چرا سوره فاتحه همتراز قرآن دانسته شده است؟آيه 87 حجر
تبهای اولیه
چرا فاتحه همتراز قران دانسته شده است ؟
با سلام
ولقد اتيناك سبعا من المثاني و القر ان العظيم ):(و به تحقيق به تو هفت دوتايي و اين قرآن بزرگ را داده ايم )، مطابق روايات صحيحه (سبعامن المثاني )سوره حمد است و حرف (من ) براي تبعيض مي باشد، چون خداي سبحان درجاي ديگر همه آيات قرآني را مثاني خوانده است (كتابا متشابهامثاني ...)
،(كتابيكه آياتش با هم متشابه است و از قرائت آن بر بدن ، خدا ترسان لرزه مي افتد و موي بر اندامشان راست مي گردد
پس سوره حمد بعضي از مثاني است ، نه همه آن ، و (مثاني ) ظاهرا ازماده (ثني )به معناي عطف و برگرداندن است و آيات قرآن را از جهت اينكه بعضي مفسر و مرجع بعضي ديگرند(مثاني ) ناميده اند،
همچنانكه رسولخدا(ص )نيز فرموده اند:>بعضي از قرآن بعضي ديگر را تصديق مي كند
. در اين آيه تعظيم و بزرگداشت سوره حمد و همه قرآن است كه آن را (عظيم )ناميده و سوره حمد را در قبال كل قرآن قرار داده و به آن عطف نموده است واين آيه هم به جهت تسلاي خاطر رسولخدا(ص ) است و هم در مقام امتنان برآن حضرت ، چون مي فهماند كه موهبت عظماي قرآن كه جامع سعادت و هدايت است براي رسولخدا(ص ) كافي است و ايشان بايد از مكذبان گذشت نموده و به ياد و ذكر حق اشتغال يابد
تفسیر اطيب البيان
******************************
در روايات شيعه و سنى آمده است كه مراد از «سبعاً منالمثانى»، سوره حمد مىباشد.
زيرا اين سوره در هر نماز دوبار خوانده مىشود و دوبار نازل شده و در روايتى آمده كه خداوند مىفرمايد: من سوره حمد را ميان خود و بندهام دو قسمت كردهام؛ نيمى از آن در مورد من است و نيمى از آن به بندگانم ارتباط دارد.
(از «بسماللَّه» تا «مالك يوم الدين» مربوط به خداست و از «ايّاك نَعبد» كه اظهار عبوديت و استمداد و دعاست مربوط به بندگان است.)
البته بعضى گفتهاند مراد از «مثانى» خود قرآن است، «سبعاً منالمثانى» به معناى هفت آيه از قرآن است، كه همان سوره حمد باشد.
ودليل اين سخن آيه «اللَّه نزل احسن الحديث كتاباً متشابهاً مثانى»
يعنى خداوند بهترين حديث را نازل كرد، كتابى كه آياتش متشابه و هماهنگ و تكرارى است
پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله فرمودند: «من اعطاه اللَّه القرآن فَراى اَنّ رجلاً اعطى افضل مما اعطى فقد صغّر عظيماً و عظّم صغيراً» يعنى كسى كه خداوند به او قرآن عطا كند و چنين تصور كند كه به ديگرى چيز بهترى داده شده، قرآنِ بزرگ را كوچك شمرده و غير قرآن را كه كوچك است، بزرگ دانسته است.
1- قانونگذارى حق آفريننده است وتشريع بايد براساس تكوين باشد. «خلقنا السموات و الارض... اتيناك... القرآن العظيم»
2- تكرار در مسائل تربيتى يك اصل است. «مثانى» (تكرار نزول آيات، تكرار كلمات، تكرار داستانها، تكرار صفات الهى، تكرار آيات عذاب ومعاد، تكرار سرنوشت امتها، تكرار الطاف الهى، تكرار دستورات و تكرار تلاوت قرآن.)
3- سوره حمد معادل قرآن است با آنكه عدد آيات آن هفت مىباشد. «سبعاً من المثانى و القرآن العظيم»
تفسیر نور