معجزات قرآنی ( اخبار از سد ذوالقرنین )

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معجزات قرآنی ( اخبار از سد ذوالقرنین )

آیا سدی که ذوالقرنین در برابر یأجوج و مأجوج درست کرده بود و در قرآن آمده است و خداوند متعال فرموده ما آن را تا قیامت حفظ خواهیم کرد الآن موجود است؟مکان آن معلوم است؟

با سلام
«اتونى زبر الحديد حتى اذا ساوى بين الصدفين قال انفخوا حتى اذا جعله نارا» در ابتداى كار سدسازى، ذوالقرنين چنين دستور داد: قطعات بزرگ آهن برايم بياوريد و آن‏ها را روى هم بچينيد تا اينكه كاملا ميان دو كوه را بپوشانند. بعد گفت: در اطراف آن آتش بيفروزيد و در آن بدميد. 1
آنان چنين كردند تا قطعات آهن سرخ و گداخته گرديد.
«قال اتونى افرغ عليه قطرا» بعد گفت: اكنون مس مذاب برايم بياوريد تا روى اين بريزم!
و به اين ترتيب، سدى آهنين در مقابل ياجوج و ماجوج ايجاد كرد، چنان كه قرآن مى‏گويد:
«فما اسطاعوا ان يظهروه وما استطاعوا له نقبا» پس از آن ديگر آن گروه مفسد قادر نبودند از روى آن عبور كرده يا راه نفوذ و حفره‏اى در آن ايجاد كنند.
«قال هذا رحمة من ربى ذوالقرنين در پايان كار سد گفت: اين سد خود نعمت و رحمتى از پروردگار من است!
«فاذا جاء وعد ربى جعله دكاء و كان وعد ربى حقا» گمان نكنيد اين يك سد جاودانى و ابدى است، بلكه آن زمان كه وعده پروردگارم فرارسد،
آن را در هم مى‏كوبد و به يك سرزمين صاف و هموار مبدل مى‏سازد و وعده پروردگارم حق است و تحقق خواهد يافت (وعده‏اى كه بر اساس آن، در آستانه رستاخيز سازمان دنيا به هم خورده و تمامى استحكامات آن فرو خواهد ريخت).



1-منظور اين است كه دستور داد وسايلى مثل دم‏هاى آهنگرى كنار سد نصب كرده تا با آن آتش را شعله‏ور و آهن‏ها را سرخ كنند.

همان‏طور كه مى‏دانيد، در تاريخ پيشينيان، درباره پادشاهان، سلاطين، بزرگان و امت‏هاى قبل از تاريخ وقايعى نگاشته شده است، اما درباره پادشاهى كه در دوران حكومتش به نام ذوالقرنين يا نامى شبيه آن خوانده مى‏شده، چيزى گفته نشده است.

همچنين درباره ياجوج و ماجوج و اقوامى به اين نام و سدى كه ذوالقرنين ساخته، هيچ سختى به ميان نيامده است.
فقط اشعارى را به يكى از پادشاهان يمن نسبت مى‏دهند كه براى افتخار به نسب خويش سروده و يكى از پدران خود را كه قبلا سمت پادشاهى يمن داشته، ذوالقرنين ناميده است.
در همان شعر آمده است كه او به مغرب و مشرق عالم سفر كرد و سد ياجوج و ماجوج را ساخت.
همچنين در بعضى از فرازهاى كتب عهد عتيق (1) نام ياجوج و ماجوج ذكر شده است كه علامه طباطبايى چند فراز از آن را عينا نقل فرموده است. (2)
از عبارات كتب عهد عتيق چنين استفاده مى‏شود كه «ماجوج‏» يا «جوج و ماجوج‏» امت‏يا امت‏هايى عظيم بوده‏اند كه در سمت‏بالاى شمال آسيا زندگى مى‏كرده‏اند و مردمانى جنگجو، جنگ‏طلب و غارتگر بوده‏اند.
ايشان اضافه كرده است:
اينجاست كه ذهن آدمى حدس قريبى مى‏زند و آن اين است كه ذوالقرنين يكى از ملوك بزرگى باشد كه راه اين امت‏هاى مفسد را سد كرده و سدى كه او زده فاصل ميانه دو منطقه شمالى و جنوبى آسيا باشد; مانند ديوار چين، سد باب‏الابواب، سد داريال يا غير اينها. (3)

1) كتاب مقدس مسيحيان شامل دو بخش اصلى است: كتب عهد عتيق و كتب عهد جديد.
2) به ترجمه تفسير الميزان، ج 13 ص 524 و 525 مراجعه كنيد.
3) ترجمه تفسير الميزان، ج 13، ص 525. با اندكى تغيير.

علامه طباطبايى رحمه الله بعد به بررسى تاريخ گذشتگان پرداخته و مى‏گويد:
تاريخ امت‏هاى آن روز جهان اتفاق دارد بر اينكه ناحيه شمال شرقى آسيا يعنى بلندى‏هاى شمال چين، محل زندگى امتى بسيار بزرگ و وحشى بوده كه جمعيت آن دائما در حال افزايش بوده است.
اين مردم همواره بر امت‏هاى مجاور خود مانند چين حمله مى‏بردند و چه بسا در همان جا زاد و ولد كرده و به سوى مناطق خاورميانه و خاور نزديك سرازير مى‏شدند.
آنها به شمال اروپا نيز رخنه كردند.
عده‏اى از آنان در همان سرزمين‏هايى كه غارت كردند، سكنى گزيده، تمدنى به وجود آوردند و به زراعت و صنعت مشغول شدند چنان‏كه اغلب سكنه اروپاى شمالى از آن‏هايند; عده‏اى ديگر هم برگشته و به همان غارتگرى خود ادامه‏دادند.
يكى از مورخين گفته است كه «ياجوج و ماجوج امت‏هايى هستند كه در قسمت‏شمالى آسيا از تبت و چين گرفته تا اقيانوس منجمد شمالى و ناحيه غرب تا بلاد تركستان زندگى مى‏كنند». و اين نظريه را از كتاب «فاكهة الخلفاء» و «تهذيب الاخلاق‏» ابن مسكويه و «رسائل‏» اخوان الصفا نقل كرده است. (1)
نتيجه‏ گيرى

از مطالب اين بخش مى‏بينيد كه عبارات كتب عهد عتيق و نظريات تاريخى، اين احتمال كه سد ذوالقرنين يكى از سدهاى واقع در مناطق شمالى آسيا و جداكننده جنوب و شمال باشد و همچنين اين احتمال كه اقوام ياجوج و ماجوج همان اقوامى باشند كه سابقا در شمال شرقى آسيا زندگى مى‏كردند را تقويت مى‏كند.

1-ترجمه تفسير الميزان، جلد 13، صفحه 526، با اندكى تغيير.

[=Century Gothic]مفسرين درباره اينكه ذوالقرنين كدام شخصيت تاريخى است و سدش در كجاست، اختلاف نظر دارند.
[=Century Gothic] علامه طباطبايى‏رحمه الله در اين باره هفت نظريه را به طور كامل نقل كرده و بعد آن‏ها را نقد نموده است كه خواننده محترم مى‏تواند براى اطلاع از نظريات مختلف و بررسى آن‏ها به تفسير الميزان، جلد 13 مراجعه نمايد. :Sham:
[=Century Gothic] در اينجا چهار نظريه مهم‏تر را به اختصار بيان مى‏كنيم:
[=Century Gothic] - امپراتور چين «شين هوانگ تى‏» بعضى مورخين چنين گفته‏اند كه ذوالقرنين، امپراتور «شين هوانگ تى‏» يكى از پادشاهان چين باستان است و سد او همان ديوار چين مى‏باشد.
[=Century Gothic] اما بايد دانست كه ديوار چين با اوصاف سد ذوالقرنين مطابقت ندارد،

[=Century Gothic]اولا: سد ذوالقرنين در تنگه‏اى ميان دو كوه ساخته شده است، در صورتى كه ديوار چين حدود سه هزار كيلومتر طول داشته و از كوه و دشت مى‏گذرد;

[=Century Gothic]ثانيا: در ساخت‏سد ذوالقرنين از آهن و مس مذاب استفاده شده است; در حاليكه ديوار چين با سنگ و مصالح معمولى ساخته شده است.

[=Century Gothic]بنابراين، اين نظريه قابل قبول نيست.
[=Century Gothic] - اسكندر مقدونى نظريه دومى كه در اينجا مى‏خواهيم ذكر كنيم اين است كه ذوالقرنين همان اسكندر مقدونى معروف است كه سد او همانند يك مثل بر سر زبان‏هاست.
[=Century Gothic] اين نظريه نيز همچون نظريه اول پذيرفتنى نيست، بلكه اشكال‏هاى بيشترى بر آن وارد است.
[=Century Gothic]

[=Century Gothic] در كلمات علامه طباطبايى رحمه الله هنگام نقد اين نظريه چنين آمده است:
[=Century Gothic] اوصافى كه قرآن براى ذوالقرنين شمرده را، تاريخ براى اسكندر مسلم نمى‏داند، بلكه آنها را انكار مى‏كند; قرآن ذوالقرنين را مردى مؤمن به خدا و روز جزا مى‏شمارد، در حالى كه اسكندر مردى وثنى مذهب و ستاره‏پرست‏بوده و قربانى كردنش براى ستاره مشترى معروف است. (1)

[=Century Gothic]

[=Century Gothic] نيز قرآن كريم فرموده ذوالقرنين يكى از بندگان صالح خدا بوده كه به عدل و رفق مدارا مى‏كرده است، حال آنكه تاريخ براى اسكندر خلاف اين را نوشته است.
[=Century Gothic] علاوه بر اين، در هيچ يك از تواريخ نيامده كه اسكندر مقدونى سدى به آن صورتى كه قرآن ذكر كرده ساخته باشد. (2)
[=Century Gothic] - پادشاهى از يمن عده‏اى نيز معتقدند كه ذوالقرنين يكى از پادشاهان حميرى است كه مركز حكومتش در يمن بوده است.
[=Century Gothic] اما بايد گفت كه تاريخ، ساخت چنين سدى با آن اوصاف و در چنان مكانى را براى هيچ يك از پادشاهان يمن نقل نكرده است.

[=Century Gothic]يمنى‏ها اگر چه در سدسازى ماهر بوده‏اند، ولى سدهايشان با مصالح معمولى و به منظور ذخيره آب ساخته مى‏شده است.
[=Century Gothic] - كوروش هخامنشى جديدترين نظريه درباره ذوالقرنين آن است كه او كوروش هخامنشى، پادشاه ايران باستان بوده و سد او سد «داريال‏» واقع در مناطق كوهستانى قفقاز و بين شهرهاى «تفليس‏» و «ولادى كيوكز» مى‏باشد.
[=Century Gothic] از آنجا كه سه نظريه اول قابل قبول نبوده و نظريه چهارم نيز تا حدودى مورد تاييد تاريخ و شواهد موجود مى‏باشد، ما آن را بيشتر و مفصل‏تر از نظريات قبل توضيح مى‏دهيم.
[=Century Gothic]

[=Century Gothic] اين نظريه «سراحمدخان هندى‏» است و دانشمند معروف مسلمان «مولانا ابو الكلام آزاد» كه روزى وزير فرهنگ كشور هند بوده آن را در كتاب محققانه‏اى كه در همين زمينه نگاشته است‏به طور مفصل و مستدل بيان كرده است. (3)
[=Century Gothic] «مولانا ابو الكلام‏» اين نظريه را از چند جهت‏بررسى و اثبات كرده است كه ما در اينجا چهار بخش اصلى آن را به طور خلاصه مى‏آوريم:
[=Century Gothic]يك: شخصيت ذوالقرنين طبق نظريه قرآن، ذوالقرنين مردمى مؤمن به خدا و معاد بوده است، كوروش نيز طبق نظر تاريخ و كتب عهد عتيق چنين بوده است.

[=Century Gothic]ذوالقرنين پادشاهى عادل و رعيت‏پرور و داراى رافت و احسان بوده; كوروش هم طبق تاريخ، كتب عهد عتيق و نظر مورخين قديم مانند «هردوت‏» و ديگران پادشاهى با مروت، فتوت، سخاوت و كرم بوده است; چنان كه از تاريخ زندگى او و برخوردش با ياغيان و جبارانى كه با او مى‏جنگيدند يا او با ايشان جنگيده است، معلوم مى‏شود.
[=Century Gothic] ذوالقرنين از طرف خداوند داراى توانايى‏ها و امكانات فراوانى مانند عقل، تدبير، فضايل اخلاقى، ثروت و شوكت ظاهرى بوده و كوروش نيز همه اين‏ها را داشته است.
[=Century Gothic] دو: مسافرت‏هاى ذوالقرنين همان‏طور كه قرآن درباره ذوالقرنين فرموده، كوروش نيز سفرهايى به مغرب و مشرق داشته است و جريان سفر به مغرب او چنين است كه پادشاه سرزمين «ليديا»، بدون هيچ مجوز و عذرى به طرف كوروش لشكركشى كرد.
[=Century Gothic] كوروش نيز به طرف ايشان حركت كرده و با آنان جنگيد. پايتخت «ليديا» را فتح كرد و بر آنان پيروز شد و بعد احسان كرده و آنان را عفو نمود. همچنين او سفرى به مشرق داشته و تا «بكريا» (بلخ) پيش رفته است تا به غائله قبايل وحشى و صحرانشين آنجا پايان دهد.
[=Century Gothic]سه: سدسازى ذوالقرنين همان‏طور كه ذوالقرنين سدى آهنين براى جلوگيرى از حملات اقوام ياجوج و ماجوج بنا كرد، كوروش نيز طبق نظر مورخين، سفرى به طرف شمال ايران براى خاموش كردن فتنه‏اى در آن نواحى انجام داده است و گويا در همين سفر سد موجود در تنگه داريال را به درخواست اهالى آن مرز و بوم ساخته است.
[=Century Gothic] اين سد تنها سدى است كه در ساخت آن از آهن استفاده شده است و هم اكنون هم موجود است. به زبان محلى آن را «دمير قاپو» يعنى «دروازه آهنى‏» مى‏نامند.
[=Century Gothic] تنگه داريال واقع در سلسله جبال قفقاز است كه از درياى خزر شروع شده و تا درياى سياه ادامه دارد. اين سلسله جبال به ضميمه درياى خزر و درياى سياه مانعى طبيعى به طول هزارها كيلومتر بين شمال و جنوب آسيا بوده است و تنها راه بين شمال و جنوب همان تنگه داريال بوده كه با سد دميرقاپو بسته شده است.

[=Century Gothic]

[=Century Gothic] چهار: نام ذوالقرنين و تناسب آن با كوروش عده‏اى از مورخين گفته‏اند: ذوالقرنين را از آن جهت ذوالقرنين (صاحب دو قرن (4) ) مى‏نامند كه داراى تاج يا كلاهخودى با دو شاخك بوده است. در اين باره بايد گفت اخيرا مجسمه‏اى سنگى در مشهد مرغاب در جنوب ايران از كوروش كشف شده كه تاجى بر سر دارد و دو شاخ مانند شاخ‏هاى قوچ بر آن ديده مى‏شود.
[=Century Gothic] در كتاب دانيال (5) هم، خوابى كه وى براى كوروش نقل كرده او را به صورت قوچى كه دو شاخ دارد، ديده است. (6)
[=Century Gothic] طبق اين نظريه، ياجوج و ماجوج همان مغول مى‏باشند و براى اين نيز تفصيلات و شواهد تاريخى‏اى گفته شده كه ما در دو بخش بعدى اين فصل به آن مى‏پردازيم.
[=Century Gothic] علامه طباطبايى رحمه الله بعد از نقل جوانب اين نظريه چنين گفته است: هر چند بعضى از جوانب اين نظريه خالى از اعتراضاتى نيست، ليكن از هر گفتار ديگرى انطباقش با آيات قرآنى روشن‏تر و قابل قبول‏تر است. (7)
[=Century Gothic] مى‏بينيد كه علامه طباطبايى رحمه الله اين نظريه را بهتر از نظريات ديگر مى‏داند، ولى آن را به طور قطعى نپذيرفته و داراى اشكالاتى مى‏داند. :Sham:

[=Century Gothic]بنابراين آنچه بعضى از مؤلفين و محققين علوم قرآنى گفته‏اند كه مرحوم طباطبايى رحمه الله در الميزان با اين راى موافق است، (8) صحيح نيست.
[=Century Gothic]به هر حال هنوز شخصيت تاريخى ذوالقرنين به طور قطعى كشف نشده است;

[=Century Gothic]اگرچه ممكن است در آينده و با كشف آثار باستانى و... مشخص شود.
[=Century Gothic] آخرين كلامى كه در اين باره مى‏گوئيم اين است كه اگرچه هنوز شخص ذوالقرنين و زمان زندگى‏اش به طور مسلم و مشخص براى ما معلوم نيست، اصل وجود او واقعيت‏بوده و افسانه نيست; زيرا در قرآن كريم به‏عنوان يك واقعيت تاريخى بيان شده است، نه به عنوان يك مثل يا چيزى شبيه آن.

1) در تاريخ زندگى اسكندر آمده است كه او در قربانگاه شهر بيت‏المقدس براى ستاره مشترى قربانى كرده است (مؤلف).
2) ترجمه تفسير الميزان، ج 13، ص 528. با اندكى تغيير.
3) اين كتاب به فارسى ترجمه شده و به نام «ذوالقرنين يا كوروش كبير» انتشار يافته است و بسيارى از مفسران و مورخان معاصر، نظريه آن را با لحن موافق‏در كتاب‏هاى خود مشروحا آورده‏اند. تفسير نمونه، ج 12، ص 543.
4) يكى از معانى قرن شاخ است.
5) كتب عهد عتيق شامل 46 كتاب است كه يكى از آن كتاب‏ها، كتاب دانيال است.
6) رجوع كنيد به ترجمه تفسير الميزان، ج 12، ص 539.
7) ترجمه تفسير الميزان، ج 13، ص 541.
Dirol رجوع كنيد به قرآن كريم، ترجمه، توضيحات و واژه نامه - ذيل آيه 83 سوره مباركه كهف از استاد بهاءالدين خرمشاهى و لوح فشرده (CD) نورالانوار(2)، ذيل كلمه ذوالقرنين.

ياجوج و ماجوج

در دو سوره قرآن كريم، از ياجوج و ماجوج سخن به ميان آمده است; يكى آيات مورد بحث و ديگرى آيه 96 سوره انبياء كه در بحث آينده به مطالب اين آيه مى‏پردازيم.
آنچه تاكنون مشخص شده اين است كه ياجوج و ماجوج اقوامى مفسد و خونخوار از انسان‏ها بوده‏اند كه همواره براى ساكنان اطراف محل سكونت‏خويش مزاحمت و ناامنى ايجاد مى‏كرده‏اند.


اكنون مى‏گوئيم كه اكثر مؤلفين و اهل تفسير، ياجوج و ماجوج را طوايفى از مغول دانسته‏اند كه در مناطق شمالى آسيا مى‏زيسته‏اند.
البته بايد دانست قبول اين نكته كه ياجوج و ماجوج اقوامى از مغول هستند، غير از نظريه‏اى است كه ذوالقرنين را كوروش مى‏داند; يعنى ممكن است كسى قبول نكند كه ذوالقرنين كوروش است;

ولى در عين حال ياجوج و ماجوج را مغول بداند.

به همين جهت، بسيارى از كسانى كه ذوالقرنين را كوروش نمى‏دانند، ياجوج و ماجوج را طوايفى از مغول مى‏دانند.

علاوه بر آن، تحليل تاريخى‏اى كه علامه طباطبايى رحمه الله انجام داده و ما خلاصه آن را در صفحات پيش آورديم، اين نظريه را تقويت مى‏كند.

آيا ياجوج و ماجوج دوباره حمله مى‏كنند؟

قرآن كريم در آيه‏96 و 97 سوره انبياء چنين فرموده است:
«حتى اذا فتحت‏ياجوج و ماجوج و هم من كل حدب ينسلون و اقترب الوعد الحق‏» تا آن زمان كه ياجوج و ماجوج گشوده شوند، آن‏ها از هر محل مرتفعى به سرعت عبور مى‏كنند و وعده حق (قيامت) نزديك مى‏شود.
اين آيه پيش‏بينى كرده است كه در آخرالزمان، ياجوج و ماجوج دوباره از كوه‏ها سرازير شوند و... . اكثر مورخين و اهل تفسير گفته‏اند كه اين پيش‏بينى قرآن با حمله تاتار در نيمه اول قرن هفتم هجرى تحقق يافته است.
مغولان - كه همان تاتار هستند - در اين هجوم به مناطق غربى آسيا حمله آورده و در خونريزى، نسل‏كشى، ويرانى و غارتگرى از هيچ كارى فروگذار نكردند.
چين و تركستان و ايران و عراق و شام و قفقاز را تا آسياى صغير تاختند و هر شهر و ديارى كه در مقابل ايشان مقاومت كرد، ويران نمودند و اهالى آن را از دم تيغ گذراندند.
آن‏ها بعد از استيلا بر اين مناطق و مدتى حكومت‏بر آن‏ها، به شهرهاى خود برگشتند و حمله دوباره‏اى به اهالى روسيه، مجار و روم انجام دادند و روميه را وادار به پرداخت جزيه كردند.
در اينجا يك سؤال مطرح مى‏شود كه اگر هجوم دوباره ياجوج و ماجوج همان حمله مغول است، چطور سد ذوالقرنين جلوى آن‏ها را نگرفته است؟
مگر آيه قرآن نفرموده است:
«فما اسطاعوا ان يظهروه و ما استطاعوا له نقبا» پس از آن ديگر آن گروه مفسد قادر نبودند از روى آن عبور كرده يا راه نفوذ و حفره‏اى در آن ايجاد كنند.
در جواب آن عرض مى‏كنيم: با توجه به اينكه ياجوج و ماجوج اقوامى از انسان‏ها بوده‏اند و سد ذوالقرنين نيز يك مانع طبيعى محكم و مرتفع بوده است، اين سد تا زمانى مانع ياجوج و ماجوج بوده كه تمدن بشرى پيشرفت نكرده بوده و انسان‏ها توان عبور از مكان‏هاى مرتفع و دور زدن آنها را نداشتند.

آيه قرآن هم منحصرا منظورش اين نيست كه ياجوج و ماجوج هرگز و الى الابد نمى‏توانند از آن عبور كنند، بلكه اگر در مدتى بسيار طولانى - مثلا مدت زندگى يك يا چند نسل - توانايى عبور از آن را نداشته باشند، باز اين استعمال صحيح است.
بنابراين، تصور اينكه هنوز ياجوج و ماجوج در پشت آن سد قرار گرفته‏اند، تصور صحيحى نيست.

اگرچه ممكن است ما نظريه تاريخى تطبيق هجوم دوباره اقوام ياجوج و ماجوج را با حمله مغول نپذيريم و بگوئيم هنوز حمله ياجوج و ماجوج كه در آيه 96 سوره انبيا «پيش‏بينى‏» شده اتفاق نيفتاده است و بگوئيم ياجوج و ماجوج يكى از اقوام فعلى جهان‏اند، ولى همان‏طور كه در زمان ذوالقرنين به وسيله سد از حمله و غارتگرى آنان جلوگيرى شد، الآن نيز خداوند با وسايل (1) ديگرى از هجوم آنان جلوگيرى كرده است، ولى در آينده و در زمان مشخص دوباره به غارتگرى خواهند پرداخت.
خاتمه

در پايان از خداوند متعال مسالت مى‏كنيم كه ما را در فهم و بيان مطالب قرآنى موفق گرداند و چنانچه در جريان تحرير اين كتاب كوتاهى، جهالت و يا گناهى از اين حقير سر زده، به لطف و كرم خويش و به حق محمد و آل محمد ببخشايد.
والحمد لله رب العالمين

1-موانع و وسايل پيشگيرى همشه سد يا موانع طبيعى نيست; بلكه مى‏تواند عدم انسجام، غفلت‏يا چيزهاى ديگر باشد.

كتابنامه

1- قرآن كريم، ترجمه‏هاى آيت‏الله مكارم شيرازى، استاد محمد مهدى فولادوند و استاد بهاء الدين خرمشاهى.
2- تفسير الميزان و ترجمه آن، علامه سيد محمد حسين طباطبائى، ترجمه استاد سيد محمد باقر موسوى همدانى، جلد 13.
3- تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازى و همكاران، جلد 12.
4- اهل البيت‏سماتهم و حقوقهم فى القرآن الكريم، آيت الله جعفر سبحانى، مؤسسه امام صادق عليه السلام، 1420 ه . ق.
5- تحقيقى درباره ذوالقرنين، استاد حسين شريعتى ارموى.
10- كوروش و ذوالقرنين از ديدگاه تاريخ و آئين، سيد موسى ميرمدرس.
11- ذوالقرنين القاعد الفاتح و الحاكم الصالح، استاد محمد خير رمضان يوسف.
12- كلام مسيحى: توماس ميشل، ترجمه حسين توفيقى، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، 1377.
14- ذوالقرنين كيست؟ دكتر سيد حسن صفوى.
15- كوروش كبير (ذوالقرنين)، ابو الكلام آزاد، ترجمه محمد ابراهيم باستانى پاريزى.
16- آيات ذوالقرنين، عطاء الله شهاب‏پور.
17- تاملات فى شخصية ذى القرنين، امتياز على عرشى.
18- ذوالقرنين ذلك ملك الصالح الطواف من يكون؟ عبد الرحمن يوسف العيد.

بسم الله الرحمان الرحیم
با سلام و تشکر

ذوالقرنین بنا به درخواست مردم سدی را برای جلوگیری از حمله یاجوج و ماجوج که بنابر شواهد تاریخی قوم تاتار بودند، ساخت که طبق گواهى دانشمندان در سرزمين قفقاز ميان درياى خزر و درياى سياه سلسله كوه‏هايى است همچون يك ديوار كه شمال را از جنوب جدا مى‏ كند، و تنها تنگه‏ اى كه در ميان اين كوه‏هاى ديوار مانند وجود دارد تنگه" داريال" معروف است، که در همانجا تا كنون ديوار آهنين باستانى به چشم مى ‏خورد، و به همين جهت بسيارى معتقدند كه سد ذو القرنين همين سد است.
(برگرفته از تفسیر نمونه)
موفق باشید:Gol:





موضوع قفل شده است