فلسفه ی اسلامی ؟؟
تبهای اولیه
با سلام
داشتم تو فیس بوک چرخ می زدم که به یک صفحه مخصوص مسلمانان جهان برخوردم !!
از همون صفحه دوستی رو جز دوستان فیس بوکم قرار دادم که اهل مراکش (مغرب) هست و مذهبش هم سنی هست !
هر از چندگاهی باهاش یه صحبتی می کنم و خوش و بشی هم می کنم .. به زبان انگلیسی !!
چون اون بابا انگلیسیش خیلی خوب هست طبعاً کمترین سود این ارتباط تقویت زبان انگلیسی من هست :Kaf:
اما زمانی که بحث درباره ی رشته ی تحصیلیم شد بهش گفتم که من یا در دانشگاه فلسفه ی اسلامی میخونم یا به حوزه میرم و اونجا هم فلسفه ی اسلامی رو به عنوان تخصص ادامه میدم :hamdel:
این دوستمون وقتی واژه ی فلسفه ی اسلامی رو شنید با تعجب پرسید که مگر در اسلام فلسفه هم داریم ؟؟
حالا چند سوال دارم ؟
لطفاً کارشناسان عزیز کمی در مورد فلسفه ی اسلامی و بزرگترین فیلسوفان مسلمان (از گذشته تا حال) توضیحاتی بدن !
یه سوال دیگه هم داشتم اینکه نبود فلسفه ی اسلامی مربوط به همه ی معتقدان به اهل سنت است یا فقط ایشون همچین نظری دارن ؟
با تشکر
[=Century Gothic]با سلام
[=Century Gothic]فلسفهٔ اسلامی شاخهای از علوم اسلامی است که به شناخت عقلی و استدلالی تعالیم ارائه شده توسط اسلام میپردازد.
از آن به فقه اکبر نیز یاد میشود. حکمت نیز گاهی برای اشاره به آن به کار میرود.
[=Century Gothic]فلسفه اسلامی مبنی بر هستیشناسی میباشد چرا که معتقداست «تلاش اصلی فلسفه جهت شناخت هستی است» و از اینرو در پی آن است تا حقیقیترین موجودات را شناسایی کند و آن چیزی جز واجب الوجود نیست وآن منطبق است با الله.
اصلیترین بحث نیز الهیات به معنی ویژه آن است (واجبالوجود) وبقیه مسایل مقدمات هستند. برای وارد شدن به این مباحث باید علاوه بر مطالعهٔ مقدماتی و آشنایی مختصر با تاریخ فلسفه، با جستارهای [=Comic Sans MS]شناختشناسی و هستیشناسی[=Comic Sans MS] نیز آشنا شد.
هدف این است که در راه شناخت و تحقیق منطقی معارف الهی، بنیهٔ استدلال و مبانی فکری را تقویت کنیم.
[=Century Gothic]با گسترش قلمرو حکومت اسلامی و گرایش اقوام گوناگون به اسلام، بسیاری از مراکز علمی جهان در قلمرو اسلام قرار گرفت و تبادل معلومات بین دانشمندان و تبادل کتابها بین کتابخانهها و ترجمه آنها از زبان مختلف هندی و فارسی و یونانی و لاتینی و سریانی و عبری و غیره به زبان عربی که عملاً زبان بینالمللی مسلمانها شده بود آهنگ رشد فلسفه و علوم و فنون را سرعت بخشید و از جمله، کتابهای زیادی از فیلسوفان یونان و اسکندریه و دیگر مراکز علمی معتبر، به عربی برگردانده شد.
در آغاز نبودن زبان مشترک و اصطلاحات مورد اتفاق بین مترچمین و اختلاف در بنیادهای فلسفی شرق و غرب، کار آموزش فلسفه را دشوار، و کار پژوهش گزینش را دشوارتر میساخت ولی طولی نکشید نوابغی مانند ابونصر فارابی و ابن سینا با تلاش پیگیر خود مجموعه افکار فلسفی آن عصر را آموختند و با استعدادهای خدادادی که در پرتو انوار وحی و بیانات پیشوایان دینی شکوفا شده بود به بررسی و گزینش آنها پرداختند و یک نظام فلسفی نضج یافته را عرضه داشتند که علاوه بر افکار افلاطون و ارسطو و نوافلاطونیان اسکندریه و عرفای مشرق زمین متضمن اندیشههای جدیدی بود و برتری فراوانی بر هر یک از نظامهای فلسفی شرق و غرب بر اساس خطوط کلی اسلام و قرآن و دعوت به پرستش به خدای یگانه داشت. گو اینکه بیشترین سهم از آن ارسطو بود و از این روی فلسفه ایشان صبغهٔ ارسطویی و مشّائی داشت.
یلسوفان نامدار اسلامی
- ابن سینا
- سهروردی
- ملاصدرا
- ملا هادی سبزواری
- ابونصر فارابی
- غزالی
- ابوالبرکات بغدادی
- فخر رازی
- خواجه نصیر الدین طوسی
- صدرالدین دشتکی
- شیخ بهایی
- میرداماد
- محمدحسین طباطبایی
- روح الله خمینی
- مرتضی مطهری
- غلامحسین ابراهیمی دینانی
- حسن حسن زاده آملی
- سید حسین نصر
- سیدجلال الدین آشتیانی
- عبدالله جوادی آملی
- محمدتقی جعفری
- محمدتقی مصباح یزدی
کتابهای مرجع در فلسفه اسلامی
- شفاء - ابوعلی سینا
- اشارات و تنبیهات - ابوعلی سینا
- حکمه الإشراق - شیخ شهاب الدین سهروردی
- اسفار اربعه یا حکمت متعالیه - ملاصدرا
- منظومه - ملاهادی سبزواری
- بدایه الحکمه - محمدحسین طباطبایی
- نهایه الحکمه - محمدحسین طباطبایی
- سرح العیون فی شرح العیون - حسن زاده آملی
- دروس اتحاد عاقل به معقول - حسن زاده آملی
محمدتقی مصباح یزدی
سلام علیکم
رضای عزیز ما یک استاد و معلم فلسفه داریم و یک فیلسوف
معلم فلسفه کسی است که فلسفه درس میدهد یعنی بدنبال تحلیل سوالات مطرح شده و ارائه پاسخ و ارائه دیدگاه جدید و سوالات جدید نیست ولی فیلسوف کسی است دقیقا همان کار را انجام میدهد.
جناب مصباح یزدی در چه مبحثی این کار را کرده اند که نامشان در کنار ملاصدرا - ابونصر فارابی - خواجه نصیر و شیخ اشراق و ... آمده است ؟
آیا یک چهره سیاسی بودن بر این مطلب کفایت میکند ؟
یاحق
سلام علیکم
رضای عزیز ما یک استاد و معلم فلسفه داریم و یک فیلسوف
معلم فلسفه کسی است که فلسفه درس میدهد یعنی بدنبال تحلیل سوالات مطرح شده و ارائه پاسخ و ارائه دیدگاه جدید و سوالات جدید نیست ولی فیلسوف کسی است دقیقا همان کار را انجام میدهد.جناب مصباح یزدی در چه مبحثی این کار را کرده اند که نامشان در کنار ملاصدرا - ابونصر فارابی - خواجه نصیر و شیخ اشراق و ... آمده است ؟
آیا یک چهره سیاسی بودن بر این مطلب کفایت میکند ؟
یاحق
[=Century Gothic]با سلام به بینای گرامی
فيلسوفان امروز ايران
http://iptra.ir/vsnf.j,dd673w0wipygw6d.ai.html
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C
با تشکر از شما :Gol:
منتها یک گلایه از آقا رضا :khandeh!:
چرا نام دکتر عبدالکریم سروش رو به واسطه ی مخالفت های سیاسی با نظام حاکم ایران از لیست فیلسوفان ایرانی حذف کردید؟؟ در حالی که ایشون رو بنیان گذار فلسفه ی علم در ایران می دونند :Labkhand:
با تشکر از شما :gol:منتها یک گلایه از آقا رضا :khandeh!:
چرا نام دکتر عبدالکریم سروش رو به واسطه ی مخالفت های سیاسی با نظام حاکم ایران از لیست فیلسوفان ایرانی حذف کردید؟؟ در حالی که ایشون رو بنیان گذار فلسفه ی علم در ایران می دونند :labkhand:
با سلام
احسان عزیز !
کسی که در مورد پیامبر و قرآن چنین استدلالی کند فیلسوف به حساب میاید ؟ !!
[=century gothic]با سلام
احسان عزیز !
کسی که در مورد پیامبر و قرآن چنین استدلالی کند فیلسوف به حساب میاید ؟ !!
[=Arial Black]
علیک سلام
البته من هم در مورد نظرات ایشون در مورد قرآن و پیامبر اعتراضاتی دارم ولی گمان می کنم اساسی ترین اصل فلسفه آزادی بیان هست ...... به هر حال این هم نظریه ای هست که دکتر سروش اون رو ابراز کردند و قطعاً دلایل متعددی رو هم برای این امر دارند !
ضمناً من شنیده ام که کتاب نهاد نا آرام جهان که به نظرم اولین یا دومین کتاب دکتر سروش است و سال 57 به چاپ رسیده توسط شهید مطهری به مرحوم امام پیشنهاد شده و امام خمینی هم از این کتاب و نویسنده اش تعریف کرده
:Gig: