدن نيست و از ضروريات فقه اسلام محسوب مى شود.

ثالثاً؛ فلسفه اين حكم اسلامى (تعدد زوجات) يك ضرورت اجتماعى است. خداوند در آيه 3 سوره نساء می فرماید: «وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ ذلِكَ أَدْنى أَلاَّ تَعُولُوا» (نساء، 3): و اگر مى ترسيد از اينكه (به هنگام ازدواج با دختران يتيم) رعايت عدالت درباره آنها نكنيد (از ازدواج با آنان صرف نظر نمائيد و) با زنان پاك (ديگر) ازدواج كنيد، دو يا سه يا چهار همسر، و اگر مى ترسيد عدالت را (در باره همسران متعدد) رعايت نكنيد تنها به يك همسر قناعت نمائيد و يا از زنانى كه مالك آنها هستيد استفاده كنيد. اين كار بهتر از ظلم و ستم، جلوگيرى مى كند.

اسلام، مسئله تعدد زوجات را (با شرائط سنگينى و در حدود معينى) مجاز شمرده است و در اينجا با ايرادها و حملات مخالفان آن روبرو ميشويم كه با مطالعات زودگذر، و تحت احساسات حساب نشده به مخالفت با اين قانون اسلامى برخاسته اند مخصوصا غربيها در اين زمينه بما بيشتر ايراد ميكنند كه اسلام به- مردان اجازه داده براى خود" حرمسرا" بسازند و بطور نامحدود همسر بگيرند.

در حالى كه نه اسلام اجازه تشكيل حرمسرا به آن معنى كه آنها مى پندارند داده، و نه تعدد زوجات را بدون قيد و شرط و نامحدود قرار داده است.

توضيح اينكه: با مطالعه وضع محيط هاى مختلف قبل از اسلام، به اين نتيجه ميرسيم كه تعدد زوجات بطور نامحدود امرى عادى بوده و حتى بعضى از مواقع بت پرستان به هنگام مسلمان شدن، بيش از ده زن و يا كمتر داشته اند، بنا بر اين تعدد زوجات از پيشنهادها و ابتكارات اسلام نيست بلكه اسلام آن را در چهارچوبه ضرورت هاى زندگى انسانى محدود ساخته و براى آن قيود و شرائط سنگينى قائل شده است.

وانگهی؛ قوانين اسلام بر اساس نيازهاى واقعى بشر دور ميزند نه تبليغات ظاهرى و احساسات رهبرى نشده، مسئله تعدد زوجات نيز از همين زاويه در اسلام مورد بررسى قرار گرفته، زيرا هيچ كس نميتواند انكار كند كه مردان در حوادث گوناگون زندگى بيش از زنان در خطر نابودى قرار دارند و در جنگها و حوادث ديگر قربانيان اصلى را آنها تشكيل ميدهند.

و نيز نمى توان انكار كرد كه عمر زندگى جنسى مردان، از زنان طولانى تر است زيرا زنان در سنين معينى آمادگى جنسى خود را از دست مى دهند در حالى كه در مردان چنين نيست. و نيز زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتى از دوران حمل، عملا ممنوعيت جنسى دارند در حالى كه در مردان اين ممنوعيت ها وجود ندارد.

از همه گذشته زنانى هستند كه همسران خود را به علل گوناگونى از دست مى دهند و معمولا نميتوانند به عنوان همسر اول، مورد توجه مردان قرار گيرند و اگر مسئله تعدد زوجات در كار نباشد آنها بايد براى هميشه بدون همسر باقى بمانند همانطور كه در مطبوعات مختلف ميخوانيم كه اين دسته از زنان بيوه با محدود شدن مسئله تعدد زوجات از نابسامانى زندگى خود شكايت دارند و جلوگيرى از تعدد را يك نوع احساسات ظالمانه در باره خود تلقى ميكنند.

با در نظر گرفتن اين واقعيتها در اين گونه موارد كه تعادل ميان مرد و زن به عللى بهم مى خورد ناچاريم يكى از سه راه را انتخاب كنيم:

1- مردان تنها به يك همسر در همه موارد قناعت كنند و زنان اضافى تا پايان عمر بدون همسر باقى بمانند و تمام نيازهاى فطرى و خواسته هاى درونى خود را سركوب كنند.

2- مردان فقط داراى يك همسر قانونى باشند ولى روابط آزاد و نامشروع جنسى را با زنانى كه بى شوهر مانده اند به شكل معشوقه برقرار سازند.

3- كسانى كه قدرت دارند بيش از يك همسر را اداره كنند و از نظر" جسمى" و" مالى" و" اخلاقى" مشكلى براى آنها ايجاد نميشود و قدرت بر اجراء عدالت كامل در ميان همسران و فرزندان خود دارند به آنها اجازه داده شود كه بيش از يك همسر براى خود انتخاب كنند. مسلما غير از اين سه راه، راه ديگرى وجود ندارد.

اگر بخواهيم راه اول را انتخاب كنيم بايد با فطرت و غرائز و نيازهاى روحى و جسمى بشر به مبارزه برخيزيم و عواطف و احساسات اين گونه زنان را ناديده بگيريم، اين مبارزه اى است كه پيروزى در آن نيست و به فرض كه اين طرح عملى شود جنبه هاى غير انسانى آن بر هيچ كس مخفى نيست.

به تعبير ديگر مسئله تعدد همسر را در موارد ضرورت نبايد تنها از دريچه چشم همسر اول، مورد بررسى قرار داد، بلكه از دريچه چشم همسر دوم نيز بايد مورد مطالعه قرار گيرد، و آنها كه مشكلات همسر اول را در صورت تعدد زوجات عنوان ميكنند كسانى هستند كه يك مسئله سه زاويه اى را تنها از يك زاويه نگاه ميكنند زيرا مسئله تعدد همسر، هم از زاويه ديد مرد و هم از زاويه ديد همسر اول و هم از زاويه ديد همسر دوم بايد مطالعه شود و با توجه به مصلحت مجموع، در اين باره قضاوت كنيم. و اگر راه دوم را انتخاب كنيم بايد فحشاء را به رسميت بشناسيم و تازه زنانى كه به عنوان معشوقه مورد بهره بردارى جنسى قرار مي گيرند نه تامينى دارند و نه آينده اى، و شخصيت آنها در حقيقت لگدمال شده است و اين ها امورى نيست كه هيچ انسان عاقلى آن را تجويز كند.
بنابراين تنها راه سوم باقى ميماند كه هم بخواسته هاى فطرى و نيازهاى غريزى زنان پاسخ مثبت ميدهد و هم از عواقب شوم فحشاء و نابسامانى زندگى اين دسته از زنان بر كنار است و جامعه را از گرداب گناه بيرون مي برد.

البته بايد توجه داشت كه جواز تعدد زوجات با اينكه در بعضى از موارد يك ضرورت اجتماعى است و از احكام مسلم اسلام محسوب مى شود اما تحصيل شرائط آن در امروز با گذشته تفاوت بسيار پيدا كرده است، زيرا زندگى در سابق يك شكل ساده و بسيط داشت و لذا رعايت كامل مساوات بين زنان آسان بود و از عهده غالب افراد برمى آمد ولى در عصر و زمان ما بايد كسانى كه مي خواهند از اين قانون استفاده كنند مراقب عدالت همه جانبه باشند و اگر قدرت بر اين كار دارند چنين اقدامى بنمايند. اساسا اقدام به اين كار نبايد از روى هوى و هوس باشد.

برای مطالعۀ تفصیلی تر مطلب رجوع کنید به تفسیر نمونه، ذیل آیۀ 3 سورۀ نساء.

موفق باشید ...:Gol:

بزرگوار جناب صدیقی
چنانچه با دقت مطالب پستهای اینجانب را مطالعه کرده باشید(پست شماره 19)
ادعای اینجانب هم این نیست که اسلام مبتکر یا حامی تعدد زوجات بوده
خواهش میکنم برای یکبار هم که شده قرآن را باز کنید آیات اول سوره نساء را مطالعه کنید جه جیزی را متوجه میشوید؟
مگر نه اینکه آیات مربوط به رعایت حقوق یتیم است؟
حالا چطور مجوز تعدد زوجات را از آن استنباط میکنید ؟
منتظر پاسخ می مانم تا باقی سخنم را خدمتتان عرض کنم

venous_20;55644 نوشت:
من دخترمذهبی هستم وفکر میکردم درسایت مذهبی عضوبودن انسان روبه حدا نزدیک ترمیکنه ولی وقتی این تاپیک را دیدم وپست چندازتن کاربران ...احساس انزجاربهم دست داد

اولا بعید است که کارشناسان سایت همچین سخنی را داشته باشند . سایر کاربران نیز نظر شخصی خود را گفته اند .

ثانیا عمل یک شخص و یا یک گروه را به پای اسلام نگذارید بلکه بگویید بعضی به حکم اسلام عمل نمیکنند.

ثالثا در بحث ازدواج مجدد سخن کارشناسان را مد نظر داشته باشید و یکه به قاضی نروید.

رابعا از کجا شما آمار گرفتید که اکثرا خانمها ضد دین میشوند.

متحیر;56385 نوشت:
بنده ادعا کرده ام اسلام راجع به تعدد زوجات دخالت نکرده و استفاده از قسمتی از آیه 3 سوره نساء جهت مجوز دادن به تعدد زوجات ظلم بر قرآن و پیامبر خداست که چیزی را که خلاف فطرت است و یا اینکه حداقل خلاف ذهنیت اکثر جوامع امروز است را لباس اسلامی بپوشانید و چون با مخالفت اذهان عمومی روبرو میشوید و پیش وجدان خودتان هم احساس مسئولیت میکنید و توجیهات خود را هم عقلانی نمیدانید دست به هزار تاویل میزنید و هزار صغری کبری می چینید چرا این همه دردسر برای خود و مسلمانان درست میکنید

اتفاقا کاربر عزیز متحیر قران در این زمینه دخالت مستقیم کرده ابتدا جواز چند همسری سپس به شرط اصلی که رعایت عدالت بین همسران است امر میکن -و ان خفتم الا تعدلوا فواحدة- اگر می ترسید که عدالت را میان آنان رعایت نکنید پس به یک همسر بسنده کنید.

دیگر اینکه صدیق عزیز اهمیت چند همسری را در جلوگیری از فساد در اجتماع توضیح دادند .که بسیار متین است.

و نکته دیگر در مباحث علمی نباید تعصب داشت و از دید بعضی از افراد فقط بررسی کرد بلکه باید قانون کلی داد که عمومی و فراگیر باشد و به صلاح همه باشد .در عین حال تعدد زوجات اجباری نیست داروی تلخ مواقع اضطراری است برای رهایی جامعه از فساد،دستگیری زنان بی سرپرست و نیازمند همسر-البته نه فقط نیاز اقتصادی- کسانی که مایل نیستند این حکم را عمل نکنند حال به مذاق بعضی بعضی خانمها خوش نمی آید معنایش باطل بودن حکم خدا نیست در عین حال بسیار دیگر از خانمها در شرایط خاص آن را کاملا حکمی شایسته و حتی به نفع خود و محق آن میدانند.

سلام
جناب زمزم عزیز
و همینطور سلام مجدد خدمت کارشناسان محترم طه و صدیق


از اینکه پس از این مدت پاسخ اینجانب را مرقوم فرمودید بسیار متشکرم
دوست عزیز همه صحبت من این است
قسمتی از آیه 3 سوره نساء چه ربطی به مجوز و کمیت تعددد زوجات دارد
و آیه 126 سوره نساء که اشاره کردید بحث دیگری است ودر جای خود باید بحث شود
بحثهای جنبی که مطرح میکنید جهت توجیه عقلی بودن جواز تعدد زوجات مانند فساد اجتماع نسبت مردان وزنان و فرهنگهای اقوام متنوع خود صحبتهای خود را دارد که یک به یک اگر تمایل به بحث داشتید بحث میکنیم
الان صحبت درباره آیات اول سوره نساء که عمده آن درباره حقوق یتیم وسرپرست خانواده یتیم و در آخر تقسیم ارث است واینکه استفاده قسمتی از آیه 3 سوره نساء خلاف سیاق این آیات است
و باز هم خواهش میکنم پست شماره 19 اینجانب را مجددا بخوانید
همچنان منتظرم

زمزم;57691 نوشت:
نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : Venous_20 من دخترمذهبی هستم وفکر میکردم درسایت مذهبی عضوبودن انسان روبه حدا نزدیک ترمیکنه ولی وقتی این تاپیک را دیدم وپست چندازتن کاربران ...احساس انزجاربهم دست داد

حال نتیجه ای که از این احساس میگیری خیلی مهم هست.
اینکه اولا نشان میدهد اعتقادی که داشته ای چندان مستدل نبوده . چیزی که اکثر ما مبتلای به آنیم . مبنای یک انسان حقیقت جو باور ندارد که اعتقادش حقیقت مطلق است ، انتظار اینکه دلایل همواره در راستای آنچه دلت میخواد باشد (مصادره به مطلوب ) کسی را به حقیقت رهنمون نخواهد بود
امید که این انزجار ، در راستای تحقیق بیشتر در معتقدات کارکرد داشته باشد

[="microsoft sans serif"]من هم چند کلمه بگم که از علمای سایت جا نمانم !!!

در دوره ی جاهلیت به علت اینکه دختران را زنده بگور می کردند تعداد زنان کمتر از مردان بود و گاه می شد که

طبق گفته ی منابع تاریخی بیش از 10 نفر مرد یک زن داشته اند !

اساساً در دوران جاهلیت زنان را به عنوان یک کالا ووسیله در نظر می گرفتند و بعد از مرگ صاحب و یا شوهر

در بین بازماندگان مرد مرده ،زنانش بدون هیچگونه اختیاری مانند کالایی تقسیم می شدند و مانند مالی و پولی

به ارث می رسیدند

[="blue"] این پیش از اسلام [/]

[="red"] اما بعد از آن [/]

با توجه به عادت زشت زنده بگور کردن دختران اسلام کم کم این حالت زشت را لغو کرد و تعداد دختران به تدریج زیاد شد

و در جنگهای نیز کنیزان و زنان دیگر به جمع زنان مسلمانان افزوده شد

علاوه بر این در جنگهای مسلمانان تعدادی از شوهران زنان مسلمان کشته شدند

و زنانی ماندند که شغل و در آمد اجتماعی مانند الان برای اداره ی زندگی خود و یتیم هایشان نداشتند

پس تمام این عوامل دست به دست هم داده ودختران بی شوهر یا یتیم زیاد شدند

بنا بر این تنها راه چاره برای ادامه ی زندگی رفتن به خانه ی شوهری جدید و شوهر دادن دختران خود بود

و یادتان هم باشه که اون زمان دختران را خیلی زودتر از الان شوهر می دانند و دختر هم زود دم بخت می شد !

پس راه چاره این شد که مردان مسلمان در حد توانایی و عدالت بتواند بیش از یک زن تا چار زن داشته باشند

و سوره ه نساء که دستور چند همسری داده در زمانی آمده که در جنگها عده ای از مردان مسلمان کشته شده و

تعدادی بیوه زن و دختر های یتیم برای ادامه ی زندگی بلاتکلیف مانده بودند ( [="red"]سال پنجم یاششم بعد از هجرت[/] )

همانطو ری که می بینید عوامل اجتماعی و شرایط آن زمان اقتضاء می کرد که مردان تا چار زن گرفته و مخارج آنها و یتیم های آنها را بپذیرند

اما امروزه دیگر شرایط و مقتضیات اجتماعی بسیار تفاوت کرده و زنان بسیاری در صورت فوت شوهر می توانند بادر آمد شغل اجتماعی مخارج خود و

یتیم های خود را بر آورده کنند و نیازی هم به شوهر کردن اجباری برای گذران زندگی ندارند

پس امروزه با توجه به تغییر شرایط ، قانون چند همسری در اغلب موارد روش پسندیده و جا افتاده ای نیست و حتی می توان

گفت با عث انگشت نما شدن می شود

در صورتی که درصدر اسلام اغلب مردان بیش از چند زن داشته اند و کاملا هم معمولی بوده است

خلاصه اینکه امروزه تفکرترویج چند همسری به هیچ وجه با عقل و امکانات و عرف جور نمی شود

[/]

غلامعلی نوری;58767 نوشت:
و در جنگهای نیز کنیزان و زنان دیگر به جمع زنان مسلمانان افزوده شد

حتی این عامل را هم نمیشد جور دیگر حل کرد؟!! البته به نظرم کنیز جز زنان محسوب نمیشده و کنیز با زنان عقدی فرق دارد.

غلامعلی نوری;58767 نوشت:
و سوره ه نساء که دستور چند همسری داده در زمانی آمده که در جنگها عده ای از مردان مسلمان کشته شده و تعدادی بیوه زن و دختر های یتیم برای ادامه ی زندگی بلاتکلیف مانده بودند ( سال پنجم یاششم بعد از هجرت )

این آیات که برای قرن ششم نبوده ، قرآن برای همه ادوار است.

کلا در این باب من حرفم نمیآید که بزنم! راستش، بعضی کلمه ها هست که دست من بود به کاربردنش را هم ممنوع میکردم مثل کلمه کنیز! توهین به حیثیت انسانی نیست؟

بزرگواران اگر برگردیم به عنوان سوال مطرح شده در این بحث که (چرا اکثر خانمها ضد دین میشوند) سوال به یک تحقیق آماری برمیگردد و قبل از آن به نظر یک نوع مغالطه معروف که در متن سوال عنوان میشود. سوال کننده میپرسد چرا اکثرا خانمها ضد دین میشوند این بدان معنی است که قبلا بپذیریم که خانمها اکثرا ضد دین هستند! برای اینکه این مغلطه وارد نباشد ابتدا باید ثابت شود که بواقع اینگونه است. یعنی آمار گرفته شود از یک جامعه نمونه (جامعه خودمان یا جامعه دیگر) و مطابق آمارگیری ثابت شود که تعداد خانمهای ضد دین فزون تر از آقایان ضد دین است.
این موضوع را بدین سبب عرض کردم که یاد بگیریم حتی اگر با یک موضوع موافق یا مخالف هستیم در دام مغلطه نیفتیم که هر آینه عقل ستیز است.
حال اگر تمام عقلا بپذیرند که گزاره فزونی خانمهای ضد دین بیش از آقایان است میشود حول علل آن بحث کرد

چرا به عنوان اصلی سوال که در بحث بیان شده پرداخته نمیشود. سوال این است که علت اینکه اکثر خانمها از دین گریزانند چیست؟

manmehdiam;58996 نوشت:
چرا به عنوان اصلی سوال که در بحث بیان شده پرداخته نمیشود. سوال این است که علت اینکه اکثر خانمها از دین گریزانند چیست؟

سلام
جناب manmehdiam
دوست عزیز
جناب ازاداندیش سوالی را مطرح فرمودند
که چرا تا بحث تعدد زوجات و ازدواج موقت پیش می آید
اکثر خانمها در این مسئله دین گریز می شوند
بعد تعدادی از کارشناسان محترم شروع به کپی پست متعدد و قرا کردند و ادله قرانی و عقلی و تاریخی و فرهنگی آوردند
بنده هم بنا بر تحیر همیشگی مطالبی را در صفحه 2 پست 19 آوردم
که به نظرم میتوانست ختم بحث باشد ولی عالیجنابان باز ادله خویش را مجدد کپی پست کردند
هر چند برای اینکه بحث پراکنده نشود
بنده اصرار خود را برای قرائت دوباره آیات اول سوره نساء متمرکز کردم
ولی دوستان ارجمند هنوز نظری قطعی اعلام نکردند
و بنده همچنان متحیرانه منتظرم
به نظرم میرسد اگر این بحث بین شیعه وسنت بود اساتید در جهت رفع شبهه اینجانب سماجت بیشتری به خرج میدادند
لذا .....

با سلام خدمت همه قران پژوهان عزیز

از جناب متحیر نیز به خاطر دقت خوبشان متشکریم

متحیر;55717 نوشت:
در زمان رسول الله نه سازمان تامین اجتماعی بوده نه نظام بیمه ای و نه سازمان حج و اوقاف و امور خیریه و اداره سرپرستی صغار و محجورین و نه قانون حمایت از کودکان وزنان بی سرپرست بوده ولی مشکل زنان و فرزندان بی سرپرست بوده عرب هم برای حل معضل سرپرستی بیوگان و ایتام برای خود رسوماتی داشته و اینکه یک نفر از نزدیکان یا فرد دیگری که از او مسئلت کنند تا سرپرستی خانواده ای را به عهده بگیرد.
و از آنجا که هر راهکاری آفات خاص خود را داشته عده ای به طمع دست اندازی بر مال یتیمان و هم چنین ارضاء غریزه جنسی خود سرپرستی عده زیادی را به عهده می گرفتند که خداوند در این آیات همه را به رعایت تقوا و عدالت سفارش میکند
و همچنین افراد را پرهیز میدهد که بیش از 4 نفر را سرپرستی نکنید واینکه اگر این سرپرستیها به طمع دست اندازی بر مال یتیم نیست و صرفا ارضاء شهوت است به کنیزان خود اکتفا کنید و مال یتیم را تباه نکنید.

همانطور که جناب متحیر فرمودند آیات اولیه سوره نساء در مورد ایتام صحبت می کند و در راستای دفاع از حقوق آنها راه کارهایی نیز ارائه می دهد .

یکی ازآن راه حل ها در صورت ناتوانی از رعایت حقوق آنها ، ازدواج با غیر ایتام است.

( با توجه به اینکه پذیرش سرپرستی ایتام درخیلی از موارد ُ، رسیدن به اموال و ازدواجی آسان و بی دردسر بوده است .)

در آیه واژه « فانکحوا » را جناب متحیر سرپرستی ترجمه فرمودند که درست به نظر نمی رسد .

طبیعی است که وقتی دختری که یتیم است و سرپرستی جز همسرش ندارد، احتمال مظلوم واقع شدنش بسیار زیاد است .

چراکه خود داماد سرپرست این دخترک کم سن و سال نیز هست که از طرف او تصمیم می گیرد.

بنابراین پیشنهاد ازدواج با زنانی که دارای سرپرست هستند به عدالت نزدیکتر است. و آن تعدد ازدواج شامل غیر ایتام نیز می گردد.

با همه آنچه گفته شد بازهم اگر برای نظر خود دلیلی محکم و منطقی (ترجیحا از قرآن و روایات ) ارائه دهید، بررسی خواهد شد.

موفق باشید.:Gol::Gol::Gol:

سلام وعرض ادب
تشکر از کارشناس محترم جناب ایمان
استاد گرامی مسلم آن است که اینجانب تسلط لازم بر علوم قرآنی مانند شما کارشناسان گرامی را ندارم
ولی برداشت خود را از سیاق آیات خدمت مبارکتان جهت نقد عرضه کردم

ایمان;60886 نوشت:
در آیه واژه « فانکحوا » را جناب متحیر سرپرستی ترجمه فرمودند که درست به نظر نمی رسد . طبیعی است که وقتی دختری که یتیم است و سرپرستی جز همسرش ندارد، احتمال مظلوم واقع شدنش بسیار زیاد است . چراکه خود داماد سرپرست این دخترک کم سن و سال نیز هست که از طرف او تصمیم می گیرد.

سرور گرامی برداشت من از ازدواج نه با دختر یتیم است بلکه ازدواج با زن بیوه است جهت سرپرستی
کما اینکه خانواده سرپرست از دست داده ای امکان دارد فرزند دختر نداشته باشد (یا اصلا فرزند نداشته باشد)
در ضمن اگر برداشت اینجانب از آیه صحیح باشد مشکل ترجمه آیه 3 هم از بین میرود .اگر شما حکم مجوز تعدد زوجات را از آیه 3 استخراج کنید باعث دو پاره شدن آیه میشود و اشکال در ترجمه ( و ان خفنم الا تقسطو فی الیتامی ) با بقیه آیه رابطه منطقی پیدا نمیکند
استاد گرامی بار دیگر علت علاقه اینجانب به این آیات را خدمتتان عرض میکنم
اسلام در مورد تعدد زوجات دخالت نکرده نه له و نه علیه نه مبتکر بلکه هر قومی را بنابر عرف خود آزاد گذاشته
حتی آیه 129 سوره نساء در مورد طرز رفتار با همسران است رعایت عدالت و تقوا

متحیر;61066 نوشت:
سلام وعرض ادب
تشکر از کارشناس محترم جناب ایمان
[=arial][=times new roman]استاد گرامی مسلم آن است که اینجانب تسلط لازم بر علوم قرآنی مانند شما کارشناسان گرامی را ندارم
[=arial]ولی برداشت خود را از سیاق آیات خدمت مبارکتان جهت نقد عرضه کردم

[=&quot]با سلام و تشکر:Gol:

[=&quot]قبل از بررسی مطالب جناب متحیر، ابتدا آیه شریفه و برخی نکات تفسیری را ذکر می کنیم:

[=&quot]آیه 3 سوره نساء: "وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلا تُقْسِطوا فى الْيَتَمَى فَانكِحُوا مَا طاب لَكُم مِّنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلَث وَ رُبَعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلا تَعْدِلُوا فَوَحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَت أَيْمَنُكُمْ ذَلِك أَدْنى أَلا تَعُولُوا؛ و اگر مى ترسيد از اينكه (به هنگام ازدواج با دختران يتيم ،) عدالت را رعايت نكنيد، (از ازدواج با آنان ، چشم پوشى كنيد و) با زنان پاك (ديگر) ازدواج نماييد، دو يا سه يا چهار همسر، و اگر مى ترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نكنيد تنها يك همسر بگيريد، و يا از زنانى كه مالك آنهاييد هستيد استفاده كنيد. اين كار، بهتر از ظلم و ستم جلوگيرى ميكند."

[=&quot]براى اين آيه شاءن نزول خاصى نقل شده و آن اينكه قبل از اسلام معمول بود كه بسيارى از مردم حجاز، دختران يتيم را به عنوان تكفل و سرپرستى به خانه خود مى بردند، و بعد با آنها ازدواج كرده و اموال آنها را هم تملك مى كردند، و چون همه كار دست آنها بود حتى مهريه آنها را كمتر از معمول قرار مى دادند، و هنگامى كه كمترين ناراحتى از آنها پيدا مى كردند به آسانى آنها را رها مى ساختند و در حقيقت حاضر نبودند حتى به شكل يك همسر معمولى با آنها رفتار نمايند.

[=&quot]در اين هنگام آيه فوق نازل شد و به سرپرستان ايتام دستور داد در صورتى با دختران يتيم ازدواج كنند كه عدالت را بطور كامل درباره آنها رعايت نمايند و در غير اين صورت از آنها چشم پوشى كرده و همسران خود را از زنان ديگر انتخاب نمايند.

[=&quot]به دنبال دستورى كه در آيه سابق براى حفظ اموال يتيمان داده شد در اين آيه اشاره به يكى ديگر از حقوق آنها مى شود و آن اينكه: ((اگر مى ترسيد به هنگام ازدواج با دختران يتيم رعايت حق و عدالت را درباره حقوق زوجيت و اموال آنان ننماييد از ازدواج با آنها چشم بپوشيد و به سراغ زنان ديگر برويد)) (و ان خفتم الا تقسطوا فى اليتامى فانكحوا ما طاب لكم من النساء).

متحیر;61066 نوشت:
سرور گرامی برداشت من از ازدواج نه با دختر یتیم است بلکه ازدواج با زن بیوه است جهت سرپرستی
کما اینکه خانواده سرپرست از دست داده ای امکان دارد فرزند دختر نداشته باشد (یا اصلا فرزند نداشته باشد)
در ضمن اگر برداشت اینجانب از آیه صحیح باشد مشکل ترجمه آیه 3 هم از بین میرود .اگر شما حکم مجوز تعدد زوجات را از آیه 3 استخراج کنید باعث دو پاره شدن آیه میشود و اشکال در ترجمه ( و ان خفنم الا تقسطو فی الیتامی ) با بقیه آیه رابطه منطقی پیدا نمیکند
استاد گرامی بار دیگر علت علاقه اینجانب به این آیات را خدمتتان عرض میکنم
اسلام در مورد تعدد زوجات دخالت نکرده نه له و نه علیه نه مبتکر بلکه هر قومی را بنابر عرف خود آزاد گذاشته

[=&quot]با توجه با آنچه گفته شد تفسير آيه كاملا روشن است و پاسخ اين سؤال كه چرا آغاز آيه درباره يتيمان و پايان آن درباره ازدواج است و اين دو ظاهرا با هم سازگار نيست روشن می شود و نیز این اشکال جناب متحیر که "اگر شما حکم مجوز تعدد زوجات را از آیه 3 استخراج کنید باعث دو پاره شدن آیه و اشکال در ترجمه[=&quot]" می شود مرتفع می گردد.

[=&quot]پاسخ آنست که برداشت دوگانگی محتوا در صدر و ذیل آیه، صحیح نیست، زيرا صدر و ذيل آيه هر دو درباره ازدواج است منتها در آغاز آيه مى گويد: اگر نمى توانيد ازدواج با يتيمان را با اصول عدالت بياميزيد چه بهتر كه از آن صرف نظر كنيد سپس به سراغ زنان غير يتيم برويد.
[=&quot]
[=&quot]گرچه مفسران در اين زمينه ، سخن بسيار گفته اند، ولى آنچه از خود آيه به دست مى آيد همان است كه در بالا اشاره شد يعنى خطاب در آيه متوجه به سرپرستان ايتام است كه در آيه قبل براى حفظ اموال يتيمان دستورهاى مختلفى به آنها داده شده بود و در اين آيه درباره ازدواج با يتيمان سخن مى گويد كه همانگونه كه بايد مراعات عدالت را درباره اموال آنها بنماييد در مورد ازدواج با دختران يتيم نيز با نهايت دقت رعايت مصلحت آنها را بكنيد، در غير اين صورت از ازدواج با آنها چشم بپوشيد و زنان ديگرى انتخاب كنيد.
متحیر;61066 نوشت:
حتی آیه 129 سوره نساء در مورد طرز رفتار با همسران است رعایت عدالت و تقوا

[=&quot]همچنین در آيه 129 همين سوره (نساء) مى فرمايد: ((و لن تستطيعوا ان تعدلوا بين النساء و لو حرصتم؛ شما هر قدر كوشش كنيد نمى توانيد در ميان همسران خود (از نظر تمايلات قلبى ) عدالت و مساوات برقرار سازيد)). بنابراين محبت هاى درونى مادامى كه موجب ترجيح بعضى از همسران بر بعضى ديگر از جنبه هاى عملى نشود ممنوع نيست، آنچه مرد موظف به آن است رعايت عدالت در جنبه هاى عملى و خارجى است.

[=&quot]از اين بيان روشن مى شود: كسانى كه خواسته اند از ضميمه كردن آيه فوق ((و ان خفتم الا تعدلوا فواحدة)) به آيه 129 ((و لن تستطيعوا ان تعدلوا بين النساء و لو حرصتم)) چنين نتيجه بگيرند كه تعدد زوجات در اسلام مطلقا ممنوع است، زيرا در آيه نخست آنرا مشروط به عدالت كرده، و در آيه دوم عدالت را براى مردان در اين مورد امرى محال دانسته است، سخت در اشتباهند. زيرا همانطور كه اشاره شد عدالتى كه مراعات آن از قدرت انسان بيرون است عدالت در تمايلات قلبى است، و اين از شرائط تعدد زوجات نيست و آنچه از شرائط است عدالت در جنبه هاى عملى است.

[=&quot]گواه بر اين موضوع، ذيل آيه 129 همين سوره مى باشد آنجا كه مى گويد: ((فلا تميلوا كل الميل فتذروها كالمعلقه)) يعنى: ((اكنون كه نمى توانيد مساوات كامل در محبت ميان همسران خود رعايت كنيد لااقل تمام تمايل قلبى خود را متوجه يك نفر از آنان نسازيد كه ديگرى را به صورت بلا تكليف در آوريد)).

[=&quot]نتيجه اينكه كسانى كه قسمتى از اين آيه را گرفته و قسمت ديگر را فراموش كرده اند گرفتار چنان اشتباهى در مساءله تعدد زوجات شده اند كه براى هر محققى جاى تعجب است.
[=&quot]
[=&quot]منبع: برگرفته از تفسیر نمونه جلد سه صفحات ۲۸۷ الی ۲۹۸.

موفق باشید ...:Gol:

اگه دوستان از این منظر به قضیه ازدواج مجدد فکر کنند تا حدودی منطقی تر قضاوت خواهند کرد




فکر کنید پدر شما از شما میخواهد تا برای یه کار حلال که از نظر شرعی اشکالی ندارد بلکه بر عکس ثواب و اجر هم دارد و ضمن اینکه شما نباید هزینه مادی پرداخت کنید شرکت کنید
او از شما میخواهد در حالی که مادر شما در قید حیات است برایش همسری عقد کنید

شادان;76668 نوشت:
اگه دوستان از این منظر به قضیه ازدواج مجدد فکر کنند تا حدودی منطقی تر قضاوت خواهند کرد

فکر کنید پدر شما از شما میخواهد تا برای یه کار حلال که از نظر شرعی اشکالی ندارد بلکه بر عکس ثواب و اجر هم دارد و ضمن اینکه شما نباید هزینه مادی پرداخت کنید شرکت کنید
او از شما میخواهد در حالی که مادر شما در قید حیات است برایش همسری عقد کنید

دست گلشون درد نکنه

سلام دوستان
برای روشن تر شدن بحث چند سوال داشتم
دین اسلام یک دین کامل برای همه دوران ها است
آیا مبنای اسلام برتک همسری است یا چند همسری؟
چه کسانی مجاز به داشتن چند همسر می باشند؟آیا فردی که همسری مناسب دارد و تمام نیازهای او را برطرف می کن مجاز است که دوباره ازدواج کند؟
پیامبر گرامی اسلام در ازدواج اول خود با حضرت خدیجه تا زمانی که ایشان در قید حیات بود ازدواج مجدد نکردن و به صورت تک همسر زندگی می کرد امیر مومنان هم به همین صورت بود دلیل این امر چه بوده است؟
در صدر اسلام پیامبر برای شکستن قوانین عرفی غلط خود پیش قدم می شد که چند موردش هم در مورد ازدواج بود اگر قانون چند همسری از نظر اسلام درست است ولی عرف جامعه ما آن را نمی پسنند چرا کسی از بزرگان برای احیای قانون اسلام تا حالا پیش قدم نشده؟
با تشکر
موفق و پیروز باشید

موضوع قفل شده است