چه جوری میشه همسر خوب و مطمئن پیدا کرد؟

تب‌های اولیه

123 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چه جوری میشه همسر خوب و مطمئن پیدا کرد؟

[="DarkOrange"]به نام او
123... حالا وقتشه وقت زن گرفتن !!!!!!
سلام دوستان چه جوری باید زن خوب پیدا کرد؟
از میان دوست دختر های بقیه؟
از میان هزاران انتخاب مامان؟؟؟!!!
صبر کنیم تا عاشق بشیم؟!!!یا عاشق بشیم و صبر کنیم؟!!!
من اگه بخواهم نصف دینم رو حفظ کنم چه کنم ؟
اقا من جوون دانشجو از کجا بیارم ماشین و خونه و کار؟؟؟؟؟
راستی چرا ازدواج موقت یا صیغه در اذهان عمومی جرمه؟
لطفا به سخنان اقای دهنوی رجوع ندهید که ما dial up با سرعت لاک پشتی هستیم و اصلا چیزی به اسم دانلود نداریم
البته من فعلا کاری به این کار ها ندارم و به این گویند جبری گری زمانه ولی راهکار بدید برای باقی رفقا!![/]

با سلام و احترام خدمت دوستان

در راستای ویرایش و تنظیم تاپیک های انجمن مشاوره و خانواده گاهی مشاهده میشه بعضی از تاپیک های مفید مدت هاست مسکوت مونده و نظر خاصی داده نشده!

سوالی که در این تاپیک مطرح شده سوال خیلی از جوانان هست.

دوستان در این زمینه هیچ نظری ندارند!

موفق باشید

سلام
چه طوري ميشه دختر خوب و پسر خوب پيدا كرد!؟
اول بايد ديد خوب بودن نسبيه يا نه؟خوب بودن از منظر شما؟ ادب داشتن! معتقد . متدين بودن يا همش...
دوم بايد مطالعه كرد و بخصوص مشورت!مشورت!مشورت!
سوم توكل به خدا!

به نام خدا
سلام

انسان اول خودش باید خوب باشد.

[="Arial Black"][="Red"]گشتم نبود نگرد نیست[/]:Nishkhand:

سلام و درود:Gol:

بهترین مطمین ترین کار!

نقص نداره!!

واگذار کنید به کسی که شما رو بهتر از خودتون میشناسه!

درست مثل وقتی که می خواید یه جایی سرمایه گذاری کنید

آن هم از نوع کلان!!!

این کار را به کمک و مشورت یک اهل فن انجام میدید!!

هیچ کس از ذات انسانها به اندازه ی خداوند آگاه نیست

علی یارتان:Gol:

بسم رب الشهدا والصدیقین

داستان ازدواج امروزه مثل یاد مرگ تن پسرها رو می لرزونه...
به نظرم اصلا" نباید بهش فکر کرد...
حالا شما کار هم پیدا کردی و خونه هم گرفتی ماشین دار هم شدی... آیا می شه به طرف مقابلت اطمینان کنی...
طرف شیشه مصرف میکنه و با یه چیزایی اثرش از بین می ره و وقتی میری آزمایش هچی نشون داده نمیشه ولی بعد که وارد زندگی مشترک می شی و رفقای نابابش رو تو خونه می بینی و بعدشم بساط مصرف شیشه رو می بینی بعد می فهمی که طرف معتاده... اصلا" نباید در مورد ازدواج در این دوره زمونه حتی فکر کرد...
ما که داریم به دستور پیامبر عزیزمون عمل می کنیم...= پاکدامنی...

عاشق حضرت فاطمه س;126544 نوشت:
بسم رب الشهدا والصدیقین

داستان ازدواج امروزه مثل یاد مرگ تن پسرها رو می لرزونه...
به نظرم اصلا" نباید بهش فکر کرد...
حالا شما کار هم پیدا کردی و خونه هم گرفتی ماشین دار هم شدی... آیا می شه به طرف مقابلت اطمینان کنی...
طرف شیشه مصرف میکنه و با یه چیزایی اثرش از بین می ره و وقتی میری آزمایش هچی نشون داده نمیشه ولی بعد که وارد زندگی مشترک می شی و رفقای نابابش رو تو خونه می بینی و بعدشم بساط مصرف شیشه رو می بینی بعد می فهمی که طرف معتاده... اصلا" نباید در مورد ازدواج در این دوره زمونه حتی فکر کرد...
ما که داریم به دستور پیامبر عزیزمون عمل می کنیم...= پاکدامنی...


دوست عزیز خیلی سخت گرفتی.فکر نمی کنی داری زیادی احساسی برخورد می کنی.نه خروار دلیل بر مشت میشه نه مشت دلیل بر خروار
هم دختر خوب هست هم پسر خوب فقط یکم پیدا کردنش سخت شده.که البته هر کس پر طاووس خواهد باید جور هندوستان کشد و از اونجایی که بنده نمی خوام جور هندوستان رو بکشم سپردمش به خانم فاطمه زهرا خودش برام پیدا کنه
در ضمن این بهونه ها اصلا دلیل خوبی برای سنت شکنی پیامبر و انقراض نسل شیعه نمی شه عزیزم.

قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم:اذا تزوج الرجل احرز نصف دینه.

کسى که ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده است.

مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص

سلام

به نظر من هم زن خوب پیدا میشه هم مرد خوب !

فقط باید ببینیم از نظر ما خوب بودن چه شکلی هست . باید معیارهای خودمون رو مشخص کنم و طبق معیارها بریم جلو !

به گفته قرآن زنان خوب برای مردان خوبند!

در ضمن اگه شما تاپیک زیر رو مطالعه کنید برای انتخاب همسر خیلی کمکت میکنه !
http://www.askdin.com/showthread.php?p=126517#post126517

به قول دکتر عباسی برای مبحث ازدواج بیشتر باید رو پسرها کار کنیم چون وقتی یه پسر دیر زن میگیره یه نفر که قراره بعدا باهاش ازدواج کنه منتظره این پسره باید بمونه ! یعنی این آقا پسر هم خودش رو علاف کرده هم اون همسر ایندش رو !!!!!!

آقا پسرهای گل از من به شما نصیحت : زود برین و همسران ایندتون رو معطل نزارین :Nishkhand:

نقل قول:
حالا شما کار هم پیدا کردی و خونه هم گرفتی ماشین دار هم شدی...

به قول دکتر پور ازغدی اگه قرار باشه اول زندگی خونه و ماشین و همه چی داشته باشی دیگه برای چی میخوای زندگی کنی , تو زندگی مشترک باید تلاش کنیم تا به خونه و بقیه مادیات برسیم !

به نظر من خیلی این قضیه بچه گانه هست که به یه پسر بگن چرا ازدواج نمی کنی بهونش رو بزاره رو کارو و خونه و....

عموی خودم وقتی رفته بود خاستگاری از بس پول نداشت با دمپایی رفته بود ! خوب یه خانم قانع هم گیرش اومده الان هم از لحاظ مالی واقعا خوبه . بعد از ازدواجش یه کار خوب پیدا کرد الانم هم خونه وسط شهر داره هم ماشین خوب هم دوتا فرزند خوب ‍!

به قول استاد پناهیان زندگی مشترک خیر و برکت میاره ! اگه کار نداشته باشی جور میشه ! خدا بهت همه چی میده از جمله آرامش!

BlackHat;126596 نوشت:
به قول دکتر پور ازغدی اگه قرار باشه اول زندگی خونه و ماشین و همه چی داشته باشی دیگه برای چی میخوای زندگی کنی , تو زندگی مشترک باید تلاش کنیم تا به خونه و بقیه مادیات برسیم !

به نظر من خیلی این قضیه بچه گانه هست که به یه پسر بگن چرا ازدواج نمی کنی بهونش رو بزاره رو کارو و خونه و....

عموی خودم وقتی رفته بود خاستگاری از بس پول نداشت با دمپایی رفته بود ! خوب یه خانم قانع هم گیرش اومده الان هم از لحاظ مالی واقعا خوبه . بعد از ازدواجش یه کار خوب پیدا کرد الانم هم خونه وسط شهر داره هم ماشین خوب هم دوتا فرزند خوب ‍!

به قول استاد پناهیان زندگی مشترک خیر و برکت میاره ! اگه کار نداشته باشی جور میشه ! خدا بهت همه چی میده از جمله آرامش!


سلام دوست من...
یکی از مشکلاتی که من هم اکنون باهاش مواجه هستم همینه.
به غیر از کار همه گزینه ها و لازمه های ازدواج برای من فراهم هستش.
اما هیچ کسی رو پیدا نکردم که بتونم باهاش زندگی رو شروع کنم.
و نه بگم اینکه من پیدا نکردم، بلکه هیچکس با یک آدم بیکار ازدواج نمیکنه.( البته اگر خودم هم بودم ازدواج با چنین شخصی رو صلاح نمیدونستم)
درسته که خدا روزی رسونه ولی خدا روزی رو در حد اعتدال میرسونه نه در حدی که ما توقع داریم...
التماس دعا...:Gol:

سلام به همه دوستااااان:Gol:

عبدالله معراج;53335 نوشت:
سلام دوستان چه جوری باید زن خوب پیدا کرد؟

به قول دکتر فرهنگ خوبی ها رو زندگی کنید تا خوبی ها رو جذب کنید

عبدالله معراج;53335 نوشت:
اقا من جوون دانشجو از کجا بیارم ماشین و خونه و کار؟؟؟؟؟

ببینید درسته همه چیز اینا نیست ولی اینکه خانواده ها به هم شبیه باشن خیلی مهمه ، این خیلی مهمه که آقا بتونن حداقل نیازهای خانه پدری خانم رو فراهم کنن (اینو من نگفتم دکتر فرهنگ گفتن ، ولی واقعا قبول دارم ) ، شاید در ابتدا دختر خانم همچین چیزی رو بیان نکنن ولی وقتی مدتی از زندگی مشترک گذشت و اون عشق کمی فروکش کرد ، تازه یادشون میفته که خونه پدری چه امکاناتی داشتن و اینجا ندارن و اینجاس که مشکلات شروع میشه

پس عقل حکم میکنه پیشگیری بهتر از درمان است:ok:

just.God;126576 نوشت:
البته هر کس پر طاووس خواهد باید جور هندوستان کشد و از اونجایی که بنده نمی خوام جور هندوستان رو بکشم سپردمش به خانم فاطمه زهرا خودش برام پیدا کنه


دوست گرامی خدا فرموده : بنده من ، از تو حرکت از من برکت ، انسان همه چیزشو با تلاش بدست میاره ، نه راکد بودن ، در حین تلاش باید به خدا و معصومین علیهم السلام توکل کرد
:ok:


انشاالله خدا به دوستانی که قصد ازدواج دارن یه همسر خوب عطا کنه:Kaf:

شاد باشید

التماس دعا دارم خیلی خیلی خیلی زیاد:Gol:

alihasani;127491 نوشت:
سلام دوست من...
درسته که خدا روزی رسونه ولی خدا روزی رو در حد اعتدال میرسونه نه در حدی که ما توقع داریم...
التماس دعا...:gol:

سلام برادر
رک بگم اون کسی که به خاطر کار با شما ازدواج بکنه داره با کاره شما ازدواج میکنه نه با خود شما همونطور که کسی بخاطر پول یا جایگاه اجتماعی اون شخص ازدواج میکنه با پول و جایگاه خود اون شخص ازدواج میکنه
در نتیجه چنین آدمی با شما ازدواج نکنه براتون هم بهتره چون اگه کارتون رو از دست بدید احتمالا دیگه نخواد باهاتون زندگی کنه چه برسه ازدواج
من اینجا اصلا منظورم رد این مسئله نیست که مرد باید بتونه خرج زندگی رو بده نیست قطعا کسی میخواد تشکیل زندگی بده باید جربذه (جربزه؟) کار کردن داشته باشه و برای کسی که جربذه کار داشته باشه همیشه کار هست پس اینجا مشکل یه چیز دیگست اونم تنبلی ما جوناست چه مرد چه زن تنبلی و تنبلی و بس؛ روی این باید کار کنیم

این وسط یه مدت اشتباه رفتیم جلو باید برگردیم عقب!

در مورد توقع هم دیگه همهون میدونیم خودمون دلمون به حال خودمون نسوزه کسی دلش به حال ما نمیسوزه، هم باید یکم توقعمون رو کمتر کنیم هم تحملمون رو بیشتر؛ اینا درسای زندگی اند این درسایی که باید توی این چند سال به ما میدادن اما قربونشون برم چی یاد ما دادن مشتق و انتگرال بگیریم!

اکثرا کسانی که اینجاییم آیه 32 سوره نور رو شنیدم و خوندیم دیگه که میگه:
بى‏ همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خويش بى‏نياز خواهد كرد و خدا گشايشگر داناست

این حدیث از پیغمبر (صلى الله عليه وآله) رو هم که میگه:
كسى كه براى ترس از فقر و تنگدستى ازدواج نكند; به خداوند متعال بد گمان است

شنیدم؟؟

ای کاش انقدر به تدبیر خودمون حساب باز نمیکردیم، کاش بجای اینکه روی تدبیر خودمون حساب باز میکردیم یکم روی خودمون کار میکردیم تا میشدم مرد زندگی زن زندگی نه اینکه بخوای با توجیحات مسائل رو از سر خودمون باز کنیم بندازیم گردن اینو اون

(میدونم حرف سنگینیه ولی) چرا نباید بزرگترین دارائی ما همسرمون (و فرزندانمون) باشه توی زندگمون؟

فقط دو تا حدیث نقل میکنم ببینید ما کجاییم و ره کجا

پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم میفرمایند:
مردي که همسرش را بيازارد، نماز و هيچ کار خيري از او پذيرفته نيست و نخستين کسي است که وارد آتش مي‌شود

امام محمد باقر میفرمایند:
هيچ شفيعى براى زن در نزد پروردگارش نجات بخش تر از رضايت شوهرش نيست

واقعا چند تا از مردهای ما همسرهاشونو اذیت و آزار نمیکنند، نه اینکه حالا دیگه نمیتونند و از این حرفا، اینکه بتونن و نکنن! چند نفرمون به این درک رسیدیم؟ و واقعا چرا باید اینجوری باشیم؟

واقعا چند نفر از زنان ما در جلب رضایت شوهراشون میکوشند؟ یا اینکه شمشیر رو روی شوهرشون از رو بستن دنبال شفاعت محمد و علی و فاطمه اند؟؟

سوال;127496 نوشت:

این خیلی مهمه که آقا بتونن حداقل نیازهای خانه پدری خانم رو فراهم کنن (اینو من نگفتم دکتر فرهنگ گفتن ، ولی واقعا قبول دارم )

با سلام و احترام خدمت سرکار سوال عزیز

شما به این فکر نمی کنید که پدران ما بعد از عمری زحمت و رنج به این رفاه و آسایش رسیدند؟

به نظر من نمیشه یک جوون که در اول راه هست رو با پدرمون که دو برابر سن این جوون عمر کردند مقایسه کنیم.

قبول دارم که تا حدی دختر و پسر باید از لحاظ مالی به هم بخورند.

ولی به نظر من شیرینی زندگی به همون هست که زن و شوهر پله پله بیان بالا و تو سختی و رفاه شریک هم باشند.

یکی از معضلات اساسی و عوامل تاخیر ازدواج در جوانان همین موارد هست.

بنده این مورد رو اصلا قبول ندارم که دختر در زندگی مشترک به اندازه خونه ی پدر خرج کنه.

موفق باشید

سلام عرض میکنم خدمت همه دوستان و سرکار آذر بانوی عزیز:Gol:

آذر بانو;127510 نوشت:
شما به این فکر نمی کنید که پدران ما بعد از عمری زحمت و رنج به این رفاه و آسایش رسیدند؟

آذر بانو;127510 نوشت:
بنده این مورد رو اصلا قبول ندارم که دختر در زندگی مشترک به اندازه خونه ی پدر خرج کنه.

خرج نه !
تامین باشه ، خرج کردن با تامین بودن خیلی فرق میکنه ، تامین بودن یعنی نیازهاشو برطرف کنه ولی خرج کردن یعنی اینکه همین جور هزینه تامین شه تا خانوم هر چی رو که دوست داره بگیره!!!

تامین بودن یعنی اینکه بتونه حداقل نیازهاشو برطرف کنه

آذر بانو;127510 نوشت:
ولی به نظر من شیرینی زندگی به همون هست که زن و شوهر پله پله بیان بالا و تو سختی و رفاه شریک هم باشند.


ببینید این شاید خیلی ایده آل گرایانه باشه ، وقتی که اول زندگی هستش ، هر دو چه پسر و چه دختر از خانواده ها دور شدن ، شاید اولش خوب باشه ولی بعد از مدتی دختر خانم چون کمی احساساتی تره ، دلتنگی ها به سراغش میان و از اون موقع س که مشکلات و اختلاف ها شروع میشن مخصوصا اگر در حد حداقل های خانه پدری هم تامین نباشه

یکی از علت ها همینه که دکتر فرهنگ هم این مساله رو مطرح کردن ، در واقع این مطلب اشاره داره به همون هم کفو بودن اقتصادی

شاد باشید

:ok:

alihasani;127491 نوشت:
سلام دوست من...
یکی از مشکلاتی که من هم اکنون باهاش مواجه هستم همینه.
به غیر از کار همه گزینه ها و لازمه های ازدواج برای من فراهم هستش.
اما هیچ کسی رو پیدا نکردم که بتونم باهاش زندگی رو شروع کنم.
و نه بگم اینکه من پیدا نکردم، بلکه هیچکس با یک آدم بیکار ازدواج نمیکنه.( البته اگر خودم هم بودم ازدواج با چنین شخصی رو صلاح نمیدونستم)
درسته که خدا روزی رسونه ولی خدا روزی رو در حد اعتدال میرسونه نه در حدی که ما توقع داریم...
التماس دعا...:Gol:

سلام

خوب این مشکل شما تنها نیست ! مشکل منم هست البته از وقتی فکر ازدواج واسم اومده خدا واسم یه کار اداری توپ رزرو کرده تا از سربازی بیام :Cheshmak:

کی گفته به ادم بیکار زن نمیدن ! برادر خودم 2 سال پیش رفت زن معاون فرماندار شهر رو گرفت و بهشون گفت فعلا کار ندارم ! به همین راحتی ! بعد از حدود 1 سال اونوقت برادرم یه کار خوب پیدا کرده و الان مشغوله !

ببین دوست عزیز هر چقدر فکر میکنی زندگی سخته همون قدر سخت میشه ! خوب پس چرا واسه خودمون اسونش نکنیم ؟ بعدشم به قول بچه ها از تو حرکت از خدا برکت !

ببین بعضی ها نه درس میخونن نه تن به کار میدن و... همچین کسایی که هیچ تلاشی نمیکنن نباید از خدا انتظاری داشته باشن !

درضمن رزق ادم ها هم مشخص هست ! شاید یکی به صلاحش باشه فقیر زندگی کنه :ok:

سوال;127496 نوشت:
سلام به همه دوستااااان:Gol:

به قول دکتر فرهنگ خوبی ها رو زندگی کنید تا خوبی ها رو جذب کنید

ببینید درسته همه چیز اینا نیست ولی اینکه خانواده ها به هم شبیه باشن خیلی مهمه ، این خیلی مهمه که آقا بتونن حداقل نیازهای خانه پدری خانم رو فراهم کنن (اینو من نگفتم دکتر فرهنگ گفتن ، ولی واقعا قبول دارم ) ،

جدی جدی مثل اینکه همه حرفایش دیگه حفظت شدن !:ok::Nishkhand:

نقل قول:

انشاالله خدا به دوستانی که قصد ازدواج دارن یه همسر خوب عطا کنه:Kaf:

ایشالله :khandeh!:

دوباره سلام بچه ها...
راستش من حقیر که تازه فارغ التحصیل شدم و شکر خدا درآمد اندکی هم خدا به من میرسونه( البته بازم میگم کار ندارم)، چه در دوران تحصیل و چه در زمان حال موضوع ازدواج رو جدی گرفتم و پیگیرش بودم. ولی چیزی جز فکر کردن نصیبم نشد.
به نظر من یک مقدار باید واقع نگر باشیم و این چیزی نیست که کا الان تو جامعه داریم.
شما برای امتحان میتونید یک تاپیک برای خانم های بزرگوار قرار بدین و سوالی مطرح کنین مبنی بر اینکه آیا شما حاضرین با یک شخص بیکار ازدواج کنید یا نه؟
البته مطرح کردن چنین سوالی شاید خوب کار درستی نباشه ولی خداوکیلی اگر خودامون خواهری داشتیم و یک همچین موردی پیش میومد آیا حاضر بودیم؟( عرض کردم خداوکیلی...)
قبول دارم ممکنه، بله ولی آیا این مورد فراگیر هستش...؟؟؟

خداوندا من حقیر رو هدایت بفرما...

alihasani;127579 نوشت:
دوباره سلام بچه ها...
شما برای امتحان میتونید یک تاپیک برای خانم های بزرگوار قرار بدین و سوالی مطرح کنین مبنی بر اینکه آیا شما حاضرین با یک شخص بیکار ازدواج کنید یا نه؟
البته مطرح کردن چنین سوالی شاید خوب کار درستی نباشه ولی خداوکیلی اگر خودامون خواهری داشتیم و یک همچین موردی پیش میومد آیا حاضر بودیم؟( عرض کردم خداوکیلی...)
قبول دارم ممکنه، بله ولی آیا این مورد فراگیر هستش...؟؟؟

خداوندا من حقیر رو هدایت بفرما...

به نام خدا

سلام علی جان

یه مثال زدی با یه مثال هم جوابتو میدم، فردی که کار نداره سربازی نرفته درسشو تموم نکرده و میره خواستگاری چه فرق با کسی داره که تو همین شرایط با یه دختر دوست میشه همیشه باهم اند؟ غیر از اینه که اولی رضایت خدا رو مقدم میدونه باهاش عهد میبنده که حقوق همسرش رو رعایت کنه و هر توی زندگی خیری که برای خودش میخواد برای همسرش هم میخواد ولی دومی بدون اینکه تعهدی در قبال دختره داشته باشه، چجوره که ما اینهمه دوست دختر دوست پسر داریم که دارند با هم زندگی میکنند بدون اینکه کار داشته باشند بدون اینکه درسشون رو تموم کرده باشند و هیچ مشکلی از این لحاظ باهاشون نداریم ولی همین ها اگه بخواند ازدواج کنند نمیتونند چون باید کار داشته باشند درسشونو تموم کرده باشند و و و ... مگه قبل این اینهارو داشتند؟؟

یعنی ما بخودمون حق میدیم که خواهرمون رو توی خونه زندونی کنیم و نزاریم ازدواج کنه چون کسی که اومده خواستگاریش کار نداره؟؟؟؟؟؟؟ مگه خواهرمون مثل خودمون احساس نداره نیاز نداره؟ چرا باید از حلال خدا منعش کنیم؟ واقعا این که بدونیم با کی میره میاد بهتره یا ندونیم با کی میره میاد؟

همه اینها که امروز اینهمه سنگ جلوی پای ازدواج جونا میزارند فردا چطور توقع بهشت رو دارند با این همه گناه و فسادی که باعث و بانیش شدند و جامعه رو بخاطر توقعات بیجا و چشم و هم چشمی هاشون و با حلال خدا رو حروم کردن به گند کشیدند، فردا میخوان چی جواب خدا رو بدن؟ بگن وضع جامعه ما اون زمان این بود ما هم مثل همونا بودم ار اونا پیروی کردیم، خدا قبول میکنه؟ قرآن خوندی؟

(بقره: ۱۷۰)
چون به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است پيروى كنيد»؛ مى‌گويند: «نه، بلكه از چيزى كه پدران خود را بر آن يافته‌ايم، پيروى مى‌كنيم.» آيا هر چند پدرانشان چيزى را درك نمى‌كرده و به راه صواب نمى‌رفته‌اند [باز هم در خور پيروى هستند]؟

(اعراف: ۲۸)
و چون كار زشتى كنند، مى‌گويند: «پدران خود را بر آن يافتيم و خدا ما را بدان فرمان داده است.» بگو: «قطعاً خدا به كار زشت فرمان نمى‌دهد، آيا چيزى را كه نمى‌دانيد به خدا نسبت مى‌دهيد؟»

این همون جواب بت پرستاست!

واقعا خدا ازدواج رو اینقدر سخت گرفته یا ما سختش کردیم چسبوندیمش به اسم ازدواج؟؟

مگه نه اینه که حدیث داریم:

بهترین ازدواجها آنست که آسان باشد.
یکی از نشانه‌های برکت زن، سبک بودن هزینه زندگی اوست و از نشانه‌های بد قدمی زن آن است که هزینه زندگی او سنگین باشد.

همش تقصیر منو شما هم نیست، همین بعنوان اصلح به خورد ما دادند و ما هم همینجور قبول کردیم!
مقصر اصلی اهمال کاری کسانییه که وظیفه هدایت جامعه رو داشتند وظیفه فرهنگ سازی داشتند، حقایق اونجور که باید تبیین نشده، احکام اسلام رو برداشتند هرکی [بدون اینکه شناخت به حقایق داشته باشه] هرطور دلش خواست تفسیر کرد، نتیجه نباید هم بهتر از این بشه

میگم که ببین ره کجاست و ما کجا، تازه این جامعه اسلامیه!! والله با این بازی که پیش اوردن بری خارج زن بگیری برگردی راحت تری
همه فریب خوردیم

سوال;127513 نوشت:

خرج نه !
تامین باشه ، خرج کردن با تامین بودن خیلی فرق میکنه ، تامین بودن یعنی نیازهاشو برطرف کنه ولی خرج کردن یعنی اینکه همین جور هزینه تامین شه تا خانوم هر چی رو که دوست داره بگیره!!!

تامین بودن یعنی اینکه بتونه حداقل نیازهاشو برطرف کنه

ببینید این شاید خیلی ایده آل گرایانه باشه ، وقتی که اول زندگی هستش ، هر دو چه پسر و چه دختر از خانواده ها دور شدن ، شاید اولش خوب باشه ولی بعد از مدتی دختر خانم چون کمی احساساتی تره ، دلتنگی ها به سراغش میان و از اون موقع س که مشکلات و اختلاف ها شروع میشن مخصوصا اگر در حد حداقل های خانه پدری هم تامین نباشه

یکی از علت ها همینه که دکتر فرهنگ هم این مساله رو مطرح کردن ، در واقع این مطلب اشاره داره به همون هم کفو بودن اقتصادی

شاد باشید:ok:

به نام خدا
با سلام خدمت سرکار سوال
یه سوال، بنظرتون شکستن ظرفی که همراه جهیزیه بوده بیشتر باعث ناراحتی میشه یا ظرفی که با پول حاصل از زحمت و تلاش خود و همسرش خریده باشه؟ ولو اینکه اولی گرون قیمت و دومی ارزون قیمت هم باشه؟
حداقل برای من دومیه، چون اولی اگر چه گرونه هیچ زحمتی نکشیدم ولی دومی اگرچه ارزونی اما خاطرات تلخ و شیرینی پشتش داره باهاش زندگی کردم
این مسئله نه برای وسایل بلکه همه ی جوانب زندگی همینطوره

یکی از دلایلی که بنده حقیر باعث بالا رفتن نرخ طلاق میدونم همینه، که طرفین نه برای زندگی خودشون و نه برای زندگی که تشکیل دادند اونقدر زحمت نکشیدند که بخوان برای تموم شدنش دلشون بسوزه(همه مسائل جانبیش بماند).

وقتی مرد باید کار پیدا کنه، زحمت بکشه خونه بخره ماشین بخره وسایل زندگی بخره تا بتونه ازدواج کنه، بنظر خودتون زنی که توی این زندگی پا میزاره چه فرقی با اون وسایل دارند؟ جز اینه که زحمت کشیده زن رو هم خریده! پس نباید هم حوصله ایراد ها و دردسر ها و مشکلاتی که این وسیله آخری هی تو مسیر زندگیش داره بوجود میاره داشته باشه چون تمام مدتی که اون داشته با مشکلات سر میکرده این یکی کجا بوده که حالا همه چیز رو صاحب که هیچ طلب کار هم شده؟ همه اون تلاش ها برای این بوده که به این برسه و این خودش شده مخل؟ :دی

از اون طرف زن هم زحمتی برای این چیزها نکشیده زحمات و سختی های مرد رو هم ندیده نبایدم هم بدونه اینها به چه بهایی بدست که قدرشونو بدونه

در حالی که اینو از همون پایین با هم شروع میکردند به ساختن زندگیشون در طی این مسیر شخصیتشون هم در کنار زندگی ساخته میشد، مرد ارزش زنش رو میدونست کسی که توی همه سختی ها باهاش بوده با همه عیب ها و مشکلاتی که داشته باهاش ساخته، زن سختی زندگیی که مرد متحمل بوده چشیده لحظه لحظه کنارش بوده کامل اون زندگی رو، شرایطش رو درک میکنه. چیزی که اینجا قوام زندگیه نه خوشی که کنار هم توی این زندگی دارند، سختی که کنار همدیگه برای ساختن این زندگی تحمل کردند! برای همینه ترک کردن همسرش براش سخت و عذاب آوره

حالا اگه اینها نبود چی؟ میشه داستان همین زندگی های امروزی که با مثلا با عشق و علاقه شروع میشه دو سال نکشیده با نفرت و کینه تموم میشه! چرا؟ چون از اول طرفین فقط دنبال خوشی خودشون بودن بعد از اینکه مشکلات شروع میشه دیگه زندگی براشون خوشی نداره میشه جهنم، چرا باید توی این زندگی که براشون آزار دهندست بموننن؟؟؟؟ چرا؟

یه سوال دیگه، دیدید دختر پسرایی که تا یکی دو سال پیش گوشی همراه نداشتند داشتن زندگیشونو میکردند هیچ کم و کسری هم نداشتند، ولی حالا همین که گوشی رو ازش بگیری نمیدونه روزشو چطوری شب کنه نمیتونه اصلا زندگی کنه، ببخشید چه اتفاقی این وسط افتاده؟ Smile

سوال و مسئله ای که بالا ذکر کردم اگرچه ربطی به ازدواج نداره ولی جواب اون مشکل دلتنگی که گفتیده ، اینکه دختر برای چی دلش تنگ میشه؟ برای مادرش پدرش؟ اونا رو که هر روز نبینتشون باهاشون تلفنی حرف میزنه، برای چی دلش تنگ میشه؟

جوابشو خودتون بدید یکم خودتون خودتونو آنالیز کنید، نه اینکه همش از بقیه بشنوید و درجا قبول کنید (که این خودش یکی از مشکلات ما در زندگیمون هم هست اینکه قدرت درست فکر کردن رو بواسطه صرفا همه چیز رو از دیگران یاد گرفتن از دست دادیم اینجوری میشه که وقتی نگاه میکنیم همه جای زندگی رو داریم اشتباه میریم) Smile

من سخنراین که میفرمایید رو نشنیدم ولی در مورد هم کفو بودن اقتصادی بیشتر بار فرهنگی و اجتماعی بنظر بنده حقیر بچشم میاد وگرنه باید بگیم زندگی حضرت خدیجه و حضرت محمد هم از این لحاظ به نتیجه نمیرسه (که توی همین مورد هم تاثیر فرهنگی و اجتماعی حضرت خدیجه رو میبینم) مگه همین پیشوایان ما ملاک ما در عمل نیستند یا اینکه ما فقط لفظا اونارو ملاک عمل میدونیم و اسما پیشوا؟ :دی
میدونم، من حضرت محمد پیدا کنم شما خدیجه میشید براش :پی ولی همین حضرت محمد هم زن های دیگش اذیتش کردند نکردند؟
اگه زندگی ها اونطور که باید باشه نیست بخاطر اینکه مرد و زن هامون اونطور که باید باشند نیستند مشکل از زندگی نیست Smile
یه وقت هم زن و مردش هستند ولی اطرافیانشون نیستند که این حالت رو خدا نسیب گرگ بیابون نکنه Fool

نمونه امروزیش رو هم زندگی دکتر چمران و خانم لبنانیشون رو میتونیم ببینیم و شاید صدها زندگی دیگه ای که بی هیاهو همینجور داره شروع میشه و چون کارشون به دادگاه های خانواده نمیکشه دیده نمیشه و هیچکسم دنبال شناخت واقعی موفقیت این زندگی ها نیست و البته هزاران زندگی دیگه که دارند میسوزند و میسازند بخاطر نا آگاهی و برداشت غلط خودشون نسبت به زندگی و چیزی که ازش میخوان

جواب سوال فراموش نشه، شما هم شاد باشید

سلام:Gol:


تمام فرمایشات شما متین و بجا و منم قبول میکنم ، فقط با بعضی قسمت هاش مشکل دارم
:Gig:

MNSY;127640 نوشت:
وقتی مرد باید کار پیدا کنه، زحمت بکشه خونه بخره ماشین بخره وسایل زندگی بخره تا بتونه ازدواج کنه، بنظر خودتون زنی که توی این زندگی پا میزاره چه فرقی با اون وسایل دارند؟

ببینید خصلت زندگی اینه !
مشکل اینجاس که بعضی آقایون با کار کردن خانم ها مشکل دارن ، وگرنه مسلما خانم ها هم همه داشته ها و نداشته هاشون رو میارن توی زندگی مشترک
و
چرا فکر میکنید خانم ها هیچ کاری نمیکنن ؟؟؟
همین کارای خونه و ... ، چرا به زندگی اینجوری نگاه میکنید ، به چشم یه کالا ؟ به نظر من مشکل همین جاس ، اینکه کی چی آورده ؟ کی نیاورده ؟ چی مال کی هست ؟ و ...

شاید بخواید این مطلبی رو که عرض کردم بذارید واسه جواب این سوال :

سوال;127513 نوشت:
از اون موقع س که مشکلات و اختلاف ها شروع میشن مخصوصا اگر در حد حداقل های خانه پدری هم تامین نباشه

و بگید که خانم ها هم اینجوری فکر میکنن
ولی
این دید خانم ها با آقایون زمین تا آسمون فرق میکنه ، شما فرمودید :

MNSY;127640 نوشت:
تمام مدتی که اون داشته با مشکلات سر میکرده این یکی کجا بوده که حالا همه چیز رو صاحب که هیچ طلب کار هم شده؟ همه اون تلاش ها برای این بوده که به این برسه و این خودش شده مخل؟

یعنی تا آخرش (البته اگه قبل از ازدواج این چیزا فراهم باشه) آقای محترم همینو میگن ، نه ؟ (نمیشه بگید نه ، چون این حرف دلتون بود و به هر حال شده یک بار هم در طول زندگیتون اینو به زبون میارید)
ولی خانم
همین که کمی از زندگی مشترک گذشت و کم کم به دور بودن از خانواده عادت کرد ، تمام زندگیش میشه زندگی با همسرش و دار و ندارش رو میذاره واسه زندگی (البته همیشه هم صادق نیست )

پس با گذر زمان خانم درست میشه ، فقط یه کم تحمل میخواد که این اختلاف فرهنگ کمرنگ شه ، که متاسفانه این روزا تحمل ها کم شده و -----> طلاق

MNSY;127640 نوشت:
در حالی که اینو از همون پایین با هم شروع میکردند به ساختن زندگیشون در طی این مسیر شخصیتشون هم در کنار زندگی ساخته میشد، مرد ارزش زنش رو میدونست کسی که توی همه سختی ها باهاش بوده با همه عیب ها و مشکلاتی که داشته باهاش ساخته، زن سختی زندگیی که مرد متحمل بوده چشیده لحظه لحظه کنارش بوده کامل اون زندگی رو، شرایطش رو درک میکنه. چیزی که اینجا قوام زندگیه نه خوشی که کنار هم توی این زندگی دارند، سختی که کنار همدیگه برای ساختن این زندگی تحمل کردند! برای همینه ترک کردن همسرش براش سخت و عذاب آوره

حرف حساب ، جواب نداره
ولی به نظر من (عرض کردم نظر شخصیه ، شاید خیلی ها حاضر به این کار شن) این موضوع تقریبا نزدیک به غیر ممکنه ، چون سطح توقع ها در جامعه بالا رفته و نمیشه از صفر صفر شروع کرد

MNSY;127640 نوشت:
حالا اگه اینها نبود چی؟ میشه داستان همین زندگی های امروزی که با مثلا با عشق و علاقه شروع میشه دو سال نکشیده با نفرت و کینه تموم میشه! چرا؟ چون از اول طرفین فقط دنبال خوشی خودشون بودن بعد از اینکه مشکلات شروع میشه دیگه زندگی براشون خوشی نداره میشه جهنم، چرا باید توی این زندگی که براشون آزار دهندست بموننن؟؟؟؟ چرا؟

اینم قبول دارم ، که ازدواج های امروزی خیلی خیلی پایه سستی دارن ، چون دو نفر همو میبینن و با یکی دو ماه ارتباط به این نتیجه میرسن مناسب همن ، چرا ؟ چون همو دوست دارن :Moteajeb!:

MNSY;127640 نوشت:
سوال و مسئله ای که بالا ذکر کردم اگرچه ربطی به ازدواج نداره ولی جواب اون مشکل دلتنگی که گفتیده ، اینکه دختر برای چی دلش تنگ میشه؟ برای مادرش پدرش؟ اونا رو که هر روز نبینتشون باهاشون تلفنی حرف میزنه، برای چی دلش تنگ میشه؟

به نظرتون ارتباط تلفنی دلتنگی رو برطرف میکنه ؟ :Gig:
شما وقتی کنار مادر و پدرتون هستید واستون لذت بخشه یا اینکه دور باشید و تلفنی باهاشون صحبت کنید ؟

این مساله ای هستش که نمیشه اینجوری راجع بهش بحث کرد ، واقعیتی هست که قابل کتمان یا چشم پوشی نیست و اگه بخوایم نادیده ش بگیریم مسلما مشکلات حادتری پیش میاد ، بهتره یه برخورد منطقی تر با این دلتنگی داشت و اون اینه که ذره ذره کمش کنیم ، نه یه دفعه خانم رو از رفتن به خونه پدریش منع کنیم!!!

MNSY;127640 نوشت:
جوابشو خودتون بدید یکم خودتون خودتونو آنالیز کنید، نه اینکه همش از بقیه بشنوید و درجا قبول کنید (که این خودش یکی از مشکلات ما در زندگیمون هم هست اینکه قدرت درست فکر کردن رو بواسطه صرفا همه چیز رو از دیگران یاد گرفتن از دست دادیم اینجوری میشه که وقتی نگاه میکنیم همه جای زندگی رو داریم اشتباه میریم) Smile

هیچ وقت اینجوری نیست ، ببینید :

سوال;127496 نوشت:
اینو من نگفتم دکتر فرهنگ گفتن ، ولی واقعا قبول دارم


صرفا به خاطر مستند شدم عرضم ، اسم دکتر فرهنگ رو اضافه کردم ، و در ادامه که قبول دارم رو گفتم ، به این معنی هستش که با فکر و تجزیه و تحلیل اینو قبول کردم
:ok:

MNSY;127640 نوشت:
ولی در مورد هم کفو بودن اقتصادی بیشتر بار فرهنگی و اجتماعی بنظر بنده حقیر بچشم

خوب هم کفو بودن ابعاد مختلفی داره ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و ...
پس این سه از هم جدا هستن

ولی
خوب مطمئنا بعد فرهنگی و اجتماعی هم خیلی خیلی مهمه ، که در کنار این دوتا باید به بعد اقتصادی هم توجه شه ، نه اینکه دقیقا در یک سطح باشه ولی اختلاف زیاد منجر به ایجاد مشکلاتی میشه

MNSY;127640 نوشت:
گرنه باید بگیم زندگی حضرت خدیجه و حضرت محمد هم از این لحاظ به نتیجه نمیرسه (که توی همین مورد هم تاثیر فرهنگی و اجتماعی حضرت خدیجه رو میبینم) مگه همین پیشوایان ما ملاک ما در عمل نیستند یا اینکه ما فقط لفظا اونارو ملاک عمل میدونیم و اسما پیشوا؟ :دی

جواب رو خودتون فرمودید :

MNSY;127640 نوشت:
میدونم، من حضرت محمد پیدا کنم شما خدیجه میشید براش :پی ولی همین حضرت محمد هم زن های دیگش اذیتش کردند نکردند؟


به نظر من مشکل اینه که نه آقایون به خانم ها اعتماد دارن و نه خانم ها به آقایون ، اینم برمیگرده به شروع اشتباه ، اینکه دو تا خانواده حاضر نیستن 3و4 ماه وقت بذارن واسه تحقیق ، فقط میخوان یه ازدواجی صورت گرفته باشه ، آخرش هم طلاق !
به چه قیمتی ؟

به قول دکتر فرهنگ ( :ok: ) قبل از ازدواج چشماتون رو باز کنید ، تا بعد از ازدواج با خیال راحت ببندینش :ok:

اینم لینک سخنرانی های دکتر فرهنگ که جناب BlackHat زحمت کشیدن و آپلود کردن :

http://www.askdin.com/showthread.php?t=12872

شـــــــاد باشید:Gol:

التماس دعا دارم خیلی خیلی زیاد:Gol:


با سلام و احترام خدمت تمامی کاربران گرامی

به علت منحرف شدن بحث تاپیک از مسیر اصلی خودش ادامه ی بحث "بیکاری و ازدواج جوانان" رو در تاپیک زیر پیگیری نمایید.


#بیکاری و ازدواج# به نظر شما پسری که شغل و درآمدی نداره میتونه ازدواج کنه؟

با تشکر از همکاری شما :Gol:
موفق باشید

سوال;127711 نوشت:
سلام:Gol:


تمام فرمایشات شما متین و بجا و منم قبول میکنم ، فقط با بعضی قسمت هاش مشکل دارم
:Gig:

سلام دوباره،
خوشحالم با بعضی قسمت هاش مشکل دارید من خودم با همش مشکل دارم!
فکر کنم لازمه بگم چیزهایی که عنوان کردم برداشت های بنده بود زمانی که تصمیم به ازدواج گرفتم از مدل و سبک زندگی بصورتی درست و اصولی، که سعی کردم همه چیز رو اونطور که باید سر جای خودش قرار بدم و بعد از یه مدت دیدم اگه همه پیچ و مهره ها اونجور که اسلام گفته کنار هم قرار بگیرند بخوبی با هم فتچ میشن بشرطی دختر و پسر هم قائل به این باشند که بخوان درست زندگی کنند، به چه صورت؟ (حرف آخر رو اول میزنم) اینکه از اول آخرت رو ملاک قرار بدن نه دنیای دو روزه، همین که اینها بخوان طوری با هم زندگی کنند که سعادت آخرت همدیگرو تضمین کنند، میتونید ببینید همین طرز نگاه خیلی از مسائل رو برطرف میکنه و چقدر طرفین برای هم فضا رو آماده میکنند برای رشد و تعالی همدیگه طوری که انگار هر کدوم پرتابگر اون یکیه، اینجا دیگه بحث کار و درس و نفقه و حق و ... تبدیل میشه به یه موضوعات بی ارزشی که کسانی که درگیر این دنیان بهش مشغولند و از اصل زندگی غافل!
البته همونطور که گفتم لازمه ش اینه که دو طرف هردو به این بلوغ فکری رسیده باشند و قدر درک و تعمل بالایی داشته باشند، لازم نیست همه چیز رو از اول زندگی بودنند اما بتونند این رو قبول کنند که ممکنه توی مسیر زندگی همه چیز اونجور که اونها فکر میکنند و میخواند شاید نباشه پس با صبر و تعمل به مشکلات فایق بشن

این بین دو دیدگاه وجود داره یه دیدگاه جاری به مسئله ازدواج و زندگیه، و یه دیدگاه به ازدواج و زندگی اونطوری که باید باشه
در آخر میگم باز اشاره میکنم این دید و برداشت منه ممکنه با جامعه همخونی نداشته باشه ممکنه اصلا کلا غلط باشه

سوال;127711 نوشت:

ببینید خصلت زندگی اینه !
مشکل اینجاس که بعضی آقایون با کار کردن خانم ها مشکل دارن ، وگرنه مسلما خانم ها هم همه داشته ها و نداشته هاشون رو میارن توی زندگی مشترک
و
چرا فکر میکنید خانم ها هیچ کاری نمیکنن ؟؟؟
همین کارای خونه و ... ، چرا به زندگی اینجوری نگاه میکنید ، به چشم یه کالا ؟ به نظر من مشکل همین جاس ، اینکه کی چی آورده ؟ کی نیاورده ؟ چی مال کی هست ؟ و ...

بنظر بنده مرد بهتره به همسرش اجازه بده بیرون از خونه کار کنه اگه میبینه انرژیش رو واقعا داره، حتی بهتری مجبورش کنه یه مدت اینکار رو بکنه! بدلیل دید و شناخت بهتری که به کار و مسائل بیرون از خونه پیدا میکنه
ولی بشرطش! بشرطی که این کار کردن بیرون باعث ضربه به زندگی زناشویی نشه و بتونه مسولیتی که توی خونه قبول کرده رو هم به انجام برسونه، این مسوللیت چیه شستن تمیز کردن خونه و درست کردن غذا؟ نه وظیفه تربیت فرزند و سلامت خونواده! من شرمم میاد بگم اون دست کارهای اولی "وظیفه زنه!" اون در حقیقت یه لطف از طرف زنه که بار این مسوولیت رو بر دوش میگیره و حتی مرد موظفه توی این کار باهاش شریک بشه (مگه نمیگیم شریک زندگی؟!)

البته نباید چشم و هم چشمی خانم ها در مورد کار کردن رو و اینکه کسی که بیرون از خونه کار نمیکنه اصلا کار نمیکنه یا داره عمرش رو تلف میکنه و همینطور اینکه اول زندگی زن واقعا کار زیادی برای انجام دادن توی خونه نداره مگه اینکه بواسطه مهارتی که داره خودش برای خودش کار فراهم کنه Smile

نه تنها در مورد کار کردن بلکه در مورد درس خوندن هم همینطوره، واقعا ما مردا میخوایم با زن فهمیده زندگی کنیم یا نه میخوایم جلوی فهم زنهامون رو بگیریم و اونها رو زندونی کنیم؟ یه زنی که درس خونده بهتر میتونه از پس حل مشکلات زندگی بر بیاد یا یکی که هیچ اطلاعاتی از هیچ جا نداره؟ شاید یه زمانی زندگی با دومی بهتر بود (چون میتونستند راحتتر استثمارش کنند تعارف که با هم نداریم!!) ولی الان دیگه فکر میکنم همه به این نتیجه رسیدند که زن فهمیده بهتر میتونه از پس مسوللیت هاش مخصوصا در مورد تربیت بچه بر بیاد
البته این هم باید یه اصلاحیه بخوره؛ یک اینکه ما چی رو درس خوندن میزاریم و اینکه به چه هدف درس میخونیم؟
آیا درس خوندن یعنی اینکه حتما هر روز پاشیم بریم دانشگاه؟ و به هدف مدرک؟
یا نه درس خوندن یعنی یاد گرفتن چیز های جدید و به این هدف که چیزهایی رو یاد بگیریم که توی مسیر زندگی به کارمون میان؟
اگه هدف اولی باشه مشخصا شخص نمیتونه به اون شرطی که بالا ذکر شد به طور کامل برسه، چون کسی که تمام روزشو توی دانشگاه بخواد بگذرونه خسته و کوفته بیاد خونه بعدشم بخواد به درساش برسه دیگه کی وقت میکنه به زندگیش برسه اونم با کدون انرژی مثبت؟!
ولی اگه دومی باشه خدارو شکر امروز اینقدر منبع وجود داره که شما بتونید توی خونه در مورد موضوعی که بهش علاقه دارید کار کنید بهتر و کاربردی تر از اون چیزهایی که توی دانشگاه با تلف کردن عمرت بهت تحویل میدن! خود من مهندسی خوندم اما بهتر از اونی که روانشناسی خونده میتونم تحلیل کنم
چون اون خونده که فقط پاس کنه ولی من هدفم رو این گذاشتم که بر مشکلاتم فایق بیام اگر چه رشتم نبوده

باید قبول کنیم که نوعی ضعف ذاتی در وجودمون هست اینکه نمیتونیم همه اون کارهایی که میخوایم انجام بدیم وقتمون محدوده توانایی مون محدوده و همینطور انرژمون پس باید از بین اینها اونهایی رو که بهتر میتونیم بر عهده بگیریم تقبل کنیم و اونهایی که بهتر میدونیم مسوولیتش رو بر عهده دیگران بزاریم (به این میگن مدیریت!:پی)
من به شخصه کسی رو میشناسم که از درسش زد تا به مسوولیتش توی خونه بهتر بتونه رسیدگی کنه نه اینکه شوهرش مجبورش کنه، نه، به واقعیت رسیده بود که تربیت فرزندان و تامین سلامت روحی روانی خانواده اینقدر مسوولیت مهم و سنگینی هست که کل وقتش رو بهش اختصاص بده (ار حق نگذریم مرد باید قدر چنین همسری رو بدونه!)

یه مثال ساده، شما وقتی خسته و عصبی از بیرون میاید خونه نماز بهتر و با حضور دل نماز میخونید یا وقتی از قبل نیم ساعت با خودتون خلوت کرده باشید و از قبل با خداتون راز و نیاز کرده باشید و آماده شده باشید برای نماز؟ Smile

بعلاوه حواشی این درس خوندم هم مشکلاتی بوجود میاره برای مثال اینکه طرف به مدرکش بنازه و مثلا کافیه اینرو باعث بالاتر بودن خودش از همسرش بدونه و به همسرش فخر بفروشه، شاید با فکر کنه با معذرت خواهی همه چی درست میشه ولی هیچ وقت دلی رو که شکسته و غروری که له شده مثل قبلش نمیشه، این از اون دست مسائلیه که زن و مرد باید بشدت ازش دوری کنند چون به یک لحظه غفلت میتونه یکباره همه اونچه بافتند رو پنبه کنه و حتی بعد از اصلاح هم مثل یه زخم کهنه میمونه که هر بار حتی بطور ناخواسته سر باز میکنه

در مورد اینکه فرمودید کی چی اورده باید عرض کنم تا وقتی دوطرف واقعا به این دید نرسند که شریک زندگی همدیگند این مشکل وجود داره، و تنها کسانی که این وسط میتونند برای رسیدن به این نقطه مشترک کمک کنند طرفین رابطه هستند اینکه همسرم نه تنها همه چیزهای منو مال خودش میدونه و همه چیزهای خودش رو مال من بلکه همه نگرانی های من رو هم نگرانی خودش میدونه و خوشی منو خوشی خودش! (البته به طور اصولی و درست نه هر خواسته ناصواب و حتی غیر انسانی)
میدونم این خیلی سخته و ممکن نیست مگه اینکه زن و مرد به این درک رسیده باشند که در این صورت نه تنها مشکل نیست بلکه یه چیز جاری توی بطن زندگیه و جذابیت زندگی به همینه ! که متاسفانه ما ازش دور موندیم و هر روز هم با طلب کردن سهمون از زندگی بیش از اونکه بهش نزدیک بشیم ازش دور میشیم

سوال;127711 نوشت:

شاید بخواید این مطلبی رو که عرض کردم بذارید واسه جواب این سوال :

و بگید که خانم ها هم اینجوری فکر میکنن
ولی
این دید خانم ها با آقایون زمین تا آسمون فرق میکنه ، شما فرمودید :

یعنی تا آخرش (البته اگه قبل از ازدواج این چیزا فراهم باشه) آقای محترم همینو میگن ، نه ؟ (نمیشه بگید نه ، چون این حرف دلتون بود و به هر حال شده یک بار هم در طول زندگیتون اینو به زبون میارید)



با قاطعیت میگم در صورتی که من هم میخواستم با این شرایط زندگی کنم که همه وسایل زندگی رو تدارک ببینم بعد خانم تشریف بیارند بله حرف من این بود

کافیه فکر کنید یه نفر مهمون حتی دوستتون رو دعوت کنید خونتون بعد این هی از همه چیز ایراد بگیره و حتی امر و نهی هم بکنه بهتون، شما باشید چه حالی پیدا میکنید
بیاید سعی کنیم جدا از جنسیت و جایگاهی که قرار داریم از "بالا" به مسائل نگاه کنیم مثل کسی که داره داستان یک زندگی دوطرفه رو میبینه تا برداشت هامون به واقعی تر باشه نه فقط یکطرف موضوع رو ببینیم


سوال;127711 نوشت:


ولی خانم
همین که کمی از زندگی مشترک گذشت و کم کم به دور بودن از خانواده عادت کرد ، تمام زندگیش میشه زندگی با همسرش و دار و ندارش رو میذاره واسه زندگی (البته همیشه هم صادق نیست )

فکر کنم جوابشو رو در اون بالا که که کی چی اورده دادم، به شخصه میگم پولی رو که زن با کار کردن بدست میاره حق زنه و اگه اون رو خرج زندگیش کنه یا در اختیار همسرش برای زندگیشون قرار بده لطف و محبت بی ذریغ زن رو میرسونه هر چند مرد ته دلشون دوست دارند یه خورده از اون پول رو زنها به اونها اختصاص بدن (از این لحاظ که بهشون توجه میشه) :-" ولی اینکه زن بخواد بیرون کار کنه و پولشو برای خودش نگه کنه از اونطرف به مرد هم با اینکه میدونه دستش خالیه فشار بیاره به نظر خودتون اجحاف نیست؟ این چه رسم شریک زندگی بودنه آخه؟

سوال;127711 نوشت:

پس با گذر زمان خانم درست میشه ، فقط یه کم تحمل میخواد که این اختلاف فرهنگ کمرنگ شه ، که متاسفانه این روزا تحمل ها کم شده و -----> طلاق

شیوه غلط زندگی و تربیتی Smile قربون این جامعه انسان سازمون رو برم!

سوال;127711 نوشت:

حرف حساب ، جواب نداره
ولی به نظر من (عرض کردم نظر شخصیه ، شاید خیلی ها حاضر به این کار شن) این موضوع تقریبا نزدیک به غیر ممکنه ، چون سطح توقع ها در جامعه بالا رفته و نمیشه از صفر صفر شروع کرد


عذر بنده رو بپذیرید فراموش کرده بودم تاکید کنم از پایین، نه از صفر، بالواقع هیچ کدوم از نه آدمهایی هستیم که بخوایم از صفر شروع کنیم نه اگه بخوایم بتونیم چون هر کدوممون یه چیزی داریم که پشتوانمون بشه پدر مادر سواد و دانش حتی دوستان و آشنایان و خیلی چیزهای دیگه همه اینها حتی با دست خالی پشتوانه قوی برای ما هستند

سوال;127711 نوشت:

اینم قبول دارم ، که ازدواج های امروزی خیلی خیلی پایه سستی دارن ، چون دو نفر همو میبینن و با یکی دو ماه ارتباط به این نتیجه میرسن مناسب همن ، چرا ؟ چون همو دوست دارن

بله، حرفتون رو هم اگه اجازه بدید تکمیل کنم بی اینکه فکر کنند آیا این شخص کسی هست که بتونه مسوولیت یه زندگی رو تا آخرش بدوش بکشه

سوال;127711 نوشت:

به نظرتون ارتباط تلفنی دلتنگی رو برطرف میکنه ؟ :Gig:
شما وقتی کنار مادر و پدرتون هستید واستون لذت بخشه یا اینکه دور باشید و تلفنی باهاشون صحبت کنید ؟

این مساله ای هستش که نمیشه اینجوری راجع بهش بحث کرد ، واقعیتی هست که قابل کتمان یا چشم پوشی نیست و اگه بخوایم نادیده ش بگیریم مسلما مشکلات حادتری پیش میاد ، بهتره یه برخورد منطقی تر با این دلتنگی داشت و اون اینه که ذره ذره کمش کنیم ، نه یه دفعه خانم رو از رفتن به خونه پدریش منع کنیم

!!!

بینید دقت نکردید، با اینکه گفتم آنالیزش کنید باز دقت نکردید، شما دارید از روبرو مشکل رو نگاه میکنید، سعی کنید از بالا مشکل رو نگاه کنید، کمی عمقی تر نگاه کنید این سطح مسئله ست مسئله رو ریشه باید بررسی کنید اگه میخواید مشکل رو از بن حل کنید

یه مئال دیگه میزنم روشن تر کنم جواب رو، دیدید بچه ای که باباش گذاشته رفتتش حالا به همه چی بهونه میگیره!؟ Smile این رو کنار مثال قبلی بگذارید

سوال;127711 نوشت:

هیچ وقت اینجوری نیست ، ببینید :


صرفا به خاطر مستند شدم عرضم ، اسم دکتر فرهنگ رو اضافه کردم ، و در ادامه که قبول دارم رو گفتم ، به این معنی هستش که با فکر و تجزیه و تحلیل اینو قبول کردم
:ok:


قصد جسارت نداشتم خانم سوال
اگر میبیند حرف های شما و آقای علی حسنی رو نقل میکنم نه به این جهته که خطایی ازتون بگیرم
اینها چیزهایی بود که میخواستم قبلا هم بنویسم اما چون میدیم خیلی وقت میبره منصرفشون شده بودم، حالا این فرصتی شد که یه خوردشو بنویسم

اما بگذارید حرف به اینجا که رسید یه داستان نقل کنم تا بهتر منظورم رو متوجه بشید

دانشجویی که سال آخر دانشگاه را می گذراند به خاطر پروژه ای که انجام داده بود جایزه اول را گرفت.

او در پروژه خود از ۵۰ نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل سخت و یا حذف ماده شیمیایی «دی هیدروژن مونوکسید» توسط دولت را امضا کنند و برای این خواسته خود دلایل زیر را عنوان کرده بود :
۱- مقدار زیاد آن باعث عرق کردن زیاد و استفراغ می شود.
۲- یک عنصر اصلی باران اسیدی است
۳- وقتی به حالت گاز در می آید بسیار سوزاننده است
۴- استنشاق تصادفی آن باعث مرگ فرد می شود.
۵- باعث فرسایش اجسام می شود
۶- حتی روی ترمز اتوموبیل ها اثر منفی می گذارد
۷- حتی در تومورهای سرطانی نیز یافت شده است

از ۵۰ نفر فوق ۴۳ نفر دادخواست را امضا کردند.


۶ نفر به طور کلی علاقه ای نشان ندادند و اما فقط یک نفر می دانست که ماده شیمیایی «دی هیدروژن مونوکسید» در واقع همان آب است!


عنوان پروژه دانشجوی فوق بود : «ما چقدر زود باور هستیم

قلبا میگم ما خیلی ساده ایم، شیطون خیلی راحت تر از اونچه ما فکر میکنیم گولمون میزنه! و بعد فکر میکنیم خیلی هم زرنگیم!:)

سوال;127711 نوشت:

خوب هم کفو بودن ابعاد مختلفی داره ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و ...
پس این سه از هم جدا هستن

ولی
خوب مطمئنا بعد فرهنگی و اجتماعی هم خیلی خیلی مهمه ، که در کنار این دوتا باید به بعد اقتصادی هم توجه شه ، نه اینکه دقیقا در یک سطح باشه ولی اختلاف زیاد منجر به ایجاد مشکلاتی میشه

خلاصه بخوام بگم مشکل برای وقتیه که آدمش آدم نباشه سعی کنیم آدمش رو بسازیم (منظورم خودمونه) تا اینها مشکلی نباشه، مثل حضرت محمد که هیچ نداشت و خدیجه ثروتمند بود اما چه زندگی داشتند که بعدها وقتی همسرانی از پیغمبر بد حضرت خدیجه رو میگفتند حضرت خشمگین میشدند؟
اجازه بدید اگه بحث ادامه داشته باشه جواب دادن به این رو به بعد موکول کنیم که مفصل بهش بپردازم چون باید قبلش چند چیز دیگه در مورد کفو بودن هم مشخص بشه تا به جایگاه های کفو بودن برسیم مثل موشکی که برای پرتاب به سکو نیاز داره Smile

سوال;127711 نوشت:

جواب رو خودتون فرمودید :

به نظر من مشکل اینه که نه آقایون به خانم ها اعتماد دارن و نه خانم ها به آقایون ، اینم برمیگرده به شروع اشتباه ، اینکه دو تا خانواده حاضر نیستن 3و4 ماه وقت بذارن واسه تحقیق ، فقط میخوان یه ازدواجی صورت گرفته باشه ، آخرش هم طلاق !
به چه قیمتی ؟

به قول دکتر فرهنگ ( :ok: ) قبل از ازدواج چشماتون رو باز کنید ، تا بعد از ازدواج با خیال راحت ببندینش :ok:

شـــــــاد باشید:Gol:

التماس دعا دارم خیلی خیلی زیاد:Gol:

در مورد اعتماد، اصل قضیه اینه که ما در حقیقت به خودمون اعتماد نداریم، اینم بزاریم موضوعی که روش بحث بشه :دی

و آخر اینکه حتی پدر و مادر که ادعای دلسوزی برای یچشون رو دارند حاضر نیستند برای تصمیمی که همه آینده فرزندشون بهش بستگی داره اونطور که باید همت کنند، اینکه خودشون خرشون از پل گذشته انگار باعث شده فراموش کنند این مسئله نه کمتر از درس و خوراک و لباس و دانشگاه و کار فرزندشون نیست بلکه مهمتر هم هست چون همه اونها برای این بوده که فرزندشون به این مرحله برسند، به مرحله تشکیل زندگی، وقتی که میوه دلشون قرار ثمر بده، ما هیچ مرحله دیگه رو نمیگیم تشکیل زندگی جز موقعی که ازدواج میکنیم، هیچ به این فکر کردیم؟!

بی احترامی نشه ولی اگه والدین تا زمانی که وضعیت ازدواج فرزندشون به سرانجام نرسه حق نداشتند با هم باشند باز هم اینقدر تعلل میکردند؟ اصلا میتونستند تعلل کنند؟ یا میشد مثل قضیه 187 سوره بقره؟
فکز کنم ادامه ندم بهتر باشه Smile

موفق و موید باشید

چه جوری میشه همسر خوب و مطمئن پیدا کرد؟
به نظرم:
1-خودت خوب باشي و سعي بكني خوبتر بشي
2-از خدا بخواهي و خدارو همون طور كه هست بزرگ ببينيش، بزرگ ،خيلي بزرگ
الله اكبر

*تسنیم*;127970 نوشت:

نظر من به عنوان يه هم سن و سال خودتون،اولآ هيچ موقع به هيچ چيز تو زندگي دل نبنديد. اين جمله خيلي معني داره،خيلي.
اين دلنبستن بايد تا جايي ادامه داشته باشه كه حتي ازدواج هم كرديد به همسرتون دل نبنديد.اما، سوءبرداشت نشه.دوستش داشته باشيد اما دل نبنديد. تنها چيزي كه دلبستني، نه همسره نه پدره نه مادره نه بچه است نه...
فقط خداست كه بايد بهش دلبست. اين جوري هم دنيا رو داري هم اخرت....

به نام خدا
و با سلام خدمت سرکار تسنیم

این موردی که شما فرمودید یکی از موارد مهمیه که لابلای بحث ها مهجور مونده
این بحث رو بیشتر تشریح میکنید تا از تجرببات و دانسته هاتون استفاده کنیم؟
یا اگر منبعی دارید در اختیارمون بگذارید

و اینکه آیا این مطلب توی زندگی کسانی مثل حضرت محمد و خدیجه و حضرت علی و فاطمه زهرا هم به همین صورت بوده؟ یکم قبولش سخته مخصوصا وقتی سخنان حضرت علی رو در سوگ شهات بانو فاطمه زهرا میبینیم گویای شدت علاقه ایشون به همسرشون بوده

*تسنیم*;127970 نوشت:

اين ماجرا بايد قابل توجه آقا پسر ها باشه كه با بيگدار به آب زدن هاشون،آرامش زندگي خانم ها رو به هم مي زنند

سرکار تسنیم مارو چوبکاری نکنید، والله باور کنید یا نکنید ما هم دل داریم، خودتون بهتر میدونید به پسر دختر بودنش نیست به آدمش بودن یا نبودنشه، مگه اونجایی که دخترا پسرارو قال میزاران آرامش ما پسرا بهم نمیخوره؟

شاید بگید دخترا احساساتی ترند، فقط یه سوال، دخترها بیشتر بخاطر پسرها خود کشی کردند پسرها که بخاطر دخترها؟ حالا تو این موضع کدوم احساسی ترند؟

درسته دخترا اینجا پژمرده میشن هیچ پسری هم حق نداره با احساسات یه دختر بازی کنه ولی ما پسرا اینجا پژمرده نمیشم خورد میشیم هیچکیم ککش نمی گزه

سلام
قرآن می فرماید : الطیبات لطیبین
پس پاک باشید که زن پاک نصیب شما شود
خوب باشید تا زن خوب نصیب شما بشود
والحمد لله

mnsy;128489 نوشت:
به نام خدا
و با سلام خدمت سرکار تسنیم

این موردی که شما فرمودید یکی از موارد مهمیه که لابلای بحث ها مهجور مونده
این بحث رو بیشتر تشریح میکنید تا از تجرببات و دانسته هاتون استفاده کنیم؟
یا اگر منبعی دارید در اختیارمون بگذارید

و اینکه آیا این مطلب توی زندگی کسانی مثل حضرت محمد و خدیجه و حضرت علی و فاطمه زهرا هم به همین صورت بوده؟ یکم قبولش سخته مخصوصا وقتی سخنان حضرت علی رو در سوگ شهات بانو فاطمه زهرا میبینیم گویای شدت علاقه ایشون به همسرشون بوده

سلام بنده خودم رو در حدي نمي دونم كه در رابطه موضوع به اين مهمي بخوام كسي و راهنمايي بكنم، اما دانسته هامو كه مبتني بر آموزش هاي استادم است در حد بضاعت بيان مي كنم.
بحث من در رابطه با رشد(يا همون سير و سلوك )است.
برداشتهايي كه از آيات و روايات مي شود دو نتيجه را به ما ميدهد
الف:دنيا اگر خودش هدف باشد بد است.
ب:دنيا اگر هدف نباشد ووسيله اي باشد براي آخرت خوب است(نعم العول الدنيا علي الاخره)پيامبر اكرم(صل علي الله عليه وآل) احاديث زياد و من هم مبتدي مي ترسم در اين ماجرا نتونم حق مطلب را ادا كنم بنابراين بر كليات تاكيد ميكنم.:
توي يك قلب دو محبت جا نمي گيرد. سوال:پس چرا مي گويند زن و بچه ات را دوست بدار؟ اين دوست داشتن بايد در طول خداوند باشد.
مثال:اگر همه چيز در راستاي خداوند باشد، ديگه همه چيز يه خانم نمي شود شوهرش! واين اتفاق نمي افتدكه اگر يك روز اين شوهر با خانم خوب باشد اون روز خانم هم خوشحال است و...و خوشي نا خوشي يك مومن وابسته به رفتار انسانهاي اطرافش نيست. در اين جا زندگي رنگي ديگر دارد خوشي ها و نا خوشي ها همه در طول رضايت و غضب الهي قرار ميگيرد.
در اين زندگي اگر روزي خداوند دوست داشتني ترين فرد در زندگيمان را از ما بگيرد ، نا اميدي ايجاد نمي شود كفري به زبان نمي آيد چون از ابتدا رضا و قضاي الهي مقدم بر نظر ما بوده است.
اجازه مي خواهم مثالي بزرگتر بزنم.مگر امام حسين (عليه السلام)شش ماهه اش را دوست نداشت مگر علي اكبر (عليه السلام) در دانه ي آقا نبود مگر... پس چرا ماحصل كار شد: ما رايت الا جميلا...
اميدوارم حق مطلب را بيان كرده باشم
التماس دعاي فراوان

به نام خدا
با سلام خدمت سرکار تسنیم

ممنون بابت وقتی که گذاشتید و پاسخی که دادید

فکر کنم سخن شما در راستای این تاپیک از سایت همسایه باشه

http://www.askquran.ir/showthread.php?t=26494

حالا چقدر نظریاتی که اونجا گفته شده رو تایید میکنید رو نمیدونم
بازهم هم ممنون بابت راهنمایی هاتون

عجرکم عند الله
در پناه حق موفق و موید باشید

سلام جناب mnsy
من به عنوان یک دختر، تصور می کردم که بهترین راه و برای انتخاب یک همسر مطمئن، این هست که تمام ماجرا با حضور خانواده ها صورت بگیرد. چون بر این باور بودم که شناخت خانواده پسر یا دختر از فاکتورهایی هست که ضامن بقا و دوام زندگی دو طرف و قشنگ بودنش هست و البته این که شناخت دو طرف هم اصولی تر و درست تر خواهد بود.

ماجرام رو تعریف کردم که، با شما موافقم پسرها هم به شکل دردناکی از دخترها ضد حال می خورن ولی جناب گاهی اوقات چه نامردی از طرف دختر باشه چه پسر، زمانی تجربه بسیار دردناک و غیر قابل تحمل میشه که تو به عنوان یه دختر که خیلی پاکی و تا بحال به هیچ نامحرمی اجازه ورود به حریمت رو ندادی و یک پسر رو فقط بخاطر ایمانش که با تحقیقات فکر می کنی داره و اخلاق خوبش بر اساس اون حدیث که می گه اگر جوانی مومن و با اخلاق بود به همسری انتخابش کنید رو بر 15 تا خواستگار دیگه که شرایط اجتاعی و مالی بسیار خوبی دارن ترجیح می دی
در مقابل ایرادهای پدرت ایستادگی می کنی...
و اون تنها شرط موجود برای ازدواج با تو رو نمی پذیره .....
و .....
بعد که ماجرا به هم می خوره ، همه می گن فلان پسر که خیلی خوب بود چرا از در خونتون روندین
در حالی که کسی که رونده شده تو بودی...

می دونید فکر کنم این شیوه نامردی فقط از این پسر بر می آمد....

ولی هنوز جرأت نمی کنم به مرد دیگه ای اعتماد کنم
برای بعضی دخترا طول این ناراحتی ها یک شبه .... ولی برای بعضی دیگه مثل من ماه ها ادامه داره

می دونید قبل ای ماجرا به شوخی می گفتم که : ای بابا مردا یه روز عاشقن یه روز فارغ
حالا فکر کنم کلاً عاشق نیستن و همه کلا فارغن....

می دونم دخترها تجارب بدتری رو برای پسرها فراهم می کنن ولی واقعا باید در قضاوت ها این رو مورد توجه قرار داد که چطور فردی به چطور آدمی ضد حال زده...

واقعا هر چی فکر می کنم مستحق ای جفا نبودم.......................

در مورد خانواده از دو جهت حرف شما رو کاملا تایید میکنم اینکه هم پدر و مادر ها تجربه بیشتری در امر زندگی مشترک دارند و دوم اینکه خانواده جدیدی که با ازدواج دختر و پسر قراره تشکیل بشه در ارتباط مستقیم با خانواده های والدین هستش و اگه خدای نکرده با خانواده ها مشکلی داشته باشند این مشکل در زندگی خودشون هم نمود پیدا میکنه، چه بسا که خود خانواده های والدین نقش پشتیبان حامی قویی رو در حل مشکلات بازی میکنند که متاسفانه از چشم جوان های امروز بدور میمونه و بعد از ازدواج به این نکته پی میبرند

من شرایط شمارو درک میکنم میدونم که چقدر سخته از کسی که اونرو شریک آینده زندگی تون میدید از خیلی فرصت ها بخاطرش چشم پوشیدید و از همین الان همه چیز رو با هم تقسیم کرده بودید به یکباره جدا بشید بخاطر مسئله بظاهر کوچیکی که فکرشو هم نمیکردید

این موضوع وقتی دردناک تر میشه که همیشه خودتون از ناپاکی ها حفظ کرده باشید تا موقعی که ازدواج کردید بدونید سرتون رو جلوی همسرتون بالا بگیرید و نوید یک زندگی خوب توی رابطه سالم رو داشته باشید

باور کنید اونچه برای شما پیش اومد میتونست بدتر هم باشه
میدونم توی حال و هوایی که شما هستید نصیحت یا راهنمایی بجای اینکه مرحم دردی بشه خودش بیشتر میشه بلای جون آدم

فقط میتونم بگم چوب اعتماد بیجاتون رو خوردین
بدونید برای اون پسر هم قضیه به این راحتی ها که فکر میکنید نیست اون که از دل شما خبر نداره
شاید همین الان اون هم از ماجرا داره رنج میکشه، اینکه چرا با اینکه میدونستند اون خوبه با این مهریه بالا ردش کردند و چه بسا که با خودش بگه دخترا عاشق نیستن و فقط پول براشون مهمه
__________________________________________________
هیچ وقت گول ظاهر اینکه طرفتون متدین یا خوش اخلاقه رو نخورید!

یه جمله معروفی هست که میگه "با کسی ازدواج کنید که اگه هم جنست بود بهترین دوست شما میشد"
شما راجع به این جمله چی فکر میکنید؟ اول کامل فکراتونو بکنید بعد ادامه رو بخونید Smile

من هم اوایل با این جمله موافق بودم و حتی گذاشته بودمش جز موارد انتخابی همسر
اما با گذشت زمان به اشتباه بودنش پی بردم
چه بسا کسانی رو در جنس خودم دیدم که برای دوستاش از هیچی کم نمیزاشت از جونش هم میزد اما برای دخترها پشیزی هم ارزش قائل نبود نه اینکه جلو دخترا بی احترامی بهشون کنه نه برعکس خیلی هم بهشون احترام میزاشت اما بین خودمون از حرفاش و رفتارش میشد این رو فهمید. اونوقت فهمیدم این جمله حداقل بدرد ما ایرانی جماعت نمیخوره چون مطمئناً دخترانی اینچنینی هم پیدا میشند

به قول خودمونی تر برای مردم اما حسین اند برای خونه شمر؛ از هیچ خدمتی به مردم دریغ نمیکردند اما توی خونه که می اومدند فکر میکرند باید همه چیز رو اینجا تلافی کنند

چرا اینطوره؟ چون اونچه شما در بیرون میبینید شخصیت شخص هست و اونچه در درون میبینید هویت شخص چه بسا کسانی (کلاهبردارانی)که شخصیت خیلی زیبایی دارند اما از لحاظ هویت خیلی هم پست اند. که چنین افرادی رو با توجه دقیق به رفتاری که نسبت به بقیه دارند میشه شناخت؛ تجربه بزرگترا اینجا خیلی بکار میاد

همینجا اشاره کنم اینها جز تجربه های بد هستش یعنی کسی ندونه خیلی بهتره از اینکه بدونه پس بهتره این حرفارو فراموش کنید :دی
چه بسا خیلی همون جمله بالا رو ملاک انتخاب قرار بدن و واقعا هم توی زندگی خوشبخت بشن ولی خوب اگه بخواید توی امر ازدواج دقیق بشید حتی بصورت نادر با این موارد بر میخورید

امام صادق (ع) : سه چیز در هر دوران کمیاب است: برادری در راه خدا زن شایسته که در امور دینی با شوهر همکاری کند و فرزند رشید ( که موافق میل پدر باشد ) هر که یکی از این سه نعمت را یافت خیر دنیا و بخت بلند یافته.

ما که یه سال هست دریم میگردیم و یه دختر خوب پیدا نمیشه !!!!!
تازه من هم کار دارم و خونه و هم ماشین و.....

[=Fixedsys]آدم باید فقط از خدا بخواد که یه همسر خوب نصیبش بشه
[=Fixedsys]البته باید توجه داشت که تو سوره نور خداوند فرموده الطیبات لطیبین و الخبیثات للخبیثین
[=Fixedsys]البته عبارت قؤانیش رو کاملا یادم نیست اما نوشتم که مراجعه بفرمایید
[=Fixedsys]پس باید اول پاک بود وسپس دیده برآن پاک انداخت
[=Fixedsys]تام ادم خودش پاک و خوب نباشه خدا خوباشو همکلامش نمی کنه
[=Fixedsys]دعا کنید من هم اول پاک بشم و بعدش یه خانم خوب و پاک پیدا کنم:Mohabbat:

سلام
به نظر این حقیر جای گفتن خیلی حرفا توی عمومی نیست..اینجا یه سایت مختلطه و ترکیبی از دخترها و پسرهای مجرد..بعضا خانم هایی هم هستن که موقعیت ازدواج نداشتن...
مطمینا با این حرفا اذیت میشن..ضمن این که وقتی یکی عنوان میکنه دختر خوب پیدا نمیشه به خودش هم توهین کرده...اتفاقا تا دلتون بخواد دختر خوب هست..
اول باید ملاک هاتون رو مشخص کنید که چه همسری میخواید.
شاغل باشه یا خانه دار
مذهبی کامل باشه یا میانه رو یا غیر مذهبی..چون این خیلی از
مسایل رو روشن میکنه
چهره اش در چه حدی باشه...
و.....همه مسایلی که براتون مهمه همسر آینده تون داشته باشه بعد که اینا رو فهمیدید از طریق فامیل یا دوستان یا مادر میتونید بخواید بهتون معرفی کنن،قرار هم نیست اگر اون خانم با ملاک های شما جور نیومد فکر کنید همه بد هستن..اصلا هم اشکال نداره چندین جا برید خواستگاری
...

ما یه فامیلی داریم تا حالا نزدیک به 50 جا رفته خواستگاری ،هر هفته یه جا هستن
اتفاقا چند روز پیش با هم صحبت میکردیم و من سر به سرش میذاشتم که خدا هنوز
اونی رو که شما میخوای رو نیافریده و باید سفارش بدیم...:khaneh:
حالا ملاک های این آقا:
حتما خانم دارای چشمانی سبز رنگ باشه
قدش زیر 165 نباشه(قد خود آقا 167)
حتما دکتر باشه و شاغل باشه
تعدا خانواده حداکثر 5 نفر باشه
وضع پدر خانم خوب باشه که به قول خودش آویزونمون نشن
و........
جالبه موقعیت های نزدیک هم پیداکرده اما مثلا فقط به خاطر تعدا خانواده دختر
همه چیزو بهم زده....خب این آقا هم میگه دختر خوب کجا بود!!!!!!!!!!!!!

زنان را به خاطر زيباييشان نگيريد ، چه بسا زيباييشان باعث هلاكتشان شود و نه براي اموالشان كه بسا اموال آنها باعث طغيان آنها شود : ولي آنها را فقط براي دينشان انتخاب كنيد – رسول اكرم صلي ا... عليه و آله و سلم

تنهاترین سردار;144976 نوشت:
ما یه فامیلی داریم تا حالا نزدیک به 50 جا رفته خواستگاری ،هر هفته یه جا هستن اتفاقا چند روز پیش با هم صحبت میکردیم و من سر به سرش میذاشتم که خدا هنوز اونی رو که شما میخوای رو نیافریده و باید سفارش بدیم...

بعضی از پسرا تا تحصیللات پول ندارن کسی بشون زن نمیده.ولی همین که به جایی میرسن دیگه خدا رو بنده نیستن.یا دختر باباپولدار میخوان یا خیلی بابا مشهور باشه یا دختر خیلی زیبا یا . . .
یه بنده خدایی بود که فوق لیسانس شریف خونده بود باباشم یه کارمندهستش.یه خونه اشتراکی داره.تازگیا گفتن رفته خواستگاری.پرسیدم کجا؟گفت فلان کس.شخصیت مملکتی بود همتونم میشناسیدش اگه بگم.هرچقدر از محترم بودن این شخص بگم کمه.داشتم شاخ در میاوردم.تازه رفتن دخترشونم دیدن گفتن سبزه بوده ما نخواستیمش حالا کاش خود اون آقا هم زیبایی بهره ای داشت.
برای اون آدم متشخص چنین ایرادیا میگرفتن.واقعا بعضی ها فکر میکنن از دماغ فیل افتادن و به جایی رسیدن.در حالی که خودشون پر از عیبن.

به نام خدا
با سلام

مطلب پست بالایی قویاً تایید میشه

در پناه حق به دور از غرور و خود بزرگ بینی باشید :Cheshmak:

الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريم(26نور)
زنان بدكار و ناپاك شايسته مردانى بدين وصفند و مردان زشتكار و ناپاك نيز شايسته زنانى بدين صفتند و (بالعكس) زنان پاكيزه نيكو لا يق مردانى چنين و مردان پاكيزه نيكو لايق زنانى همين گونه‏اند، و اين پاكيزگان از سخنان بهتانى كه ناپاكان درباره آنان گويند منزهند و بر ايشان آمرزش و رزق نيكوست.

پیام;145092 نوشت:
الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريم(26نور)
زنان بدكار و ناپاك شايسته مردانى بدين وصفند و مردان زشتكار و ناپاك نيز شايسته زنانى بدين صفتند و (بالعكس) زنان پاكيزه نيكو لا يق مردانى چنين و مردان پاكيزه نيكو لايق زنانى همين گونه‏اند، و اين پاكيزگان از سخنان بهتانى كه ناپاكان درباره آنان گويند منزهند و بر ايشان آمرزش و رزق نيكوست.

آخه چرا انقدر این جمله رو میگید؟
تو همین تایپیک نگاه کنید چقدر گفته شده؟؟
این آیه یعنی چی؟
یعنی چون من پاک نیستم همسر پاک گیرم نمیاد؟

پیام;145092 نوشت:
الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريم(26نور)
زنان بدكار و ناپاك شايسته مردانى بدين وصفند و مردان زشتكار و ناپاك نيز شايسته زنانى بدين صفتند و (بالعكس) زنان پاكيزه نيكو لا يق مردانى چنين و مردان پاكيزه نيكو لايق زنانى همين گونه‏اند، و اين پاكيزگان از سخنان بهتانى كه ناپاكان درباره آنان گويند منزهند و بر ايشان آمرزش و رزق نيكوست.

به نام خدا
با سلام

این جمله رو با توجه به همسران برخی از پیامبران و امامان ما مثل حضرت لوط یا امام حسن چطور تفسیر میشه؟ یا بلعکس در مورد آسیه؟

بهرحال اونها در طول یه زمان حتی محدود همسران مخالف اونچه در بالا اومده داشتند
اگر بگیم در نهایت و حتی بعد از مرگ منظوره پس ربطش به قبل از مرگ چیه اگه بگیم قبل مرگه، اینهمه زن یا مرد خوبی که دچار همسر بد شدن (و بنده اسمش رو امتحان الهی و حتی نعمت الهی! میزارم) با این آیه در تضاده
و اگه بگیم منظور اینه که منافق با منافق ازدواج و مسلمان هم با مسلمان (و در کل هر شخصی با عقیده مشخص با هم عقیده ای خودش ازدواج میکنه) این که دیگه اصلا به این موضوع وارد نمیشه
یا اصلا میشه گفت چه افراد منافقی که برای نیل به هدفشون با افراد خاصی ازدواج کردند که پاک هم بودند!

ممنون میشم اگه برای رفع این شبهه راهنمایی کنید

در پناه حق موفق و موید باشید

goleshirazi;144942 نوشت:
ما که یه سال هست دریم میگردیم و یه دختر خوب پیدا نمیشه !!!!! تازه من هم کار دارم و خونه و هم ماشین و.....

خب . لازم است شما این مطلب را بخوانید اگر واقعا قصدتان ازدواج کردن است :

پیدا میشه شما به والده بزرگوارتان اعتماد کنید بگذارید ایشان برایتان همسر انتخاب کنند.

دلیل این پیشنهاد این است که ( با عرض معذرت از جوانان ازدواج نکرده ) جوانان نه از ازدواج سر رشته دارند و نه میدانند یک همسر مناسب با فرهنگ و سلیقه اشان پیدا کردن چقدر اهمیت دارد.

ولی پدر و مادر هم میدانند ازدواج چیست و لوازمش کدام است و هم -_ ارزش و اهمیت هم کفو بودن را کاملا میدانند لذا چون

هم شما را بهتر از خودتان میشناسند و هم همکفوتان را انتخاب آنها خیلی عاقلانه تر و منطقی تر است.

شما هم از بین آنهائیکه معرفی میکنند انتخاب کنید انشاالله تعالی هرگز ضرر نمیکنید.

و یا اینکه ..

یاحق

خواهان;145128 نوشت:
آخه چرا انقدر این جمله رو میگید؟ تو همین تایپیک نگاه کنید چقدر گفته شده؟؟ این آیه یعنی چی؟ یعنی چون من پاک نیستم همسر پاک گیرم نمیاد؟

سلام
این قول و وعده ی خداست و تکرار اون جهت یاد آوریست.
که بدونیم اگر پاک باشیم پاک هم نصیبمون میشه.
به نظرتون چرا خدا باید به شما(قصد جسارت ندارم منظورم شما نوعی است)همسر پاکی بدهد در صورتی که شما پاک نیستید؟همین آیه جوابگوی شماست
یک دختر و یا پسر باایمان از خدا همسری هم کفو با خودش خاسته پس خدا طبق وعده ای که داده عمل میکنه.شخصی که اهل نماز و روزه است چرا باید در کنار شخصی باشه که اون را از مسیر دور میکنه؟مگر خدا نمیگه شما یک قدم بردار من ده ها و نه صد ها قدم به سمت تو می آیم.
اما این قاعده استثناء داره که نمونه اش در تاریخ دیده شده،که البته این شکل زندگی با همسری بی ایمان برای این افراد مثل آشیه سبب شده مس وجودشان چنان صیقلی بیابد که طلای ناب و با ارزشی شود که بهای این ها جز به بهشت پرداخته نخواهد شد
مسیر توبه بازه،حداقل برای اینکه این دعا یک حورالعین و یا قلمان بهشتی نصیب بشه زودتر اقدام کنید:Cheshmak:

خواهان;145128 نوشت:

آخه چرا انقدر این جمله رو میگید؟
تو همین تایپیک نگاه کنید چقدر گفته شده؟؟





قبول دارم:ok: معنای آیه سنگینه مثل خیلی دیگه از آیه های قرآن که آدم از عمقش وحشت می کنه و ترجیح می ده کمتر بشنوه

خواهان;145128 نوشت:

این آیه یعنی چی؟



مطمئناً منظورتون تفسیر آیه اس. واجب شد یه سر به المیزان بزنیم

خواهان;145128 نوشت:

یعنی چون من پاک نیستم همسر پاک گیرم نمیاد؟

باید ببینیم ملاک پاک بودن چی؟
معنای "طیب" و "خبیث" در لغت عرب چیه
آیا این آیه محکم و قطعیه یا تبصره هم داره؟؟

باسمه تعالی

MNSY;145366 نوشت:
ممنون میشم اگه برای رفع این شبهه راهنمایی کنید

پاسخ به يك سؤال‏ بر طبق آیه 26 سوره نور

در اينجا سؤالى مطرح است و آن اينكه در طول تاريخ يا در محيط زندگى خود گاه مواردى را مى‏بينيم

كه با اين قانون هماهنگ نيست، به عنوان مثال در خود قرآن آمده است كه همسر نوح و همسر لوط

زنان بدى بودند و به آنها خيانت كردند (سوره تحريم آيه 10) و در مقابل، همسر فرعون از زنان با ايمان

تفسير نمونه، ج‏14، ص: 425

و پاكدامنى بود كه گرفتار چنگال آن طاغوت بى ايمان گشته بود (سوره تحريم آيه 11).

در مورد پيشوايان بزرگ اسلام نيز كم و بيش نمونه‏ هايى از اين قبيل ديده شده است كه تاريخ اسلام

گواه آن می‏باشد.




پاسخ:

علاوه بر اينكه هر قانون كلى استثناهايى دارد بايد به دو نكته توجه داشت:

1- در تفسير آيه گفته شده كه منظور اصلى از خباثت همان آلودگى به اعمال منافى عفت است و

طيب بودن نقطه مقابل آن مى‏باشد، به اين ترتيب پاسخ سؤال روشن مى‏شود، زيرا هيچيك از

همسران پيامبران و امامان به طور قطع انحراف و آلودگى جنسى نداشتند، و منظور از خيانت در

داستان نوح و لوط جاسوسى كردن به نفع كفار است نه خيانت ناموسى.

اصولا اين عيب از عيوب تنفر آميز محسوب مى‏شود و مى‏دانيم محيط زندگى شخصى پيامبران

بايد از اوصافى كه موجب نفرت مردم است پاك باشد تا هدف نبوت كه جذب مردم به آئين خدا

است عقيم نماند.

2- از اين گذشته همسران پيامبران و امامان در آغاز كار حتى كافر و بى ايمان هم نبودند و گاه بعد

از نبوت به گمراهى كشيده مى‏شدند كه مسلما آنها نيز روابط خود را مانند سابق با آنها ادامه

نمى‏دادند، همانگونه كه همسر فرعون در آغاز كه با فرعون ازدواج كرد به موسى ايمان نياورده

بود، اصولا موسى هنوز متولد نشده بود، بعدا كه موسى مبعوث شد ايمان آورد و چاره‏اى جز

ادامه زندگى توام با مبارزه نداشت مبارزه‏اى كه سرانجامش شهادت اين زن با ايمان بود.

تفسير نمونه، ج‏14، ص: 426

پاسخ کامل در لینک زیر

پرسمان دانشجویی

یا علی:Gol:

به نام خدا
با سلام
و تشکر از سرکار عرشیان

شبهه ای که بوجود میاد در مورد بند اول اینه که امروزه کسانی پیدا میشند حتی دست به عمل منافی عفت و خیانت ناموسی میزنند و بعد با افرادی پاک ازدواج میکنند چون خانواده خوبی دارند و کسی از اعمال اونها اطلاعی نداره، و بعد از اینکه همسرش هم متوجه بشه برای حفظ آبرو یا هر دلیل دیگری تا مقطعی طبق بند دو عمل میکنه یعنی زندگی همراه با مبارزه!

اما خود بند دوم تفسیر متضاد با بیان آیست، همین که ایندو با هم زندگی میکنند و زن و شوهر اند یعنی جمع متضاد

که اگه بخوایم دست پایین به این آیه نگاه کنیم میشه همون که هر عقیده ای با هم مسلک خودش ازدواج میکنه! که یک چیز بدیهیه و باز توضیحی بر این موضوع نمیشه

در پناه حق موفق و موید باشید

باسمه تعالی

از اساتید و کارشناسان درخواست دارم که به این سوال پاسخ کامل و جامع بدهند که در حد وسع حقیر نیست.

اما آنچه به ذهن بنده میرسد اینکه :

حدیثی داریم با این مضمون:

اگر امروز دیدی فردی گناه میکند، فردا به او با دیده گناهکار نگاه نکن، چه بسا شب که تو خفته

بودی او توبه کرده باشد.

فردی منافی عفت عمل میکند، مرتکب خطا میشود، نمیشود که توبه کند و پاک و طاهر شود و

نصیب یک همسر پاک شود؟؟؟

بزرگوار، مطلبی رو توجه داشته باشید

قرآن کلام خداست و کلام خدا حکیمانه، پس اگر مطلبی را در عالم واقع یافتید که بنظرتان با قرآن

در تضاد است، در اندیشه خودتان شک کنید.

یا علی:Gol:

اگر کلید این معما پیدا بشه جواب اینکه چرا خیلی ها امروز میگردند و همسر خوب پیدا نمیکنند هم پیدا میشه

یا اونها خوب نیستند و دنبال خوب میگردند پس نمیایند یا خوب رو نمیشناسند پس نمیبینند که بیایند
چون من معتقدم آدم وقتی خودش خوب باشه میتونه با همه کس بسازه
به دو دلیل: اول اینکه خوبی خودش همه رو جذبش میکنه و باعث میشه طرف مقابل از عملش شرمنده بشه و برگرده (لبته اگه خباثت در ذاتش ریشه نکرده باشه)
دوم بدلیل همین خوب بودنشه که نمیتونه بدی دیگران رو ببینه مثل پرستاری که به حرف های مریضش ناراحت نمیشه چون میدونه داره درد میکشه پس بیشتر سعی میکنه مداواش کنه تا اینکه ازش روی گردانی کنه
هیچ کدوم از ما کامل نیست پس نباید توقع داشت در مقابل مایی که پر از ضعف و ایرادیم کسی به همسری ما در بیاد که بی عیب و ایراد باشه

اگر خدا میخواست همه مارو بی عیب و ایراد می ساخت! و حتی نیاز نبود اینهمه بگردیم و بخونیم و یاد بگیریم تا عیب و ایراد های خود رو اصلاح کنیم و سعی کنیم خوب بشیم

این رو بنده حکمت خدا میدونم که مایی که ناقص ایم در کنار هم قرار بگیریم تا یکدیگه رو کامل کنیم تا توی این رو مشوق و یاری دهنده هم باشیم

اما متاسفانه جو غالب جامعه این رو بر نمیتابه و همه بهترین هارو برای خودشون میخوان مثال کسی که منتظر یه سفره آمدن که بشینند پاش

حال یا این آیه مربوط به این بحث نیست یا خود ما خوب نیستیم که همسر خوب گیرمون نمیاد؟

با تشکر از توجهتون:Sham:

باسمه تعالی

صرف نظر از استثنائات، آنچه از ظاهر کلام حضرت حق بر می اید، دستور العملی است برای

زندگی ما.

اگر بدنبال همسر پاک وطیب هستی، آن را نصیب کسی خواهیم کرد که خود پاک و طیب باشد

که اگرآلوده باشی، نظام هستی بگونه ای تدوین شده که مثل خود را جذب میکنی.

پس بنظر بنده کاملا در ارتباط با این موضوع هست.

اما اینکه چرا می گردند و پیدا نمیکنند، نمیشود گفت پس خودشان پاک و طاهر نیستند.

دلایل مختلفی دارد من جمله : تعریف درستی از خوبی ندارند، با چشمان بسته میگردند،

همسری در ذهن خود تجسم کرده اند مبری از هرگونه خطا و اشتباه، حکمت خداوند اینگونه

اقتضا میکند که فعلا پیدا نشود و شاید هزاران دلیل دیگر که در حد فهم بنده نیست و اگر اساتید

تشریف بیارند بتوانند بهتر پاسخ بدهند.

یا علی:Gol:

صفات مشترك همسر خوب (زن و شوهر)
1. ایمان و دینداری: امام باقر ـ علیه السّلام ـ می فرمایند: «شخصی به محضر رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ شرفیاب گردیده و در مورد ازدواج خود با آن سرور مشورت كرده حضرت فرمود: با شخصی كه اهل دیانت و تقوا باشد ازدواج كنید.»[2]
2. اخلاق نیك: حسین بن بشار باسطی می گوید: به امام رضا ـ علیه السّلام ـ نامه ای نوشتم كه: یكی از خویشان از دخترم خواستگاری كرده ولی بد اخلاق است اكنون چه كنم؟ حضرت فرمود:اگر بد اخلاق است دختر به او نده.[3]
3. اصالت و شرافت خانوادگی: منظور از شرافت خانوادگی، شهرت، ثروت و موقعیت اجتماعی نیست زیرا بعضی از خانواده ها ذاتاً شریف، بزرگوار،آبرومند و متدین هستند گرچه فقیر باشند و بعضی خانواده ها پست، فرومایه، بی آبرو و بی دین هستند گرچه ثروتمند و دارای مقام باشند. پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرمایند: «دردامن و خانواده شایسته، ازدواج كنید زیرا عِرق (نطفه و ژن ها) تأثیر می گذارد.»[4]
4. عقل و هوش: اداره و تداوم زندگی و پیمودن راه راست و حل مشكلات زندگی كار ساده ای نیست: زن و شوهر برای تحقق آنها و همچنین تربیت فرزندانی شایسته، باید به نیروی عقل و فهم مجهز باشند. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «با انسان احمق و نفهم ازدواج نكنید زیرا معاشرت با او بلائی عظیم است و فرزندانش نیز ضایع خواهند شد.»[5]
5. كفو همدیگر بودن: كفو هم دیگر بودن یعنی تناسب، همتایی، هماهنگی و هم شأنی در زمینه های مختلف مالی، مذهبی، اخلاقی، خانوادگی، دانش و سواد، قیافه و سنخیت جسمی و روحی.
نكته مهم: همتایی صددرصد امكان ندارد. باید كوشش شود هرچه ممكن است این فاصله طبیعی بین افراد كمتر باشد.
6. علم و دانش: علم و دانش برای انسان یك كمال واقعی است و در سعادت انسان، تأثیر بسیاری دارد. با فرد باسواد و چیز فهم بهتر می توان تفاهم كرد و زندگی با او لذت بخش تر است.
7. سلامت جسم و روح از آلودگی اعتیاد و بیماری: بعضی از بیماریها، نقصها و معلولیتهای جسمی و روحی،عمیق و غیرقابل درمان هستند كه در طول عمر همراه انسان است و مانع از انجام وظایف همسری شده و به زندگی لطمه می زنند لذا باید از ازدواج با آنها خودداری كرد اسلام نیز از ازدواج با بیمارانی كه دارای امراض جزام، جنون، وبرص باشند نهی فرموده است. و همچنین اسلام از ازدواج با افرادی كه گرفتار آلودگیهای روحی و اخلاقی، فاسق و شرابخوار هستند نهی فرموده است.
8. زیبایی: رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: «در انتخاب همسر، همانگونه كه درباره زیبایی صورت همسر تحقیق می كنید، درباره موی او نیز سؤال و تحقیق كنید؛ زیرا مو، یكی از زیبایی هاست (و در زیبایی انسان نقش دارد).[6]
9. عفت و نجابت: زندگی زناشویی بر پایه انحصار و اعتماد برپا می شود زن و شوهر قصد دارند تمام وجود یكدیگر را تصاحب نمایند و دیگری در این كانون انحصاری راه نداشته باشد.
10. تأمین نیاز جنسی: آمادگی روحی و جسمی در موضوع مباشرت و آمیزش جنسی بسیار حساس و مورد سفارش پیشوایان دینی می باشد از این جهت بر هر زن و مردی لازم است حقوق همدیگر و نیازهای جنسی خود را كاملاً مراعات نموده و یكدگیر را كاملاً اشباع نمایند.
- اوصاف زنان شایسته
1. اگر شوهر در زندگی یادآور خدا شد او را همراهی و اگر خدا را فراموش كرد، یادآور او شود و به او تذكر دهد.
2. در حفظ دین و تقوا و انجام وظایف الهی و اجتماعی، شوهرش را یاری كند.
3.كم خرج باشد و مهرش سنگین نباشد.
4. ودود و خوش زبان و مهربان باشد و مانند مادری مهربان از او پرستاری و محافظت كند.
5. ولود باشد؛ نازا و عقیم نباشد.
6. خانه را محل استراحت شوهر قرار دهد و هنگام بروز مشكلات و ناراحتیها دلداریش دهد.
7. از زحمات شوهر و چیزهایی كه به منزل می آورد تشكر و قدردانی نماید.
8. هیچگاه از شوهر چیزی را مطالبه نكند كه قدرت تهیه آن را ندارد.
9. هنگام خروج شوهر از منزل، خودش و اموال شوهرش را حفظ كند و هنگام ورود او، با خوشحالی به استقبال او برود.
10. در منزل و برای شوهرش آرایش كند و بهترین لباسها را بپوشد و برایش دلبری كند.
11. هنگام خروج از منزل سنگین و با وقار و بدون آرایش خارج شود و با مردان بیگانه گرم نگیرد و شوخی نكند.
12. در حضور شوهر از مردهای دیگر تعریف و تمجید نكند.
13. اگر مرتكب اشتباهی شد فوراً از شوهر عذر خواهی كند.
14. اسباب خوشنودی شوهر را فراهم كند و موجب خشم و عصبانیت شوهر نشود و اگر عصبانی شد رضایت او را جلب كند.
15. اگر شوهر فرمان داد، اطاعت كند و اگر قسم خورد، باور كند و تكلیف خود را انجام دهد.
16، اهل قناعت باشد تا در زندگی شوهر خود را به زحمت نیندازد.
17. چنانچه از شوهر كار ناروایی سرزد، عفو و اغماض نماید.
18. خانه را لطیف، پاكیزه و زیبا و مرتب نگه دارد و در زندگی اقتصاد و میانه روی را رعایت كند و از اسراف و تبذیر و ولخرجی اجتناب كند. و در غذا پختن خوش سلیقه و كاردان باشد. به سلیقه شوهرش توجه كند.
19. در تغذیه، بهداشت و سلامت جسم و روح بچه ها كوشا باشد و در معالجه، درمان و پرستاری از آنها جدیت نماید.
20. امانتدار، راز نگه دار و راستگو باشد[7].
- اوصاف مردان شایسته
1. دیندار باشد.
2. خوش اخلاق باشد.
3. عاقل، با تدبیر، زرنگ و فعال است و خوب زن داری و بچه داری می كند.
4. برای تأمین رفاه و آرایش خانواده اش كوشش می كند و دارای صفات عالی بخشش و سخاوت است.
5. نظیف، پاكیزه و خوش لباس است.
6. در زندگی میانه رو مقتصد است و پولهایش را بیهوده خرج نمی كند.
7. به همسرش احترام می گذارد و از زحمات او قدردانی می كند.
8. همسرش را بسیار دوست دارد و به او اظهار دوستی و محبت می كند.
9. لغزشهای همسرش را می بخشد.
10. به زنان بیگانه نگاه نمی كند و از آنها تعریف و تمجید نمی كند.
11. در كارهای منزل به همسرش كمك می كند.
12. عصبانی نمی شود و اگر شد خشم خود را فرو می برد و به همسرش آزار نمی رساند و ناسزا نمی گوید[8].

[1] . جواهر الكلام، محمد حسین نجفی، ج 29، ص39، دارالاحیاء التراث العربی بیروت، چاپ هفتم.
[2] . فروع كافی، شیخ كلینی، تصحیح علی اكبر غفاری، ج5، ص332، انتشارات اسلامیه تهران، 1391 قمری.
[3] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، تصحیح ربانی شیرازی، ج14، ص54، انتشارات اسلامیه تهران، محرم 1384.
[4] . جوانان و انتخاب همسر، علی اكبر مظاهری، ص115، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ سوم.
[5] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، تصحیح ربانی شیرازی، ج14، ص56، انتشارات اسلامیه تهران، محرم 1384.
[6] . بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج103، ص237، انتشارات اسلامیه تهران.
[7] . ر.ك آئین همسر داری، آیت الله امینی انتشارات اسلامی.
[8] . ر.ك: آئین همسرداری، آیت الله امینی، انتشارات اسلامی. عباس آیینه چی- مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه

با سلام
اینکه آدم فکر بکنه میتونه یه همسر رو میتونه پیدا کنه که همه چیش ایدهآل باشه و هیچ ایرادی نداشته باشه فکر کاملا غلطیه.
نمیگم پیدا نمیشه ولی آدم باید بیشتر از اینکه به فکر پیدا کردن یه همسر خوب باشه که البته خیلی هم مهمه ،بیشتر به این فکر باشه که خودش رو برای پشرفت در یک زندگی ایی اماده کنه که تنها با نظر خودش اداره نمیشه و باید حتی یه جاهایی هم از نظر خودش کوتاه بیاد و این آمادگی از هرچیزی در مسئله ازدواج مقدم تره.
البته سرجای خودش هم باید معیار یه همسر خوب رو هم بررسی کرد ونزدیکترین افراد رو به این معیارها برای همسری انتاخاب کرد.

ابوبصیر از امام صادق (ع) نقل می کند که: روزی آن حضرت از ما پرسید هنگامی که یکی از شما بخواهد ازدواج کند چه کاری انجام می دهد
عرض کردم نمی دانم
فرمود :هرگاه یکی از شما تصمیم به ازدواج گرفت،دو رکعت نماز بخواند و خداوند بلند مرتبه را ستایش کند.سپس عرض کند:خدایا همانا من تصمیم بر ازدواج دارم،پس نیکوترین زنان از لحاظ جمال و اخلاق،و عفیف ترین،و حفظ کننده ترین آنها را در مورد خودش و در مورد اموال من ،و پرروزی ترین و با برکت ترین شان را برایم مقدر کن و از او برای من ذریه ای پاک عطا کن تا جانشینان صالحی،چه در زمان حیات و چه پس از مرگم برایم باشند.

موضوع قفل شده است