آیا از قوم لوط فقط خانواده اش نجات پیدا کردند؟
تبهای اولیه
قالُوا يا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَنْ يَصِلُوا إِلَيْكَ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ إِلاَّ امْرَأَتَكَ إِنَّهُ مُصيبُها ما أَصابَهُمْ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَ لَيْسَ الصُّبْحُ بِقَريبٍ (81)
گفتند: «اى لوط، ما فرستادگان پروردگار توييم. آنان هرگز به تو دست نخواهند يافت. پس، پاسى از شب گذشته خانوادهات را حركت ده -و هيچ كس از شما نبايد واپس بنگرد- مگر زنت، كه آنچه به ايشان رسد به او [نيز] خواهد رسيد. بىگمان، وعدهگاه آنان صبح است. مگر صبح نزديك نيست؟
سوال من این است آیا تنها خانواده حضرت لوط نجات پیدا کرد و بقیه مردند ؟ یعنی این پیامبر نتوانست کسی جز خانواده خود را نجات دهد آنهم زنش که چزو گناهکاران شد؟
با سلام خدمت شما عزيز
ببخشيد هيوا يعني چي ؟؟؟
در باره سوال در هيچ كجا در قران بحث از قوم نجات يافته از قوم لوط نيست و فقط آل لوط و اهل لوط مطرح است كه اين نشان از كم عرضه بودن پيامبر خداندارد بلكه نشان از فساد و عمق شنائت آن قوم دارد به طوري كه پيامبر تنها توانسته خانواده خود را حفظ كند
وشايد بتوان واژه اهل را به معني هم كيشان و كساني كه با تو اهليت دارند بكار برد چنانچه خداوند فرزند نوح را با اينكه از نظر نسب اهل است اما از نظر عقيده اهل نوح نميداند
سلام علیکم جمیعا
استاد تاریخ رضای بزرگوار هستند و توضیح میدهند که دقیقا چه اتفاقی افتاده بود که خداوند عذاب جمعی نازل کرده ولی قصد جسارت بنده در این مجال هدیه ای است در همین رابطه و همین موضوع به عزیزان تا انشاالله خودشان ماوقع را بتوانند بخوانند.
فقط توضیح اینکه حضرت ابراهیم خلیل الله با حضرت لوط نبی نسبت نزدیک داشتند لذا این کتاب لاجرم ماوقع این اتفاق را که هردو در جریان بودند تشریح میکند. فرمت html
التماس دعا ( البته اگر هیوای گرامی نگوید التماس دعا از بنده شرک است )
یاحق
با سلام به آقای هیوا ودوستان عزیز
سنت خداوند متعال بر این تعلق گرفته است که بشر را هدایت کند ولی او را مجبور به قبول هدایت ننمود (انا هديناه السبيل اما شاكرا و اما كفورا)
اما نتیجۀ مخالفت ومعصیت اشکار وی با خداوند عذاب خداوند است که در دنیا و آخرت آشکار می شود.
قرآن کریم در این رابطه می فرماید:
و ما (هيچ شخص و قومى را) مجازات نخواهيم كرد مگر آنكه پيامبرى مبعوث كرده باشيم» تا وظائفشان را كاملا تشريح و اتمام حجت كند (وَ ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا).اسری /15.
همچنین می فرماید:
«هيچ گاه خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد در حالى كه تو در ميان آنها هستى» (وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ).
سپس اضافه مىكند: «همچنين خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد در حالى كه استغفار كنند» و از او تقاضاى عفو نمايند (وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ).
بنابراین پیامبران وظیفۀ الهی خودشان که همان هدایت بشر است را انجام می دهند و مبشر و منذر هستند اما آیا هدایت امری اجباری است؟!
در داستان حضرت لوط نیز همین امر جاری بوده است لذا توجه شما را به آیات قبل ازاین آیه جلب می نمایم.
«فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْراهِيمَ الرَّوْعُ وَ جاءَتْهُ الْبُشْرى يُجادِلُنا فِي قَوْمِ لُوطٍ (74) إِنَّ إِبْراهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ (75) يا إِبْراهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ إِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ ».
74- هنگامى كه ترس ابراهيم فرو نشست و بشارت به او رسيد، با ما، در باره قوم لوط مجادله مىكرد.
75- چرا كه ابراهيم، بردبار و دلسوز و بازگشت كننده (به سوى خدا) بود.
76- اى ابراهيم از اين كار صرف نظر كن كه فرمان پروردگارت فرا رسيده و عذاب (الهى) بطور قطع به سراغ آنها مىآيد و برگشت ندارد.
«وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سِيءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالَ هذا يَوْمٌ عَصِيبٌ (77) وَ جاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَ مِنْ قَبْلُ كانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ قالَ يا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ (78) قالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ ما لَنا فِي بَناتِكَ مِنْ حَقٍّ وَ إِنَّكَ لَتَعْلَمُ ما نُرِيدُ (79) قالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلى رُكْنٍ شَدِيدٍ».
77- و هنگامى كه رسولان ما به سراغ لوط آمدند از آمدنشان ناراحت شد و قلبش پريشان گشت و گفت امروز روز سختى است!. «در روايات و تفاسير اسلامى آمده است كه لوط در آن هنگام در مزرعه خود كار مىكرد ناگهان، عدهاى از جوانان زيبا را ديد كه به سراغ او مىآيند و مايلند مهمان او باشند، علاقه او به پذيرايى از مهمان از يك سو، و توجه به اين واقعيت كه حضور اين جوانان زيبا، در شهرى كه غرق آلودگى انحراف جنسى است، موجب انواع دردسر و احتمالا آبروريزى است، او را سخت در فشار قرار داد.
اين مسائل به صورت افكارى جانفرسا از مغز او عبور كرد، و آهسته با خود" گفت امروز روز سخت و وحشتناكى است».
78- و قومش به سرعت به سراغ او آمدند- و قبلا كارهاى بد انجام مىدادند- گفت اى قوم من! اينها دختران منند، براى شما پاكيزهترند (با آنها ازدواج كنيد و از اعمال شنيع صرف نظر نمائيد) از خدا بترسيد و مرا در مورد ميهمانهايم رسوا مسازيد، آيا در ميان شما يك مرد رشيد وجود ندارد؟! 79- گفتند تو كه مىدانى ما حق (و ميلى) در دختران تو نداريم و خوب ميدانى ما چه مىخواهيم؟! 80- گفت (افسوس) اى كاش در برابر شما قدرتى داشتم يا تكيه گاه و پشتيبان محكمى در اختيار من بود (آن گاه مىدانستم با شما ددمنشان چه كنم؟!)
«قالُوا يا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَنْ يَصِلُوا إِلَيْكَ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ إِلاَّ امْرَأَتَكَ إِنَّهُ مُصِيبُها ما أَصابَهُمْ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَ لَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ (81) فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ (82) مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ وَ ما هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ ».
«گفتند: اى لوط! ما رسولان پروردگار توايم، آنها هرگز دسترسى به تو پيدا نخواهند كرد، در دل شب با خانوادهات (از اين شهر) حركت كن و هيچيك از شما پشت سرش را نگاه نكند، مگر همسر تو كه او هم بهمان بلائى كه آنها گرفتار مىشوند گرفتار خواهد شد، موعد آنها صبح است، آيا صبح نزديك نيست؟!.
82- هنگامى كه فرمان ما فرا رسيد آن (شهر و ديار) را زير و رو كرديم و بارانى از سنگ:گلهاى متحجر متراكم بر روى هم بر آنها نازل نموديم.
83- (سنگهايى كه) نزد پروردگارت نشاندار بود و آن از ستمگران دور نيست.
اين قوم منحرف هم بر خويش ستم كردند و هم بر جامعهشان، هم سرنوشت ملتشان را به بازى گرفتند و هم ايمان و اخلاق انسانى را.
همجنس گرايى چه در مردان باشد و چه در زنان در اسلام از گناهان بسيار بزرگ است و هر دو داراى حد شرعى است.
رواياتى كه در مذمت همجنس گرايى از پيشوايان اسلام نقل شده آنقدر زياد و تكان دهنده است كه با مطالعه آن هر كس احساس مىكند كه زشتى اين گناه به اندازهاى است كه كمتر گناهى در پايه آن قرار دارد.
از جمله در حديثى از امام صادق «عليه السّلام» مىخوانيم كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: «هر كس با نوجوانى آميزش جنسى كند روز قيامت ناپاك وارد محشر مىشود، آن چنان كه تمام آبهاى جهان او را پاك نخواهند كرد، و خداوند او را غضب مىكند و از رحمت خويش دور مىدارد و دوزخ را براى او آماده ساخته است و چه بد جايگاهى است» ... سپس فرمود: «هرگاه جنس مذكر با مذكر آميزش كند عرش خداوند به لرزه در مىآيد».
لذا برادر عزیز اشکال از جانب پیامبر الهی نبوده بلکه از جانب مردمی است که کلام الهی در آنها تاثیر نمی کند و بر اعمال شیطانی خود اصرار ورزیدند و مشمول عذاب الهی گردیدند. موفق باشید.