جمع بندی آیا عایشه ام المومنین است ؟؟

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا عایشه ام المومنین است ؟؟

بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی
اللهم العن الجبت و الطاغوت

برخي معتقدند لقب "ام المومنين" را نوعي افتخار براي عايشه محسوب مي کنند. ولي طبق آيات قرآن ما معتقديم که ام المومنين به تنهايي فضيلتي نيست بلکه زنان رسول خدا فقط اگر تقوي پيشه کنند و از خدا بترسند داراي ارزش و مقام مي باشند. و به همين جهت است که قرآن مي فرمايد:

يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً. يعني: "اى همسران پيامبر! شما اگر پرهيزكارى پيشه كنيد [از نظر منزلت و موقعيت‏] مانند هيچ يك از زنان نيستيد، پس در گفتار خود، نرمى و طنّازى نداشته باشيد تا كسى كه بيمار دل است طمع كند، و سخن پسنديده و شايسته گوييد.." (احزاب/32)

همچنين قرآن مي فرمايد:
يَانِسَاءَ النَّبىِ‏ِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَينْ‏ِ وَ كاَنَ ذَالِكَ عَلىَ اللَّهِ يَسِيرًا. يعني: اى همسران پيامبر! هركس از شما كار بسيار زشت آشكارى مرتكب شود [قطعاً پيوند همسرى با پيامبر به او مصونيّت نمى‏دهد، بلكه‏] عذاب براى او دو چندان خواهد شد، و اين [كار] بر خدا آسان است. (آيه:30)

پس ام المومنين تنها به اين معناست که رابطه بين مسلمانان و زنان پيامبر مانند رابطه مادر و فرزند مي باشد. يعني همانطور که فرزند نمي تواند با مادر خويش ازدواج کند، مسلمانان نيز بعد از شهادت پيامبر صلي الله عليه و اله نمي توانند با زنان ايشان ازدواج کنند. و به همين دليل است که قرآن مي فرمايد:

وَ مَا كاَنَ لَكُمْ أَن تُؤْذُواْ رَسُولَ اللَّهِ وَ لَا أَن تَنكِحُواْ أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَالِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا. يعني: "و شما را نسزد [و جايز نباشد] كه پيامبر خدا را آزار دهيد. و بر شما هرگز جايز نيست كه پس از او با همسرانش ازدواج كنيد كه اين [كار] نزد خدا بزرگ است." (آيه:53)

و اما عايشه چون جزء زنان پيامبر صلي الله عليه و اله بوده لقب "ام المونين" را داشته است. ولي اين لقب تا آخر عمر براي او باقي نماند! زيرا پيامبر صلي الله عليه و اله حق طلاق زنان خويش را به اميرالمومنين عليه السلام و جانشينان به حق ايشان داده بودند.

قال النبي صلي الله عليه و اله: يا اباالحسن انّ الشرف باق لهنّ (شرف الامّهات) ما دمن لله علي الطاعة فأيّتهنّ عصت الله بعدي بالخروج عليک فأطلق لها في الأزواج و أسقطها من شرف أمومة المومنين.

يعني: پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله به مولا علي عليه السلام فرمودند: اي اباالحسن همانا شرف "ام المومنين" براي زنان من باقي است تا زمانيکه اطاعت خدا را کنند. پس هرکدام از آنها که خدا را به واسطه خروج بر تو عصيان کرد، او را طلاق بده و از شرافت ام المومنين بودن ساقط کن.(1)

اين وظيفه بعد از اميرالمومنين به امام حسن عليه السلام و بعد به امام حسين عليه السلام منتقل شد. و امام حسين عليه السلام عايشه را طلاق دادند.

شيخ حر عاملي در کتاب اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات از کتاب اثبات الوصية نوشته مسعودي (از علماي اهل سنت) نقل مي کند که: پس از کاري که عايشه کرد (مقصودش جلوگيري حسين عليه السلام از دفن حسن بن علي در جوار جدش رسول خدا است) حسين عليه السلام طلاقش را برايش فرستاد. و رسول خدا صلي الله عليه و اله طلاق همسرانش را بعد از خودش به اميرالمومنين عليه السلام و اميرالمومنين به امام حسن عليه السلام و امام حسن عليه السلام به اباعبدالله الحسين عليه السلام داده بود. و رسول خدا صلي الله عليه و اله فرمود: بعضي از زنهاي من در روز رستاخيز مرا نخواهند ديد و او زني است که اوصياء بعد از من طلاقش خواهند داد.(2)
اسناد:
(1) سفينة البحار 2/93 و 9/277 ، المناقب ابن شهر آشوب 1/331، الدرجات الرفيعة علي خان 303، شرح اصول الکافي المازندراني 6/368، البحار الانوار علامه مجلسي 27/292 و 48/335 و 71/265 و 108/293 و 110/101 از کافي و بصائر الدرجات. و کتاب کمال الدين و تمام النعمة شيخ صدوق.
(2) اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات 3/135 فصل 72 حديث 903.

منبع: سایت اعتقادات

قابل توجه كساني كه دائم سنگ ام المومنين را به سينه مي زنند و دختر ابوبكر را به دختر پيامبر خدا و سيده زنان اهل بهشت ترجيح ميدهند

valayat;51257 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی
اللهم العن الجبت و الطاغوت

برخی معتقدند که تمامي زنان پيامبر صلي الله عليه و اله حتي عايشه لقب "ام المومنين" را دارند. و براي ادعاي خويش آيه ذيل را مطرح مي کنند:
النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُم‏. يعني: " پيامبر، نسبت به مؤمنان از خودشان اولى و سزاوارتر است، و همسرانش [در حرمت ازدواج به منزله‏] مادران آنانند." (احزاب/6)

ايشان لقب "ام المومنين" را نوعي افتخار براي زنهاي پيامبر صلي الله عليه و اله محسوب مي کنند. ولي طبق آيات قرآن ما معتقديم که ام المومنين به تنهايي فضيلتي نيست بلکه زنان رسول خدا فقط اگر تقوي پيشه کنند و از خدا بترسند داراي ارزش و مقام مي باشند. و به همين جهت است که قرآن مي فرمايد:

يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً. يعني: "اى همسران پيامبر! شما اگر پرهيزكارى پيشه كنيد [از نظر منزلت و موقعيت‏] مانند هيچ يك از زنان نيستيد، پس در گفتار خود، نرمى و طنّازى نداشته باشيد تا كسى كه بيمار دل است طمع كند، و سخن پسنديده و شايسته گوييد.." (احزاب/32)

همچنين قرآن مي فرمايد:
يَانِسَاءَ النَّبىِ‏ِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَينْ‏ِ وَ كاَنَ ذَالِكَ عَلىَ اللَّهِ يَسِيرًا. يعني: اى همسران پيامبر! هركس از شما كار بسيار زشت آشكارى مرتكب شود [قطعاً پيوند همسرى با پيامبر به او مصونيّت نمى‏دهد، بلكه‏] عذاب براى او دو چندان خواهد شد، و اين [كار] بر خدا آسان است. (آيه:30)

پس ام المومنين تنها به اين معناست که رابطه بين مسلمانان و زنان پيامبر مانند رابطه مادر و فرزند مي باشد. يعني همانطور که فرزند نمي تواند با مادر خويش ازدواج کند، مسلمانان نيز بعد از شهادت پيامبر صلي الله عليه و اله نمي توانند با زنان ايشان ازدواج کنند. و به همين دليل است که قرآن مي فرمايد:

وَ مَا كاَنَ لَكُمْ أَن تُؤْذُواْ رَسُولَ اللَّهِ وَ لَا أَن تَنكِحُواْ أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَالِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا. يعني: "و شما را نسزد [و جايز نباشد] كه پيامبر خدا را آزار دهيد. و بر شما هرگز جايز نيست كه پس از او با همسرانش ازدواج كنيد كه اين [كار] نزد خدا بزرگ است." (آيه:53)

و اما عايشه چون جزء زنان پيامبر صلي الله عليه و اله بوده لقب "ام المونين" را داشته است. ولي اين لقب تا آخر عمر براي او باقي نماند! زيرا پيامبر صلي الله عليه و اله حق طلاق زنان خويش را به اميرالمومنين عليه السلام و جانشينان به حق ايشان داده بودند.

قال النبي صلي الله عليه و اله: يا اباالحسن انّ الشرف باق لهنّ (شرف الامّهات) ما دمن لله علي الطاعة فأيّتهنّ عصت الله بعدي بالخروج عليک فأطلق لها في الأزواج و أسقطها من شرف أمومة المومنين.

يعني: پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله به مولا علي عليه السلام فرمودند: اي اباالحسن همانا شرف "ام المومنين" براي زنان من باقي است تا زمانيکه اطاعت خدا را کنند. پس هرکدام از آنها که خدا را به واسطه خروج بر تو عصيان کرد، او را طلاق بده و از شرافت ام المومنين بودن ساقط کن.(1)

اين وظيفه بعد از اميرالمومنين به امام حسن عليه السلام و بعد به امام حسين عليه السلام منتقل شد. و امام حسين عليه السلام عايشه را طلاق دادند.

شيخ حر عاملي در کتاب اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات از کتاب اثبات الوصية نوشته مسعودي (از علماي اهل سنت) نقل مي کند که: پس از کاري که عايشه کرد (مقصودش جلوگيري حسين عليه السلام از دفن حسن بن علي در جوار جدش رسول خدا است) حسين عليه السلام طلاقش را برايش فرستاد. و رسول خدا صلي الله عليه و اله طلاق همسرانش را بعد از خودش به اميرالمومنين عليه السلام و اميرالمومنين به امام حسن عليه السلام و امام حسن عليه السلام به اباعبدالله الحسين عليه السلام داده بود. و رسول خدا صلي الله عليه و اله فرمود: بعضي از زنهاي من در روز رستاخيز مرا نخواهند ديد و او زني است که اوصياء بعد از من طلاقش خواهند داد.(2)

ناگفته پيداست که وقتي مي گوييم امام حسين عليه السلام عايشه را طلاق دادند، به اين معناست که او ديگر جزء زنهاي پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله محسوب نمي شود. و بنابراين لقب "ام المومنين" از عايشه برداشته شده و مانند زنهاي معمولي ديگر مي باشد.

اسناد:
(1) سفينة البحار 2/93 و 9/277 ، المناقب ابن شهر آشوب 1/331، الدرجات الرفيعة علي خان 303، شرح اصول الکافي المازندراني 6/368، البحار الانوار علامه مجلسي 27/292 و 48/335 و 71/265 و 108/293 و 110/101 از کافي و بصائر الدرجات. و کتاب کمال الدين و تمام النعمة شيخ صدوق.
(2) اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات 3/135 فصل 72 حديث 903.

منبع: سایت اعتقادات

به نام خدا

جناب ولایت عزیز

انصاف در بحث و استدلال حتی در مقابل دشمن نیز لازم و ضروری است

عنوان بحثتان این بود که عایشه ام المومنین نیست

استدلال شما بر این ادعا ،طلاق عایشه بوسیله اوصیای پیامبر علیهم السلام بود

استدلالتان درست ! اما آیا طلاق زن او را از مادری فرزندانش خلع می کند ؟

معنای ام المومنین این است که مومنین باید او را بسان مادر دانسته و از ازدواج با او بسان مادر واقعی خویش خود داری کنند اگر مادری طلاق داده شود همچنان به فرزندان خویش محرم بوده و حرمت نکاح دارد

همچنانکه ام المومنین پس از طلاق جناب امیر المومنین ع بعد از جنگ جمل و یا جناب سید الشهدا ع هنگام ممانعت و تیر باران جنازه مطهر کریم اهل بیت امام حسن ع همچنان ام المومنین بوده و ازدواج با او بر دیگران حرام است
.
.

[=Century Gothic]با سلام
این تاپیک هم در مورد همین مطلب میباشد !!

مراد از «ام المؤمنين» در آيه « وَأَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ» چيست ...

سلام علیکم جمیعا
الا اعضاء این سایت بی اعتقاد :

valayat;51257 نوشت:
منبع: سایت اعتقادات

با سپاس از یاسین گرامی که مطلب رو بیان کردند .

در ضمن شما سند طلاق امام حسین را از آن سایت حتما بگیرید و اینجا درج کنید .

این تهمتی که این سایت بی اعتقاد به ائمه می زند در کتاب عایشه بعد از پیامبر ( که برگرفته از کتب روائی اهل سنت است )نوشته شده که طلحه بدلیل کثرت در ایاب و ذهاب به خانه عایشه این تهمت را به عایشه زده بودند که ام المومنین با طلحه رابطه داشته الان این سایت دارد این تهمت را به امام علی علیه السلام و حسنین روا میدارد.

در مورد عایشه ام المومنین باید ذکر کنم که خداوند برای این تعداد از زنان که بدلیل همسری پیامبر شرایط خاصی اعلام نموده و مجازاتشان هم با همه زنان و مردان دیگر متفاوت است. لذا وقتی خداوند 2 برابر خیر و شری که از آنها سر میزند برایشان ذکر میکند و در ازاء آن که همسر پیامبرند هرگونه ازدواج و نکاه و در حقیقت تحت تکفل قرار گرفتن زنان پیامبر برای حفظ آبروی رسول الله را قدغن میکند یعنی اینکه یا خداوند نمیدانسته و حکیم نیست یا اینکه میدانسته ولی این را بعهده بندگان گذاشته تا این بندگان را بسنجد که کدامشان به حکم الهی هرچند که با عقلشان ناحق جلوه کند مخالفت و ضدیت میکنند. کما اینکه این کار را با فرشتگان مقرب الهی هم بر سر سجده بر انسان کرد.

valayat;51257 نوشت:
منحرفين از خط ولايت مولا علي عليه السلام معتقدند که تمامي زنان پيامبر صلي الله عليه و اله حتي عايشه لقب "ام المومنين" را دارند.

رشته من حقوق است و تا به الان در احکام اسلامی - خانواده و جزائی ندیده بودم و نشنیده بودم پسری حکم طلاق مادر خوانده اش را به وکالت پس از مرگ پدرش بگیرد که آخر از قول این عالم ربانی شنیدم.

و تعجب میکنم که این حامیان علی ابن ابی طالب چطور خود را پیرو میدانند در صورتیکه بهانه هائی دست دشمنان شیعه میدهند که اگر روزی کلامی از اهل بیت نرود بانی اصلی این هتک حرمت همینهایند.

یاحق

سلام و درود

یاسین;51351 نوشت:
همچنانکه ام المومنین پس از طلاق جناب امیر المومنین ع بعد از جنگ جمل و یا جناب سید الشهدا ع هنگام ممانعت و تیر باران جنازه مطهر کریم اهل بیت امام حسن ع همچنان ام المومنین بوده و ازدواج با او بر دیگران حرام است

یاسین گرامی از کدام طلاق صحب کردید من متوجه نشدم.

آیا امیر المومنین زنی را طلاق داده که در نکاهش بوده ؟

یاحق

مادر مؤمنين بودن عايشه را همه قبول دارند چه شیعه چه اهل سنت
؛ اما طبق نظر شيعه و طبق آيه قرآن اين امر فضيلتي براي عايشه محسوب نمي‌شود و تنها حرام بودن ازدواج با او را ثابت مي‌كند .

«مادر مؤمنان بودن» برای همسران رسول خدا فقط یک اعتبار دنیوی بود و هیچ مقام و شرافت معنوی و اخروی برای آنان ثابت نمی کرد. این اعتبار بدان جهت لحاظ شد تا حرمت و حریم رسول خدا محفوظ و محترم بماند، از این رو این حکم مطلق بیان شد و قیدی در آن ذکر نشد (و ازواجه امهاتهم).

اگر شرافت و مقام معنوی بود، به صالح بودن آنان مقید می گشت. این زنان تا وقتی که همسر رسول خدا باشند و حضرت آنان را طلاق نداده و یا نکاح آنان را فسخ نکرده باشد، واجب الاحترام می باشند. وجوب احترام آنها حتی پس از مرگ پیامبر تداوم دارد.

این مادران حتی اگر مادران صالحی نباشند و مرتکب ستم و گناه شوند، باز عنوان مادری برای آنان ثابت است و حفظ حرمت شان بر همه مؤمنان واجب. همچنان که نسبت به مادر واقعی، حفظ حرمت و احترام لازم است، حتی اگر گناهکار یا کافر باشد. قرآن در باره حفظ حرمت پدر و مادر کافر می گوید:

«وَ وَصَّیْنا الإِنسانَ بِوالِدَیْهِ ... وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی أَنْ تُشْرِکَ بی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلاتُطِعْهُما و صاحِبْهُما فِی الدُّنیا مَعرُوفا؛

به انسان در باره پدر و مادرش [= حفظ حرمت و احترام آنان] سفارش کردیم ... و اگر کوشش کردند تا چیزی را بدون علم، شریک من قرار دهی [در این مورد] از آنان پیروی مکن اما در دنیا با آنان به شایستگی همنشینی کن.»

پس همچنان که حفظ حرمت و بزرگداشت مادرِ واقعی، با گناهکار بودنش ساقط نمی شود، همسران پیامبر هم که به منزله مادر هستند، تا زمانی که این عنوان به طلاق یا فسخ، از بین نرفته، حکم تعظیم آنان وجود دارد، پس مقید کردن عنوان مادری مؤمنان و وظیفه بزرگداشت «مادامی که صالح باشند»، دلیل محکم ندارد و قابل قبول نیست.

سنت رسول خدا(ص) این گونه نبود که با سر زدن گناه و خطای (هر چند بزرگ) همسرانش، آنان را طلاق دهد و عنوان «مادریِ مؤمنان» و «همسریِ خود» را از آنان بگیرد. با توجه به صراحت آیات، بعضی از همسران حضرت مرتکب گناه عظیم شدند و حضرتش را آزردند، به حدی که خدا آن زنان را تهدید کرد و خود، جبرئیل و مؤمنان صالح را پشتیبان پیامبر در مقابل آنان معرفی نمود، با این وجود حضرت آنان را طلاق نداد و عنوان همسری خود و مادری مؤمنان را به خاطر عملکرد نادرست شان از آنان نگرفت.

از طرف دیگر عنوان «مادری مؤمنان» و وظیفه بزرگداشت آنان قطعا با آیه قرآن ثابت شده، تا زمانی که دلیل قطعی و حجت قاطع در کار نباشد، نمی توان این حکم و این وظیفه را ساقط شده فرض کرد.

عملکرد معصومان(ع) با همسران رسول خدا پس از وفات حضرت (حتی با همسرانی که مرتکب گناه عظیم شدند و با جانشین رسول خدا به جنگ برخاستند، مانند عایشه و حفصه که راضی به اقدام عایشه بود و از وی پشتیبانی می کرد) بیانگر آن است که تا آخر عمر حرمت همسران پیامبر را حفظ کردند، زیرا در حقیقت حفظ حرمت رسول خدا بود.

بنا بر نقلی روزی عمار و مالک به درِ خانه عایشه آمدند و اجازه ورود خواستند. ظاهرا این جریان پس از جنگ جمل بوده، برخورد عایشه بر این ادعا دلالت دارد. پس از ورود، عمار عایشه را «مادر» خطاب کرد. عایشه که از او کینه به خاطر جنگ جمل داشت، با عصبانیت گفت: من مادر شما نیستم! عمار جواب داد: هستی اگر چه از آن کراهت داشته باشی.

درست استکه عايشه طبق آيه 6 از سوره احزاب (وأزواجه أمهاتهم) ام المومنين است ، ولي او برخلاف آيه33 همان سوره (وقرن في بيوتکن) در برابر امام زمان خود حضرت امير (ع) قيام کرد و موجب کشت و کشتار حدود 30 هزار نفراز مسلمانان در جنک جمل شد و اين کار او خلاف قرآن و دستور اکيد رسول اکرم (ص) بوده
است.اما به قول یاسین شما نمیتوانید اینگونه ام المومنین بودن عایشه را رد کنید و مایه تفرقه بین مسلمانان شوید

بسم الله الرحمن الرحیم
دوستان گرامی
اساتید محترم

شما بهتر از من جاهل اطلاع دارید که
خداوند متعال پیامبری را به نبوت برگزید و به و شرف بخشید در میان اشرف مخلوقات برای او حریم و حرمت قائل شد و آنرا لازمه دین مداری تبئین نمود.
پس هرکس شرافت او را زیر سوال برد و عقل او را و دین او را و نبوت او را و هرگونه افترا و تهمت به او و دین او و شرف او بست کاری کرد که مشرکین کردند و به مراتب بدتر چراکه آنها منافقند.
و همه میدانیم
همسران و اهل بیت او نیز به همین دلیل باید احترام و تکریم گردند ( بغیر از مضمون آن حدیث شریف )

کتابی فرستاد و خود از آن حمایت کرد و هر از چندگاهی پیامی فرتاد کاملا روشن که این کتاب تحریف نشده و آن پیام این بود که کسی را که بیسواد با جسمی پیر ولی قلبی روشن حافظ قرآن نمود و آنچه که آن شخص میخواند با قرآن این روز ما توفیقی نمیکند.

حال هزارها امثال بخاریها مجلسیها کلینیها مسلمها و ... بیایند پیامبر و دینیش را با انواع احادیث مورد هجمه قرار دهند.

آنچه که تغئیر ناپذیر است حق است و بس .

یاحق

سلام. وقت بخیر. این اولین پست من در این فروم هست و در واقع فقط به خاطر پاسخ به این مطلب ثبت نام کردم.

(یه نکته ای در پرانتز خطاب به Masoomi سایت، لینک فعال سازی خیلی دیر میرسه. من چند بار درخواست لینک فعال سازی کردم، حتی سه بار ایمیلم رو تغییر دادم تا بلکه با ارسال مجدد لینک فعال سازی، مشکل حل بشه. که فکر کنم بلاخره همین جواب داد و حل شد.)

--------------------

اما در پاسخ به استارتر این تاپیک:

نمی دونم شما آیا تحصیلات حوزوی دارید یا نه. اگر طلبه هستید، واقعا جای تاسف هست. چون هیچکدوم از دلایلی که آوردید باعث تخصیص آیه قرآن نمیشه.

من وارد بحث علمی نمیشم چون تخصصش رو ندارم.
از پاسخگویان سایت انتظار میره که از جهت علمی دلایل شما رو مورد نقد و بررسی قرار بدن.

البته شاید استارتر تاپیک بویی از ولایت و ولایت مداری نبرده باشند، اگر اینطور هست، خیلی عیبی بر ایشون نیست. (گرچه آی دی شون ظاهرا خلاف اینو میگه). ولی حداقل از پاسخگویان این سایت انتظار می رفت قدری به فرمایشات رهبر انقلاب واقف باشند.

من چند مورد از بیانات ایشون رو نقل میکنم که صریحا در همه خطابه هاشون عایشه همسر پیامبر را ام المومنین خطاب کرده اند:

...از قول ام المؤمنين عايشه نقل شده است كه سؤال كردند راجع به پيغمبر - اخلاق پيغمبر، رفتار پيغمبر - گفت: «كان خلقه القرآن»؛(7) اخلاق او، رفتار او، زندگى او، تجسم قرآن بود. يعنى چيزى نبود كه به او امر كند، خود او از آن غافل بماند....

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7435&q=

...در روايات اهل سنت درباره ى محبت پيغمبر به اميرالمؤمنين (عليهما الصّلاة و السّلام) مطالبى آمده است كه براى همه ى مسلمانان قابل تدبر و قابل توجه است. در سنن «تَرمذى» كه از صحاح سته ى اهل سنت است، از قول ام المؤمنين - عايشه - نقل ميكند كه ايشان گفته است كه: «ما خلق اللَّه خلقا احبّ الى رسول اللَّه (صلّى اللَّه عليه و اله) من علىّ»؛ يعنى ايشان شهادت ميدهد كه در ميان خلائق هيچ انسانى محبوبتر از اميرالمؤمنين در نزد پيغمبر و در چشم پيامبر مكرم نبود...

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7327&q=

...امّ المؤمنين عايشه مى گويد كه گاهى يك ماه از مطبخ خانه ما دود بلند نمى شد....

...چند نفر از امّهات مؤمنين - كه يكى جناب امّ المؤمنين زينب بنت جحش است، يكى امّ المؤمنين عايشه است، يكى ام المؤمنين حفصه است...

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3005&q=

...اينها را كه ديدند، ديدند نه، با اين آدم نمى شود ساخت؛ لذا جدا شدند و رفتند و جنگ جمل به راه افتاد كه واقعاً فتنه اى بود. امّ المؤمنين عايشه را هم با خودشان همراه كردند. چقدر در اين جنگ كشته شدند. البته اميرالمؤمنين پيروز شد و قضايا را صاف كرد....

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2923&q=

...محمّدبن ابى‌بكر، شخصيت به اين عظمت كه اين قدر در جنگ جمل و در هنگام بيعت، به درد اميرالمؤمنين خورد، پسر ابى‌بكر و برادر امّ‌المؤمنين - عايشه - بود. اين شخصيت، براى اميرالمؤمنين اين قدر ارزش داشت؛ ولى آن حضرت، اهميتى به ناراحتى محمّدبن ابى‌بكر نداد...

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=9828&q=

...از آن مشكلتر، اصحاب جمل بودند كه عايشه ى ام المؤمنين، با آن احترامى كه بين مسلمين دارد، جزو اينهاست...

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2442&q=

.
.
.

شاید از این دست تعابیر باز هم باشه. من فقط چون چندین بار شخصا خودم این لقب رو از مقام معظم رهبری شنیده بودم، یه سرچ کوتاه در سایتشون زدم و اینا رو پیدا کردم.

--------------------

جناب ولایت

متاسفانه جهت گیری های شخصی شما در مقابل شخصیت ام المومنین عایشه رض چیزی را از محبو بیت ایشان نزد مسلمینی که حفظ حرمت ناموس پیامبر رو چون خود ایشان بر خود واجب میدانند کم نمیکند لذا عنوان پستی که قرار دادید د ر واقع دارید منکر کلام خداوند در خصوص همسران پیامبرمی شوید( النبی اولی بالمومنین من انفسهم و ازواجه امهاتهم)

بسم الله الرحمن الرحیم


سلام بر همه دوستان


به نظر این بنده حقیر هم اگر میخواهید شخصیت کسی را بررسی کنید ، از تندروی و قضاوت شخصی کناره گیری کرده و تنها و تنها و بدون جانبداری به ذکر واقعیات تاریخی بسنده کنید ، طالبان حق خودشون حدیث مفصل رو از مجمل خواهند خواند .

اما در مورد عایشه ، مسئله ای که بیش از هر چیزی اهمیت دارد این است که اولاً مراد از ام المومنین بودن باید واضح و روشن بیان گردد و همه بدانند ام المومنین به چه معناست ، در ضمن شیعه هیچگاه نسبت های ناروا به همسران پیامبر را نمی پذیرد و این را توهینی به ساحت مقدس پیامبر میداند .

با تشکر از همگی دوستان

سادات;51334 نوشت:
قابل توجه كساني كه دائم سنگ ام المومنين را به سينه مي زنند و دختر ابوبكر را به دختر پيامبر خدا و سيده زنان اهل بهشت ترجيح ميدهند

دوست گرامی
اهل سنت برای همه اهل بیت رسول الله ص ارزش و احترام قائل هست و هر یک جایگاه خاص خود دارند و احادیثی که در کتب اهل سنت وجود دارد خود گواه بر این مساله است:
«إنما فاطمة بضعة مني، يؤذيني ما آذاها» .
«فاطمه پاره‌ي تن من است مي‌ آزارد مرا آنچه سبب آزار او شود».
(صحيح مسلم بشرح النووي – ج، 8 ص، 243 (دار ابي حيان 1415ه‍ - 1995م).

لذا قضاوت بی علم کردن عذر بدتر از گناه است

صفا;51908 نوشت:
دوست گرامی اهل سنت برای همه اهل بیت رسول الله ص ارزش و احترام قائل هست و هر یک جایگاه خاص خود دارند و احادیثی که در کتب اهل سنت وجود دارد خود گواه بر این مساله است: «إنما فاطمة بضعة مني، يؤذيني ما آذاها» . «فاطمه پاره‌ي تن من است مي‌ آزارد مرا آنچه سبب آزار او شود». (صحيح مسلم بشرح النووي – ج، 8 ص، 243 (دار ابي حيان 1415ه‍ - 1995م). لذا قضاوت بی علم کردن عذر بدتر از گناه است

دوست عزيز

اگر اهل سنت صرفاً به همين حديثي كه استناد فرموديد گواهي و شهادت مي دادند اختلافي بين شيعه و سنت مبني بر عدم مشروعيت دو خليفه اول نبود

يا علي:Gol:

[=&quot]ناسزاي عثمان بن عفان به عائشه:

[=&quot]ثم أقيمت الصلاة فتقدم عثمان فصلى فلما كبر قامت امرأة من حجرتها فقالت أيها الناس اسمعوا قال ثم تكلمت فذكرت رسول الله صلى الله عليه وسلم وما بعثه الله به ثم قالت تركتم أمر الله وخالفتم رسوله أو نحو هذا ثم صمتت فتكلمت أخرى مثل ذلك فإذا هي عائشة وحفصة قال فلما سلم عثمان أقبل على الناس فقال إن هاتان الفتانتان فتنتا الناس في صلاتهم وإلا تنتهيان أو لاسبنكما ما حل لي السباب ...
[=&quot]الجامع معمر بن راشد ج 11 ص 355 -مصنف عبد الرزاق ج 11 ص 356
[=&quot]نماز برپا شد و عثمان جلو رفته و تکبير گفت ؛ در اين هنگام زني از حجره خويش ايستاده و گفت : اي مردم بشنويد و سپس در مورد رسول خدا ’ سخن گفته و گفت اوامر رسول خدا ’ را ترک کرديد و با وي مخالفت کرديد و... سپس سکوت کرد ؛ سپس ديگري ايستاده و همين سخنان را گفت ؛ و آن دو زن عائشه و حفصه بودند ؛ وقتي که عثمان سلام نماز را داد گفت : اين دو زن فتنه گر مردم را در نماز به فتنه انداختند و اگر از اين کار دست برندارند هر دشنامي که به ذهنم برسد به ايشان خواهم داد !!!

منبع : اينجا

سوال بنده از دوستاني كه مشروعيت خليفه سوم(عثمان) را قبول دارند در پاسخ به چنين حركتي كه در بالا از منابع اهل سنت ذكر شد چيست
بالاخره عثمان بر حق است يا عايشه؟
هر دو يا هيچ يك؟؟؟

استقبال جهان اسلام از فتوای آیت الله خامنه ای آیت الله خامنه ای با صدور فتوایی توهین به عایشه همسر پیامبر اسلام و هر یک از نمادهای اسلامی اهل تسنن را حرام اعلام کردند. این فتوا ، با استقبال گسترده در جهان اسلام مواجه شده است.

رهبر معظم انقلاب در پاسخ به استفتائی اعلام کردند: " اهانت به نمادهای برادران اهل سنت از جمله اتهام زنی به همسر پیامبر اسلام [عایشه] حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سید الانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمد(ص) -می شود."

آیت الله خامنه ای این موضوع را در پاسخ به استفتائی مطرح کردند که در آن خواسته شده بود تا ایشان نظر خود را درباره "اهانت و استفاده از کلمات تحقیرآمیز و توهین به همسر پیامبر اسلام ام المومنین حضرت عایشه اعلام کنند."

این درخواست صدور فتوا از سوی جمعی از علما و فرهیختگان شیعه منطقه احساء عربستان سعودی ارائه شد.
استفتاء از آیت الله خامنه ای در پی توهین به عایشه توسط یاسر الحبیب روحانی شیعه کویتی صورت گرفت که با واکنش ها و مخالفت های بسیاری روبه رو شد. در شدیدترین این واکنش ها، کابینه کویت، این روحانی را سلب تابعیت کرد.

این موضوع باعث شد تا شیعیان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تحت فشارهای شدیدی قرار بگیرند.

خبرگزاری مهر وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی اولین رسانه ای بود که این فتوا را در بخش عربی خود منتشر کرده است.

سازمان تبلیغات اسلامی از جمله نهادهای زیر نظر مستقیم مقام معظم رهبری است که رئیس آن نیز به طور مستقیم توسط ایشان تعیین می شود.

خبرگزاری مهر در بخش عربی خود می نویسد:" حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی با صدور فتوایی، توهین به ام المومنین حضرت عایشه همسر پیامبر اکرم یا نمادها و شخصیت های اسلامی اهل سنت را حرام اعلام کردند."

این خبرگزاری ادامه می دهد:" فتوای رهبر انقلاب جدیدترین و بالاترین واکنش در سطح شیعیان در محکومیت توهین شیخ یاسر الحبیب به حضرت عایشه است. دهها نفر از شخصیت های دینی شیعه برجسته در عربستان سعودی، ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس توهین و اسائه ادب به حضرت عایشه یا هر یک از همسران پیامبراسلام را به شدت محکوم کرده اند."

پیش از این حجت الاسلام سيدعلي فضل الله فرزند ارشد علامه محمدحسين فضل الله نیز در گفت وگو با روزنامه کویتی الرای اسائه ادب به حضرت عایشه را منع کرده بود.

این خبر در رسانه های عربی به ویژه شبکه الجزیره بازتاب زیادی داشت. این شبکه ضمن تکرار این خبر در بخش های خبری مختلف ، در برنامه "ما وراء الخبر" با حضور این کارشناسان به بررسی فتوای رهبری انقلاب و نقش آن در وحدت و نزدیکی میان پیروان مذاهب مختلف اسلامی پرداخت.

محمد البحرانی خبرنگار الجزیره در تهران نیز در همین زمینه در گزارشی با نشان دادن جدیدترین کتاب استفتائات آیت الله خامنه ای گفت: رهبر ایران بارها بر وحدت میان مذاهب اسلامی تاکید کرده است.

وی اضافه کرد: آیت الله خامنه ای همچنین در جدیدترین فتوای خود بدگویی و اسائه ادب به حضرت عایشه همسر پیامبر و شخصیت های اسلامی مورد احترام اهل تسنن را حرام اعلام کرده اند.

البحرانی افزود: رهبری ایران پیش از این نیز با صدور فتواهایی ، اقامه نماز شیعیان به امامت فردی سنی مذهب یا مشارکت در نمازجماعت برادران اهل تسنن را بدون مانع دانسته بودند.

این فتوا در رسانه عربی بازتاب فراوانی داشت و از جمله روزنامه الانباء کویت، سایت پرمخاطب محیط، روزنامه های السفیر لبنان و الحیات چاپ لندن و سایت رادیو تلویزیون مصر به انعکاس آن پرداختند.
با این حال العربیه ، وابسته به افراطیون سعودی ، ترجیح داد در این باره سکوت کند!

امام خمینی و آیت الله خامنه ای همواره بر وحدت میان مسلمانان ، تاکید کرده اند.

منابع : جریده عصر ایران

دوستان عزیز
سلام بر شما
با توجه به فتوای رهبر معظم انقلاب مدظله العالی دیگر جای بحثی در این باره نیست لطفا ادامه ندهید چون در غیر این صورت تاپیک قفل خواهد شد .

با تشکر

مدیر سایت;53377 نوشت:
دوستان عزیز سلام بر شما با توجه به فتوای رهبر معظم انقلاب مدظله العالی دیگر جای بحثی در این باره نیست لطفا ادامه ندهید چون در غیر این صورت تاپیک قفل خواهد شد . با تشکر

یا عرض سلام و سپاس از مدیریت محترم سایت

تمنا دارم چون در ادامه بحثهای این تاپیک این مبحث تمام نظرات را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد و برای بعضی دوستان پذیرش این فتوا غامض افتاده لذا این تاپیک را ببندید تا کلامی در تائید یا رد آن ذکر نگردد.

یاحق

گوشه ای از بینات ایشان ساید موثر واقع گردد :

بيانات درديدار مسئولان نظام‌ وسفرای كشورهای اسلامی



اين يك حقيقتى است كه امروز در مقابل اسلام و مسلمين، جبهه‌اى وجود دارد. از زبانشان خارج شد - در واقع از دستشان در رفت - و اسم جنگ صليبى را چند سال قبل آوردند. اين معناش اين است كه امت اسلامى به صورت واحدى مواجه است با تهديد دشمنان. خطاست اگر خيال كنيم كه دشمنان اسلام و مسلمين، اين بخشِ از دنياى اسلام را دشمن ميدارند، آن بخشِ از دنياى اسلام را دوست ميدارند؛ اينجور نيست. آنها با امت اسلام مخالفند؛ چون در ذات اسلام، در جوهر اسلام، ايستادگىِ در مقابل زورگويان و سلطه‌طلبان وجود دارد. با اسلام مواجه‌اند، با اسلام مقابلند. اين وظيفه‌ى ماست؛ وظيفه‌ى همه‌ى دنياى اسلام است.

و ما امروز مشاهده ميكنيم كه خوشبختانه بسيارى از ملتها به حقايقى آشنا شدند و پى بردند كه شايد در ده‌ها سال گذشته اين حقايق براى آنها روشن نبود. امروز مسئله‌ى فلسطين براى دنياى اسلام يك مسئله‌ى زنده است. قصد دشمنان فلسطين اين نبود؛ آنها ميخواستند اين مسئله را به انزواء بيندازند، اصلاً كشورى به نام فلسطين فراموش شود، از صحنه‌ى جغرافيا حذف شود؛ قصدشان اين بود. امروز خوشبختانه ملتهاى اسلام با آگاهى، با هوشيارى، به اين مسئله اهتمام مى‌ورزند. بعضى از دولتها همكارى ميكنند، بعضى از دولتها هم كوتاهى ميكنند؛ لكن ملتها همه ميخواهند اين را و اين به نتيجه خواهد رسيد بدون شك؛ و مسائل گوناگون دنياى اسلام.

اين يك درس بزرگ فطر است؛ دستهاى در هم گره‌خورده‌ى برادران مسلمان در همه‌ى كشورهاى اسلامى. همه بايد در اين جهت كار كنند؛ همه‌مان بايد در اين جهت كار كنيم. و اين، ان‌شاءاللَّه پيش خواهد رفت. و آن روزى كه ملت مسلمان - با اين عرض و طول عظيم، با اين عمق فراوان - وارد مسائل جهانى به صورت يكپارچه بشود، مسلّماً مسائل مورد ابتلاى ملت مسلمان به سود آنها حل خواهد شد؛ برخلاف امروز كه اختلافها و تشتتها و دودستگى‌هائى كه در دنياى اسلام هست، نميگذارد اين اتفاق بيفتد؛ لكن روزبه‌روز ان‌شاءاللَّه نزديك ميشويم به اتحاد امت اسلامى.

و ملت عزيز ما خوشبختانه يك الگوست در اين جهت؛ يك نمونه است. ملت ما بيدار است؛ ملت ما متحد است؛ ملت ما مسائل جهانى را با علاقه و دلسوزى دنبال ميكند؛ به مسائل دنياى اسلام مى‌پردازد؛ درباره‌ى آنها موضع ميگيرد، كه يك نمونه‌ى از آن، همين راهپيمائى عظيم روز قدس است كه در سرتاسر كشور - در همه‌ى شهرها، در بسيارى از روستاها حتى - مردم اجتماع كردند، راه افتادند، شعار دادند به نفع برادران مسلمانشان كه هرگز آنها را نه ديده‌اند و نه از نزديك مى‌شناسند؛ لكن مسئله‌ى آنها را مسئله‌ى خودشان به حساب مى‌آورند. اين به بركت ايمان است؛ به بركت بيدارى اسلامى است. و اين، آن راهى است كه امام بزرگوار ما - كه رحمت و رضوان خدا بر او باد - پيش پاى ما گذاشت و ما اين راه را طى ميكنيم و تهديدها و مخالفتها و خصومتها و غرض‌ورزى‌ها و نانجيبانه عمل‌كردن‌هائى كه انسان مشاهده ميكند در بخشهاى مختلف آن جبهه‌ى گسترده، نخواهد توانست اين ملت را از اين راه باز بدارد.

تمام مطلب را در لینکی که گذاشته شده مطالعه نمائید.

یاحق


آدرس سایت حضرت آیت الله خامنه ای


http://www.khamenei.ir/

صفحه استفتائات ایشان


http://farsi.khamenei.ir/treatise-index

یاحق

[=&quot]در موضوع طلاق عایشه بدست حضرت علی روایتهایی در تاریخ هست که با هم مرور می کنیم : َمَّا قَدِمَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ سَفَرِهِ ذَلِكَ نَزَلَ مَنْزِلَ أُمِّ سَلَمَةَ زَوْجَتِهِ فَأَقَامَ بِهَا شَهْراً لَا يَنْزِلُ مَنْزِلًا سِوَاهُ مِنْ مَنَازِلِ أَزْوَاجِهِ كَمَا كَانَ يَفْعَلُ قَبْلَ ذَلِكَ قَالَ فَشَكَتْ عَائِشَةُ وَ حَفْصَةُ ذَلِكَ إِلَى أَبَوَيْهِمَا فَقَالا لَهُمَا إِنَّا لَنَعْلَمُ لِمَ صَنَعَ ذَلِكَ وَ لِأَيِّ شَيْ‏ءٍ هُوَ امْضِيَا إِلَيْهِ فَلَاطِفَاهُ فِي الْكَلَامِ وَ خَادِعَاهُ عَنْ نَفْسِهِ فَإِنَّكُمَا تَجِدَانِهِ حَيِيّاً كَرِيماً فَلَعَلَّكُمَا تَسُلَّانِ مَا فِي قَلْبِهِ وَ تَسْتَخْرِجَانِ سَخِيمَتَهُ قَالَ فَمَضَتْ عَائِشَةُ وَحْدَهَا إِلَيْهِ فَأَصَابَتْهُ فِي مَنْزِلِ أُمِّ سَلَمَةَ وَ عِنْدَهُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع فَقَالَ لَهَا النَّبِيُّ مَا جَاءَ بِكِ يَا حُمَيْرَاءُ قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَنْكَرْتُ تَخَلُّفَكَ عَنْ مَنْزِلِكَ هَذِهِ الْمَرَّةَ وَ أَنَا أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ سَخَطِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَوْ كَانَ الْأَمْرُ كَمَا تَقُولِينَ لَمَا أَظْهَرْتِ سِرّاً أَوْصَيْتُكِ بِكِتْمَانِهِ لَقَدْ هَلَكْتِ وَ أَهْلَكْتِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ قَالَ ثُمَّ أَمَرَ خَادِمَةً لِأُمِّ سَلَمَةَ فَقَالَ اجْمَعِي هَؤُلَاءِ يَعْنِي نِسَاءَهُ فَجَمَعَتْهُنَّ فِي مَنْزِلِ أُمِّ سَلَمَةَ فَقَالَ لَهُنَّ اسْمَعْنَ مَا أَقُولُ لَكُنَّ وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَقَالَ لَهُنَّ هَذَا أَخِي وَ وَصِيِّي وَ وَارِثِي وَ الْقَائِمُ فِيكُنَّ وَ فِي الْأُمَّةِ مِنْ بَعْدِي فَأَطِعْنَهُ فِيمَا يَأْمُرُكُنَّ بِهِ وَ لَا تَعْصِينَهُ فَتَهْلُكْنَ بِمَعْصِيَتِهِ ثُمَّ قَالَ يَا عَلِيُّ أُوصِيكَ بِهِنَّ فَأَمْسِكْهُنَّ مَا أَطْعَنَ اللَّهَ وَ أَطَعْنَكَ وَ أَنْفِقْ عَلَيْهِنَّ مِنْ مَالِكَ وَ مُرْهُنَّ بِأَمْرِكَ وَ انْهَهُنَّ عَمَّا يَرِيبُكَ وَ خَلِّ سَبِيلَهُنَّ إِنْ عَصَيْنَكَ فَقَالَ عَلِيٌّ ع يَا رَسُولَ اللَّهُ إِنَّهُنَّ نِسَاءٌ وَ فِيهِنَّ الْوَهْنُ وَ ضَعْفُ الرَّأْيِ فَقَالَ ارْفُقْ بِهِنَّ مَا كَانَ الرِّفْقُ أَمْثَلَ بِهِنَّ فَمَنْ عَصَاكَ مِنْهُنَّ فَطَلِّقْهَا طَلَاقاً يَبْرَأُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْهَا ‏[=&quot][1]
[=&quot]زمانی که حضرت رسول از سفری بر می گشتند[ ،همان سفری که در جریان عقبه می خواستند،شتر ایشان را رم بدهند وارد مدینه شد]، به خانه ام سلمه رفت و یک ماه آنجا اقامت گزیده به خانه زنان دیگرش نرفت همانگونه که در گذشته نیز از این رفتار ها از ایشان دیده شده است. در ا ین حال عایشه و حفصه به پدرانشان شکایت کردند . ابوبکر و عمر به دخترانشان گفتند: ما می دانیم چرا به سراغ شما نمی آید، اما شما با مهربانی با او سخن بگویید و کاری کنید که فراموش کند در این صورت او را شخص بزرگواری خواهید یافت. پس شما باید ناراحتی پیامبر را از دلش خارج کنید . پس از آن عایشه تنهایی نزد پیامبر رفت. و آن حضرت را در منزل ام سلمه در حالی که حضرت علی در کنارش بود، دید. پیامبر فرمود: ای حمیرا چرا آمده ای؟ عایشه گفت: ای رسول خدا دیدم این بار به خانه نیامدی و من پناه می برم از خشم تو به خدا ای پیامبر. آن حضرت جواب داد: اگر سخن درست همان باشد که تو می گویی چرا سر مرا که گفته بودم فاش نکنی آشکار کردی؟ تو خودت را نابود کردی و گروهی از مردم را به نابودی کشاندی. سپس به کنیز ام سلمه فرمود: بگو همه زنان من به خانه ام سلمه بیایند. زنان که آمدند حضرت فرمود: به سخنم خوب گوش کنید که چه می گویم، و در این حال با دستش به حضرت علی هم اشاره می کرد. این برادر من و جانشین من و وارث نبوت من و همچنین کسی است که سرپرست شما و امت من بعد از من است. به دستورات او عمل کنید و با او مخالفت نکنید که به خاطر مخالفتش نابود خواهید شد. سپس رو به حضرت علی کرد و فرمود: درباره زنانم به تو سفارش می کنم که مواظب ایشان باش به فرامین الهی عمل کنند و به سخن تو گوش فرا دهند و تو نیز به ایشان از اموال خودت ببخش و ایشان را به آنچه خودت عمل می کنی امر کن و از انچه خودت انجام نمی دهی باز بدار ولی اگر با تو مخالفت کردند رهایشان ساز. علی علیه السلام گفت: اینان زن هستند و زنان هم از لحاظ فکر و اندیشه دچار اشتباه می شوند. پیامبر جواب داد: با ایشان مدارا کن تا انجا که می توان. اما اگر با تو مخالفت کردند او را طلاق بده به گونه ای که خداوند و رسولش از او دوری می جویند.[=&quot]

[=&quot][1][=&quot] - ارشاد القلوب ، حسن بن حسن دیلمی ( متوفی قرن 8 قمری ) ، قم : دار شریف رضی، ج 2 ، ص 336 ؛ بحار الانوار، ج 28 ص 104.

[=&quot]علاوه بر آنچه گذشت در دیدار شخصی به نام جبل که از صحابه بود با معاویه در شام گفتگویی رد و بدل شد که ضمن آن به این جریان اشاره شده است: جبل در پاسخ معاویه درطرفداری وی از عایشه گفت: وَ قَالَ النَّبِيُّ ص أَنْتَ يَا عَلِيُّ خَلِيفَتِي عَلَى نِسْوَانِي وَ أَهْلِي وَ طَلَاقُهُنَّ بِيَدِكَ [=&quot][=&quot][1][=&quot] پیامبر فرمود: ای علی تو جانشین من بر زنانم و خانواده ام هستی و طلاق ایشان بدست توست
[=&quot]سندی دیگر در این باره در بعضی از کتب معتبره بدین قرار است:
[=&quot]أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص جَعَلَ طَلَاقَ نِسَائِهِ بِيَدِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع حَتَّى أَرْسَلَ يَوْمَ الْجَمَلِ إِلَى عَائِشَةَ أَنَّكِ قَدْ أَرْهَجْتِ عَلَى الْإِسْلَامِ وَ أَهْلِهِ بِفِتْنَتِكِ وَ أَوْرَدْتِ بَنِيكِ حِيَاضَ الْهَلَاكِ بِجَهْلِكِ فَإِنْ كَفَفْتِ عَنِّي غَرْبَكِ وَ إِلَّا طَلَّقْتُكِ[=&quot] [=&quot][=&quot][2][=&quot]
[=&quot]حضرت رسول طلاق زنانش را به دست حضرت علی سپرده بود، تا اینکه در جنگ جمل حضرت علی عایشه را دیده به او گفت، تو با شورشت علیه اسلام و اهلش، فتنه درست کردی و درآمدی و حوض هلاک را با نادانی ات ساختی، پس اگر حد خودت را رعایت کردی که هیچ ،و گرنه طلاقت می دهم


[=&quot][1][=&quot] - بحار ج 33 ص 249 ؛ الفضائل ، شاذان بن جبرئیل ( متوفی قرن 6 )،قم دار رضی، 1363 ش، ص 79 .

[=&quot][2][=&quot] - بحار الانوار، ج 52 ص 82 – 83 ؛ تفسیر کنز الدقائق، ج 13 ص 333 ؛ تفسیر نور الثقلین، ج 5 ص 371 ؛ حلیة الابرار ، بحرانی ، ج 5 ص 217؛ مدینه المعاجز ، ج 8 ص 55 ؛ دلائل الامامة، محمد بن جریر طبری ( شیعی )،قم : موسسة البعثه، ص 511؛ کمال الدین، شیخ صدوق، ج 2 ص 459 . منتخب الانوار المضیئه، النیلی، ( متوفی قرن 8 )، قم : الخیام، 1401 قمری، ص 149 .

[=&quot]هم چنین در ابن اعثم ماجرای گفتگوهای عایشه با حضرت علی را در جریان جنگ جمل به این گونه آورده است که ،امام علی به عایشه گفت همین الان باید به مدینه برگردی اما او برنگشت ، سپس پسرش حسن را فر ستاد و پیغام داد که اگر برنگردی تو را طلاق می دهم. در اینجا عایشه مضطرب شده آماده رفتن شد. زنی از قبیله مهالبه که آنجا بود داستان را از عایشه پرسید که حسن چی گفت ؟ او هم داستانی را تعریف کرد که در آن عایشه و بعضی از زنهای پیامبر با علی علیه السلام در تقسیم غنایم ، به تندی سخن گفته بودند و پیامبر هم حق طلاق زنانش پس از رحلتش را به حضرت علی واگذار کرده بود[=&quot].
[=&quot]متن الفتوح : فغضب النبي صلّى الله عليه و سلّم من ذلك و ما استقبلنا به عليا، فأقبل عليه ثم قال: يا علي! إني قد جعلت طلاقهن إليك فمن طلقتها منهن فهي بائنة، و لم يوقّت النبي صلّى الله عليه و سلّم في ذلك وقتا في حياة و لا موت، فهي تلك الكلمة، و أخاف أن أبين من رسول الله صلّى الله عليه و سلّم.[=&quot][1] عایشه گفت: رسول الله از رفتار ما با حضرت علی ناراحت شد و فرمود: من حق طلاق زنانم را پس از خودم به تو واگذار کردم، پس هر کدامشان را طلاق دادی، او دیگر همسر من نیست. حضرت زمان مشخص نکرد که در این دنیا همسر من نیست در آخرت هم همسر من نیست یانه، لذا می ترسم که دیگر همسر پیامبر نباشم.
[=&quot]ناگفته نماند در بعضی از کتب اهل سنت اشاره شده است که رسول اکرم ، عایشه را در جریان افشای سر پیامبر ، که قرآن هم به آن اشاره دارد طلاق داد که با پا در میانی دیگران دوباره آنها را برگرداند [=&quot][2].
[=&quot][1][=&quot]- الفتوح، ابن اعثم کوفی،تحقیق علی شیری، بیروت : دارالاضواء، ج 2 ص 484 ؛ طرف من الانباء و المناقب، سید بن طاوس، ص 495 ؛ المناقب ابن شهر آشوب، ج 2 ص 134 ؛

[=&quot][2][=&quot] - طبقات الکبری، ابن سعد، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت : داراکتب العلمیه ، 1411 ج 8، ص 148 .
یک نکته : انچه در این باره گردآوری شد و در این پست قرار داده شد تقریبا تمام آنچیزی است که در منابع شیعی می توان یافت اما در منابع سنی باز هم می توان به کتب دیگری اشاره کرد.

سوال:
موضوع طلاق عایشه توسط حضرت علی(ع) در چه منابع تاریخی آمده است؟

پاسخ:
در موضوع طلاق عایشه بدست حضرت علی(ع) روایت هایی در تاریخ هست که با هم مرور می کنیم : ‏
زمانی که حضرت رسول(ص) از سفری بر می گشتند[ ،همان سفری که در جریان عقبه می خواستند،شتر ایشان را رم بدهند وارد مدینه شد]، به خانه ام سلمه رفت و یک ماه آنجا اقامت گزیده به خانه زنان دیگرش نرفت همانگونه که در گذشته نیز از این رفتار ها از ایشان دیده شده است. در ا ین حال عایشه و حفصه به پدرانشان شکایت کردند . ابوبکر و عمر به دخترانشان گفتند: ما می دانیم چرا به سراغ شما نمی آید، اما شما با مهربانی با او سخن بگویید و کاری کنید که فراموش کند در این صورت او را شخص بزرگواری خواهید یافت. پس شما باید ناراحتی پیامبر را از دلش خارج کنید . پس از آن عایشه تنهایی نزد پیامبر رفت. و آن حضرت را در منزل ام سلمه در حالی که حضرت علی(ع) در کنارش بود، دید. پیامبر فرمود: ای حمیرا چرا آمده ای؟ عایشه گفت: ای رسول خدا دیدم این بار به خانه نیامدی و من پناه می برم از خشم تو به خدا ای پیامبر. آن حضرت جواب داد: اگر سخن درست همان باشد که تو می گویی چرا سر مرا که گفته بودم فاش نکنی آشکار کردی؟ تو خودت را نابود کردی و گروهی از مردم را به نابودی کشاندی. سپس به کنیز ام سلمه فرمود: بگو همه زنان من به خانه ام سلمه بیایند. زنان که آمدند حضرت فرمود: به سخنم خوب گوش کنید که چه می گویم، و در این حال با دستش به حضرت علی(ع) هم اشاره می کرد. این برادر من و جانشین من و وارث نبوت من و همچنین کسی است که سرپرست شما و امت من بعد از من است. به دستورات او عمل کنید و با او مخالفت نکنید که به خاطر مخالفتش نابود خواهید شد. سپس رو به حضرت علی(ع) کرد و فرمود: درباره زنانم به تو سفارش می کنم که مواظب ایشان باش به فرامین الهی عمل کنند و به سخن تو گوش فرا دهند و تو نیز به ایشان از اموال خودت ببخش و ایشان را به آنچه خودت عمل می کنی امر کن و از انچه خودت انجام نمی دهی باز بدار ولی اگر با تو مخالفت کردند رهایشان ساز. علی علیه السلام گفت: اینان زن هستند و زنان هم از لحاظ فکر و اندیشه دچار اشتباه می شوند. پیامبر جواب داد: با ایشان مدارا کن تا انجا که می توان. اما اگر با تو مخالفت کردند او را طلاق بده به گونه ای که خداوند و رسولش از او دوری می جویند.[1]

علاوه بر آنچه گذشت در دیدار شخصی به نام جبل که از صحابه بود با معاویه در شام گفتگویی رد و بدل شد که ضمن آن به این جریان اشاره شده است: جبل در پاسخ معاویه درطرفداری وی از عایشه گفت: وَ قَالَ النَّبِيُّ ص أَنْتَ يَا عَلِيُّ خَلِيفَتِي عَلَى نِسْوَانِي وَ أَهْلِي وَ طَلَاقُهُنَّ بِيَدِكَ [2] پیامبر فرمود: ای علی تو جانشین من بر زنانم و خانواده ام هستی و طلاق ایشان بدست توست
سندی دیگر در این باره در بعضی از کتب معتبره بدین قرار است:
أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص جَعَلَ طَلَاقَ نِسَائِهِ بِيَدِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع حَتَّى أَرْسَلَ يَوْمَ الْجَمَلِ إِلَى عَائِشَةَ أَنَّكِ قَدْ أَرْهَجْتِ عَلَى الْإِسْلَامِ وَ أَهْلِهِ بِفِتْنَتِكِ وَ أَوْرَدْتِ بَنِيكِ حِيَاضَ الْهَلَاكِ بِجَهْلِكِ فَإِنْ كَفَفْتِ عَنِّي غَرْبَكِ وَ إِلَّا طَلَّقْتُكِ[3]
حضرت رسول(ص) طلاق زنانش را به دست حضرت علی(ع) سپرده بود، تا اینکه در جنگ جمل حضرت علی(ع) عایشه را دیده به او گفت، تو با شورشت علیه اسلام و اهلش، فتنه درست کردی و درآمدی و حوض هلاک را با نادانی ات ساختی، پس اگر حد خودت را رعایت کردی که هیچ ،و گرنه طلاقت می دهم

هم چنین در ابن اعثم ماجرای گفتگوهای عایشه با حضرت علی(ع) را در جریان جنگ جمل به این گونه آورده است که ،امام علی(ع) به عایشه گفت همین الان باید به مدینه برگردی اما او برنگشت ، سپس پسرش حسن را فر ستاد و پیغام داد که اگر برنگردی تو را طلاق می دهم. در اینجا عایشه مضطرب شده آماده رفتن شد. زنی از قبیله مهالبه که آنجا بود داستان را از عایشه پرسید که حسن چی گفت ؟ او هم داستانی را تعریف کرد که در آن عایشه و بعضی از زنهای پیامبر با علی (ع) در تقسیم غنایم ، به تندی سخن گفته بودند و پیامبر هم حق طلاق زنانش پس از رحلتش را به حضرت علی(ع) واگذار کرده بود.
متن الفتوح : فغضب النبي صلّى الله عليه و سلّم من ذلك و ما استقبلنا به عليا، فأقبل عليه ثم قال: يا علي! إني قد جعلت طلاقهن إليك فمن طلقتها منهن فهي بائنة، و لم يوقّت النبي صلّى الله عليه و سلّم في ذلك وقتا في حياة و لا موت، فهي تلك الكلمة، و أخاف أن أبين من رسول الله صلّى الله عليه و سلّم.[4] عایشه گفت: رسول الله از رفتار ما با حضرت علی ناراحت شد و فرمود: من حق طلاق زنانم را پس از خودم به تو واگذار کردم، پس هر کدامشان را طلاق دادی، او دیگر همسر من نیست. حضرت زمان مشخص نکرد که در این دنیا همسر من نیست در آخرت هم همسر من نیست یانه، لذا می ترسم که دیگر همسر پیامبر نباشم.
ناگفته نماند در بعضی از کتب اهل سنت اشاره شده است که رسول اکرم ، عایشه را در جریان افشای سر پیامبر ، که قرآن هم به آن اشاره دارد طلاق داد که با پا در میانی دیگران دوباره آنها را برگرداند [5].

یک نکته : آنچه در این باره گردآوری شد و در این نوشته قرار داده شد تقریبا تمام آن چیزی است که در منابع شیعی می توان یافت اما در منابع سنی باز هم می توان به کتب دیگری اشاره کرد.

منابع:
____________________________________________________________
[1]- ارشاد القلوب ، حسن بن حسن دیلمی ( متوفی قرن 8 قمری ) ، قم : دار شریف رضی، ج 2 ، ص 336 ؛ بحار الانوار، ج 28 ص 104.
[2] - بحار ج 33 ص 249 ؛ الفضائل ، شاذان بن جبرئیل ( متوفی قرن 6 )،قم دار رضی، 1363 ش، ص 79 .
[3] - بحار الانوار، ج 52 ص 82 – 83 ؛ تفسیر کنز الدقائق، ج 13 ص 333 ؛ تفسیر نور الثقلین، ج 5 ص 371 ؛ حلیة الابرار ، بحرانی ، ج 5 ص 217؛ مدینه المعاجز ، ج 8 ص 55 ؛ دلائل الامامة، محمد بن جریر طبری ( شیعی )،قم : موسسة البعثه، ص 511؛ کمال الدین، شیخ صدوق، ج 2 ص 459 . منتخب الانوار المضیئه، النیلی، ( متوفی قرن 8 )، قم : الخیام، 1401 قمری، ص 149 .

[4]- الفتوح، ابن اعثم کوفی،تحقیق علی شیری، بیروت : دارالاضواء، ج 2 ص 484 ؛ طرف من الانباء و المناقب، سید بن طاوس، ص 495 ؛ المناقب ابن شهر آشوب، ج 2 ص 134 ؛
[5] - طبقات الکبری، ابن سعد، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت : داراکتب العلمیه ، 1411 ج 8، ص 148 .

موضوع قفل شده است