منظور از عتابي كه در آيات 73 تا 75 اسراء نسبت به پيامبر هست چيست؟
تبهای اولیه
در اين آيات مي گويد نزديك بود كه گمراه شوي، و ... داستانش چيست ؟كدام واقعه را اشاره مي كند ؟ عذاب دو برابر يعني چه؟ آيا مثلا دو كفش آتشي در جهنم به پايشان مي كنند ؟ عذاب دو برابر چگونه در قالب مال مي گنجد ؟
با سلام
در روايات مىخوانيم كه مشركان از پيامبر اكرم درخواست احترام به بتها يا مهلت يكساله براى ادامه بتپرستى داشتند و پيامبر نزديك بود كه بپذيرد،
ولى خداوند او را حفظ كرد!! اما اين روايات مردود است و با اصل عصمت و قاطعيّت پيامبر كه در آيات ديگر قرآن آمده و سيرهى حضرت است، سازگار نيست.
صاحب تفسير اطيبالبيان مىگويد: اينكه در آيه، «عن الّذى اَوحينا» آمده است، نه «عمّا اَوحينا» نشان مىدهد كه تلاش كفّار براى برگرداندن نظر پيامبر و عنايت او از شخص خاصّى بوده است،
نه مطالب وحى شده.
امّا اينكه آن شخص چه كسى بوده كه خداوند دربارهاش وحى فرموده است؟
حديثى از امام باقر و امام كاظمعليهما السلام نقل شده كه دربارهى ولايت حضرت علىعليه السلام است كه خداوند از طريق وحى سفارشهايى را به پيامبر كرد.
خداوند براى توجه نكردن پيامبر به حسادت مردم و نپذيرفتن و تحمّل نكردن آنان، اين آيه را نازل كرد و تلاشهاى كفّار براى عدول و تغيير موضع پيامبر را بىنتيجه گذارد.
البتّه اين كلام با توجّه به كلمهى «الّذى» و حديث ياد شده قابل قبول است،
به شرط آنكه مراد معرّفى حضرت علىعليه السلام در مكّه باشد، چون سوره مكّى است.
1- كفّار براى جذب انبيا نيز طرح و برنامه مىريزند. «كادوا ليفتنونك»
2- رهبران مذهبى بايد از توطئههاى دشمن در جهت ايجاد سستى و تغيير در مواضع مكتبى، هوشيار باشند. «كادوا ليفتنونك»
3- اگر دوستى و ارتباط با افراد و كشورها به قيمت چشمپوشى از مكتب و مقدّسات باشد، بىارزش است. «اذاً لاتّخذوك خليلاً»
4- تا مسلمانان دست از مكتب و آيين خود بر ندارند، كفّار و دشمنان، دوست واقعى آنان نخواهند شد، دشمن به كم قانع نيست، مىخواهد شما را از مكتب جدا كند. «اذاً لاتّخدوك خليلاً»
*****************************************************
پس از نزول اين آيه، رسول خداصلى الله عليه وآله اين دعا را مىخواندند: «الّلهم لاتَكلنِى الى نفسى طَرفَة عين»، خدايا! به اندازهى چشم برهم زدنى مرا به خود وامگذار!
1- خداوند، هم لطف دارد، هم قهر. «ثبّتناك، اذقناك»
2- ركون، (گرايش و اعتماد) به كفّار، از گناهان كبيره است، چون وعدهى عذاب دربارهاش داده شده است. «تَركنُ اليهم... اذقناك»
3- كيفر كمترين لغزش رهبران، دو برابر ديگران است. هرچه مقام علمى و موقعيّت اجتماعى و معنوى انسان بيشتر باشد، مسئوليّت و خطر هم بيشتر است. «شيئاً قليلاً... ضعف الحياة»
4- اگر در قوانين كيفرى، براى مسئولين جريمهى سنگينترى وضع شود، خلاف عدالت نيست. «اذقناك ضعف الحياة»
5 - در برابر قهر الهى حتّى براى پيامبر نيز هيچ قدرت و مقامى نمىتواند مانع ايجاد كند. «لاتجد لك علينا نصيراً»
6- تمايل به كفّار، سبب تنها ماندن انسان و محروم شدن از نصرت خداوند است. «تَركَنُ اليهم... لاتجد... نصيراً»
.
.تفسیر نور
عتابی که در این آیه نسبت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده از باب « ایاک اعنی و اسمعی یا جاره » به در بگو تا دیوار بشنود است. و اين نحوه خطابات در قرآن بسيار است مثل لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ زمر آيه 65، و مثل وَ لا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ الى قوله تعالى فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ انعام آيه 52، وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا انعام آيه 151، و امثال اينها منافى با مقام نبوّت نيست و دلالت بر اين ندارد كه پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم جزو ممترين یا معذبین و ... بوده و او را خدا نهى فرموده بلكه مخاطب عموم مردم هستند. تا مردم بفهمند خدایی که اینگونه با پیامبر خود صحبت می کند تکلیف آنان چیست.
تشکر:Gol: