آیا امامان ما موجوداتی فرا انسانی اند ؟! - 1

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا امامان ما موجوداتی فرا انسانی اند ؟! - 1

غلو1 درباره ائمه اطهار ( ع )

آیا امامان ما موجوداتی فرا انسانی اند ؟!
قسمت اول

گردآوری : محمد صالحی – 22 / 7 / 88

یکی از جریان های زیان آوری که در تاریخ اسلام پدید آمده و آثارش هنوز باقی است جریان غلوی است که درباره ائمه اهل بیت به وجود آمد و خود ائمه ( ع ) را سخت ناراحت کرد و به عکس العمل و مبارزه با آن واداشت .

از قرائن تاریخی و حدیثی استفاده می شود که سه علت عمده در پیدایش غلو درباره ائمه نقش اساسی داشته است :

1 –دشمنان ائمه ( ع ) اخباری مشتمل بر غلو درباره آنها جعل کردند تا پیروان آنان را متهم به غلو کنند و تکفیرشان نمایند و خود ائمه را نیز از چشم مردم مسلمان بیندازند و به انزوا بکشانند . 2

2 –گروه عشرت طلبی بودند که می خواستند گناهان را مباح کنند ( و فسادهای اخلاقی ) و آلودگی های دیگر را جائز شمارند و عبادات را ترک نمایند 3 ولی چون این کارها را می خواستند در محیط دینی مطرح کنند باید به زبان دین سخن بگویند . از این رو فردی مثل ابوالخطاب ( در عصر امام صادق ) ادعای پیغمبری می کند و می گوید که از طرف امام صادق مبعوث شده است تا انجام گناهان و ترک واجبات را اجازه دهد و برای اینکه پیغمبری خود را ثابت کند به خدایی امام صادق ( ع ) قائل می شود . 4

3 –عشق مفرط بعضی از دوستان دلباخته ، آنان را به غلو کشاند که مثلا می کفتند : حضرت علی ( ع ) خالق و اداره کننده جهان است .

در اینجا چند حدیث از ائمه ( ع ) می آوریم که از غلو به شدت انتقاد کرده و غالیان را طرد و لعن نموده و به شیعه هشدار داده اند که فریب آنان را نخورند :

حدیث اول5 :

سدیر می گوید : به امام صادق ( ع ) گفتم : گروهی گمان می کنند شما آلهه و خدایان هستید و برای گفته خود از قرآن دلیل می آورند که خدا فرموده است : " هوالذی فی السمائ اله و فی الارض اله .. 6 " یعنی او است که در آسمان معبود است و در زمین نیز معبود است . آنها قسمت دوم آیه را با ائمه تطبیق کرده و گفته اند : معنای آن اینست که ائمه در زمین معبود هستند .!

امام فرمود : ای سدیر گوش و چشم و بشره و گوشت و خون و موی من از اینان بیزار است و خدا نیز از اینان بیزار است ، اینان بر دین من و دین پدران من نیستند و در روز قیامت که خدا من و آنان را جمع می کند بر آنان خشمناک خواهد بود .

حدیث دوم7 :

حسن بن جهم می گوید : مامون به حضرت امام رضا ( ع ) گفت : به من خبر رسیده است که گروهی درباره شما غلو می کنند ، امام فرمود : پدرم از پدرانش از رسول خدا ( ص ) روایت کرد که : مرا از حد خودم بالاتر نبرید زیرا خدا مرا پیش از آنکه پیغمبر کند بنده خود قرار داد . خدا فرموده است : " هیچ بشری حق ندارد وقتی خدا مقام پیغمبری و کتاب و حکم به وی می دهد به مردم بگوید : بندگان من باشید نه بنده خدا 8.

و حضرت علی ( ع ) فرمود : دو کس در رابطه با من هلاک می شوند و من گناهی ندارم ، یکی آنکس که در دوستی من افراط می کند و دیگر آنکس که در بغض من افراط می کند 9 .

و ما از کسانی که درباره ما غلو می کنند و ما را از حدمان بالاتر می برند بری و بیزار هستیم .

حدیث سوم 10 :

علقمه ضمن حدیثی از امام صادق نقل می کند که : ای علقمه ! چقدر عجیب است گفته های مردم درباره علی ( ع ) . چقدر فاصله است بین کسانی که می گویند : علی معبود است و کسانی که می گویند : او بنده گناهکاراست .

و بی شک سخن گروه دوم که حضرت را گناهکارمی خواندند برای آن حضرت قابل تحمل تر بود .

حدیث چهارم 11 :

از زراره نقل شده است که گفت : به امام صادق ( ع ) گفتم : مردی است از نسل عبدالله سبا که قائل به تفویض است . امام فرمود : تفویض چیست ؟ گفتم : آنان می گویند : خدا محمد و علی را خلق کرد آنگاه کار آفرینش را به آن دو واگذار نمود . پس آن دو دیگران را خلق کردند و رزق داند و زنده کردند و جان زندگان را گرفتند . امام فرمود : او دروغ می گوید ، دشمن خدا . وقتی که برگشتی این آیه را بخوان : آیا برای خدا شریک هایی قرار دادند که خلق کردند مانند خلق خدا پس خلق بر آنان مشتبه شده است ؟ بگو : خدا خالق همه چیز است و او است یگانه قهار 12 .

حدیث پنجم13 :

از فضیل بن یسار نقل کرده اند که گفت : امام صادق ( ع ) فرمود : از افراد غالی – که برای پیغمبر و امام ربوبیت قائلند – بر حذر باشید که جوانان شما را فاسد نکنند ، بی شک اینان بدترین خلق خدا هستند ، آنان عظمت خدا را کوچک می کنند و برای بندگان خدا ادعای ربوبیت می نمایند ..

حدیث ششم 14 :

از عبدالله بن مشکان نقل کرده اند که ضمن حدیثی گفت : به امام صادق ( ع ) خبر دادند که فلانی می گوید : شما ارزاق بندگان را تقدیر می کنید ، امام فرمود : رزق ما را غیر از خدا کسی تقدیر نمی کند ، همانا من برای خانواده خود به طعام احتیاج داشتم و به خاطر آن دلتنگ شدم و فکر و اندیشه قوت خانواده ، مرا گرفت تا آنکه قوت آنان را فراهم کردم و دلتنگی من برطرف شد و آرامش پیدا کردم .

حدیث هفتم15 :

شیخ صدوق از حضرت رضا ( ع ) نقل می کند که در دعای خود می گفت :

" خدایا من برائت می جویم بسوی تو از کسانی که درباره ما چیزی را ادعا می کنند که حق و حد ما نیست . خدایا من برائت می جویم به سوی تو از کسانی که درباره ما چیزی را می گویند که ما درباره خود نمی گوئیم . خدایا خلق و امر از توست . ما تنها بندگی تو می کنیم و از تو کمک می خواهیم . خدایا تو خالق ما و پدران ما هستی ، ... خدایا ما بندگان تو و فرزندان بندگان تو هستیم و برای خود مالک هیچ سود و زیانی نیستیم و اختیار مرگ و زندگی و برانگیخته شدن خود را نداریم .
..................................................................

منبع : کتاب " غلو ، درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین " – ص 67 تا 74– آیه الله نعمت الله صالحی نجف آبادی

ادامه دارد

[=Times New Roman]

آیا امامان ما موجوداتی فرا انسانی اند ؟!


قسمت دوم


[=Times New Roman]زیرنویسها :

[=Times New Roman]1 – تعابیرو اختیارات افراطی و خارج از حد انسانی دادن به ائمه و آنها را در جایگاه خدایی نشاندن و یا شریک او در انجام امور و افاضه فیض به خلق قرار دادن
[=Times New Roman]2 – عیون اخبارالرضا ، ج 1 ، ص 304
[=Times New Roman]3 – و یا اعتباردادن به افکار و اهداف و روش های افراطی و بعضا خطرناک و پلید خود
[=Times New Roman]4 – المقالات و الفرق ، ص 53
[=Times New Roman]5 – اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 746 ، حدیث 9
[=Times New Roman]6 – سوره زخرف ، آیه 84
[=Times New Roman]7 – اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 750 ، حدیث 25
[=Times New Roman]8– ما کان لبشر ان یوتیه الله الکتاب و الحکم والنبوه ثم یقول للناس : کونوا عبادا لی من دون الله - آل عمران ، آ یه 79
[=Times New Roman]9 – هلک فی رجلان ، محب غال و مبغض قال – نهج البلاغه – کلمه قصار 117
[=Times New Roman]10 - اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 753 ، حدیث 31
[=Times New Roman]11 - اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 756 ، حدیث 41
[=Times New Roman]12 – ام جعلوا للله شرکا خلقوا کخلقه فتشابه الخلق علیهم قل الله خالق کل شیئ و هو الواحد القهار، سوره رعد ، آیه 16
[=Times New Roman]13 - اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 772 ، حدیث 102
[=Times New Roman]14 - اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 772 ، حدیث 102
[=Times New Roman]15 - اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 756

[=Times New Roman]http://mahsan.parsiblog.com

غلوّ و تاثیررات آن:
قرآن مجید در دو سوره نساء و مائده، مسأله غلوّ در دین را مطرح نموده و با خطاب «یا اَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُو فی دینِکُمْ» از مسیحیان می خواهد که دست از غلوّ دینی خود برداشته و حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ را از حدّ، بالاتر نبرند و او را پسر خدا ندانند.
بحث غلوّ و بالتبع معرّفی غلات، لااقل در هشت علم اسلامی مطرح گشته یا امکان طرح دارد؛ بدین معنی که نتایج این بحث، در آن علوم کاربرد عملی دارد.
نخست علم تاریخ اسلام.
دوم علم مِلَل و نِحَل و فرقه شناسی
سوّم، علم کلام و عقاید اسلامی
چهارم علم درایة الحدیث
پنجم علم رجال شیعه
ششم علم حدیث
هفتم علم فقه
هشت علم تفسیر
از این رو جریان غلو را مخرب ترین جریان در حوزه علوم اسلامی می دانند

منبع: دکتر نعمت الله صفری، مجله علوم حدیث، 1375ش، ص111

سلام :Gol:
امامان معصوم علیهم السلام فراتر از انسان نیستند بلکه انسان کاملند
اما اگر جایگاه انسان را در عالم خلقت بشناسیم آنوقت خواهیم دانست انسان کامل بودن یعنی چه ؟
انسان کامل جامع جمیع صفات الهی در نهایت درجه امکان است
فرق انسان کامل با خدا مثل فرق سایه و صاحب سایه است که همه چیز را دارد اما به تبع صاحب سایه
در ادعیه ماه رجب از امام زمان دعا وارد شده است که می فرماید :
لا فرق بینک و بینهم الا انهم عبادک و خلقک
فرقی بین تو و معصومین نیست الا اینکه آنها بندگان تو و مخلوق تواند
این را بر مثال سایه و صاحب سایه تطبیق بفرمایید ببینید چه حاصل می شود .
حال این حقیقت را از مقام ذهن و مفهوم بیرون بیاور و به هر سو خواهی رو کن و بگو :
السلام علیک یا صاحب الزمان
که فرمود :
اینما تولوا فثم وجه الله
و در دعای ندبه خواندیم :
این وجه الله الذی الیه یتوجه الاولیاء
از این شراب معرفت بنوش هرچه خواهی
موفق در پناه حق
:Gol:

با سلام

وقتی به فرازهای ادعیه و زیارات، خصوصاً زیارت جامعه کبیره و ادعیه ماه رجب می نگیریم حقیقت مقام ائمه هدی (ع) مکشوف می شود.

مثلاً در این فراز از دعاي ماه رجب مي خوانيم [=b mitra]«فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمَاءَكَ وَ أَرْضَكَ حَتَّى ظَهَرَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ».(بحار الانوار /علامه مجلسي /95/393/ باب23- اعمال مطلق ايام شهر رجب و لياليها و ادعيتها...ص:389) یعنی خدايا بوسيله ي امامان، عالم را پر کردي تا حقيقت توحيد براي مردم ظاهر شد.

ائمه (صلوات الله علیهم) فرمودند: اگر ما نبوديم خدا شناخته نمي شد، خدا پرستش نمي شد. اين ها واسطه تکويني و تشريعي و معرفت و عبادت هستند. تمام و کمال مسائل مادي و معنوي هستند. يعني هم حيات ظاهري و هم حيات باطني به اين ها وابسته است.

و یا در دعاي ندبه مي خوانيم [=b mitra]«اين السبب المتصل بين الارض و السماء اين باب الله اين وجه الله».(مفاتيح الجنان/شيخ عباس قمي) اگر امام زمان عليه السلام نباشد يک موجود هم در عالم زنده نمي ماند. چون ولي خدا واسطه فيض است.

لذا اول موجودي که خداوند خلق کرد ولي خودش بود و آخر شخصيتي هم که از دنيا مي رود ولي خداست. اگر ولي خدا نباشد نظام برچيده مي شود و همه از بين مي روند. همه ذرات عالم به برکت ولي خدا زنده اند و حياتشان از ولي خداست.

موفق باشید ...:Gol:

صدیق;128138 نوشت:
لذا اول موجودي که خداوند خلق کرد ولي خودش بود و آخر شخصيتي هم که از دنيا مي رود ولي خداست. اگر ولي خدا نباشد نظام برچيده مي شود و همه از بين مي روند. همه ذرات عالم به برکت ولي خدا زنده اند و حياتشان از ولي خداست.

به نام خدا
و با سلام جناب صدیق

اگر ممکنه این جمله رو روشن تر بیان کنید
اجرکم عند الله

در پناه حق موفق و موید باشید

قران می فرماید :

قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ
ای پیامبر به مردم بگو :
من بشرى چون شمايم جز اينكه به من وحى مى‏شود

mnsy;128144 نوشت:
به نام خدا
mnsy;128144 نوشت:

و با سلام جناب صدیق

اگر ممکنه این جمله رو روشن تر بیان کنید
اجرکم عند الله
در پناه حق موفق و موید باشید


با سلام و تشکر:Gol:


اولین موجودی که خداوند در زمین خلق نمود، حجت خدا حضرت آدم (علی نبینا و آله و علیه السلام) بود و آخرین موجود هم طبق اعتقاد رجعت، حجت و ولی خدا خواهد بود و پس از آن، طبق روایات نشانه های قیامت نمایان می گردد.



بازگشت این مطلب نیز به آنست که بر اساس سنّت قطعي الهي، زمين از وجود خليفه خدا و حجت حق، در هیچ زمانی خالي نيست، گرچه حجت الهي گاهي آشكار است و همگان حضور او را درك‌ مي كنند، گاهي شرايط ايجاب ‌مي كند كه از نظرها پنهان بوده و مردم به طور مستقيم از درك محضر او محروم باشند.



حضرت اميرمؤمنان(عليه السلام) در كلام مبسوطي در اين باره‌مي فرمايد: «اللّهمَّ بلي، لاتخلوا الارضُ مِن قائم لِلّهِ بحجة، اِمّا ظاهراً مشهوداً و امّا خائفاً مغموراً؛ مي فرمايد: آري خداوندا، زمين هيچ گاه از حجت الهي كه براي خدا با برهان روشن قيام كند، خالي نيست، يا آشكار و شناخته شده است، يا بيمناك و پنهان». (نهج البلاغه، حكمت ۱۴۷)


اين نكته همان حقيقتي است كه در مكتب اهل بيت(عليهم السلام) مورد عنايت ويژه قرار گرفته است. امام صادق(عليه السلام)‌مي فرمايد: «لو بقيتِ الارضُ بغيرِ امام لساخت» اگر جهان لحظه اي بدون امام و انسان كامل باشد از هستي ساقط‌ مي گردد.(محمدبن يعقوب كلينى، اصول كافى، بنياد رسالت، ۱۳۶۴، ج۲۱، ص۲۵۱، كتاب«الحجة» باب «انّ الارضَ لاتخلوا من حجة»)


امام محمّدباقر(عليه السلام) نيز‌مي فرمايد: «لو اَنَّ الامامَ رُفِعَ مِن الارضِ لَماجَت بِاَهلِها كَما يَموجُ البحرُ بِاَهله» اگر حجت الهي لحظه اي از زمين برداشته شود زمين همانند دريا دچار موج طوفان‌مي گردد.(همان منبع)



موفق باشید ...:Gol:

سلام عليکم
امام صادق عليه السلام فرمودند ما را خدا ندانيد
در وصف ما هر چه مي خواهيد بگوييد چرا که عقول شما همانطور که به کنه ذات اقدس ربوبيت نخواهد رسيد به کنه ذات اين ذوات مقدسه هم نخواهد رسيد.
لذا فرمودند نحن هو، هو نحن، نحن نحن، هو هو!
و اين همان مقام انسان کامل است که مي تواند حتي لا زمان و لا مکان شود اين خودش خيلي معرفت مي خواهد تا کسي فرا زمان نشود نمي داند قيد زمان يعني چه!تا انساني فرا مکان نشود نمي داند قيد و محدوديت مکان يعني چه!
ولي استادي يک مثال از باب تشبيه معقولات به محسوسات زدند!و ان اينکه شما خط سير يک مورچه را در نظر بگيريد!با اندک مسامحه ابتداي حرکت او و انتهاي حرکت براي شما مشخص است.يعني مثلا چند وجب شما اول حرکت او و آخر حرکت او را با زماني کم ديديد.
حال در ما نحن فيه! شما زمان را برداريد!خلقت آفرينش تا روز قيامت و حتي بعد از ان براي کساني که از قيد زمان رها شدند يک لحظه است!حتي استعمال لحظه هم با تسامح است!ولي چه کنيم که الفاظ بار کشش معاني را ندارند. يعني در ان واحد آنها هم خلقت و هم قيامت ما را دارند مي بينند.انها همين الان وجود ديروز شما و ووجود امروز شما و جايگاه شما در بهشت را در آن واحد دارند مي بينند.
لامکاني که اصلا قابل توصيف نيست!
اين ذوات مقدسه را واقعا انسان مي ماند که انسان هستند يا مافوق ان! انها انسان هستند ولي با عالي ترين ظرفيت وجودي اين موجود.

یاس من;128145 نوشت:
قران می فرماید :

[=arial]قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ
[=arial]ای پیامبر به مردم بگو :
من بشرى چون شمايم جز اينكه به من وحى مى‏شود


سلام و ادب:Gol:

در پاسخ به مطلب سؤال گونۀ شما گفتنی است: خداوند متعال در آیات متفاوتی به پیامبر اکرم(ص) فرمود: «بگو من بشری مثل شما هستم».

این بخش از آیه بدین معنا و مقصود اشاره دارد که اولاً عده‌ای پیامبر اکرم (ص) را خدایی در قالب بشر، فرزند خدا، فرشته‌ای به صورت آدم و ... نپندارند و ثانیاً در قبال دعوت و ابلاغ فرامین الهی معترض نشوند که شما غیر از ما هستی و حال و هوا، شرایط، نیازها و مشکلات ما را درک نمی‌کنید! خیر. پیامبر اکرم (ص) نیز در خلقت، بشر و از نسل آدم ابوالبشر است. به دنیا می‌آید – غذا می‌خورد – بیمار می‌شود – گرسنگی یا دیگر نیازها را درک می‌کند – ازدواج کرده و صاحب اولاد می‌شود ... و در نهایت رحلت می‌نماید.

ب – اما بشر در مقام آدمیت و انسانیت دارای مراتب متفاوت و مختلف است و می‌تواند آن قدر قابلیت‌های خود را به عرصه‌ی ظهور رسانده و رشد کرده که در مقام «خلیفة اللهی» قرار گیرد، به عصمت و علم غیب الهی دست یابد.

ج – اما آیه‌ی مذکور ادامه‌ای دارد که به همین تفاوت جایگاه و مقام انسانی پیامبر اکرم (ص) اشاره دارد و می‌فرماید: «قُل إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثلُكُم يُوحى‏ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُم إِلهٌ واحِدٌ فَمَن كانَ يَرجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَليَعمَل عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشرِك بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» (الکهف - 110) ترجمه: بگو به درستی که من بشرى هستم همانند شما، كه به من وحى مى‏شود، حق اين است كه خداى شما يگانه است پس هر كه اميد دارد كه به پيشگاه پروردگار خويش رود بايد عمل شايسته كند و هيچكس را در عبادت پروردگارش شريك نكند.

دقت شود که در آیه فوق اشاره دارد که «من بشری هستم مثل شما» و فضیلت من آن است که «به من وحی می‌شود».

لذا بدیهی است که این تفضل الهی بی‌جهت به کسی تعلق نمی‌گیرد. او خود فرق جایگاه، رتبه و مقام تکاملی مخلوقات خود و به ویژه انسان را می‌داند و خود آگاه است که بار رسالت را به دوش کدام یک از آنها قرار دهد: «وَ إِذا جاءَتهُم آيَةٌ قالُوا لَن نُؤمِنَ حَتَّى نُؤتى‏ مِثلَ ما أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعلَمُ حَيثُ يَجعَلُ رِسالَتَهُ...» (الأنعام – 124) ترجمه: و چون آيه‏اى به سويشان آيد گويند هرگز ايمان نمى‏آوريم مگر آن كه نظير آن چه پيغمبران را داده‏اند به ما نيز بدهند، خدا بهتر داند كه پيغمبرى خويش را كجا قرار دهد ... .

موفق باشید ...:Gol:

با سلام خدمت همه دوستان و تشکر از مطالب آنها به خصوص استاد بزرگوار جناب "صدیق" که در پاسخ به این پرسش مطالب مفیدی را بیان نمودند و بنده نیز برای کامل شدن بحث عرض می کنم : هم بله و هم خیر . بله چون آنها مقام "عصمت" را دارند و این عصمت هم مقامی است مختص به این پست ، یعنی هر کسی که در مقام سفارت و رسالت الهی قرار گیرد باید عصمت داشته باشد ؛ چرا که او سفیر خداوند است و اگر خطا و اشتباهی داشته باشد و یا خود به دستورات الهی عمل نکند نقض غرض الهی شده و فرستادن او لغو و بی فایده خواهد بود ، لذا تمام سفیران الهی اعم از پیامبران و امامان باید عصمت داشته باشند و این عصمت از علم تام و متصل به خداوند متعال ناشی می شود و دیگر انسانها از این موهبت الهی بهره ای ندارند ؛ لذا فرق معصوم بت سایر انسانها در این است که از او هرگز اشتباهی هم سر نمی زند .
لذا در رابطه با سایر انسانها هر چند بزرگ هم باشند مانند مراجع تقلید ، می توان گفت : به مقام عصمت از گناه رسیده اند و هرگز عمدا مرتکب گناهی نمی شوند و لی در آنها احتمال خطا و اشتباه راه دارد و از این باب با ائمه هدی (علیهم السلام ) تفاوت بسیار آشکاری دارند .
از طرفی در مباحث عرفانی گفته می شود امام معصوم مصداق تجلی تام خداوند متعال است ؛ و کسی است که تمام کمالاتی را که یک انسان می تواند کسب کند در وی به فعلیت رسیده است و او واسطه فیض خداوند متعال و سایر خلایق است و هیچ کس در روی زمین نمی تواند به مقام او نائل آید ، لذا سایر انسانها باید در رفتار و کردار خود او را سر لوحه خود قرار دهند و به او اقتدا کنند ، و او مصداق انسان کامل روی زمین است و در هر زمان تنها یک نفر بیشتر نخواهد بود .
پس از این لحاظ امام معصوم با سایر انسانها متفاوت است یعنی در مقام و جایگاه در نزد خداوند متعال ؛ این معنا در روایات معصومین (علیهم السلام ) نیز به چشم می خورد ؛ چنانکه در حدیثی نورانی از امام رضا (ع) به این مساله اشاره شده است و حضرت امام را یگانه دهر می نامد و او را به آفتاب تشبیه می کند که بر مردم می تابد و روشنایی می دهد و خود هدایت یافته و مایه هدایت دیگران نیز می باشد .[=Calibri][1]
اما در این خصوصیت که او نیز مانند سایر انسانها ، انسان است و مخلوق خداوند متعال و فقیر درگاه الهی ؛ با سایر انسانها مشترک است ، و باید گفت : هر کمالی را که امام معصوم دارد از خداوند متعال است و او فقر محض است و تنها سفیر الهی است برای هدایت دیگر انسانها . لذا مانند تمام انسانها زندگی می کند ، می خورد ؛ میآشامد ، می خوابد عبادت می کند ، کار می کند ، ازدواج می کند ، می میرد و... در این صورت است که می تواند الگویی مناسب برای بشریت باشد و سایر انسانها در زندگی روزمره به او اقتدا کنند . چرا که اولا : او نیز مانند ما زندگی می کند و بدنی دنیوی دارد و با نیاز های انسانی ؛ ثانیا: معصوم است و نه تنها گناه نمی کند بلکه هیچ اشتباهی هم مرتکب نمی شود ؛ لذا می توان صددرصد به او اطمینان کرد و برای تعالی و رشد و. نزدیک شدن به خداوند متعال به او اقتدا مرد و تمام دستورات او را بدون چون و چرا سرلوحه زندگی خود قرارداد و عمل نمود .

[=Calibri][1] - برای مطالعه بیشتر به کتاب اصول کافی ج 2 "کتاب الحجه" مراجعه کنید.

موضوع قفل شده است